جاودانگان ثابت میکند «انتقامجویان: پایان بازی» یک ناهنجاری در دنیای مارول است
فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» را میتوان به عنوان یکی از موفقترین فیلمهای دنیای سینمایی مارول در نظر گرفت، در حقیقت یکی از فیلمهای فاز ۴ مارول، یعنی «جاودانگان» ثابت کرد که این فیلم که در فاز سوم ساخته شده یکی از موفقیتهای چشمگیر این دنیای سینمایی به حساب میآید.
اکثر فرانچایزهای مارول بخشی از حماسه بینهایت هستند که شامل سه فاز اول بسیار موفق دنیای سینمایی مارول است. پس از پایان تکاندهنده فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» بسیاری از بینندگان متحیر بودند که چگونه قهرمانان توانستهاند پس از شکستی به آن بزرگی بلافاصله خود را در فیلم بعدی یعنی «انتقامجویان: پایان بازی» دوباره بازیابند و به حالت نرمال بازگردند و اما فیلم «جاودانگان»، فیلمی که همانند سایر فرانچایزهای مارول در مقیاس بزرگ و حماسی ساخته شده، متاسفانه یکی از معدود فیلمهایی است که ازنظر برخی منتقدین با شکست مواجه شده است.
- از اسپایدرمن تا انتقامجویان؛ رتبهبندی ۵ سهگانهی مارول
- ۲۶ فیلم و سریال مارول و دیزنی پلاس برای سال ۲۰۲۲ و پس از آن (با تاریخ اکران)
- ۱۳ حفرهی داستانی بزرگ مارول در فیلمها و سریالهای ۲۰۲۱
هرچند، بسیاری از جنبههای این فیلم که چندان نتوانسته بودند توجه مخاطبین را جلب کنند، دقیقا همان چیزهایی بودند که بینندگان فیلم «پایان بازی» از آنها تقدیر کرده بودند.
دنیای سینمایی مارول در سال ۲۰۱۲ با تولید فیلم «انتقامجویان» توانست موفقیت عظیمی را رقم بزند و مخاطبین بسیاری را به سمت خود جذب نماید. پس از پنج فیلم ابرقهرمانی موفق که با استقبال بسیار خوبی مواجه شده بودند، استودیوی مارول فیلمی را منتشر کرد که در آن زمان تولید آن کاملا ریسکی و جاهطلبانه بود. داستانسرایی بر اساس یک دنیای مشترک که بیشتر در کتابهای کمیک رایج است یک شبه به یک استایل سینمایی تبدیل شد و مارول مدام قهرمانان بیشتری را به این دنیا افزود و به تدریج آنها را به سمت یک درگیری بزرگ با تانوس که یکی از ابر شرورهای کلاسیک کتابهای کمیک است پیش برد. در واقع فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» چیزی بیشتر از یک دنباله برای «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و دو فیلم قبلی «انتقامجویان» بود و توانست دنیای سینمایی مارول را به اوج برساند.
اما از زمان انتشار فیلم «جاودانگان» و به پایان رسیدن دوره حماسه بینهایت، مارول مدام به دنبال افزایش تهدیدات و شخصیتهای منفی این فرنچایز بوده است. عنصر مشترک تمامی فیلمهای فاز ۴ مارول، چند جهانی است. مفهوم تایم لاینهای جایگزین که برای اولین بار در «پایان بازی» و توسط کاراکتر میستریو در «مرد عنکبوتی: دور از خانه» معرفی شدند، هماکنون نقش برجستهای را در سریالهای دیزنی پلاس مارول، مانند «لوکی» و «چه میشود اگر…؟» و همچنین فیلمهایی مانند «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» و اخیرا در «دکتر استرنج در مولتی ورس جنون» ایفا مینمایند. بااینوجود فیلم «جاودانگان» به مفهوم چند جهانی نپرداخته و به جای آن سلستیالها را معرفی نموده که با اطلاعاتی که در رابطه با جهان مارول دارند، در مقایسه با تانوس، تهدید بسیار بزرگتری به حساب میآیند.
مشکلات موجود در فیلم جاودانگان
به هیچوجه نمیتوان گفت که فیلم «جاودانگان» فیلم بدی است اما این فیلم یکی از معدود فیلمهای مارول است که پس از اکران با استقبال چشمگیری مواجه نشد. این فیلم که بر اساس داستانهای افسانهای جک کربی ساخته شده عمیقا به مبحث در مورد سلستیالها، یعنی همان موجودات کیهانی که قادر مطلق هستند و قبلا هم در فیلم «نگهبانان فضا» و دنبالههای آن به آنها اشاره شده بود میپردازد. علاوهبراین این فیلم به معرفی یک گروه از شخصیتهای کیهانی دوستداشتنی میپردازد که به سلستیالها خدمت میکنند، اما فرضیه بزرگی که در این فیلم مطرح شد و چندان توسط مخاطبین مورد استقبال قرار نگرفت این بود که سلستیالها نیز از جهانهای پرجمعیتی مانند زمین به وجود آمدهاند. این فرضیه بسیاری از بینندگان فیلم را ناامید کرد.
بااینحال، کاراکترهای «جاودانگان» توانستند نظر مثبت مخاطبان را جلب نماید. در واقع بیشتر مدتزمان این فیلم صرف تعریف داستانهای کوچک و پیشپاافتاده قهرمانان اصلی میشود، قهرمانهایی که تاثیر ماندگاری بر تاریخ بشریت خواهند داشت. در حالیکه این فیلم میتوانست همچنان به کاراکترهای اصلی و تعریف داستانهایشان بپردازد، اما به جای آن ناگهان با یک نزاع خونین پایان مییابد و سعی میکند ازلحاظ حماسی از فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» پیشی بگیرد و در طول این نزاع، بخشی از کاراکترهای فوقالعاده خود را نیز از دست میدهد. متاسفانه داستانی که سبب شهرت «انتقامجویان: پایان بازی» شد، برای «جاودانگان» جواب نداد چراکه حماسه بینهایت بیش از یک دهه بر روی این فیلم کارکرده بود در حالیکه «جاودانگان» میخواست همهچیز را در یک فیلم خلاصه کند.
چگونه انتقامجویان: پایان بازی توانست به چنین موفقیت محالی دست یابد
میتوان گفت که «انتقامجویان: پایان بازی» یکی از حماسیترین فیلمهای مارول است که توانست احساسات بسیاری از مخاطبین را برانگیزد، چراکه در این فیلم تقریبا تمامی قهرمانان دنیای سینمایی مارول در حماسهای علیه تانوس و نیروهایش به مبارزه پرداختند. در واقع پس از اینکه پیروزی تانوس در «انتقامجویان: جنگ بینهایت» باعث کشته شدن نیمی از مردم جهان شد، انتقامجویان راهی را برای بازگرداندن سنگهای بینهایت پیدا نمودند و همهکسانی را که توسط تانوس به خاک و خون کشیده شده بودند، زنده کردند و در این گیرودار نسخه قبلی تایتان دیوانه را نیز بازگرداندند. آنچه سبب شد «انتقامجویان: پایان بازی» به نقطه اوج دنیای سینمایی مارول تبدیل شود جنگی بود که در «جنگ ابدیت» نیمهکاره مانده بود. در واقع در این فیلم انتقام جویان فرصتی دوباره داشتند تا در بزرگترین نبرد خود علیه دشمن پیروز شوند و از این فرصت به بهترین وجه استفاده نمودند.
اولین نسخه «انتقامجویان» که در سال ۲۰۱۲ ساختهوپرداخته شد یکی از ریسکیترین فیلمهای سینمایی زمان خود بود، اما «انتقامجویان: پایان بازی» توانست با هزینه گزاف و قهرمانان بسیار بیشتر دوباره همان حال و هوا را در بین مخاطبین زنده کند و جان تازهای به روح سینمای مارول بدمد. دلیل موفقیت «انتقامجویان: پایان بازی» این است که این داستان دنبالهدار شخصیتها و کاراکترهای داستانی خود را به مدت یازده سال به سمت یک هدف مشخص سوق داد و کاری کرد تا بینندگان ازنظر احساسی به قهرمانان فرنچایزش وابسته شوند و به تدریج آنها را با تهدید بزرگی که تانوس نام داشت آشنا نمود.
«انتقامجویان: جنگ ابدیت» با پیروز نشان دادن تایتان دیوانه در انتهای فیلم به مخاطبین نشان داد که او تا چه حد قدرتمند است. این فیلم نشان داد او به حدی قدرتمند است که قهرمانان مجبور شدهاند برای آخرین بار دورهم جمع شوند تا بتوانند او را شکست دهند.
دنیای سینمایی مارول با داستانهای در حال تغییر دنیایی که ساخته در کشمکش است
رمز موفقیت مارول، ماهیت داستانها و کاراکترهایی است که خلق نموده است. فیلمهای مارول تنها زمانی خوش میدرخشند که درست همانند منابع کمیکش، به روایت داستان زندگی انسانهای معمولیای میپردازند که در قالب ابرقدرتهای عجیب ظاهر میشوند و از فناوریهای پیشرفته استفاده میکنند و در برابر موجودات فرازمینی قرار میگیرند. اما گویا قدرت فاز ۴ مارول تا حد زیادی در خلق چنین داستانهایی تحلیل رفته است. فیلمها و سریالهایی مانند «جاودانگان»، «لوکی» و «چه میشود اگر؟» بااینکه سرگرمکننده هستند اما در پرداختن به داستانها و روایتهای تخیلی زیادهروی نمودهاند و برای ربودن گوی رقابت از حماسه بینهایت، از شخصیتپردازی و شناساندن تکتک کاراکترها به مخاطبین سر باز زدهاند.
اما مارول همواره باید به خاطر داشته باشد، چیزی که باعث موفقیت حماسه بینهایت و «انتقامجویان: پایان بازی» شد در اولویت قرار دادن کاراکترها بود. در واقع کاراکترهای «انتقامجویان: پایان بازی» نقطه کانونی این فیلم بودند و پایان حماسی این فیلم نیز نتیجه همکاری تمامی این کاراکترها بود که بهکرات به مخاطب شناسانده شده بودند.
آیا دنیای سینمایی مارول، میتواند دوباره فیلمی همچون «انتقامجویان: پایان بازی» را تولید کند؟
تنها چیزی که مارول بدان نیاز دارد زمان و تمرکز بر روی کاراکترها و شخصیتپردازی است و این چیزی نیست که در یکفاز محقق شود. به نوعی میتوان گفت که مارول برای دست یافتن به دومین موفقیت چشمگیر خود و ساخت فیلمی همانند «پایان بازی» حداقل به چند سال شخصیتپردازی نیاز دارد. همانطور که مشاهده میکنید فیلم «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» به طرز زیرکانهای از مفهوم چند جهانی بهره میبرد تا بسیاری از کاراکترهای منفی و نسخههای مختلف مرد عنکبوتی دوجهان دیگر را به مخاطب نشان دهد و بتواند در نهایت سهگانه مرد عنکبوتی تام هالند را به پایان رسانیده و در عین حال یک نزاع عظیم را در اختیار تمامی ورژنهای مرد عنکبوتی و بسیاری از بدخواهانش قرار دهد. آنچه سبب شد که فیلم «جاودانگان» چندان توجه مخاطبین را جلب نکند این بود که این فیلم میخواست سالها شخصیتپردازی حماسه بینهایت را در قالب یک فیلم خلاصه کند. امری که چندان معقول به نظر نمیرسد و همین موضوع نیز سبب شکست نسبی این فیلم شد.
منبع: screenrant
کاری به تانوس و تبر ثور و بلند کردن پتک ب دست کاپیتان یا پیر شدنش یا مرگ استارک ندارممم فقط زمانی که گروه به سال ۲۰۱۲ رفتند و خواستند سنگ هارو جمع کنند و لوکی در رفت بعد سازمان تی وی ای همونی ک کانگ ساخته بودش جلوی لوکیو میگیره ولی جالب اینجاست که جلوی سفر در زمان تانوس یا انتقام جویانو نمیگیره که از گذشته سنگ هارو دزدیدن هرچند در گذشته چندین خط زمانی دیگه درست شده ولی چرا سازمان هیچکاری نکرد جلوشونو نگرقت؟؟؟؟؟
داستان فیلم انتقام جویان آخر بازی تا قبل از آخرای فیلم و رفتن کاپیتان به گذشته معرکه بود نویسنده ۱۰_۱۵ دقیقه آخر فیلم رو گند زد و فیلم رو خیلی مذخرف تموم کرد، استارک و رومانوف مرده باقی موندن و کاپیتان هم خیلی مسخره پیر شده بود
مگه اول فیلم تانوس با تبر تور کشته نشد بعد نبیولا با دستگاهی که استارک درست کرده بود تانوس دوباره از گذشته به آینده آورد، زنده و سر حال
نویسنده میتونست پایان داستان رو با بازگشت استارک و رومانوف از گذشته ( مثل برگشت تانوس ) تموم کنه که اینجوری پایان فیلم هم جذاب و هم احساسی میشد
برای فیلم انتقام جویان آخر بازی فقط میگم :
تور تانوس رو اول فیلم کشت و نبیولای گذشته دوباره تانوس رو از گذشته به آینده اورد زنده و سرحال
داستان فیلم از اول تا ۱۵ دقیقه آخر خیلی عالی بود ولی نویسنده آخر فیلم رو گند زده بود، چرا آخر فیلم رو انقدر بد جمعش کرده بود، استارک و رومانوف مرده باقی موندن و کاپیتان آمریکا پیر شده بود
نمیشد مثل تانوس که از گذشته به آینده اومد، کاپیتان میرفت به گذشته و استارک و رومانوف رو از گذشته می آورد، آخر فیلم خیلی هم احساسی میشد و باحال تموم میشد
من فقط یچیز میدونم این موجودات خزعبل میتونستن
تانوسو بکشن که اگه اینکارو میکردن تونی زنده و نکردن حالا هی بیان بگن مجبور بودیم
تونی استارک برنمیگرده که
من فقط تونی میخوام😂
مارول تخیل خیلی خوبی داره حتی منم به خودش جذب کرده مارول هرکاری می کنه می دونیم که سال های جدید فیلم هایی بی نقص ایفا می کنه و من هم منتظر اون روزم
به نظر من فیلم خوبی بود و ارزش نگاه کردن رو داره با این که من زیاد تو فاز داستان های مارول نیستم .
و شمایی که میگین ضد خدا و این چیز هاست به نظر من اعتقادی که با ۲ ۳ تا فیلم عوض بشه اعتقاد نیست،چیزیه که بدون چون و چرا قبول کردی.مفهوم فیلم های علمی تخیلی همینه چیز های غیر ممکن و گرنه مستند میشه
بسیار موافقم
مارول و سینمای هالیوود خیلی زیرکانه و بدون مشکل راحت دارن ناخوداگاه مردم رو به جایی که میخوان میبرن …اول سعی کردن که بفهمونن که فرا زمینی و فرا انسان ها هستند
و قدرت هایی دارن که ما در ادبیات خودمون هم داریم و یه جوری القا کردن که این موجودات عادی هستند و میتونن به انسان کمک کنند
تا حالا از خودتون پرسیدین دلیل این همه جنگ و نزاع کهکشانی و اتفاقای عجیب چیه
و چرا اینقدر تمرکز دارن
اصلا خدا کجاست؟
در فیلم جاودانگان کاملا و با صراحت از ظهور حرف میزنه که ما هم در عقایدمون ظهور داریم اما چرا ظهور؟
اول
ظهور باعث نابودی بشریته و باید از اون جلوگیری کرد
دوم
ظهور موجوداتی که ما از اونها به عنوان یعجوج و معجوج استفاده میکنیم
و همیشه پای یک زلزله و فوران در همه ی فیلم های اخر زمانی هست !!
و در قران هم از قیامت اینطور یاد میشه
زمانی کوهها مثل پنبه های حلاجی شده …..و فوران عظیم و …..
ایا همه ی اینها اتفاقیه؟؟
یا نه اونها برای مبارزه با خدا خودشون رو اماده میکنند (به خیال خام)
و ما فقط نگاه
ظهور همزمان است با فوران
و موجوداتی که قرار است بیرون بریزند (اگر توجه کنید در. تمامی فیلم ها موجوداتی از زیر زمین میان فوران ها بیرون میان و هم از اسمان و طبق نظریه ای از پشت ماه …(که ما هیچ وقت پشت ماه رو ندیدیم!!!)
مارول این چنین مغز دنیا رو شست وشو میده و ما فکر می کنیم سود نکرده
از اتفاق سرمایه های زیادی در اختیارشه
و داره اینده برای ما تعریف میکنه و ما رو بی اختیار که منتظر باشیم امریکا و البته یهود دنیا رو نجات بده….
و این ادامه دارد
داش اسکلی چیزی هستی
همه چیز رو چسبوندی به خدا و پیغمبر
جمع کن این مزخرفاتو بشین فیلم رو ببین اگر خوشت نمومد رو هم نبین الکی دین ایمان و نچسبون به همه چیز
اقا از این فیلما بدت میاد یا دیسی فن هستی برو همون پست های راجب دیسی یا خدا و این حرفا را بخون مثلا تو دیسی سوپرمن زئوس را کشت و چند بار خدای تو کمیک مرد
برو همون دیسی تو ببین
جاودانگان فیلمی مفهومی و بر علیه خدا و روز قیامت بود تا ببیننده در ضمیر ناخوداگاه از آخر دنیا که خداوند قرار داده متنفر شود و در نتیجه از خداوند منتفر شود و … از مارول انتظار چنین فیلمی بر ضد خدا نمیرفت بخاطر همین با استقبال مردم جهان مواجه نشد مثل انتقام جویان…
چرا همه ی شما از این فکر های بیخود می کنید یک فیلم تخیلی چه ربطی به تسلط به ایمان مردم داره آخه…. بخدا یکم فکر کنید بد نمیشه
یه بولشت به تمام معنا بود…واقعا متاسفم واسه سینمای هالیوود و کمپانی مارول که همچین مزخرفی رو تحویلمون داد.حالم به هم خورد..شلمشوربای متعفنی بود که نه آغاز خوبی داشت و نه خط داستانی خوبی،آخرشم به بدترین شکل ممکن تموم شد.
به خدا میخوام ساقیتو پیدا کنم یک چک افسری بهش بزنم برم
بنظرم برعکس جاودانگان عالی بود درسته که ما نتونستیم کارکتر هارو بیشتر بشناسیم اما تو همین دو ساعت و خورده ای عالی بودو تونستن به بهترین شکل ممکن اونارو به هواداران بشناسن و یکی از قدرتمندترین داستان و شخصیت های قهرمانی و شرور همون سلستیال هارو بزرگ نشون بدن و جاودانگان در برخی صحنهها مستقیم به تانوس اشاره داشت و اینکه اونا به این دلیل به انتقامجویان کمک نکردن چون حق دخالت در دنیا اونا نداشتن ( ببینید تا چه حدی یک سلستیال رو بزرگ و قدرتمند نشون دادن که تانوس در مقابل اون هیچی حساب نمیشه ) پس اگه بیان یه انتقامجویان رو دوباره تشکیل بدن و تو یه فاز دیگه مثلا ۵یا۶ رو با سلستیال (حتی فکر کردن بهش غیر ممکن هست که اصن چجوری میخوان اونو شکست بدن دیوونه کنندست)بجنگن حتی از پایان بازی هم بهتر و زیباتر میشه باور کنید
عجب
خیلی تاثیر گذار بود