تمام فیلم‌هایی که دیوید فینچر نساخت (و دلیل هر کدام)
یازدهمین فیلم دیوید فینچر، منک (Mank)، در تاریخ ۴ دسامبر در نتفلیکس اکران شد اما فیلم‌های زیادی وجود دارند که قرار بر این بوده تا این کارگردان تحسین‌شده، آن‌ها را تولید کند اما این اتفاق نیافتاده است.
اولین پروژه‌های فینچر، موزیک ویدیوهایی برای هنرمندان مختلف پاپ و راک از جمله مدونا، مایکل جکسون، و ناین اینچ نیلز (گروهی که ترنت رزنور و آتیکس راس، سازندگان موسیقی متن بسیاری از فیلم‌ها از آن بیرون آمدند) بودند. اولین فیلم او، بیگانه ۳، پروژه‌ای بود که به دلیل تداخل برنامه‌های استودیو سازنده، شهرت خوبی پیدا نکرد. فینچر پس از آن، به کارگردانی فیلم‌های غم انگیز درام، روانشناختی و هیجان انگیز روی آورد.
- بهترین شخصیت هر کدام از ۱۰ فیلم برتر دیوید فینچر بر اساس IMDb
- ۵ نکته که باید از ادگار رایت کارگردان فیلم دیشب در سوهو بیاموزیم
- بازیگران و شخصیت‌های چرخ زمان؛ سریال فانتزی-حماسی آمازون
منک که بر اساس فیلمنامه‌ای به قلم پدر خود فینچر ساخته شده است، حول محور زندگی هرمان جیکوب مانکیویچ و به ویژه تجربه او از نوشتن فیلمنامه برای فیلم شهروند کین و درگیری‌های مکررش با کارگردان و ستاره فیلم، اورسن ولز، می‌گردد. این فیلم از اواخر دهه ۹۰ میلادی، یکی از پروژه‌های مد نظر فینچر بوده است و به طور بالقوه می‌تواند نامزدی اسکار دیگری را، هم برای کارگردان و هم برای نتفلیکس، به عنوان یک شرکت پخش، کسب کند. انتشار این فیلم با یک خبر تلخ برای طرفداران فینچر همراه بود و اخیرا تایید شد که سریال تلویزیونی شکارچی ذهن فینچر رسما دیگر در نتفلیکس پخش نمی‌شود.
فینچر اغلب با کیفیت فیلم‌های منتشر شده‌اش سنجیده می‌شود که مجموعه‌ای از آثار چشمگیر هستند که در طی بیش از ۲۰ سال کار، آفریده شده‌اند. با این حال، آثار منتشرنشده و ناتمام او به همان اندازه آثار تکمیل‌شده‌اش، تمایلات و گرایشات او به عنوان یک فیلمساز را آشکار می‌کنند.
۲۳. آسمون داره میاد پایین (The Sky Is Falling)
آسمون داره میاد پایین، فیلمنامه‌ای جنایی مانند فیلم قاتلان بالفطره بود که در دهه ۹۰ میلادی درباره دو کشیش نوشته شد که شواهد غیرقابل انکاری درباره عدم وجود خدا کشف می‌کنند و به همین دلیل دست به یک قتل کاملا بی‌بند و بار می‌زنند. گور وربینسکی و دیوید فینچر، هر دو در مقاطعی از زمان، قرار بود این فیلمنامه نوشته هاوارد راث و اریک وارن سینگر را کارگردانی کنند. با این حال، در نهایت، این پروژه به دلیل موضوع بحث‌برانگیز آن، بسیار خطرناک تلقی شد. هر چند سال یک‌بار، شایعاتی درباره آن مطرح می‌شود اما خود فیلم هرگز تولید نشده است.
۲۲. صورتی شیمیایی (Chemical Pink)
فینچر در اوایل قرن جدید، به طور موقت به پروژه صورتی شیمیایی، اقتباسی از رمانی به نویسندگی کیتی آرنولدی درباره دنیای بدنسازی زنان و مرز مبهم بین وسواس و کمال پیوست. این پروژه به فینچر فرصت دیگری برای همکاری با چاک پالانیاک، نویسنده باشگاه مشت‌زنی می‌داد و چاک نویسنده فیلمنامه بود. متاسفانه فینچر نسبتا خیلی زود پروژه را ترک کرد و افسار آن را به فیلمساز دیگری واگذار نمود و پروژه را در بلاتکلیفی روند تولید و توسعه رها کرد.
۲۱. ماهی‌های مرکب (Squids)
ماهی‌های مرکب قرار بود اولین همکاری دیوید فینچر و دیوید آیر باشد و فیلمنامه‌ای بود که توسط آیر نوشته شد و فینچر آن را خریداری کرد و در اوایل قرن جدید، به ساخت آن علاقه داشت. طبق گزارشات، این داستان درباره یک تغییر و تحول بود و به طور کامل در یک زیردریایی هسته‌ای در طول جنگ سرد اتفاق می‌افتاد و آیر به خوبی می‌توانست با این موضوع، ارتباط برقرار کند، زیرا او بیشتر عمر خود را در یک زیردریایی متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده گذرانده است. البته مانند بسیاری از فیلم‌های موجود در این فهرست، این فیلم نیز به دلایلی از مسیر تولید خارج شد و طبق دیگر گزارشات، خود آیر نیز فکر می‌کرد که فیلمنامه، کمبودها و کاستی‌های زیادی دارد.
۲۰. آن‌ها به تنهایی جنگیدند (They Fought Alone)
دیوید فینچر برای اولین بار در آگوست سال ۲۰۰۰ برای کارگردانی آن‌ها به تنهایی جنگیدند، اعلام آمادگی کرد و از آن زمان تاکنون بارها به ساخت این پروژه ابراز علاقه کرده است. این فیلم حول محور زندگی سرهنگ وندل فرتیگ می‌گردد که فردی است که یک ارتش آمریکایی-فیلیپینی را در نبردی ناامیدکننده با ژاپنی‌ها در طول جنگ جهانی دوم هدایت می‌کرد. بنا بر گزارشات، دوست نزدیک فینچر، برد پیت یکی از گزینه‌های مورد علاقه این کارگردان، برای حضور در فیلم بود. این فیلم تا به حال به مرحله تولید نرسیده است و فینچر آخرین بار در سال ۲۰۰۹، به ساخت آن علاقه نشان داد.
۱۹. از کار افتاده (Seared)
پروژه دیگری که به طور بالقوه می‌توانست برد پیت را درگیر خود کند، از کار افتاده بود که اقتباسی سینمایی از کتاب خاطرات آنتونی بوردین، آشپزخانه محرمانه، محسوب می‌شد. بوردین که خود یک سرآشپز مشهور و نویسنده‌ای است که به خاطر سفرنامه‌هایش درباره غذاها و فرهنگ‌های مختلف در سراسر جهان شناخته می‌شود، در این کتاب، از خاطرات خود در بالا و پایین صنعت رقابتی آشپزی و فضای حساس و اغلب مازوخیستیک پشت پرده رستوران‌های معروف و تحسین‌شده استفاده کرد. فینچر دوست داشت تا پیت و بنیسیو دل تورو را در این پروژه در اختیار داشته باشد اما تجربیات او در فیلم اتاق وحشت باعث شد تا وی به کمی زمان برای بهبود احوالات خود نیاز داشته باشد و این پروژه در نهایت تبدیل به یک کمدی تلویزیونی با بازی بردلی کوپر شد.
۱۸. سرسخت (Hard Boiled)
اولین اقتباس از مجموعه‌ای از اقتباسات بالقوه کمیک فینچر، سرسخت، یک رمان گرافیکی به همین نام در دهه ۹۰ میلادی بود. این مجموعه کمیک‌بوک که از طرق رسانه دارک هورس منتشر شد، درباره یک مامور مالیات مبتلا به فراموشی در آینده‌ای پاد آرمانشهری بود که در نهایت مشخص شد که در اصل یک قاتل رباتیک است که برای شکار و دستگیری ربات‌هایی ساخته شده است که سرنوشت خود به عنوان برده را قبول نمی‌کنند. ظاهرا قرار بود تا نیکولاس کیج، نقش اصلی را بازی کند و فینچر قصد داشت تا در این پروژه، محدودیت‌ها و قابلیت‌های افکت‌های کامپیوتری را در آن زمان آزمایش کند اما این کار برای استودیوهای آن دوره، بسیار ریسکی و خطرناک بود.
۱۷. قرار ملاقات با راما (Rendezvous With Rama)
پروژه قدیمی مورگان فریمن (بازیگری که گفته می‌شود قرار بود در این فیلم بازی کند)، قرار ملاقات با راما، اقتباسی از کتابی از نویسنده مشهور علمی تخیلی، آرتور سی‌کلارک است که در آن، تیمی از فضانوردان برای برقراری تماس با یک فضاپیمای بیگانه عظیم که به حومه منظومه شمسی رسیده است، به آن منطقه اعزام می‌شوند. فینچر و فریمن از سال ۲۰۰۱ روی توسعه فیلم کار می‌کردند (مدت‌ها قبل از این که مفهومی مشابه، مبنای فیلم ورود دنیس ویلنوو قرار گیرد) اما مشکل اصلی، تهیه فیلمنامه‌ای بود که از نظر این دو نفر، به طور دقیق، فضای داستان اصلی را منتقل کند. فینچر در سال ۲۰۱۱ درباره فیلمنامه صحبت کرد و بر تمایل خود برای کارگردانی آن تاکید نمود اما علاوه بر آن، درباره سختی‌های اقتباس از این داستان صحبت کرد و این که بسیاری از آثار علمی تخیلی معاصر، روایتی مشابه آن دارند.
۱۶. مرد عنکبوتی (Spider-Man)
دیوید فینچر قبل از این که سم ریمی، هدایت این پروژه را بر عهده بگیرد و یکی از بهترین فرانچایزهای ابرقهرمانی تاریخ را بسازد، برای کارگردانی یک اقتباس لایو اکشن از مرد عنکبوتی مارول در نظر گرفته شده بود. ایده‌های فینچر برای این اثر، دارای انحرافات رادیکال از تفسیر اصلی این شخصیت نبود اما او می‌خواست در اولین فیلمش، گوئن استیسی و گرین گابلین را نمایش دهد و طرح خود را با مرگ استیسی به اوج برساند. او همچنین چندان مشتاق تولید مجدد داستان اصلی پیتر پارکر نبود و دوست داشت تا شروع کار مرد عنکبوتی را در یک سکانس ابتدایی نشان دهد و ترجیح می‌داد تا در ادامه، روی داستان مردی که به یک آدم عجیب تبدیل شده است تمرکز کند. بدین ترتیب، استودیو از داستان مرد عنکبوتی فینچر عبور کرد و سم ریمی وارد عرصه شد. البته کمی قبل از تولید مرد عنکبوتی شگفت انگیز، فینچر یک بار دیگر، با پیشنهاد ساخت این فیلم روبه‌رو شد.
۱۵. اربابان داگ‌تاون (Lords Of Dogtown)
این فیلم در نهایت به کارگردانی کاترین هاردویک ساخته شد اما همچنان به عنوان یکی از پروژه‌های ناتمام فینچر به حساب می‌آید و او در مقطعی قرار بود که آن را کارگردانی کند. داستان درباره گروه تقریبا افسانه‌ای پسران زی (گروه کوچکی از اسکیت‌بازان مستقر در کالیفرنیا که فرهنگ عامه آن زمان را با تکنیک‌ها و رفتار خود متحول کردند) است و فینچر در ابتدا فقط تهیه‌کننده فیلم بود و فرد دورست و لیمپ بیزکیت کارگردانی کار را بر عهده داشتند. با این حال، دورست در نهایت پروژه را ترک کرد و کارگردانی آن را به طور موقت به فینچر واگذار نمود. فینچر به ناچار به سراغ فیلم‌های دیگر رفت و این فیلم بعدها توسط کاترین هاردویک کارگردانی شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
۱۴. ماموریت غیرممکن ۳ (Mission: Impossible III)
نسخه سینمایی منتشر‌شده ماموریت غیرممکن ۳ از نظر بسیاری از افراد، به دلیل کارگردانی جی‌جی آبرامز و اجرای عالی فیلیپ سیمور هافمن، اثری برجسته در این فرانچایز محسوب می‌شود اما این فیلم در دنیای موازی می‌توانست کاملاً متفاوت باشد. شایعه شده بود که نسخه فینچر ماموریت غیرممکن ۳ درباره قاچاق اعضای بدن در آفریقا است و می‌توانست اثری خشن‌تر در این فرنچایز باشد و هیجان فوق‌العاده‌ای مشابه با سایر فیلم‌های این مجموعه بیافریند. ظاهرا این جهت‌گیری نسبت به فیلم سوم، سرمایه‌گذاران و استودیو را ترساند و فینچر بعدا در مصاحبه‌ها درباره چالش‌های کارگردانی دنباله سوم یک فرنچایز با فضایی کاملا مشخص صحبت کرد.
۱۳. کوکب سیاه (The Black Dahlia)
شکارچی ذهن به وضوح موفق‌ترین پروژه فینچر در رسانه تلویزیون است اما او تقریبا می‌توانست در اوایل قرن جدید و با اقتباسی از رمان تاریخی تخیلی جیمز الروی به نام کوکب سیاه، برای اولین بار وارد این عرصه شود. طرح داستان رمان درباره یکی از خاص‌ترین و معروف‌ترین قتل‌های غیرقابل حل تمام دوران بود و در آن، دو پلیس در حال تحقیق درباره مرگ نابهنگام بازیگر آماتور، الیزابت شورت هستند و فینچر می‌خواست آن را به یک مینی سریال پنج قسمتی با بودجه ۸۰ میلیون دلاری و با حضور تام کروز در نقش اصلی، تبدیل کند. البته پروژه‌های تلویزیونی با این عظمت، در آن زمان تقریبا خوشبینانه نبودند. بنابراین این پروژه در نهایت تبدیل به یک فیلم سینمایی شد و فیلمساز کهنه‌کار، برایان دی پالما آن را کارگردانی نمود و نقدهای نسبتا مناسبی دریافت کرد.
۱۲. تنه (Torso)
دیوید فینچر در سال ۲۰۰۶ فاش کرد که در حال کار بر روی اقتباس دیگری از یک داستان درباره قتل‌هایی معروف است. تنه، رمانی گرافیکی است که توسط برایان مایکل بندیس درباره جستجو و تحقیقات الیوت نس برای شناسایی هویت قاتل سریالی کلیولند در اواسط دهه ۳۰ میلادی نوشته شده است. پارامونت پیکچرز در سال ۲۰۰۹ حق امتیاز این کمیک را از دست داد. طبق گزارشات، در آن زمان، فینچر به دنبال گروه بزرگی از بازیگران مانند کیسی افلک، ریچل مک آدامز و گری اولدمن بود. فینچر برخلاف دیگر فیلم‌های جنایی هیجان‌انگیزش مانند زودیاک و هفت، کم‌تر به بررسی خود قاتل علاقه‌مند بود و بیشتر سعی داشت تا به آسیب‌های جبران‌ناپذیری که روش‌های تحقیقاتی الیوت نس بر زندگی حرفه‌ای خودش بر جای گذاشت، بپردازد. چرا که تحقیقات ناامیدانه او برای یافتن قاتل، وی را متوسل به اقدامات خشونت‌آمیزی کرد. پروژه به دلیل مشکلات حقوقی و عدم دریافت مجوز از بین رفت اما شایعات ساخت فیلمنامه تنه تا به امروز ادامه دارد.
۱۱. قاتل (The Killer)
دیوید فینچر، مدت کوتاهی پس از زودیاک و قبل از مورد عجیب بنجامین باتن، قرار بود فیلمی را بر اساس یک کتاب کمیک فرانسوی درباره یک قاتل که به آرامی، تسلط خود بر واقعیت را از دست می‌دهد، کارگردانی کند. این پروژه، حتی با وجود آماده بودن فیلمنامه الساندرو کامون و نهایی شدن روند توسعه به کمک شرکت تولیدی برد پیت، در نهایت از هم پاشید، چرا که رابطه کاری بین فینچر و پارامونت پیکچرز پس از اکران بنجامین باتن تیره و تار شده بود.
۱۰. هوی متال (Heavy Metal)
بدون شک یکی از پروژه‌های بلندپروازانه این لیست، هوی متال، در فرهنگ عامه شهرت بسیاری دارد. هوی متال ابتدا به عنوان یک مجله علمی تخیلی و فانتزی برای بزرگسالان در اواخر دهه ۷۰ میلادی محبوبیت یافت و سپس به عنوان یک انیمیشن کلاسیک در سال ۱۹۸۱ و بر اساس چندین داستان از مجله ساخته شد. دیوید فینچر در اواسط دهه اول قرن جدید، کار بر روی اقتباس جدیدی از منبع اصلی را آغاز کرد که یک فیلم منتخب مناسب رده سنی +۱۷ سال و با بخش‌های انیمیشنی بود و قرار بود برخی از بزرگ‌ترین نام‌های فعال در هالیوود در آن زمان، از جمله خود فینچر، گور وربینسکی، گیلرمو دل تورو و زک اسنایدر، آن را کارگردانی کنند. پارامونت، پروژه را به کلمبیا پاس داد اما در آن زمان، افراد زیادی حاضر به ریسک برای ساخت یک انیمیشن مخصوص بزرگسالان نبودند.
۹. کارآگاه خودکار (The Automatic Detective)
فینچر در سال ۲۰۰۸ با استودیوی انیمیشن بلر، ارتباط برقرار کرد تا به او کمک کنند که کارآگاه خودکار، رمان علمی تخیلی دست کم گرفته شده لی مارتینز را زنده کند. این داستان نوآر و علمی تخیلی، درباره یک راننده تاکسی رباتیک به نام ماک است که برای نابودی بشریت خلق شده است اما از هدف اصلی خود سرخورده می‌شود و از طریق یک چشم انداز نابهنگام در دهه ۵۰ میلادی، به آینده‌ای مبهم منتقل می‌گردد. کارآگاه خودکار، مانند بسیاری از پروژه‌های موجود در این فهرست، در نهایت، قربانی اولویت‌های دیگر فینچر شد و از لیست او کنار رفت و از آن زمان، خبری از آن نشده است.
۸. سرآشپز (Chef)
سرآشپز و از کار افتاده هرگز ساخته نشدند اما سرآشپز به نوعی جانشین معنوی تلاش‌های فینچر برای کارگردانی از کار افتاده به نظر می‌رسد. داستان سرآشپز نیز در دنیای رقابتی هنر آشپزی رخ می‌داد اما بر اساس روایتی از قبل موجود، مانند خاطرات بوردین نبود و همان طور که خود فینچر توصیف کرده است، اثری بسیار کمدی‌تر بود. قرار بود کیانو ریوز در این فیلم بازی کند و به نظر می‌رسید فینچر این بار، داستانی عاشقانه را با پس‌زمینه هنر تهیه غذا کارگردانی نماید اما او در نهایت از پروژه کنار رفت و این داستان بعدا تبدیل به فیلم «سوخته» در سال ۲۰۱۵ شد و بار دیگر بردلی کوپر در آن ظاهر گردید.
۷. ۲۰ هزار فرسنگ زیر دریا (۲۰,۰۰۰ Leagues Under The Sea)
یکی از مشهورترین پروژه‌های ساخته‌نشده تمام دوران، دیدگاه و برداشت فینچر نسبت به حماسه علمی تخیلی ژول ورن بود که قرار بود او را با امپراتوری دیزنی، پیوند دهد. فینچر حتی به فیلمنامه اسکات زیبرنز (نویسنده فیلم شیوع) نیز علاقه نشان داد. این اثر می‌توانست ماجراجویی کاپیتان نمو در طول جنگ داخلی و داستانی درباره تلاقی بشریت و پیشرفت تکنولوژی را روایت کند. دیزنی آماده بود بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری به فینچر بدهد اما در نهایت استودیو و فیلمساز نتوانستند بر سر بازیگران به توافق برسند. فینچر تصمیمی قاطع برای استفاده از چنینگ تیتوم داشت اما دیزنی برای انتخاب کریس همسورث (احتمالا به دلیل محبوبیت او پس از اکران ثور در سال ۲۰۱۱) به او فشار می‌آورد. فینچر در یک واکنش خیره کننده، در نهایت پس از یک سال پروژه را ترک کرد و فیلم را برای همیشه در بلاتکلیفی رها نمود.
۶. کلئوپاترا (Cleopatra)
دیوید فینچر با فیلم‌های زندگینامهای، غریبه نیست و آثاری مانند زودیاک و شبکه اجتماعی، داستان‌هایی واقعی را روایت می‌کنند که منعکس‌کننده فضای متغیر سیاسی و اجتماعی دوران خود هستند اما هیچ‌یک در مقیاسی به اندازه حماسه کلئوپاترا نیستند. فینچر در سال ۲۰۱۱ بر روی صندلی کارگردانی کلئوپاترا نشست اما این بار از عناصری مانند شمشیر و صندل، مانند آنچه در فیلم اصلی (۱۹۶۳) دیده بودیم، اجتناب کرد و در عوض بر دسیسه‌های سیاسی و ملودرام انسانی قصه تکیه نمود. قرار بود آنجلینا جولی نقش اصلی را بازی کند و اریک راث فیلمنامه را بنویسد و به نظر می‌رسید که کلئوپاترای فینچر عظمتی گسترده داشته باشد اما متاسفانه این کارگردان، پروژه را رها کرد تا به جای آن، فیلم دختر گمشده را کارگردانی کند. اخیرا تایید شده است که پتی جنکینز به دنبال ساخت داستان این ملکه افسانه‌ای است و گال گدوت نیز در نقش کلئوپاترا بازی خواهد کرد.
۵. دختری که با آتش بازی کرد (The Girl Who Played With Fire)
سه‌گانه تحسین‌شده استیگ لارسون، مجموعه‌ای از سه داستان جنایی و هیجان‌انگیز است که می‌توانست مبنایی برای اولین فرنچایز دیوید فینچر باشد. اولین کتاب، دختری با خالکوبی اژدها، توسط فینچر در سال ۲۰۱۱ برای مخاطبان آمریکایی اقتباس شد و به خاطر فضای دارک و متغیر و بازی بی‌عیب و نقص رونی مارا در نقش لیزبث سالاندر، با تحسین مخاطبان و منتقدان مواجه شد. سونی پیکچرز و فینچر علاقه خود را به اقتباس از کل سه‌گانه ابراز کردند و فینچر می‌خواست هر دو دنباله را پشت سر هم و با حضور مارا و دنیل کریگ، فیلمبرداری کند. با این حال، سونی پیکچرز در سال ۲۰۱۵ و با انتشار چهارمین کتاب این مجموعه توسط یک نویسنده جدید، تصمیم گرفت این فرنچایز را با در نظر گرفتن رویکردی اکشن و سنگین به سبک فیلم‌های باند، دوباره راه اندازی کند و فده آلوارز را برای کارگردانی فیلم دختری در تار عنکبوت در سال ۲۰۱۸ به کار گرفت.
۴. آرمانشهر (Utopia)
حوالی سال ۲۰۱۳، فینچر به تولید یک بازسازی آمریکایی از آرمانشهر علاقه‌مند شد که یک مجموعه تلویزیونی بریتانیایی درباره گروهی از طرفداران کمیک بود که متوجه می‌شوند کمیک‌بوک مورد علاقه آن‌ها، آزمایشات آرمانشهر، چندین رویداد بزرگ جهان را به دقت پیش‌بینی کرده است. در سال ۲۰۱۴، صحبت‌ها و شایعات درباره سریال شدت گرفت و فینچر، این پروژه را به عنوان دومین همکاری بین خودش و نویسنده دختر گمشده، گیلیان فلین، به اچ‌بی‌او ارائه کرد. قرار بود فینچر و فلین کنترل کاملی بر روند ساخت پروژه داشته باشند و هر دو به ترتیب، کارگردانی و نویسندگی هر قسمت را بر عهده بگیرند اما این پروژه به طور ناگهانی در سال ۲۰۱۵ به دلیل اختلاف نظر بر سر بودجه بین اچ‌بی‌او و تیم سازنده سریال لغو شد. با این حال، اخیرا در یک اتفاق جالب، یک اقتباس آمریکایی از این مجموعه توسط آمازون در ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۰ منتشر شد.
۳. جابز (Jobs)
قبل از این که فیلم استیو جابز در سال ۲۰۱۵ در جشنواره‌های مختلف اکران شود، دیوید فینچر به عنوان کارگردان و با فیلمنامه‌ای از آرون سورکین، به این پروژه لینک شده بود. در ادامه روند افشای اطلاعات سونی پیکچرز در سال ۲۰۱۴، برخی از گفتمان‌های پشت صحنه درباره مشارکت فینچر در فیلم منتشر شد و به نظر می‌رسد که فینچر از کار در این پروژه خوشحال بود و پتانسیل آن را می‌دید که فیلم جابز به اندازه پروژه تحسین‌شده زندگینامهای لنی بروس، لنی در سال ۱۹۷۴، مورد استقبال قرار بگیرد. با این حال، این افشاگری‌ها در ادامه نشان داد که فینچر و سونی پیکچرز با مشکل روبه‌رو شدند و سونی علی‌رغم تلاش آرون سورکین برای حفظ فینچر در پروژه، در نهایت بسیاری از درخواست‌های قراردادی فینچر را رد کرد.
۲. بیگانگان در قطار (Strangers On A Train)
در سال ۲۰۱۵، فینچر و نویسنده دختر گمشده، گیلیان فلین که از طرفداران آثار آلفرد هیچکاک است، بار دیگر قصد داشتند در بازسازی فیلم کلاسیک بیگانگان در قطار اثر آلفرد هیچکاک با هم کار کنند. داستان این فیلم قرار بود در دنیای معاصر هالیوود اتفاق بیافتد و بن افلک نقش بازیگری ناامید را بازی کند که تشنه دریافت جوایز مختلف است. این پروژه علی‌رغم این که همه چیز بر وفق مراد فینچر بود، در نهایت صرفا به دلیل مشغله کاری هر سه نام درگیر در آن، از کانون توجه خارج شد. فینچر و فلین روی آرمانشهر کار کردند و بن افلک نیز برای نقش‌آفرینی به عنوان بتمن آماده شد.
۱. جنگ جهانی زد ۲ (World War Z 2)
جدیدترین پروژه ساخته‌نشده در کاتالوگ این کارگردان، یکی از عجیب‌ترین‌هاست. پس از انتشار اولین فیلم جنگ جهانی زد در سال ۲۰۱۳، شایعاتی مبنی بر این پخش شد که احتمال دارد برد پیت، دوست خود، دیوید فینچر را برای کارگردانی دنباله فیلم، راضی کند. این شایعات در نهایت چند سال بعد تایید شدند و فینچر در ژوئن ۲۰۱۷ به طور رسمی برای کارگردانی این پروژه قرارداد امضا کرد و انتظار داشت تا فیلمبرداری فیلم در ژوئن ۲۰۱۹ آغاز شود. خبر بازگشت این کارگردان به عرصه فیلمسازی برای ساخت دنباله یک فیلم پرفروش زامبی‌محور، بسیاری از طرفداران را شیفته و پیگیر فیلم دوم کرد اما در کمال تاسف، پارامونت تولید دنباله دیوید فینچر را در فوریه ۲۰۱۹ لغو کرد. دو دلیل عمده برای لغو این فیلم، افزایش بودجه آن و همچنین ممنوعیت اکران فیلم‌های زامبی‌محور در چین بود که یکی از بازارهای عمده کسب درآمد محسوب می‌شد. بسیاری از مخاطبان امید دارند که جنگ جهانی زد ۲ مانند بسیاری از فیلم‌های دیگر موجود در این فهرست، در برنامه‌های آینده دیوید فینچر جای بگیرد. بسیاری از این آثار ارزشمند ساخته‌نشده، بدون شک پتانسیل این را داشتند تا پروژه‌های منحصر به فرد و بی‌عیب و نقصی باشند.
منبع: screenrant
