۱۲ نقش ماندگار سینما که تام هنکس رد کرده است!
وقتی اسم تام هنکس را میشنویم، ناخودآگاه به یاد بیشمار شخصیت بهیادماندنی و دوستداشتنی میافتیم که این بازیگر محبوب به آنها جان بخشیده است. یاد عروسک گاوچرانی میافتیم که وفاداری و مسؤولیتپذیریش دل خیلیها را شاد کرده، یاد فریادهای مردی تنها در جزیرهای دور افتاده که تنها دوست و همراهش (توپی به نام ویلسون) را صدا میزد و یاد فرماندهای مهربان و دلسوز که برای نجات سرباز رایان خودش را فدا کرد. کارنامهی تام هنکس پر است از فیلمها و نقشهای دلنشین و زیبا و محبوب و مهم.
ولی در کنار این همه فیلم خوب، تعدادی نقش هم وجود دارند که تام هنکس به دلایلی موفق به ایفای آنها نشد. بعضیهایشان فیلمهای خیلی موفقی شدند و بعضی هم شکستهای سنگینی خوردند. در طول سالهای مختلف، این بازیگر برندهی دو اسکار فرصت بازی در آثار محتلف و از ژانرهای متنوعی را از دست داد، حالا چه با قصد قبلی و چه به دلیل تداخل برنامههایش. از علمی تخیلیهای مهم تا درامهایی که آرزوی هر بازیگری بود که در آنها حضور داشته باشد.
هرکسی آرزوی دارد با تام هنکس کار کند، ولی فیلمهایی که در ادامه معرفی میکنیم بنا بر دلایلی موفق نشدند او را کنار خودشان داشته باشند.
۱۲. نقش فیل کانرز در فیلم روز موش خرما (Groundhog Day)
بیل موری هم مثل تام هنکس شخصیت مطرح و به یاد ماندنی در کارنامهی بازیگریش دارد. موری با جذابیت ویژه و شوخطبعی دست نیافتنی و صریحش در سالهای اولیهی دههی ۸۰ به سینما معرفی شد و خیلی زود راهش را به فیلمهای محبوب و پروژههای پربیننده باز کرد.
ولی نزدیک بود یکی از مشهورترین نقشهایی که بازی کرد را به ستارهی دیگری بدهند. کمدی کلاسیک روز موش خرما به کارگردانی هارولد رمیس که در سال ۱۹۹۳ اکران شد. رمیس در مصاحبههایی گفته است که اولین انتخابش برای بازی در این فیلم تام هنکس بوده است. تام هنکس بعدها به رمیس گفته: «در این فیلم تماشاچی باید منتظر باشد تا شخصیت اصلی تغییر کند و از آدمی بداخلاق به آدمی خوب و مهربان تبدیل شود. ولی من همیشه نقش آدمهای خوب را بازی میکنم و اگر من را انتخاب میکردی این تغییر خیلی به چشم نمیآمد. ولی بیل موری پشت و جلوی دوربین شخصیت پر شیطنتی دارد و مخاطب با دیدنش نمیداند چه انتظاری داشته باشد و غافلگیر میشود.»
البته تام هنکس هم در آن زمان بیکار نبود و مشغول بازی در فیلم «فیلادلفیا» شد که به خاطر اسکار گرفت؛ همزمان «بیخواب در سیاتل» را هم در همان سال بازی کرد.
۱۱. نقش هری برنز در فیلم وقتی هری سالی را دید (When Harry Met Sally)
احتمالا در سینما هیچ زوجی به اندازهی هری برنز و سالی آلبرایت شناخته شده نیستند.
شیمی حیرتانگیز بیلی کریستال و مگ رایان در تمام دقایق فیلم باعث شد تا تعدادی از بهترین و به یاد ماندنیترین لحظات ژانر کمدی رمانتیک در همین فیلم شکل بگیرد.
ولی بیلی کریستال تنها بازیگری نبود که برای نقش هری در نظر گرفته بودند. تعدادی از بزرگترین و مشهورترین نامهای هالیوود بین کاندیدهای نقش هری قرار داشتند؛ کسانی مثل هریسون فورد، مایکل کیتون، جف بریجز و بیل موری.
ولی پیش از آنکه در نهایت نقش را به بیلی کریستال پیشنهاد دهند، تام هنکس آن را رد کرده بود و فرصت بازی در مقابل مگ رایان را از دست داد. ولی بعدها در فیلمهایی مثل بیخواب در سیاتل و ایمیل داری با او همبازی شد. گویا هنکس در آن زمان حس میکرد ایدهی فیلم کمی سبک و ساده است.
کریستال نقش را از آن خود کرد و نامزد گلدن گلوب هم شد. او در ادامهی فعالیتهای حرفهای خود مسیر تام هنکس را ادامه داد و صداپیشگی یکی از کاراکترهای انیمیشنی پیکسار یعنی مایک وازوفسکی در کمپانی هیولاها را به عهده گرفت.
۱۰. نقش اندی دوفرین در فیلم رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)
مثل خیلی دیگر از فیلمهای این لیست، تام هنکس بازی در رستگاری در شاوشنک را رد کرد تا به فیلم دیگری برسد.
وقتی فرانک دارابونت تصمیم گرفت اقتباسی سینمایی از رمان کوتاه استیفن کینگ بسازد، برای نقش اصلی فیلم یعنی اندی دوفرین سراغ گزینههای آشنای زیادی رفت؛ تام کروز، کوین کاستنر و البته تام هنکس. همگی به دلایل مختلفی نقش را رد کردند. تام کروز تمایلی نداشت زیر دست کارگردانی تازهکار برود، کوین کاستنر داشت مشغول بازی در «دنیای آب» (Waterworld) میشد و هنکس هم تصمیم گرفت به جای این فیلم در «فارست گامپ» بازی کند.
تام هنکس رفت تا دومین اسکارش را با فارست گامپ بگیرد و نقش اندی دوفرین به تیم رابینز رسید. فیلمی که رتبهی اول را در بین فیلمهای برتر IMDb از آن خود کرده است.
پس انگار در نهایت به نفع همه شد. البته به جز کوین کاستنر که به احتمال زیاد حسرت زیادی خورده که فیلمی ماندگار مثل شاوشنک را از دست داد و در دنیای آب بازی کرد.
۹. نقش جک تراوِن در فیلم سرعت (Speed)
تام هنکس در طول سالیان درازی که بازیگری کرده، در ژانرهای متنوع زیادی ظاهر شده است و تقریبا در هر ژانری خوش درخشیده.
ولی با این حال وقتی به فیلمهای هیجانانگیز و اکشن و نفسگیر میرسیم، تام هنکس اولین اسمی نیست که به خاطرمان میآید و استودیوها هم او را برای این ژانر در نظر نمیگیرند. ولی کارگردان فیلم سرعت جان دی بونت در ابتدا قصد داشت تام هنکس را برای نقش پلیس شجاع و قهرمان فیلمش انتخاب کند و هنکس را به دنبال اتوبوسی بفرستد که اگر سرعتش زیر ۵۰ مایل بر ساعت میرفت منفجر میشد.
ولی هردوی تامها (هنکس و کروز) بازی در این فیلم را رد کردند و راه برای کیانو ریوز باز شد که ستارهای تازهنفس بود. این اکشن تریلر تماشایی کیانو ریوز را بهعنوان قهرمان اکشن به سینما معرفی کرد و مسیر را برای او هموار کرد تا در نهایت به فیلمهای «ماتریکس» رسید. حالا هم که در «جان ویک» بزن بهادری شکستناپذیر شده است.
تام هنکس اما هنوز هم بهعنوان بازیگر فیلمهای اکشن شناخته نمیشود و ترجیح میدهد هیجان و دلهره را در درامهای جنگی و فیلمهای مثل «راز داوینچی» تجربه کند.
۸. نقش ریچارد نیکسون در فیلم نیکسون (Nixon)
این یک نمونه ویژه بود چون تام هنکس مدتی قرارداد داشت تا در فیلمی دیگر نقش رییس جمهور ریچارد نیکسون را بازی کند، در پروژهای برای دیزنی به نام «تعصب ریچارد نیکسون» (The Passion of Richard Nixon). اگرچه این فیلم هیچوقت به مرحلهی تولید نرسید و رنگ پرده را هم ندید.
وقتی اولیور استون تصمیم گرفت داستان زندگی سی و هفتمین رییس جمهور ایالات متحده را در فیلمش روایت کند، از پروژهی کنسل شدهی تام هنکس با خبر بود و برای همین سراغ او رفت تا نقش نیکسون را برایش بازی کند.
ولی هنکس معتقد بود در آن زمان مناسب نقش نیکسون نیست و آنتونی هاپکینز به جای او آمد و نقش ریچارد نیکسون منحصربهفرد را برای اولیور استون بازی کرد. با اینکه نیکسون اولیور استون در گیشه شکست سنگینی خورد، در مراسم اسکار سال ۱۹۹۵ نامزدی بهترین بازیگر نقش اول را نصیب آنتونی هاپکینز کرد. در سویی دیگر تام هنکس مشغول صداپیشگی وودی در موفقترین مجموعه فیلم انیمیشنی تمام دوران یعنی «داستان اسباببازی» بود و همزمان در «آپولو ۱۳» ران هاوارد سراغ ماجراجوییهایی فضایی میرفت.
۷. نقش بیل قصاب در فیلم دار و دستههای نیویورکی (Gangs Of New York)
با اینکه الان تصور هر بازیگر دیگری به جز دنیل دی لوئیس در نقش بیل قصاب برایمان ناممکن است، ولی در مقطعی که قرار بود پروسهی ساخت دار و دستهی نیویورکی را کلید بزنند تعدادی نام مطرح دیگر به میان آمده بود. رابرت دنیرو و ویلم دفو در مقاطع مختلف برای ایفای نقش بیل انتخاب شده بودند. طبق گفتهی اسکورسیزی، تام هنکس هم از فیلمنامه خوشش آمده بود ولی به دلیل تداخل برنامههایش با «جادهای به سوی تباهی» (Road to Perdition) سام مندس موفق به حضور در فیلم نشد.
تام هنکس علاقهی زیادی به دراک جنایی سام مندس پیدا کرده بود و با کاراکتر مایکل سولیوان آن فیلم حسابی احساس نزدیکی میکرد. او در جایی گفته: «واقعا این مرد را درک میکردم. اگر بچه داشته باشید میدانید که در چه موقعیت احساسی پیچیده و ویرانگری گیر افتادهاید.»
در نهایت نقش به دنیل دی لوئیس رسید و او هم کاراکتری حیرتانگیز خلق کرد که به خاطرش باری دیگر نامزد اسکار شد. حضور تام هنکس هم در جادهای به سوی تباهی واکنش مثبت منتقدان را به همراه داشت و همه بازی او را در کنار پل نیومن و دنیل کرگ ستودند. بنابراین هردوی این بازیگرها در سال ۲۰۰۲ موفقیتهای زیادی کسب کردند.
۶. نقش جری مگوایر در فیلم جری مگوایر (Jerry Maguire)
تام کروز خودش بارها در موقعیتی قرار گرفته که پیشنهاد نقشهای مختلف در فیلمهای معروفی را رد کرده است، ولی ماجرا در این مورد بهخصوص برعکس پیش رفت و نزدیک بود تام کروز فرصت بازی در یکی از نقشهای به یاد ماندنی خودش را به خاطر تام هنکس از دست بدهد.
کمرون کرو نویسنده و کارگردان وقتی فیلمنامهی جری مگوایر را مینوشت فقط یک نفر را برای این نقش در ذهن داشت؛ تام هنکس. ولی وقتی سرانجام نگارش فیلمنامه را به پایان رساند، تام هنکس امکان حضور در فیلم را نداشت.
کرو در مصاحبهای که در سال ۱۹۹۷ با مجلهی امپایر داشت میگوید: «آنقدر نوشتن فیلمنامه را طول دادم که وقتی تمام شد، تام هنکس دیگر یک مرد ۳۵ ساله نبود. وقتی فیلمنامه به دستش رسید تقریبا چهل سال سن و دو جایزهی اسکار داشت و قصد داشت سراغ کارگردانی برود.»
همانطور که همگی میدانیم، نقش جری مگوایر در نهایت به تام کروز رسید و او هم یکی از کاراکترهای ماندگار کارنامهی سینماییاش را به نمایش گذاشت. همچنین نامزدی اسکار را هم برای او به ارمغان آورد و به خاطرش برندهی گلدن گلوب در بخش بهترین بازیگر مرد نقش اصلی کمدی یا موزیکال شد.
هنکس بعدها گفت: «الان وقتی به فیلم نگاه کنیم میفهمیم به جز تام کروز هیچ بازیگر دیگری نمیتوانست جری مگوایر را بازی کند.»
۵. نقش جک پاول در فیلم جک (Jack)
نقشی که در این فیلم برای تام هنکس در نظر گرفته بودند و در نهایت به رابین ویلیامز رسید، شباهت زیادی به یکی دیگر از فیلمهای تام هنکس یعنی «بزرگ» (Big) داشت؛ این ایده که پسربچهای در بدن یک مرد بزرگسال اسیر شده باشد.
اصلا بازی تام هنکس در همان فیلم پنی مارشال بود که فرانسیس فورد کاپولا را ترغیب کرد برای نقش جک پاول سراغ هنکس برود. داستان فیلم دربارهی پسری بود که سرعت رشدش چهار برابر بچههای دیگر بود. ولی تام هنکس دلش نمیخواست این نقش را تکرار کند. برای همین رابین ویلیامز را برای جک آوردند. نکتهی جالبتر و عجیبتر این است که وقتی قرار بود «بزرگ» را بسازند، قبل از هنکس سراغ رابین ویلیامز رفته بودند و او نقش را رد کرده بود.
متأسفانه جک فیلم موفقی نشد و در قیاس با «بزرگ» که در جهان محبوب و مشهور بود، اثری کممایه و تلفشده به نظر رسید که نامهای بزرگ پشتش هم نتوانستند نجاتش دهند.
حالا میفهمیم که تصمیم تام هنکس برای رد کردن این نقش چقدر هوشمندانه بوده است.
۴. نقش سرهنگ دوم گوردون تال در فیلم خط باریک سرخ (The Thin Red Line)
در سال ۱۹۹۸ انگار بازار انتخاب تام هنکس برای بازی در فیلمهای جنگی حماسی حسابی گرم بود. تام هنکس در نهایت به پروژهی استیون اسپیلبرگ یعنی «نجات سرباز رایان» پیوست، ولی برای بازی در یکی دیگر از فیلمهای جنگی در آن زمان هم در نظر گرفته شده بود.
ترنس مالیک پیش از آنکه نقش سرهنگ گوردون تال را به نیک نولتی بسپارد، قصد داشت تام هنکس را برای این نقش انتخاب کند. ولی تام هنکس مشغول نجات سرباز رایان شده بود و با حفظ احترام، بازی در فیلم مالیک را رد کرد.
تام هنکس تنها تامی نبود که پیشنهاد بازی در فیلم ترنس مالیک را رد کرد. تام سیزمور هم ترجیح داد به جای بازی در درام جنگی مالیک، به سربازان فیلم اسپیلبرگ بپیوندد.
با اینکه خط باریک سرخ موفقیتهای چشمگیری کسب کرد و نامزد چند اسکار هم شد، ولی نجات سرباز رایان ۵ جایزهی اسکار را از آن خودش کرد؛ از جمله اسکار بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ و برای تام هنکس هم یک نامزدی اسکار دیگر داشت. بین مخاطبان و سینمادوستان هم نجات سرباز رایان جایگاه ویژهای دارد و کمتر فیلمبینی پیدا میشود که عاشق این فیلم نشده باشد.
۳. نقش جک استانتون در فیلم رنگهای اصلی (Primary Colours)
سال ۱۹۹۶ سال بهشدت شلوغی برای تام هنکس بود و برای همین اگر برای پروژهای بهانه میآورد و میگفت نمیرسم و مشغول کارهای دیگر هستم، کسی به او خردهای نمیگرفت.
ولی وقتی نوبت به فیلم رنگهای اصلی مایک نیکولز رسید، رسانهها بهانهی او را مبنی بر اینکه سرش شلوغ است باور نکردند و عدهای میگفتند تام هنکس به این دلیل پیشنهاد بازی در رنگهای اصلی را رد کرده که با رییس جمهور بیل کلینتون رفاقت دارد. این فیلم اقتباسی بود از رمان «رنگهای اصلی» که کتابی سیاسی بود و داستانی خیالی داشت الهام گرفته از اولین کمپین انتخاباتی کلینتون در سال ۱۹۹۲.
ولی تام هنکس این شایعهها را تأیید نکرد و فقط به نیکولز گفت که حسابی سرش شلوغ است و برنامه دارد در نجات سرباز رایان بازی کند و تهیهکنندگی سریالی را برای شبکه HBO بر عهده بگیرد. او همچنین گفت اگر در فیلم بازی میکرد، به کلینتون بیاحترامی نمیشد: «بهتازگی با کلینتون در مراسمی بودم. او که این خبرها را شنیده بود به شوخی گفت اگر در فیلم رنگهای اصلی بازی کنی من ناراحت نمیشوم ها. کلی خندیدم.»
در آخر جان تراولتا نقش جک استانتون را بازی کرد و اجرای خوبی که به نمایش گذاشت تحسین خیلیها را برانگیخت.
۲. نقشی نامعلوم در فیلم نفرین عقرب یشمی (The Curse Of The Jade Scorpion)
تام هنکس چندین دهه است که در سینما فعالیت میکند و در طول این سالها با بسیاری از کارگردانهای مطرح همکاری کرده. هنکس با کارگردانهای بزرگی مثل استیون اسپیلبرگ و ران هاوارد چندین بار کار کرده و در کنار آنها برای نامهایی چون کلینت ایستوود، فرانک دارابونت و برادران کوئن هم بازی کرده است.
ولی کارگردانی که تام هنکس تا کنون شانس همکاری با او را پیدا نکرده، وودی آلن است که سر فیلم نفرین عقرب یشمی نزدیک بود این اتفاق بیفتد.
طبق گفتهی وودی آلن، به تام هنکس پیشنهاد شده بود که در این فیلم بازی کند ولی او رد کرد. گویا آلن قصد داشت رابرت دنیرو و تام هنکس را برای بازی در فیلمش راضی کند، ولی هردوی آنها به دلیل قیمت کمی که آلن میتوانست پرداخت کند، پینشنهاد او را رد کردند. آلن در مصاحبهای با امپایر گفت: «خیلی از بازیگرها هستند که میگویند امکان بازی در فیلم تو را نداریم، حتی بعد اینکه میگویند خیلی مشتاقیم با تو کار کنیم و در فیلمت باشیم. مشکل این است که من پول زیادی نمیتوانم بدهم و آنها ترجیح میدهند سر پروژههای دیگری با درامد ۸ میلیون یا ۱۰ میلیون دلار بروند.»
فیلم در نهایت با بازیگران دیگری ساخته و شد نظرات ضد و نقیضی دریافت کرد. خود وودی آلن گفته یکی از بدترین فیلمهایش بوده.
تام هنکس هم سر پروژهی عظیم دیگری رفت و در کنار استیون اسپیلبرگ مشغول ساخت سریال «جوخهی برادران» شد.
۱. نقش بتمن/بروس وین در فیلم بتمن برای همیشه (Batman Forever)
این یکی اگر میشد چیز جالبی بود مگر نه؟ چه کسی دلش نمیخواهد تام هنکس را با نقاب و شنل بتمن نبیند؟
مایکل کیتون بعد از بازی در دو فیلم بتمن موفقی که تیم برتون ساخت تصمیم گرفت از بازی در دنبالههای بعدی کنار بکشد. وارنر ماند و انتخاب بازیگری جدید برای یکی از محبوبترین ابرقهرمانها.
همانطور که انتظارش میرفت، تمام بازیگرهای مرد مطرح دههی ۹۰ برای ایفای نقش بتمن در نظر گرفته شده بودند. از دنیل دی لوئیس و کرت راسل گرفته تا جانی دپ و مل گیبسون و کیانو ریوز. در میان این اسامی بزرگ و ستارههای محبوب، نام تام هنکس هم به چشم میخورد که بعد از دومین اسکارش جایگاهی حتی بالاتر از قبل پیدا کرده بود.
ولی تام هنکس حس کرد که بازی در نقش بتمن تصمیم درستی برای او نیست و تا همین امروز هم در هیچ فیلم ابرقهرمانی حضور پیدا نکرده است. با توجه با اینکه بتمن برای همیشه نه در بین طرفداران بتمن بازخورد خوبی داشت و نه منتقدها تحویلش گرفتند، میتوانیم بگوییم تام هنکس تصمیم درستی گرفت.
منبع: WhatCulture