بهترین مستندهای تاریخی ایرانی که باید ببینید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۳ دقیقه
مستندهای تاریخی ایرانی

مستند گذرگاهی روشن و آشکار به قلبِ داستان‌هایی از جنس حوادث و اتفاقات تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در هرکجایی از جهان است و داستان‌هایی را روایت می‌کند که کیفیتی اصیل و یگانه دارند. درحقیقت مستند با پرداختن به قصه‌هایی که در پیوند با بیان فرمیک کارگردان قرار گرفته، بخش فراموش‌شده یا پرداخت‌نشده‌‌ی یک رخ‌داد را به واقعی‌ترین شکل ممکن نمایش می‌دهد.

در این حوزه از جهان فیلم‌سازی، بیننده خود را درون یک کشمکش چالش‌برانگیز از پدیده‌های تازه کشف‌شده‌‌یِ حقیقی قرار خواهد داد و سرانجام مسیری می‌یابد تا در پیچیدگی، حیرت و عدم‌باورپذیری؛ برشی از زمان و مکانی اسرارآمیز، توامان با لذتی عجیبِ تنیده شده در کنجکاوی نیز ببیند. بله! مستند جایی برای کشف است، اما کشفی که ضمن پی بردن به حقایق، تمام‌قد بر دیوارهای جستجو و هیجان تکیه داده و تقریبا بدون آن‌ها معنایی ندارد.

به طور مشخص، فیلم‌ها سازوکار ذهن ما را دگرگون می‌کنند و طی سالیان متوجه می‌شویم که جهان‌بینی‌مان، بسیار غریبه با گذشته است. حال مستند بدون هیچ اغراقی، چند پله بالاتر از هرچیز دیگری جایی می‌گیرد. زیرا خاستگاه آن متعلق به استعاره نیست، بلکه خودِخودِ واقعیتی بی‌پرده است. شاید چنین امری به این موضوع تعلق دارد که ما همیشه، دنبال معنا در بستر واقعی‌ترین چیزها هستیم. درواقع در مستند، باید خیال‌مان راحت باشد که حتی نگاه شخصی کارگردان هم نمی‌تواند چیزی از حقیقی بودن داستان آن کم کند، پس این همان چیزیست که گاهی در بخش‌هایی از وجهه‌های درونی‌مان، نیاز داریم.

اگر بخواهیم کمی بی‌پرده صحبت کنیم، متاسفانه سینمای ایران در ساخت مستندهای تاریخی، ضعیف عمل کرده است. ما در این مطلب تمایل داشتیم که درباره تعداد بی‌شماری از مستندهای تاریخی ایرانی صحبت کنیم، اما چه حیف که از تاریخ غنی و بی‌مانند ایران‌زمین، تنها جز غارتِ بی‌رحمانه‌ی اشیای تاریخی‌ (همچون غار کَلماکره در لرستان و تمدن باستانی جیرفت) و صدالبته که تحریف، بی‌تفاوتی و فراموشی چیز بیشتری نصیب‌مان نشد.

بی‌شک ایران سرزمین یادواره‌هایی وجد‌آفرین، تامل‌برانگیز و ستودنی است؛ سرزمینی که نخستین تمدن جهان، نخستین خط‌نوشته‌های رشد‌یافته، نخستین سیستم‌های اداری و شهرسازی کارآمد، نخستین فیلسوف و به راحتی می‌توان گفت که چندین نخستین دیگر را در تاریخ از یاد‌رفته‌ی خود حفظ کرده است. جایی از جهان پهناور که هربار در دل خاک‌های‌اش، شهر‌های باستانی پیشرفته‌ی دفن شده را به عرصه نمایش می‌گذارد و یا با کشف آثار هنری پر رمزوراز و بی‌نظیر، باردیگر دروازه‌ای جدید بر شگفتی‌های تمام‌نشدنی خود باز می‌کند.

در این مطلب به 9 مورد از بهترین مستندهای تاریخی ایرانی می‌پردازیم که در میان همه‌ی آن‌هایی که تاکنون ساخته شده‌اند، بیشتر از همه قابل‌دفاع‌ هستند و شکی نیست که تماشای آن‌ها در تعطیلات نوروز حسابی شما را به وجد خواهند آورد. ضمنا ما در ترتیب آوردن درست تمام این مستندها، سعی کرده‌ایم که فهرست‌بندی صحیحی داشته باشیم، اما احتمالا برخی از آن‌ها، ارزشی برابر با دیگری دارند، نه جایگاهی بالاتر یا پایین‌تر.

9- امپراطوری گمشده پارس

مستندهای تاریخی ایرانی

  • کارگردان: حسام دهقانی
  • محصول: 1400، ایران و انگلستان
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8.2 از 10

سال‌های اخیر مستندسازان جوان سعی داشته‌اند تا دست به ساخت آثاری بزنند که نماینده‌ی تمام‌وکمالِ فرهنگ و تاریخ ایران باشد. حدود سه سال پیش، حسام دهقانی با تکیه بر دغدغه، خلاقیت و تکنولوژی‌های پیشرفته رایانه‌ای، یکی از بهترین مستندهای تاریخی ایرانی با عنوان «امپراطوری گمشده پارس» را که درباره‌ی دوران حکومت داریوش اول و رازهای پادشاهی اوست را جلوی دوربین برد. این اثر در فستیوال فیلم نیویورک موفق به دریافت جایزه‌ی بهترین مستند تاریخی شد.

«امپراطوری گمشده پارس» با تمرکز روی دوران پادشاهی داریوش اول و اقدامات شگفت‌انگیز و هوشمندانه‌ی او برای ساخت تخت جمشید، احداثِ اولین جاده‌ی جهان و سیستم آب‌رسانی، استفاده از نسبت طلایی در بنای ستون‌های تخت جمشید (برخلاف باور عموم که نخستین‌بار رومیان آن را در ساخت معبد پانتئون به کار بردند) و بهره بردن از اصول ضدزلزله در معماری تا داشتن سیستم‌های اداری برای حقوق کارگران و نظم‌دهی ثروت نیز تصاویری خارق‌العاده را با همراهی باستان‌شناسان به نمایش می‌گذارد. درواقع این مستند، تمام کارهای مهم زمان حکومت داریوش در تخت جمشید و سایر موارد دیگر را به شکلی نشان می‌دهد که ببینده از لذت کشف و هیجان چنین شکوهی، درونی‌ترین احساسات خود را در برابر تاریخ گمشده‌ی سرزمین‌اش‌ می‌بیند. خوبی چنین اثری این است که یک بازنگری دقیق و بدون تحریف، درباب برخی از مسائل دارد.

بهترین مستند‌های جنگی که چهره واقعی جنگ را به تصویر می‌کشند

8- مِهر و مسیح

مستندهای تاریخی ایرانی

  • کارگردان: محمد مقدم
  • محصول: 1395، ایران

«مِهر و مسیح» نتیجه‌ی 10 سال تلاش و پژوهش‌های محمد مقدم است؛ مستندی که به آیین مهر در ایران و تاثیر مستقیم آن بر مسیحت می‌پردازد. ایزد مهر در حدود هزاره‌ی دوم پیش از میلاد، جلوه‌گر شمایل و چارچوب‌های باوری خاصی در ایران زمین بود. مهر یکی از کهن‌ترین شخصیت‌های مقدس است که در کیش‌های بسیاری ریشه دواند و همچون رودی پایان‌ناپذیر جریان یافت. یکی از بهترین منابع مطالعاتی در حوزه‌ی اسطوره‌شناسی و به طور مشخص، شناخت ایزد و آیین مهر، کتاب و ویدئومقاله‌های دکتر شروین وکیلی است که پس از دیدن این مستند، می‌تواند برای درک بهتر مسائل به شما کمک کند.

«مِهر و مسیح» مقدمه‌ی درخشان و پرداخت‌شده‌ای دارد و به آرامی ریتم داستان را به سوی اصل موضوع پیش می‌برد. ابتدا دلیل باور به ایزدان و سپس انتخاب نیروهایی طبیعی مانند باد و یا خورشید از سوی نیاکان ما را مورد برسی قرار می‌دهد و درنهایت رفته‌رفته درمورد مهر یا بهتر است بگوییم میترائیسم سخن می‌گویید و نشانه‌های آن را در دین مسیحت کاوش می‌کند.

بی‌گمان این اثر خوش‌ساخت و پر از رنگ‌ولعاب است. هوش و حواس بیننده را به دست می‌گیرد و آن را تا اعماق مضمون مهم و خارق‌العاده‌ی خود به واسطه روایت داستان‌های فراموش شده می‌کشاند. استفاده‌ی هوشمندانه‌ی مستندسازِ کاردرستی چون محمد مقدم، جهت به نمایش درآوردن تندیس‌ها و نمادونشان‌ها، بسیار بر اثرگذاری مستند افزوده و ما درمی‌یابیم که درمقابل برگی دقیق و پژوهشمندانه از تاریخ قرار گرفته‌ایم. چنین فیلمی واقعا الهام‌بخش است و راهی به شمار می‌رود تا ورای ظواهرِ نمودهای تاریخی، موشکافانه به برسی آیین و طریقت‌ها بپردازیم.

7- تپه‌های قیطریه

مستندهای ایرانی تاریخی

  • کارگردان: پرویز کیمیاوی
  • محصول: 1347، ایران

اثر ماندگار «تپه‌های قیطریه» یکی از متفاوت‌ترین مستندهای تاریخی ایرانی به شمار می‌رود که تاکنون ساخته شده است. سال 1347 در منطقه‌ی شمالی تهران کشفی بزرگ و اسرارآمیز از تمدنی چندهزارساله صورت گرفت. همان زمان که باستان‌شناسان درحال کاوشِ قبرهای آن منطقه بودند، پرویز کیمیاوی با همان قریحه‌ی همیشگی خود، به مستندپردزای از این کندوکاو پرداخت. او به واسطه‌ی یک داستان‌سرایی طنزگونه، شیوه‌ی مستندنگاری خاصی را برای ساخت «تپه‌های قیطریه» پیش گرفت. کیمیاوی با خلق صحنه‌هایی که در آن مردگانِ کشف شده (اسکلت) هوشیار می‌شوند، متمرکز بر شرح روایتی خیالی می‌شود تا از طریق دیالوگ و کنش، ضربان زندگی و ریتم روزهای فراموش شده این انسان‌های 3200 ساله را به عصر امروز بیاورد و سپس درگیر مسائل پیداشدن‌ ناگهانی‌شان کند!

۱۵ مستند دیدنی درباره‌ آدم‌های مشهور که نباید از دست بدهید

6- تخت‌جمشید

مستندهای تاریخی ایرانی

  • کارگردان: فریدون رهنما
  • محصول: 1339، ایران

این مستند 20 دقیقه‌ای، یک بازنمایی از دغدغه‌ها‌ی فریدون رهنماست. «تخت جمشید» یا «پرسپولیس» در زمان خود با سروصداهای زیادی مواجه شد، از جمله احمدرضا احمدی اضهار کرده بود: « شبی که فیلم تخت جمشید ساخته‌ی فریدون رهنما را در کانون فیلم نشان دادند، گلستان که معمولاً پس از نمایش فیلم برای حاضران سخنرانی می‌کرد، درباره‌ی این فیلم گفت: این مستند اگر در 50 سال پیش ساخته می شد، شاید فیلم جالبی بود. فریدون رهنما هم در همان‌جا نشسته بود. هم‌همه درگرفت. آل احمد هم که حاضر بود گفت: هیاهوی بسیار برای هیچ!».

اما احتمالا فریدون رهنما در ساخت این مستند کوتاه، نه قصد داشته است که صرفا جهت تحریک عواطف بیننده اثری بسازد، نه ابدا یک فیلم مستند از تخت جمشید را به نمایش گذارد. بلکه گویا او تلاش کرد که از طریق زبان بصری و نگاه فرمالیستی منحصربه‌فردی، در بستر ماهیت این بنا به دنبال پاسخ‌هایی درون ذهن خود باشد و مخاطب بتواند در دریچه‌ی نگاه او شریک شود.

بنابراین رهنما فیلمی هنری ساخت که به نظر می‌رسد، ایده‌ی آن دیوانه‌کننده‌ نبود و چه بسی همه چیز به نمودهای درونی او که از نگاه‌اش درباب مسائلی دغدغه‌برانگیز می‌آمد، ارتباط داشت. فریدون رهنما دربیانیه‌ی این مستند چنین گفته بود: «این‌که به تخت‌جمشید توجه کردم به این دلیل بود که محیط تخت جمشید و ویرانه‌های آن به من فرصت می‌داد بلکه اندیشه‌هایی را که درباره زندگی و هنر داشتم بیان کنم. این ویرانه‌ها چه بودند؟ آن‌چه امروز می‌بینیم تا چه اندازه واقعیت دارد؟ و واقعیت کدام است؟».

10 مستند دیدنی درباره‌ ساخت فیلم‌ها که از خود فیلم‌ها جذاب‌تر شدند

5- دست‌های هگمتانه

مستندهای تاریخی ایرانی

  • کارگردان: محمدرضا اصلانی
  • محصول: 1388-1390، ایران

برای درک بهتر این‌ موضوع که شهر همدان در چه تاریخ غنی‌ای از صنایع‌ و هنرهای دستی غوطه‌ور شده است و تاریخ و یادوارهای آن چه شکوهی را نشان می‌دهد، مستند «دست‌های هگمتانه» ساخته‌ی محمدرضا اصلانی، به عمق و جزئیاتی شگفت‌انگیز می‌پردازد که توصیفی خارق‌العاده از چیزی‌ست که ما دوست‌داریم درباره‌ی همدان ببینیم. این اثر از مستندهای تاریخی ایرانی موفق به شمار می‌رود که شریانی جادویی به سوی صحنه‌های متوالی از فرهنگی شگفت‌انگیز است، بنابراین در انکشاف ساختارمند و بنادین هنر این سرزمین، قطعا به لایه‌های دیده نشده‌ی آن می‌بالید. «دست‌های هگمتانه» ورودی خوبی به تاریخ و فرهنگ همدان است و آنقدر همه چیز عمیق برسی می‌شود که تا آخرین لحظه ما را جذب نقش‌ونگار خود می‌کند.

4- سفر به تاریخ (اولین سفر نیشابور)

A trip to history

  • کارگردان: خسرو سینایی
  • محصول: 1364، ایران

مستند «اولین سفر نیشابور» نخستین قسمت از سری مستندهایی به حساب می‌آید که بر معرفی و شناخت شهر نیشابور نگاهی تام می‌اندازد. قسمت اول آن با نام «سفر به تاریخ» یا «اولین سفر به نیشابور» در سال 1364 ساخته شد و نسخه‌ی دوم آن با عنوان «ابرشهر پیر» کمی بعدتر خلق شد. اگر شخصی بخواهد درباره نیشابور و قدمت دیرینه‌ی آن اثری بسازد، به حتم خسرو سینایی تنها شخصی‌ست که می‌تواند در پیچش یک بیان هنری به دنیای فرهیخته نیشابور پا نهد؛ دنیایی که مبینِ قدرت و زیبایی بی‌کم‌وکاست آن است. اگر فقط یک‌بار اقبال این را داشته‌اید که به نیشابور سفر کنید، مطمئنا متوجه تظلم سینایی در تبیین جهان‌شمول بودن شهر نیشابور خواهید شد، بدین جهت در مستندی که سه سال برای ساخت‌اش زمان گذاشته شده به پیشواز نمایشی حیرت‌آور از ابرشهر پیرِ سرزمین‌مان بروید که میراث ماندگار آن با دنیای بزرگانی چون خیام و عطار، جلوه‌گری می‌کند.

3- تپه‌های مارلیک

The Hills of Marlik

  • کارگردان: ابراهیم گلستان
  • محصول: 1342، ایران
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: 6.9 از 10

خصوصیات چشم‌گیری که در آثار باستانی تپه مارلیک است، زیبایی منحصربه‌فردی را به رخ انسان‌های عصر امروز می‌کشد؛ آثاری که در مرز آشکاری از -ظرافت و شایستگی و تزیین و معنویت- قدم‌های با شکوهی بر می‌دارند. این اشیا با قدمتی حدود پنج هزار سال، تداعی‌گر تناسبات و جلوه‌ای هستند که اصل زیبایی‌شناسی، تماما به آن نیاز دارد و از سوی دیگر، زمزمه‌ی فرهنگی بی‌همتاست که در زمانه‌ی خود یکتا بودند. البته که باید بدانیم، خوشبختانه چنین فره‌ای تبدیل به یک ایده برای ابراهیم گلستان شد.

این کارگردان سال 1342، در یک فیلم مستند پانزده دقیقه‌ای که موفق به دریافت جایزه‌ی شیر سن مارکو در جشنواره ونیز شد، داستانی درباره‌ی این مردمان و دست‌سازه‌های‌شان را در قاب دوربین خود حکایت می‌کند. گلستان در متن فیلم خود چنین می‌گوید: «نخستین‌بار که نمایشگاه چیزهای پیدا شده در مارلیک را دیدم، نظرم به سوی دو مجسمه‌ی کوچک رفت که انگار فریاد می‌زدند. این دو مجسمه، الهه‌ی مرد و زن باروری بودند». این مستند تاریخی ایرانی، مجرایی برای افسون شدن در بخشی از تاریخ است تا بدین طریق بتوانیم به هنر، زندگی و امید بیاندیشیم. همچنین نسخه‌ی ترمیم شده‌ی «تپه‌های مارلیک»، سال ۲۰۱۹ در هفتاد و ششمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به نمایش گذاشته شد که لطف بزرگی به مخاطبان این اثر است، زیرا نسخه‌ی قدیمی‌ آن، چندان از وضعیتِ کیفی خوبی برخوردار نیست.

20 فیلم برتر مستند و داستانی در نقد سرمایه‌داری

2- پنج‌شنبه‌بازار میناب

Minab Thursday Market

  • کارگردان: ناصر تقوایی
  • محصول: 1348، ایران

برمبنای استدلال‌های تاریخ‌شناسان و مردم محلی، پنج‌شنبه‌بازار میناب، یک بازار قدیمی است که احتمالا قدمتی حدود 5000 سال دارد. این بازار در روستای میناب، شهر هرمزگان واقع شده و زمزمه‌گر تاریخی عمیق در بطن روزهای‌ست که طی زمان‌ها و ادوار مختلف نیز پشت‌سر گذاشته است. اما به طور مشخص، نباید این انتظار را داشته باشیم که گَرد روزگاران و تغییر ساختارهای اساسیِ نیاز انسان بر ماهیت آن اثر نگذاشته باشد، بنابراین امروزه شاهد دگرگونی‌هایی در پیرامون ویژگی‌های‌اش هستیم.

ناصر تقوایی با نگاهی پژوهش‌گرایانه، مستند تاریخی ایرانی «پنج‌شنبه‌بازار میناب» را ساخت. او در فیلم خود (مانند دیگر آثارش)، این دیدگاه‌ را مطرح کرد که با تکیه بر داستان‌گویی‌هایی از جنس عینیت، می‌توان پدیده‌ای را در بستر سینما به وجود آورد تا از طریق توصیف‌ رمزورازها، به یک نقطه‌ی پنهان‌شده در جغرافیا و فرهنگی از یاد رفته، پرتاب ‌شویم. در «پنج‌شنبه‌بازار میناب»، یک مکان اسرارآمیز به کاربستی در می‌آید، بلکه در مسیری از یادمان‌های تاریخی، صحنه‌ای محدود به یک چشم‌انداز جنوبی و گرم را ببینیم؛ مکانی که در قلب گرمای طاقت‌فرسا به دلیل نیازِ زندگی انسان‌های آن خطه، همواره رونق دارد و از حرارت وجود خود نکاسته است.

1- بادصبا

The Lovers' Wind

  • کارگردان: آلبر لاموریس
  • محصول: 1347، فرانسه و ایران
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8.2 از 10

«باد صبا» میان تمام مستندهای تاریخی ایرانی، جایی در بالاترین فهرست دارد و یکی از بهترین مستندهای جهان است. در این مستند، همانطور که از نام فیلم پیداست، بادصبا به عنوان مهم‌ترین کارکتر نقش‌آفرینی می‌کند تا راوی روزهای خود هنگام عبور بر سر مزارع، دشت‌ها، خانه‌ها و رودها باشد. در فیلم، گویی باد صبا، پشت دوربین قرار گرفته است (نمای pov) و چه بسی به ما چنین حسی را می‌دهد که یک هویتی زنده دارد. علاوه بر این، در همان ابتدا متوجه می‌شویم که خبری از گوینده انسانی نیست، بلکه بادی‌ست که زبان گشوده و غالبا تک‌گویی‌هایی‌اش، رنگی از گفت‌مان‌های صمیمانه و خودمانی دارد.

یکی از شگفت‌انگیزترین ویژگی‌های مستند «بادصبا» این است که در بیشتر صحنه‌ها، نمای دوربین به شکل ناظر -همچون یک باد- در بالاترین نقطه ایستاده و گاهی همراه با دیگر بادها و یا به تنهایی از پدیده‌های طبیعی و انسانی عبور می‌کند و برای‌مان از تجربه‌ و دغدغه‌های خود قصه‌هایی را می‌گوید. این اثر ارزشمند و میراث جاودان مستندسازی ایران، ارزش داستان‌گویی خود را مانند تمام فیلم‌های درجه‌یک به واسطه‌ی چنین نمایی تعریف می‌کند و سپس به طرز عجیبی آن را با متنی که نریشن می‌گوید، درهم می‌آمیزد.

هرچه که فیلم جلو می‌رود، ما بیشتر در آن حل می‌شویم. بدین ترتیب همراه با باد، در این وزیدن و داستان‌پردازی مستندگونه‌اش به شکلی سبک‌بال (مانند او)، جهان زیر پا را سیر می‌کنیم. او از طریق توصیف‌پردازی‌هایی اسرارآمیز به احساسات، ادراک و تجربه‌های خود معنای قابل‌تاملی می‌بخشد. در بخش‌هایی از اثر، بادی دیگر به نام دیو، تبدیل به دیوی درونی برای بادصبا می‌شود و گاهی با غره رفتن بر این موضوع که ویران‌گر است، موجودیتی شرم‌جو و پلید، جهت شکل دادن به اتفاق‌های ناگوار در طبیعت را گوش‌زد می‌کند.

باد گاهی ساکت می‌ماند و زوزوی خود را در موسیقی متن تلفیق می‌کند. درباب انسان‌ها هم صاحب‌نظر است و از باد دیو تا سازندگان بناهای تاریخی تا شهرها نیز حرف‌های ژرفی می‌زند یا حتی گاهی هم گله دارد و همچنین خود را با اعمال برخی از سایر بادها هم‌پیمان، هم‌خون و متحد نمی‌داند!

او شهربه‌شهر از میان تاریخ و فرهنگ، ما را به سفر می‌برد تا برای‌مان قصه‌ی باد دیو و سرخوشی‌اش از ویران کردن شوش تا تخت جمشید را تعریف ‌کند. باد مهربانِ قصه‌ی ما، از سرمستی باد دیو و هم‌سنگران‌اش برای بیشتر شعله‌ور شدن تخت جمشید یا خاک‌وشن‌هایی که شوش را پنهان کردند، سخن به میان می‌آورد: «کار اصلی بر عهده‌ی ما بود و الحق سخت بود». در آخر، غم‌انگیز به زبان می‌آورد که آن‌ها قدرت‌نمایی می‌کنند و می‌تازانند و از کارهای مخرب خود لذت می‌برند.

او گاهی پایین می‌آید تا در میان آدمیان دمی بماند و از نزدیک آن‌ها را به ما نشان دهد که البته در وصف تعامل خود با انسان‌ها، مثل همیشه داستان‌های زیادی برای گفتن دارد. به قول خود، او که بادصباست (اشاره به صفت‌های خوب خود دارد) و آدم‌ها را بر ویرانه‌ها ترجیح می‌دهد و دوست‌دارشان است. از طرفی، بادهایی هستند که برای دمی هم‌صحبتی و خودستایی با او رفات می‌کنند و از وظایف‌شان در عالم می‌گویند. شخصیت باد صبا، درست یادآور انسان‌هایی است که در زندگی، سفرهای پر ماجرایی را طی می‌کنند و در همین حین با وظایف، خواسته‌ها، اعمال، رسوم و جهان‌بینی اشخاصی از قومیت‌ها و شهرهای متفاوت آشنا و بعدتر در کوله‌ی تجربه‌های‌شان می‌اندازند.

«باد صبا» که یکی از بی‌نظیرترین مستندهای تاریخی ایرانی به شمار می‌رود، نمادی تصویری از -خیر‌وشر و سختی‌و‌نرمی- است. مکانی بکر برای ساعتی در منظر بادی خوش‌صفت نشستن که در شناخت بادهای دیگر و البته وظایف و خصوصیات‌شان به کمک‌مان می‌آید. این‌جا همانند بستری، جهتِ کاوش و تامل به نظر می‌رسد؛ جایی فراموش‌نشدنی که گویی چشم، گوش و عقل‌ ما را به جهانی دوردست و کم‌یاب پرتاب می‌کند و آلبرت لاموریس چنان با فرم‌ها به بازی می‌نشیند که لحظه‌ای فراموش خواهیم کرد که دقیقا درمقابل چه چیزی ایستاده‌ایم.

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *تعداد پاسخ به پرسش امنیتی تمام شده است. لطفا مجدد تلاش نمایید.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X