نقدها و نمرات فیلم «امیلیا پرز»؛ رستگاری یک هویت (جشنواره کن ۲۰۲۴)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
نقدهای فیلم امیلیا پرز

فیلم موزیکال جنایی «امیلیا پرز» (Emilia Pérez) ساخته‌ی ژاک اودیار برای اولین بار ۱۸ می ۲۰۲۴ در بخش اصلی رقابت‌های جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و با تشویق و تحسین منتقدان مواجه شد. کارگردانی اودیار و نقش‌آفرینی درخشان بازیگران فیلم از نکات برجسته‌ای بودند که منتقدان به آن اشاره کردند. در ادامه با نقدهای فیلم «امیلیا پرز» در هفتادوهفتمین جشنواره کن همراه باشید.

فیلم «امیلیا پرز» با بازی سلنا گومز، کارلا سوفیا گاسکون و زویی سالدانا داستان مردی را روایت می‌کند که رییس کارتل مواد مخدر است و دست به عمل تغییر جنسیت می‌زند. او بعد از سال‌ها با هویت جدید نزد فرزندانش برمی‌گردد اما خود را یکی از بستگانشان معرفی می‌کند.

«امیلیا پرز» دهمین فیلم ژاک اودیار نویسنده و کارگردان فرانسوی است. او از فیلمسازان مطرحی است که بارها به خاطر فیلم‌هایش در جشنواره‌های مختلف مورد تحسین و تشویق قرار گرفته است. این کارگردان سابقه خوبی هم از حضور در جشنواره فیلم کن دارد. اودیار در سال ۱۹۹۶ برای فیلم «قهرمان خودساخته» (Un héros très discret) نامزد نخل طلا شد و جایزه بهترین فیلمنامه را بدست آورد. در سال ۲۰۱۵ نخل طلای جشنواره را برای فیلم «دیپان» (Dheepan) دریافت کرد و در سال ۲۰۰۹ نامزد دریافت نخل طلا برای فیلم «پیامبر» (Un prophète) شد که در نهایت جایزه گرندپریکس را برای این فیلم دریافت کرد.

نقدهای «امیلیا پرز» نشان می‌دهد که این فیلم می‌تواند یکی از شانس‌های نخل طلا باشد

نقد فیلم امیلیا پرز جشنواره کن 2024

همانطور که پیش از این اشاره کردیم فیلم «امیلی پرز» با نقدهای خوبی از سوی منتقدان مواجه شد و خبرنگاران و تماشاگران حاضر در سالن نه دقیقه فیلم را ایستاده تشویق کردند. منتقدان جشنواره ۲.۵ ستاره به فیلم اختصاص دادند و تا اینجای جشنواره این فیلم بیشترین ستاره را دریافت کرده است.

ورایتی- پیتر دبروج

فیلم «امیلیا پرز» ساخته‌ی ژاک اودیار درست مثل روییدن گلی در میدان مین، یک معجزه است؛ داستانی اپرایی درباره دگردیسی بسیار بعید و رستگاری یک مجرم خون‌سرد. ژاک اودیار با داشتن یک نخل طلا و جسارت پرداختن به سومین فیلمش در قالب یک فرهنگ دیگر، ما را به دنیای مردسالار کارتل‌های مکزیک می‌برد، جایی که مانیتاس دل‌مونته، ارباب مواد مخدر می‌خواهد از این کار بیرون بیاید، اما نه به این دلیل که دچار بحران وجودی شده، بلکه به این دلیل که تصمیم گرفته است تا خود واقعی‌اش را بپذیرد… یک زن.

فیلم خیره‌کننده و به شدت بحث‌برانگیز اودیار کاملا به کدهای تعیین‌شده توسط بنیاد ال‌جی‌بی‌تی پایبند نیست، با این حال «امیلیا پرز» به عنوان یک تصویر قدرتمند و بی‌پرده از کسی ظاهر می‌شود که چندین کلیشه را به طور همزمان به چالش می‌کشد. این گواهی بر بازی درخشان کارلا سوفیا گاسکون (که نقش مانیتاس/ امیلیا را بازی می‌کند) و جسارت اودیار است که عاقلانه تجربه شخصی گاسکون را در شخصیت اصلی گنجاند.

فیلمساز این ایده را از رمان «گوش کن» (Écoute) اثر بوریس رازون گرفت، جایی که ماموریت شخصیت اصلی داستان تنها پاسخ دادن به یکی از سوالات بی‌شمار مطرح‌شده در مورد هویت است. اما «امیلیا پرز» که عمدتا به زبان اسپانیایی است، اقتباسی نیست، بلکه تفسیری کاملا متفاوت از آن ایده عجیب است. فیلم می‌خواهد به این سوال پاسخ دهد که چه می‌شود اگر یک مرد که نمونه‌ی کاملی از مردانگی سمی است به یک زن تبدیل شود؛ آن هم نه شبیه گریزلدا بلانکو (سلطان کوکائین)، بلکه به گونه‌ای که هویت اصلی و شخصیت پرخاشگر او را تحت‌الشعاع قرار دهد؟

یکی از نکات مفیدی که جامعه تراجنسیتی در مورد فیلم‌هایی مانند «دختر» (Girl) و «دختر دانمارکی» (The Danish Girl) به اشتراک گذاشته این است که مخاطبان عام تمایل بیشتری به فرآیند تحول دارند تا افرادی که از آن فرآیند احساس رضایت می‌کنند. در «امیلیا پرز» این برای روند تغییر شخصیت حیاتی است، اما تنها بخش اول از یک داستان بسیار بزرگ‌تر است. چه کسی می‌داند که دنیا دو سال یا دو دهه دیگر فیلم اودیار را چگونه قضاوت خواهد کرد؟

گاردین- پیتر بردشاو

پیشروهای انگلیسی و لیبرال‌های آمریکایی ممکن است نگران این باشند که آیا روایت‌های خاصی وجود دارد که برای آن‌ها قابل تعریف باشد یا خیر. اما این دغدغه‌ای نیست که نویسنده و کارگردان فرانسوی ژاک اودیار را نگران کند، او با جسارت و دقت شگفت‌انگیزی خود را در دل این ملودرام جنایی و جنسیتی کمی عجیب اما قابل تماشا در مکزیک می‌اندازد. «امیلیا پرز» شبیه یک فیلم هیجان‌انگیز از ساخته‌های آمات اسکالانته با موسیقی و اشعاری از لین مانوئل میراندا و با چاشنی آلمودووار به نظر می‌رسد.

اودیار جاه‌طلبی، انرژی و توان همیشگی خود را برای این فیلم به کار می‌گیرد. اگرچه در لحظات خاصی فکر می‌کردم که قطعات موسیقی در برخی سطوح به عنوان توجیه زمانی عمل می‌کنند تا از نقدهایی در مورد تصنعی بودن فیلم جلوگیری کنند. با این حال، کارلا سوفیا گاسکون نقش اصلی را باشکوه ایفا می‌کند.

نقدهای فیلم امیلیا پرز

هالیوود ریپورتر- دیوید رونی

فیلم‌هایی که عنوانشان را از نام یک شخصیت زن می‌گیرند، مثل «میلدرد پیرس» (Mildred Pierce) و «استلا دالاس» (Stella Dallas ) یا «نورما ری» (Norma Rae)، «ورا دریک» (Vera Drake) و «جکی براون» (Jackie Brown) جایگاه به‌حق آن زن را در قلب داستان به دست می‌آورند و اغلب مبارزه و فداکاری او را به تصویر می‌کشند، اما همچنین انعطاف‌پذیری و قدرت شخصیت را نیز نشان می‌دهند. این موضوع در مورد فیلم جنایی و موزیکال جسورانه ژاک اودیار، «امیلیا پرز» صدق می‌کند، حتی اگر خود زن تا زمانی که از پیله‌ی غیرمنتظره‌اش بیرون نیامده ظاهر نشود.

کارگردان فرانسوی همواره روحیه ماجراجویانه‌ای از خود نشان داده است؛ با اطمینان ژانرها را تغییر می‌دهد و همچنان در دهمین فیلم جسورانه خود مخاطبان را غافلگیر می‌کند. این فیلم که توسط اودیار از رمان «گوش کن» اثر بوریس رازون، روزنامه‌نگار و نویسنده در سال ۲۰۱۸ اقتباس شده است، به طرز ماهرانه‌ای سبک‌های زیادی را در بر می‌گیرد. خط پایه درام جنایت و رستگاری است، اما در عین حال جریان غیرمنتظره‌ای از طنز آلمودوواری، همراه با لحظاتی از ملودرام، نوآر، رئالیسم اجتماعی و تشدید تعلیق در اوج داستان که در نهایت با تراژدی آمیخته می‌شود، وجود دارد.

تمام اینها به طور یکپارچه حول کاوش حساسی در مورد هویت جنسیتی و رهایی ترنس پیچیده شده است، که از طریق اجرای درخشان کارلا سوفیا گاسکون در نقش اصلی نمایش داده می‌شود. گرما، خودشناسی، پیچیدگی و اصالت و شاید حتی عملی که شخصیت او را روشن می‌کند، بدون شک مدیون شباهت‌های داستان با زندگی این ستاره اسپانیایی است. به قول خودش، قبل از اینکه بازیگر زن شود، یک بازیگر مرد بود، قبل از اینکه مادر شود، پدر بود.

یکی از نقاط قوت فیلم ظرافتی است که در تحول شخصیت امیلیا خرج می‌شود، از اشک‌های شادی که از صورت بانداژ شده‌اش بیرون می‌ریزد تا توانمند شدن از گفتن نام جدیدش با صدای بلند و تمرین معرفی خود. کمی قبل، زمانی که واسرمن در مورد توانایی تغییر روح ابراز تردید می‌کند، امیلیا توضیح می‌دهد که او همیشه دو نفر بوده است، خود واقعی‌اش و مانیتاس، جنایتکاری در دنیایی که چیزی بیش از یک خوک‌دانی نیست. صدای او در یک آهنگ زیبا در مورد تمایل به زن بودن به طور قابل توجهی نرم‌تر و دلنشین‌تر می‌شود.

سلنا گومز نقش کم‌رنگ‌تری دارد، اما او هم سختی‌ها و هم آسیب‌پذیری زنی را بازی می‌کند که زندگی‌اش دو بار از ریشه درآمده است و نیاز دارد خوشبختی خودش را پیدا کند، حتی اگر او را در مسیری خطرناک قرار دهد. یک دوست مکزیکی به من می‌گوید که اسپانیایی او وحشتناک است و لهجه‌اش به هم ریخته، اما گومز اجازه نمی‌دهد این موضوع اجرای او را محدود کند. طرفداران موسیقی او ممکن است از اینکه آهنگ‌های نسبتا کمی دارد ناامید شوند، اما او یک آهنگ جذاب را به‌صورت دوئت کارائوکه با گوستاوو و سپس به‌صورت تک‌نفره در تیتراژ پایانی اجرا می‌کند.

فیلمبرداری پل گیوم که در استودیوی پاریس و کمی در مکزیک انجام شده است، ظاهری فوق‌العاده به فیلم بخشیده است؛ خیلی درخشان نیست و کیفیت کمی خشن دارد که به جذابیت آن می‌افزاید. فیلمبرداری روان و انعطاف‌پذیر است، بافت‌های متعدد صحنه‌های شبانه موثر است و استفاده از رنگ‌های پرانرژی نشاط‌آور است.

برخی از طرفداران سینمای فرانسه همچنان امیدوارند که اودیار یک درام آتشین دیگر مانند «پیامبر» یا «زنگار و استخوان» (Rust and Bone) بسازد، اما هر فیلمسازی که از تکرار خودداری کند و در عوض به آزمایش و پیشروی در مسیرهای جدید ادامه دهد، باید مورد تحسین قرار بگیرد. او با «امیلیا پرز» چیزی تازه، سرشار از انرژی و تاثیرگذار ساخته است که آرام و فزاینده به اوج می‌رسد.

اسکرین دیلی- لی مارشال

تغییر جنسیت رییس یک کارتل مکزیکی موضوع فیلمی به کارگردانی ژاک اودیار، کارگردان کهنه‌کار فرانسوی است که برای اولین بار به دنیای فیلم موزیکال آن هم به زبان اسپانیایی قدم می‌گذارد. این یک ملودرام مدرن است که در یک هزارتوی اخلاقی داستانش را روایت می‌کند. با این حال، فیلمسازی که همیشه دغدغه ریشه‌ها و دینامیک خشونت مردانه را داشته، یک سوال مرکزی جذاب مطرح می‌کند. اگر فردی برای تبدیل شدن به آنچه می‌داند که هست، تحت درمان هورمونی تایید جنسیت و جراحی قرار بگیرد، آیا چیزهای دیگری هم در او تغییر می‌کند؟ آیا خوی کنترل‌گری و خشونت هم در او پاک می‌شود؟

این فیلم در بخش مسابقه جشنواره کن امسال حضور پیدا کرده و توسط کمپانی وابسته به برند لوکس سن لورن سرمایه‌گذاری شده است. کل فیلم در استودیو فیلمبرداری شده است و صحنه‌پردازی آن، به ویژه در خانه لوکس مکزیکوسیتی که نیمه دوم فیلم را در بر می‌گیرد، یادآور آثار پدرو آلمودووار، کارگردان اسپانیایی است. حضور بازیگران مطرحی مانند زویی سالدانیا و سلنا گومز به همراه نقدهای مثبت منتقدان، می‌تواند علاقه‌مندان به فیلم‌های هنری و به ویژه موزیکال‌های خاص را به دیدن این فیلم جلب کند.

موسیقی متن ساخته شده توسط خواننده فرانسوی کامیل (که اشعار را هم نوشته است) و همسر آهنگسازش کلمنت دوکول، به اندازه آهنگی که گروه اسپارکس برای فیلم «آنت» (Annette) به کارگردانی لئوس کاراکس ساخته بود، قابل توجه نیست. اما در حالی که «آنت» تقریبا به طور کامل با آواز اجرا می‌شد، «امیلیا پرز» مسیری ماهرانه را بین دیالوگ و آواز طی می‌کند؛ دیالوگ‌ها گاهی از یکی به دیگری تغییر می‌کند و در طول جمله به طور آزمایشی اوج می‌گیرد، مانند زمانی که ریتا به دیدن یک جراح پلاستیک اسرائیلی با بازی مارک ایوانیر می‌رود. از صحنه‌های پرزرق و برق به طور کلی اجتناب شده است و در عوض، اشعار به امور روزمره می‌پردازند (آواز با بلندگو از یک فروشنده ضایعات فلزی یا اتاقی از بیماران بیمارستان که آواز می‌خوانند) و حرکات موزون به حال و هوا و پیام آن صحنه وابسته است.

منبع: variety



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما