۱۰ انیمیشن رنسانس دیزنی از بدترین تا بهترین
دیزنی امپراتوری رسانهای وسیعی را اداره میکند اما فیلمهای انیمیشن بلندش تا ابد امضای او باقی خواهند ماند. محبوبترینِ تولیداتش. دیزنی در عصر طلایی هالیوود بعد از تولید چند کلاسیک وارد یک دورهی رکود شد. اما بالاخره سال ۱۹۸۹ با پخش «پری دریایی» (The Little Mermaid) یک دههی موفق و شگفتانگیز را آغاز و سال ۱۹۹۹ با «تارزان» (Tarzan) تمام کرد. این دوره به «رنسانس دیزنی» معروف است که بازگشت دیزنی به روزهای اوجش را رقم زد و باعث موفقیت هم در گیشهی داخلی و هم خارجی شد و بدین ترتیب، سودی هنگفت بیشتر از تمام تولیدات پیشین را نصیبش کرد. فیلمهایی که در این دوره عمدتاً بر اساس قصههای معروف و شخصیتهای تاریخی ساخته شدند (فرمولی که والت دیزنی پیش از این در سالهای دههی سی تا شصت میلادی امتحان کرده بود)، همچنان از محبوبترین محصولات کارخانهی دیزنی هستند و تقریباً برای کودکان هر نسلی خاطره میسازند؛ البته بعضیها بیشتر از سایرین. حالا بدترین تا بهترین انیمیشنهای رنسانس دیزنی را از نگاه منتقدان با توجه به میانگین امتیاز آنها در راتن تومیتوز و متاکرتیک و نیز تعداد نامزدهای آکادمی اسکارشان مرور میکنیم.
۱۰. پوکوهانتس (Pocahontas) با میانگین امتیاز ۵۶.۵
- محصول ۱۹۹۵
- کارگردان: اریک گلدبرگ، مایک گابریل
- صداپیشگان: مل گیبسن، آیرین بدارد، کریستین بیل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۵ %
- امتیاز متاکرتیک: ۵۸ %
معروف است که حین ساخت «پوکوهانتس»، جفری کاتزنبرگ، مدیر عامل دیزنی، اعلام کرد که شانس موفقیت این انیمیشن از «شیر شاه»، پروژهی دیگری که همزمان در حال ساخت بود، بیشتر است. و همین باعث شد انیماتورهای زیادی درخواست انتقال به آن پروژه را بدهند. نتیجه این شد که هم منتقدان و هم چندین رهبر مهم پوهاتانها فیلم را نپسندیدند و فیلم تبدیل به نقطهی ضعف عصر رنسانس دیزنی شد.
سی و سومین انیمیشن بلند و ششمین فیلم عصر رنسانس دیزنی، درامی تاریخی موزیکال است که با نگاهی عاشقانه رابطهی زنی به نام پوکوهانتس، دختر رئیس قبیلهی سرخپوستهای پوتاهان مستقر در ویرجینیای امریکا را با جان اسمیت، کاپیتان نیروهای انگلیسی که تحت پروژهی مستعمرهسازی انگلیسی در امریکا در ویرجینیا حضور داشتند، روایت میکند.
منتقدان جلوههای بصری، موسیقی و صداپیشگی فیلم را تحسین کردند اما فقدان قصهی جذاب و عدم تمرکز بر لحن، ناتوانی در گرفتن تصمیمهای جسورانه و فقدان طنز همیشگی استودیو را کوبیدند. نمایندههای پوهاتانها فیلم را تحریف «حقبهجانبانهی» تاریخ خواندند. فیلم از سوی آکادمی اسکار هم تنها در بخش موسیقی، بهترین موسیقی متن برای آلن منکن و بهترین ترانه «رنگهای باد» (Colors of the Wind) مورد توجه قرار گرفت و جایزه دریافت کرد.
۹. امدادگران: مأموریت زیرزمینی (The Rescuers Down Under) با میانگین امتیاز ۷۰
- محصول ۱۹۹۰
- کارگردان: مایک گابریل
- صداپیشگان: اوا گابور، باب نیوهارت، جان کندی، جورج سی اسکات
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ %
- امتیاز متاکرتیک: ۷۰ %
دومین فیلمی که در این دوره ساخته شد، بر خلاف سایرین دنبالهی فیلمی دههی هفتادی (و اولین دنبالهی انیمیشنی و اولین انیمیشن دیجیتالی دیزنی) بود متعلق به پیشارنسانس، کارتون «نجاتدهندگان» (The Rescuers) که خود بر اساس رمانهایی نوشتهی مارجری شارپ ساخته شده بود. «امدادگران: مأموریت زیرزمینی» با این حال با استقبال گرمی مواجه شد. در این قسمت انجمن نجات موشها برای نجات پسری از دست شکارچی خبیثی که در پی شکار پرندههای شکاری است، به استرالیا میروند. منتقدان این قسمت را از قسمت اول مهیجتر یافتند.
۸. گوژپشت نتردام (Hunchback Of Notre Dame) با میانگین امتیاز ۷۲.۵
- محصول ۱۹۹۶
- کارگردان: کرک وایز، گری تروزدیل
- صداپیشگان: جیسون الکساندر، دمی مور، کلوین کلاین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ %
- امتیاز متاکرتیک: ۷۴ %
«گوژپشت نتردام»، بر اساس رمان قرن نوزدهمی ویکتور هوگور، یکی از تاریکترین و جسورانهترین انیمیشنهای بلند دیزنی است. فیلم به رغم تلاشی که دیزنی برای تلطیف قصه کرد و تمام تحسینی که برانگیخت، به دلیل قصهی غمانگیز گوژپشت، متصدی ناقوس کلیسا و جامعهای که او را به خاطر چهرهاش نمیپذیرد، همچنان بحثبرانگیز است. منتقدان بر این باورند که فیلم برای بچهها مناسب نیست؛ البته میتوان پذیرفت که بلندپروازنه است، اما استقبال طیف مخاطبان بزرگسال از این موزیکال انیمیشنی به اندازهای بود که والت دیزنی یک اقتباس گوتیکتر و تاریکتر صحنهای از آن تولید کرد. فیلم برای موسیقی متن دو نامزدی اسکار و گلدن گلوب دریافت کرد.
۷. مولان (Mulan) با میانگین امتیاز ۷۸.۵
- محصول ۱۹۹۸
- کارگردان: تونی بنکرافت، بر کوک
- صداپیشگان: مینگ-نا ون، ادی مورفی، دانی آزموند
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ %
- امتیاز متاکرتیک: ۷۱ %
امتیاز پایین فیلم در برابر شهرت و محبوبیت زیادش کمی تعجببرانگیز است، اما باید به خاطر داشت که «مولان» در قیاس با بعضی از بهترین تولیدات دیزنی و همینطور موضع دوقطبی منتقدان در زمان اکران به چنین سرنوشتی دچار شد. از یک سو، راجر ایبرت آن را «دستاوردی فوقالعاده» و از سوی دیگر، لسآنجلس تایمز آن را «بیشتر مهندسیشده و کمتر جادویی» خواند.
بسیاری از منتقدان اصرار فیلم به وفاداری به فرمول دیزنی را نکتهی منفی آن برشمردند، اما برای طراحی هنرمندانهی شخصیتهای بهیادماندنی و ترانههای جذاب تحسینش کردند. با این حال، فیلم عملکرد موفقی داشت و طی بیست سال آینده، ارزشهایش بیشتر آشکار شد. یک دنباله و یک اقتباس سینمای لایو اکشن خود گواه دیگری بر ارزشهای پنهان فیلم است. داستان دختر چینی که به دلیل فرسودگی پدرش برای دفاع از کشور به جای او به ارتش چین میپیوندد و پیروز میشود، یکی از بهترین نمونههای شخصیتهای زن الهامبخش و مترقی دیزنی را خلق کرده است.
۶. هرگول (Hercules) با میانگین امتیاز ۷۹
- محصول ۱۹۹۷
- کارگردان: ران کلمنتس، جان موسکار
- صداپیشگان: دنی دویتو، جیمز وودز، تیت دونوان، سوزان ایگن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ %
- امتیاز متاکرتیک: ۷۴ %
بعد از تهیهی چند فیلم «جدی»تر با هدف قبضهی بازار فصل جوایز، دیزنی سال ۱۹۹۷ با «هرکول» به ریشههای خود بازگشت. اسطورهی یونانی در کنار موسیقی موتاون قرار گرفت تا قصهی پیدا کردن خود در زندگی را تعریف کند. قصهی پسر زئوس، شاه خدایان، که در کودکی حسادت عمویش، قابلیت خداگونهاش را از او میگیرد و بزرگ میشود تا برود ریشهاش را پیدا کند، از نگاه منتقدان فوقالعاده سرگرمکننده و تماشایی است، اما نه ماندگار همچون سایر انیمیشنهای دیزنی. فیلم یک ترانهی موفق هم دارد که مایکل بولتون اجرا کرده است و نامزد دریافت جایزهی بهترین اسکار بود.
۵. تارزان (Tarzan) با میانگین امتیاز ۸۴
- محصول ۱۹۹۹
- کارگردان: کوین لیما، کریس باک
- صداپیشگان: مینی درایور، تونی گلدوین، رزی اُدانل، برایان بلسد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ %
- امتیاز متاکرتیک: ۷۹ %
آخرین کار دورهی رنسانس دیزنی باز به اصل هالیوود قدیمی برمیگردد و افسانهی پسربچهای را که میان گوریلها بزرگ شده است، در چارچوب کلاسیک دیزنی بازگو میکند. سبک این اثر، انیمیشن را وارد دورهی جدید کرد و حضور کامپیوتر را به خصوص برای تصویرسازیهای جنگل پررنگتر کرد. موسیقی متن و ترانههای این فیلم هم از سوی آکادمی اسکار مورد توجه قرار گرفت. استفان هانتر از واشینگتن پست دربارهاش میگوید: «چقدر خوب است که در این انیمیشن تارزان را به عنوان شخصیتی حساس، نه جنگجوی بیباکی که معمولاً نشان داده میشود، میبینیم.» وجود کامپیوتر برای تولید تصاویر به این انیمیشن آزادیای را داده است که تا پیش از آن پردهی سینما به خود ندیده بود. ساخت چند دنبالهی سینمایی و تلویزیونی و یک موزیکال برادوی گواه دیگر بر موفقیت این انیمیشن محبوب است.
۴. پری دریایی (Little Mermaid) با میانگین امتیاز ۹۰.۵
- محصول ۱۹۸۹
- کارگردان: ران کلمنتس، جان موسکار
- صداپیشگان: ساموئل ای رایت، جودی بنسون، کنث مارس، کریستوفر دنیل بارنز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ %
- امتیاز متاکرتیک: ۸۸ %
وقتی «پری دریایی» پخش شد، دیزنی داشت تلاش میکرد شهرت سابقش را دوباره به دست آورد و انیمیشن هم داشت سعی میکرد دوباره جدی گرفته شود. به رغم بار سنگینی که بر دوش داشت، این فیلم توانست از هر دو جهت موفق و کارساز عمل کند و هم آغازگر دورهی رنسانس دیزنی شود و هم جرقهی شعلهای را بزند که در ادامهی مسیر، انیمیشن را به نامزدی بهترین فیلم بلند اسکار برساند.
یکی از چندین دلایل موفقیت این انیمیشن محبوب که بر اساس یک قصهی افسانهی دانمارکی قرن نوزدهمی نوشتهی هانس کریستین آندرسن شکل گرفته است، ساختار قصهگویی سبک برادوی آن است. ماجرای پری دریایی کوچکی که برای رسیدن به عشقش، شاهزادهی روی خشکی، حاضر میشود به یک جادوگر صدایش را بدهد تا به جایش دارای دو پا شود و به روی زمین بیاید، همراه با ترانهها و موسیقی متن شگفتانگیز، انیمیشن زیبا و یک شخصیت شرور، یادآور عصر طلایی انیمیشنهای امریکایی است. بر اساس این انیمیشن، یک اقتباس صحنهای برای برادوی ساخته شد و یک اقتباس سینمایی لایو اکشن هم به کارگردانی راب مارشال قرار است سال ۲۰۲۳ اکران شود.
۳. شیر شاه (The Lion King) با میانگین امتیاز ۹۰.۵
- محصول ۱۹۹۴
- کارگردان: راب مینکوف، راجر آلرز
- صداپیشگان: جیمز ارل جونز، جرمی آیرنز، متیو برادریک، نیتن لین، ووپی گلدبرگ، رونان اتکینسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ %
- امتیاز متاکرتیک: ۸۸ %
پرفروشترین انیمیشن بلند و انیمیشن بلند سنتی تمام دوران و همچنین پرفروشترین فیلم دورهی رنسانس دیزنی، «شیر شاه» بیش از هفتصد میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروش داشت. ترکیب نامتعارف درام شکسپیری و روایات انجیلی، قصهی ورود به بلوغ و حیوانات سخنگو در ابتدا پروژهای تجربی بود که مدیرانش امیدی به آن نداشتند، اما همین دقیقاً دلیل موفقیتش شد. دنبالههای فراوان، یک موزیکال اقتباسی برای برادوی و یک بازسازی کامپیوتری واقعگرایانه بر اساس «شیر شاه» ساخته شده اتس.
قصهی بچهشیری که پدرش را به برادرکشی از دست میدهد و بزرگ میشود و برمیگردد تا قلمرو سلطنت پدرش را از عموی شرورش پس بگیرد، طیف وسیعی از احساسات قدرتمند را به همراه کمی طنز در برمیگیرد. از سویی، در دادن قابلیت انسانی به حیوانات هم بسیار موفق عمل میکند، بنابراین مخاطبان جوانتر را راحتتر به خود جذب میکند. این خلاقیت تجربی همراه با هنر حیرتآور، شخصیتهای رنگاوارنگ و صداپیشگی قوی و ترانه های خوب، سفری سراسر لذتبخش برای مخاطب است.
۲. علاءالدین (Aladdin) با میانگین امتیاز ۹۰.۵
- محصول ۱۹۹۲
- کارگردان: ران کلمنتس، جان موسکار
- صداپیشگان: رابین ویلیامز، اسکات وینگر، لیندا لارکین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ %
- امتیاز متاکرتیک: ۸۶ %
تا رابین ویلیامز فقید در نقش غول چراغ جادو در «علاءالدین» هیچ فیلمی در تاریخ انیمیشنهای دیزنی به واسطهی تنها یکی از شخصیتهایش شناخته شده نبود. انرژی تمامنشدنی او، طنز بداههاش و تقلید صداها و نقشهای اغراقشدهاش بهترین بخشهای فیلم هستند. این خردهداستان «هزار و یک شب» در کنار موسیقی و ترانههای تیمی حرفهای، خط داستانی عاشقانه و شخصیتهای فرعی، همه و همه، همچون خود قصه، تجربهای جادویی را برای مخاطب رقم میزند. قصهی دزدی خیابانی که تصادفاً با پرنسس جزمین آشنا میشود و با کمک غول چراغ جادو و عشق تازه دستیافتهاش باید به جنگ دشمن خانوادهی سلطنتی برود، هم از نظر منتقدان موفق بود، هم در گیشه به فروشی رسید که تبدیل به فروشترین انیمیشن بلند تمام دوران شد، البته تا اکران «شیر شاه».
قطعهی «دنیایی کاملاً تازه» (A Whole New World) که یکی از زیباترین و مهمترین صحنههای فیلم را رقم میزند، تنها ترانهی مربوط به فیلمهای بلند دیزنی است که تا به حال جایزهی گرمی بهترین ترانهی سال را دریافت کرد. یک اقتباس صحنهای برای برادوی و یک اقتباس لایواکشن هم بر اساس «علاءالدین» ساخته شده است.
۱. دیو و دلبر (Beauty And The Beast) با میانگین امتیاز ۹۴.۵
- محصول ۱۹۹۱
- کارگردان: گری تروزدیل، کرک ویس
- صداپیشگان: پیج اوهارا، رابی بنسون، ریچارد وایت، آنجلا لنسبری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ %
- امتیاز متاکرتیک: ۹۵ %
آوردن فن نمایش موزیکالهای برادوی به دنیای بیکران انیمیشن تصمیمی بود که «پری دریایی» را به جاهای خوبی رساند، اما در «دیو و دلبر» تازه تمام پتانسیل آن کشف و آشکار شد. نتیجه فیلمی است سحرآمیز که اولین نامزدی جایزهی بهترین فیلم اسکار را برای یک انیمیشن به ارمغان آورد. هر دو شخصیت اصلی با عمق و دقت نوشته شدهاند و رابطهشان که بار عاطفی قصه را به دوش میکشد، در تعادل کامل صمیمیت، لحظات مهیج و کمی طنز قرار دارد. داستان عاشقانهی دختری درونگرا و اهل تفکر با شاهزادهای که به خاطر خودخواهی و خودپسندی با طلسم یک جادوگر به دیو تبدیل شده و گل سرخ عمر طلسمش به دلیل بیعشقی رو به پژمردگی است، چیزی فراتر از صرف یک انیمیشن بلند دیزنی، در واقع یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران است.
فیلم بر اساس یک افسانهی فرانسوی قرن هجدمی و همچنین ایدههایی از فیلمی به همین نام به کارگردانی ژان کوکتو ساخته شد و به خاطر خط داستانی عاشقانه، انیمیشن (به ویژه در صحنهی رقص دونفره) و موسیقی و ترانههایش با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان مواجه شد. موسیقی و ترانهها جایزهی اسکار را هم دریافت کردند. سال ۱۹۹۴، یک نسخهی موزیکال برادوی هم بر اساس این انیمیشن ماندگار، در واقع اولین اقتباس موزیکال برادوی بر اساس انیمیشن دیزنی ساخته شد.
منبع: cbr