افسانه نارنیا با مجموعه «هری پاتر» چه ارتباطی دارد؟
مجموعه کتابهای «هری پاتر» (Harry Potter) با روایت داستانی حماسی از تقابل خیر و شر جان تازهای به ژانر فانتزی بخشید و برای یک نسل کامل آن را از نو تعریف کرد اما ممکن است یکی از جنبههای دنیای جادویی «هری پاتر» ریشه در کتاب نویسنده فقید ژانر فانتزی، سی اس لوئیس، یعنی «سرگذشت نارنیا» (The Chronicles of Narnia.) داشته باشد.
قدمت داستانهای فانتزی و جهانهای شگفتانگیز آنها به تعریف شدن قصههای شاه آرتور (و برای ما، روایتهایی همچون «شاهنامه» و «هزار و یک شب») برمیگردد. داستانهای فانتزی در حقیقت همان داستانهای اسطورهای و افسانهای زمانهای دور هستند که براساس استانداردهای روایی مدرن قاعدهمند و اصلاح شدهاند و داستانهای به یاد ماندنی خارقالعادهای مانند «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings)نوشته جی. آر. آر. تالکین را برای ما به ارمغان آوردهاند.
ژانر فانتزی تا به حال کتابهای برجسته و تحسینشده بسیاری به هواداران خود ارائه کرده، اما چند عنوان هستند که در تاریخ ادبیات فانتزی جایگاه ویژهای دارند، یکی از این عناوین، مجموعه «هری پاتر» است. «هری پاتر» نوشته جی. کی. رولینگ، یکی از تأثیرگذارترین مجموعههایی است که در چند دهه گذشته به چاپ رسیده.
از شخصیت اصلی این مجموعه تا جهانی که خلق کرده، رولینگ به مخاطب نشان میدهد که «هری پاتر» در عین اینکه یک اثر کاملاً جدید و خلاقانه است، اما ریشه در آثار قبل از خود دارد و از آنها الهام گرفته. اما یکی از معماهای اسرارآمیز «هری پاتر»، این مجموعه را به یکی دیگر از مجموعههای تأثیرگذار و ماندگار ژانر فانتزی گره میزند؛ «سرگذشت نارنیا» نوشته سی. اس. لوئیس که قرار است به زودی صاحب یک اقتباس جدید به کارگردانی گرتا گرویگ شود.
کتابهای «هری پاتر» با هوشمندی داستان و جهان خود را به افسانهها و دنیای وسیعتر جادو و اسطوره مرتبط کردهاند، مانند گره زدن تاریخ دنیای جادوگری به جادوگر افسانهای، مرلین. با این حال مدرسه سحر و جادوی هاگوارتز تاریخ منحصر به فرد خود را دارد، تاریخی که با ۴ بنیانگذار آغاز میشود. بحثها و نظریههای زیادی درباره بنیانگذاران هاگوارتز در «هری پاتر» وجود دارد، یکی از پرطرفدارترین آنها، این است که آیا این بنیانگذاران از ۴ خواهر و برادر خانواده پِوِنسی، شخصیتهای اصلی کتابهای «نارنیا»، الهام گرفته شدهاند یا به طور مستقیم به آنها مرتبط هستند؟
فرزندان خانواده پونسی به بنیانگذاران هاگوارتز شباهت دارند
درست مانند فرزندان خانواده پونسی، بنیانگذاران هاگوارتز نیز ۴ همراه بسیار نزدیک و صمیمی بودند که با وجود ویژگیهای متفاوتی که داشتند، تصمیم گرفتند دانش خود را با کسانی که مایل به یادگیری هستند، به اشتراک بگذارند. با این حال، خواهران و برادران پونسی به نارنیا حکمرانی و دربرابر نیروهای شر از آن حفاظت کردند، اما بنیانگذاران هاگوارتز یک مدرسه سحر و جادو ساختند تا دانش و ویژگیهای خود را به ذهنهای جوان و جویای علم جادو منتقل کنند. همین ویژگیهای خاص بنیانگذاران است که آنها را آنقدر مشابه خانواده پونسی در «سرگذشت نارنیا» میکند.
پیتر پونسی و گادریک گریفیندور
پیتر به عنوان بزرگترین فرزند خانواده توانایی ذاتیای برای رهبری داشت و همیشه اولین قدم را برمیداشت. اما درست مانند گریفیندورهای «هری پاتر»، کسانی مانند رون ویزلی یا جیمز پاتر، او به ندرت برای قهرمانبازیهای خود نقشه میکشید و صرفاً بدون هیچ برنامهای به دل خطر میزد. پیتر نیز مانند شخصیتهای ذکر شده، با قلبش تصمیم میگرفت و این به معنای تصمیم گرفتن مبتنی بر احساساتش بود، در حالی که در اصل میبایست از مغزش استفاده میکرد.
پیتر برای محافظت از خانواده خود به یک شمشیرزن جنگجو تبدیل میشود، که کاملاً بر پایه ارزش شجاعت در گروه گریفیندور است. البته این به معنای آن نیست که پیتر ویژگیهای منفی گریفیندوریها، مانند گستاخی را ندارد؛ برعکس او تجسم ویژگیهای منفی گریفیندور، از جمله گستاخی و کلهشقی است. علاوه بر همه اینها، به پیتر یک شمشیر هدیه داده میشود، درست مانند گادریک گریفیندور که صاحب یک شمشیر بود؛ همان شمشیری که بعدها به یکی از نمادهای گروه گریفیندور، و یکی از عتیقههای هاگوارتز تبدیل شد. نباید فراموش کرد که پیتر حتی یک سپر با طرح اصلانِ شیر را حمل میکرد، دقیقاً همان حیوانی که نماد گروه گریفیندور است.
لوسی پونسی و هلگا هافلپاف
هافلپاف دستکم گرفتهشدهترین گروه هاگوارتز است و شهرت بدی در مدرسه دارد، آن هم به دلیل اینکه به طرز عجیبی معصومترین گروه به حساب میآید. شکی نیست که گروه هافلپاف قهرمانان نامدار زیادی، مانند هری پاتر یا هرمیون گرنجر، ندارد، اما سدریک دیگوری که شجاعانه در مسابقات تریویزارد جنگید، از اعضای هافلپاف بود.
سدریک کمی قبل از مرگش عمل محبتآمیزی از خود نشان داد و به هری اجازه داد با برداشتن جام، برنده مسابقات شود. شخصیت خوشاخلاق او شبیه شخصیت لوسی در «سرگذشت نارنیا» است. لوسی برخلاف هر شخصیت دیگری در مجموعه «سرگذشت نارنیا» قلب مهربان و وفاداری دارد و به هر کسی که سر راهش سبز میشود، محبت و اعتماد نشان میدهد. او نیز مانند پیتر بارها از خود شجاعت نشان داده، اما انگیزه او در تمام این موارد، کمک کردن به دیگرانی بوده که در موضع ضعف قرار داشتهاند.
سوزان پونسی و راونا ریونکلا
گروه ریونکلا را با اعضای باهوش و کتابخوانش میشناسند که در کل هاگوارتز رقیب ندارند. دقیقاً به همین علت بود که بسیاری از خوانندگان «هری پاتر» معتقد بودند هرمیون میبایست در گروه ریونکلا قرار میگرفت، نه گریفیندور. اما عاشق دانش و کتابها بودن، تنها ویژگی اعضای گروه ریونکلا نیست.
اعضای گروه ریونکلا باید عملگرا و اندیشمند باشند، یعنی دقیقاً ویژگیهایی که سوزان مظهر آنها هست. او اغلب درباره دنیای نارنیا شک دارد و از دیدگاه منطقی و معقولی به مسائل نگاه میکند. از آنجایی که سوزان اهل تخیل نیست و مهمتر از آن، از تغییر متنفر است، برخلاف خواهر و برادرهایش، او هرگز مجذوب نارنیا و موجودات خارقالعادهاش نمیشود.
ادموند پونسی و سالازار اسلیترین
مانند گروه هافلپاف، گروه اسلیترین هم شهرت خوبی ندارد، اما شهرت بد این گروه دلایل کاملاً متفاوتی نسبت به هافلپاف دارد. اعضای گروه اسلیترین بیشترین تعداد را در میان جادوگران تاریک دارند، از جمله خود لرد ولدمورت و خانواده مالفوی. با این وجود این بدان معنا نیست که هر دانشآموزی که عضو گروه اسلیترین میشود، شرور است یا در آینده به یک جادوگر تاریک تبدیل خواهد شد.
پسر هری پاتر، آلبوس پاتر، به عضویت گروه اسلیترین درآمد اما هرگز هیچ نشانهای از شرارت بروز نداد. سوروس اسنیپ، یکی از کلیدیترین شخصیتهای مجموعه کتابهای «هری پاتر»، با وجود داشتن نگرشهای منفی و وسواسی که درباره لیلی پاتر داشت، شجاع بود و جان خود را برای محافظت از دنیای جادوگری به خطر انداخت. مانند بسیاری از اعضای گروه اسلیترین، ادموند نیز به واسطه جادوگر سپید (شخصیت شرور «سرگذشت نارنیا») مجذوب قدرت شد، امری که به معنای خیانت به برادر و خواهرهایش بود. ادموند ذات شیطنتآمیزی داشت و در عین حال در هنگام نبرد بیرحم بود.
آیا کتابهای «سرگذشت نارنیا» و «هری پاتر» به هم مرتبطاند؟
تا به امروز شخص جی. کی. رولینگ، نویسنده «هری پاتر»، هرگز اظهار نکرده که ۴ بنیانگذار هاگوارتز مستقیماً از شخصیتهای اصلی مجموعه «سرگذشت نارنیا» الهام گرفته شدهاند. تنها حرفی که رولینگ درباره «سرگذشت نارنیا» زده، این است که کتابهای این مجموعه در دوران کودکی و نوجوانی او تأثیر بسیار زیادی روی او گذاشتهاند.
در نتیجه به احتمال زیاد ۴ بنیانگذار هاگوارتز و شباهتشان به فرزندان خانواده پونسی، ادای دین رولینگ به کتابهای س. اس. لوئیس بوده است. از آنجایی که ویژگیهای بنیانگذاران هاگوارتز شباهت زیادی به ویژگیهای اصلی فرزندان خانواده پونسی دارد، این ادای دین به خوبی به نمایش گذاشته شده.
نکتهای که باید به آن دقت کرد، این است که پونسیها و بنیانگذاران هاگوارتز چه شباهت کهنالگویی داشته باشند و چه شباهت مستقیم، در «هری پاتر و جام آتش» کلاه گروهبندی بیان کرد که هر کدام از ۴ جادوگر بنیانگذار، از نقاط مختلف جهان به هم رسیدند و گرد هم آمدند تا این مدرسه سحر و جادو را برای پرورش جادوگران جوان، ایجاد کنند.
مجموعه کتابهای «سرگذشت نارنیا» هم درست مانند مجموعه «هری پاتر» با روایت داستانی از شگفتی و جادو ذهن خوانندگان بسیاری را تسخیر کرد. الهامبخش بودن «سرگذشت نارنیا» برای نویسنده مانند جی. کی. رولینگ، تنها نشاندهنده این امر مهم است که آثار خوب فانتزی، همیشه روی آثار پس از خود تأثیر گذاشتهاند و به شکل و شمایل آنها جهت دادهاند. پس از «ارباب حلقهها» فانتزیهای حماسی بسیاری نوشته شدند، از جمله «چرخ زمان» (The wheel of time) که سریال آن از شبکه آمازون در حال پخش است. شاید جالب باشد بدانید جورج آر. آر. مارتین، نویسنده مجموعه کتابهای «نغمهای از یخ و آتش» یا همان «بازی تاج و تخت» معروف، همچنین از تالکین و «ارباب حلقهها» الهام گرفته؛ هرچند که دو مجموعه شباهتهای اندکی با هم دارند.
نویسندگان داستانهای فانتزی به طور مداوم با تکیه کردن به آثار فاخر پیشین، سعی میکنند در عین خلق اثری جدید و خلاقانه، قدمی رو به جلو بردارند و ژانر فانتزی را رشد بدهند. همین امر باعث میشود مجموعهای مانند «هری پاتر» آنقدر خوش بدرخشد و در سطح جهان مطرح بشود و مطرح بماند.
در آخر با وجود اینکه هیچ مدرک خاصی برای گره زدن بنیانگذاران هاگوارتز و فرزندان خانواده پونسی وجود ندارد، اما این نظریه نشان میدهد کتابهای فانتزی چقدر به یکدیگر متصل هستند و چقدر از یکدیگر تأثیر میگیرند و این اثرگذاریها چطور به خلق آثار جدید کمک میکنند. این ارتباطها، هرچند غیرمستقیم، اما باعث زنده نگه داشتن آثار قدیمی میشوند و دریچهای برای شناخت دنیای وسیع ادبیات فانتزی به روی مخاطب آن باز میکنند.
منبع: CBR