بهترین انیمیشن‌های صامت تاریخ؛ متفاوت، تماشایی و بدون دیالوگ

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
انیمیشن‌های بدون دیالوگ

این باور وجود دارد که «فانتازماگوری» (Fantasmagorie) اثر امیل کول محصول سال ۱۹۰۸، اولین فیلمی است که به عنوان انیمیشن معرفی شد. این فیلم هم مانند تمام آثار مشابه آن زمان که تعریف داستان بدون کلام عنصری اساسی در دنیای انیمیشن محسوب می‌شد، صامت بود. انیمیشن‌های کوتاه اولیه مانند مجموعه «بیرون از جوهر» (Out of the Inkwell) اثر مکس فلیشر و «سمفونی‌های احمقانه» (Silly Symphonies) والت دیزنی هم مجموعه داستان‌هایشان را بدون هیچ دیالوگی روایت می‌کردند. گذشته از آن دوران، انیمیشن‌های کوتاه صامت همچنان رایج هستند، اما انیمیشن‌های بلند کم‌تری می‌بینیم که بدون دیالوگ قصه‌هایشان را روایت کنند. با این حال خوشبختانه مجموعه‌ای باورنکردنی از انیمیشن‌های بلند مدرن وجود دارد که عملا بدون دیالوگ هستند. در حالی که همگی صدای همگام‌سازی شده دارند، اما دنیای خود را بدون یک کلمه دیالوگ به تصویر می‌کشند. آخرین مورد از انیمیشن‌های بدون دیالوگ «رویاهای ربات» (Robot Dreams) است؛ یک نامزد اسکار غیرمنتظره اما بسیار شایسته محصول سال ۲۰۲۳.

در ادامه فهرستی از بهترین انیمیشن‌های صامت را نام بردیم که از استودیوهای بزرگ انیمیشن‌سازی تا مستقل‌ها را در بر می‌گیرد و به یک کشور خاص محدود نمی‌شوند. انیمیشن‌هایی که نام بردیم اساسا بدون دیالوگ هستند و بنابراین آثار کلاسیکی مانند «ماجراهای شاهزاده احمد» (The Adventures of Prince Achmed) اثر لوت راینگر، در حالی که از نظر فنی صامت هستند در این فهرست قرار نمی‌گیرند. این فیلم‌ها موسیقی متن همگام‌سازی شده دارند و تقریبا برای روایت داستان‌های دلنشین خود به طور انحصاری بر روی تصاویر، موسیقی و جلوه‌های صوتی تکیه می‌کنند.

۱۲. فانتازیا (Fantasia)

فانتازیا از انیمیشن‌های بدون دیالوگ

  • محصول: ۱۹۴۶
  • کارگردان: ساموئل آرمسترانگ، جیمز آلگار، بیل رابرتز
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰

انیمیشن و موسیقی ارتباطی طولانی و درخشان با یکدیگر دارند و وقتی که والت دیزنی در سال ۱۹۴۶ دنیای کارتون و موسیقی کلاسیک را در انیمیشن «فانتازیا» با هم ادغام کرد، این رابطه را به قله‌های جدیدی رساند. «فانتازیا» مجموعه‌ای از انیمیشن‌های کوتاه است که از نظر فنی دیالوگ دارد، زیرا بخش‌های لایو اکشن قسمت‌های انیمیشن را توضیح می‌دهند، اما زمانی که انیمیشن شروع می‌شود هیچ دیالوگی در کار نیست.

«فانتازیا» از نظر بصری و صوتی یک انیمیشن کامل است. «شاگرد جادوگر» (The Sorcerer’s Apprentice) بهترین و جذاب‌ترین حالت میکی است، در حالی که «شبی بر فراز کوه سنگی» (Night on Bald Mountain) داستانی فراموش‌نشدنی و ترسناک را روایت می‌کند. این فیلم به خوبی ثابت می‌کند که گیشه لزوما منعکس‌کننده کیفیت فیلم نیست. «فانتازیا» عملکرد ضعیفی داشت و آنقدر پرهزینه بود که تقریبا دیزنی را نابود کرد. اما با وجود تمام مشکلاتش به عنوان یک انیمیشن کلاسیک ماندگار شد.

۱۱. فانتازیا ۲۰۰۰ (Fantasia 2000)

فانتازیا 2000 از انیمیشن‌های بدون دیالوگ

  • محصول: ۱۹۹۹
  • کارگردان: جیمز آلگار
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰

تقریبا ۶۰ سال پس از اولین انیمیشن «فانتازیا»، «فانتازیا ۲۰۰۰» با استفاده از تمام ظرفیت‌های آی‌مکس، موسیقی کلاسیک و انیمیشن را دوباره ادغام کرد. این فیلم به طرز عجیبی بخش کاملی از نسخه اصلی «شاگرد جادوگر» را دوباره به کار می‌برد، هرچند آنقدر خوب است که این تکرار تاثیری در اصل ماجرا ندارد و همچنان تماشایی است. این فیلم که تقریبا یک ساعت از نمونه قبلی خود کوتاه‌تر است، همچنان شامل برخی از بهترین انیمیشن‌های بدون دیالوگی است که دیزنی تاکنون ساخته.

در حالی که موسیقی این فیلم به شکل انکارناپذیری عالی است، داستان‌ها همچنان در راس اهمیت قرار دارند. «راپسودی آبی» (Rhapsody in Blue) اثر جورج گرشوین به لطف طرح‌های تماشایی انیماتور اریک گلدبرگ با درایت و سرزندگی قابل توجهی به تصویر کشیده شده است و «پرنده آتشین» (The Firebird Suite) به کارگردانی پل و گیتان بریتسی، به معنای واقعی کلمه حیرت‌انگیز است.

۱۰. اینتراستلا ۵۵۵: داستان سیستم ستاره‌ای مخفی (Interstella 5555: The 5tory of the 5ecret 5tar 5ystem)

اینتراستلا 555: داستان سیستم ستاره‌ای مخفی از انیمیشن‌های بدون دیالوگ

  • محصول: ۲۰۰۳
  • کارگردان: لیجی ماتسوموتو، کازوشیا تاکنوچی، هیروتوشی ریسن
  • امتیاز متاکریتیک: –
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰

همکاری غیرمنتظره اما لذت‌بخش بین گروه موسیقی فرانسوی دفت پانک و هنرمند افسانه‌ای ژاپنی لیجی ماتسوموتو منجر به خلق فیلمی با عنوان عجیب «اینترستلا ۵۵۵: داستان سیستم ستاره‌ای مخفی» شد. این فیلم از نظر فنی یک موزیک ویدیو برای آلبوم «اکتشاف» (Discovery) گروه دفت پانک است، اما در عین حال داستانی جذاب را روایت می‌کند؛ یک گروه راک فضایی توسط یک تهیه‌کننده موسیقی شرور اسیر می‌شود و او آن‌ها را به عنوان انسان جا می‌زند و از صدایشان سود کلانی کسب می‌کند.

تصاویر متمایز و درخشان ماتسوموتو به همه چیز جان می‌بخشد و این احتمالا پر سر و صداترین انیمیشن بدون کلامی است که تا به حال دیده‌اید. هیچ دیالوگی در فیلم وجود ندارد، اما به سختی یک ثانیه پیدا می‌شود که موسیقی آلبوم «اکتشاف» با تمام شکوه‌اش در حال پخش نباشد.

۹. سه‌قلوهای بلویل (The Triplets of Belleville)

سه‌قلوهای بلویل از انیمیشن‌های بدون دیالوگ

  • محصول: ۲۰۰۳
  • کارگردان: سیلوین شومه
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰

«سه‌قلوهای بلویل» ساخته سیلوین شومه یک ماجراجویی خنده‌دار و دیوانه‌وار است که سبک‌های مختلف انیمیشن را با هم تلفیق می‌کند. این فیلم به همان اندازه که تماشایی است، خلاقانه نیز هست. این اثر محبوب کالت، داستانی گیرا و مضحک دارد؛ وقتی نوه‌ی دوچرخه‌سوار یک مادربزرگ فرانسوی به نام مادام سوزا ربوده می‌شود، او خود را درگیر توطئه‌ای بین‌المللی می‌بیند. سگ وفادارش و خواهران سه‌قلویی که در اجرای وودویل (نوعی تئاتر سبک و سرگرم‌کننده) سابقه‌ خوبی دارند، تنها امید او برای بازگرداندن نوه‌اش به خانه هستند.

تقریبا هیچ دیالوگی در فیلم نمی‌شونیم اما ریتم پویای موسیقی در تمام اثر جریان دارد. این انیمیشن پر از تصاویر اغراق‌آمیز و طراحی شخصیت‌هایی است که تقریبا به گروتسک نزدیک می‌شوند؛ مسحورکننده است و داستان با سرعت سرسام‌آور یک دوچرخه‌سوار قدرتمند به جلو پیش می‌رود. این فیلم موفق به کسب دو نامزدی اسکار شد؛ بهترین فیلم انیمیشن و بهترین موسیقی برای ترانه فوق‌العاده «سه‌قلوهای بلویل».

۸. احمق‌ها و فرشته‌ها (Idiots & Angels)

احمق‌ها و فرشته‌ها از انیمیشن‌های بدون دیالوگ

  • محصول: ۲۰۰۹
  • کارگردان: بیل پلیمپتون
  • امتیاز متاکریتیک: –
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰

انجل مردی منزجرکننده است که با پرسه زدن در بار محلی و آزار دادن مشتریان خودش را سرگرم می‌کند. او یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که بال‌هایی از پشتش شروع به رشد کرده‌اند. از آن بدتر، این بال‌ها ذهنیت خودشان را دارند و انجل را مجبور به انجام کارهای خیرخواهانه‌ای می‌کنند که حتی در خواب هم نمی‌دید. انیمیشن عجیب و غریب «احمق‌ها و فرشته‌ها» توسط بیل پلیمپتون، هنرمندی با خلاقیت نامحدود ساخته شده است.

سبک بصری او مانند یک تجربه موهوم به نظر می‌رسد چرا که تصاویر آن با استفاده از خطوط برجسته‌ی مدادی و دستی کشیده شده‌اند. کار پلیمپتون و تیمش چنان گیرا و بین زشتی و زیبایی، آشفتگی و آرامش در تعادل است که خود داستان به ناچار در برابر هنر تصویر به حاشیه رانده می‌شود. اما وقتی تماشای یک انیمیشن تا این حد مسحورکننده باشد، دیگر اصل داستان اهمیتی ندارد.

۷. تردست (The Illusionist)

فیلم تردست

  • محصول: ۲۰۱۰
  • کارگردان: سیلوین شومه
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰

سیلوین شومه در انیمیشن «تردست» محصول سال ۲۰۱۰، مسیری متفاوت از نظر سبک و محتوا نسبت به «سه‌قلوهای بلویل» در پیش گرفت. این فیلم که نامه‌ای عاشقانه به ژاک تاتی فیلمساز فرانسوی است، بر اساس فیلمنامه‌ای از خود تاتی ساخته شده است که هرگز به فیلم تبدیل نشد. داستان فیلم درباره‌ی یک شعبده‌باز مسن است که در سال ۱۹۵۹ پاریس برای یافتن کار به هر دری می‌زند.

او در سفر به اسکاتلند با دختری جوان به نام آلیس آشنا می‌شود که مجذوب هنرنمایی او شده و این دو به دوستانی صمیمی تبدیل می‌شوند. این رابطه‌ی لطیف و گاهی غم‌انگیز، پر از جزئیات زیبا و دقیق است. فیلم با پالت رنگی گرم و طراحی‌های غنی شخصیت‌ها، از نظر بصری فوق‌العاده است. موسیقی متن فیلم نیز اثر خود شومه، احساسی اما نه چندان اغراق‌آمیز است و فقدان دیالوگ، حس نوستالژی زیبایی را ایجاد می‌کند.

۶. پسر و دنیا (Boy and the World)

فیلم پسر و دنیا

  • محصول: ۲۰۱۴
  • کارگردان: آله ابرو
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰

انیمیشن «پسر و دنیا» ساخته آله ابرو به واسطه روح بازیگوش و ماجراجویانه‌اش بسیار دلنشین است. این انیمیشن که در سال ۲۰۱۳ نامزد اسکار شد، دنیای یک پسر جوان را دنبال می‌کند که با رفتن پدرش از روستا به شهر زیر و رو می‌شود. او برای اینکه دوباره خانواده‌اش را کنار هم جمع کند، خانه را به قصد یافتن پدرش ترک می‌کند. فیلم ابرو سرشار از شکوه بصری است، با یک سبک ظاهرا ساده که به انفجاری رنگارنگ و خیره‌کننده تبدیل می‌شود.

در زیر این درخشندگی، داستانی عمیق درباره بلوغ نهفته است، چرا که پسر دنیایی به مراتب فراتر از تربیت ساده‌اش کشف می‌کند. این فیلم استعاره‌ای آشکار از چگونگی تغییر برزیل به سمت سقوط به واسطه سرمایه‌داری است، اما پیامش را صمیمانه و به دور از هرگونه نصیحت منتقل می‌کند. از نظر فنی در «پسر و دنیا» دیالوگ وجود دارد، اما این دیالوگ به زبان پرتغالی وارونه است که آن را به شکل نامفهومی شبیه به زبان کمیک «بادام‌زمینی» (Peanuts) می‌کند.

۵. فیلم شان گوسفنده (Shaun the Sheep Movie)

فیلم شان گوسفنده

  • محصول: ۲۰۱۵
  • کارگردان: ریچارد استارزک، مارک بورتون
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰

استودیوی انیمیشن‌سازی آردمن انگلستان، چندین دهه است که انیمیشن‌های استاپ‌موشن با کیفیت بالا ارائه می‌دهد و سریال محبوب «شان گوسفنده» آن‌ها با فیلم سینمایی «فیلم شان گوسفنده» در سال ۲۰۱۵ به دنیای سینما راه پیدا کرد. داستان فیلم درباره گروهی از گوسفندان است که برای بازگرداندن کشاورز خود به شهر می‌روند. این خط داستانی در واقع بهانه‌ای است برای شوخی‌های بی‌پایان فیلم. این یک تصمیم هوشمندانه است، زیرا «فیلم شان گوسفنده» یک فیلم خانوادگی بی‌نقص و سرگرم‌کننده است؛ فیلمی فوق‌العاده خنده‌دار که در ۸۵ دقیقه ریتم خود را حفظ می‌کند.

۴. لاک‌پشت قرمز (The Red Turtle)

فیلم لاک‌پشت قرمز

  • محصول: ۲۰۱۶
  • کارگردان: مایکل دودوک دی ویت
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰

«لاک‌پشت قرمز» به کارگردانی انیماتور هلندی مایکل دودوک دی ویت و با همکاری استودیو جیبلی، یک افسانه‌ی خیال‌انگیز با مضمون محیط زیست است. کشتی مردی پس از یک توفان سهمگین در هم می‌شکند و در جزیره‌ای دورافتاده تنها رها می‌شود. آب‌های اطراف پر از خرچنگ و ماهی است، اما زمانی که لاک‌پشتی غول‌پیکر و قرمزرنگ را کشف می‌کند، زندگی او به طور کامل متحول می‌شود.

این فیلم یکی از انیمیشن‌های خاص و بدون دیالوگ است و به واسطه موسیقی متن اندک اما اثرگذاری که دارد، به صداهای طبیعت اجازه می‌دهد تا فضا را پر کنند. «لاک‌پشت قرمز» فیلمی زیبا و خیره‌کننده با انیمیشنی فوق‌العاده است که به‌صورت یکپارچه انیمیشن سنتی را با رایانه‌ای ترکیب می‌کند. پس‌زمینه‌ها که به‌طور منحصربه‌فرد با زغال روی کاغذ طراحی شده‌اند، بُعد قابل توجهی به تصاویر اضافه می‌کنند. با وجود همکاری استودیو جیبلی، «لاک‌پشت قرمز» حس و حالی کاملا اروپایی دارد، اما داستان آن درباره عشق، خانواده و طبیعت جهانی است.

۳. دور (Away)

انیمیشن‌های بدون دیالوگ

  • محصول: ۲۰۱۹
  • کارگردان: گینتس زیلبالودیس
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰

پسری در وسط ناکجاآباد از خواب بیدار می‌شود و هیچکس را در اطرافش نمی‌بیند. تنها دارایی‌های او یک موتورسیکلت و یک پرنده زخمی دوست‌داشتنی است. او برای بازگشت نزد خانواده‌اش سفری ماجراجویانه را آغاز می‌کند که کار ساده‌ای نیست، به خصوص با وجود یک روح غول‌پیکر تهدیدآمیز که او را تعقیب می‌کند.

فیلم «دور» اثر گینتس زیلبالودیس هنرمند لتونیایی، یک سفر بصری وسوسه‌کننده با سبکی منحصربه‌فرد است که بازی‌های ویدیویی مانند «جورنی» (Journey) و «برادرها: داستان دو پسر» (Brothers: A Tale of Two Sons) را به یاد مخاطب می‌آورد. ریتم فیلم خوب است و صحنه‌های برجسته‌ای مانند دریاچه‌ای که تصویر را منعکس می‌کند، مخاطب را در این داستان بدون دیالوگ غرق می‌کند. همچنین این فیلم احتمالا کوتاه‌ترین تیتراژ پایانی را در میان انیمیشن‌ها دارد، زیرا کل فیلم به تنهایی توسط زیلبالودیس ساخته شده است.

۲. خدای دیوانه (Mad God)

فیلم خدای دیوانه

  • محصول: ۲۰۲۳
  • کارگردان: فیل تیپت
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰

فیل تیپت، هنرمند پیشگام در عرصه استاپ‌موشن و جلوه‌های ویژه، پشت صحنه برخی از فیلم‌های محبوب از جمله «جنگ ستارگان» (Star Wars)، «پلیس آهنی» (Robocop)، «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) و «جنگ‌آوران اخترناو» (Starship Troopers) حضور داشته است. تیپت پس از دهه‌ها فعالیت در این صنعت و ساخت چند فیلم کوتاه، در سال ۲۰۲۱ اولین فیلم بلند خود با عنوان «خدای دیوانه» را کارگردانی کرد که ساخت آن به طرز شگفت‌انگیزی ۳۰ سال به طول انجامید.

داستان درباره شخصیتی نقاب‌دار با نام قاتل است که به دنیایی جهنمی مملو از موجودات پلید و موذی فرو می‌رود. با این حال، در زیر تمام این وحشت‌ها، در تک تک این مخلوقات حس قابل توجهی از انسانیت وجود دارد. این فیلم از نظر بصری اغلب غیر قابل تحمل است، زیرا تیپت شما را در دنیایی هولناک و منزجرکننده و لبریز از ترس غرق می‌کند. این انیمیشن هیچ نمونه مشابهی ندارد و اگر به دنبال تجربه‌ای کابوس‌وار هستید، «خدای دیوانه» در مدت زمان ۸۳ دقیقه شما را مسحور می‌کند.

۱. رویاهای روبات

رویاهای روبات

  • محصول: ۲۰۲۳
  • کارگردان: پابلو برگر
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰

در حالی که «رویاهای ربات» یکی از اولین انیمیشن‌های بلند پابلو برگر به شمار می‌رود، اما اولین فیلم بدون دیالوگ او نیست و فیلم درخشان «سفیدبرفی» (Blancanieves) محصول سال ۲۰۱۲ اولین فیلم صامت اوست که همانطور که از نامش پیداست داستان سفیدبرفی را بازگو می‌کند. برگر استعداد فوق‌العاده‌ای در روایت بصری دارد و «رویاهای ربات» که اقتباسی از رمان گرافیکی به همین نام اثر سارا وارون است یکی از بهترین انیمیشن‌های این سال یا هر سال دیگری به شمار می‌رود. این انیمیشن یک سگ در شهر نیویورک دهه ۱۹۸۰ را دنبال می‌کند که با رباتش به دوستانی صمیمی تبدیل می‌شوند.

«رویاهای ربات» روایتی لطیف و انگیزشی درباره دوستی است. علاوه بر این تا حدی غم‌انگیز درباره این موضوع است که چگونه گاهی اوقات، با وجود بهترین نیت‌هایمان، از همان دوستی‌هایی که مشتاقانه می‌خواهیم حفظ کنیم دور می‌شویم. «رویاهای ربات» هم از نظر بصری و هم از نظر داستان اثری زیبا است، با شخصیت‌هایی که با وجود صامت بودن، در حافظه شما حک می‌شوند. شاید در این فیلم نتوانید آهنگ «سپتامبر» (September) از گروه ارث، وید اند فایر (Earth, Wind & Fire) را به همان شکل اصلی‌اش بشنوید، اما ارزشش را دارد.

منبع: vulture



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما