الیف شافاک؛ نویسندهی ترکتباری که از ملت عشق میگوید
الیف شافاک رماننویس بریتانیایی ترکتبار و پرفروشترین نویسندهی زن در ترکیه است که بعد از انتشار کتاب ملت عشق به شهرت و محبوبیت زیادی در بین خوانندگان ایرانی رسید.
بیوگرافی الیف شافاک
الیف شافاک رماننویس و فعال حقوق زنان، متولد ۲۵ اکتبر سال ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه است. شافاک تحلیلگر سیاسی، سخنران TED Global، عضو مجمع جهانی اقتصاد در داووس و عضو شورای روابط خارجی اتحادیهی اروپا است. او در روزنامهها و نشریات مهمی در سراسر جهان ازجمله فایننشال تایمز، گاردین، نیویورکتایمز، والاستریت ژورنال، اشپیگل و لارپوبلیکا حضور داشته است. دولت فرانسه سال ۲۰۱۰ به او نشان شوالیهی هنر و ادب را اعطا کرده است.
شافاک از خانوادهای ترک-بریتانیایی است و در شهرها و کشورهای مختلفی مثل مادرید، اسپانیا، عمان، اردن و کلن آلمان زندگی کرده و به همین دلیل با فرهنگهای زیادی آشنا شده است و از همین رو به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی و عربی مسلط است. پدرش «نوری بیلگین» فیلسوف و مادرش «شافاک آتایمان» دیپلمات بود. والدینش یک سال بعد از تولدش از همدیگر جدا شدند و شافاک به همراه مادرش از استراسبورگ به استانبول رفتند و در خانهی مادربزرگش زندگی کردند.
شافاک لیسانس روابط بینالملل، فوقلیسانس مطالعات زنان و دکتری علوم سیاسی را از دانشگاه فنی خاورمیانه در آنکارا دریافت کرد، بعد از تمام شدن تحصیلاتش در دانشگاههای مختلف ترکیه، انگلیس و آمریکا شروع به تدریس کرد و هماکنون در دانشگاه «آکسفورد» تدریس میکند. او در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ با درجهی استادیاری در دانشگاه میشیگان و بعد از آن در دانشگاه آریزونا مشغول به کار شد.
شافاک پرمخاطبترین نویسندهی زن ترکیه است و کتابهایش جزء فهرست پرفروشهای ایران هم قرار دارد. او علاوه بر نوشتن داستان، ترانه هم سروده و در روزنامههایی مثل گاردین و نیویورکتایمز مشغول به کار بود.
این نویسندهی ترکتبار با روزنامهنگار و سردبیر سابق روزنامهی رادیکال، «Eyup Can Sağlık» ازدواج کرد و هماکنون آنها یک دختر و یک پسر دارند. او سه ماه قبل از به دنیا آمدن اولین فرزندش، به دلیل اشاره به نسلکشی ارمنیها در کتاب «حرامزادهی استانبول» به جرم توهین به ترکها تحت پیگرد قانونی قرار گرفت؛ در نهایت به دلیل نبود سند و مدرک کافی، پروندهی او بسته شد.
سبک نگارش الیف شافاک
الیف شافاک بهدلیل ترکیب عناصر غربی و شرقی در داستانها و روزنامهنگاریاش شهرت دارد. او منتقدی بسیار جسور در سیاستهای کشورش است. بسیاری از منتقدان و خوانندگان، او را نویسندهای مهیج، مبتکر و دارای دغدغههای سیاسی میدانند. او جوایز ادبی زیادی را در ترکیه و خارج از کشور برنده شده است. شافاک میگوید: «خوانندگان من دربارهی زندگی شخصیاشان برای من مینویسند؛ مرا به عروسیهایشان دعوت میکنند تا شادیها و غمهایشان را با من تقسیم کنند».
شافاک برای اولین بار در اوایل ۲۰ سالگی به تصوف علاقهمند شد. در واقع عشق و تصوف از مضامین اصلی آثارش به شمار میروند. شافاک در مصاحبهاش با گاردین، راجع به این موضوع میگوید: «هرچه بیشتر در باب تصوف بخوانید باید بیشتر بشنوید. زمانی من وابستگی احساسی شدیدی پیدا کردم. وقتی جوانتر بودم علاقهای به درک جهان نداشتم فقط میخواستم تغییرش دهم؛ با فمینیسم، نیهیلیسم یاحفظ محیطزیست. اما هرچه بیشتر دربارهی تصوف خواندم کمتر فهمیدم. زیرا این همان کاری است که تصوف با شما میکند. شما را به فراموش کردن آنچه میدانید وا میدارد. آنچه که به آن اطمینان زیادی دارید و شروع میکنید به تفکر مجدد، این بار نه با عقلتان که با قلبتان.»
کتابهای الیف شافاک
شافاک داستاننویس زن برجستهی ترکیه تاکنون ۱۸ کتاب نوشته است که شامل یازده رمان است. آثار او تاکنون به ۵۵ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. اولین اثر الیف شافاک سال ۱۹۹۴، با عنوان «آناتولی ای برای چشمهای بد» منتشر شد. رمانهای الیف شافاک تاکنون به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و ترکی منتشر شده است.
از آثاری که تاکنون به زبان فارسی ترجمه شده است میتوان به عناوین زیر اشاره کرد؛
- پنهان
- آینههای شهر
- محرم
- شپش پالاس
- برزخ
- حرامزادهی استانبول
- ملت عشق
- شرافت
- شیر سیاه
- اسکندر
- شمسپاره
- من و استادم
- مرید معمار
- سه دختر حوا
- ۱۰ دقیقه ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب
کتاب «ملت عشق» یکی از معروفترین آثار شافاک به شمار میرود و رکورد پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه را از آن خود کرد. شافاک سال ۱۹۹۸ با رمان «پنهان» جایزهی «رومی» را دریافت کرد که این جایزه به بهترین اثر ادبیات عرفانی ترکیه تعلق میگیرد. آخرین رمانش با نام «۱۰ دقیقه ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب» در فهرست کوتاه جایزهی «بوکر» قرار گرفت.
در ادامه به تعدادی از آثار معروف الیف شافاک نگاهی انداختهایم.
ملت عشق
کتاب «ملت عشق» اثر الیف شافاک، سال ۲۰۱۰ به دو زبان انگلیسی و ترکی منتشر شد. این کتاب در ترکیه با عنوان «چهل قانون عشق» شناخته میشود. تا کنون بیش از ۷۵۰ هزار نسخه از این کتاب در ترکیه و فرانسه به فروش رسیده است و در حال حاضر در ترکیه جزء پرفروشترینها است.
کتاب ملت عشق شامل یک مقدمه و پنج فصل است که عبارتاند از خاک، آب، باد، آتش و خلأ. این کتاب دو داستان موازی را در دو فرهنگ بسیار متفاوت، با فاصلهی چند قرن روایت میکند. شافاک این دو روایت را بهحدی ماهرانه به یکدیگر پیوند داده است که گاهی خواننده تغییر زمان را نمیفهمد. روایت اول داستان در قرن بیستویک میلادی روایت میشود و دربارهی یک خانم متأهل و خانهدار به نام «الا روبینشتاین» است که در ماساچوست آمریکا زندگی میکند. الا در آژانس ادیس کار میکند و قرار است کتابی به نام «ملت عشق» اثر «عزیز زاهارا» را ویرایش کند. الا بهواسطهی این کتاب با فردی به نام عزیز آشنا میشود و این آشنایی زندگی او را متحول میکند.
دومین روایت در قرن سیزدهم روایت میشود و دربارهی زندگی «شمس تبریزی» و سفرهایش است که در نهایت منجر به آشنایی او با «مولانا جلالالدین» معروف به «مولوی» در شهر قونیه است.
مضمون اصلی کتاب عشق و معنویت و تأثیر آن در زندگی انسانها است. در واقع کتاب ملت عشق چهل قانون عشق شمس را در فواصل زمانی مختلف شرح میدهد.
داستان در هر فصل از کتاب از زبان یک راوی روایت میشود. این کتاب برندهی جایزهی ادبی «آلف» و نامزد دریافت جایزهی ادبی بینالمللی «ایمپک دوبلین» شد. اخبار بیبیسی ۵ نوامبر سال ۲۰۱۹، کتاب چهل قاعدهی عشق را در لیست ۱۰۰ رمان تأثیرگذار خود قرار داد.
در قسمتی از کتاب ملت عشق میخوانیم:
شمس چنان با حالت اغراقآمیزی حیرت خود را نشان داد که درست نفهمیدم جدی است یا دارد سر به سرم میگذارد. مدتی بیآنکه حرفی بزنیم، همانطور روبهروی هم ماندیم. بعد شمس تبریزی شروع به از بر خواندن کرد: مردان از آن جهت که خدا بعضی را بر بعضی برتری داده است، و از آن جهت که از مال خود نفقه میدهند، بر زنان تسلط دارند. پس زنان شایسته فرمانبردارند و در غیبت شوی عفیفاند و فرمان خدای را نگاه میدارند. و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید، اندرز دهید و از خوابگاهشان دوری کنید و بزنیدشان. اگر فرمانبرداری کردند، از آن پس دیگر راه پیداد در پیش بگیرید. و خدا بلندپایه و بزرگ است. شمس، پس از خواندن تمام آیه، چشمهایش را باز کرد و مرا نگاه کرد. تبسمی نامحسوس بر لبانش نشست.
سه دختر حوا
کتاب «سه دختر حوا» اثر الیف شافاک اولین بار سال ۲۰۱۶ منتشر شد. شافاک دربارهی این اثر میگوید: «من سالها پیش از آنکه این کتاب را بنویسم، به این موضوع فکر کرده بودم. جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، دنیای سیالی است. هرگاه این دنیا به سمت استبداد یا انزوا پیش رود، زنان بیشترین آسیب را میبینند. زنان در کشورهای اسلامی بهویژه ترکیه که من در آن بزرگ شدم، با مشکلات متعددی مواجه هستند و گاه صدای آنها در فضاهای عمومی شنیده نمیشود. میخواستم کتابی بنویسم که بازگوکنندهی صدای آنها در این جوامع باشد».
کتاب سه دختر حوا داستانی بسیار جذاب دربارهی سه دختر با نامهای پری، مونا و شیرین است. پری، شخصیت اصلی داستان به دنبال خدا میگردد، مونا یک مذهبی سرسخت است و شیرین شخصیتی گستاخ، نترس، ماجراجو و لیبرال دارد.
هر سه شخصیت اهل کشورهای مختلفی هستند که به دلیل متفاوت بودن سطح زندگی اجتماعی و خانوادگیاشان از لحاظ شخصیتی بسیار باهم متفاوت هستند. شیرین ایرانی، مونا آمریکایی و پری ترک است و آنها به صورت اتفاقی در دانشگاه آکسفورد با یکدیگر آشنا میشوند. پری که یک زن متأهل، ثروتمند و زیبا است، دوران کودکیاش در استانبول و دوران دانشجوییاش را در دانشگاه آکسفورد میگذراند و در همانجا عاشق استاد فلسفهاش میشود. پدر و مادر پری تفاوت خیلی زیادی از نظر رفتار و گفتار و عقیده باهم دارند؛ پدرش اصلا به دین اهمیت نمیدهد و برعکس مادرش، زنی متدین و بسیار متعصب است. پری بسیار سردرگم و همواره سعی دارد تا معنا و مفهوم زندگی و جایگاهش در جهان را پیدا کند.
درونمایهی کتاب سه دختر حوا دربارهی فلسفه، تعصب، فمینیسم، سیاست ترکیه، رابطهی ناخوشایند بین شرق و غرب،، عشق، دوگانگیهای شخصیتی و تروریسم است.
در قسمتی از کتاب «سه دختر حوا» میخوانیم:
امشب در منزل یکی از تاجران سرشناس، که در این سه، چهار سال اخیر بسیار ثروتمند شده بود، برای مهمانی شام دعوت بودند، وضعیت این آدم چیز پیش پا افتادهای نبود. استانبول از ثروتمندان تازه به دوران رسیده پر شده بود و البته از آنهایی که تا حد ممکن دلشان میخواست زودتر به پول دست پیدا کنند، پری هرگز از این مهمانیهای شام خوشش نیامده بود که تا دیروقت هم ادامه داشتند. اگر به او بود، در خانه مینشست و ترجیح میداد سرش را در صفحات یک رمان خوب فرو کند و ساعتها همانجا بماند. کتابها را دوست داشت، آنهم خیلی زیاد.
شیر سیاه
کتاب «شیر سیاه» اثر الیف شافاک، سال ۲۰۰۷ منتشر شد. شافاک کتابهای زیادی نوشته است ولی یکی از تفاوتهای اساسی کتاب شیر سیاه با سایر آثارش این است که شخصیت اصلی داستان خودش است.
داستان این کتاب دربارهی دوران مجردی، ازدواج، بارداری، افسردگی پس از زایمان و بسیاری از تجربههای دیگری است که اغلب زنان در سراسر دنیا آن را تجربه کردهاند. افسردگی پس از زایمان سالانه میلیونها مادر را تحتتأثیر قرار میدهد و الیف شافاک هم مثل بیشتر زنان انتظار نداشت که یکی از افراد درگیر این افسردگی باشد؛ او همیشه از ازدواج فراری بوده و حتی در بعضی از نوشتههایش گفته است که چرا زنها این اشتباه را میکنند و تن به ازدواج میدهند. در نهایت اتفاقاتی در زندگی شافاک رخ میدهد که برخلاف عقاید و باورهایش ازدواج میکند و ناگهان مدتی پس از ازدواج متوجه میشود که بارادار است و این موضوع او را بسیار آشفته و نگران میکند.
شافاک در دوران بارداریاش یک جنگ درونی بین مادر شدن و نویسنده ماندن را تجربه میکند و همین تضادهای درونیاش منجر افسردگی شدید بعد از زایمانش میشود. شافاک در کتاب شیر سیاه، دربارهی حس ماجراجویی و علاقهاش به نویسندگی و بهطور همزمان از وظایف مادر بودن میگوید. هنگامی که دخترش متولد میشود، تمام تلاشش را میکند که هم همسر و مادری فداکار و هم نویسندهای متعهد و مؤثر باشد ولی پس از مدتی درگیر احساس گناه، اضطراب و سردرگمی دربارهی نقش مادری میشود و برای اولین بار در زندگیاش نوشتن را متوقف کرد.
کتاب شیر سیاه تنها یک داستان از تجربهی قبل ،حین و بعد از بارداری شافاک نیست، بلکه داستانی شگفتانگیز از زندگی نویسندگان زن در طول تاریخ است؛ اینکه چگونه هر کدام به روش خودشان سعی در حل این معضل پیشآمده داشتهاند.
در قسمتی از کتاب شیر سیاه میخوانیم:
هنگامیکه با دستهای ازگلهای زنبق زرد در دست و با یک دنیا سوال و کنجکاوی در ذهن، زنگ در خانهاش را فشار دادم میدانستم این دیدار یک فرصت دور از ذهن با تأثیری عایق و شگرف و پاسخ به سؤالات بیجوابی است که سالیان سال ذهنم را دربارهی زن بودن، مادر بودن، همسر بودن، و شاغل بودن و کلا وظایف یک زن در جامعهی امروز به خود مشغول کرده بود. او با چهرهای بشاش و تبسمی زیبا در را باز کرد. موهای کوتاه و مرتب وی نشان از روش زندگی داشت که وقت زیادی برای مرتب کردن و آرایش آن ندارد.