افسون؛ ۱۲ نکتهی جذاب پنهان در انیمیشن جدید دیزنی
«افسون»، انیمیشن ماجراجویانه خانوادگی دیزنی، داستانی اصیل و دلربا را روایت میکند و به طور همزمان در قالب مجموعهای از نکات پنهان، به تاریخ و قدمت استودیو دیزنی اشاره دارد. «افسون» مطمئنا بر فیلمهای گذشته دیزنی متکی نیست اما به خوبی نشانگر میراث گذشته این استودیو است. بینندگان تیزبین میتوانند در سرتاسر فیلم، نشانهها و پیامهای آشنایی را مشاهده کنند.
در «افسون»، خانواده جادویی مادریگال با کمک تنها دختر بدون استعداد خود، جلوی یک تراژدی خانوادگی را میگیرند. این خانواده به سرپرستی ابولا آلما، همگی دارای موهبتها و تواناییهایی جادویی هستند که به واسطه آنها به نوعی به خانواده و جامعه خود کمک میکنند.
- افسون؛ هر آنچه از انیمیشن موزیکال بعدی دیزنی میدانیم
- داستان وست ساید طلسم افسون را با دشواری شکست (باکس آفیس هفته)
- انیمیشن افسون؛ قدرتهای ۱۰ شخصیت اصلی از ضعیفترین تا قویترین
هشدار: در این متن، داستان انیمیشن «افسون» لو میرود
دختران آلما، پپا و جولیتا، هر کدام سه فرزند از جمله کوچکترین عضو خانواده، پسر ۵ ساله پپا، آنتونیو را دارند که آنها نیز تواناییهای خاصی به ارث بردهاند. میرابل، کوچکترین نوه دختری، تنها عضو خانواده است که هرگز موهبت خاصی از کاسیتا نگرفته است. میرابل همچنین اولین فردی در خانواده است که متوجه میشود معجزهای که به تمام اعضای خانواده، مهارتهای جادویی بخشیده است، مشکلی اساسی دارد. او با آرزوی مفید بودن برای خانوادهاش و حتی بدون این که توانایی خاصی داشته باشد، تصمیم میگیرد تا جادو و معجزه خانواده را نجات دهد. وی در این مسیر، دایی گمشده خود برونو را پیدا میکند و مشخص میشود که سرنوشت خانواده در دستان اوست.
«افسون» اولین فیلم دیزنی است که داستان آن در کلمبیا اتفاق میافتد و ارجاعات زیادی به فرهنگ و تاریخ کلمبیا دارد. علاوه بر آن، این انیمیشن به عنوان شصتمین اثر دیزنی، دارای چندین نکته مخفی و ارجاعاتی است که طرفداران قدیمی استودیو از آن لذت میبرند. پس با هم به بررسی تمام این ارجاعات میپردازیم.
۱. تاب خوردن ایزابلا از گیاهان و تاب خوردن راپونزل از موهایش
ایزابلا خواهر بزرگتر میرابل است که قدرتش در خلق گیاهان زیباست. او به عنوان بزرگترین خواهر، زیباترین و کاملترین عضو خانواده مادریگال به حساب میآید. ایزابلا در صحنهای که خانواده در حال آماده شدن برای مراسم آنتونیو هستند، با ظرافت روی درختی پیچ میخورد و مانند تاب روی آن مینشیند. این لحظه احتمالا اشارهای به راپونزل در فیلم «گیسو کمند» است. راپونزل که موهایی بلند و جادویی داشت، اغلب به شکلی مشابه به زیبایی روی موهای خود تاب میخورد. ایزابلا نیز روی درخت تاب میخورد و ما را به یاد راپونزل میاندازد که برای ملاقات با یوجین روی موهایش سر میخورد. میرابل، ایزابلا را با یک پرنسس مقایسه میکند که باید سخت کار کند. راپونزل و ایزابلا هر دو احساس میکنند که در زندگی خود به دام افتادهاند.
۲. اشاره برونو به آهنگ «بگذار برود»
در سال ۲۰۱۳ هر جا که میرفتید آهنگ موفق «بگذار برود» از فیلم یخزده به گوشتان میخورد. این آهنگ که در بین دختران کوچک در همه جا محبوب بود، به انیمیشن «یخزده» کمک کرد تا جدا از مجموعه پرنسسهای دیزنی، به یک پدیده فرهنگی تبدیل شود. پپا، مانند السا در «یخزده»، دارای قدرت کنترل آب و هواست. او میتواند باران یا برف و هر چیز دیگری را فقط بر اساس خلق و خوی خود کنترل نماید. در آهنگ «تمام تو»، وقتی برونو به جمع خانواده بازمی گردد، از پپا به خاطر خراب کردن عروسیاش عذرخواهی می کند. او در متن آهنگ پپا را به استفاده از تمام قدرتش تشویق میکند: «بگذار بیاید، بگذار رها شود، بگذار باران ببارد، بگذار برف ببارد، بگذار برود». مخاطبان هنگام شنیدن جمله بگذار برود به یاد نتهای آغازین آهنگ «بگذار برود» السا میافتند.
۳. میکیهای پنهان
میکیهای پنهان، اشکال خاصی به شکل میکی موس هستند که اغلب در پسزمینه فیلمهای دیزنی مخفی میشوند. آنها معمولا سه شکل گرد به هم پیوسته مانند سر و گوش میکی موس هستند. گاهی اوقات، تشخیص آنها مانند چیزی که در طول آهنگ «در انتظار معجزه» در کنار خانواده میرابل دیده میشود، بسیار سخت است. شما باید تصویر را در لحظه مناسب نگه دارید تا میکی را در جادویی که در اطراف خانواده میدرخشد ببینید. یکی دیگر از میکیهای احتمالی، کاکتوسی است که ایزابلا وقتی بعد از صحبت با میرابل، او را از اتاقش بیرون کند، به وجود میآورد. کاکتوس کمی بد شکل است و از یک پایه گرد تشکیل شده و دو گوش کوچکتر از بالای آن بیرون میآیند و شکل و شمایل آشنای میکی را تداعی میکنند.
۴. خرهای رقاص لوئیزا و گوزنهای کریستوف
لوئیزا که قدرت فوقالعادهای دارد، قویترین عضو خانواده مادریگال و قویترین فرد در کل روستا است. وی همچنین اولین فردی در خانواده است که با ضعیف شدن معجزه، قدرتش از بین میرود. میرابل او را هنگام انجام وظایف روزانهاش دنبال میکند تا اطلاعاتی درباره معجزه محوشده به دست آورد و لوئیزا نیز در حال حمل چندین خر و کمک به مردم روستا است. اینجاست که لوئیزا آهنگ «فشار سطحی» را میخواند که درباره سختی حمل بارهای خانواده است. او در این سکانس، به همراه دو خر دیگر یک رقص مدرن را به نمایش میگذارد. این لحظه شبیه آهنگ گمشده در جنگل کریستوف و گوزنهای آوازهخوان او در فیلم «یخزده ۲» است. این خرها نیز درست مانند گوزنهای آهنگ کریستوف، مانند انسانها حرکت میکنند و واقعیت و منطق مخاطبان را به چالش میکشند.
۵. آلن تودیک صداپیشه دوست آنتونیو
آنتونیو توانایی و مهارت خاص خود را دریافت میکند و اولین حیوانی که با او حرف میزند توکانی است که روی بازوی او فرود میآید. این توکان همچنین هنگامی که میرابل برای یافتن آخرین کورسوی امید به برج برونو میرود، با او همراه میشود. صداپیشگی این توکان را آلن تودیک بر عهده دارد که تبدیل به عضو جداییناپذیر انواع شخصیتها و موجودات دیزنی شده است. او صداپیشگی دوک وزلتون در فیلم «یخزده» و همچنین دوک وزلتون در فیلم «زوتوپیا» را بر عهده داشته است که مورد دوم نسخهای متفاوت از مورد اول به حساب میآید. او همچنین صداپیشگی موجودات مختلفی مانند دوست موانا، هی هی و توک توک در «رایا و آخرین اژدها» را بر عهده داشته است. «افسون» دهمین فیلم تودیک در دیزنی است. همکاری بعدی او با دیزنی، «پیتر پن و وندی» است که قرار است در سال ۲۰۲۲ اکران شود.
۶. لوئیزا در هنگام خواندن آهنگ «فشار سطحی» مانند هرکول با سربروس مبارزه میکند
قدرت فوقالعاده لوئیزا یادآور یکی دیگر از قهرمانان دیزنی، شخصیت اصلی فیلم «هرکول» در سال ۱۹۹۷ است. لوئیزا هنگام خواندن آهنگ «فشار سطحی»، خود را با هرکول افسانهای مقایسه میکند و از خود میپرسد که آیا هرکول اصلا میتوانست مانند او اینگونه مبارزه کند. لوئیزا قهرمان نمادین دیزنی نیست اما با این حال، مانند هرکول، با سربروس، سگ سه سر افسانهای که از هادس محافظت میکند، میجنگد. او یک شمشیر و سپر در دست دارد که بسیار شبیه به آنهایی است که هرکول استفاده میکرد.
۷. برونو همان گیاه داخل چکمه وال-ئی را دارد
قدرت برونو در پیشبینی آینده باعث شده است تا خانواده، او را فردی بدشانس یا نحس بدانند. برونو برای محافظت از میرابل و جلوگیری از طرد شدن او مانند خودش، تصمیم میگیرد خانواده را ترک کند، چرا که متوجه میشود میرابل ارتباطی خاص با سرنوشت جادوی خانواده دارد. در ادامه، میرابل او را در داخل کاسیتا پیدا میکند. برونو در آنجا اتاق کوچکی دارد و تمام مدت در آن تنها بوده است. در اتاق او وسایلی وجود دارد که او جمعآوری کرده است تا خودش را سرگرم کند و راحتتر با دوری از خانواده کنار بیاید. یکی از آن چیزها چکمهای است در قفسه پشت سر اوست و یک گیاه سبز کوچک درست مانند گیاه وال-ئی، در داخل آن قرار دارد. در انیمیشن «وال-ئی» انسانها ۷۰۰ سال در یک سفینه به نام آکسیوم زندگی میکنند تا این که یک ربات به نام ایو، نشانههایی از زندگی گیاهان روی زمین پیدا میکند و امیدها برای بازگشت دوباره زنده میشود. وال-ئی و ایو چکمهای را پیدا میکنند که گیاهی درون خود دارد و باید گیاه را به آکسیوم برسانند تا انسانها متوجه شوند که زمان بازگشت به خانه فرا رسیده است. میرابل نیز با یافتن برونو به او خبر میدهد که زمان بازگشت او به خانه فرا رسیده است.
۸. کامیلو به مادر کوکوی جوانتر سلام میکند
«افسون» دومین فیلم دیزنی درباره یک خانواده لاتین است. اولین فیلم «کوکو» بود که داستان پسربچهای است که در خانوادهای بزرگ میشود که از موسیقی متنفر است. او به دنیای مردگان سفر میکند و با پدربزرگ پدربزرگش روبهرو میشود و موهبت نواختن موسیقی را با او به اشتراک میگذارد. کوکو، مادر مادربزرگ او، دختر یک موسیقیدان بود و مادرش به اشتباه اعتقاد داشت که پدرشان خانوادهاش را رها کرده است. «کوکو» در مکزیک و «افسون» در کلمبیا روایت میشود که فاصلهای ۱۲۰۰ مایلی دارند اما به نظر میرسد کامیلو هنگام پذیرایی از مهمانان برای مراسم آنتونیو به زنی خوشآمد میگوید که شباهت زیادی به مادر کوکوی جوانتر دارد. این صحنه میتواند اشارهای به شباهتهای این دو فیلم باشد که به شکافهای بین نسلی میپردازند که توسط قهرمانان جوان فیلمها حل و فصل میشوند. میگل مانند میرابل، به بزرگترین فرد خانواده کمک میکند تا از یک تراژدی قدیمی رهایی پیدا کند.
۹. سکانس اولیه معرفی خانواده مادریگال با الهام از آهنگ «بل» ساخته شده است
«دیو و دلبر» با یک سکانس موزیکال شروع میشود که اطلاعات زیادی را درباره فضای داستان و شخصیتهای فیلم، به خصوص بل، در مدت زمان کوتاهی به مخاطب ارائه میدهد. لین مانوئل میراندا که آهنگهای افسون را نوشته، از سکانس ابتدایی «دیو و دلبر» برای نوشتن آهنگ «خانواده مادریگال» الهام گرفته است. میرابل در این آهنگ، تاریخچه مختصری از خانواده خود ارائه میدهد و تمام قدرتهای اعضای خانواده را معرفی میکند. ما همچنین از طریق این آهنگ به سرعت متوجه میشویم که میرابل تنها عضو مادریگال است که هیچ موهبت و توانایی خاصی ندارد و اگرچه وانمود میکند که این موضوع آزارش نمیدهد اما در درون خود احساس میکند که طرد شده است. این آهنگ دقیقا مانند آهنگ «بل» در انیمیشن «دیو و دلبر» است که شخصیت اصلی و ضدقهرمان فیلم را معرفی میکند و تا حدودی به مخاطب میفهماند که مشکل و گره اصلی داستان چیست.
۱۰. مولان تصمیم میگیرد به جنگ برود – میرابل تصمیم میگیرد قدرت معجزه را نجات دهد
میرابل لحظهای که صدای ابولا آلما را میشنود که از شوهر مرحومش، ابولو پدرو، برای نجات معجزه کمک میخواهد، تصمیم میگیرد که معجزه را نجات دهد. این لحظه تقریبا شبیه لحظهای است که مولان تصمیم میگیرد به جای پدرش به جنگ برود. میرابل درست مانند مولان، در نیمهشب تصمیم خود را قطعی میکند و بلافاصله وارد عمل میشود. مولان نمیدانست که چگونه مردانه رفتار کند یا در جنگ بجنگد و میرابل نیز نمیداند که چگونه معجزه را نجات دهد یا حتی از کجا شروع کند. هر دو شخصیت تبدیل به اسطوره اطرافیان خود میشوند و راه قوی ماندن را به آنها نشان میدهند.
۱۱. درهایی مانند درهای «کارخانه هیولاها»
آهنگ لوئیزا که پر از ارجاعات مختلف به فیلمهای دیگر دیزنی و دیگر آثار مهم فرهنگی است، لحظهای دارد که در آن، درهای رنگارنگ زیادی یکی پس از دیگری در مقابل او صف میکشند. درها در افسون مهم هستند، زیرا هر یک از اعضای خانواده دارای درب خاصی هستند که با توجه به قدرت خاص هر یک از اعضا، به رنگ مشخصی درمیآیند. درها در فیلم «کارخانه هیولاها» نیز مهم هستند. هیولاهای این فیلم دارای ماشینی هستند که درها را به ایستگاه مد نظر آنها منتقل میکند. هر در به اتاق یک کودک منتهی میشود و در واقع، درگاه عبور و مرور هیولاها است. لوئیزا نیز ردیفی از درها را پشت سر میگذارد که شبیه درهای «کارخانه هیولاها» هستند.
۱۲. برونوی پنهان در میانه آهنگ «ما درباره برونو صحبت نمیکنیم»
قبل از این که میرابل پس از مدتها دوباره عمویش برونو را ملاقات کند، خانوادهاش به او هشدار میدهند که دیگر درباره برونو صحبت نکند. تیا پپا، تئو فلیکس، پسرعموهایش کامیلو و دولورس، و خواهر بزرگترش ایزابلا همگی آهنگی به نام «ما درباره برونو صحبت نمیکنیم» درباره پیشبینیهای ترسناک و درست برونو میخوانند. در طول آهنگ، دولورس به میرابل میگوید که حتی همین حالا هم میتواند صدای برونو را بشنود و او هنوز در خانه حضور دارد. در هنگام آواز خواندن او، برونو در بالکن پشت سر آنها در حال رقصیدن است. فقط سایه او در تصویر مشخص است اما به هر حال این سایه همانطور که دولورس اشاره میکند، نشان میدهد که برونو هرگز کاسیتا را ترک نکرده است. در ادامه میفهمیم که برونو یک شرور نیست و به زودی به خانواده بازخواهد گشت.
منبع: Screenrant
برونو داییش هست !
فضا و پس زمینه ی انیمیشن رو دیدین چقد جذاب بود. طراحش یه مرد ایرانیه. برین بش افتخار کنین
برونو داییشه نه عموش😑
توصیه میکنم با زبان اصلی و زیرنویس ببینید. من با دوبله فارسی هم دیدم ولی متاسفانه زیبای ترانه ها از بین رفته بود و خیلی از دیالوگ ها رو هم عوض کرده بودن. مطمئنم با زبان اصلی بیشتر به وجد میاین ؛)
هکتور؟ هم ظاهرشون و هم سرنوشتشون خیلی شبیهن. دو تاشون خونواده خودشون رو ترک کردن ولی در اصل عاشق اونا بودن. در آخر هم به جمع خانواده برمیگردن.
شما متوجه شباهت عجیب برونو با اون مرد تو انیمیشن کوکو که پدرپدربزرگ میگل بود شدین؟یا فقط من حس میکنم خیلی شبیهن!
من اگه هر شب اون آهنگ رو ۳ بار گوش ندم خوابم نمیبره
فکر کردم فقط مشکل من بوده😂
چهره این دختره وقتی بچه بود
و اون دختری که تو رالف خرابکار داشت با تبلت بازی میکرد
شبیه بچگی موانا هست تو انیمیشن موانا
فکر کنم تصمیم گرفتن دیگه همیه بچگی ها رو از اون بسازن😅
دختر رالف خرابکار آره ولی بچگی میرابل رو فکر نکنم شبیه باشه
سلام یک مورد رو یادتون رفت
اینکه یکی از شخصیتهای انیمیشن افسون شده بسیار شبیه به فیلین رایدر یا همون یوجین انیمیشن گیسوکمند داره یعنی همون نامزد ایزابلا
فیلم باحالی بود من هنو تو کفشم جرررر🤣🤣