۵ فیلم برتر به کارگردانی وارن بیتی، ستارهی سینما در دوران هالیوود جدید
وارن بیتی یکی از بزرگترین ستارههای سینما در دوران «هالیوود جدید» بود. هالیوود جدید اشاره به عصری دارد که در آن سینمای آمریکا در اواخر دههی شصت و اوایل دههی هفتاد میلادی پوست انداخت و خود را از زمانهی داستانگویی و خوشبینی کلاسیک جدا ساخت. وارن بیتی را یکی از شمایلهای این دوران تازه میتوان نامید. در این لیست به همهی فیلمهایی که وارن بیتی کارگردانی کرده است، خواهیم پرداخت و هر پنج اثر او را مرور خواهیم کرد.
بیتی در کنار بازیگری به کارگردانی هم میپرداخت و اولین حضورش در برابر دوربین برمیگردد به نقشآفرینی در فیلمی از الیا کازان به نام شکوه علفزار (splendor in the grass) که از بهترین فیلمهای این کارگردان بزرگ هم هست. اما زمانی او به چهرهی اصلی نسل جدید سینمای آمریکا تبدیل شد که در فیلم نمونهای این دوران یعنی بانی و کلاید (bonnie and clyde) به کارگردانی آرتور پن، به سال ۱۹۶۷ در نقش کلاید بارو حاضر شد.
بانی و کلاید را آغازگر دوران تازه و دمندهی روح جدید در سینمای آمریکا میدانند و بازی در نقش اصلی آن قطعا هنرپیشه را به جایگاهی مهم چه در تاریخ سینما و چه به لحاظ شهرت خواهد رساند. اما او این نقش کلیدی را ادامه داد و در فیلمهایی مانند مککیب و خانم و میلر (McCabe and mrs.miller) به کارگردانی رابرت آلتمن، شامپو (shampoo) به کارگردانی هال اشبی و منظرهی پارالاکس (the parallax view) به کارگردانی آلن جی پاکولا بازی کرد تا به عنوان مرد اول این دوران، جایگاه خود را تثبیت کند.
وارن بیتی بازیگری گزیده کار و وسواسی بود. او هیچگاه حاضر نبود در هر نقشی بازی کند و گاهی از پیشنهادها سر خورده میشد. به همین دلیل تصمیم گرفت که به پشت دوربین نقل مکان کند تا نقشهایی را که دوست داشت در آنها حاضر شود را خودش طراحی کند. بیتی این کار را زمانی انجام داد که تازه ۳۸ ساله شده بود و شاید این سن برای آغاز حرفهای جدید کمی دیر باشد.
دوران فیلمسازی محدود او واقعا عجیب و غریب است و همین پنج فیلم به اندازهی کافی برای بررسی کارنامهی یک فیلمساز گیج کننده است چرا که شاید در نگاه اول نتوان حدس زد که این آثار همگی متعلق به یک نفر هستند؛ چون آنقدر متفاوت به نظر میرسند که هر مخاطبی را به دردسر خواهند انداخت. اما قطعا آثار معرکهای هم در آن یافت میشود، به ویژه آنکه وارن بیتی هیچگاه دوست نداشت در قید و بند ژانر خاصی بماند و پا به هر عرصهای که میگذاشت قواعد بازی را به هم میریخت.
کافی است نگاه کنید به تلاش او برای ساختن فیلم دیک ترسی و سر و شکل فیلم که تمام قواعد سینمای گانگستری و جنایی را زیر سؤال میبرد. برخی فیلمهای او از آزمون زمان سربلند بیرون آمدهاند و یکی دو تا هم از هم اکنون به فیلمهای یک بار مصرف تبدیل شدهاند اما وارن بیتی هر چه که باشد و هر چه که بسازد محال است به خاطر تصویر ابدیای که رابرت آلتمن از او در آن سکانس فراموشنشدنی تیتراژ فیلم مککیب و خانم میلر ثبت کرد و بر ترک اسب نشاند و صدای لئونارد کوهن را با آن میکس کرد، از یادها برود.
۵. قوانین صدق نمیکنند (Rules don’t apply)
- بازیگران: لیلی کالینز، وارن بیتی، الک بالدوین، انت بینینگ
- محصول: ۲۰۱۶، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۵۵٪
وارن بیتی با ساخت و بازی در فیلم قوانین صدق نمیکنند، پس از سالها غیبت به سینما بازگشت. فیلم پس از پانزده سال از آخرین نقشآفرینی او و هجده سال پس از کارگردانیاش بر پرده حاضر شد. خود بیتی در نقش یکی از عجیبترین چهرههای واقعی تاریخ سینما یعنی هاوارد هیوز بازی میکند و لیست هنرپیشههای حاضر در فیلم واقعا غبطه برانگیز است. ضمن اینکه لیلی کالینز برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزهی بهترین هنرپیشهی زن از مراسم گلدن گلوب شد.
قوانین صدق نمیکنند به هیچ عنوان در گیشه موفق نبود و با وجود بودجهی ۲۵ میلیون دلاری آن فقط ۴ میلیون در گیشه فروخت و تبدیل به شکستی تمام عیار شد. ضمن آنکه منتقدان هم چندان آن را تحویل نگرفتند تا فیلم به لحاظ هنری هم در کارنامهی وارن بیتی اثری قابل فراموشی به شمار رود. در واقع معروفترین حضور وارن بیتی در آن سال به فیلمش بازنمیگردد بلکه مربوط به اعلام نتایج بهترین فیلم مراسم اسکار و اعلام اشتباه فیلم لا لا لند (la la land) توسط او است.
قوانین صدق نمیکنند دوران گذار آرام از هالیوود کلاسیک به هالیوود نوین را به نمایش میگذارد. زمانی که قدرتمندان استودیوها و صاحبان آن تمام وجوه هنری آثار خود را زیر نظر داشتند و حتی دخالتهایی آشکار در زندگی خصوصی پرسنل و ستارههای فیلمهای خود میکردند؛ دورانی که وارن بیتی آن را خوب میشناسد؛ چون یکی از برهم زنندگان نظم آن دوران و مسببان ورود به دروازههای زمانهی جدید بود.
مشکل اصلی قوانین صدق نمیکنند به استراتژی روایی فیلم باز میگردد: معلوم نیست بیتی نقدی اساسی به آن دوران دارد و یا قرار است تصویری مالیخولیایی از زمانهی گذار به سینمای نو ترسیم کند. اما هر چه هست حضور دوستان صمیمی او (همه بازیگران سرشناس اثر) سبب شده تا لیلی کالینز در نقش اصلی خوش بدرخشد و نمایندهی خوب برای بازیگران هم دورهی خود وارن بیتی در عصر حاضر باشد.
«هالیوود، سال ۱۹۵۸. هنرپیشهی زن سرشناسی به رانندهی خود دل میبازد و این در حالی است که کارفرمای او یعنی هاوارد هیوز افسانهای چنین چیزی را ممنوع اعلام کرده است …»
۴. بهشت میتواند صبر کند (Heaven can wait)
- دیگر کارگردان: باک هنری
- بازیگران: وارن بیتی، جولی کریستی، جیمز میسون
- محصول: ۱۹۷۸، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۸٪
اولین تجربهی کارگردانی وارن بیتی جایی آن میانهی جریانهایی مانند فیلمهای متفاوت دههی هفتاد میلادی و بلاک باسترهایی چ.ن آروارهها (jaws)، جنگهای ستارهای (star wars) و سوپرمن (superman) قرار میگیرد. نه مانند فیلمهایی مثل راننده تاکسی (taxi driver) یا مکالمه (conversation) به معضلات روز اشاره دارد و نه مانند آن بلاک باسترها به دنبال جذب مخاطب حداکثری است.
اما میتوان بهشت میتواند صبر کند را یکی از عجیبترین کمدی فانتزیهای تاریخ سینما نامید؛ چرا که تجربهی وارن بیتی در ساخت یک عاشقانهی تمام عیار با همکاری باک هنری، از تمام قواعد این نوع سینما بهره میبرد اما چیزهای جدیدی هم برای ارائه کردن دارد. گرچه فیلم به دستاوردی عظیم در مراسم اسکار رسید و نامزد ۹ جایزه، شامل بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد اما دست خالی ماند.
وارن بیتی بهشت میتواند صبر کند را بر اساس فیلمی به همین نام به کارگردانی ارنست لوبیچ به سال ۱۹۴۳ ساخت. حضور جک واردن، جولی کریستی و خود وارن بیتی در فیلم عالی است اما این اولین تجربهی کارگردانی بیتی جایزهی اسکار را به شاهکار مایکل چیمینو یعنی شکارچی گوزن (the deer hunter) واگذار کرد.
«جو پندلتون یک بازیکن فوتبال آمریکایی ست. او به دنبال آن است تا تیمش را برای مهمترین مسابقهی فصل رهبری کند. زمانی که با دوچرخهاش در حال عبور از یک تونل است، ناگهان با فرشتهی نگهابان خود روبهرو میشود. در جهان پس از مرگ او از قبول مرگ سر باز میزند و زندگی خود را به یاد میآورد …»
۳. دیک تریسی (Dick tracy)
- بازیگران: آل پاچینو، وارن بیتی، مدونا
- محصول: ۱۹۹۰، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۶۳٪
پس از شکست فیلم سرخها در گیشه، وارن بیتی تا سالها از سینما کنارهگیری کرد و فقط در فیلم ایشتار (Ishtar) در سال ۱۹۸۷ به بازیگری پرداخت و هیچ فیلم دیگری هم نساخت. این یعنی یک غیبت یک دههای در عالم سینما که طبعا برای هر بازیگری کشنده است و ممکن است سبب نابود شدن شغل او و فراموش شدنش در ذهن مخاطبان سینما شود. شاید به همین دلیل است که او در کشور ما نسبت به بقیهی هم نسلان خود کمتر شناخته شده است.
او پس از آن شکست با تمام قدرت بازگشت و سعی کرد پایههای یک فرانچایز سینمایی را بنا کند. یک اکشن فانتزی که تصویری دیگرگونه از جهان جنایتکاران زیرزمینی در دههی ۱۹۳۰ میلادی ارائه میدهد. بیتی این فرصت را غنیمت میشمارد و ادای دین باشکوهی به سینمای گانگستری آن دوران و غولهای سینمای کلاسیک هم میکند؛ الته به روش خودش و با هجو کلیشهها.
از جذابیتهای فیلم بازی آل پاچینو در نقش مقابل او یعنی حضور در قالب کاراکتر منفی فیلم است. اگر چهرهی آل پاچینو را در فیلم ببینید محال است در نگاه اول او را بشناسید، چون حال و هوای فانتزی فیلم و شکل و شمایل آدمها، دکورها و محلات با آنچه که عموما سینما به ما نشان میدهد کاملا متفاوت است؛ گویی در جهان یک قصهی پریان به سر میبریم که البته توسط دار و دستههای جنایتکار اداره میشود.
دیک ترسی یک سال پس از بتمن (batman) تیم برتون به عنوان نمونهی نمادین فیلم فانتزی اکران شد. این دو در کنار هم سینمایی را شکل داند که امروزه بسیاری از فیلمها از سینمای تکنیکال مارول گرفته تا آثار فانتزی نولان و خود تیم برتون مدیون آنها هستند؛ زندگی در ابرشهرهایی که مانند صفحههای رنگی کامیک بوکها پر از سایه روشن است و تخیل محض در دل آن جریان دارد و اصلا بخشی جدانشدنی از آن جهان است.
وارن بیتی عمدا بخش زیادی از شهر فیلمش را کارتونی نمایش میدهد تا این فضای فانتزی بیشتر به چشم بیاید و منطق کارتونی آن بیش از منطق جهان واقعی به دلبنشیند. برای درک فیلم باید بالهای خیال را گشود و چشم بر جهان واقعی بست، مخصوصا که مخاطب سینمای امروز بیش از گذشته با چنین فیلمهایی آشنایی دارد.
دیک تریسی بر اساس یک کتاب مصور ساخته شده و بسیاری از بزرگان سینما مانند مارتین اسکورسیزی و والتر هیل قبلا قصد ساخت آن را داشتند اما در نهایت شکست خوردند.
«دیک ترسی فردی است که با رهبر جنایتکاران یعنی بیگ بوی درگیر میشود و نقشههای او را به هم میزند. او در زندگی شخصی هم مشکلاتی دارد. چرا که نامزدش از او میخواهد کار آرامتری پیدا کند. این در حالی است که شخص نقابداری پیدا میشود و دوباره آرامش شهر را به هم میزند …»
۲. بولورث (Bulworth)
- بازیگران: وارن بیتی، شان آستین، هالی بری، دان چیدل
- محصول: ۱۹۹۸، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۶٪
وارن بیتی هیچگاه نظرات سیاسی خودش را پنهان نمیکرد و با ساخت فیلم بولورث به سراغ زندگی سیاسی و ازدواج بیل کلینتون و همسرش هیلاری و اتفاقات حاشیهای زندگی زناشویی آنها به ویژه پس از رسواییهاییهای جنسی رییس جمهور ایالات متحدهی آمریکا در آن زمان رفت. بولورث یک کمدی سیاه سیاسی است که سعی میکند در یک موقعیت خندهدار، زندگی سیاستمداران آمریکایی و اربابان قدرت را به نقد بکشد و در عین طلب خنده از مخاطب، او را متوجه بزنگاههای مهم زندگی سیاسی هر شهروند کند.
اما این تمام نقد سیاسی فیلم نیست. تصویری که فیلم از کمپینهای انتخاباتی در آمرکا نشان میدهد، با هجوی گره خورده که کمتر سینما به سراغ آن میرود. داستان فیلم هم پر است از هجو و انتقاد به وضعیت فکری و سیاسی و اجتماعی جامعهی آمریکا در پایان قرن بسیتم میلادی و زمانهای که سیاستپیشگان میانمایه بر صندلی انسانهای مقتدر گذشته تکیه زدهاند.
وارن بیتی در بولورث سیاست را در مفهوم عامش زیر سؤال میبرد و تمامیت آن را مغایر با صداقت معرفی میکند. شخصیت اصلی فیلم زمانی احساس میکند زنده است و از زندگی لذت میبرد که شروع میکند با مردم به طور صادقانه حرف زدن. اما گذشتهی سیاسی او مانند شمشیر داموکلس بالای سرش حاضر است و مدام نزدیک میشود تا کارش را یک سره کند.
بولورث در گیشه شکست خورد اما توانست نظر منتقدان را به سمت خود جلب کند. حس شوخطبعی فیلم گاهی در اوج است و میتواند مخاطب را به خندیدن وا دارد. از سوی دیگر فیلم سبب درخشش هنرپیشهی زن اول خود شد؛ هالی بری مانند مورد لیلی کالینز فیلم قوانین صدق نمیکنند هم توسط منتقدان ستایش شد و هم مخاطبان. روزنامهی واشنگتن پست در زمان اکران اثر آن را یکی از بهترین کمدیهای سیاسی تاریخ نامید و در نهایت سهم بولورث از مراسم آکادمی اسکار، نامزدی برای بهترین فیلمنامهی اوریجینال بود.
«یک سیاستمدار سرخورده پس از آنکه در زندگی زناشویی خود شکست میخورد، تصمیم میگیرد تا قاتلی را استخدام کند و خودش را از بین ببرد. او در این میان به یک کلیسا دعوت میشود تا سخنرانی کند و ناگهان متن سخنرانی را به کناری میگذارد و شروع میکند به طور صادقانه با مردم حرف زدن. در این جلسه او با زنی آشنا میشود و دوباره شور زندگی در او میجوشد و تصمیم میگیرد تا به زندگی ادامه دهد اما …»
۱. سرخها (Reds)
- بازیگران: وارن بیتی، دایان کیتون، جک نیکلسون
- محصول: ۱۹۸۱، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۹٪
سرخها شاهکار بیچون و چرای زندگی وارن بیتی است. او حال و در دومین تجربهی خود در پشت دوربین بسیار با اعتماد به نفس است و همین باعث می شود تا فیلمی حماسی و در عین حال شخصی با مدت زمان ۱۹۵ دقیقه بسازد. سرخها یکی از معروفترین فیلمهای حماسی تاریخ سینما است و بنیاد فیلم آمریکا آن را در جایگاه نهم ژانر حماسی تاریخ سینما ردهبندی کرده است. ضمن آنکه فیلم به حق جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را نصیب سازندهاش یعنی وارن بیتی کرد؛ علاوه بر آن سرخها نامزد ۹ جایزهی اسکار دیگر هم بود.
سرخها از آن دسته از فیلمها است که متأسفانه دیگر ساخته نمیشوند. فیلمهایی که آدمهایش را در دل تلاطمهای یک زمانه و فراز و فرودهای مهم تاریخی قرار میدهد تا هم روایتی شخصی از تاریخ ارائه دهد و هم سهم حوادث بزرگ بشری بر زندگی شخصی افراد حاضر در فیلم را به نمایش گذارد؛ فیلمهایی مانند ۱۹۰۰ از برناردو برتولوچی جز همین دسته از فیلمها قرار میگیرند.
وارن بیتی بهترین بازی عمر خود در فیلمی از خودش را در همین سرخها انجام داده و حتی بهتر از بزرگانی مانند دایان کیتون و جک نیکلسون ظاهر شده است. طرح مشکلات سیاسی و نشان دادن شور و هیجان آرمانخواهانه در قالب یک فیلم هالیوودی، بزرگترین دستاورد فیلم است. در عین حال که فیلم از یک رومانس دلنشین بهره میبرد، میتوان برای گم شدن رد حسن حضور آدمیان در دل غبار تاریخ دل سوزاند و برای آرمانهای بر باد رفته اشک ریخت.
در چنین چارچوبی وارن بیتی کاری کرده، کارستان. فیلمی که هم آرمانهای سیاسی خودش را نشان میدهد و هم جاهطلبیهای هنریاش را.
- ۱۲ فیلم ترسناک اسلشری برتر که مو بر تنتان سیخ میکنند
- ۱۰ فیلم برتر پدرو آلمودوار؛ نابغه جنجالبرانگیز سینمای اسپانیا
«جان رید روزنامهنگاری آرمانگرا و رادیکال است که با زنی نویسنده به نام لوییز برایانت آشنا میشود. رابطهی آنها به شکلی پر فراز و فرود ادامه مییابد. در این میان روابط آنها تحت تآثیر آشنایی با افرادی سرشناس قرار میگیرد و همچنین زندگیشان در دل اتفاقات مهم ابتدای قرن بیستم به تصویر در میآید …»
منبع: collider