فیلم «ددپول و ولورین» مارول را آمادهی حضور جهشیافتهها میکند
در فیلم «ددپول و ولورین» شاهد حضور کاراکترهای زیادی از فیلمهای سابق مارول و حتی فاکس بودیم؛ نسخههای متفاوتی از شخصیتهای آشنا یا حتی کاراکترهایی که خیلی وقت بود کسی سراغشان نمیرفت و حسابی ما را غافلگیر کردند. برخی از این شخصیتها که حضور کوتاهی دارند، شامل جهشیافتههایی هستند که در فیلمهای قبلی ددپول آنها را دیدهاید. ازاینرو، این ایده مطرح میشود که فیلم «ددپول و ولورین» چطور میتواند زمینهی لازم برای حضور جهشیافتهها در دنیای سینمایی مارول را فراهم کند؟ استودیوی مارول تا الان یک جهشیافته در میان پروژههای خود معرفی کرده است، یعنی کامالا خان یا همان خانم مارول؛ هر چند داستان پسزمینهی کامالا به عنوان یک جهشیافته هنوز به طور کامل برسی نشده است. با این که داستان فیلم «ددپول و ولورین» مستقیما آیندهی جهشیافتهها را در MCU نشان نمیدهد، اما درهای زیادی را باز میکند که پتانسیل گنجاندن جهشیافتهها در این دنیا را بالاتر میبرد.
هشدار؛ در ادامه خطر لو رفتن داستان فیلم «ددپول و ولورین» وجود دارد
در فیلم «ددپول و ولورین» اشارههایی از کمک جهشیافتهها به انتقامجویان وجود دارد
همان طور که در نقد «ددپول و ولورین» هم اشاره کنیم، در صحنه اول فیلم، کاراکتر وید ویلسون (رایان رینولدز) را میبینید که از زمین۱۰۰۵ به زمین۶۱۶ میرود، یعنی زمین اصلی که دنیای سینمایی مارول در آن میگذرد. ددپول دنبال انتقامجویان میگردد، اما هپی هوگن (Happy Hogan) دست رد به سینهاش میزند که البته ددپول را حسابی میرنجاند. تا آخر فیلم، دیگر وید خانوادهاش را به واقعیت بازگردانده و خوشحال است که برای این کار به کمک انتقامجویان نیازی ندارد. البته، اگر انتقامجویان تصمیم بگیرند که به کمک نیاز دارند، یک چندجهانی تمام و کمال وجود دارد که میتواند پشتشان دربیاید. اگر هوگن از حملات به دنیایشان مطلع باشد، شکی در آن نیست که به انتقامجویان خبر میدهد. این میتواند باعث شود که جادوگران در کامارتاج از حلقههای خود برای باز کردن دروازههای مختلف و پریدن به دنیاهای دیگر استفاده کنند؛ چیزی که اگر فیلمهای دکتر استرنج، به ویژه «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) را دیده باشید برایتان آشناست.
تیم اکس فورس (X-Force) ددپول هم میتواند به رهبری ولورین هیو جکمن به زمین۶۱۶ بیاید. کاراکتر اکس۲۳ دافنه کین، کلوسوس (Colossus)، شتراستار (Shatterstar) و نگاسونیک تینایج ورهد (Negasonic Teenage Warhead) در این تیم حضور دارند که در فیلمهای سابق ددپول آنها را دیدهاید. پورتالهایی که سفر در چندجهانی را ممکن میکنند همچنین میتوانند فرصتی به جهشیافتههای جدید (The New Mutants) بدهند تا به دنیای سینمایی مارول بیایند. این جهشیافتهها را در فیلم جاش بون محصول ۲۰۲۰ دیدهاید که کسانی چون آنیا تیلور جوی، میسی ویلیامز و چارلی هیتون در آن بازی میکردند. میتوانید انتظار نسخههای جوانتر پنج شاگرد اول پروفسور اگزاویر را هم داشته باشید؛ مثل بیست (Beast)، آیسمن (Iceman)، جین گری، سایکلاپس (Cyclops) و حتی انجل.
در فیلم «ددپول و ولورین» میبینیم که ولورین پس از کشته شدن جهشیافتهها و خانوادهاش در یک بار نشسته و خودش را مسئول همه چیز میداند. به نظر میرسد که یک گروه متشکل از آدمها مسئول قتل جهشیافتهها هستند. بنابراین، با قدرت گرفتن گروههای متخاصم علیه جهشیافتهها، نیاز مبرمی به این قهرمانان پیدا میشود تا از دنیاهای دیگر خودشان را برای جنگ با دشمنان جهشیافتهها برسانند و این تازه پیش از مطرح کردن داستان فیلمهای بعدی انتقامجویان است.
حالا که فیلمهایی مثل «انتقامجویان: روز قیامت» (Avengers: Doomsday) و «انتقامجویان: جنگهای مخفی» (Avengers: Secret Wars) در راه هستند، به نظر میرسد قدرتمندترین قهرمانان زمین، از همیشه بیشتر به کمک نیاز دارند. اگر این جهان برای کمک به آنها کافی نباشد، انتقامجویان باید از قهرمانان دنیاهای دیگر کمک بگیرند و این شامل جهشیافتهها میشود که با فیلمهای فاکس، یک پسزمینهی غنی برای دنیای آنها ساخته شده است. علاوه بر این، انتقامجویان میتوانند تصمیم بگیرند که کدام جهشیافتهها را به دنیای خودشان بیاورند، این جهشیافتهها میتوانند از مردان ایکس باشند یا از گروههای دیگر. مهم این است که حتی با آوردن جهشیافتهها به دنیای انتقامجویان، داستان فیلمهای قبلی دنیای سینمایی مارول با مشکلی مواجه نمیشوند و این صدقهسر فیلم «ددپول و ولورین» است که با آوردن کاراکترهای مختلف از دنیای فاکس و مارول، نشان داد کاراکترهای این دو جهان، قابلیت همپوشانی دارند.
فیلم «ددپول و ولورین» از سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی برای ورود جهشیافتهها استفاده میکند
بعد از دو فصل سریال «لوکی» (Loki)، سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی (Time Variance Authority) به دنبالهای راههای دیگری است تا بتواند از طرق مسالمتآمیز تناقضات زمانی را برطرف کرده و از خط زمانی مقدس محافظت کند. لوکی هم که خودش بافندگی زمانی را کنار هم نگه داشته است. سازمان TVA به این موضوع توجه دارد که به لوکی در این امر کمک کند تا مثل گذشته همه چیز به هم نریزد. به همین دلیل است که آقای پارادوکس از دستگاه تایم ریپر (Time Ripper) استفاده میکند؛ چون او میخواهد با کمک تایم ریپر، برخی از خطوط زمانی را به طور کامل از بین ببرد تا یک دنیای بینقص شکل بگیرد.
یک نکته که نشان میدهد سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی میتواند در حضور جهشیافتهها در دنیای مارول راهگشا باشد به پایان فیلم «ددپول و ولورین» بازمیگردد. همین که مأمور بی۱۵ (B-15) و سایر کارکنان سازمان، ددپول و لوگان را در پایان «ددپول و ولورین» دستگیر نمیکنند نشان میدهد که پذیرفتهاند گاه باید برای رسیدن به یک هدف والاتر، در خطوط زمانی دست برد. به همین دلیل است که آنها لوگان را در واقعیت دنیای ددپول رها میکنند و اجازه میدهند حتی اکس۲۳ به آنها ملحق شود. بنابراین، اگر سازمان TVA برای پیشبرد مأموریتهایش نیاز به کمک قهرمانان دیگر داشته باشد، میتواند جهشیافتهها را از خطوط زمانی مختلف به زمین۶۱۶ منتقل کند.
سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی را میتواند خدایان زمان در نظر گرفت که میتوانند بالاتر از همه، به خطوط زمانی نظارت داشته و آنها را به صلاحدید خود تغییر دهند. برای همین منطقی به نظر میرسد که بی۱۵ نقش مهمتری ایفا کرده و خودش تیمی از جهشیافتهها را به کمک ددپول بفرستد؛ حال این جهشیافتهها میتوانند تیم خود ددپول باشند، یا جهشیافتههایی از سایر کمیکها مثل مردان ایکس جوان (Young X-Men)، مردان ایکس نو (New X-Men) و تیمهای دیگری که در کمیکهای مختلف دیدهایم. اگر فیلم «ددپول و ولورین» یک درس به سازمان TVA داده باشد، آن این است که سازمان میتواند به جهشیافتهها اعتماد کند تا در مواقع بحرانی به کمک چندجهانی بیایند. بدون لوگان، ایکس۲۳ و دیگر قهرمانان فاکس، کاساندرا نوا (Cassandra Nova)، شرور فیلم، میتوانست به سادگی چندجهانی را نابود کند.
این مسئله هم مهم است که TVA اسرار زیادی را میداند و میتواند به نحوی، نسخههای دیگری از کاراکترهایی را بازگرداند که پیش از این در سایر فیلمهای دنیای سینمایی مارول مردهاند؛ مثل کوئیکسیلور. برای مثال، الان صحبت از بازگشت اولتران مطرح شده؛ هرچند حدود و چگونگی آن فعلا معلوم نیست. حالا که سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی اجازه میدهد که تحت نظارت خودش، تغییراتی در خطوط زمانی ایجاد شود، این پتانسیل زیادی برای دنیای سینمایی مارول و فاکس فراهم میکند تا کاراکترهایی را از پروژههای قبلی خود به فیلمهای آینده بیاورند؛ البته به شرطی که این کار به شکلی ایمن انجام شود و دنیا را به سمت نیستی نکشاند. این پتانسیل تازه، حالا به مارول اجازه میدهد تا نسخههای دیگر ولورین را هم به زمین۶۱۶ و فیلم «جنگهای مخفی» بیاورد. حتی اگر ولورین خودش به میدان نیاید، میتوان نسخههای متفاوت او را فرستاد تا سایر جهشیافتهها، مثل خانم مارول را از دنیاهای دیگر جمع کرده و از آنها محافظت کند. این قدرت سازمان TVA را حتی بالاتر از پیش میبرد.
این تئوری وجود دارد که اگر دکتر دووم بخواهد لوکی را پایین بکشد، باید آنقدر خطوط زمانی مختلف را از بین ببرد تا لوکی را مجبور به مواجهه با خود بکند. در چنین موقعیتی، تمام خطوط زمانی در خطر هستند و انتقامجویان ناگزیر از کمک گرفتن از هر قهرمان و جهشیافتهای که میتواند به آنها در حفظ ثبات خطوط زمانی و چندجهانی کمک کند. البته پریدن بین دنیاهای مختلف چندجهانی کار سادهای نیست و دکتر دووم برای این کار به قدرت کسی مثل آمریکا چاوز نیاز دارد تا بتواند در لحظه به هر زمان و مکانی که اراده میکند برود تا بتواند قهرمان یا جهشیافتهای را که حیات او ضامن حفظ آن دنیاست از بین ببرد و از آنجا که چاوز روی زمین۶۱۶ است، این واقعیت اهمیت زیادی برای پبشبرد داستان «انتقامجویان ۵» پیدا میکند. اما در ادامه توضیح میدهیم که چگونه فیلم «ددپول و ولورین» نشان میدهد دکتر دووم احتمالا میتواند از قدرت امریکا چاوز صرف نظر کرده و راه دیگری برای سفرهای بین جهانی پیدا کند که حتی جهشیافتهها میتوانند از آن بهره ببرند.
فیلم «ددپول و ولورین» نشان میدهد که جهشیافتهها میتوانند حلقههای جادوگران را به کار بگیرند
در فیلم شان لوی، کاساندرا یکی از جادوگران را کشته و حلقهاش را برای خودش نگه داشته بود. او از این حلقه استفاده کرد تا وید و ولورین را از خلاء (Void) به واقعیت بفرستد. کاساندرا سپس با کمک پورتال به واقعیت میآید تا دنبال دستگاه تایم ریپر بگردد. شاید به نظر شما این نکتهای کوچک و بیاهمیت باشد؛ اما حلقههای جادوگران که در فیلم «ددپول و ولورین» دیدیم، میتوانند نقش مهمی در آوردن جهشیافتهها به دنیای سینمایی مارول داشته باشند. این کار کاساندرا نشان داد که جهشیافتههای دیگر هم میتوانند حلقههای جادوگری در دنیای خودشان پیدا کنند و با استفاده از آنها، بین دنیاها جابهجا شوند؛ مخصوصا که به نظر نمیرسد استفاده از حلقهها نیازمند دانش و تکنیک خاصی باشد؛ چون حتی ند (Ned) هم در فیلم «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (Spider-Man: No Way Home) میخواست از حلقهی جادوگری کمک بگیرد.
داستان جهشیافتهها حتی لازم نیست به فیلم «انتقامجویان: جنگهای مخفی» ارتباطی پیدا کند. برخی از این جهشیافتهها ممکن است دنبال دنیاهای امن و پناهگاههایی مثل زمین۶۱۶ باشند که اتفاقا با موضوع سریال «خانم مارول» هماهنگ است. موضوع پناهگاه و یک بعد مخفی، که به نام «نور» شناخته میشود، یکی از مباحث مهم این سریال بود. برای همین میتوان گفت کامالا خان میتواند بین جهشیافتهها نقش رهبری را بر عهده بگیرد؛ زیرا او میداند که جهشیافتههای جوان میتوانند چه احساسی در یک دنیای کاملا تازه و ناآشنا داشته باشند. اگر با همین منطق جلو برویم، نه فقط قهرمانان، که شرورها نیز میتوانند بین دنیاها سفر کنند؛ برای مثال، امکان این وجود دارد که برادری تازهای از جهشیافتهها به رهبری مگنیتو شکل بگیرد. آنها سپس میتوانند از حلقههای جادوگری استفاده کنند تا به دنیاهای دیگر بروند؛ همین قضیه برای ضدقهرمانهایی مثل اما فراست (Emma Frost) و هلفایر کلاب (Hellfire Club) هم صدق میکند.
این دروازهای است برای ساخت یک چندجهانی تودرتو که حتی کاراکترهایی که در «مردان ایکس ۹۷» (X-Men ’97) دیدهاید هم میتوانند به آن وارد شوند، شرورهایی مثل سنتینلها (Sentinels)، پیوریفایرها (Purifiers)، ویلیام استرایکر (William Stryker)، ریورها (Reavers) و شرورهای دیگری که از جهشیافتهها خوششان نمیآید. این تئوری هم مطرح شده است که شاید جهشیافتههای بیشتری در همین زمین۶۱۶ به دنیا بیایند؛ اما این هم ممکن است که کامالا تنها جهشیافتهای باشد که سایر همنوعانش به او پناه میآورند. این میتواند مثل داستانهای «مردان ایکس»، پای موضوعات سنگینتری مثل بیگانههراسی را در این دنیا وسط بکشد.
پورتالها سادهترین اما بهترین ابزار پیشبرد داستان جهشیافتهها هستند
در نهایت، ممکن است نویسندگان فیلم «ددپول و ولورین» از پورتالها در بازگرداندن جهشیافتهها استفاده کرده باشند تا صرفا داستان را جلو ببرند. اما همانطور که «ددپول ۳» نشان میدهد، گاهی اوقات همین نکات ساده بهتر از هر چیز دیگر جواب میدهد. نیازی نیست چرخ را دوباره اختراع کنید و به دنبال یک رویداد عجیب و غریب باشید تا فرزندان اتم (Children of the Atom) را به دنیا بیاورید. یکسری نکات هوشمندانه در طول داستان فیلم «ددپول و ولورین» جاساز شدهاند که درها را برای ورود جهشیافتهها به دنیای مارول باز میکند و میتواند زمینهساز پرداختن به مسائل دنیای امروزی نیز باشد.
همچنین ایدهی جالبی خواهد بود اگر همهی جهشیافتهها با اهداف بشردوستانه بین پورتالها حرکت نکنند. حتی برخی از این جهشیافتهها میتوانند جهشیافتههای جوانتری باشند که هنوز نمیدانند چطور باید قدرت خود را تحت کنترل داشته باشند. در مجموع، پورتالها میتوانند چهرههای آشنایی را از میان جهشیافتهها بازگردانند، مثل کیبل (Cable) که هنوز باید خط زمانی خودش را حفظ بکند و یک واچر (Watcher) که میخواهد از حفظ ثبات این خط زمانی اطمینان حاصل کند. در نهایت، چنین رویکردی میتواند از داستانهایی که از فیلمهای دوران فاکس پایهریزی شده استفاده کرده و به تحکیم خطوط داستانی دنیای سینمایی مارول بینجامد.
منبع: CBR