افسردگی در زنان و مردان؛ تفاوتهای مهم و ۴ راهکار برای بهبود
شاید عجیب به نظر برسد، اما مثل اینکه باید به لیست تفاوتهای موجود میان مردان و زنان، تنوع در افسردگی را هم اضافه کرد! محققان سالها است مشغول بررسی تفاوتهای موجود در رابطه با احتمال و شدت بروز افسردگی در مردان و زنان هستند و به این نتیجه رسیدهاند که احتمال ابتلای زنان به افسردگی، دو برابر مردان است. این باعث شده است تا افسردگی تبدیل به یکی از مرسومترین اختلالهای روانی در جمعیت زنان شود، اما تفاوتهای موجود میان مردان و زنان در حیطهی افسردگی، به این آمار ختم نمیشود.
محققان معتقدند که نحوهی بروز افسردگی در مردان متفاوت با زنان است. بر اساس مطالعههای علمی صورت گرفته، زنان معمولا با گریه کردن افسردگی خود را بروز میدهند، درحالیکه افسردگی در مردان عموما در قالب خشم شدید جلوه میکند. این اختلاف میتواند از متفاوت بودن نحوهی برخورد جامعه با مسئلهی ابراز احساسات در مردان و زنان نشأت گرفته باشد. معمولا جامعه خواهان ابراز احساسات نامحسوس از جانب مردان است و همین باعث میشود تا ناراحتی در آنها به خشم فروخورده تبدیل شود و به شیوهای شدیدتر بروز داده شود.
در این مقاله از دیجیکالا مگ، به بررسی تغییرات موجود در زمینهی بروز افسردگی در میان مردان و زنان میپردازیم و ۴ راهکار اساسی برای درمان و مقابله با افسردگی برای تمام جنسیتها ارائه میکنیم. با ما همراه باشید.
تفاوتهای موجود میان مردان و زنان در حیطهی افسردگی
این تفاوتها معمولا با وارد شدن به دوران بزرگسالی خود را نشان میدهند. در زنان، افسردگی معمولا با ابراز نارضایتی از بدن، داشتن احساس عذاب وجدان، احساس شکستخوردگی، تضعیف قدرت حافظه و تمرکز و بروز ناراحتی شدید و گهگاه بیدلیل همراه است. از سوی دیگر، مردان افسرده اغلب انگیزه و علاقهشان را برای انجام کارهای روزمره از دست میدهند و عموما میلی به سحرخیزی ندارند. به طور کلی، با بالاتر رفتن سن و ابتلا به افسردگی، زنان درگیر استرس، اندوه و اختلالهای خواب بیشتری میشوند و مردان میل بیشتری به فروخوردن ناراحتی و بروز آن در قالب خشم و کجخلقی پیدا میکنند.
مردان و زنان همچنین در خصوص مدیریت افسردگی هم با یکدیگر تفاوتهای اساسی دارند. به طور کلی، زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری به دریافت کمکهای روانشناختی دارند. این در حالی است که آمار خودکشی در مردان تقریبا چهار برابر زنان است! نکتهی قابل توجه دیگر در این زمینه این است که زنان بیشتر از مردان به خودکشی فکر میکنند. یک مطالعهی علمی همچنین نشان داده است که ابتلا به بیماریهای سخت در زنان باعث بروز افسردگی شدیدتری نسبت به مردان میشود.
در مقالهای علمی که در سال ۲۰۱۸ در مجله «روانپزشکی زیستی» (Biological Psychiatry) به چاپ رسید، مشخص شد که مغزهای مردان و زنان در مواجهه با افسردگی، تفاوتهای بسیار دقیقی با یکدیگر دارند. محققان در این مطالعه بافتهای مغزی ۵۰ زن و مرد مبتلا به افسردگی حاد را بررسی کردند و دریافتند که نحوهی عملکرد ژنها در مغزهای آنها با مغزهای افرادی که به افسردگی مبتلا نیستند بسیار متفاوت است. به علاوه، تغییرات ناشی از افسردگی در مغز مردان و زنان به شیوههای بسیار متفاوتی ظاهر میشوند. تفاوت حتی در زمینهی مصرف داروهای ضدافسردگی هم وجود دارد. عموما بدن زنان درصد چربی بالاتری نسبت به بدن مردان دارد و این باعث میشود تا مصرف داروهای ضدافسردگی، که معمولا با در نظر گرفتن وزن شخص تجویز میشوند، با نتایج متفاوتی همراه باشد.
محققان متوجه شدهاند که تغییرات ناشی از افسردگی در مغز مردان و زنان در موارد بسیاری کاملا با یکدیگر تضاد داشتهاند. به طور کلی، مغز زنان دگرگونیهای شناختی ناشی از افسردگی را به گونهای پردازش میکند که آنها را وادار به برقراری ارتباط بیشتر میکند. این در حالی است که نتیجه در مغز مردان کاملا برعکس است! مردان در مواجهه با علائم افسردگی میل بیشتری به انزوا گزیدن، پنهان کردن ناراحتی و ابراز آن به شکل خشم پیدا میکنند. مقالهی دیگری که در سال ۲۰۱۹ در مجلهی «پیشرفتهای علوم اعصاب» (Progresses in Neurobiology) به چاپ رسید هم نشان داد که احتمال ابتلای زنان به افسردگی حاد پس از زایمان و یائسگی بالا است، اما مردان دشواری هورمونی با این شدت را تجربه نمیکنند.
۴ راهکار اساسی برای مقابله با افسردگی
پیش از اقدام برای بهبود افسردگی، سابقهی خانوادگی خود را بررسی کنید. گاهی افسردگی ریشه در وراثت دارد و با استفاده از شیوههای نوین روانکاوی به میزان قابلتوجهی قابل کنترل است. در ادامه، ۳ راهکار مناسب برای مقابله با افسردگی برای تمام جنسیتها آورده شده است.
۱. نسبت به کیفیت زندگی خود بیتوجه نباشید
عوامل بسیاری در حفظ کیفیت نسبی زندگی دخیل هستند. مهمترین قدمهایی که باید در راستای بهبود کیفیت زندگی برداشت، داشتن رژیم غذایی سالم و مناسب، پیدا کردن شیوههایی کاربردی برای تخلیهی احساسات منفی و اضطراب، پیشگیری از قرار گرفتن در معرض محرکهای خارجی مخرب و ورزش کردن به صورت منظم هستند. به علاوه، ورزش کردن به فرد احساس خوشایند کسب یک دستاورد ارزشمند را القا میکند که برای مبارزه با افسردگی بسیار مؤثر واقع میشود. مطالعههای علمی نشان دادهاند که داشتن تحرک، هر چند محدود، باعث افزایش کارآمدی در بزرگسالان میشود و به آنها این احساس را القا میکند که قادر به انجام کارهایی که قصد انجام دادنشان را دارند هستند.
۲. میان ابعاد مختلف زندگی تعادل برقرار کنید
هنگامی که کنترل زندگی از دست خارج میشود، احتمال ابتلا به افسردگی افزایش مییابد. معمولا این بینظمی از عدم توانایی در برقراری تعادل میان جنبههای متفاوت زندگی، که دربرگیرندهی مسائل کاری، عاطفی و خانوادگی هستند، نشأت میگیرد. در این راستا، داشتن لیستی از کارهایی که باید انجام دهید و اولویتبندی کردن آنها، کمک شایانی به نظم گرفتن زندگی میکند. سعی کنید آنقدر به خود فشار وارد نکنید که در مقطعی مجبور به تسلیم شدن و درهمشکستن شوید. به جای مقاومت کردن، روی کمک افراد قابل اعتماد حساب کنید و کارهایتان را بر اساس میزان تواناییهایتان پیش ببرید.
۳. هر روز کار کنید
سعی کنید در طول روز، مدت زمانی را به کار کردن در حیطهای خاص اختصاص دهید. این کار میتواند حرفه و منبع کسب درآمد شما باشد، یا صرفا برای گذران اوقات فراغت انجام شود. آنچه اهمیت دارد، درآمدزا بودن یا نبودن کار نیست، بلکه نظمی است که انجام روزانهی این کار میتواند به ساختار زندگی شما اعمال کند. در مطالعهای علمی مشخص شد که بازنشستگی معمولا با افزایش ۴۰ درصدی احتمال ابتلا به افسردگی همراه است، چراکه نظم ناشی از حضور در محل کار از بین میرود و زندگی از مسیر طبیعی خود خارج میشود. بنابراین، انجام هر کاری، تا زمانی که به صورت مستمر انجام شود، برای مقابله با افسردگی سودمند است. به علاوه، انجام کارهایی که به فراگیری مهارتهای جدید مرتبط هستند، افزایش میزان اعتمادبهنفس و عزت نفس را هم به دنبال خواهند داشت.
۴. از شیوههای نوین رواندرمانی کمک بگیرید
امروزه دنیای روانشناسی راهکارهای نوین و کاربردی بسیاری را برای درمان افسردگی ارائه کرده است. دو مورد از مؤثرترین این راهکارها، رفتاردرمانی شناختی (CBT) و رواندرمانی میانفردی (IPT) هستند. در شیوهی رفتاردرمانی شناختی، مبتلایان به افسردگی یاد میگیرند که چگونه احساسات منفی و رفتارهای غلطی که به افسردگی شدت میدهند را مدیریت کنند، باورهای غلط را تغییر دهند و عادتهای جدید و سودمندی را جایگزین عادتهای مخرب کنند.
رواندرمانی میانفردی هم روی بهبود روابط اجتماعی فرد مبتلا به افسردگی تمرکز میکند و از این طریق به فرد میآموزد که چگونه احساسات و نیازهایش را بدون معذب کردن و از خود راندن دیگران ابراز کند و بهترین نتیجه ممکن را به دست آورد. فرد افسرده به طور ویژه در این روند میآموزد که چگونه با حوادث تلخ زندگی خود کنار بیاید و با فراگیری مهارتهای کاربردی، به زندگی خود نظم و ترتیب دهد و با عوارض افسردگی مقابله کند.
مرور کلی
افسردگی به عنوان مرسومترین اختلال روحی و روانی پیچیدگیهای بسیاری دارد. این پیچیدگیها با وجود تفاوتهای موجود در عملکرد مغز میان جنسیتهای مختلف تشدید هم میشوند و روند درمان را دشوارتر میکنند. در نظر گرفتن عامل جنسیت، به اندازهی عامل وراثت، در تشخیص صحیح نوع و شدت افسردگی مؤثر است و به پیدا کردن شیوههای درست و شخصیسازیشدهی درمانی کمک میکند. به خاطر داشته باشید که عامل جنسیت، فقط یکی از صدها عاملی است که در تغییر نحوهی بروز پیدا کردن افسردگی ایفای نقش میکند و هیچ یافتهای در این خصوص قابل تعمیم به تمام افراد یک جنسیت نیست.
منبع: Hopkinsmedicine, APA