برداشت داغ: مرد عنکبوتی ۲ پلی‌استیشن ۲ یکی از بهترین بازی‌های تمام دوران است

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
مرد عنکبوتی 2

در سری مطالب «برداشت داغ» قصد داریم از زبان یاتزی کروشو (Yahtzee Croshaw)، یکی از منتقدان و طنزپردازان باذکاوت و پرسابقه‌ی عرصه‌ی گیم، یک سری برداشت جنجالی از وضعیت روز صنعت گیم داشته باشیم و ببینیم اگر اشکالی در صنعت گیم وجود دارد، ریشه‌ی آن به کجا برمی‌گردد. با ما همراه باشید.

قرار است دنباله‌ای برای مرد عنکبوتی مارول (Marvel’s Spider-Man) منتشر شود. در واقع، وقتی این مطلب را بخوانید، احتمالاً بازی منتشر شده و معلوم نیست که عنوانی تحسین‌شده خواهد شد یا نه. اگر به سابقه‌ی بازی‌های مرد عنکبوتی رجوع کنیم، هرگاه که پای ونوم به معرکه باز می‌شود، همه‌چیز به گند کشیده می‌شود. ولی تراژدی اصلی برای من چیز دیگری‌ست؛ این‌که با انتشار این بازی، یک عنوان دیگر به فهرست بلندبالای آثاری که می‌توان با اسم «مرد عنکبوتی ۲» خطاب‌شان کرد اضافه می‌شود. بدین ترتیب، احتمال این‌که آن «مرد عنکبوتی ۲» واقعاً خوب در تاریخ دفن شود، افزایش پیدا می‌کند.

در گفتگوهای عامیانه، آنقدر به این مرد عنکبوتی ۲ خوب اشاره کرده‌ام که بالاخره وقتش شده در یک مطلب جداگانه مفصلاً به این‌که چرا این بازی اینقدر خوب است بپردازم. اگر هنوز نمی‌دانید منظورم کدام مرد عنکبوتی ۲ است، به بازی‌ای اشاره می‌کنم که اقتباسی از فیلم مرد عنکبوتی ۲ به کارگردانی سم ریمی بود، در سال ۲۰۰۴ برای پلی‌استیشن ۲، گیم‌کیوب و ایکس‌باکس منتشر شد و سازنده‌اش استودیوی تری‌آرک (Treyarch) است (استودیویی که این روزها وظیفه‌اش این شده که تا نابودی کائنات قطار ساخت بازی‌های ندای وظیفه را روی ریل نگه دارد).

Spider-Man 2 PS2 Game

دقت کنید که اصلاً درباره‌ی نسخه‌ی کامپیوتر بازی صحبت نمی‌کنم که در همین دوره منتشر شد و طرح روی جلد یکسان با نسخه‌ی کنسولی داشت، ولی یک بازی متفاوت و به‌مراتب مزخرف‌تر از نسخه‌ی کنسولی بود و یک سازنده‌ی مرموز به نام فیز فکتور (Fizz Factor) داشت.

یادش بخیر. آن روزها را یادتان می‌آید که ناشرها برای پلتفرم‌های مختلف بازی‌ای با اسمی یکسان منتشر می‌کردند، ولی ممکن بود هر نسخه نسبت به نسخه‌ی دیگر کاملاً متفاوت باشد؟ عجب دوران باحالی. اگر به مادربزرگ‌تان می‌گفتید برای کریسمس فلان بازی را برایم بخر، مثل این می‌مانست که یک دست رولت روسی (Russian Roulette) شروع کرده باشید.

خلاصه، پیش از شروع دوران کاری‌ام به‌عنوان یک منتقد حرفه‌ای بازی، مرد عنکبوتی ۲ برای گیم‌کیوب یکی از بازی‌های موردعلاقه‌ام بود. من می‌توانستم کل روز سرم را با این بازی گرم نگه دارم. در واقع شاید ۵۰ بار بازی را تمام کرده باشم. (البته این‌که بازی‌های زیادی در اختیار نداشتم هم در این قضیه دخیل بود).

یادم می‌آید که در تبلیغات تلویزیونی، مرد عنکبوتی ۲ به‌عنوان بازی‌ای معرفی شده بود که در آن می‌توانستید در شهر هرجا که دلتان می‌خواهد بروید. دلیل این‌که می‌توانستند چنین ادعایی را مطرح کنند این بود که در آن دوره بازی سندباکس پدیده‌ای نوظهور بود. بازی سندباکس با محوریت ابرقهرمان‌ها پدیده‌ای حتی نوظهورتر. عاملی که باعث شد مرد عنکبوتی ۲ در مقایسه با بازی‌های هم‌دوره‌اش بسیار پیشرو به نظر برسد، سیستم جابجایی جالبش بود که در مطلب برداشت داغ: این‌طرف و آن‌طرف رفتن در بازی‌های تراز اول باید سرگرم‌کننده‌تر شود به آن پرداختم.

زمان‌بندی تاب‌زنی‌هایتان به‌شکلی که شتاب‌تان به بیشترین میزان ممکن برسد، دائماً مهارت‌تان را می‌آزمود و بازی پر از چالش‌هایی بود که حد نهایت استفاده را از این سیستم می‌بردند.

گیم پلی مرد عنکبوتی 2

بازی‌های جدید مرد عنکبوتی خوب‌اند و مشخصاً گرافیک‌شان از مرد عنکبوتی ۲ سال ۲۰۰۴ به‌مراتب بهتر است، ولی به‌نظرم مشکل‌شان این است که سعی دارند گیم‌پلی را بین مکانیزم‌های زیادی تقسیم کنند – یعنی تمرکز یکسانی روی جابجایی، مبارزه و مکانیزم‌های دیگر داشته باشند –  و برای همین هیچ‌کدام از این مکانیزم‌ها به عمق کافی نمی‌رسند.

البته این رویکرد لزوماً بد نیست. غیر از این، هنوز که هنوز است، تاب‌زنی در سطح شهر حس لذت جابجایی را فراهم می‌کند. ولی یک عالمه چیز ناخوشایند و بی‌ربط دیگر، مثل تنقلات بدمزه روی کیک، به این فرمول جذاب چسبیده و سطح آن را پایین می‌آورند.

این‌که یک بازی مرد عنکبوتی بیش از حد روی بخش مبارزه تمرکز کند، همیشه اشتباه است. به‌طور خاص، یکی از کارهایی که مرد عنبکوتی‌های مدرن انجام می‌دهند و روی اعصاب من است این است که سعی دارند با گنجاندن عناصری چون سیستم مبارزه‌ی واکنش‌محور و ماموریت‌های مخفیانه و مکانیزم کمی کردن، از بازی‌های بتمن آرخام (Batman Arkham) تقلید کنند. نظر من این است که اگر مرد عنکبوتی قرار بود مخفی‌کاری کند، با لباسی شبیه به طرفدار پروپا قرص تیم فوتبال هایتی این‌طرف و آن‌طرف نمی‌رفت.

تری‌آرک، سازنده‌ی مرد عنکبوتی ۲، در پورت تعدادی از بازی‌های تونی هاوک (Tony Hawk) نقش داشت و ظاهراً تجربه‌ای را که سر پورت این بازی‌ها کسب کردند، به مرد عنکبوتی ۲ نیز منتقل کردند، چون مکانیزم تاب‌بازی در مرد عنکبوتی ۲ شبیه به مکانیزم گیم‌پلی اصلی یک بازی با محوریت ورزش‌های مخاطره‌آمیز است.

بیشتر ماموریت‌های فرعی، مسابقه‌ها، چالش‌های بدلکاری، عکس گرفتن، تحویل پیتزا (آن هم با همراهی یکی از نمادین‌ترین موسیقی‌های گیم در دهه‌ی ۲۰۰۰) بر پایه‌ی تسلط بازیکن بر مکانیزم تاب‌بازی طراحی شده‌اند. بله، در بازی مبارزه هم وجود دارد؛ بله، سیستم مبارزه به اندازه‌ی فست‌فودی که سه بار در روغن مانده سرخ شده افتضاح است، ولی حداقل بیشتر باس‌فایت‌ها در زمین‌های بزرگ اتفاق می‌افتند و در آن‌ها تاب‌بازی همچنان امکان‌پذیر است. یک کار جالب هم که می‌توانید بکنید این است که با اراذل خیابانی دعوایی شروع کنید، با تارهایتان آن‌ها را به نوک ساختمان امپایر استریت ببرید و از آن بالا به پایین پرتشان کنید. عوضی‌ها، حالا اگر می‌توانید، در برابر این حمله از خود دفاع کنید!

نکته اینجاست که هر ابرقهرمانی می‌تواند به اراذل و اوباش مشت بزند. تعداد بازی‌های ویدیویی‌ای که سعی دارند این مفهوم را اکتشاف کنند تمامی ندارد. ولی آنچه باعث شده که مرد عنکبوتی خوراک مناسبی برای ساختن بازی ویدیویی باشد، این است که یک مکانیزم حرکتی بسیار جالب در دی‌ان‌ای هویتش نهادینه‌سازی شده است. چه نیازی هست این مکانیزم جالب را فدای زمین‌های مبارزه‌ی بیشتر و ساختن ماموریت‌های فرعی‌ای کرد که در آن‌ها در نقش مری جین پشت میزها دولا شده‌اید تا کسی شما را نبیند؟

خب تا الان درباره‌ی گیم‌پلی حرف زدیم. داستان چطور؟ خب، علاقه‌ی من به فیلم مرد عنکبوتی ۲ در علاقه‌ام به بازی بی‌تاثیر نبود. من همیشه به سبک کارگردانی سم ریمی ارادت خاصی داشتم و بازی آلفرد مولینا در نقش دکتر اختاپوس واقعاً لذت‌بخش است، ولی عناصر زیادی در فیلم وجود دارند که نمی‌شد به‌خوبی در قالب بازی اقتباس‌شان کرد. واضح‌ترینش خرده‌پیرنگی در فیلم است که در آن پیتر پارکر دیگر دلش نمی‌خواهد مرد عنکبوتی باشد. این ایده‌ی خیلی هیجان‌انگیزی برای یک بازی به نظر نمی‌رسد، مگر نه؟ هی، شما می‌توانید در این بازی مرد عنکبوتی باشید. (۱ ساعت بعد): مرد عنکبوتی بودن مزخرف است!

برای همین در مرد عنکبوتی ۲ این خرده‌پیرنگ نادیده گرفته می‌شود و به‌جایش مرد عنکبوتی با گربه‌ی سیاه (Black Cat)، شاکر (Shocker) و میستریو (Mysterio) می‌پلکد. آنچه از پیرنگ فیلم باقی مانده، در بهترین حالت در حد اشاره است.

مرد عنکبوتی 2

متاسفانه یا خوشبختانه، بازیگران فیلم صداپیشه‌ی شخصیت‌ها هستند. دکتر اختاپوس به‌عنوان شرور اصلی سه چهار بار در داستان پدیدار می‌شود. یک صحنه‌ی سرگرم‌کننده هم در ابتدای داستان وجود دارد که در آن پیتر پارکر با هری آزبورن دیدار می‌کند و طی یک حرکت انقلابی برای خلاصه کردن قوس داستانی هری آزبورن، این دو با هم احوال‌پرسی می‌کنند و در خط دیالوگ بعدی، هری آزبورن می‌گوید: «مرد عنکبوتی بابام رو کشت و تا موقعی‌که ازش انتقام نگیرم چشم رو هم نمی‌ذارم!!!»

ولی نکته‌ی جالب اینجاست که تمام محتواهای داستانی جدیدی که نویسندگان به بازی اضافه کرده‌اند، به‌طور غافلگیرکننده‌ای کیفیت نویسندگی بالایی دارند. خط داستانی مربوط به میستریو بسیار مفرح است و با یک باس‌فایت قلابی تمام می‌شود که آن موقع در نظرم یکی از بهترین شوخی‌های هنجارشکنانه در بین بازی‌های ویدیویی بود (چون همان‌طور که اشاره کردم، بازی‌های زیادی بازی نکرده بودم). خط داستانی گربه‌ی سیاه هم کیفیت خوبی دارد. پیتر و گربه‌ی سیاه با هم دینامیک جذابی دارند و گربه‌ی سیاه هم از یک شرور احتمالی، غیرقابل‌اعتماد و وسوسه‌گر به تیپ شخصیتی دختر رویایی که خوب‌تر از آن است که واقعی باشد و کل هدفش این است که به یک پسر نرد خجالتی کمک کند مشکل‌های شخصی‌اش را حل کند، تغییر ماهیت می‌دهد.

مرد عنکبوتی 2

چگونه می‌توانیم به حضور بروس کمبل (Bruce Campbell) گرامی در بازی اشاره نکنیم؟ او بار دیگر برگشته تا نقشش در بازی اول – یعنی صدای راوی و گوینده‌ی بخش آموزشی – را زنده کند و نیمی از زمانی را که حرف می‌زند، مشغول دست انداختن بازیکن بابت دنبال کردن توصیه‌هایش است.

نویسندگی بازی هم بامزه است، هم از آن مهم‌تر، صمیمانه. مرد عنکبوتی یکی از دو یه سه بازی در تاریخ بازی‌های ویدیویی است که همزمان با انتشار فیلمی که از آن اقتباس شده بود منتشر شد و به‌طور مستقل یک بازی عالی از آب درآمد. شاید گفتن این حرف کلیشه‌ای باشد، ولی این روزها نمی‌توانید بازی‌ای مثل مرد عنکبوتی ۲ پیدا کنید. دلیل اولش این است که ساختن بازی بر اساس فیلم‌های سینمایی دیگر به‌ندرت اتفاق می‌افتد، خصوصاً بازی‌هایی که قرار است همزمان با انتشار فیلم منتشر شوند. احتمالاً دلیلش این است که پروسه‌ی بازی ساختن این روزها آنقدر طولانی و وقت‌گیر شده است که احتمالاً ارزش ندارد بخواهید انتشار بازی و فیلم را با هم هماهنگ کنید.

ولی دلیل دیگر و عمیق‌تر این است که دیگر نمی‌توان حس تازگی مرد عنکبوتی ۲ و جایگاهش در دوران اولیه‌ی شکل‌گیری بازی‌های سندباکس را بازسازی کرد. البته بازی در دوران مدرن تاریخ‌گذشته و قدیمی به نظر می‌رسد، ولی در بازی نوعی حس آزمون‌وخطای قوی جریان دارد. این بازی به آن همه خرت‌وپرتی که همه انتظار دارند این روزها در بازی‌های تراز اول وجود داشته باشند – مثل درخت‌های مهارت، آیتم‌های قابل‌جمع‌آوری، نقشه‌هایی که همچون کف کارخانه‌ی ماکارونی‌های شکل‌دار با آیکون‌های مختلف پوشیده شده‌اند –  آلوده نشده است.

از این نظر، شاید برای مخاطب مدرن بازی کمی خالی از محتوا به نظر برسد، ولی گاهی، مثل یکی از طرفداران حشری تام هالند، مرد عنکبوتی عریان چیزی است که به آن نیاز دارید.

منبع: Extra Punctuation

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X