تلماسه ۲؛ اتفاقات بعدی در رمان فرانک هربرت چیست؟
تلماسه دنیس ویلنوو فقط نیمی از داستان رمان اصلی فرانک هربرت را بیان میکند و بیشتر داستان را برای دنباله بالقوه خود باقی میگذارد. چه اتفاقی در بقیه رمان و احتمالا طرح داستان فیلم تلماسه ۲ رخ میدهد؟
هشدار: در این متن داستان فیلم تلماسه لو میرود
این رمان، داستان پل آتریدس (با بازی تیموتی شالامی در فیلم)، پسر دوک لتو (اسکار آیزاک) و لیدی جسیکا (ربکا فرگوسن) را روایت میکند. وضعیت خاندان آتریدیس بهعنوان یک خاندان نجیب در امپراتوری کهکشانی فئودالی، مورد تهدید قرار میگیرد و آنها تصمیم میگیرند به سیاره آراکیس بروند و خانه خود، کالادان را رها کنند تا به تنها مکان و منبع پرمحتواترین ماده جهان، اسپایس، دست پیدا کنند.
- راهنمای ادیان عجیب و غریب فیلم تلماسه
- درخشش تلماسه در حضور ونوم و جیمز باند (باکس آفیس هفته)
- اگر تلماسه را دوست داشتید این ۱۳ فیلم را هم تماشا کنید
دوک لتو و خانوادهاش با وجود اینکه میدانند این یک تله است، به آراکیس سفر میکنند و بلافاصله درگیر ژئوپلیتیک پیچیده این سیارهی جدید میشوند. خاندان هارکنن، دشمنان فانی خاندان آتریدس و ناظران سابق آراکیس، پس از به هم خوردن رابطهاشان با فرمنها، مردم بومی آراکیس، این سیاره را در آشفتگی رها کردند. با این حال، چیزی که آتریدیس از آن خبر ندارد این است که امپراتور، شادام چهارم، با هارکننها ارتباطی نزدیک دارد تا آنچه را بهعنوان بزرگترین چالش خود در برابر سلطنتش میداند، نابود کند.
در نهایت، هارکننها، با کمک ارتش زبده امپراطور، ملقب به سارداوکار، به آتریدیس حمله میکنند و اکثر اعضای این خاندان، از جمله کل ارتش و بسیاری از افراد کلیدی آنها را به قتل میرسانند. دوک لتو زنده نمیماند اما پل و لیدی جسیکا هر دو به صحرای نامساعد فرار میکنند، جایی که با گروهی از فرمنها به رهبری استیلگار با بازی خاویر باردم و چانی با بازی زندایا برخورد میکنند. فیلم با دوئل پل با فرمن دیگری به نام جیمیس که قبلا در رویاهای روشنگرانه خود، او را دیده بود به پایان میرسد. اما در ادامه چه میشود؟
پل تبدیل به معادیب میشود – تشریح قدرتها و آگاهی او
در این رمان، دوئل پل با جیمیس در قلعه فرمن سیچ تبر، جایی که استیلگار و چانی در انتهای فیلم تلماسه، پل و جسیکا را هدایت میکنند، اتفاق میافتد. ویلنوو به طرزی هوشمندانه کار را به اوج میرساند و تلماسه را با این مبارزه خاتمه میدهد. بخش اعظم تعامل اولیه پل و جسیکا با استیلگار و چانی در فیلم، درست مانند خود کتابها است و البته تغییراتی جزئی دارد.
با این حال، در سیچ تبر است که پل واقعا خودش را نشان میدهد. مبارزه او با جیمیس باعث میشود که استیلگار او را اصول (به معنای پایه و ستون) بنامد و همچنین نام معادیب را به او نسبت دهد. پل، نقش خود را در سیچ پررنگ میکند و تواناییهای خاصی در خود ایجاد مینماید. صحرای آراکیس و خود فرمنها، بیشتر اسپایس را به طور مستقیم مصرف میکنند و این مسأله به افزایش قدرت آگاهی پل آتریدس کمک میکند. این آتریدیسی جوان میتواند گذشته و آینده را ببیند و همچنین از هر چیزی که در هر زمان در جهان میگذرد آگاه باشد.
با این حال، او به طور کامل از تواناییهای خود راضی نیست. پل در نهایت متقاعد میشود که آب زندگی را بنوشد که سمی از بدن کرم شنی است و فقط زنان قادر به مقاومت در برابر آن بودهاند. پل به هر حال، آب زندگی را مینوشد و قدرتهایش به طور کامل شکل میگیرند و او را در مسیر تحقق سرنوشتش قرار میدهند.
جسیکا تبدیل به مادر بزرگوار میگردد و آلیا متولد میشود
لیدی جسیکا هم با رسیدن به سیچ در موقعیت جالبی قرار میگیرد. او بهعنوان یک عضو از بن جزیرت که یکی از فرقههای متعدد در فیلم تلماسه است، مهارتهای خود را در قالب سبک مبارزهای عجیب و غریب، به فرمنها آموزش میدهد. با وجود این، استیلگار همچنان نگران موقعیت او در سیچ است و وی را متقاعد میکند که نقش مادر بزرگوار را ایفا کند. او برای انجام این کار، باید آب زندگی را بنوشد.
با این حال، جسیکا خبر ندارد که فرزند دختری را از دوک لتو باردار است. نوشیدن آب زندگی، به جسیکا تمام خرد یک مادر بزرگوار را میدهد و با دخترش هم همین کار را میکند و هنگامی که آلیا سرانجام متولد میشود، درک و عقلی فراتر از سن و سالش دارد. موقعیت جسیکا بهعنوان یک مادر بزرگوار همچنین موقعیت پل را بهعنوان مسیح فرمنها تثبیت میکند و رویدادهای آینده بر اساس این شرایط اتفاق میافتند.
پل و چانی بچهدار میشوند
رابطهی آنها نسبتا سرد شروع میشود اما پل و چانی در نهایت به هم نزدیک میشوند که این موضوع باعث ناراحتی جسیکا میشود. رابطه آنها در رمان و در طی دو سالی که پل و جسیکا در سیچ تبر زندگی میکنند شکوفا میشود و آنها صاحب فرزند پسری میشوند که تصمیم میگیرند نام پدر پل را بر روی او بگذارند و وی را لتو دوم بنامند.
متأسفانه عمر لتو دوم در این دنیا کوتاه است. سربازان سارداوکار امپراتور در نتیجه تشدید تنشها بین پل، فرمنها، هارکننها و خود امپراتور، به سیچ حمله میکنند. امپراطور میداند که پل همان معادیب است و امید دارد که قدرت رو به رشد فرمنها را سرکوب کند. امپراتور دستش به پل نمیرسد اما لتو دوم در این روند، کشته و آلیا هم توسط نیروهای سارداوکار، دستگیر میشود.
گورنی هالک زنده است
در نهایت در فیلم مشخص شد که گورنی هالک با بازی جاش برولین، از حمله هارکنن به آتریدیس جان سالم به در برد و به یک پناهجو تبدیل شد و خود را در بین بومیان آراکیس جا داد. پل و جسیکا در جریان یورش فرمنها به یک گروه برداشتکننده اسپایس، متوجه میشوند که گورنی زنده است اما این دیدار مجدد، شیرین نیست. گورنی معتقد است که جسیکا به آتریدیس خیانت کرده است و سعی میکند او را بکشد. پل در نهایت او را متوقف میکند اما این همان اتفاقی است که خودش را به نوشیدن آب زندگی سوق میدهد، چرا که متوجه میشود ظهور دوباره گورنی در پیشگویی و چشمانداز او، جایی نداشته است.
پل، فرمنها را علیه هارکننها با خود همراه میکند
پل در تلاش برای انتقام گرفتن از کسانی که خانوادهاش را نابود کردند، به فرمنها کمک میکند تا استخراج اسپایس در آراکیس را متوقف کنند. هدف از این کار دو چیز است؛ این امر نه تنها زیرساخت هارکننها و ارزندهترین صادرات آنها را فلج میکند، بلکه فرمنها را وادار میکند تا پل را بهعنوان یک رهبر بپذیرند. این رهبری دقیقا همان چیزی است که آنها را به این باور میرساند که پل، مسیح آنهاست و موجب بروز یک جنگ صلیبی غیرقابل توقف در سراسر کهکشان میشود که منجر به خونریزی بسیاری میگردد.
پل از هارکننها و امپراتور انتقام میگیرد
خود امپراتور پس از حمله به برداشتکنندگان هارکننی اسپایس و زمزمههایی درباره یک شخصیت مسیحایی معروف به معادیب، به آراکیس سفر میکند. در نتیجه، پل حمله نهایی خود را آغاز میکند. او با استفاده از سلاحهای هستهای، دیوار و سپر محافظ پایتخت آراکیس، آراکین را تخریب میکند و همراه با تعداد زیادی از فرمنها، سوار بر کرمهای شنی بومی تلماسه به داخل شهر میرود. آنها بر امپراتور و نیروهای هارکنن غلبه میکنند و سیاره را پس میگیرند. در همین حین، آلیا از اسارت فرار میکند و بارون ولادیمیر هارکنن را میکشد. با این حال، آلیا متوجه میشود که بارون، پدربزرگ او و پل و پدر واقعی لیدی جسیکا است.
پل، امپراتور جهان میشود
پل پس از شکست دادن نیروهای هارکنن و مرگ بارون، همچنان باید با برادرزاده بارون، فید راوتا و خود امپراتور مقابله کند. فید، پل را به یک دوئل تا سرحد مرگ دعوت میکند و پل با اینکه نمیتواند در چشمانداز خود ببیند که موفق خواهد شد یا نه، با این دوئل موافقت میکند. پل با وجود حیلههای فید و استفاده او از چاقوی مسموم، پیروز میشود و حریف خود را میکشد.
پل با پراکنده شدن هارکننها و نشستن بر مسند فرمانروایی آراکیس، کنترل پرمحتواترین منبع جهان، یعنی اسپایس را در دست میگیرد. در نتیجه این اتفاق، امپراطور مجبور میشود تمام نیروهای خود را به خانه بفرستد تا مبادا پل، اسپایسها را از بین ببرد. سپس امپراتور از تاج و تخت کناره گیری میکند و پل را بهعنوان فرمانروای جهان میپذیرد. پل برای اطمینان از امنیت خود، با دختر بزرگ امپراتور، پرنسس ایرولان ازدواج میکند و چانی هم همچنان معشوقه، همراه و مادر وارثان او باقی میماند. تلماسه ۲ احتمالا با حاکمیت پل بر جهان و ادامه جنگ صلیبی آینده به دست حامیانش پایان مییابد. او خودش در رمان و فیلم تلماسه، این جنگ را به راه انداخت و حالا قادر به توقف آن نیست.
منبع: Screenrant