دیوید کیج؛ کارگردانی بی‌نظیر از جنس احساس (بازی‌سازان سرشناس)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
بیوگرافی دیوید کیج

دیوید دی گروتولا (David De Gruttola) که با نام مستعار دیوید کیج شناخته می‌شود، طراح بازی‌های ویدیویی، نویسنده و موسیقی‌دان فرانسوی است.

نویسنده و نوازنده‌ای بااستعداد

کیج که در سال ۱۹۶۹ میلادی در مولوز فرانسه متولد شد، رئیس استودیوی بازی‌سازی کوانتیک دریم (Quantic Dream) است. او به عنوان بنیانگذار، مدیر عامل مشترک، کارگردان، طراح و نویسنده، نقش اصلی را در شرکت و توسعه‌ی بازی‌ها‌ی آن ایفا می‌کند. همچنین به عنوان یک نوازنده‌ی حرفه‌ای، او شرکت Totem Interactive را در سال ۱۹۹۳ ایجاد کرد که در تولید موسیقی و صداسازی فعالیت می‌کرد. او به عنوان یک نوازنده‌ی مستقل در چندین پروژه‌ی تلویزیونی، فیلم و بازی‌های ویدیویی فعالیت داشته است.

دیوید کیج پس از پانزده سال فعالیت به عنوان آهنگساز، نوشتن داستان The Nomad Soul را در سال ۱۹۹۴ آغاز کرد. او داستان را برای مخاطبینی که در زمان فعالیت جدی به عنوان موسیقی‌دان بدست آورده بود فرستاد و آن‌ها اشاره کردند که ساخت بازی روی آن از نظر فنی امکان پذیر نیست. کیج برای اثبات اشتباه آن‌ها، تیمی از دوستان خود را استخدام کرد و در یک بازه‌ی زمانی شش ماهه، نمونه‌ی اولیه از بازی ارائه داد. او در نهایت به لندن سفر کرد و با سران کمپانی Eidos Interactive ملاقات و نظر آن‌ها را جلب کرد. با تامین بودجه‌ی پروژه، بازی ماجراجویی The Nomad Soul به طور کامل توسعه یافت و در نوامبر ۱۹۹۹ منتشر شد و نمرات نسبتا خوبی را دریافت کرد. کیج در این میان کوانتیک دریم را در سال ۱۹۹۷ تاسیس کرد.

Fahrenheit

Fahrenheit (2005)

استودیوی کوانتیک دریم پس از The Nomad Soul بازی Fahrenheit را در سپتامبر ۲۰۰۵ عرضه کرد. این بازی اکشن و ماجراجویی عناصری را معرفی کرد که در بازی‌های بعدی استودیو به کار گرفته شدند. این عناصر را می‌توان پرداخت به اصول اخلاقی، عشق و داستان‌سرایی تعاملی نام برد. این بازی جوایز متعددی دریافت کرد و بیش از یک میلیون نسخه فروخت.

Heavy Rain

در E3 2006، کوانتیک دریم دموی Heavy Rain: The Casting را معرفی کرد که به نوعی قدرت پلی‌استیشن ۳ را به رخ می‌کشید. دیوید کیج، نویسنده و کارگردان، تحت تأثیر بازیگری شخصیت اصلی این دمو قرار گرفت. ساخت این بازی ماجرایی سینمایی ۴ سال طول کشید و در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. مدیر ارشد مالی استودیو ادعا کرد که این بلندپروازانه‌ترین پروژه‌ی موشن کپچر برای یک بازی است. شروع بازی از حادثه‌ای الهام گرفته شده بود که در آن کیج برای مدت کوتاهی پسرش را در یک مرکز خرید گم کرده بود و این موضوع او را وادار کرد به این فکر کند که دوست داشتن پسرش به چه معناست. کیج بازی را مانند یک فیلم طراحی کرد.

قصد کیج با Heavy Rain ادامه‌ی داستان‌گویی تعاملی و اصلاح عیوب بازی فارنهایت بود. از طرفی کیج با خواندن کتاب‌ها و تحقیق درباره‌ی قاتلان زنجیره‌ای تصمیم‌گیری درباره نحوه‌ی عملکرد و پیشینه‌ی قاتل اوریگامی در بازی را بهبود بخشید. در نهایت تلاش‌های کیج نتیجه داد و هوی رین به یکی از شاهکارهای صنعت بازی به خصوص از منظر داستان‌سرایی تبدیل شد.

کوانتیک دریم

مهم‌ترین آثار دیوید کیج

Beyond: Two Souls

کیج در کنفرانس مطبوعاتی سونی در طول نمایشگاه Expo 2012، بازی Beyond: Two Souls را معرفی کرد. او اولین تریلر بازی را با جلوه‌های بصری فوق‌العاده به نمایش گذاشت و وقتی از او خواسته شد که Beyond: Two Souls را با بازی قبلی‌اش یعنی Heavy Rain مقایسه کند، کیج این بازی را به عنوان یک تجربه‌ی اکشن محورتر توصیف کرد که اکشن بسیار تماشایی‌تری را نسبت به هوی ارائه می‌دهد. Beyond: Two Souls پس از انتشار نقدهای ضد و نقیضی دریافت کرد. منتقدان به تصویر کشیدن شخصیت‌ها و همچنین میزان جزئیات فنی در انیمیشن‌ها و گرافیک بازی را ستایش کردند. از طرفی مکانیک‌‌های داستان‌سرایی تعاملی و موسیقی متن احساسی بازی نیز مورد تحسین قرار گرفت. البته بازی بی‌نقص نبود و اهمیت کم انتخاب‌های بازیکن در بازی و مشکلاتی در سیستم مبارزه بسیاری را ناامید کرده بود.

جالب است بدانید که دیوید کیج این بازی را مهم‌ترین اثر زندگی خود به عنوان کارگردان می‌داند. از نقطه نظر نویسندگی، Beyond: Two Souls به دیوید کیج نشان داد که برخی از موضوعات بحث برانگیز مانند مانند خودکشی، هویت، به حاشیه رفتن و دشواری پذیرش خود را می‌توان در قالب بازی بررسی کرد. وقتی صحبت از قسمت کارگردانی به میان می‌آید، دیوید کیج تاکید کرده که همکاری با استعدادهایی مانند الن پیج و ویلم دفو به او کمک کرده تا کارگردان بهتری شود. او همچنین اظهار دارد که نوشتن لحظات مختلف زندگی یک شخصیت در این بازی نیز فوق‌العاده چالش برانگیز و جذاب بوده است. این باعث شده متوجه شود که لحظات مختلف زندگی هر کسی چگونه به هم مرتبط هستند و انتخاب‌هایی که انجام می‌دهیم ما را چگونه به کسی که هستیم تبدیل می‌کنند.

Detroit

Detroit: Become Human (2018)

Detroit: Become Human

بازی دیترویت بر اساس دموی فنی کارا که در سال ۲۰۱۲ برای نمایش قدرت پلی‌استیشن ۳ به کار رفت ساخته شده است. دیو‌ید کیج علی‌رغم اینکه در ابتدا برای ساخت بازی برنامه‌ریزی نکرده بود، با این حال برای پیشبرد داستان کنجکاو بود. این بازی داستان سه اندروید را دنبال می‌کند؛ کارا که از دست صاحبش فرار می‌کند تا احساسات تازه‌اش را کشف کند و از یک دختر جوان محافظت کند، کانر که کارش شکار اندرویدهای خاصی است و مارکوس که خود را وقف رهایی سایر اندرویدها از بندگی می‌کند. او از کتاب The Singularity Is Near اثر ری کورزویل برای ساخت بازی الهام گرفت و با برخی از متخصصان هوش مصنوعی نیز مشورت کرد.

Detroit: Become Human با بازخوردهای مثبت منتقدان مواجه شد. آن‌‌ها فضاسازی، داستان، شخصیت‌های اصلی، صداپیشگان، انتخاب‌های تأثیرگذار بر روایت و جلوه‌های بصری را تحسین کردند، اما از تکراری بودن گیم‌پلی مانند دیگر بازی‌های استودیو و عدم نوآوری در آن و برخی جنبه‌های داستان انتقاد کردند. این بازی پرفروش‌ترین بازی این شرکت نیز بوده و تا ژانویه‌ی ۲۰۲۳ تقریبا ۸ میلیون نسخه فروخته است.

دیوید کیج

اهمیت احساس بازیکن

دیوید کیج به عنوان یکی از مشهورترین توسعه‌دهندگان بازی در جهان، هر بار که بازی جدیدی را معرفی می‌کند، چیزهای زیادی برای اثبات دارد. برای برخی، بازی‌هایی مانند Heavy Rain و Beyond: Two Souls شاهکارهایی از روایت‌های انعطاف‌پذیر هستند. برای دیگران، آن‌ها آثاری هستند که به وعده‌ی خود مبنی بر تعامل واقعی با داستان عمل نمی‌کنند. او در مصاحبه‌ای در این باره می‌گوید:

بازی‌های ما با واکنش‌های ضد و نقیضی مواجه می‌شوند زیرا متفاوت هستند. اگر ما بازی‌های تیراندازی اول شخص می‌ساختیم، بحث زیادی در مورد کاری که انجام می‌دهیم وجود نداشت. با فارنهایت، من درباره‌ی داستان‌گویی تعاملی، احساسات و چیزهایی که هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که بتوان در یک بازی قرار داد، سروکله زدم. امروزه شما احساسات را در هر بازی حتی آثار اکشن مشاهده می‌کنید. من نمی‌گویم که ما برای اولین بار به این موضوعات پرداختیم، اما از همان ابتدا می‌دانستیم که این کار شدنی است.

من دوست دارم اثری بسازم که همه آن را دوست داشته باشند، اما در عین حال نمی‌خواهم فقط به حرف بازار گوش دهم. همه‌ی ما می‌توانیم تیراندازی‌های اول شخص بسازیم، اما صنعت با افرادی که مسیرهای مختلف را کاوش می‌کنند، هیجان‌انگیزتر است. همه‌ی بازیکنان دکمه‌ها را با انگشتانشان فشار می‌دهند اما چیزی که جالب است این است که آن‌ها در حین بازی چه احساسی خواهند داشت.

بازی‌هایی هستند که سال‌ها با شما می‌مانند و مانند کتاب‌ها یا فیلم‌هایی که دوست دارید، بخشی از شما می‌شوند. من مجذوب این پتانسیل هستم زیرا بازی‌ها شما را به مکان دیگری می‌برند. در واقع بازیکن فقط یک تماشاگر نیست بلکه یک بازیگر است. با داستان‌های تعاملی، آن‌ها حتی نویسنده هستند. سطح غوطه‌وری متفاوت است زیرا آن‌ها تصمیم خاص خود را می‌گیرند و عواقب آن را می‌بینند. دیدن اینکه داستان چقدر شخصی می‌شود، دیوانه‌کننده است.

گفتنی است که کیج اولین بازی‌سازی است که نشان Legion of Honour را به عنوان بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه دریافت کرده است. او در حال حاضر روی ساخت اثری سینمایی از مجموعه‌ی جنگ ستارگان با عنوان Star Wars Eclipse کار می‌کند.

آثار مهم دیوید کیج در صنعت بازی‌های ویدیویی

سال عرضه عنوان بازی نقش
۱۹۹۹ Omikron: The Nomad Soul نویسنده و کارگردان
۲۰۰۵ Fahrenheit نویسنده و کارگردان
۲۰۱۰ Heavy Rain نویسنده و کارگردان
۲۰۱۳ Beyond: Two Souls نویسنده و کارگردان
۲۰۱۸ Detroit: Become Human نویسنده و کارگردان

منبع: Peoplepill



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X