۸ فیلم و انیمیشن دیزنی با پایان غمانگیز؛ از «پیتر پن» تا «بامبی»
سالها و نسلهای زیادی شاهد پایان خوش فیلمها و انیمیشنهای دیزنی بودیم که بعضا حتی اشکمان را هم درآوردند. بسیاری از آثار کلاسیک و نسخههای جدید این استودیو، ما را نسبت به شخصیتهایی که دوستشان داریم امیدوار نگه میدارند. اما تعدادی از آثار این کمپانی هم داستان را به گونهای به پایان میرسانند که تلخ و شیرین، غمانگیز یا حتی تراژیک است. از آثار ابتدایی تا فیلمهای اخیر نگاهی به انیمیشنهای دیزنی انداختیم که با پایان غمانگیز و روایتهای تکاندهنده قلبتان را مچاله میکنند.
۸. ۱۰۱ سگ خالدار (One Hundred and One Dalmatians)
- محصول: ۱۹۶۱
- کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک، ولفگانگ رایترمن
- صداپیشهها: بتی لو جرسون، راد تیلور، کیت باوئر
- امتیاز متاکریتیک: 83 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
داستان انیمیشن «۱۰۱ سگ خالدار» درباره دو سگ از نژاد دالمیشن به نامهای پانگو و پردیتا است که سعی دارند پانزده توله خود را از دست کروئلا (زن بدجنسی که دوست دارد از پوست حیوانات بیگناه برای خودش پالتو پوست درست کند) و نوچههایش نجات دهند و در این راه به همراه صاحبانشان راجر و آنیتا هشتادوچهار تولهسگ دیگر را نجات میدهند و به سرپرستی میگیرند.
انیمیشن «۱۰۱ سگ خالدار» از این جهت پایان تلخی دارد که این زوج مهربان نمیتوانند از صد و یک تولهسگ در خانه خود نگهداری کنند و به همین خاطر آنها را به خانههای دیگر میفرستند. رادکلیفها میتوانستند یک خانه بسیار بزرگ با حیاطی وسیع و فضای کافی برای مراقبت از این تعداد حیوان خانگی داشته باشند اما حتی ثروت تازهای که از موسیقی فوقالعاده راجر در مورد کروئلا به دست آوردهاند، احتمالا برای این کار کافی نیست.
۷. کارآگاه موش بزرگ (The Great Mouse Detective)
- محصول: ۱۹۸۶
- کارگردان: ران کلمنتس، برنی متینسون، جان ماسکر
- صداپیشهها: وینسنت پرایس، کندی کاندیدو، آلن یونگ
- امتیاز متاکریتیک: 73 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۱ از ۱۰
مرگ به موقع یک شرور معمولا باعث میشود از تصور اینکه دیگر دنیا به جای امنتری تبدیل شده است احساس رضایت کنیم. مرگ راتیگان، شرور انیمیشن «کارآگاه موش بزرگ» مطمئنا به دلایل زیادی باعث خوشحالی شما میشود؛ از ربودن یک پدر تنها گرفته تا تغذیه کردن گربهاش فلیسیا با موشهای خانگی. اما وقتی متوجه میشوید که جامعه موشهای خانگی با موشهای فاضلاب چه رفتار بدی دارند، نمیتوانید به او حق ندهید.
حتی شخصیت اصلی یعنی باسیل او را به عنوان «نابغه شرور» توصیف میکند، به این معنی که اگر با تعصب نژادی روبرو نمیشد، میتوانست قانونمند و اخلاقمدار باشد. مرگ راتیگان یک اتفاق غمانگیز است چون او حتما در دنیایی مقبولتر، سرنوشت متفاوتی داشت. این یک فیلم فوقالعاده برای بچههاست که آنها را وادار میکند به این فکر کنند که اقلیتهای مختلف با چه چیزی در جوامع واقعی مبارزه میکنند.
۶. مری پاپینز (Mary Poppins)
- محصول: ۱۹۶۹
- کارگردان: رابرت استیونسون
- بازیگران: جولی اندروز، دیک ون دایک، کرن دوتریس
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
فیلم کلاسیک «مری پاپینز» به خاطر یک پرستار کودک جادویی شهرت دارد. او یک کیف بزرگ دارد که که میتواند بچههای خانواده بنکس را به دنیای موزیکال و جادویی ببرد. بچهها در کنار لذت بردن از شیطنتهایی مثل رفتن روی پشت بام و رد شدن از دودکش، در مورد کارهای درست و غلط چیزهای زیادی یاد میگیرند.
اما قسمت تلخ ماجرا اینجاست که وقتی مشکلات خانواده بنکس حل میشود، زمان آن فرا میرسد که مری پاپینز با چتر جادویی خود آنها را ترک کند. احتمالا به این معنی است که او دیگر هرگز جین و مایکل را نخواهد. بچهها حتی از مری خداحافظی هم نکردند و او از این موضوع بسیار غمگین است. با این حال، او میداند که ناراحتیاش نوعی ناسپاسی است و میرود تا دوباره به یک خانواده دیگر کمک کند.
۵. گوژپشت نوتردام (The Hunchback of Notre Dame)
- محصول: ۱۹۹۷
- کارگردان: گری تروزدیل، کرک ویس
- صداپیشهها: تام هولس، دمی مور، آنتونی جی
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از ۱۰
سرنوشت با کوازیمودو هرگز مهربان نبود. او مادرش را در کودکی از دست داد و توسط مردی که باعث یتیمیاش شده بود، برای انجام کار مجانی اسیر شد. خب دیگر جای تعجب نیست که این داستان چرا در فهرست انیمیشنهای دیزنی با پایان غمانگیز قرار میگیرد!
پس از اینکه اسمرالدا کوازیمودو را از کلیسای جامع بیرون آورد تا با جمعیت خارج از نوتردام دیدار کند، مردم پاریس او را پذیرفتند؛ این صحنه با یکی از زیباترین و شنیدنیترین موسیقی متنهای دیزنی همراه بود. کوازیمودو با این واقعیت که اسمرالدا فیبوس را دوست دارد کنار آمده است و حتی به زوج جدید نشان میدهد که برای آنها خوشحال است. اما او تنها این دو نفر را به عنوان دوستان انسانی در کنار خود دارد بنابراین مجبور میشود در تنهایی برای دل شکسته خود غصه بخورد.
۴. پیتر پن (Peter Pan)
- محصول: ۱۹۵۵
- کارگردان: کلاید جرونیمی، ویلفرد جکسون، همیلتون لاسک
- صداپیشهها: بابی دریسکال، کاترین بومن، هانس کانرید
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
در حالی که موفقیت انیمیشن «پیتر پن» به ویژه به خاطر برخورد با افراد قبیلهای در نورلند مطابق انتظارات پیش نرفت، پایانش مفهوم غمانگیزی دارد که نمیشود از آن چشمپوشی کرد. پسران گمشده در نظر داشتند که با فرزندان دارلینگ به لندن برگردند تا مری و جورج آنها را به سرپرستی بگیرند. وقتی وندی سالم به خانه میرسد، مشتاقانه ماجراجویی خود را با والدینش به اشتراک میگذارد و به طور خلاصه به تصمیم نهایی پسران برای ماندن با پیتر در نورلند اشاره میکند.
این گزینه برای پیتر خوب است چون به یک دوست و همراه نیاز دارد. اما این بدان معناست که پسران گمشده اگر نظر خود را تغییر دهند، باید منتظر فرصت دیگری برای پذیرفته شدن توسط خانوادهای شایسته باشند. اگر کسی منتظر باشد تا این پسران کوچکشان به خانه برگردند، بدون اینکه بدانند این فرصت را از دست دادهاند.
۳. یخزده ۲ (Frozen II)
- محصول: ۲۰۱۹
- کارگردان: کریس باک، جنیفر لی
- صداپیشهها: کریستن بل، ایندینا منزل، جاش گد
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۸ از ۱۰
همه چیز در پایان این دنباله گره خورده است؛ آنا به عنوان ملکه جدید آرندل در یکی از بهترین قلعههای دیزنی و السا روح پنجمی است که جنگل طلسمشده و قلمرو خانهاش را به هم وصل میکند. این مسئولیتها به این معناست که این دو خواهر باید خیلی زود جدا از هم زندگی کنند آن هم پس از تلاشهای فراوان برای رسیدن به هم در قسمت اول. دورانی که السا احساس میکرد باید از آنا دور باشد زمان زیادی بود که از دست رفت و حالا باید در جنگل نورثولدرا زندگی کند.
آنها هنوز هم برای تعیین قرار ملاقات از گیل، روح باد کمک میگیرند، اما این از زندگی مشترک در یک قلعه و دیدن هر روزه همدیگر بسیار دور است. هر دو پادشاهی از این طریق وضعیت بهتری دارند، فقط به قیمت این که این خواهران فداکار مجبور باشند دور از هم زندگی کنند.
۲. روباه و سگ شکاری (The Fox and the Hound)
- محصول: ۱۹۸۱
- کارگردان: تد برمن، ریچارد ریچ، آرت استیونز
- صداپیشهها: میکی رونی، کرت راسل، پرل بیلی
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
نسلهای زیادی به خاطر پایان تلخ «روباه و سگ شکاری» با تاد روباه و کوپر سگ شکاری اشک ریختند. این سگ و روباه که دوستیشان بعید به نظر میرسید زمانی با هم آشنا شدند که خیلی کوچک بودند و متوجه نشدند که دوستی درجه یک آنها در انیمیشنهای دیزنی با یک پایان غمانگیز هرگز نمیتواند ادامهدار باشد. تاد توسط یک خانم مسن مهربان به عنوان حیوان خانگی پذیرفته شده بود و کوپر در حال گذراندن دوره آموزشی بود تا به صاحبش برای شکار روباه کمک کند.
وقتی میدانیم که این مغایرت در کل روابطشان ادامهدار خواهد بود، قول کودکی آنها برای باقی ماندن به عنوان بهترین دوستان برای همیشه قلب را آزار میدهد. فیلم با تاد در جنگل به پایان میرسد و غروب خورشید را پشت کلبهای نشان میدهد که کوپر با صاحبش و یک سگ تازی دیگر در آن زندگی میکنند. اگر این دو دوست دوران کودکی دوباره یکدیگر را ببینند آیا احساس آن دوران خود را به خاطر خواهند آورد؟ یا کوپر تاد را شکار خواهد کرد؟
۱. بامبی (Bambi)
- محصول: ۱۹۴۲
- کارگردان: دیوید هند
- صداپیشهها: کمی کینگ، هاردی آلبرت، دونالد نوویس
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۳ از ۱۰
«بامبی» از آن انیمیشنهای دیزنی است که از همان ابتدا میدانیم باید منتظر فیلمی با پایان غمانگیز باشیم. مرگ مادر بامبی به دست شکارچیان در اوایل فیلم، لحن آن را از همان ابتدا تعیین کرد و این اخطار را داد که حتما شکارچیان دوباره برمیگردند. این آهوی دوستداشتنی بیشتر دوران کودکی خود را با مادرش میگذراند، غافل از اینکه وقتی زمانش برسد، عنوان شاهزاده بزرگ جنگل را به جای پدرش به عهده خواهد گرفت.
بامبی برای نجات معشوق دوران کودکیاش، فالین از دست سگهای شکاری، هدف گلوله قرار میگیرد. آتشسوزی نیز از اردوگاه انسانها به جنگل سرایت میکند و قلمرو تازه به ارث رسیده او را از بین میبرد و شریک زندگی او را در خطر بیشتری قرار میدهد. خانواده و دوستان او به یک رودخانه امن میرسند، و تا بهار بعد، بامبی که از مرگ جان سالم به در میبرد رسما شاهزاده بزرگ جنگل میشود. او فقط میتواند از دور تماشا کند که فالین از دوقلوهای تازه متولد شدهشان مراقبت میکند. این نقش همچنین مانند پدرش به بامبی طول عمر بیشتری نسبت به آهوها میدهد، بنابراین او از فالین و احتمالا فرزندانش نیز بیشتر عمر خواهد کرد و او باز هم تنها خواهد ماند.
منبع: thegamer