سیاهچالهها و اژدهایان (قسمت دوم): آبولثها
بازیهای نقشآفرینی رومیزی موفق نشدند بهطور گسترده در فرهنگ ایران جا بیفتند، ولی میراث آنها، یعنی بازیهای ویدئویی نقشآفرینی این عدم محبوبیت را جبران کردند و امروزه بازیهای نقشآفرینی، چه غربی و چه ژاپنی، طرفداران بسیار زیادی در کشورمان دارند. شاید باورش سخت شود، ولی همهی این بازیها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم یک ریشهی یکسان دارند و آن ریشه بازی نقشآفرینی رومیزی سیاهچالهها و اژدهایان (Dungeons & Dragons) است که در سال ۱۹۷۴ به بازار عرضه شد و از آن موقع تاکنون چهرهی صنعت بازی را برای همیشه تغییر داد. بازیهایی مثل دروازهی بالدور (Baldur’s Gate)، پلیناسکیپ تورمنت (Planescape Torment)، شبهای نوروینتر (Neverwinter Nights) اقتباسی مستقیم از دیانددی هستند و عناوین بسیار زیاد دیگر مثل ویچر (The Witcher) و عصر اژدها (Dragon Age) بهطور مستقیم و غیرمستقیم از بازیهای دیانددی الهام گرفتند تا مسیری متفاوت را طی کنند. در این سری مقالات قصدمان بر این است که با دنیای دیانددی بیشتر آشنا شویم، چون آشنایی با دیانددی به معنای آشنایی با بخشی بزرگ از دنیای گیم است. با ما همراه باشید.
«پیشرفت و افول این نژاد [آبولثها] در چنان دورههای زمانی بلندی اتفاق افتاده که برای صحبت دربارهیشان باید از معیاری معادل دورههای زمانی زمینشناسی استفاده کرد. افراد بدبین بر این باورند که آبولثها همچنان در حال ساختن ارتش و برنامهریزی برای حمله به دنیا هستند، ولی خوشبینان بر این باورند که آنها در حال سپری کردن دورهی افول خود هستند. حقیقت هرچه که باشد، بعید است که طی چند هزار سال آینده در فعالیت آبولثها تغییری ایجاد شود. با این حال، همیشه احتمال وقوع حوادث پیشبینیناپذیر وجود دارد. همانگونه که آتشفشانی بزرگ میتواند چهرهی دنیا را در عرض یک شب دگرگون کند، یک حادثهی بزرگ نیز میتواند بهطور ناگهانی آبولثها را قدرتمندتر یا ضعیفتر کند.»
کتاب اربابان دیوانگی، یکی از مکملهای ویرایش ۳.۵ سیاهچالهها و اژدهایان
اعماق تاریک آبها، از اقیانوسها گرفته تا غارهای زیرزمینی، میزبان عناصر وحشتناک بسیاری است. این بیانیه هم دربارهی دنیای واقعی صادق است و هم دنیاهای خیالی.
معمولاً موجودات ساکن زیرآب خودخواه هستند و زندگی زیرآب از پایهواساس بر پایهی بقا تنظیم شده است و بقا برای بزرگترین و ترسناکترین موجودات هم راحتتر از بقیه است. در بعضی از نقاط عمیق زیرآب شاید ترسناکترین موجود آبولث (Aboleth) باشد.
آبولثها بزرگتر، کهنتر و باهوشتر از تقریباً هر موجود دیگری در اطراف خود هستند. آنها در نقاط تاریک زمین زندگی میکنند و از ذهن و بدن هرکسی که در حدی احمق باشد که بخواهد به آنها نزدیک شود تغذیه میکنند. آبولثها تهدیدی جدیدی هستند، ولی گاهی ممکن است لازم شود که قهرمانان به پا خیزند و با آنها دستوپنجه نرم کنند.
در ادامه به تاریخچهی انتشار آبولثها میپردازم و ویژگیهای آنها را توضیح میدهم.
تاریخچهی انتشار آبولثها
آبولثها جزو قدیمیترین و محبوبترین جانورانی هستند که در تاریخ سیاهچالهها و اژدهایان معرفی شدند و ریشهی آنها به سال ۱۹۸۱ برمیگردد. آنها برای اولین بار در ماژول یا ماجراجوییای برای ویرایش اول دیانددی به نام ساکنین شهر ممنوعه (Dwellers of the Forbidden City) ظهور پیدا کردند. در این ماژول گروهی از انسانهای چندرگه (Mongrelfolk) یک آبولث را بهعنوان خدا پرستش میکنند و مرتب برای آن قربانی میآورند.
در سال ۱۹۸۳ آبولث در فرهنگ هیولاشناسی ۲ (Monster Manual 2) بهطور رسمی معرفی شد و از آن پس در همهی فرهنگهای هیولاشناسی در همهی ویرایشهای دیانددی حضور به عمل رساند. این افتخاری بس بزرگ است.
در گذر سالّها گونههای دیگری از آبولثها معرفی شدند. یکی از این معرفینامهّها در شمارهی ۱۳۱ مجلهی اژدها (Dragon) در سال ۱۹۸۸ درج شده بود. عنوان این معرفینامه «اکولوژی آبولث» (The Ecology of the Aboleth) بود.
البته بزرگترین منبع اطلاعات دربارهی آبولثها کتابی به نام اربابان دیوانگی (Lords of Madness) است که در سال ۲۰۰۵ برای ویرایش ۳.۵ دیانددی نوشته شد. در این کتاب یک فصل کامل به موجودات دوزیست اختصاص داده شده است. منبع اصلی من برای معرفی آبولثها این کتاب است.
ویژگیهای اصلی آبولثها
یک آبولث استاندارد از لحاظ ظاهری ترکیبی از ماهی معمولی و ماهی مرکب (Squid) است، منتها ترکیبی که فقط میتوان در نقاط زیرین دریاهای پرعمق پیدا کرد. آنها نزدیک به ۶ متر طول و سههزار کیلو وزن دارند، ولی هرچه سنشان بالاتر رود، جثهیشان نیز بزرگتر میشود. عمر آبولثها هم بسیار طولانی است.
هر آبولث چهار بازوچهی (Tentacle) دراز دارد که از آن برای گرفتن طعمه و همچنین تکان دادن بدنش خارج از آب از طریق کشیدن بازوچهها به سطوح نزدیک به خود استفاده میکند. داخل آب، آبولثها از دم قدرتمند خود برای پیشروی استفاده میکنند و به هنگام حرکت بیشتر شبیه به مارها به نظر میرسند تا ماهیها.
دهان یک آبولث، وقتی بهطور کامل باز شود، شبیه به یک مثلث به نظر میرسد و از هر سو ۶۰ سانتیمتر درازا دارد. به بدن او سه شاخک دراز و باریک وصل است که روی نوکشان خارهای استخوانی قرار دارد، خارهایی که کاربردشان هل دادن غذا به داخل دهان است.
بدن آبولث از تعدادی سوراخ بزرگ پر شده. هرکدام از این سوراخها برای نفس کشیدن، بو کشیدن، حرف زدن و ترشح مخاط مورد استفاده قرار میگیرد. این مخاط لزج که آبولث از بدنش خارج میکند، راه نفس کشیدن این موجود است و اگر قابلیت تولید آن را از دست بدهد، در مدتی کوتاه خفه میشود.
در واقع پوست آبولث لایهی ضخیمی از غشای مخاطی است که میتواند تا حد زیادی انبساط پیدا کند و برای همین بریدن یا سوراخ کردن آن کار دشواری است. وقتی آبولث خارج از آب باشد، این غشا بهسرعت خشک میشود و بدین ترتیب باعث میشود رطوبت (که برای حیات ضروری است) داخل بدن آبولث باقی بماند، ولی بهشدت برای این موجود دردناک و فلجکننده است. اگر آبولث برای مدت طولانی بیرون از آب بماند، وارد حالت زیست تعویقی (Suspended Animation) میشود، یعنی نسبت به محیط اطرافش آگاهی دارد، ولی قادر به حرکت نیست.
اگر آبولث در این حالت زخمی شود، بهسرعت خونریزی میکند و میمیرد، ولی اگر کسی کاری به کارش نداشته باشد میتواند تا ابد دوام بیاورد. آبولثها اسم این حالت را رویای طولانی (The Long Dreaming) گذاشتهاند و در نظرشان سرنوشتی بهمراتب بدتر از مرگ است.
قسمت داخلی بدن یک آبولث شبیه به یک ماهی معمولی است، ولی مشخصاً تفاوتهای اساسیای وجود دارند. داخل بدن آبولث اندام بزرگی شبیه به شش/آبشش وجود دارد که از طریق آن، آبولث بخشی از غذایی را که میخورد، به مخاطی تبدیل میکند که به بیرون پرتاب میکند. این مخاطب با آب دور بدنش ترکیب میشود و محیطی قابلتنفس به وجود میآورد، چون برخلاف ماهیهای معمولی، آبولث خود آب را وارد ششهایش نمیکند.
آبولث دو قلب دارد. کاربرد یکی از این قلبها پمپاژ کردن خون در بدن است و کاربرد قلب دیگر این است که خون را بهطور انحصاری به مغز بزرگ آبولث برساند.
شیوهی تولید مثل آبولثها غیرجنسی و غیرآمیزشی است. آنها هر پنج سال یک بار چند عدد تخم میگذارند. این تخمها در ناحیهای خلوت گذاشته میشوند و با لایهای از مخاط پوشانده میشوند.
قابلیتهای سایونیک آبولثها و قابلیت کنترل ذهنی دیگران
با این حال، مهمترین اندام آبولث مغزش است. تقریباً یک پنجم جرم آبولت به مغز بزرگش اختصاص دارد. قابلیت اصلی آبولثها، یعنی قابلیتهای سایونیک (Psionic) از طریق مغزشان انجام میشود. از قابلیتهای سایونیک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ارتباط ذهنی با موجودی دیگر
- القای اوهام در ذهن دیگران
- به بردگی گرفتن ذهن یک نفر (که ترسناکترین قابلیتشان است)
آبولث میتواند هر تعداد از افرادی را که ارادهی ضعیف داشته باشند به بردگی ذهنی بگیرد. آنها برای این کار دلایل مختلفی دارند: از محافظت و سرگرمی گرفته تا تهیهی غذا. اگر آبولث با استفاده از این روش تعدادی نوچه برای خودش جور کند، میتواند حوزهی نفوذ خود را در دنیا گسترش دهد و بدین ترتیب به موجودی بسیار خطرناک تبدیل شود.
در واقع مادهی لجنمانندی که آبولثها از خود ترشح میکنند باعث میشود که نوچههایشان پس از مدتی تغییر شکل دهند و اگر موجوداتی خشکینشین باشند، بهلطف این تغییر میتوانند زیر آب زندگی کنند.
هویت نوچههای آبولثها معمولاً ریشه در محیط و جوامع اطرافشان دارد. بهعنوان مثال، نوچههای آبولثی که در یک دریاچه نزدیک به تمدن انسانها زندگی کند، متشکل از نژادهای متمدن خواهد بود، اما نوچههای آبولثی که در ناحیهی آندردارک (Underdark) سکنی گزیده باشد، به احتمال زیاد درو (Drow) یا الفهای تاریک خواهند بود.
البته همهی نوچههای آبولثها از لحاظ ذهنی به بردگی گرفته نشدهاند، چون ممکن است برخی افراد بهخاطر معاملهای که با آبولثها انجام دادهاند، حاضر شوند بنا بر اختیار خود به آنها خدمت کنند. غیر از این، یک آبولت موفق یک سری انسان را تحت کنترل خود خواهد داشت که صرفاً به هدف خدمترسانی به او به دنیا آمدهاند. این انسانها تفاله (Scum) نام دارند.
حافظهی بینقص آبولثها و تمدن کهن آنها
آبولثها، علاوه بر قابلیتهای سایونیکی که مغزشان بهشان اعطا میکند، دارای حافظهای بینقص نیز هستند. یک آبولث نهتنها تمام چیزهایی را که تجربه کرده (و این چیزها بسیار زیاد هستند) به یاد دارد، بلکه خاطرات ثبتشده در حافظهی آبولثهای نسلهای قبل و همچنین بخشی از خاطرات هر موجودی را که ببلعد نیز در حافظهی خود ذخیره دارد.
این قابلیت باعث شده که آبولثها دانشی بسیار گسترده نسبت به دنیا داشته باشند و ذهنشان منبع بیحدوحصری از اطلاعات دربارهی کائتات و موجودات آن باشد. نکتهی دلهرهآور این است که آبولثها خاطراتی در ذهن دارند که سابقهیشان به پیش از آفرینش کائنات و حتی خدایان برمیگردد. اینکه این خاطرات حقیقت داشته باشند یا نه بحثش جداست، ولی یک حقیقت روشن است: آبولثها جزو کهنترین موجودات دنیا هستند.
کهن بودن آبولثها تا حدی دلیل کارهایی را که آبولثها انجام میدهند به ما توضیح میدهد. آنها شاهد ظهور و سقوط تعدادی بیشماری از ملیتها، تمدنها، مذهبها، قارهها و… بودهاند و در آخر فقط خودشان باقی ماندند.
گفته میشود که میلیونها سال قبل، آبولثها به دنیای نخستین (The Primal World) حکمفرمایی میکردند. آنها در دوران حکمفرمایی خود هر موجودی را که آفریده شد به بردگی گرفتند و امپراتوری جهانی تاریکی به وجود آوردند.
در نهایت بنا بر دلایلی که در دالان زمان گم شده، این امپراتوری سقوط کرد. برخی میگویند بردهها موفق شدند انقلاب کنند؛ برخی میگویند فاجعهی طبیعی بزرگی اتفاق افتاد و آنها را نابود کرد؛ برخی هم میگویند آبولثها به جان هم افتادند. اما پرطرفدارترین دلیل این است که بردهها به درگاه قدرتی بزرگتر دعا کردند. دعای آنها باعث شد خدایانی پدید آیند و این خدایان آبولثها را نابود کردند.
دلیل این اتفاق هرچه که باشد، به نظر میرسد که آبولثها واقعاً از خدایان بیزارند. آنها به خدایان به چشم موجوداتی قدرتمند نگاه میکنند، نه خدایان واقعی. با این حال گفته میشود که بسیاری از آبولثها خواستار این هستند که قلمروی باستانی خود را احیا کنند و دوباره اختیار دنیا را به دست بگیرند.
به همین خاطر بسیاری از آبولثهایی که در دنیا دیده میشوند، در اصل اعضای مهاجر و کوچکنندهی نژاد آبولث هستند که بنا بر انتخاب خودشان یا بهخاطر تبعید شدن از شهرهای آبولثها جدا شدهاند. در عمیقترین نقاط دریاها شهرهای بزرگ و ترسناک آبولثها وجود دارند که از جنس سنگ و کابوس هستند. اگر با لاوکرفت آشنایی دارید، میتوانید این شهرها را تصور کنید.
آبولثها گاهی به سطح خشکی نزدیک می شوند تا چند برده برای خود بقاپند و به شهرشان ببرند. این سرنوشتی بدتر از مرگ است. تعداد بسیاری کمی از ماجراجویان موفق شدهاند از نزدیک شهر آبولثها را ببینند، ولی آبولثها امیدوارند از راه همین شهرها قلمروی پادشاهی خود را بازسازی کنند.
از دگرگونیهای دیگر آبولثها میتوان به انواعی اشاره کرد که در مردابها و بودهزارها زندگی میکنند و قادرند هم هوا و هم آب را تنفس کنند. همچنین تعدادی آبولث هوازی وجود دارند که همیشه بالای ابرها زندگی میکنند.
همانطورکه بالاتر اشاره شد، اچ.پی. لاوکرفت و اساطیر کطولحو (Cthulhu Mythos) منبع الهامی بزرگ برای خلق آبولثها هستند و این الهامپذیری صرفاً به «هیولاهای زیرآب» و «شهرهای بیگانه» محدود نمیشود و ایدهی کلی «وحشت کیهانی» و «جانورانی آنچنان قدیمی که قدمتشان خارج از تصور است و هیچ اهمیتی به زندگی انسان نمیدهند» را نیز دربرمیگیرد.
البته آبولث دشمنی شکستناپذیر نیست و قهرمان باهوش و با ارادهی قوی میتوانند وارد مخفیگاه آبولث شوند و آن را بکشند. ولی دانش و حوزهی نفوذ آنها بسیار گسترده است و حضور یک آبولث نزدیک یک جامعهی متمدن شاید همیشه بهطور مستقیم واضح نباشد.
آبولث چه در دریاچه باشد چه در اعماق اقیانوس، چه تنها باشد و چه در احاطهی نوچههایش، دانش زیادی در اختیار دارد و به قول معروف دانش قدرت است.
منبع: Exploring Series