سیر تکامل دستهی پلیاستیشن؛ از اجداد دوالشاک تا دوالسنس
معرفی دستهی کنسول پلیاستیشن ۵ نهتنها اتفاقی مهم در نسل نهم کنسولها، بلکه قدمی بزرگ در کل تاریخ پلیاستیشن به حساب میآید. در حدود دو و نیم دههای که شرکت سونی در عرصهی ساخت کنسول فعالیت دارد، دستههای پلیاستیشن یکی از مهمترین ویژگیهای برجستهی این کنسولها به حساب آمدهاند. شرکت سونی سالهاست که تلاش کرده تا طراحی دستههای کنسول خود را به کمال برساند و چهرهی دستههای پلیاستیشن را به نمادی معروف میان گیمرهای سرتاسر دنیا تبدیل کند. طراحی این دستهها بهقدری شاخص هستند که تنها با دیدن سایهی آنها میتوانیم تشخیص دهیم با کدامیک طرف هستیم.
با تمام این اوصاف دربارهی معروف بودن دستههای پلیاستیشن که بر هیچکس پوشیده نیست، هنوز هم امکان دارد یکی دو نکته از این دستهها را ندانید. مهمتر از آنها، داستانهایی دربارهی نحوهی و روند ساخته شدن این دستهها وجود دارند که احتمالا از آنها بیخبر هستید.
دستهی بازی دوالسنس جدیدترین دستهی پلیاستیشن است و چند ماه پیش وارد بازار شد. تصمیم گرفتیم به بهانهی آمدن این دستهی زیبا نگاهی به تاریخچهی پرافتخار، شگفتانگیز و گاهی اوقات عجیب دستههای کنسول پلیاستیشن داشته باشیم. دستههایی که هر کدام از آنها یکی از قدمهای محکم و باثبات شرکت سونی در دنیای سختافزار بازیهای ویدیویی بودهاند و همواره تأثیر عظیمی روی طراحی دستههای بازی داشتهاند.
Nintendo PlayStation
کنسول نینتندو پلیاستیشن یکی از معروفترین کنسولهای تاریخ است که هیچگاه به تولید انبوه نرسید. این کنسول قرار بود نسخهی ارتقایافتهی کنسول SNES از شرکت نینتندو با توانایی خواندن دیسکهای نوری باشد. کنسول نینتندو پلیاستیشن میتوانست همکاری شرکتهای سونی و نینتندو در اوایل دههی ۹۰ میلادی را آغاز کند. البته که این همکاری به ثمر نرسید و شرکت نینتندو برای ساخت کنسول خود سراغ شرکت فیلیپس رفت. در نهایت سونی ماند و ۲۰۰ نمونهی اولیهی نینتندو پلیاستیشن و حوضش! البته این ماجرا جرقهای بر آتش سونی برای ساخت کنسولهای بازی شد. آتشی که بعد از چند دهه، هنوز هم با قدرت شعلهور است.
از آنجا که دستهی کنسولی نینتندو پلیاستیشن رسما همان دستهی SNES است، شاید افزودن دستهی این کنسول به لیست دستههای پلیاستیشن چندان صحیح نباشد اما فراموش نکنیم که آغاز کار پلیاستیشن از همانجا بود و باید از اولین قدم شرکت سونی هم یاد کنیم. در ادامه هم میبینیم که طراحی اصلی دستهی کنسول SNES نقش مهمی را در دستههای بعدی پلیاستیشن ایفا کرد.
کنسول نینتندو پلیاستیشن یکی از کمیابترین کنسولهای تاریخ است. چند وقت پیش یکی از نسخههای اولیهی این کنسول در حراجی آنلاین، به قیمت ۳۰۰ هزار دلار (۴۰۰ هزار دلار با احتساب مالیات و هزینههای جانبی) به فروش رفت. جالب است بدانید که اگر این یک کنسول را در نظر نگیریم، ۱۹۹ کنسول نینتندو پلیاستیشن در دنیا وجود دارند که هیچ احدالناسی از آنها خبر ندارد.
نمونههای اولیهی دستهی پلیاستیشن
بهتر است قبل از این که سراغ دستههای رسمی کنسول پلیاستیشن برویم نگاهی به نمونههای اولیهای که توسط شرکت سونی طراحی شدند داشته باشیم. اینها دستههایی بودند که در نهایت منجر شدند تا به طراحی اصلی سونی که همهی ما آن را دوست داریم برسیم.
تکامل دستههای کنسول پلیاستیشن داستان تقابل نوآوری و سنتگرایی را روایت میکنند. نسخههای اولیهی این دستهها شباهت زیادی به دستهی کنسول SNES دارند؛ انگار که شرکت سونی طراحی آن دسته را مبنای کار خود قرار داده. حتی بین جدیدترین دستهی کنسول پلیاستیشن یا همان دوالسنس و دستهی SNES شباهتهای زیادی وجود دارد. هر چقدر جلوتر میرویم ایدههای جدیدتری در این طرحها میبینیم. حتی در یکی از این طرحهای اولیه چیزی شبیه به جویاستیک آنالوگ امروزی حاضر است و در دو تا از این طراحیها، دو دکمهی جلویی اضافه وجود دارد که شبیه به دکمههای اضافهی دستهی کنسول نینتندو ۶۴ هستند.
اگر به تصویر دوم طراحیهای اولیهی دستهی پلیاستیشن نگاه کنیم میتوانیم تمایل سونی به دستههای نسبتا بزرگی که دو دستگیره دارند را مشاهده کنیم. این دستگیرهها کمک میکنند تا دستهی بازی راحتتر در دست بنشیند و دستها خسته نشوند. این نحوهی طراحی جدید امروزه استاندارد شده و طراحی تقریبا تمام دستههای بازی مدرن از آن پیروی میکند.
PlayStation Controller
«کن کوتاراگی» (Ken Kutaragi)، مدیرعامل سابق شرکت سونی در یکی از مصاحبههای خود بیان کرد که شاید شرکت سونی همان مقدار زمانی را که خرج طراحی کنسول خود کرده، صرف طراحی دستهی آن کنسول کرده باشد. اهداف اصلی این شرکت برای طراحی کلی دستهی بازی، ایجاد حس خوب از نگه داشتن آن و سبک بودن است.
نوآوریهای شرکت سونی در افزودن ویژگیهای جدید به طراحی سنتی دستههای بازی منجر شد تا نحوهی تجربهی بازیهای ویدیویی تا ابد تغییر کند. اولین ویژگی مهمی که در دستهی اصلی کنسول پلیاستیشن ۱ پیادهسازی شدهاند یک جفت دکمهی بالایی اضافه است. دستهی کنسول SNES دو دکمهی بالایی دارد اما چهار دکمه روی بخش بالایی دستهی پلیاستیشن ۱ قرار گرفتهاند. این دکمههای جدید به توسعهدهندهی بازیها انعطاف بیشتری نشان میدهند و اجازه میدهند تا به شکل مفیدتری از دستهی این بازی استفاده شود.
البته افزودن این دکمههای اضافه در کنار دستگیرههای بزرگ دستهی پلیاستیشن ۱ ممکن شده و با این ترکیب، بازیکنان هم میتوانند دسته را راحت نگه دارند و هم به دو دکمهی جدید دسترسی داشته باشند. دکمههای چهارتایی بالای دستهی پلیاستیشن ۱ نه تنها برای خود این کنسول مهم هستند، بلکه امروزه بهعنوان استاندارد همیشگی در طراحی دستههای بازی به شمار میروند.
دومین ویژگی مهم دستهی پلیاستیشن ۱ دکمههای مربع، مثلث، دایره و ضربدر است. به گفتهی یکی از طراحان شرکت سونی، دایره و ضربدر به معنای «بله» و «خیر» هستند، مثلث نمادی برای زاویهی دید است و دکمهی مربع بهعنوان نوعی دکمهی منو طراحی شده. امروزه که پلیاستیشن یکی از مهمترین و بهترین خانوادهی کنسول دنیا به حساب میآید، نمیتوانیم به هیچوجه آن را بدون این چهار نماد دوستداشتنی تصور کنیم.
PlayStation 1 Dual Analog
دستهی ارتقایافتهی کنسول پلیاستیشن ۱ یکی از مهمترین پیشرفتهای دستههای بازی پلیاستیشن در تمام تاریخ به حساب میآید. همانطور که از اسم این دسته مشخص است، در این مرحله شرکت سونی دو جویاستیک آنالوگ را به دستهی قبلی پلیاستیشن ۱ اضافه کرده.
در آن زمان داشتن دو جویاستیک آنالوگ بهقدری عجیب و غریب بود که شرکت سونی یک دکمهی اضافه برای خاموش کردن آنها به دستهی پلیاستیشن اضافه کرد. دستهی کنسول نینتندو ۶۴ فقط یک جویاستیک داشت. مهمتر از تعداد جویاستیک، تفاوت اصلی میان شرکت سونی و نینتندو از این نظر، نحوهی معرفی این قابلیت به بازیکنان بود. شرکت نینتندو بازیهای مختلفی مانند ماریو ۶۴ را بهطور اختصاصی برای نمایش قدرت جویاستیک دستهی کنسول خود طراحی کرده بود. این موضوع در حالی است که بسیاری از بازیهای شرکت سونی فقط با روشن کردن دکمهی آنالوگ دستهی این کنسول از کار میافتادند.
به هر حال، طراحی پایهی جویاستیکهای آنالوگ دستهی کنسول پلیاستیشن ۱ انقلابی مهم است. تمام دستههای بعدی شرکت سونی از نظر ظاهری بر پایهی این دسته ساخته شدهاند و حتی به وضوح میتوانیم ببینیم که تمام شرکتهای دیگری که دستهی بازی میسازند هم دستهی خود را با الهام گرفتن از این دستهی خاص طراحی کردهاند. البته تولید دستهی آنالوگدار کنسول پلیاستیشن ۱ تنها یک سال ادامه داشت و شرکت سونی بعد از مدت کوتاهی سراغ ساخت دستهی بعدی خود رفت.
DualShock
نیمی از لیست را پشت سر گذاشتیم تا به دوالشاک برسیم! البته دوالشاک چیزی عجیب و غریبی نیست؛ همان دستهی پلیاستیشن که آنالوگ داشت، بعلاوهی دو عدد موتور لرزشی. گویا قابلیت لرزش دستهی بازی بهقدری مهم بود که دستهی دوالشاک به محض آمدن، دستهی قبلی شرکت سونی را کلهپا کرد.
پس چرا شرکت سونی زودتر به افزودن قابلیت لرزش به دستهی کنسول پلیاستیشن فکر نکرد؟ بعضیها میگویند دلیل این موضوع مقابلههای قانونی شرکت نینتندو است. البته شرکت نینتندو این موضوع را انکار میکند. تئوری دیگری وجود دارد که بیان میکنند شرکت سونی در طول آن مدت به این که چگونه میتوان قابلیت لرزش را بهشکلی که راحت و از نظر اقتصادی بهصرفه باشد به کنسول خود اضافه کند.
از چرا و چگونهها که بگذریم، دوالشاک بهسرعت به مهمترین دستهی کنسول پلیاستیشن ۱ تبدیل شد. بازیهایی مانند کراش بندیکوت ۳ و اسپایرو رسما از قابلیتهای دوالشاک استفاده میکردند و بازی Ape Escape از سال ۱۹۹۹ به خاطر این که بازیکنان را فقط به استفاده از دستهی بازی با آنالوگ محدود محدود کرده بود چهرهی بدی پیدا کرد. حتی شرکت کپکام یکبار دیگر بازی معروف رزیدنت اویل را با پشتیبانی از قابلیتهای دستهی دوالشاک منتشر کرد.
به جرأت میگوییم که این دستهی بازی مهمترین دستهی کل تاریخ است. سالها از ساخت دوالشاک میگذرد و تقریبا تمام دستههایی که میبینیم بر پایهی طراحی کلی این دسته ساخته شدهاند. کاری به خود شرکت سونی نداریم که تا عرضهی کنسول پلیاستیشن ۳، بدون هیچگونه تغییر ظاهری از طراحی دوالشاک استفاده کرد.
DualShock 2
دستهی دوالشاک بهقدری خوب بود که شرکت سونی اصلا راه خود را کج نکرد و به همان مسیری که دوالشاک اول شروع شده بود ادامه داد؛ و این موضوع هیچ مشکلی ندارد. طراحی دوالشاک ۲ تفاوت عظیمی با دوالشاک قبلی ندارد اما فراموش نکنیم که این دسته در دوران خود بینقص بود و با در نظر گرفتن علم آن زمان و مقایسه با رقبا، سونی اصلا عقب نبود.
طراحی دوالشاک در نسل دوم بهقدری بیتغییر مانده که حتی دکمهی خاموش کردن آنالوگ روی دستهی دوالشاک ۲ وجود دارد. بزرگترین تفاوت دستهی دوالشاک ۲ و نسل قبلی آن، دکمههای حساس به فشار این دسته هستند. دکمههای اصلی این دسته از جمله چهار دکمهی جلویی، چهار دکمهی بالایی و دکمههای جهت همگی توان تشخیص میزان فشرده شدن را دارند. از این قابلیت در بازیهایی مانند گرن توریسمو جهت فشار دادن پدال گاز در حد دلخواه و متال گیر سالید ۳ برای نزدیک کردن چاقو به دشمنان گروگان گرفته شده برای اعتراف گرفتن استفاده شده.
اگرچه دستهی پلیاستیشن ۲ طراحی اصلی دستهی قبلی را از بیخ و بن تغییر نداده اما چیز مهمتری را اثبات کرد. تا قبل از آمدن کنسول پلیاستیشن ۲ هر شرکتی که کنسول جدیدی را عرضه میکرد دستهی کنسول نسل جدید خود را بهطور کامل از اول طراحی میکرد. شرکت سونی با عرضهی دوالشاک ۲ نشان داد که گاهی اوقات بهتر است تجربههای قبلی دور انداخته نشوند و همزمان با نگهداری از ویژگیهای آشنا، نوآوری کرد. فراموش نکنیم که پلیاستیشن ۲ پرفروشترین و بهترین کنسول تمام تاریخ است. (خوب بودن این کنسول روی فروش آن تأثیر گذاشته و نه فروش آن روی نظر ما!) البته ثابت ماندن طراحی دوالشاک ۲ به معنای استمرار این پدیده نیست…
PlayStation 3 Boomerang
زمانی که شرکت سونی برای اولین بار در نمایشگاه E3 سال ۲۰۰۵ از کنسول پلیاستیشن ۳ رونمایی کرد دستهای واقعا عجیب را در کنار این کنسول قرار داد و این دسته توجه زیادی به خود جلب کرد؛ کاملتر میگوییم توجه منفی زیاد. اعصابخردکنترین بخش ماجرا این بود که شرکت سونی در طول کنفرانس خود هیچ توضیحی دربارهی این دستهی نامتعارف نداد.
البته بعدا مشخص شد که شرکت سونی این دسته را فقط جهت آزمون ساخته و به معرض نمایش گذاشته بود. مشخصا بعد از آنهمه بازخورد منفی سونی بیخیال آن دستهی بومرنگمانند شد و سراغ طراحی جدید رفت. طراحی جدید برای دستهی کنسول پلیاستیشن ۳ همان طراحی قبلی است که در دستههای پلیاستیشن ۱ و ۲ دیدیم!
پس دلیل چنین طراحی نامتجانسی چه بود؟ بسیاری عقیده دارند که طراحی این دستهی برای تأکید روی قابلیتهای تشخیص حرکت آن است. این موضوع هیچگاه تأیید نشده اما چندان بعید نیست. اگرچه ظاهر این دستهی بازی برای استفادههای معمول اصلا راحت به نظر نمیرسد اما ممکن است برای استفاده در کنار قابلیتهای حرکتی جواب دهد.
نمونهی اولیهی این دستهی بدقلق تازه شروع تلاشهای شسکتخوردهی شرکت سونی برای ایجاد دستهای با قابلیتهای حرکتی بود.
Sixaxis
اسم این دستهی بازی از سنسور تشخیص حرکتی شش محورهی تعبیه شده روی آن سرچشمه گرفته که قرار بود روشی دقیق برای دنبال کردن حرکات دست بازیکنان باشد. احتمالا خودتان میدانید که توانایی تشخیص حرکت دستهی سیکساکسیز به هیچگونه نتیجهی قابلتوجهی نرسید و حتی خوب کار نمیکرد. متاسفانه مشکلات این دسته در اینجا به پایان نرسیدند و قضایای جدیتری همراه آن بودند.
به خاطر یک دعوای حقوقی که در دوران عرضهی دستهی سیکساکسیز جریان داشت، شرکت سونی موفق نشد تا قابلیتهای لرزشی به این دسته اضافه کند. دستهی سیکساکسیز به خاطر آن ماجرا، بهوضوح از دیگر دستههای بازی کنسول پلیاستیشن سبکتر است. زشتترین موضوع دربارهی این نقص از دستهی سیکساکسیز، حرفهای مدیر اجرایی سونی بود که میگفت: «لرزش دستهی بازی مربوط به نسلهای قبلی کنسولها است و آینده همان سنسورهای حرکتی است.» در آینده باز هم از دستههای حرکتی خواهیم دید.
البته تمام ویژگیهای دستهی سیکساکسیز منفی نبودند. حین این که این دستهی بازی طراحی همیشگی و جواب پسدادهی دستههای قبلی پلیاستیشن را داشت، از قابلیتهای خوب جدیدی پشتیبانی میکرد. از این قابلیتهای میتوان به اتصال بیسیم (البته بسیار محدود)، دکمههای ماشهی ارتقایافته و یک دکمهی مرکزی جدید اضافه اشاره کرد. البته در نهایت ایدهی مشکلساز سنسورهای حرکتی و فقدان موتورهای لرزشی باعث شکست این دستهی بازی شدند و قابلیتهای امروزی و مهم آن نتوانستند ضعفها را جبران کنند.
دستهی بازی سیکساکسیز تا مدتی ساخته شد و در اوایل کار کنسول پلیاستیشن ۳ بهعنوان دستهی اصلی این کنسول شناخته میشد. البته شاید بیدلیل نبود که شرکت سونی نامی غیر از دوالشاک را برای این دستهی بازی انتخاب کرده بود.
DualShock 3
بهجز موتورهای لرزشی و باتری بهبودیافته، تفاوت عمیقی میان دستههای سیکساکسیز و دوالشاک ۳ وجود ندارد. با وجود این که در دستهی بهبودیافتهی کنسول پلیاستیشن ۳ ویژگی بزرگی نمیبینیم اما این دستهی بازی به اندازهی کافی خوب است. البته حقیقتا امتیاز بهترین دستهی نسل هفتم را باید به دستهی ایکسباکس ۳۶۰ بدهیم که از نظر ارگونومی بسیار بهتر بود و راحتتر در دست جا میگرفت.
زمانی که دستهی دوالشاک ۳ وارد بازار شد پلیاستیشن ۳ دوران تاریکی را پشت سر گذاشته بود. رقابت نسل هفتم واقعا جدی بود و قیمت بالای پلیاستیشن ۳ به فروش این کنسول ضربه بزرگی زد. در چنین شرایطی آمدن دستهی دوالشاک ۳ باعث شد فروش پلیاستیشن ۳ کمی بهتر شود. دوالشاک ۳ آشنا و خوشساخت بود. بازخوردهای این دسته از طرفدارانی حکایت میکرد که دلشان برای قابلیت لرزش دوالشاک تنگ شده بود. دستهی دوالشاک ۳ دقیقا زمانی که طرفداران به آن نیاز داشتند بازگشت و نشان داد که سونی هنوز برند دوالشاک را نگه داشته است.
PlayStation Move
قبل از این که به سمت پلیاستیشن ۴ و دستهی معرکهی آن برویم شاید نیاز باشد دربارهی یکی از محصولات خاص سونی صحبت کنیم. دستهی پلیاستیشن موو یکی از کوتاهبینانهترین طراحیهایی در میان این لیست و در کل کمی عجیب است.
پلیاستیشن موو پاسخ شرکت سونی به نینتندو Wii بود. البته اگر دقیقتر بررسی کنیم، پاسخ دوم شرکت سونی. دستهی سیکساکسیز اولین پاسخ به قابلیتهای حرکتی کنسول Wii به حساب میآید. دستهی پلیاستیشن موو از نظر شکل کلی به دستهی کنسول نینتندو Wii شبیه است اما چند قابلیت اضافه دارد و از آن در کنار دوربین پلیاستیشن استفاده میشود.
با وجود این که این دستهی بازی برای کاری که باید انجام دهد به نحو احسن طراحی شده اما مشکل اصلی اینجا بود که بازیکنان زیادی سمت آن نرفتند. مهمترین دلیل این موضوع هم این است که بازیهای باارزش زیادی وجود نداشتند که از قابلیتهای حرکتی این دسته پشتیبانی کنند. شرکت سونی همانند بسیاری از شرکتهای دیگر، بیش از حد روی قابلیتهای حرکتی حساب باز کرد؛ در حالی که بازیکنان دلیل موجهی برای استفاده از آن نداشتند.
دستهی پلیاستیشن موو مثالی از شکست خوردن شرکت سونی حین پیروی از تکنولوژیهای پرداخت نشده است. چنین تلاشهایی خلاف جهت تمام چیزهایی بودند که کنسولهای پلیاستیشن را خاص میکنند. البته دستهی پلیاستیشن موو بعد از آمدن هدستهای واقعیت مجازی جایگاه واقعی خود را پیدا کرد و به درد بسیاری از بازیکنان خورد.
DualShock 4
ناکامیهای کنسول پلیاستیشن ۳ و ایدههای بیسر و ته شرکت مایکروسافت برای کنسول ایکسباکس وان سبب شدند تا جهتگیری هوشمندانهی شرکت سونی در طراحی کنسول پلیاستیشن ۴ بیشتر به چشم بیاید و این کنسول به یکی از موفقترین کنسولهای تاریخ تبدیل شود. دستهی دوالشاک ۴ دقیقا چیزی است که سونی در انجام آن استاد شده؛ حفظ موفقیتهای قبلی در کنار نوآوریهای قابلتوجه.
دوالشاک ۴، بعد از حدود بیست سال اولین دستهای از شرکت سونی است که تغییرات ظاهری دارد. قسمت جالب ماجرا اینجاست که با وجود تمام تغییرات ظاهری این دستهی بازی و بهتر شدن ارگونومی آن، همچنان با یک دوالشاک طرف هستیم و از این دستهی بازی همان حسی را میگیریم که از دستههای پلیاستیشن ۱ میگرفتیم. طراحی پایهی این دستهی بازی کماکان از اولین دستههای تاریخ کنسول پلیاستیشن پیروی میکند.
البته باید بگوییم که ویژگیهای جدید این دستهی بازی واقعا خوب هستند و نشان میدهد شرکت سونی در طول سالهای فعالیت خود چیزهای زیادی یاد گرفته. بهترین چیزی که در این دسته ارتقا یافته همان شکل بدنه است که نگه داشتن دوالشاک را برای افرادی که دستهای بزرگ دارند واقعا راحتتر میکند. این دستهی بازی سنسور حرکتی پلیاستیشن ۳ را دارد و در کارهایی مانند تایپ کردن میتوان از سنسور حرکتی آن استفاده کرد. دکمههای L2 و R2 دستهی دوالشاک ۴ هم بهتر شدهاند و شباهت بیشتری به ماشه دارند. یک دکمهی اختصاصی «اشتراکگذاری» به این دسته اضافه شده و صفحهی لمسی آن جابهجایی در منوها را راحتتر میکند. اگرچه این قابلیت به کنسولها ربطی ندارد، اما اگر دستهی دوالشاک ۴ را به کامپیوتر وصل کنیم میتوانیم از صفحهی لمسی آن بهعنوان موس استفاده کنیم که گاهی اوقات حسابی کارمان را راه میاندازد.
DualSense
با آمدن کنسول پلیاستیشن ۵ شرکت سونی از مرزهای دوالشاک گذشته و برای بار دوم بیخیال نامگذاری همیشگی دستههای پلیاستیشن شده. با وجود تمام ماجراهای مربوط به تغییر نام، دستهی بازی دوالسنس تفاوتی اساسی با دستههای دوالشاک ندارد و هنوز هم از قوانین مشابه پیروی میکند.
میپذیریم که دستهی دوالسنس قابلیتهای مهمی دارد اما در نهایت حس نگه داشتن این دسته شبیه به چیزی است که با نگه داشتن دوالشاک ۴ حس میکردیم. این دستهی بازی دو قابلیت اصلی و چندین فرعی تازه دارد. قابلیت اصلی اول دوالسنس به نام «بازخوردهای لمسی»، موتورهای لرزشی جدید این دسته است که باعث میشود بتوان لرزشهای بسیار دقیقی که حسهای مختلفی میدهند خلق کرد. قابلیت دوم «ماشههای تطبیقپذیر» نام دارد و به توسعهدهندگان بازیها اجازه میدهد تا در هر مرحلهای از فشرده شدن ماشههای این دسته، میزان سختی این دکمهها را تعیین کنند.
قابلیتهای جانبی این دستهی بازی هم قابلتوجه هستند. رنگ اصلی دوالسنس برای اولین بار بعد از پلیاستیشن ۱، روشن است. همچنین شکل کلی دسته کمی تغییر کرده و مقداری بزرگتر شده. یک میکروفون داخلی درون این دسته قرار داده شده و رابط آن به استاندارد امروزی رابطهای همهکارهی کامپیوتری، یعنی USB تایپ C ارتقا پیدا کرده.
اگرچه شرکت سونی اصرار دارد که این دستهی جدیدی انقلابی بزرگ است و فاصلهی زیادی با دیگر دستههای دوالشاک دارد اما هنوز هم با تمام ویژگیهای دوالشاکهای قبلی طرف هستیم. قانون طلایی ساخت تمام دستههای قبلی دوالشاک، نگه داشتن تجربههای قبلی و افزودن چند ویژگی جدید بوده که دوالسنس هم دقیقا به این شکل طراحی شده. نامگذاری جدید شرکت سونی بیشتر شبیه به تبلیغات پرآب و تاب برای محصول جدید این شرکت است. البته اگر در نظر بگیریم که نام دوالشاک برای اولین بار با اضافه شدن موتورهای لرزشی به دستهی کنسول پلیاستیشن استفاده شد، حالا که موتورهای لرزشی این دستهی بازی ارتقا پیدا کردهاند شاید تغییر نام دسته چندان بیدلیل نباشد.
البته تغییر نام دستهی کنسول پلیاستیشن ۵ نشان میدهد که تغییرات کوچک در دستهی دوالسنس در مقایسه با تاریخ دستههای پلیاستیشن بهقدری بزرگ به نظر میآیند که میتوانیم آنها را انقلاب بنامیم. اگر میخواهید دید دقیقتری از دستههای متنوع و تغییرات بزرگ داشته باشید، به دستههای کنسولهای شرکت نینتندو نگاه کنید که هیچکدام از آنها به همدیگر شبیه نیستند و هر کدام از آنها نکتهی برجستهی مخصوص به خود را دارد.
نامگذاری دوالسنس را که بیخیال شویم با این حقیقت مهم روبهرو خواهیم شد که شرکت سونی واقعا کارش را بلد است. این شرکت در طول تمام این سالها دستههای بازی مختلفی به ما داده که طراحی آنها با وجود اضافه شدن ویژگیهای جدید پایدار مانده. دستههایی که در اوج لحظات سرگرمی، همراه ما بودهاند.
این نوشته بر مبنای متنی از وبسایت Den of Geeks نگاشته شده.