نقدها و نمرات فیلم «شیطان وجود ندارد»؛ تمثیل آرام و مرموز زیستمحیطی (جشنواره ونیز ۲۰۲۳)
فیلم «شیطان وجود ندارد» به کارگردانی ریوسوکه هاماگوچی در بخش اصلی رقابتهای هشتادمین جشنواره فیلم ونیز اکران شد و هشت دقیقه مورد تشویق حضار قرار گرفت.
فیلم «شیطان وجود ندارد» در دهکدهای روستایی در قلب یک جنگل نهچندان دور از توکیو میگذرد و تاکومی را نشان میدهد که از دخترش هانا که کارهای عجیب و غریب انجام میدهد مراقبت میکند. آرامش جامعهای که در این سرزمینهای بکر زندگی میکند، در میان دریاچهها و کوههایی که آهوان آزادانه در آن پرسه میزنند به خاطر برنامههای یک شرکت بزرگ که قصد دارد یک مکان تفریحی لوکس در نزدیکی خانه تاکومی بسازد در معرض خطر نابودی است.
فیلم قدرتمند جدید ریوسوکه هاماگوچی، کارگردانی که در سال ۲۰۲۱ برای فیلم «ماشین مرا بران» (Drive My Car) برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شده بود نوید یک تجربه سینمایی پرهیاهو و غیرمنتظره را میدهد که مرزهای جذاب سیاستهای سبز را بازتعریف میکند. این سفر هیپنوتیزمکننده که با موسیقی متن هیجانانگیز و دلهرهآور ایکو ایشیباشی تقویت شده است، از مضمون «روستا در مقابل شهر» فاصله میگیرد تا مرزهای زمینی و متافیزیکی را طی کند.
ریوسوکه هاماگوچی در سال ۱۹۷۸ در کاناگاوا ژاپن متولد و از دانشگاه توکیو فارغالتحصیل شد و در دانشگاه هنر توکیو کارگردانی خواند. فیلم فارغ التحصیلی او، «اشتیاق» (Passion)، برای جشنواره فیلم فیلمکس توکیو در سال ۲۰۰۸ انتخاب شد. او با اولین فیلمش، «ساعت خوش» (Happy Hour) در سال ۲۰۱۵، اثری پنج ساعته و خارقالعاده، توجه بینالمللی را به خود جلب کرد و جوایز متعددی از جمله جشنواره لوکارنو دریافت کرد. اولین فیلم تجاری او «آساکو ۱ و ۲» (Asako I & II) با ماهیت صمیمی و وجودی برای رقابت در جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۸ انتخاب شد.
او در سال ۲۰۲۰ فیلمنامه «همسر یک جاسوس» (Wife of a Spy) به کارگردانی کیوشی کوروساوا را نوشت که برنده شیر نقرهای جشنواره فیلم ونیز شد. «چرخ شانس و فانتزی» (The Wheel of Fortune and Fantasy)، فیلم آنتولوژی که طی یک کارگاه آموزشی ساخته شد، برنده خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۱ شد. در همان سال با «ماشین مرا بران» که از داستان کوتاهی نوشته هاروکی موراکامی الهام گرفته شده بود، برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن و همچنین جایزه گلدن گلوب و اسکار بهترین فیلم بلند بینالمللی شد.
فیلم «شیطان وجود ندارد» با نقدها و نظرات بسیار خوبی در جشنواره ونیز مواجه شد و بعد از فیلم «بیچارگان» لانتیموس بیشترین ستاره (۳.۸ از ۵) را از منتقدان بینالمللی دریافت کرد. علاوه بر این، «شیطان وجود ندارد» از مجموع ۹ رای (همگی مثبت) امتیاز ۸۱ از ۱۰۰ را در متاکریتیک، از مجموع ۱۸ نقد امتیاز ۹۴ از ۱۰۰ را در راتن تومیتوز و از ۶۱ مخاطب امتیاز ۷.۶ از ۱۰ را در IMDb بدست آورد.
نقدها و نمرات فیلم «شیطان وجود ندارد»
ورایتی- جسیکا کیانگ
امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
«یک گوزن وحشی با گلوله شکارچی در شکمش ممکن است به انسان حمله کند، مهم نیست که طبیعت این حیوان چقدر ملایم باشد.» این قطرهای از دریای دانش تاکومی کمحرف (با بازی هیتوشی اومیکا) است؛ هیزمشکن، میراب و مرد همهفن حریف عجیب و غریب روستای میزوبیکی، جایی که فیلم ریوسوکه هاماگوچی کارگردان «ماشین مرا بران» در آن جریان پیدا میکند. فیلم جدید این کارگردان تاملبرانگیز و تکاندهنده، اما در نهایت نگرانکننده است.
صحبتهای اندک تاکومی همگی به چنین موضوعاتی مربوط میشوند؛ جریان یک جویبار، خارهای روی یک جینسنگ سیبری، رایحه تند واسابی. سخنان او به اندازه خود فیلم «شیطان وجود ندارد» مثل نجوای چوپان ساده و موزون است، درست تا لحظه آخر که عنوان عجیب فیلم به ذهن بازمیگردد و زیر سوال میرود. حتی اگر شر در این جامعه مسالمتآمیز و روستایی وجود نداشته باشد، بیعدالتی و غریزه حیوانی قطعا وجود دارد.
از همان ابتدا با قطعهای بلند موسیقایی ساخته آهنگساز ایکو ایشیباشی به فیلم کشیده میشویم که دوربین با نمایی سیال و روان بالا را نشان میدهد که ردپایی از شاخههای درخت خالی از برگ در آسمان زمستانی به چشم میخورد. موسیقی غافلگیرکننده و متغیر است و از گیتار الکتریک پرقدرت به لایههای سمفونیک باطراوت میرود. موسیقی در این برداشتهای زیبا آرامشبخش است، گویی هاماگوچی یک بطری عطر آرامبخش را در هوا آزاد کرده و ما را به کشیدن یک نفس عمیق دعوت میکند. بعد از آن همانطور که اغلب در کل فیلم اتفاق میافتد، موسیقی به طور ناگهانی قطع میشود. خوب است که به هشدار این ویرایشهای بیپرده موسیقی و تاثیر پیشنمایش ضمنی آنها توجه کنیم؛ هشداری که میگوید حس و حال میتواند تغییر کند. هر حسی به پایان میرسد، گاهی اوقات به بدترین شکل ممکن.
«شیطان وجود ندارد» داستانی است که بیشتر به توصیف جزئیات و جنبههای زیباییشناسانه میپردازد تا رویدادهای بزرگ و هیجانانگیز. مثلا هانا عادت دارد پرها را جمع میکند تا به رئیس دهکده بدهد و او آنها را برای چیدن تارهای هارپسیکورد کنار هم استفاده کند. در رستوران، کاسههای داغ نودل با غرور و ظرافت آیینی مراسم چای کنار هم قرار میگیرند. با این حال، تصویر از زندگی روستایی در فیلم نه بیش از حد زیبا، و نه به طور بیمعنی روی این ایده سرمایهگذاری شده است که شیوه زندگی سنتی به نحوی ذاتا فضیلت بیشتری نسبت به زندگی در یک شهر دارد. در واقع، همانطور که تاکومی اشاره میکند، روستاییان از تازهواردان سنتیتر نیستند و این منطقه تنها برای اسکان پس از جنگ در نظر گرفته شده.
بنابراین تصویر ترکیبی که ما از تمام این قطعات آرامبخش و هیپنوتیزمکننده میسازیم، تصویری از مردمانی اساسا شایسته است که در جهت درست حرکت، و یک جریان ثابت را دنبال میکنند و میخواهند با یکدیگر نقاط مشترک پیدا کنند. اما پایان فیلم کاملا گیجکننده و به سختی قابل تجزیه است. به ندرت پیش میآید که صحنههای پایانی یک فیلم تا این حد معنای آن را تغییر دهد، چرا که هاماگوچی ناگهان «شیطان وجود ندارد» را از محور قبلی خود یعنی خوشبینی محتاطانه و مالیخولیایی به سمت چیزی بسیار سردتر، زمستانیتر و پرآشوبتر تغییر میدهد. ممکن است کاملا موفق نباشد، اما مطمئنا تماشای یک فیلمساز چیرهدست در حال ترسیم پرترهای ظریف و آرامبخش از انسانیت بسیار جذاب است، که در نهایت به تلخی به ما یادآوری میکند تا زمانی که گلولهای وجود داشته باشد، هیچ طبیعت آرامشبخشی وجود نخواهد داشت.
گاردین- پیتر بردشاو
امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
«شیطان وجود ندارد» تمثیل آرام و مرموز زیستمحیطی ریوسوکه هاماگوچی، از توضیحات آسان و شاید هم از توضیحات دشوار امتناع میورزد. این یک درام پیچیده است، یک فیلم رئالیستی که گاهی عجیب و مرموز میشود و حتی عنوانش به این موضوع اشاره میکند که همیشه در قضاوتهای ما سایههای خاکستری و پنهان از نظر وجود دارد.
هاماگوچی تمام صحنههای فیلم را با سرعتی ثابت و کاملا بدون عجله فیلمبرداری میکند، و موسیقی گاهی اوقات در پایان سکانسهای لطیف و آرامبخش به سکوتی سهمگین ختم میشود. چرا؟ این ویژگیهای ترکیبی چه فایدهای دارد؟ نکته خود داستان چیست؟ سینما همه چیز را نشان میدهد و آشکار میکند، به خصوص ظرافتها را. این کاری نیست که هاماگوچی انجام میدهد؛ فیلم او به یک شعر منثور نزدیکتر است، که در آن بلوکهای سازنده بزرگتر روایت ممکن است به شکلی که انتظار میرود در کنار هم قرار نگیرند، اما به اندازه جزییات ریز و کوچک اسرارآمیز و بامعنی باشند. مطمئن نیستم که «شیطان وجود ندارد» بهترین اثر هاماگوچی باشد، اما با چنان آرامش و کارگردانی هنرمندانهای ساخته شده است که منجر به نوعی رضایت وسوسهانگیز، ولو غیرقابل درک میشود.
ایندیوایر- رایان لاتانزیو
امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰
«شیطان وجود ندارد»، عنوان جدیدترین فیلم ریوسوکه هاماگوچی، کارگردان «ماشین مرا بران»، یک بیانیه جسورانه در سال ۲۰۲۳ است. همانطور که در این شعر با لحن زیستمحیطی وهمانگیز در مورد انسان، طبیعت و طبیعتِ انسان پیداست، بیانیهاش لزوما چیزی نیست که فیلمساز ژاپنی به آن اعتقاد داشته باشد.
این فیلم که در دهکدهای در حومه توکیو اتفاق میافتد، به این موضوع میپردازد که چگونه ساکنان دهکده با شرکتی که تلاش میکند یک مکان توریستی و لوکس در آنجا بسازد درگیر میشوند، آن هم تنها برای اینکه دو جبهه مخالف در نهایت نقطه مشترکی با یکدیگر پیدا کنند. اما این توافق پیچشی تاریکتر در پی دارد.
هاماگوچی هیچ قضاوت اخلاقی در مورد کسی نمیکند، اما با شروع این فیلم از لحاظ احساسی مبهم، مشخص میشود که هر کسی میتواند اشتباه کند یا حتی شیطان باشد حتی مردمی که در دهکده زندگی میکنند. «شیطان وجود ندارد» فیلم کندی است که پیشبینیهای کمی دارد و هیچ پاسخی برای پرسشهایی که مطرح میکند ارائه نمیدهد. احترام فیلم به طبیعت و کسانی که چرخههای آن را حفظ میکنند در برداشتهای بلند از گیاهان و جانوران روستا منعکس میشود.
«شیطان وجود ندارد» در افشای اسرار خود مردد است، تا پایانی که یادآور فیلم «سوزاندن» (Burning) لی چانگ دونگ فیلمساز کرهای است که بر روی مردی تمرکز دارد که ناگهان طاقتش طاق میشود. این یک فیلم سینمایی کند و صبور است که در ظاهرش مثل فیلمهای کلی رایکارد آرام به نظر میرسد، اما هر چه عمیقتر میشوید و بیشتر پیش میروید، نگرش تیرهتر و مایوسکنندهتر به زندگی در دنیایی پاکتر و دستنخورده دارد.