سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۸ دقیقه
سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

بازی‌های نقش‌آفرینی رومیزی موفق نشدند به‌طور گسترده در فرهنگ ایران جا بیفتند، ولی میراث آن‌ها، یعنی بازی‌های ویدئویی نقش‌آفرینی این عدم محبوبیت را جبران کردند و امروزه بازی‌های نقش‌آفرینی، چه غربی و چه ژاپنی، طرفداران بسیار زیادی در کشورمان دارند. شاید باورش سخت شود، ولی همه‌ی این بازی‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم یک ریشه‌ی یکسان دارند و آن ریشه بازی نقش‌آفرینی رومیزی سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (Dungeons & Dragons) است که در سال ۱۹۷۴ به بازار عرضه شد و از آن موقع تاکنون چهره‌ی صنعت بازی را برای همیشه تغییر داد. بازی‌هایی مثل دروازه‌ی بالدور (Baldur’s Gate)، پلین‌اسکیپ تورمنت (Planescape Torment)، شب‌های نوروینتر (Neverwinter Nights) اقتباسی مستقیم از دی‌انددی هستند و عناوین بسیار زیاد دیگر مثل ویچر (The Witcher) و عصر اژدها (Dragon Age) به‌طور مستقیم و غیرمستقیم از بازی‌های دی‌انددی الهام گرفتند تا مسیری متفاوت را طی کنند. در این سری مقالات قصدمان بر این است که با دنیای دی‌انددی بیشتر آشنا شویم، چون آشنایی با دی‌انددی به معنای آشنایی با بخشی بزرگ از دنیای گیم است. با ما همراه باشید.

«هر شیطان از خدمت در جنگ خون به خود می‌بالد. اگر با یکی از آن‌ها برای مدتی کوتاه صحبت کنید، تمام زخم‌هایی که در زمان خدمتش در آوِرنوس به او وارد شده نشان می‌دهد و حکایت‌های پرآب‌وتابی از نبردهای بزرگی که از نزدیک مشاهده کرده تعریف می‌کند. اگر کمی بیشتر با او صحبت کنید، به شما خواهد گفت که تنها دلیل برای زنده بودنتان تلاش‌های قهرمانانه‌ی شیاطین است و اگر عدل واقعی بر دنیا حاکم می‌بود، گیتی‌گان (Multiverse) به‌خاطر نقش شیاطین در حفظ کردن کائنات در برابر نه طبقه‌ی جهنم زانو می‌زد.»

کتاب دشمنان، اثر موردن‌کاینن

نبرد نیروهای خوبی علیه نیروهای پلیدی حکایتی است که به‌اندازه‌ی تاریخ قدمت دارد و حکایتی است که در دنیای سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان به‌وفور تکرار می‌شود. موجودات زیادی داخل دنیای بازی وجود دارند که «پلید» شناخته می‌شوند، ولی پرتعدادترین و برجسته‌ترین موجودات پلید این دنیا دیوها و شیاطین (Demons & Devils) گوناگون مجموعه هستند.

کسی که تفاوت بین دیوها و شیاطین را نداند، شاید از وجود تفاوت بین این دو غافلگیر شود، ولی این تفاوت بسیار مهم است. در واقع این تفاوت آنقدر مهم است که دیوها، یا دیمن‌ها و شیاطین، یا دویل‌ها، از یکدیگر تنفر دارند و یک هزاره می‌شود که درگیر جنگ بوده‌اند.

در ادامه به این جنگ، منزلگاه دیوها و شیاطین و همچنین دگرگونی‌های هر گونه خواهیم پرداخت.

تاریخچه‌ی انتشار دیوها و شیاطین

بین این دو، دیوها زودتر از شیاطین در ادبیات دی‌انددی حضور پیدا کردند. آن‌ها برای اولین بار در سال ۱۹۷۶، در مکمل افسون‌گری غریب (Eldritch Wizardry) برای دی‌انددی حضور پیدا کردند.

در این مکمل دیوها موجوداتی پلید و آشوب‌گرا توصیف شده‌اند که معمولاً دیوهای قوی‌تر و باهوش‌تر به‌زور آن‌ها را به خدمت خود درمی‌آورند. آن‌ها همه از قابلیت تله‌پورت کردن، به وجود آوردن تاریکی و باز کردن درگاهی برای احضار کردن دیوهای دیگر برخوردارند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از مکمل افسون‌گری غریب

در این مکمل و در ویرایش نخست فرهنگ هیولاشناسی ای‌دی‌انددی، دیوها نه با اسم‌شان، بلکه با رده‌بندی‌شان مورد اشاره قرار می‌گیرند: رده‌بندی‌ای که از تیپ ۱ تا تیپ ۶ متغیر است. هرچند تیپ ۶ با نام بیلور (Balor) مشخص می‌شود و اساساً تقلیدی از بالروگ (Balrog) در آثار تالکین است.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک دیو تیپ ۲ و تیپ ۳

در افسون‌گری غریب، ساکیوبوس (Succubus) نیز به‌عنوان دیوی منحصربفرد معرفی می‌شود و دو دیو شاهزاده نیز با اسم مورد اشاره قرار می‌گیرند: اورکِس (Orcus) و دموگورگون (Demogorgon).

در مکمل درباره‌ی دموگورگون نوشته شده که در نظر بعضی این ارباب دیو مقامی عالی‌مرتبه دارد و از قدرتی فوق‌العاده برخوردار است. مطمئنم که کودکان سریال چیزهای عجیب‌تر (Stranger Things) با این بیانیه موافقت خواهند کرد.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از دموگورگون

به‌مرور زمان دیوهای بیشتری ساخته شدند و هرکدام اسم و جزئیات مربوط به خود را داشتند، ولی برای ویرایش دوم ای‌دی‌انددی، به‌خاطر اتهامات شیطان‌پرستانه بودن دی‌انددی، تی‌اس‌آر (TSR) گونه‌ی دیوها را به تناری (Tanar’ri) تغییر نام داد. غیر از اسم‌شان چیز دیگری تغییر نکرد و این تغییر هم صرفاً برای این انجام شد که تی‌اس‌آر بتواند اعلام کند که دیگر دیو در بازی‌اش نخواهد داشت.

اما پس از انتشار ویرایش سوم در سال ۲۰۰۰ اسم این گونه دوباره به «دیو» تغییر پیدا کرد و جایگاه تناری صرفاً به یکی از زیرگونه‌های دیوها تغییر پیدا کرد. پس از انتشار ویرایش چهارم نام تناری به‌کل از بازی حذف شد.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک دیو

شیاطین برای اولین بار، یک سال پس از معرفی دیوها، در ویرایش نخست فرهنگ هیولاشناسی ای‌دی‌انددی حضور پیدا کردند. در توصیف آن‌ها گفته شد که ویژگی‌ها و قابلیت‌هایشان شبیه به دیوهاست، ولی از سلسله‌مراتب قدرت سفت‌وسختی پیروی می‌کنند.

آزمودیوس (Asmodeus) به‌عنوان رهبر شیاطین شناخته می‌شود و در سلسله‌مراتب قدرت پایین‌تر از او شیاطین اعظم (Arch Devil)، شیاطین بزرگ (Greater Devils) و شیاطین حقیر (Lesser Devils) قرار دارند. محض برطرف کردن کنجکاوی شما آزمودیوس به‌عنوان خوش‌تیپ‌ترین شیطان نیز شناخته می‌شود!

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از آزمودیوس

با انتشار ویرایش دوم اسم شیاطین نیز به‌دلیل اتهامات شیطان‌پرستی به باتِزو (Baatezu) تغییر پیدا کرد و باتزوها به دشمنان خونی تناری‌ها تبدیل شدند. با انتشار ویرایش سوم، جایگاه باتزوها نیز به زیرمجموعه‌ی شیاطین تغییر پیدا کرد و بعد مثل تناری‌ها به‌کل از بازی حذف شدند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک شیطان

در بستر ویرایش ۳.۵ دی‌انددی، دو کتاب منتشر شدند. یکی از آن‌ها درباره‌ی دیوها بود و دیگری درباره‌ی شیاطین و در هردو کتاب به تفصیل به این موجودات پرداخته شد. هردو کتاب با عنوان کتاب شیاطین (Fiendish Codex) منتشر شدند و جلد مربوط به دیوها لشکرهای مغاک (Hordes of the Abyss) نام دارد و جلد مربوط به شیاطین مستبدان نه طبقه‌ی جهنم (Tyrants of the Nine Hells).

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از جلد روی «لشکرهای مغاک» و «مستبدان نه طبقه‌ی جهنم»

منبع من برای نوشتن این مقاله این دو کتاب، ویرایش پنجم فرهنگ هیولاشناسی و کتاب دشمنان، اثر موردن‌کاینن (Mordenkainen’s Tome of Foes) است. (موردن‌کاینان جادوگری خیالی در دنیای دی‌انددی است).

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از طرح روی جلد کتاب دشمنان، اثر مورد موردن‌کاینن

دیوها

اجازه دهید ابتدا به معرفی دیوها بپردازیم. دیوها تجسم زنده‌ی آشوب هستند. این موجودات هیولاوار به بُعد زمانی و مکانی تاریکی به نام مغاک (The Abyss) تعلق دارند. مغاک سرچشمه‌ی آشوب است و می‌توان یک مقاله‌ی جدا به اکتشاف لایه‌های بی‌نهایت آن اختصاص داد، ولی از همه مهم‌تر این بُعد به‌عنوان انشعابی از خود دیوها را تولید می‌کند. بنابراین دیوها وسط کثیفی، نابودی و از همه مهم‌تر آشوب زاده می‌شوند و در وجود خود نفرتی نهادینه‌شده به موجودات زنده و نظم و آرامش حس می‌کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک دیو

بین جماعت دیوان هیچ قانونی برقرار نیست، برای همین تنها قدرت است که حقانیت را تعیین می‌کند و دیوهای قدرتمندتر دیوهای ضعیف‌تر را از راه وحشت‌افکنی و تهدید تحت کنترل می‌گیرند.

دیوها اغلب در قالب موجودی حقیر به نام دِرِج (The Dredge) به وجود می‌آیند. درج‌ها جزو ضعیف‌ترین دیوها هستند،‌ هرچند که یک درج معمولی می‌تواند به‌راحتی رعیتی معمولی را از هم بدرد.

یکی از ویژگی‌های جالب‌توجه درج‌ها هوش بسیار پایین آن‌هاست، برای همین آن‌ها برای هیچ کاری جز انجام وظایف ساده مناسب نیستند و اغلب دیوهای قوی‌تر آن‌ها را برای اهداف مختلف قربانی می‌کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک دِرِج

از دیگر کیسه‌بوکس‌های مغاک می‌توان به مِین‌ها (Mane) اشاره کرد. باور بر این است که مین‌ها روح تغییریافته‌ی هر موجود پلیدی هستند که پس از مرگ به مغاک فرستاده می‌شود. مین‌ها در تعداد بالا در مغاک جمع می‌شوند و به هر دیو دیگری که پیدا کنند حمله می‌کنند، تا این‌که یا دیوی قدرتمندتر آن‌ها را بخورد، یا این‌که شخصی با استفاده از جادوی تاریک آن‌ها را در بعد مادی جهان احضار کند تا مرگ و آشوب را رواج دهند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک مِین

به‌مرور زمان، اگر یک دیو موفق شود که زنده بماند و به کشتن ادامه دهد، یا این‌که دیوی قدرتمند عمداً شکل او را تغییر دهد، می‌تواند به دیوی قدرتمندتر تبدیل شود. یک درج خوش‌شانس شاید بتواند به‌مرور زمان به یک بارلگورا (Barlgura) تبدیل شود. بارلگورا نیز همچنان خنگ و احمق است، ولی دو و نیم متر قد دارد و قدرت این را دارد تا دست یک نفر را با زور بازوی خود قطع کند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک بارلگورا

یک بارلگورا، اگر موفق شود به قدر کافی دست این و آن را قطع کند، ممکن است به یک هزرو (Hezrou) تبدیل شود. هزرو نیز موجودی ساده‌لوح است، ولی راحت‌تر می‌تواند از دستورات پیروی کند.

هزروها جزو رایج‌ترین سربازان ارتش‌های برخاسته از مغاک هستند، چون به نابودی و ویرانی بی‌دلیل علاقه‌ی زیادی دارند و توانایی این را دارند تا به‌صورت دسته‌جمعی ویرانی به بار بیاورند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک هزرو

هزرویی که از استعداد و توانایی بالا برخوردار باشد، ممکن است به یک گلابرِزو (Glabrezu) تبدیل شود. گلابرزو از همه‌ی پیشینیان خود قدرت بیشتری در جرواجرکردن دشمن دارد، ولی در کنارش از هوش بیشتری برخوردار است و برای همین قدرت استفاده از جادو دارد و در زمینه‌ی فریب‌کاری و حیله نیز حرفی برای گفتن دارد.

گلابرزوها از فریب دادن و گمراه کردن موجودات فانی لذت زیادی می‌برند، خصوصاً جادوگرانی با اراده‌ی ضعیف که سعی کنند آن‌ّها را احضار کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک گلابرزو

گلابرزویی که بتواند برای مدتی خونریزی و نابودی به بار بیاورد، ممکن است به یک نَلفِشنی (Nalfeshnee) تبدیل شود. هوش نلفشنی‌ها با گلابرزوها برابر است، ولی آن‌ها قدرت بیشتری برای مقابله با تعداد بیشتری دشمن دارند. همچنین نلفشنی‌ها به بال‌هایی مجهز هستند که به آن‌ها اجازه می‌دهد بر فراز میدان مبارزه پرواز کنند. نلفشنی می‌تواند به‌راحتی دشمن خود را از پشت زره‌اش از هم بدرد.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک نلفشنی

در جایگاه بالاتر گونه‌ی دیوها موجوداتی چون ماریلیث‌ها (Marilith) قرار دارند. پایین‌تنه‌ی ماریلیث شبیه مار و بالاتنه‌اش شبیه به بدن زنی انسان است که شش دست دارد. ماریلیث‌ها باهوش و زیرک هستند و از توانایی رهبری کردن ارتش دیوها برخوردارند. ولی حتی دست‌تنها نیز می‌توانند تواناترین ماجراجویان را از پا بیندازند و به‌لطف شش دست‌شان – که در هرکدام شمشیری نگه داشته‌اند – و دُم مرگبارشان می‌توانند در آن واحد هفت بار به هدف حمله کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک ماریلیث

در جایگاهی بالاتر از کاپیتان‌های ارتش دیوها، ژنرال‌ها – موجوداتی مثل بیلورها – قرار دارند. بیلورها از لحاظ ظاهری شبیه به بالروگ (متعلق به دنیای تالکین) هستند و حتی اسمشان نیز به بالروگ شباهت دارد. آن‌ها مجهز به شلاقی آتشین و شمشیری عظیم‌الجثه هستند و جزو ترسناک‌ترین موجودات دنیای دی‌انددی حساب می‌آیند.

یک ژنرال بیلور به‌راحتی قادر است هر موجودی ضعیف‌تر از خود را نابود کند، ولی حتی بیلورها نیز در راس هرم غذایی دیوها قرار ندارند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک بیلور

این مقام به اربابان دیو (Demon Lords) تعلق دارد. آن‌ها همان‌قدر زمان را که صرف توطئه‌چینی و جنگیدن علیه یکدیگر می‌کنند، صرف توطئه‌چینی و جنگیدن علیه تمام موجودات دیگر می‌کنند. با توجه به این‌که عطش قدرت در هر دیو نهادینه شده است، اربابان دیو دائماً برای به‌دست آوردن کنترل کامل مغاک با یکدیگر رقابت می‌کنند. ولی این رقابت اصلاً کار راحتی نیست.

اربابان دیو عموماً کنترل یک یا چند لایه از مغاک را بر عهده دارند و ویژگی‌های شخصیتی و خلق‌وخوی این اربابان باعث تغییرشکل لایه‌ی تحت‌کنترل آن‌ها می‌شود.

تعداد اربابان دیو – مثل خود دیوها – زیادتر از آن است که بتوان به همه‌یشان پرداخت، ولی چند ارباب برجسته‌تر وجود دارند که در ادامه معرفی شده‌اند.

۱. بفومت (Baphomet)، پادشاه شاخ‌دار که شبیه به میناتوری بزرگ است، بر یک سری جانور وحشی مثل میناتورها، غول‌ها (Giant) و عفریت‌ها (Ogre) حکم‌فرمایی می‌کند. بفومت تجسم وحشی‌گری است و قصد دارد جهان مادی را به قلمرویی وحشیانه تبدیل کند که غریزه‌ی حیوانی در آن حرف اول و آخر را می‌زند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از بفومت

۲. دموگورگون (Demogorgon) یکی از قدرتمندترین اربابان دیو است و برای خود لقب «شاهزاده‌ی دیوها» (Prince of Demons) را انتخاب کرده است. دموگورگون شبیه به ترکیبی از مارمولک، مار و گوریلی بزرگ و دوسر به نظر می‌رسد. هرکدام از سرهایش شخصیتی متفاوت دارند. این تضاد شخصیتی عموماً باعث جنون دموگورگون می‌شود و او را به یکی از آشوب‌ناک‌ترین موجودات در دریای آشوب تبدیل می‌کند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از دموگورگون

۳. لولث (Lolth)، ملکه‌ی عنکبوت‌ها، دیوی مونث و عنکبوت‌مانند است که میزان آشوب‌ناک بودن او کمتر، ولی میزان بدطینت بودن او به‌مراتب بیشتر از همتایان خود است. او بیشتر زمان خود را صرف طرح‌ریزی توطئه‌ها و نقشه‌های شوم می‌کند و پیش الف‌های تاریک یا دروها (Drow) مقامی خداگونه دارد. بنابراین در مقاله‌ی مربوط به دروها بیشتر به او خواهیم پرداخت.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از لولث

۴. اورکِس (Orcus) نقش خدای جهان زیرین و نامیرایان را بین دیوها ایفا می‌کند. اورکِس سر و پاهایی شبیه به بز، بال‌هایی شبیه به خفاش و بدن انسانی بسیار تنومندی دارد. بسیاری از گونه‌های مختلف نامیران و همچنین موجودات زنده‌ای که می‌خواهند بر مرگ فایق بیایند (مثل جادوگرانی که می‌خواهند به لیچ (Lich) تبدیل شوند) اورکس را به‌عنوان خدا می‌پرستند. اورکس شیئی ارزشمند و قدرتمند به نام چوب‌دستی اورکس (Wand of Orcus) را در اختیار دارد که قادر است هر موجود زنده‌ای را صرفاً با لمس خود از بین ببرد. او هر از گاهی عمداً کاری می‌کند این شیء دست موجودات میرا بیفتد تا آشوب بیافریند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از اورکس

شیاطین

حال می‌رسیم به شیاطین. از بعضی لحاظ آن‌ها نیز به دیوها شباهت دارند. مثلاً آن‌ها نیز با هرآن‌چه «خوب» به شمار می‌آید سر ستیز دارند و گنجایش زیادی دارند تا از خود بی‌رحمی نشان دهند. ولی تفاوت‌های آن‌هاست که باعث ایجاد تمایزهای بنیادین می‌شود.

جهت‌گیری اخلاقی همه‌ی شیاطین، پلید قانون‌گرا (Lawful Evil) است. اگر با جهت‌گیری‌های اخلاقی دی‌انددی آشنایی ندارید، آشنایی با شیاطین به‌خوبی شما را شیرفهم می‌کند که چطور ممکن است موجودی در آن واحد هم پلید باشد، هم قانون‌گرا.

شیاطین بدون‌شک پلید هستند، ولی قوانین خاص خود را دارند و هرکدام از آن‌ها در سلسله‌مراتب قدرت جایگاهی دارد که در طول تاریخ تقریباً بدون تغییر باقی مانده است.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از تجمع شیاطین

همان‌طور که قدرت دیوها در آشوب‌گرایی دیوانه‌وار آن‌ها نهفته است، قدرت شیاطین در انضباط و حرف‌شنوی آن‌ها نهفته است.

شیاطین حقیر بدون چون‌وچرا به شیاطین بزرگ خدمت می‌کنند، چون همه‌یشان می‌دانند بابت وفاداری‌شان پاداش خواهند گرفت. تمایل به نظم و انضباط در شیاطین نهادینه شده است، همان‌طور که تمایل به آشوب در دیوها نهادینه شده است. بنابراین شاید بتوانید حدس بزنید که چرا وقوع درگیری بین این دو گونه اجتناب‌ناپذیر است.

شیاطین به‌جای این‌که بخواهند شاهد ویران شدن گیتی‌گان (Multiverse) باشند، ترجیح می‌دهند که آن را فتح کنند و تحت خدمت خود دربیاورند. عقل‌کل پشت نقشه‌ی شیاطین برای فتح دنیا آزمودیوس است که مقام او به‌عنوان رهبر شیاطین از سال ۱۹۷۷ تاکنون تغییر نکرده است.

آزمودیوس بر همه‌ی شیاطین حکم‌فرمایی می‌کند و می‌تواند بنا بر اختیار خود مقام هرکدام از آن‌ها را – حتی شیاطین اعظم دیگر – در سلسله‌مراتب قدرت پایین بیاورد.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از آزمودیوس

آزمودیوس فوق‌العاده زیرک، حیله‌گر و سنگدل است و هرگاه که فرد میرایی تصمیم بگیرد به‌اصطلاح با شیطان معامله کند، آزمودیوس شرایط معامله را با جدیت تمام اعمال خواهد کرد و اگر این شرایط زیر پا گذاشته شوند، روح آن فرد میرا مستقیماً به نه طبقه‌ی جهنم (Nine Hells) فرستاده خواهد شد.

حال که صحبت از نه طبقه‌ی جهنم شد، لازم است اشاره کنیم که بعد زمانی و مکانی‌ای که منزلگاه شیاطین است، به‌اندازه‌ی لایه‌های بی‌نهایت مغاک گسترده نیست، چون همان‌طور که از اسمش مشخص است، فقط نه طبقه دارد. هر طبقه از جهنم تحت کنترل یک دوک اعظم (Archduke) یا دوشس اعظم (Archduchess) قرار دارد و این طبقه‌ها به‌صورت لایه‌مانند روی هم قرار دارند و بین آن‌ها رودخانه‌ی استیکس (Styx) از لایه‌ی اول به نام آورنوس (Avernus) تا لایه‌ی نهم با نام نسوس (Nessus) ادامه دارد.

شیاطین به‌جای این‌که به‌صورت تصادفی از عناصر سازنده‌ی منزلگاه خود ساخته شوند، همه‌یشان از روح موجودات فانی به وجود می‌آیند. البته همه‌ی موجودات فانی پس از مرگ به نه طبقه‌ی جهنم فرستاده می‌شوند و هرکس که معامله با شیطان را زیرپا بگذارد نیز به آنجا فرستاده خواهد شد، ولی یکی از لذت‌های شیاطین این است که هرآن‌کس را که در توان‌شان است فاسد کنند تا ارتش نه طبقه‌ی جهنم را گسترش دهند.

پس از این‌که روح موجودی فانی وارد جهنم شود، به حقیرترین گونه‌ی شیاطین تبدیل می‌شود که نام آن لمور (Lemure) است. لمورها توده‌هایی بی‌شکل از جنس گوشت و دندان هستند و تقریباً هیچ کاربردی جز بردگی و توسری‌خوردن از شیاطین قدرتمندتر ندارند. اگر یک لمور خوش‌شانس،‌ وفادار و بااراده باشد، ممکن است بین شیاطین حقیر ترفیع درجه پیدا کند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک لمور

ایمپ‌ها (Imp)، موجودات کوچک و مجهز به قابلیت تغییرشکل هستند و یکی از موجوداتی هستند که لمورها می‌توانند به آن ترفیع درجه پیدا کنند. ایمپ‌ها اغلب به‌عنوان جاسوسانی نامرئی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک ایمپ

شیطان ریش‌دار (Bearded Devil)،‌که جثه‌ی درشت‌تری دارد، به‌عنوان نیروهای ضربتی در خط مقدم ارتش شیاطین به کار برده می‌شود.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک شیطان ریش‌دار

اِسپینِگون‌ها (Spinagon) اغلب به‌عنوان پیام‌رسان بین شیاطین اعظم مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک اسپینگون

هاماچولاها (Hamatula) معمولاً به‌عنوان نگهبان دوک‌ها و دوشس‌ها و خزانه‌هایشان مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک هاماچولا

اوسیلوث‌ها (Osyluth) کارفرمایان نه طبقه‌ی جهنم هستند و از فرمان دادن به شیاطین حقیر در کمال سنگدلی لذت زیادی می‌برند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک اوسیلوث

معمولاً لمورها بر حسب نیاز ارتقا درجه پیدا می‌کنند، نه برخورداری از ارزش و لیاقت بالا، چون لمورها به‌ندرت کار قابل‌توجهی انجام می‌دهند. بنابراین اگر یک شیطان اعظم به جاسوس‌ها، پیغام‌رسان‌ها یا سربازهای بیشتر نیاز داشته باشد، بر اساس این نیاز لمورها را ارتقا درجه خواهد داد.

با این حال، وقتی صحبت از ارتقای یک شیطان حقیر به یک شیطان بزرگ در میان باشد، ارزش و لیاقت نقش پررنگی دارد. همه‌ی شیاطین به‌جز آزمودیوس، رهبرشان، سعی می‌کنند از راه ترفیع درجه به قدرت و کنترل دست پیدا کنند، ولی همه‌یشان لایق ترفیع درجه نیستند یا حتی پتانسیل به دست آوردنش را ندارند.

شیاطین حقیری که موفق شوند سری از میان سرها دربیاورند، ممکن است به یک کورنیوگون (Cornugon) یا شیطان شاخ‌دار تبدیل شوند. کورنیوگون‌ها سربازانی پرنده هستند که می‌توانند هم با دم خود و هم با چنگالی که در دست دارند به دشمن ضربه بزنند یا شعله‌ای بزرگ را به سمت دشمن حواله کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک کورنیوگون

اِرینِیزها (Erinyes) نیز از قدرت پرواز برخوردارند، ولی از لحاظ ظاهری با بیشتر شیاطین فرق دارند. در افسانه‌ها گفته می‌شود که آن‌ها فرشته‌های سقوط‌کرده هستند. وظیفه‌ی آن‌ها این است که هر شیطانی را که بی‌نظمی کند مجازات کنند و بعضی‌هایشان هم ریسمان‌های گرفتارکننده (Ropes of Entanglement) با خود حمل می‌کنند تا با آن‌ها دشمنان را گرفتار کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک ارینیز

گلیوگون‌ها (Gelugon) یا شیاطین یخی، عمدتاً شیاطین حقیری هستند که به یکی از شیاطین اعظم لایه‌های یخ‌زده‌ی نه طبقه‌ی جهنم خدمت می‌کنند. گلیوگون‌ها فرماندهان جوخه‌هایی از ارتش جهنمی هستند و به‌خاطر حس حسادت عمیقی که نسبت به شیاطین گودال (Pit Thieves) – موجوداتی قدرتمندتر و محترم‌تر از خودشان –حس می‌کنند، مصرانه دنبال ترفیع درجه هستند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک گلیوگون

شیاطین گودال عالی‌رتبه‌ترین شیاطین – البته فارغ از دوک‌ها و دوشس‌ها – هستند و فقط به شیاطین اعظم جواب پس می‌دهند و فرمان‌های آن‌ها را می‌گیرند و به گوش شیاطین دیگر می‌رسانند.

در مبارزه، شیاطین گودال نقش ژنرال‌های ارتش شیاطین را ایفا می‌کنند و خودشان هم جنگجویان بسیار توانایی هستند و با کارهایی چون پرواز کردن، گاز گرفتن و ضربه زدن در ارتش دشمنان پیشروی می‌کنند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از یک شیطان گودال

همان‌طور که اشاره شد، همه‌ی لایه‌های مختلف جهنم تحت‌فرمان یکی از دوک‌ها یا دوشس‌ها قرار دارد و همه‌یشان دائماً در تقلا هستند تا کنترل مطلق را از آزمودیوس بگیرند. در کنارش، دوک‌ها، دوشس‌ها و شیاطین گودال در تقلا هستند تا کنترل لایه‌ّها را از یکدیگر غصب کنند، و این اتفاق هر از گاهی رخ می‌دهد.

زاریل (Zariel) برای مدت طولانی حاکم آورنوس، نخستین لایه‌ی جهنم بود، تا این‌که شیطان گودال ارشدش با نام بل (Bel) جایگاهش را غصب کرد. زاریل دوباره جایگاه خود را پس گرفت. پس از این‌که یک شیطان به مقام دوک ارشد برسد، در آن جایگاه باقی می‌ماند. دلیلش هم این نیست که بقیه‌ی شیاطین برای این جایگاه احترام خاصی قائلند و حاضر به تعرض به مالک آن نیستند؛‌ دلیلش این است که وقتی یک شیطان به جایگاه دوک ارشد می‌رسد، در افتادن با او بسیار سخت می‌شود و بین شیاطین نیز شورش‌های هماهنگ اتفاق نمی‌افتد تا جایگاه آن‌ها را متزلزل کند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از زاریل در حال مبارزه با بیلور یکی از اربابان دیو

بسیار خب، تا اینجا می‌دانیم که دیوها می‌خواهند جهان موجودات میرا را نابود کنند و شیاطین می‌خواهند آن را فتح و غصب کنند. بنابراین هدف آن‌ها به هم شباهت دارد، ولی با یکدیگر یکسان نیست. از دوران پیدایش هر دو گروه نیز دشمنی‌ای بینشان وجود داشته است و درگیری بین آن‌ها با نام جنگ خون (Blood War) شناخته می‌شود.

جنگ خون از بدو شروعش نه متوقف شده، نه به پایان رسیده است، ولی روند آن بالا و پایین‌های خاص خودش را دارد و میدان مبارزه، نقاط قوت و ضعف هردو جناح و شدت جنگ عواملی هستند که در طول زمان تغییر می‌کنند. با این‌که عمده‌ی این مبارزه یا در لایه‌ی اول نه طبقه‌ی جهنم یا بعضی از لایه‌های مغاک اتفاق می‌افتد، ولی هر از گاهی به بعدهای دیگر دنیا نیز کشیده می‌شود، من‌جمله بعد مادی.

خوشبختانه با توجه به این‌که این جنگ به میرایان ربطی ندارد و رود استیکس از مغاک به لایه‌ی اول جهنم ختم می‌شود،‌ عموماً بین شیاطین و دیوها باقی می‌ماند.

سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان (قسمت ششم): دیوها و شیاطین

تصویری از جنگ بین شیاطین و دیوها

دیوها عموماً از راه رودخانه‌ی استیکس حمله‌ای به آورنوس ترتیب می‌دهند. گاهی‌اوقات حمله‌ی آن‌ها به عقب رانده می‌شود و گاهی هم نه. اگر آن‌ها موفق شوند بیشتر در اعماق نه طبقه‌ی جهنم پیشروی کنند، برخی از شیاطین اعظم دیگر تعداد بیشتری ارتش می‌فرستند تا آن‌ها را عقب برانند. همچنین وقتی این حمله در جریان است، آن‌ها به‌دنبال نقطه‌ضعف‌هایی در ارتش مغاک می‌گردند و تعدادی نیرو به مغاک می‌فرستند تا آنجا نیز جنگ راه بیفتد. این چرخه تا ابد ادامه دارد و نمی‌توان هیچ پایانی برای آن متصور شد.

ارتش دیوها از شیاطین حدوداً ۲۰ برابر بزرگ‌تر است، چون مغاک دائماً در حال تولید دیوهای جدید است. ولی برگ برنده‌ی شیاطین این است که سازمان‌یافته‌اند و تاکتیک‌های نظامی بلدند و برای همین جنگ بین این دو جناح نسبتاً برابر است.

جنگ خون یکی از خوشایندترین اتفاقات برای موجودات میرا است، چون اگر دیوها و شیاطین دائماً با یکدیگر در حال جنگ نبودند، احتمالش وجود داشت که در نهایت یکی از آن‌ها در رسیدن به هدفش موفق شود و  جهان مادی را تحت اختیار خود دربیاورد.

اگر دامنه‌ی این جنگ به دنیای مادی کشیده شود، هیچ‌کدام از این دو جناح به آسیب واردشده به جهان مادی اهمیت نخواهد داد و حاضر است برای رسیدن به پیروزی‌ای کوچک، یک شهر کوچک را نیست و نابود کند. با این حال، از قرار معلوم دیوها و شیاطین هردو دامنه‌ی قدرت محدودی در جهان مادی دارند و به جز فرقه‌هایی که هر از گاهی برای پرستش آن‌ها به‌پا می‌شود، نمی‌توانند تاثیر عمیقی روی آن بگذارند.

اگر دیو یا شیطانی خارج از منزلگاهش کشته شود، کشته شدن او صرفاً ناخوشی لحظه‌ای است، چون عصاره‌ی وجود او دوباره به منزلگاهش فرستاده می‌شود تا از نو شکل بگیرد. برای این‌که دیوها و شیاطین واقعاً کشته شوند، باید در منزلگاه خود کشته شوند و جنگ خون نیز به این امر کمک می‌کند.

یکی از اصطلاحات رایج این است که «دشمن دشمن من دوست من است». ولی این اصطلاح به دیوها و وشیاطین قابل‌تعمیم نیست. در این رابطه اصطلاح صحیح این است: «دشمنِ دشمن من نیز دشمن من است».

دیوها و شیاطین در کنار هم تمام عناصر ناخوشایند برای موجودات میرا را پوشش می‌دهند: آشوب، نابودی، دیوانگی، استبداد، سنگدلی و پلیدی. هردویشان نیز دشمنان جالب‌توجه و قدرتمندی برای نیروهای خوبی به حساب می‌آیند.

منبع: Exploring Series

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما