سیر تا پیاز اختلال افسردگی؛ بلای جان نسل امروزی
در دنیایی که سرعت زندگی هر روز بیشتر میشود و فشارهای روانی گاهی طاقتفرسا به نظر میرسند، احساس غم و اندوه به موضوعی رایج تبدیل شده است. اما گاهی این احساسات از یک ناراحتی گذرا فراتر رفته و به ورطهای عمیق به نام افسردگی کشیده میشوند. افسردگی نه یک ضعف شخصیتی و نه یک حس زودگذر است، بلکه یک اختلال پیچیده و چندوجهی است که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد. در این مطلب از دیجیکالا مگ قصد داریم با کنار زدن پردههای ابهام، به دنیای اختلال افسردگی قدم بگذاریم، انواع مختلف آن را بشناسیم، علائم هشداردهنده را بررسی کنیم و به سوالاتی که ذهن بسیاری را درگیر کرده است، پاسخ دهیم. با ما همراه باشید تا با درک عمیقتر این اختلال، گامی در جهت بهبود سلامت روان خود و اطرافیانمان برداریم.
اختلال افسردگی چیست؟
علائم و الگوها در اختلال افسردگی
انواع مختلف اختلال افسردگی
عوامل مؤثر در بروز و راههای پیشگیری از بروز اختلال افسردگی
راههای تشخیص و درمان اختلال افسردگی
آیا به اختلال افسردگی دچار هستید؟
اختلال افسردگی چیست؟
احتمال تجربهی افسردگی در خانمها نسبت به آقایان بیشتر است.
اختلال افسردگی، که به اختصار افسردگی هم نامیده میشود، یک اختلال روانی شایع است. این اختلال با خلق و خوی افسرده یا از دست دادن لذت و علاقه به فعالیتها برای مدت زمان طولانی مشخص میشود.
افسردگی با تغییرات خلقی معمول و احساساتی که در مورد زندگی روزمره تجربه میکنیم، متفاوت است. میتواند تمام جنبههای زندگی از جمله روابط با خانواده، دوستان و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین میتواند منجر به ایجاد مشکلاتی در مدرسه و محل کار شود یا خود، ناشی از آنها باشد.
افسردگی میتواند برای هر کسی اتفاق بیفتد. افرادی که سوء استفاده، فقدانهای شدید یا سایر رویدادهای استرسزا را تجربه کردهاند بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
برآورد شده است که ۳.۸ درصد از جمعیت جهان افسردگی را تجربه میکنند. این آمار به تفکیک شامل ۵ درصد از بزرگسالان (۴ درصد در میان آقایان و ۶ درصد در میان خانمها) و ۵.۷ درصد از بزرگسالان بالای ۶۰ سال است. حدود ۲۸۰ میلیون نفر در جهان با افسردگی دست و پنجه نرم میکنند. شیوع افسردگی در خانمها حدود ۵۰ درصد بیشتر از آقایان است.
در سراسر جهان بیش از ۱۰ درصد از خانمهای باردار و همچنین خانمهایی که به تازگی زایمان کردهاند افسردگی را تجربه میکنند. سالانه بیش از ۷۰۰ هزار نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند. توجه به این نکته ضروری است که خودکشی چهارمین علت مرگ و میر در میان افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله است که اغلب درگیر افسردگی هستند.
اگرچه درمانهای مؤثر شناخته شدهای برای اختلالات روانی وجود دارد، اما متاسفانه بیش از ۷۵ درصد از افراد در کشورهای با درآمد کم و متوسط، هیچ درمانی دریافت نمیکنند. موانع دسترسی به مراقبتهای مؤثر شامل کمبود سرمایهگذاری در مراقبتهای بهداشت روان، کمبود متخصصان بهداشتی آموزش دیده و انگ اجتماعی مرتبط با اختلالات روانی است.
علائم و الگوها در اختلال افسردگی
در طول یک دورهی افسردگی، فرد خلق و خوی افسرده (یعنی احساس غم، تحریکپذیری، پوچی) را تجربه میکند. ممکن است فرد احساس از دست دادن لذت یا علاقه به فعالیتها را هم تجربه کند. یک دورهی افسردگی با نوسانات خلقی معمول متفاوت است. این دورهها بیشتر روز، تقریبا هر روز و حداقل به مدت دو هفته طول میکشند.
سایر علائمی که ممکن است در فرد وجود داشته باشند را میتوانید در لیست زیر بخوانید:
- عدم تمرکز
- احساس گناه بیش از حد یا کمبود عزت نفس
- ناامیدی در مورد آینده
- فکر کردن به مرگ یا خودکشی
- اختلال در خواب
- تغییرات در اشتها یا وزن
- احساس خستگی شدید یا کمبود انرژی
افسردگی میتواند در تمام جنبههای زندگی مثل حضور در جامعه، خانه، محل کار و مدرسه مشکلاتی ایجاد کند. یک دورهی افسردگی بسته به تعداد و شدت علائم و همچنین تاثیر آن بر عملکرد فرد، میتواند به عنوان خفیف، متوسط یا شدید طبقه بندی شود.
الگوهای مختلفی از دورههای افسردگی وجود دارد که در ادامه با شایعترین آنها آشنا میشوید:
- اختلال افسردگی تک دورهای: به این معنی که فرد اولین و تنها دورهی افسردگی خود را تجربه می کند.
- اختلال افسردگی عود کننده: به این معنی که فرد سابقهی حداقل دو دوره افسردگی را داشته است.
- اختلال دو قطبی: به این معنی که دورههای افسردگی با دورههای علائم شیدایی (مانیا) متناوب است. علائم شیدایی شامل سرخوشی یا تحریکپذیری، افزایش فعالیت یا انرژی و سایر علائم مثل پرحرفی، افکار سریع، افزایش عزت نفس، کاهش نیاز به خواب، حواس پرتی و رفتار تکانشی بیپروا است.
انواع مختلف اختلال افسردگی
همهی ما افسردگی را به شکل متفاوتی تجربه میکنیم. افسردگی یک بیماری واحد نیست، بلکه مجموعهای از اختلالات مرتبط است که هر کدام علائم خاص خود را دارند. آگاهی از انواع مختلف افسردگی میتواند به شما در شناخت بهتر احساسات خود یا حمایت از عزیزانتان کمک کند. در ادامه نگاهی به بعضی از انواع رایج افسردگی میاندازیم.
افسردگی ماژور (افسردگی بالینی یا افسردگی تکقطبی)
در این نوع افسردگی بیشتر اوقات احساس غم، ناراحتی یا بدبختی میکنید. علاقهی خود را به چیزهایی که قبلا از آنها لذت میبردید، از دست میدهید. این احساس فراتر از یک ناراحتی ساده است و به طور مداوم ادامه دارد. این علائم در اغلب روزها وجود دارند، حداقل دو هفته طول میکشند و به طور قابل توجهی بر زندگی شما از جمله کار، تحصیل و روابطتان تاثیر میگذارند.
انواع افسردگی ماژور
- ملانکولیا (افسردگی سودایی): نوع شدید افسردگی است که اغلب با علائم جسمی همراه است. ممکن است آهستهتر حرکت کنید، احساس غم عمیقی داشته باشید و نتوانید از هیچ چیزی لذت ببرید.
- افسردگی روانپریشی: شامل از دست دادن ارتباط با واقعیت است، با علائمی مثل توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارند)، هذیان (باورهای غلط مثل باور به شیطانی بودن یا تحت نظر بودن) و پارانویا (احساس اینکه همه بر ضد شما هستند).
- افسردگی قبل و بعد از زایمان: افسردگی که در دوران بارداری (قبل از زایمان) یا در سال اول پس از زایمان (بعد از زایمان) رخ میدهد. این نوع افسردگی به عنوان افسردگی حول زایمان هم شناخته میشود. «بیبی بلوز»، که یک دورهی کوتاه گریه و غم پس از زایمان است، با افسردگی بعد از زایمان متفاوت است.
اختلال افسردگی مداوم (دیس تایمی)
یک نوع افسردگی طولانی مدت و خفیف است که حداقل دو سال طول میکشد. شبیه به افسردگی ماژور اما با شدت کمتر که ممکن است شبیه به یک غم و اندوه مداوم و در سطح پایین باشد.
اختلال دوقطبی
یک بیماری است که با دورههای متناوب افسردگی و شیدایی و با دورههایی از خلق و خوی طبیعی بین این دو مشخص میشود. شیدایی حالتی از احساس پر انرژی بودن یا سرخوشی است. در طول یک دوره شیدایی، ممکن است حالتهای زیر را تجربه کنید:
- احساس فوقالعاده و انرژی زیادی داشته باشید.
- به خواب زیادی نیاز نداشته باشید.
- افکار سریعی داشته باشید و تند تند صحبت کنید.
- در تمرکز کردن مشکل داشته باشید.
- احساس تحریکپذیری یا زودرنجی کنید.
تشخیص اختلال دوقطبی دشوار است چون افراد معمولا فقط زمانی به دنبال کمک هستند که افسرده شدهاند. اگر نوسانات خلقی با دورههای هم بالا و هم پایین دارید، حتما با پزشک خود صحبت کنید. اختلال دوقطبی میتواند به اشتباه به عنوان افسردگی، سوء مصرف مواد مخدر یا الکل، ADHD یا اسکیزوفرنی تشخیص داده شود.
اختلال سیکلوتایمیک
شبیه به اختلال دوقطبی اما با شدت کمتر است. این اختلال یک بیماری طولانی مدت است که حداقل دو سال طول میکشد و دورههای خفیفتر و کوتاهتری از شیدایی و افسردگی دارد.
اختلال عاطفی فصلی (SAD)
یک اختلال خلقی است که از الگوی فصلی پیروی میکند. رایجترین نوع آن زمانی است که در ماههای زمستان احساس افسردگی میکنید و در ماههای گرمتر احساس بهتری دارید. احساس خستگی، خواب زیاد، پرخوری (به ویژه کربوهیدرات) و افزایش وزن از جمله علائم این اختلال است. به نظر میرسد بروز این اختلال با مدت زمانی که فرد در معرض نور خورشید قرار میگیرد، ارتباط مستقیم دارد.
عوامل مؤثر در بروز و راههای پیشگیری از بروز اختلال افسردگی
افسردگی ناشی از تعامل پیچیده عوامل اجتماعی، روانی و بیولوژیکی است. افرادی که رویدادهای نامطلوب زندگی (مثل بیکاری، سوگواری، رویدادهای آسیبزا) را تجربه کردهاند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند. افسردگی به نوبهی خود میتواند منجر به استرس و اختلال بیشتر شده و وضعیت زندگی فرد آسیب دیده و خود افسردگی را بدتر کند.
افسردگی ارتباط نزدیکی با سلامت جسمانی دارد و تحت تاثیر آن قرار میگیرد. بسیاری از عواملی که بر افسردگی تاثیر میگذارند (مثل کم تحرکی جسمی یا مصرف مضر الکل) هم به عنوان عوامل خطر بیماری هایی مثل بیماریهای قلبی عروقی، سرطان، دیابت و بیماریهای تنفسی شناخته میشوند. افراد مبتلا به این بیماریها هم ممکن است به دلیل مشکلاتی که در مدیریت وضعیت خود دارند، افسردگی را تجربه کنند.
در تحقیقات به عمل آمده اینطور مشخص شده است که برنامههای پیشگیری میتوانند افسردگی را کاهش دهند. رویکردهای مؤثر اجتماعی برای پیشگیری از افسردگی شامل برنامههای مبتنی بر مدرسه برای تقویت الگوی مقابلهی مثبت در کودکان و نوجوانان است. مداخلات برای والدین کودکانی که مشکلات رفتاری دارند هم میتواند علائم افسردگی والدین را کاهش داده و پیامدهای بهتری برای کودکانشان به همراه داشته باشد. برنامههای ورزشی برای افراد مسن هم یکی از راههای ایجاد افسردگی در این افراد است.
راههای تشخیص و درمان اختلال افسردگی
خوشبختانه درمانهای موثری برای افسردگی وجود دارد. این درمانها شامل درمانهای روانشناختی و داروها درمانی هستند که در این بخش با آنها بیشتر آشنا میشوید.
درمانهای روانشناختی و دارویی
درمانهای روانشناختی اولین درمان برای افسردگی هستند. این درمانها را میتوان در افسردگی متوسط و شدید با داروهای ضد افسردگی ترکیب کرد. اما مصرف داروهای ضد افسردگی برای افسردگی خفیف مورد نیاز نیستند.
درمانهای روانشناختی میتوانند روشهای جدیدی از تفکر، مقابله یا ارتباط با دیگران را به شما بیاموزند. این درمانها ممکن است شامل گفتار درمانی با متخصصان و درمانگران غیرمتخصص تحت نظارت باشد. گفتار درمانی می تواند به صورت حضوری یا آنلاین انجام شود. درمانهای روانشناختی از طریق کتابچههای خودیاری، وب سایتها و اپلیکیشنها هم قابل دسترسی هستند.
به طور خلاصه درمانهای روانشناختی موثر برای افسردگی عبارتند از:
- فعال سازی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری
- روان درمانی بین فردی
- درمان حل مساله
متخصصان مراقبتهای بهداشتی باید عوارض جانبی احتمالی مرتبط با داروهای ضد افسردگی، توانایی ارائه هر یک از مداخلات (از نظر تخصص و یا دسترسی به درمان) و ترجیحات فردی را در نظر داشته باشند. داروهای ضد افسردگی نباید برای درمان افسردگی در کودکان استفاده شوند و اولین انتخاب درمانی در نوجوانان نیستند و باید با احتیاط بیشتری از آنها استفاده شود.
مراقبت از خود
مراقبت از خود میتواند نقش مهمی در مدیریت علائم افسردگی و ارتقای سلامت کلی داشته باشد.
کارهایی که میتوانید انجام دهید:
- سعی کنید به فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبردید، ادامه دهید.
- با دوستان و خانواده در ارتباط باشید.
- به طور منظم ورزش کنید، حتی اگر فقط یک پیادهروی کوتاه باشد.
- تا حد امکان به عادات منظم غذا خوردن و خوابیدن پایبند باشید.
- از مصرف الکل خودداری کنید یا آن را کاهش دهید و از مصرف مواد مخدر اجتناب کنید؛ چون میتواند افسردگی را تشدید کند.
- در مورد احساسات خود با فردی مورد اعتماد صحبت کنید.
- از یک متخصص مراقبتهای بهداشتی کمک بگیرید.
اگر افکار خودکشی دارید
به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و بسیاری از افراد آنچه را که شما تجربه می کنید، پشت سر گذاشتهاند و کمک پیدا کردهاند. در مورد احساس خود با فردی مورد اعتماد صحبت کنید، با یک متخصص بهداشتی مثل پزشک یا مشاور صحبت کنید یا به یک گروه حمایتی بپیوندید. اگر فکر می کنید در خطر فوری آسیب رساندن به خود هستید با هر اورژانس اجتماعی (۱۲۳)، اورژانس (۱۱۵) یا پلیس (۱۱۰) تماس بگیرید.
آیا به اختلال افسردگی دچار هستید؟
تشخیص بین غم و اندوه روزمره و افسردگی واقعی میتواند چالش برانگیز باشد. اگر فکر میکنید ممکن است افسردگی داشته باشید، باید حتما به دنبال کمک باشید. در ادامه بعضی از علائمی که نشان میدهند ممکن است احساسی که تجربه میکنید بیشتر از یک ناراحتی ساده باشد، آورده شده است:
- احساس غم یا پایین بودن حس و حال کلی در بیشتر اوقات، به مدت دو هفته یا بیشتر.
- از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلا از آنها لذت میبردید.
- مشکل در خوابیدن یا غذا خوردن.
- احساس خستگی یا کمبود انرژی.
- تغییراتی در اشتها یا وزن.
- مشکل در تمرکز کردن.
- احساس ناامیدی یا بیارزشی.
- داشتن افکار مرگ یا خودکشی.
اگر افسردگی دارید:
- احساسات خود را بشناسید: درک کنید که احساس ناراحتی یا غم برای مدت طولانی طبیعی نیست و ممکن است نیاز به توجه داشته باشد.
- به دنبال کمک حرفهای باشید: با پزشک، متخصص بهداشت روان یا مشاور صحبت کنید.
- از ابزارهایی مثل تست افسردگی استفاده کنید: ابزارها و تستهای آنلاینی وجود دارند که میتوانند به شما در درک احساساتتان کمک کنند.
- صبر نکنید: اگر نگرانی جدی در مورد سلامت روان خود دارید و احساس میکنید به کارهای خطرناکی، مثل آسیب زدن به خود، دست میزنید باید خیلی سریع به دنبال کمک باشید.
سخن پایانی
مهم است به یاد داشته باشید که افسردگی یک بیماری قابل درمان است. با حمایت و راهنمایی مناسب میتوانید احساس بهتری داشته باشید و زندگی رضایتبخشی را تجربه کنید. در صورت نیاز به کمک، حتما از شخصی مورد اعتماد کمک بگیرید یا به مراکز مشاوره و درمانی مراجعه کنید.
منابع: WHO, beyondblue
احساس غم، ناامیدی و پوچی مداوم
از دست دادن علاقه به فعالیتهای لذتبخش
تغییرات در اشتها و وزن
مشکلات خواب (بیخوابی یا پرخوابی)
خستگی و کمبود انرژی
احساس بیارزشی و گناه
مشکل در تمرکز و تصمیمگیری
افکار مرگ یا خودکشی
افسردگی ماژور (بالینی)
اختلال افسردگی مداوم (دیس تایمی)
اختلال دوقطبی (با دورههای افسردگی و شیدایی)
اختلال عاطفی فصلی (SAD)
افسردگی پس از زایمان
ژنتیک و سابقه خانوادگی
تغییرات شیمیایی مغز
استرسهای زندگی (مثل از دست دادن عزیزان، مشکلات مالی و غیره)
بیماریهای مزمن
سوء مصرف مواد مخدر و الکل
ترومای دوران کودکی
داروهای ضدافسردگی
رواندرمانی (مثل درمان شناختی رفتاری، درمان بین فردی)
ترکیبی از دارو و رواندرمانی
در موارد شدید، روشهایی مثل تحریک مغناطیسی مغز (TMS) یا درمان با الکتروشوک (ECT)
به حرفهای او گوش دهید و با او همدلی کنید.
او را تشویق کنید تا به دنبال کمک حرفهای باشد.
درک و صبر خود را نشان دهید.
او را در انجام فعالیتهای اجتماعی و لذتبخش تشویق کنید.