دلایل طلاق؛ چه عواملی زوجها را به سمت طلاق سوق میدهد؟
طلاق، به معنای جدا شدن قانونی و دائمی یک زوج و اتفاقی بسیار ناگوار است که البته اگر دلیل محکم و منطقی داشته باشد، معمولا بهتر است صورت بگیرد. در بسیاری از جوامع، ازدواج معتبر و حلال به لطف تعهداتی مانند عشق، همبستگی، وفاداری، و ادارهی زندگی مشترک، برای سالها دوام داشته و از هم نمیپاشد. با این حال، در یک سری از مواقع، آنقدر رابطهی بین زوجین بد میشود که ادامهی زندگی دیگر منطقی نیست و در این صورت، طلاق به عنوان یک راهحل حلال برای پایان دادن به این ازدواج مطرح میشود. اما دلایل طلاق واقعا چه هستند و چگونه میتوان از وقوع آنها جلوگیری کرد؟
همهی ما انسان هستیم و خواسته یا ناخواسته، به دلیل تفاوتهای جنسیتی، پیشفرضهای ذهنی متفاوت و…، دست به کارهایی میزنیم که ممکن است شریک عاطفی ما آنها را نپسندد. در بسیاری از این موارد، زوجینی که به یکدیگر علاقهمند هستند و زندگی مشترک برایشان از اهمیت زیادی برخوردار است، میپذیرند نزد مشاور رفته و نیازهای خود را مطرح و مشکلات را حل کنند. اما برخی دیگر که در بسیاری از مواقع خود را مهمتر از زندگی مشترک میدانند، با انجام یک سری از کارهای حساب نشده، زندگی را به ورطهی نابودی میکشانند. اما این کارهای حساب نشده چه هستند؟
علت طلاق؛ چرا به طلاق فکر میکنیم؟
دلایل مختلفی میتواند باعث شود که افراد به طلاق فکر کنند. این دلایل ممکن است به علت مشکلات زندگی مشترک، تغییر در روابط، مسائل فردی و اجتماعی و… باشند. یک سری از مشکلاتی که میتوانند باعث شوند افراد به طلاق فکر کنند عبارتاند از:
- عدم سازگاری
- ازدواج اجباری
- تغییرات شخصی و روحی
- اختلافات مداوم و انتظارات عجیب
- خیانت
- مسائل و مشکلات مالی (عدم حمایت از زوجین)
- مشکلات خانوادگی
۱. عدم سازگاری؛ یکی از دلایل اصلی طلاق
در زندگی مشترک، ممکن است زوجین متوجه شوند که ارزشها، اهداف و رویکردهای زندگی آنها با هم مطابقت ندارد و این باعث عدم سازگاری در زندگی مشترک میشود. اینکه دو طرف در حین ازدواج به چنین نتیجهای میرسند، حاکی از آن است که ازدواجشان بر پایهی یک اتفاق کاملا نادرست شکل گرفته است. این مورد یا میتواند به خاطر اجبار خانواده برای ازدواج با شخصی باشد که مرد یا زن او را دوست ندارد، یا به خاطر تغییراتی که خود فرد تجربه میکند. همچنین این تغییر در خلق و خو میتواند به شکل بروز رفتارهایی که تا قبل از ازدواج اصلا وجود نداشتند، خود را نشان دهد.
به صورت کلی، اگر قبل از ازدواج فرصت آشنایی دارید، حتما نزد یک مشاور رفته و در رابطه با اخلاقیات خود با او صحبت کنید. اجازه دهید هرآنچه که باور و ذهنیت شما را شکل میدهد، توسط مشاور حرفهای و مجرب مورد بررسی قرار گرفته و تجزیه و تحلیل شود. فرقی نمیکند مرد باشید یا زن، مادامی که رابطه را بیشتر از خودتان دوست داشته باشید، این فرصت را هم به وجود میآورید که یک بار هم که شده، باورهایتان را به چالش بکشید چون وارد کردن آنها به زندگی آن هم بدون اینکه شریک زندگیتان ذرهای آمادگی برای پذیرش آن داشته باشد میتواند چالشی جدی برایتان به همراه داشته باشد.
اگر هم فرصت برای آشنایی نداشتید، میتوانید بعد از جلسات خواستگاری، با اجازهی والدین هر دو طرف، نزد مشاوره بروید و همه چیز را با او در میان بگذارید. این ارزش را برای خود و زندگی مشترکتان قائل شوید تا مجبور نباشید چندین سال آرامش ذهنی و روان خود را به خاطر عدم سازگاری با شریک زندگیتان تحمل کرده و در نهایت از یکدیگر جدا شوید.
۲. ازدواج اجباری
متأسفانه یکی از دلایل طلاق در ایران همین مورد است. در کشور ما به خاطر یک سری باورها و اعتقادات اشتباه، والدین تصمیم میگیرند دختر (در موارد نادری، پسر) با کسی ازدواج کنند که فقط از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار است؛ یا به خاطر یک سری از حرف و حدیثهایی که وجود دارد، سعی میکنند هرچه زودتر باعث و بانی ازدواج فرزندشان شوند. این کار خیانت به زندگی فرزند و یک گناه بزرگ است.
اگر به عنوان یک پدر یا مادر، مخاطب این مطلب هستید، باید این نکته را توجه کنید که زندگی مشترک نمیتواند با اجبار آغاز شود. این زندگیها معمولا در درازمدت عامل اصلی فساد در کشور، باعث و بانی تربیت فرزندان خطرناک، از اصلیترین عوامل خودکشی، بیماریهای روانی، افسردگی و… میشوند و در کمتر مواقعی، خیری در آنها وجود دارد.
اگر هم به عنوان یک فرزند، مخاطب این مطلب هستید، حتما نزد مشاور رفته، کتاب بخوانید و روی مستقلسازی خود وقت بگذارید و تبدیل به فردی شوید که استقلال را آموخته و با وابستگی بیگانه است. هرچند در برخی از جوامع، متأسفانه وضعیت آنقدرها هم ساده نیست و از این دست اتفاقات خیلی رخ میدهند.
۳. تغییرات شخصی و روحی
معمولا این تغییرات زمانی به یکی از علل طلاق تبدیل میشوند که زوجین قبل از ازدواج رابطهی عاشقانه داشته باشند. در بسیاری از موارد، داشتن رابطهی دوستی در دین مبین اسلام نهی شده و از خانوادهها خواسته میشود فرزندان خود را به گونهای تربیت کنند که در صورت نیاز به ازدواج، از راه درست و شرعیاش وارد شوند. در ازدواج اسلامی اگرچه فرصت شناخت کم است، اما با انجام یک سری از کارها و رسیدن به شناخت کافی، میتوان آسیبها را به حداقل رساند.
اما دوستی و ارتباط عاشقانه قبل از ازدواج به خاطر شور و اشتیاق زیادی که بین زن و مرد وجود دارد، سبب میشود آنها هیچوقت خود واقعیشان را بروز ندهند یا اگر متوجه اختلافی هم شدند، آن را بیان نکنند. عدم بیان این اختلافات و ناراحتیها سبب میشود دو طرف خود را در شرایط کاملا ایدئالی تصور کنند. اما به محض رفتن زیر یک سقف، اخلاقیات دو طرف برای یکدیگر مشخص میشود. این موضوع هم میتواند از دلایل طلاق مرد باشد و هم دلایل طلاق زن چون تغییر خلق و خو مختص یک جنسیت خاص نیست.
همچنین ازدواج در سن پایین هم یکی از اصلیترین علل طلاق و از عوامل کلیدی در تغییر خلق و خو است. افراد وقتی در سن پایین به سر میبرند، در حال کسب تجربه هستند و پیوسته تغییر میکنند تا به یک ثبات در اخلاق و روحیات خود دست پیدا کنند. کسانی که در سن پایین وارد رابطهی عاطفی میشوند، هنوز چیزهای زیادی برای دیدن و تجربه کردن دارند و ممکن است خلق و خویشان به شدت تغییر کند. تغییر در رفتار همانا و به وجود آمدن یکی از دلایل اصلی طلاق همانا.
۴. اختلافات مداوم و انتظارات عجیب
دعوا، غر زدن، قهر کردن، سرزنش و هر چیز دیگری به خاطر هر کار کوچکی که در زندگی به وجود میآید، از دلایل طلاق در ایران و سایر کشورهای جهان به شمار میرود. شما نمیتوانید به خاطر هر مسألهی کوچکی با شریک زندگی خود دعوا کنید، به خاطر یک خرید اشتباه، غر بزنید، به خاطر هدیه نخریدن، قهر کنید، به خاطر رفتارهای دیگران یا پیشرفت زندگی آنها، شریک خود را سرزنش کرده و به باد انتقاد بگیرید.
این را به خاطر داشته باشید که دوست داشتن رابطه، از دوست داشتن طرف مقابلتان اهمیت بیشتری دارد و اقداماتتان باید به سلامت و دوام رابطه کمک کند، نه اینکه شما را در یک درگیری پیروز کند یا به طرف مقابل بفهماند همیشه او هست که با انجام کارهای مختلف باعث جنگ و دعوا میشود. بنابراین سعی کنید انتظارات طرف مقابل را بشنوید؛ نه اینکه انگشت اتهام را به سمتش روانه کنید.
صحبت از انتظار که شد باید بگوییم همیشه یک انتظار منطقی و شدنی از شریک خود داشته باشید. شما نمیتوانید ساکت در یک گوشه بنشینید و انتظار داشته باشید شریک زندگیتان همه چیز را رها کرده و به کدگشایی روحیات شما بپردازد. اگر هم این کار را انجام نداده، به او یادآور شوید. حرف بزنید و اجازه دهید طرف مقابل بداند شما به چه چیزی نیاز دارید. همچنین در صورتی هم که برآورده کردن نیازتان از پس شریک عاطفیتان بر نمیآید، او را سرزنش و با کس دیگری مقایسه نکنید.
۵. خیانت
خیانت در ازدواج به معنای رابطه جنسی یا عاطفی غیرقانونی و مخفیانه با فرد دیگری به غیر از همسر است که از نظر اخلاقی و اجتماعی نقض قرارداد زندگی مشترک محسوب میشود. خیانت در ازدواج میتواند به شکست رابطه زناشویی، کاهش اعتماد و بروز تنشها و تلختر شدن روابط زوجین منجر شود. این مسئله یکی از دلایل طلاق در ایران و بسیاری از کشورهای جهان است که متأسفانه باعث نابودی روحی و روانی طرف مقابل میشود. خیانت عوامل مختلفی دارد از جمله:
- نارضایتیهای زناشویی
- فرار از مشکلات زناشویی
- نقض عهد و وفاداری
- جذابیت فرد دیگر
- مشکلات فردی
مهم نیست خیانت به خاطر کدام عامل بالا اتفاق میافتد؛ در هر صورت، هیچ توجیه خاصی ندارد و یکی از سخیفترین و زشتترین کارهایی است که یک فرد میتواند در حالی که با کسی رابطه دارد، انجامش دهد. در تمام این شرایط یک طرف میتواند با مراجعه به مشاور و صحبت با یک فرد حرفهای، زندگی خود را از منجلاب فساد خارج کند.
۶. مسائل و مشکلات مالی؛ از مهمترین دلایل طلاق در ایران
مهمترین علت طلاق یا یکی از مهمترین دلایل افزایش طلاق در کشور ما، مشکلات مالی است. متأسفانه بنا به دلایل مختلف، کسب درآمد حلال واقعا سخت و دشوار شده است. در نتیجه خانوادهها برای برآورده کردن نیازهای خود آنقدرها سرمایه ندارند که به آن متکی باشند. روایت معروفی است که میگوید «از دری که فقر وارد شود از در دیگر ایمان بیرون میرود» و در زندگی که ایمان نباشد، انگیزهای هم برای ادامه وجود ندارد.
اینجاست که نقش کلیدی خانوادهها و دولت در دوام رابطه خود را نشان میدهد. متأسفانه خانوادههای زیادی هستند که بنا به دلایل مختلفی از جمله زندگی خودشان در گذشته، حمایت از فرزندان خود را متوقف کرده و فکر میکنند با این کار آنها را متکی به خود بار میآورند. حقیقت این است که در شرایط اقتصادی کنونی، افراد کمی اگر به حال خود رها شوند، استقلال مالی به دست میآورند که آن هم به خاطر شرایط و عوامل گوناگون است. در غیر این صورت بسیاری از افراد تا مرز نابودی هم پیش میروند.
۷. مشکلات خانوادگی و دخالت خانوادهها در زندگی؛ از مهمترین دلایل طلاق زن
یک سری از مسائل هست که به خاطر بیفکری و کجخلقی خانوادهها به وجود میآید. این افراد بدون در نظر گرفتن علاقهی فرزندان خود، با یکدیگر درگیر شده و شرایط را به گونهای رقم میزنند که فرزندان مجبور میشوند دائما در تنش باشند. بالاخره همیشه یک طرف در بین دعواها مقصر است و همین موضوع فشار را روی زن یا شوهر زیاد میکند و باعث میشود استرس ناشی از پیدا کردن شغل و کار و شرایط مناسب برای زندگی چندین برابر شده و آرامش را از زندگی دور کند.
سوا از این موضوع، دخالت برخی از خانوادهها در زندگی زناشویی هم از عوامل دلایل طلاق مردان و زنان زیادی است. این موضوع در کشور ما به خصوص در رابطهی عروس و مادرشوهر دیده میشود، اما انواع مختلفی دارد؛ از پدر و مادر گرفته تا فامیل و دوست و آشنا، اگر پایشان به زندگی مشترک باز شود و به خود اجازهی دخالت بدهند، میتوان گفت زندگی دیگر فایدهای ندارد و دیر یا زود به جدایی ختم خواهد شد. از اصلیترین دلایل طلاق زن هم همین است، چراکه مردها معمولا برای یافتن استقلال مالی، در ابتدا در خانهی مادری یا نزدیک به آن سکونت میکنند که همین موضوع فضا را برای دخالتهای بیمورد فراهم کرده و یک زندگی را به ورطهی نابودی میکشاند.
قبل از اینکه چنین مشکلاتی به وجود بیاید و مجبور شوید از یک سری خط قرمزها عبور کنید، حرمتها را بشکنید و باعث خشم و اندوه بیشتر شوید، سعی کنید با کمک یک مشاور حرفهای، یک حریم خاص برای زندگیتان مشخص کنید. اگر دیگران با شما به خاطر حریم خصوصی سفت و سختی که دارید ناراحت باشند، بسیار بهتر، مناسبتر و ایدئالتر از زمانی است که شریک زندگیتان به خاطر حرفهای اطرافیان دائما در ناراحتی به سر ببرد.
کلام پایانی
در این مطلب به انواع دلایل طلاق پرداختیم که میتوانید با دانستن آنها، خیلی راحت جلوی یک سری از اتفاقات ناگوار را بگیرید و اجازه ندهید زندگی که در ابتدا شیرینتر از عسل بود، به فرایندی تلختر از زهر تبدیل شود. البته علل طلاق بیشتر از این چند مورد است اما تلاش کردیم تا جایی که امکان دارد، به مهمترین آنها اشاره کنیم با این امید که هیچوقت، زندگی زناشویی به طلاق ختم نشود.