۱۱ کارگردان بزرگ که هرگز نامزد دریافت اسکار نشدهاند
رقابت هر سال اسکار برای دریافت جایزه کارگردانی پر از رقبای شایسته است و امسال نیز از این قاعده مستثنی نبود. در اوایل فصل، نامهایی مانند ریدلی اسکات، پدرو آلمودوار، مگی جیلنهال، جوئل کوئن و آدام مککی مورد توجه قرار گرفتند و شوک بزرگ در هنگام اعلام نامزدها، غیبت دنیس ویلنوو برای فیلم «تلماسه» بود. ویلنوو برای اولین اقتباسش از رمان فرانک هربرت جزو نامزدها قرار نگرفت اما او قبلا برای فیلم ورود نامزد اسکار شده بود.
برخی از فیلمسازان چندان خوششانس نیستند. وقتی به تاریخچه اسکار نگاه میکنیم، کارگردانان بزرگ زیادی هستند که صنعت سینما را تغییر دادهاند اما هرگز حتی یک بار هم نامزد اسکار نشدهاند. این موضوع باورنکردنی و در عین حال خشمانگیز است. این هنرمندان برجسته فرصتهای بسیار خوبی داشتند اما آنطور که باید و شاید شناخته نشدند. چندین قشر دیگر هم چنین وضعیت دلسردکنندهای دارند. اغلب زنان، فیلمسازان بینالمللی و خارجی و کارگردانان ژانرهای خاص در نهایت مورد بیمهری قرار میگیرند.
- ۱۰ فیلم برتر که به توصیهی جین کمپیون، کارگردان اسکاری باید ببینید
- الخاندرو گونزالس ایناریتو؛ کارگردان فیلم هنریها! (تعطیلات عید از کی چی ببینیم؟)
- ۱۰ فیلمساز مشهور که نامشان با یک شهر مترادف شده است؛ یک کارگردان یک شهر
کارگردانان برای به خاطر سپرده شدن در دل تاریخ، نیازی به اسکار ندارد اما این جایزه یا نامردی برای آن به آنها کمک میکند تا توجه بیشتری به پروژههای خود جلب کنند و طرفداران جدیدی پیدا نمایند، چرا که این جایزه توسط جامعه بزرگ فیلم و سینما به رسمیت شناخته میشود. با هم به ۱۱ مورد از بهترین کارگردانانی میپردازیم که تا به حال هیچ وقت نامزد اسکار نشدهاند.
۱۱. جان کارپنتر
جان کارپنتر با لقب «استاد وحشت»، بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۴ مجموعهای ثابت از آثار کلاسیک داشت که تقریبا در تاریخ سینما بینظیر هستند. جان کارپنتر در طی یک دوره ۲۰ ساله، ۱۰ مورد از بهترین فیلمهای این ژانر در تاریخ (و همچنین اثر معمولی «خاطرات یک مرد نامرئی») را خلق کرد. او با انواع پروژههایی که انجام میداد تطبیق و همذاتپنداری خاصی داشت و آثار نمادینی را خلق کرد که حتی امروزه نیز تازگی دارند. تقریبا غیرممکن است که به فهرستی از بهترین فیلمهای دو دهه گذشته نگاه کنید و نام کارپنتر را در جایی پیدا نکنید.
۱۰. وس کریون
مسئولان اسکار به ندرت پذیرای فیلمهای ترسناک هستند و از آنجا که وس کریون تمام دوران حرفهای خود را بدون افتخار سپری کرد، به وضوح احترام چندانی برای این ژانر قائل نیستند. کریون به ساخت، گسترش و احیای فیلمهای ترسناک مدرن کمک کرد. «کابوس در خیابان الم» اثری با تخیلات و تجسمات خارقالعاده است و شمایلنگاری فردی کروگر تنها بخشی از چیزی است که فیلم اصلی را بسیار درخشان جلوه میدهد. کریون آسیبهای جسمی و روحی و روانی را به روش خود بررسی کرد. «کابوس جدید»، «جیغ»، «تپهها چشم دارند»، «چشم قرمز» و «افراد زیر پله» فرصتهایی بودند که پتانسیل این را داشتند تا برای او جایزهای به ارمغان بیاورند.
۹. برایان دی پالما
آلفرد هیچاک مشخصا هرگز اسکار بهترین کارگردانی را دریافت نکرد که کمی طعنهآمیز است و کارگردانی که به عنوان معادل مدرن او شناخته میشود، با ۵۰ سال سابقه کار، در نهایت در مجموع صفر نامزدی داشته است. فیلمهای برایان دی پالما به طور معمول توسط سازمانهای اهدای جوایز نادیده گرفته شدهاند. «کری»، «دستنخوردهها»، «صورتزخمی» و «راه کارلیتو» همگی در مراسمهای بزرگ رقابت کردهاند اما ناکام بودهاند. در بین این اسامی، تمام فیلمهای دیگر دی پالما مانند «انفجار» و «شبح بهشت» را که هنوز مورد لطف منتقدان قرار میگیرند فاکتور میگیریم اما در کل باید گفت که تمام فیلمهای دی پالما بدون توجه به کیفیت کلی، بدون شک یک اثر هنری فنی و زیبا هستند.
۸. سرجیو لئونه
اسکار در سالهای اخیر تلاش چشمگیری برای تجلیل از فیلمهای بینالمللی و خارجی و ژانرهای مختلف انجام داده اما هنوز راه زیادی در پیش دارد. سرجیو لئونه، فیلمساز بزرگ وسترن اسپاگتی، در زمان خود شناخته نشد و حالا نیز سهم او در این ژانر همچنان تحت تاثیر کارگردانان مدرنی مانند کوئنتین تارانتینو و وینس گیلیگان است. سهگانه «مرد بینام» قطعا یکی از بهترین سهگانههای سینمایی تاریخ است و در کنار آن، «روزی روزگاری در غرب» فیلمی بود که گل سر سبد دوران طلایی ژانر وسترن محسوب میشود.
۷. واچوفسکیها
نشانه و نمود یک کارگردانی عالی، ساختن فیلمی است که تحلیلات ادامهدار داشته باشد. مفهوم ماتریکس برای بیش از ۲۰ سال بحثهای جذابی به راه انداخت و به تنهایی یک پیشرفت فنی بود. تعداد کمی از فیلمسازان به اندازه واچوفسکیها مورد اقبال تماشاگران هستند. شما در نگاه اول متوجه تمام مفاهیم پشت پرده فیلمهایی مانند «اطلس ابر»، «مسابقه سرعت» و «محدودیت» نمیشوید و باید آنها را چند بار تماشا کنید. اهمیت واچوفسکیها در بازنمایی چنین مفاهیمی یک نقطه عطف فرهنگی است که نمیتوان آن را صرفا با دریافت جوایز تعریف کرد اما این بدان معنا نیست که اسکار باید آنها را نادیده بگیرد.
۶. دیوید کراننبرگ
دیوید کراننبرگ با ۷۸ سال سن هنوز کارهای بزرگی ارائه میدهد. تاثیرگذاری کراننبرگ بر ژانر وحشت جسمی خودش به تنهایی کافی است اما او در طول دوران حرفهایاش فیلمهای مختلفی در ژانرهای علمیتخیلی، جنایی و زندگینامهای و با موضوعات اگزیستانسیال و هنری ساخته است. جالب اینجاست که او تا به حال با چندین ستاره برجسته هالیوود کار کرده اما هرگز نامزد اسکار نشده است. آکادمی هنوز برای قدردانی از او فرصت دارد، زیرا آخرین فیلم کراننبرگ، «جنایات آینده» قرار است اواخر امسال در سینماها اکران شود. حتی اگر او در نهایت نامزد شود، این افتخار به سختی میتواند پنج دهه انزجار و نادیده گرفته شدن را جبران کند.
۵. لین رمزی
اهدای جایزه بهترین فیلم به «کتاب سبز»، جدای از تمام مسائل فنی، به نوعی نشانگر این بود که اسکار همچنان مجذوب آثار عامهپسندی است که تماشاگر را چندان به تفکر وا ندارد. لین رمزی فیلمهایی نمیسازد که تماشای آنها آسان باشد. این کارگردان اسکاتلندی و سازنده آثاری مانند «ما باید درباره کوین صحبت کنیم» و «تو واقعا هرگز اینجا نبودی»، به خاطر شجاعتش در پرداختن به مطالب موضوعی دشوار، شایسته تقدیر است. بسیاری از طرفداران سینما احتمالا نمیتوانند تعداد زیادی از نامزدهای بهترین فیلم در سالهای اخیر را به خاطر بیاورند اما فیلمهای رمزی فراموشنشدنی هستند.
۴. سم ریمی
سم ریمی شاید به عنوان یک کارگردان «خارج از جریان اصلی» شروع کرده باشد که تنها مورد استقبال علاقهمندان آثار مستقل و خاص قرار میگیرد اما او در بین تماشاگران فیلمهای جریان اصلی نیز فردی مقبول است. ریمی صرف نظر از این که چه زمانی از او به خاطر نبوغش قدردانی میشود، به وضوح از هر یک از پروژههای خود لذت میبرد. او در واقع یکی دیگر از نشانههای ناآگاهی اسکار در زمینه ژانرهای مختلف است، زیرا سهگانه «مرده شریر» و دو فیلم اول «مرد عنکبوتی» هنوز به ترتیب در بین بهترین فیلمهای ترسناک و ابرقهرمانی قرار دارند. بعید است که «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» تغییری در این روند ایجاد کند اما خلاقیت و هنر ریمی حداقل مستحق دریافت یک جایزه افتخاری است.
۳. پارک چان ووک
اسکار به طور کلی از فیلمهای مهیج بینالمللی و خارجی غافل میشود اما این موضوع، عدم قدردانی از پارک چان ووک بزرگ را توجیه نمیکند. آثار این فیلمساز بزرگ کرهجنوبی حتی در رده بهترین فیلمهای بینالمللی هم دیده نشده است. فیلم «ندیمه» توسط برخی نهادهای اهدای جوایز مانند بفتا به رسمیت شناخته شد (که البته آنها هم «سهگانه انتقام» یعنی همدردی با آقای انتقام، اولدبوی و بانوی انتقام را نادیده گرفتند) اما اسکار از این روند پیروی نکرد. شاید خشونت درونی کارهای پارک برای داوران آکادمی بیش از حد بوده باشد اما امیدواریم که اعضای اسکار نسبت به پروژههای آینده او فکر و دیدگاه بازتری داشته باشند.
۲. پل ورهوفن
اگر به تاریخچه جوایز اسکار نگاه کنید، متوجه میشوید که آثار بسیاری از برندگان گذشته با تاریخ و زمان اکران آثارشان مرتبط و هماهنگ بودند اما تاثیر فرهنگی زیادی از خود بر جای نگذاشتند (مانند «سخنرانی پادشاه» و «هنرمند»). پل ورهوفن فیلمهایی میسازد که ماندگار هستند. برخی از بهترین فیلمهای او، مانند «دختران شو» و «سربازان سفینه فضایی»، در ابتدا با تحقیر و نظرات منفی مواجه شدند اما بعدها دوباره مورد توجه منتقدان قرار گرفتند. با این حال، فیلمهای دیگر او مانند «یادآوری کامل»، «ربات پلیس» و اخیرا «او»، به محض اکران به عنوان فیلمهای کلاسیک و آیندهنگرانه مورد توجه قرار گرفتند. شاید فیلم «راحتالحلقوم» محصول ۱۹۷۳ به کارگردانی ورهوفن نامزدی بهترین فیلم خارجی زبان را کسب کرده باشد اما اخیرا فقط و فقط «بندتا» به عنوان یکی از فیلمهای ورهوفن وارد یکی از رقابتهای اصلی شده است.
۱. وونگ کار وای
قطعا یکی از مشکلات اسکار این است که کارگردان فیلم «در حال و هوای عشق»، یکی از تنها دو فیلم قرن بیست و یکمی که وارد لیست بهترین فیلمهای تاریخ مجله سایت اند ساوند شده است، حتی یک نامزدی اسکار هم ندارد. حتی سوفیا کاپولا در سخنرانی خود هنگام دریافت اسکار بهترین فیلمنامه اصلی برای فیلم «گمشده در ترجمه» به تاثیرپذیری خود از ونگ کار وای اشاره کرد و دیگر فیلمسازان برنده اسکار مانند مارتین اسکورسیزی و بری جنکینز نیز او را تحسین میکنند. فیلم اخیر وی، «معیار» نیز تحسین بسیاری از سینماگران را به همراه داشت و به ندرت پیش میآید که یک کارگردان مدرن به این سرعت در سطح جهانی پذیرفته شود. ای کاش آکادمی به این مسائل دقت کند.
منبع: collider
این تحلیلها رو از کجاتون در میارید؟ پول هم میگیرید براشون؟
بیشترشون لایق کاندید شدن نبودن مخصوصا واچوفسکی ها
اون موقع زک اسنایدر اسکار گرفته😑
خدایی این اسکار چیکار میکنه که مثلاً کارگردانی مثل سم ریمی کبیر اصلا تا حالا با اسکار رابطه ای نداشته بعدش صد تا کارگردان بی عرضه داریم که یا حداقلش نامزد شدن یا جایزه بردن
قطعا از سینما چیزی بارت نیس