ریچارد لینکلیتر برای ساخت فیلم «مات و مبهوت ۳» ایدههای جدیدی دارد
از دبیرستان به دانشگاه، بعد از اینها چه خواهد شد؟ لینکلیتر، کارگردان دو قسمت پیشین مجموعه فیلمهای «مات و مبهوت» (Dazed and Confused) برای ساخت فیلم «مات و مبهوت ۳» ایدههایی دارد، اما احتمالا این ایدهها با آن چه شما تصور میکنید متفاوت هستند. سال ۱۹۹۳ بود که ریچارد لینکلیتر مخاطبان نخستین قسمت از مجموعه فیلمهای «مات و مبهوت» را به سفری آشنا برد و آنها را با گروهی از دانشآموزان دبیرستانی که طی سال ۱۹۷۶ در شهر آستین ایالت تگزاس در حال گذراندن آخرین روز مدرسهی خود بودند همراه نمود. عنوان این فیلم را بیشک باید یکی از بهترین عناوین تاریخ نامید چرا که بدون توجه به این که شما سال ۱۹۷۶ از دبیرستان فارغالتحصیل شده باشید یا ۲۰۲۴، میتوانید به راحتی با این عنوان ارتباط برقرار کنید و میتوانید بگویید که مضامین مورد اشاره در فیلم «مات و مبهوت» را لمس کردهاید. اگر شما دبیرستان را تجربه کرده باشید، بیشک میتوانید در این فیلم حداقل یک شخصیت را پیدا کنید که شبیه به یکی از دوستان شما یا حتی خودتان باشد.
چندین سال بعد و بعد از ساختن چندین فیلم دیگر، لینکلیتر «هر کی یک چیزی میخواد» (Everybody Wants Some) را ساخت؛ فیلمی که به طوری غیرمستقیم به «مات و مبهوت» مرتبط است و برای آن مثل یک برادر ناتنی میماند. وقایع هر دوی این فیلمها در شهر آسنین ایالت تگزاس میگذرند و هر دوی آنها داستان گروهی از دانشآموزان را روایت میکنند؛ با این تفاوت که «هر کی یک چیزی میخواد» محیط خود را از دبیرستان به خوابگاه دانشگاه تغییر میدهد و اینبار به جای تمرکز کردن بر پایان یک سال تحصیلی، قصهای از آغاز آن روایت میکند.
با گذشت سالها بسیاری از طرفداران لینکلیتر متقاعد شدهاند که «هر کی یک چیزی میخواد» قسمت دومی است برای «مات و مبهوت». حالا با گذشت نزدیک به ۱۰ سال از ساخته شدن «هر کی یک چیزی میخواد» سوالی جدید در ذهن طرفداران این فیلمها شکل گرفته است؛ آیا قسمت سومی ساخته خواهد شد؟ ریچارد لینکلیتر طی مصاحبهای با کولیدور که به دنبال به اکران رسیدن فیلم بعدیاش «آدمکش» (Hitman) با پری نمیروف انجام داد، ایدههای خود در رابطه با ساخت احتمالی قسمت سوم و در این رابطه که چرا فکر میکند نباید این فیلمها را سهگانه نامید توضیح داد.
لینکلیتر در این باره گفت: «یکی در دبیرستان اتفاق افتاد و یکی در دانشگاه. بعدی چیست؟ واقعا نمیدانم. ایدههایی دربارهی داستانی که در شهر آستین ایالت تگزاس طی اواسط دههی ۸۰ میلادی رخ میدهد در ذهن دارم. ایدههایی که بیشتر، جوانهای ساختار شکن در دههی سوم زندگیشان را شامل میشود و به اندازهی این دو فیلم موسسهای نیست. دبیرستان یک موسسه است. دانشگاه یک موسسه است. این یکی آزادانهتر است، پس نمیدانم که آیا میشود آن را به عنوان فیلمی از یک سهگانهی رسمی قبول کرد یانه. تا به این جا اما «مات و مبهوت» و «هر کی یک چیزی میخواد» در ذهن من با هم خواهر و برادرند.»
لینکلیتر در ادامه گفت: ««هر کی یک چیزی میخواد» از نظر تکنیکی برای من فیلم بهتری است. شخصیتهای هر دو فیلم را دوست دارم، اما احساس میکنم موقع ساختن «هر کی یک چیزی میخواد» تبدیل به فیلمساز پختهتری شده بودم. وقتی که «مات و مبهوت» را میساختم دچار سردرگمی شده بودم؛ چون دبیرستان سردرگمکننده است. دربارهی دانشگاه اما اوضاع متفاوت بودم. وقتی داشتم آن را میساختم همیشه به خودم میگفتم: «خدایا، این خیلی حال میده.» آزادی عملی که هنگام ساختن «هر کی یک چیزی میخواد» داشتم را دوست داشتم. خیلی زود متوجه شدم که این فیلم آرامتر و بامزهتر است چون جز سرگرمی جنبهی دیگری ندارد. دبیرستان اما برای من ماجرایی پیچیدهتر بود. به بچههایی که دارند صدای من را میشنوند میگویم: «دانشگاه از دبیرستان باحالتر است. شما طی زندگی خود همیشه میخواهید رو به جلو حرکت کنید، نه به عقب. آزادی.»»
هر دوی این فیلمها میراث مخصوص خودشان را به یادگار گذاشتهاند و هر دوی آنها لینکلیتر را به بازیگران درخشانی متصل کردهاند. گلن پاول چندین سال بعد از حضور کوتاهش در «ملت فستفودی» (Fast Food Nation)، فیلمی دیگر از لینکلیتر، تبدیل به بازیگر نقش اصلی «هر کی یک چیزی میخواد» شد. او حالا در فیلم جدید لینکلیتر، «آدمکش» هم یکبار دیگر با او همکاری کرده است. با تمام نکات برجستهای که دربارهی «هر کی یک چیزی میخواد» وجود دارد، هنوز هم به نظر میرسد «مات و مبهوت» فیلمی است که میتواند مخاطبان را شگفتزده کند. این فیلم روند آرامبخشی دارد و به تدریج طی روایت کردن داستان خود موفق میشود شخصیتهای جدید معرفی کند، ارتباطهای بین شخصیتهای خود را سر و سامان دهد و هیجان به پایان رسیدن دبیرستان و فردای آن را به بهترین شکل ممکن به مخاطبان منتقل نماید.
یکی دیگر از ویژگیهای متمایز «مات و مبهوت» حضور متیو مککانهی در آن است. بازیگری که با «مات و مبهوت» توانست نام خود را بر سر زبانها بیاندازد. بازیگران دیگری هم در این فیلم نقشآفرینی کردند که سالها بعد توانستند تبدیل به ستارههای هالیوود شوند؛ بن افلک، جیسون لاندن، میلا جوویچ، پارکر پوسی، کول هاوسر و بسیاری دیگر. حالا با گذشت زمان، «مات و مبهوت» به همه ثابت کرده است که میتواند تبدیل به فیلم بهتری شود و توجه مخاطبینی که محصول نسلهای جدید هستند را هم جلب نماید.
کوئنتین تارانتینو در مصاحبهای که سال ۲۰۰۲ انجام داد، «مات و مبهوت» را در بین ۱۰ فیلم برتر تاریخ گذاشت. «مات و مبهوت» در هنگام اکران خود توانست نظر بسیاری از منتقدان را جلب کند و لینکلیتر را به عنوان فیلمسازی مستقل به سینمادوستان معرفی نماید. این فیلم با بودجهی ۶.۵ میلیون دلاری خود توانست در گیشه ۸.۹ میلیون دلار بفروشد. «مات و مبهوت» با گذر زمان تبدیل به یک فیلم کالت شده است که طرفداران پر و پا قرص خودش را دارد. این فیلم میتواند شما را به روزهایی ببرد که بزرگترین استرستان به پایان رسیدن مدرسه بود. روزهایی که احساس سردرگمی در شما وجود داشت و باعث میشد ندانید در آینده قرار است چکار کنید. روزهایی که ترجیح میدادید به جای فکر کردن به اینده از زمان حال و به پایان رسیدن دوران نکبتبار مدرسه خوشحال باشید. «مات و مبهوت» امتیاز ۹۳ از ۱۰۰ را از وبسایت راتن تومیتوز و امتیاز ۸۲ از ۱۰۰ را از وبسایت متاکریتیک دریافت کرده است.
منبع: collider