فیلمهای دیوید فینچر از بدترین تا بهترین
اگر به صفحهی IMDb دیوید فینچر نگاه کنید ممکن است فکر کنید هرگز نمیشود بهترین فیلمهای او را ردیف کرد. در کارنامهاش ۹۳ فیلم به عنوان کارگردان وجود دارد اما نگران نباشید. بیشتر آنها فیلمهای کوتاه و موزیک ویدیو و حتی سریال هستند و فقط یازده فیلم بلند تا امروز ساخته است. به مناسبت اکران فیلم «منک» تصمیم گرفتیم مروری داشته باشیم روی فیلمهای دیوید فینچر از بدترین تا بهترینشان به انتخاب منتقدان متاکریتیک.
در سه دههی اخیر دیوید فینچر یکی از تحسینشدهترین کارگردانان از سمت منتقدان است. نکتهی جالب اینکه هر کدام از یازده فیلم او را یک فیلمنامهنویس نوشته است. آخرین فیلم او «منک» امید اسکار محسوب میشود. فیلمی که به زودی از نتفلیکس پخش خواهد شد. با توجه به امتیاز متاکریتیک فیلمهای فینچر آثار او را ردهبندی کردهایم.
۱۱. بیگانه ۳ (Alien 3)
- بازیگران: سیگورنی ویور، چارلز دنس
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
- محصول 1992
اوایل کار کمپانی ILM جورج لوکاس اولین فیلم «بیگانه» توسط ریدلی اسکات در اواخر دههی ۷۰ ساخته شد. اولین فیلم بلند سینمایی دیوید فینچر بعد از ساختن موزیک ویدیوهای متعدد برای خوانندگان مطرحی مانند مدونا دنبالهای بر قسمت دوم فیلم «بیگانه» بود که سال ۱۹۸۶ جیمز کامرون آن را ساخته بود و به موفقیت فوقالعادهای هم در گیشه دست پیدا کرده بود. فینچر در حقیقت در دقیقهی آخر جایگزین ونسان وارد شد که هنوز هم در تیتراژ فیلم اسمش به عنوان فیلمنامهنویس به چشم میخورد.
فینچر مجبور شد فیلمبرداری را بدون فیلمنامهی تکمیل شده شروع کند. این البته فقط یکی از مشکلات گروه تولید بود. بیشتر مشکلات هم خارج از کنترل دیوید فینچر بودند. نتیجهی کار هر چند بد نشد و به طرز تعجبآوری به لحاظ بصری خوب است اما هم در کارنامهی فینچر پایینترین امتیاز را میگیرد و هم در سری فیلمهای «بیگانه».
اما بعد از این فینچر برای همهی فیلمهایی که ساخته نقدهای مثبت دریافت کرده است. داستان فیلم دربارهی یک بازرگان فضایی است که با تماس اضطراری پیامی دریافت میکند که یکی از اعضای گروهش توسط موجود اسرارآمیزی مورد حمله قرار گرفته است. آنها خیلی زود میفهمند که چرخهی زندگی این موجود تازه آغاز شده است.
۱۰. بازی (The Game)
- بازیگران: مایکل داگلاس، دبورا کر، شان پن
- امتیاز متاکریتیک: 61 از ۱۰۰
- محصول 1997
سومین فیلم فینچر داستان غیرقابل پیشبینی مرد ثروتمندی را روایت میکند که برای چهل و هشتمین سالگرد تولدش برادرش هدیهای غیرمعمول و عجیب به او میدهد. یک بازی واقعی که میتواند تاثیر طولانیمدتی روی تجارت او، ثروتش و شاید حتی زندگیاش داشته باشد. فیلم نه در گیشه فروش فوقالعادهای داشت و نه در زمان خودش منتقدان چندان تحویلش گرفتند و نقدهای رویش بیشتر متوسط بود.
به هر حال فیلم به خاطر داستان سرگرمکننده و پیچش داستانیاش طرفداران خودش را پیدا کرد. منتقد اینترتینمنتویکلی دربارهی فیلم نوشته بود: «این فیلم تریلری شبیه یک پازل متقلبانهی هیجانانگیز است. از آن فیلمهایی که از ابتدا به مخاطبش اجازه میدهد بفهمد که به شکل موذیانهای از ابزورد بودن خودش آگاه است.»
فیلم با بودجهی ۷۰ میلیون دلاری تولید شده بود که در زمان خودش بودجهی کمی هم نبود و احتمالا به دلیل موفقیت فیلم قبلی فینچر یعنی «هفت» تهیهکنندگان راضی شده بودند چنین بودجهای در اختیار او قرار بدهند. به هر حال علیرغم فروش نه چندان خوب بعضی منتقدان مثل راجر ایبرت پشت فیلم ایستادند. مایکل داگلاس هم از بازی در فیلم راضی بود و میگفت از اینکه در فیلمی حضور داشته که پایانش را کسی نمیتواند حدس بزند خوشحال است.
۹. اتاق پناهگاه (Panic Room)
- بازیگران: جودی فاستر، کریستن استوارت، فارست ویتاکر
- امتیاز متاکریتیک: 65 از ۱۰۰
- محصول 2002
حداقل یک منتقد وجود دارد که در توصیف آن گفته فیلم «اتاق پناهگاه» شبیه «تنها در خانه» برای بزرگسالان است. تریلر کلاستروفوبیک فینچر داستان مادری است که جودی فاستر نقشش را بازی میکند و اتفاقا در آخرین لحظات جایگزین نیکول کیدمن شد که صدمه دیده بود و نمیتوانست در فیلم بازی کند. او به همراه دخترش که نقشش را کریستن استوارت ۱۱ ساله بازی میکند و یکی از اولین فیلمهای اوست، تلاش دارند تا خودشان را از هجومی که به خانهشان شده نجات بدهند. فیلمنامهنویس فیلم دیوید کوپ است و فیلم فقط چند هفته قبل از فیلم دیگری که کوپ فیلمنامهاش را نوشته بود یعنی «اسپایدرمن» روانهی سینماها شد.
«اتاق پناهگاه» فروش متوسطی کرد اما با توجه به اینکه بودجهی تولید معقول ۴۸ میلیون دلاری داشت نمیتوان گفت که در گیشه شکست خورد.
منتقد شیکاگو تریبون دربارهی فیلم گفته بود که فینچر نگاه مبهوتکننده در روایت بصری فیلمهایش دارد. البته نقش مدیر فیلمبرداری ایرانیتبار داریوش خنجی را هم در فیلم نباید نادیده گرفت.
۸. هفت (Seven)
- بازیگران: برد پیت، مورگان فریمن
- امتیاز متاکریتیک: 65 از ۱۰۰
- محصول 1995
دومین فیلم فینچر تبدیل به اولین موفقیت بزرگ او شد. اگر با احتساب نرخ تورم حساب کنیم که پرفروشترین فیلم کارنامهی فینچر است و بدون احتساب آن هم سومین فیلم پرفروش فینچر محسوب میشود. این تریلر به یادماندنی فیلم با جهانی تاریک و بسیار پرتنش بود.
یک نئونوآر روانشناسانه و داستان کارآگاهی که به زودی بازنشسته میشود اما درست قبل از آن با پروندهای مواجه میشود که به نظر میرسد قاتلش براساس هفت گناه کبیره قربانیانش را انتخاب میکند. دیوید میلز هم کارآگاه جوانی است که به تازگی با همسرش تریسی به آنجا نقل مکان کرده و آدم بسیار ایدهآلگرا اما عصبی است. این فیلم یکی از شرورترین بدمنهای سینما را به نام جان دو به تصویر میکشد.
پیتر تراوس منتقد رولینگ استون نوشته بود: «در فیلم «هفت» پیدا شدن هویت قاتل نکتهی اصلی نیست که به تماشاگر ضربه میزند بلکه شیوهای که فینچر این راز را گسترش میدهد و آن را به سطح یک محرک اخلاقی میکشاند باعث متمایز شدن این فیلم میشود.»
۷. باشگاه مشتزنی (Fight Club)
- بازیگران: ادوارد نورتون، برد پیت، هلنا بونهام کارتر
- امتیاز متاکریتیک: 66 از ۱۰۰
- محصول 1999
متاسفانه نمیتوانیم دربارهی این یکی فیلم زیاد صحبت کنیم چون نباید چیزی لو برود. خب فقط میشود گفت در یک سال سینمایی درخشان این فیلم یکی از بهترین ورودها را داشت. «باشگاه مشتزنی» هم یکی از مشهورترین و هم یکی از محبوبترین فیلمهای فینچر است و البته به همان اندازه فیلم تفرقهبرانگیزی است. (شاهد این مثال همین که به نظر میرسد امتیازش در سایت متاکریتیک کمتر از چیزی است که تصور میکنیم باید باشد). یک دهه بعد از پخش فیلم تبدیل به یک فیلم کالت شد. فیلم برانگیزاننده، پیچیده و به طرز شوخطبعانهای سیاه و تاریک از دیوید فینچر که اقتباسی از رمان چاک پالانیاک بود و تبدیل به بمب گیشهی سینماها شد.
البته بعدها حتی نسخهی دیویدی آن فروش بهتری هم داشت و البته برخی منتقدان هم از آن متنفر هستند. برای مثال کنت توران منتقد لسآنجلس تایمز آن را آش شلهقلمکار بیمزهای از یک سری فلسفهپردازیهای بچگانه میداند که با خشونتی استخوانشکن ترکیب شده است.
اما برای آنها که طول موج فیلم را گرفتند و با آن همراه شدند یکی از بهترینهای سال و حتی دههی ۹۰ محسوب میشود. دربارهی داستانش هم به نظر باید به یک دیالوگ بسنده کنیم: «اولین قانون باشگاه مشتزنی اینه که نباید دربارهش حرف زد».
۶. مورد عجیب بنجامین باتن (The Curious Case of Benjamin Button)
- بازیگران: برد پیت، کیت بلانشت
- امتیاز متاکریتیک: 70 از ۱۰۰
- محصول 2008
هفتمین فیلم دیوید فینچر شبیه هیچکدام از آثار قبلیاش نیست. به جای ساختن یک تریلر دیگر فینچر تلاش کرده داستان کوتاه فیلیپ راث را به تصویر بکشد که شبیه داستانهای اسکات فیتز جرالد نوشته شده و دربارهی مردی است که با گذر زمان بدنش به سمت عقب حرکت میکند یعنی پیر به دنیا میآید و هی جوانتر میشود و در میانسالی به نقطهی تعادلی میرسد و بعد از آن به سمت کودکی و نوزادی و مرگ میرود. این سومین همکاری برد پیت با دیوید فینچر بعد از فیلمهای «هفت» و «باشگاه مشتزنی» بود.
با وجود اینکه فیلم از نظر منتقدان با بهترین کارهای فینچر فاصله داشت اما اولین نامزدی اسکار او را به عنوان کارگردان برایش به ارمغان آورد. فیلم در کل نامزد ۱۳ جایزهی اسکار شد یعنی مجموعهی رشتههایی که در آنها نامزد شد از هر فیلم دیگری آن سال بیشتر بود و با اختلاف بیشترین نامزدی اسکار را میان فیلمهای فینچر دریافت کرد.
منتقدان البته ترکیب جلوههای ویژهی نوظهور به خصوص در زمینه تغییر سن برد پیت را با آن استفادهی استادانه به شیوهی قدیمی هالیوود از دوربین ستایش کردند. نمیشود منکر شد که به فیلم به لحاظ فنی اثر مبهوتکنندهای از کار درآمد.
۵. دختری با خالکوبی اژدها (The Girl with the Dragon Tattoo)
- بازیگران: رونی مارا، دنیل کریگ
- امتیاز متاکریتیک: 71 از ۱۰۰
- محصول 2011
این دومین اقتباس از روی کتاب پرفروش استیگ لارسون سوئدی و البته اولین اقتباس انگلیسی از روی آن بود. رونی مارا سال قبل از آن هم در فیلم «شبکه اجتماعی» با فینچر همکاری کرده بود. او در این فیلم نقش لیزبت سالاندر را بازی میکند. دختری با خالکوبیهای مختلف که هکر حرفهای است و دنیل کریگ هم روزنامهنگاری به نام میکاییل است و این دو نفر با هم یک تیم تشکیل میدهند تا پروندهی گم شدن یک آدم چهل ساله را حل کنند.
به دنبال اقتباس سوئدی آن که سال ۲۰۰۹ ساخته شده بود بلافاصله دو دنبالهی دیگر هم ساخته شد اما فینچر نتوانست علیرغم تلاشهایش و اینکه چند نسخه فیلمنامه برای قسمت دوم آن نوشت دنبالهای بر آن بسازد.
منتقدان میگویند که همچنان به اندازه بهترین فیلمهای فینچر لبهدار نیست. آثاری مثل «زودیاک» شاهکارهایی از احساس وحشت در دوران مدرن هستند. اما کارگردان نگاه نویی به اقتباس سوئدی میآورد و زاویه دید جدیدی به ما میدهد.
فیلم با بودجهی ۹۰ میلیون دلاری ساخته شد و بیش از ۲۳۰ میلیون دلار فروش کرد.
۴. زودیاک (Zodiac)
- بازیگران: مارک روفالو، جیک جیلنهال، رابرت داونی جونیور
- امتیاز متاکریتیک: 78 از ۱۰۰
- محصول 2007
پنج سال بود که فینچر فیلمی نساخته بود تا اینکه با دومین تریلرش دربارهی یک قاتل سریالی برگشت. فیلمی که اینبار کاملتر و پیچیدهتر از «هفت» بود و هیچ شباهتی با آن نداشت. الان میتوانید البته شباهتهایی میان فیلم «زودیاک» و سریال اخیر فینچر برای نتفلیکس یعنی «شکارچیان ذهن» پیدا کنید. درست مثل سریال، «زودیاک» هم سریالی مربوط به دورهی تاریخی گذشته بود که بیشتر از خود ارتکاب خشونت روی رویهی آن تمرکز میکرد. فیلم داستان بازپرسیهایی بود که به پروندهی جنایتهای «قاتل زودیاک» مربوط میشد. پروندهای که هنوز هم حل نشده باقی مانده است و جنایتهایش در دهههای ۶۰ و ۷۰ در محدودهی خلیج رخ داده بود.
بسیاری از منتقدان عاشق فیلم شدند که البته ریتم کندی هم داشت و دیریاب بود و به آرامی حس تعلیقش را چنان به مخاطب انتقال میداد که نمیدانستید از کجای فیلم به بعد دیگر نمیتوانید به راحتی نفس بکشید. یکی از بهترین فیلمهای کارنامهی فینچر است اما در کمال تاسف یکی از کمفروشترینهایشان هم است.
تاد مککارتی از ورایتی دربارهی «زودیاک» نوشته بود: «فیلم یک سری از اطلاعات را به شیوهای مبهوتکننده در طول یک روایت طولانی به تماشاگر منتقل میکند در حالی که موفق میشود ریتم دراماتیک و تنشاش را هم حفظ کند. این کاملترین و بالغترین فیلم فینچر است.»
۳. دختر گمشده (Gone Girl)
- بازیگران: رزاموند پایک، بن افلک
- امتیاز متاکریتیک: 78 از ۱۰۰
- محصول 2014
پرفروشترین فیلم دیوید فینچر تا امروز تریلری است که اقتباسی از منتقد تلویزیون سابق اینترتینمنت ویکلی، گیلیان فلین بوده است. منتها اگر این کتاب فلین و بقیهی آثارش را بخوانید متوجه میشوید که نگاهی که دیوید فینچر به فیلم اضافه کرده بسیار پیچیدهتر و تاریکتر و در عین حال که دربارهی رابطهی زناشویی است دربارهی جاهطلبی، هوش و قدرت رسانههاست. داستان فیلم دربارهی مردی است که در ماجرای ناپدید شدن همسرش (ایمی الیوت دان) مظنون میشود. بسیاری از منتقدان فیلم را به عنوان یک دوتایی بینقص از مصالح داستانی و کارگردانی ستایش کردند.
شخصیت ایمی الیوت دان یکی از جذابترین شخصیتهای زنی است که تاکنون روی پردهی سینما تصویر شده است و بازیگر آن رزاموند پایک هم نامزد دریافت جایزهی اسکار شد هر چند در بقیهی رشتهها فیلم را نادیده گرفتند.
منتقد هیتفیکس دربارهی فیلم نوشته بود: ««دختر گمشده» بهترین فیلم فینچر نیست و به روشهای متداول رضایتبخشترینشان هم نیست اما فیلمی است که نمایانگر هالیوود در ماهرانهترین و استادانهترین حد خودش است.»
۲. منک (Mank)
- بازیگران: گری اولدمن، آماندا سیفرید، لیلی کالینز
- امتیاز متاکریتیک: 80 از ۱۰۰
- محصول 2020
در حالی که دیوید فینچر بیشتر یک دههی گذشته را مشغول کار در تلویزیون و ساخت سریالهایی مانند «خانهی پوشالی» و «شکارچیان ذهن» بوده بعد از شش سال با فیلمی بیوگرافیک و سیاه و سفید به سینما برگشته است. فیلم داستان فیلمنامهنویس مشهور هالیوود هرمان جی.منکیهویچ است که معتاد به الکل بود و رابطهای پرفراز و نشیب با اورسن ولز کارگردان مشهور داشت در حالی که دائم در چالش با یکدیگر بودند و سعی داشتند که فیلم «همشهری کین» را تمام کنند.
این پروژهای است که فینچر یک دهه در شور و شوق ساختش بوده است. فیلمنامهی «منک» را پدر فینچر، جک فینچر مدت کوتاهی قبل از مرگش نوشته است. انتظار میرود که فیلم در بخشهای متعدد نامزد جایزهی اسکار شود و شاید رکورد «بنجامین باتن» را بزند.
منتقد اسلشفیلم میگوید: «در نگاه اول شبیه فیلمهای معمول دیوید فینچر به نظرتان نمیرسد. بله فیلم زیبا ساخته شده و با وسواس و استادانه پرداخت شده است اما حس بقیهی فیلمهای فینچر را به مخاطب نمیدهد و با این وجود وقتی از نزدیکتر و دقیقتر نگاه میکنید متوجه میشوید که یک فیلم فینچری تمام عیار است. برای اینکه درست مثل همهی فیلمهای بزرگ فینچر این هم فیلمی دربارهی وسواسها و عقدههاست. وسواس خلق هنر خوب. وسواس به یاد ماندنی بودن بعد از اینکه همهی دنیا محو سیاهی میشود.»
۱. شبکه اجتماعی (The Social Network)
- بازیگران: جسی آیزنبرگ، جاستین تیمبرلیک، اندرو گارفیلد
- امتیاز متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
- محصول 2010
تاجدار کارنامهی دیوید فینچر تا امروز دستاوردی است که فیلمنامهاش را آرون سورکین نوشته و دربارهی روزهای اولیهی به وجود آمدن فیسبوک توسط مارک زاکربرگ است. این فیلم سال ۲۰۱۰ بهترین نقدها را از سوی منتقدان دریافت کرد و دومین و تا امروز آخرین نامزدی اسکارش به عنوان کارگردان را برایش به ارمغان آورد.
«شبکه اجتماعی» یکی از فیلمهای محبوب هزارهی سوم از نظر بسیاری از منتقدان و سینماگران است. فیلم نامزد بهترین فیلم هم شد اما جایزه را به «سخنرانی پادشاه» تام هوپر واگذار کرد. ریچارد کورلیس از تایم درسته نوشته بود که: «این فیلمی با ضریب هوشی بالا برای مخاطبانی با ضریب هوشی بالاست.»
«شبکه اجتماعی» فقط یک فیلم بیوگرافیک دربارهی به وجود آمدن مهمترین شبکهی اجتماعی جهان نیست بلکه شبیه آن چیزی که در مورد فیلم قبلی گفته شد دربارهی وسواس بهترین بودن است. با بازیهای هنرمندانه و یکی از بهترین موسیقیهای متن قرن بیست و یکم که توسط ترنت رزنر و آتیکوس راس ساخته شده بود.
منبع: Metacritic
چرا امتیاز فیلم هارو از سایت متاکریتیک گذاشتید؟این سایت اصلا منتقدی نداره،اگر یکم تحقیق کنید متوجه میشید هیچ منطقی در نمره دادنشون نیست
فیلم باشگاه مشت زنی از سایت imdb امتیاز ۸.۳ گرفته فکر کنم،اما از متاکریتیک امتیاز ۶.۵ گرفته
لطفا دیگه معیار سنجش فیلم رو سایت متاکریتیک قرار ندید،ممنونم
مخالفم . رتبه بندی هفت و باشگاه مشت زنی باید خیلی بالاتر باشه
هرچن عاشق فیلم the social network هستم ولی به نظرم زودیاک بهترین فیلم فینچره. اصلا در سطح دیگه ای قرار داره.