۱۰ کارگردان مشهور که بازیگران فیلمهایشان بیشترین اسکار را بردهاند
بازیگری یکی از قابل ستایشترین حرفههای صنعت فیلمسازی است. یک نقشآفرینی معمولاً میتواند یک فیلم را نجات دهد یا آن را به ورطهی نابودی بکشاند. این وظیفهی بازیگر است که خط روایی داستان را پیش ببرد و مضامین موجود در آن را به خوبی به بینندگان منتقل نماید. نقشآفرینیهای خوب بیدلیل به وجود نمیآیند. باید کارگردانی بزرگ حضور داشته باشد تا بتواند پتانسیلهای بالقوهی یک بازیگر را بالفعل کند و واناییهای او را مقابل دوربین به تصویر بکشاند. بازیگران کارگردانهای قدرتمند میتوانند شانس زیادی برای برندهی اسکار شدن داشته باشند. کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار باید پیش از هرچیز بتوانند بازیگران خود را به درستی کنترل نماید، چرا که اگر بازیگر به خوبی از عهدهی ایفای نقش بر نیاید هیچ چیز عملکرد درستی نخواهد داشت.
فیلمسازان زیادی توانستند بازیگران را در راستای رسیدن به جایزه اسکار بازیگری همراهی کنند. از اساتید سینمای کلاسیک مانند الیا کازان گرفته تا نمایندههایی از سینمای مدرن مانند مارتین اسکورسیزی. در ادامه نگاهی میاندازیم به کارگردانهایی که ثابت کردهاند همکاری مناسب با یک بازیگر و به ظهور رساندن تواناییهای او در مقابل دوربین، یک مهارت بسیار با ارزش است. کدام فیلمسازان بیش از همه توانستهاند هدایت بازیگران برندهی جایزه اسکار را بر عهده بگیرند؟ آیا فقط کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار بودهاند که توانستهاند چنین کنند؟
۱۰. جاناتان دمی
جاناتان دمی یکی از بهترین کارگردانهای نسل خودش بود. او میتوانست فیلمهایی بسازد سرشار از انسانیت با توانایی کاوش کردن ورطههای تاریک شرایط انسانی. او تنها یکمرتبه برای کارگردانی فیلم پرنده اسکار «سکوت برهها» (The Silence of the Lambs) توانست جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را به دست آورد. کارگردانهای استثنایی مانند دمی اما برای اثبات اهمیتشان در تاریخ سینما نیازی به مجسمههای طلایی ندارند. دمی تا به امروز دومرتبه هم توانسته است جایزهی بهترین کارگردانی را برای فیلمهای «ملوین و هاوارد» (Melvin and Howard) و «سکوت برهها» از حلقهی منتقدان فیلم نیویورک دریافت کند. دمی همچنین یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است.
چهار بازیگر از فیلمهای جاناتان دمی توانستهاند جایزهی اسکار را به دست آورند. اولین کسی که توانست این جایزه را بگیرد، مری استینبورگن برای فیلم «ملوین و هاوارد» ساختهی ۱۹۸۱ بود. پس از آن جودی فاستر و آنتونی هاپکینز برای فیلم برندهی اسکار «سکوت برهها» محصول سال ۱۹۹۲ توانستند این جایزه را به دست آورند و در نهایت تام هنکس، سال ۱۹۹۴، برای «فیلادلفیا» (Philadelphia) توانست این جایزه را به خانه ببرد. هر کدام از نقشآفرینیهایی که در بالا به آنها اشاره شد، یکی از بهترین نقشآفرینیهای کارنامهی هنری این بازیگران هستند. چهار نقشآفرینی قدرتمند و ماندگار که حالا با وجود گذشت چندین دهه، همچنان تازگی خود را از دست ندادهاند.
۹. ویکتور فلمینگ
یکی از کارگردانهایی که توانست در دوران طلایی هالیوود بدرخشد، ویکتور فلمینگ بود. فلمینگ که یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار بود، مغز متفکر پشت پردهی بسیاری از فیلمهای معروف این دورهی سینمای آمریکا هم بود. بعضی از فیلمهای او حتی امروزه، بعد از گذشت تقریباً یک قرن، هنوز میتوانند به خوبی با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. فلمینگ میتوانست فیلمهای بزرگ و حماسی مانند «بر باد رفته» (Gone With The Wind) بسازد و در همان حال میتوانست فیلمهایی شخصیتر مانند «دکتر جکیل و آقای هاید» (Dr. Jekyll and Mr. Hyde) را هم خلق کند. او هنرمندی استثنایی بود که تاثیرش بر تاریخ سینمای آمریکا و جهان انکارناپذیر است.
چهار نقشآفرینی از فیلمهای فلمینگ توانستهاند جایزهی اسکار بگیرند. لوئیز رینر برای فیلم «خاک خوب» (The Good Earth) محصول سال ۱۹۳۷ که نام فلمینگ از تیتراژ آن حذف شده است نخستین بازیگر فیلمهای فلمینگ بود که این جایزه را به دست آورد. یک سال بعد فیلم «ناخداهای دلیر» (Captains Courageous) به اسپنسر تریسی کمک کرد تا جایزه اسکار بازیگری را به دست آورد. دو سال بعد «بربادرفته» توانست این جایزه را برای ستارگانش ویوین لی و هتی مکدنیل به ارمغان بیاورد. مکدنیل نخستین آمریکایی سیاه پوستی بود که نامزد این جایزه شد و توانست آن را به دست آورد. این نقشآفرینیهای استثنایی ثابت میکنند که فلمینگ استعداد خوبی برای شناسایی بازیگرانی داشت که میتوانستند تاثیر بصری خوب و هیجانانگیزی بر داستانها بگذارند.
۸. جرج کیوکر
کیوکر بیش از هر چیز برای کمدیهای ماندگار و اقتباسهایش از آثار ادبی کلاسیک شناخته شده است. جورج کیوکر در دوران طلایی هالیوود کارگردانی با توانایی ساختن فیلمهای مختلف بود؛ از «داستان فیلادلفیا» (The Philadelphia Story) گرفته تا «بانوی زیبای من» (My fair lady). کیوکر فیلمهای کلاسیک بهیادماندنیای ساخته است که نقشآفرینی بازیگران آنها با گذشت زمان تبدیل به کلاسهای بازیگری شدهاند. کیوکر یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است که پنجمرتبه نامزد اسکار بهترین کارگردانی شده و یکمرتبه برای فیلم «بانوی زیبای من» توانسته است این جایزه را به دست آورد.
پنج نقشآفرینی که جورج کیوکر آنها را کارگردانی کرده است توانستهاند به صحنهی جوایز آکادمی راه پیدا کنند. جیمز استوارت به واسطهی یکی از معروفترین نقشآفرینیهایش در فیلم «داستان فیلادلفیا» نخستین بازیگری است که تحت رهبری این کارگردان فقید توانست اسکار بگیرد. اینگرید برگمن برای فیلم «چراغ گاز» (Gaslight) و رونالد کلمن برای فیلم «مرد دوچهره» (A Double Life) بازیگران بعدیای بودند که با حضور در فیلمهای کیوکر به این جایزه دست پیدا کردند. جودی هالیدی برای فیلم «چشموگوشبسته» (Born Yesterday) به طرز عجیبی توانست اسکار را از دست بت دیویس که با فیلم «همهچیز دربارهی ایو» (All About Eve) و گلوریا سوانسون که با فیلم «سانست بلوار» (Sunset Boulevard) نامزد این جایزه شده بودند در بیاورد. پیروزی تفرقه انگیز رکس هریسون برای «بانوی زیبای من» آخرین اسکار بازیگری بود که به بازیگران فیلمهای کیوکر تعلق گرفت. بازی کردن در فیلمهای کیوکر همیشه به توانایی دقیقی در رابطه با متناسب نگه داشتن کمدی و درام نیاز داشت. این توانایی بازیگران باعث میشد لحن این فیلمها به طور شگفتانگیزی حفظ شود.
۷. کلینت ایستوود
اگرچه مخاطبان عام سینما بیش از هر چیز کلینت ایستوود را به عنوان یکی از ستارههای معروف تاریخ فیلمهای وسترن میشناسند اما او به همان اندازه که در مقابل دوربین بازیگر بزرگی است، کارنامهای بسیار قدرتمند در پشت دوربین دارد. او یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است. سبک خاص و متمرکز بر سوددهی او در کارگردانی باعث شده است که او گاهی فیلمهایی بسیار هنرمندانه و موفق تولید کند و گاهی فیلمهایش تبدیل به آثاری خستهکننده شوند. وقتی که فیلمهای ایستوود موفق شوند، هیچ فیلمی نمیتواند به خوبی آنها باشد.
ایستوود هیچ علاقهای به تلف کردن وقت هیچ کسی هنگام فیلمبرداری ندارد. خیلی کم پیش میآید که او نما یا صحنهای را بیش از یک بار برداشت کند. اغلب این سبک او باعث متبلور شدن بازیگران و به ظهور رسیدن نقشآفرینیهایی جذاب و خاص میشود. تا به حال پنج بازیگر توانستهاند برای بازی در فیلمهای این کارگردان، اسکار بگیرند؛ جین هکمن برای «نابخشوده» (Unforgiven)، شان پن و تیم رابینز برای «رودخانهی مرموز» (Mystic River) و هیلاری سوانک و مورگان فریمن برای «محبوب میلیون دلاری» (Million Dollar Baby). تمام این نقشآفرینیهای قدرتمند ثابت میکنند که بازیگران وقتی زیر نظر کلینت ایستوود قرار میگیرند بهترین نقشآفرینیهای خود را ارائه میکنند.
۶. مارتین اسکورسیزی
به عقیدهی بسیاری، مارتین اسکورسیزی یکی از بهترین کارگردانهای تاریخ سینما است و بعضی از بهترین فیلمهای تاریخ را ساخته. بعضی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما از طریق فیلمهای او بر پردهی نقرهای به نمایش درآمدهاند؛ از درامهای گنگستری که اسکورسیزی برای آنها شناخته شده است گرفته تا شاهکارهایی مانند «سکوت» (Silence). اسکورسیزی یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است و همیشه میتواند یک فیلم خارق العاده بسازد. این کارگردان نیویورکی تا به امروز دهمرتبه نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی شده است و یکبار برای فیلم «رفتگان» (The Departed) توانسته این جایزه را به دست آورد.
این نکته که بازیگران تحت هدایت اسکورسیزی تا به امروز پنجمرتبه توانستهاند جایزهی اسکار را به خانه ببرند، قابل ستایش است، اما تعجب برانگیز نیست. این نقشآفرینیهای برندهی اسکار از بهترین برندگان تاریخ این جایزه هستند؛ به خصوص رابرت دنیرو در «گاو خشمگین» (Raging bull) که یکی از فیلمهای کلاسیک دههی هشتاد میلادی است. سایر بازیگرانی که تحت هدایت اسکورسیزی توانستهاند اسکار بگیرند الن برستین برای «الیس دیگر اینجا زندگی نمیکند» (Alice Doesn’t Live Here Anymore)، پل نیومن برای «رنگ پول» (the color of money)، جو پشی برای «رفقای خوب» (Goodfellas) و کیت بلانشت برای «هوانورد» (The Aviator) هستند. لیلی گلداستون در آخرین مراسم اسکار برای فیلم «قاتلان ماه کامل» (Killers of the Flower Moon)، چیزی نمانده بود که این رکورد را افزایش دهد، اما جایزه را به اما استون برای فیلم «بیچارگان» (Poor Things) واگذار کرد.
۵. جان فورد
جان فورد توانست پنجمرتبه نامزد دریافت اسکار شود و چهار مرتبه این جایزه را به دست آورد. اگرچه هیچ کدام از این جایزهها برای ژانری که او بیش از همه به آن تعلق دارد نبوده است. رکورددار برندهی جایزه اسکار بهترین کارگردانی جان فورد است و وقتی که تاثیرگذاری او بر کارگردانهای سینمای آمریکا و سایر کشورها را در نظر بگیریم این نکته باعث تعجب نخواهد بود. جان فورد چه زمانی که یک وسترن ماندگار میساخت یا زمانی که آثار او قتباسهایی از داستانهای ادبی کلاسیک بودند، همیشه میتوانست فیلمهایی تازه، هیجان انگیز و جذاب خلق کند. فورد یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است.
مانند سایر کارگردانهای بزرگ تاریخ که پیشتر در این لیست به آنها اشاره کردیم، جان فورد توانست پنج بازیگر را در مسیر دریافت کردن جایزهی اسکار بهترین بازیگری همراهی کند؛ ویکتور مکلاگلن برای «خبرچین» (The Informer)، توماس میچل برای «دلیجان» (Stagecoach)، جین دارول برای «خوشههای خشم» (The Grapes of Wrath)، دونالد کریسپ برای «چه سرسبز بود درهی من» (How Green Was My Valley) و جک لمون برای «آقای رابرتس» (Mister Roberts). جان فورد بازیگران خود را مجبور میکرد تا پیشینهی شخصیتهایی را که ایفا میکنند به خوبی بشناسند. نماهای دور فورد معمولاً تاثیر سینماتیک فراوانی بر مخاطبان میگذاشت و به بازیگران فرصت میداد تا تواناییهای بازیگری خود را به زیبایی بروز دهند.
۴. فرد زینمان
معمولاً از فرد زینمان به اندازهی سایر کارگردانهای مهم و بزرگ دوران طلایی هالیوود سخن به میان نمیآید، اما کسانی هستند که عقیده دارند باید نام او را در میان بهترینها قرار داد. او یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است. فیلمهای او از نظر بصری قابل ستایش هستند. زینمان همواره سعی دارد جامعه را آگاه کند و از آن جایی که پیش از روی آوردن به سینمای داستانی یک فیلمساز مستند بود، فیلمهایش به شدت تاثیرگذار هستند. زینمان دومرتبه برای فیلمهای «از اینجا تا ابدیت» (From Here to Eternity) و «مردی برای تمام فصول» (A Man for All Seasons) توانسته است اسکار بهترین کارگردانی را به دست آورد.
زینمان به همان اندازه که میتوانست داستانهای واقعگرا و نبوغآمیز روایت کند، میتوانست بهترین نقشآفرینیها را از بازیگران تحت هدایتش هم بیرون بکشد. نقشآفرینیهایی باورپذیر که مخاطب را جذب نمایند. در حقیقت زینمان بعضی از افسانهایترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما را کارگردانی کرده است. شش نفر از بازیگران فیلمهای زینمان توانستهاند جایزهی اسکار را به دست آورند. نخستین بازیگر گری کوپر بود که برای فیلم «نیمروز» (High Noon) این جایزه را به دست آورد. پس از او فرانک سیناترا و دانا رید برای «از اینجا تا ابدیت»، پال اسکافیلد برای «مردی برای تمام فصول» و جیسون روباردز و ونسا ردگریو برای «جولیا» (Julia) توانستند این جایزه را به کمد افتخارات خود اضافه کنند.
۳. وودی آلن
اگر حواشی اخیر پیش آمده برای وودی آلن را کنار بگذاریم، او بیش از هرچیز به عنوان رکورددار نامزدی در رشتهی بهترین فیلمنامهنویسی و برنده شدن این جایزه شناخته شده است .آلن تا به امروز ۱۶ بار نامزد دریافت این جایزه شده است و توانسته سه مرتبه آن را به دست آورد. با این حال کارنامهی هنری آلن به عنوان یک کارگردان هم به همین اندازه ثمربخش و جذاب است. او از سال ۱۹۷۸ تا به امروز توانسته است هفت بازیگر را به جایزهی اسکار برساند. آلن توانسته است پنج مرتبه نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی شود، اما تا به امروز نتوانسته است این جایزه را به دست آورد.
نخستین بازیگری که برای حضور در فیلمهای آلن توانست اسکار بگیرد، دایان کیتون برای فیلم «آنی هال» (Annie Hall) بود. این نقشآفرینی کیتون را تبدیل به یک ستاره کرد. پس از آن، دایانا وست و مایکل کین برای فیلم «هانا و خواهرانش» (Hannah and Her Sisters) توانستند اسکار بازیگری را دریافت کنند. سپس یک بار دیگر وست این بار برای «گلولهها بر فراز برادوی» (Bullets Over Broadway) توانست این جایزه را بگیرد. کمی بعدتر میرا سوروینو برای «آفرودیت توانا» (Mighty Aphrodite)، پنهلوپه کروز برای «ویکی کریستینا بارسلونا» (Vicky Cristina Barcelona) و در نهایت کیت بلانشت برای «جاسمین غمگین» (Blue Jasmine) که احتمالا بهترین نقشآفرینی این بازیگر است هم توانستند جایزهی اسکار را به دست آورند. آلن موفق میشود تعادل دقیقی بین وفاداری به فیلمنامه، دیالوگهای نوشتهشده و تواناییهای بازیگران برای تجربه کردن ماهیت شخصیتهایشان برقرار نماید.
۲. الیا کازان
از یک کارگردان پرحاشیه سراغ کارگردان پرحاشیهای دیگر میرویم. حالا زمان آن شده است که دربارهی الیا کازان صحبت کنیم. گرچه با گذر سالها نام کازان تحت تاثیر حواشی فراوانی قرار گرفته است با این حال بیشک او یکی از تاثیرگذارترین کارگردانهای تاریخ هالیوود است. بیش از هرچیز او به دنبال همکاریهایش با بازیگران مورد ستایش قرار میگیرد. کازان کمک کرده است تا مدرسه بازیگری اکتورز استودیوی نیویورک تاسیس شود؛ این مدرسه باعث پرورش یافتن استعدادهای بازیگری فراوانی مانند مارلون براندو شده است. حتی استنلی کوبریک در رابطه با کازان یک بار گفته است که او میتواند در رابطه با نقشآفرینی بازیگرانش معجزه بیافریند.
نه بازیگر توانستهاند برای نقشآفرینیهایشان در فیلمهای الیاکازان که یکی از کارگردانهای فیلمهای برندهی اسکار است، جایزهی اسکار بگیرند؛ از جمله ویوین لی فسانهای برای «اتوبوسی به نام هوس» (A Streetcar named Desire) و مارلون براندو برای «در بارانداز» (On the Waterfront). جیمز دان و پگی آن گارنر برای «درختی در بروکلین میروید» (A Tree Grows in Brooklyn)، کارل مالدن و کیم هانتر برای «اتوبوسی به نام هوس»، آنتونی کویین برای «زندهباد زاپاتا» (Viva Zapata)، اوا مری سنت برای «دربارانداز» و جو ون فلیت برای «شرق بهشت» (East of Eden) هفت بازیگر دیگری هستند که تحت هدایت کازان توانستند اسکار بگیرند. کازان توانست در سینما انقلاب به پا کند. او ثابت کرد که باید توجه بیشتری به بازیگران نمود. حتی امروزه بسیاری از کارگردانها سعی میکنند مانند کازان با بازیگران خود ارتباط برقرار کنند.
۱. ویلیام وایلر
استاد داستانهای حماسی، یکی از پیشروترین افراد در رابطه با کار کردن با دوربین و بازگوکنندهی داستانهای خیرهکننده در مقیاسهای عظیم، ویلیام وایلر رکورددار نامزدی در رشتهی بهترین کارگردانی اسکار است. او ۱۲ مرتبه نامزد این جایزه شده است و توانسته سه بار این جایزه را به دست آورد. آن چه حتی بیش از این شوکهکننده است، این است که ۱۴ بازیگر تحت رهبری ویلیام وایلر توانستهاند جایزهی اسکار را به خانه ببرند. حتی اگر فرض کنیم که نقشآفرینی بخشی از این بازیگران خیلی خوب نبوده است، باز هم باید به این نکته توجه کنیم که تنها ۹ بازیگر با رهبری الیا کازان توانسته بودند اسکار بگیرند.
والتر برنان برای «بیا و بگیرش» (Come and Get It)، بت دیویس و فی بینتر برای «جزبل» (Jezebel)، باز هم والتر برنان اینبار برای «غربی» (The Westerner)، گریر گارسون و ترزا رایت برای «خانم مینیور» (Mrs. Miniver)، فردریک مارچ و هارولد راسل برای «بهترین سالهای زندگی ما» (The Best Years of Our Lives)، الیویا دیهالند برای «وارثه» (The Heiress)، آدری هپبورن برای «تعطیلات رمی» (Roman Holiday)، برل آیوز برای «کشور بزرگ» (The Big Country)، چارلتون هستون و هیو گریفیث برای «بن هور» (Ben-Hur) و باربارا استرایسند برای «دختر شوخ» (Funny Girl) بازیگرانی هستند که تحت رهبری وایلر توانستهاند اسکار بگیرند. تعداد بازیگرانی که تحت رهبری این کارگردان توانستند به این جایزهی مهم دست پیدا کنند نشان میدهد که او تا چه اندازه کارگردان بزرگی است. وایلر توانایی این را داشت که نقش آفرینیهایی استثنایی از دل بازیگرانش بیرون بکشد.
منبع: collider