بزرگترین نقطه قوت دارک سولز ۲ دوری از هنجارهای سبک سولزبورن است
تقریبا یک ماه پیش، بازی اکشن نقشآفرینی دارک سولز ۲ از استودیوی فرامسافتور (FromSofware) دهمین سالگرد عرضهی خود را جشن گرفت. حال زمان خوبی است تا نگاهی بیندازیم به اینکه چگونه این دنبالهی غیرمنتظره سنتها را کنار گذاشت و به عنوان یکی از متفاوتترین آثار سولزبورن استودیویی که این ژانر را ایجاد کرده، شناخته میشود.
دارک سولز ۲، مدت کوتاهی پس از انتشار، تمایز خود را نشان داد. این تنها بازی سولزبورن فرامسافتور بود که که هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki) آن را کارگردانی نکرد. بلادبورن که سال بعد منتشر شد، سر و صدای زیادی به پا کرد و زمانی که دارک سولز ۳ منتشر شد، استقبال از نسخهی قبلی آن به طور قابل توجهی کاهش یافته بود و در لیستهای بهترین بازیهای سولزبورن معمولا جایگاه مناسبی نداشت. با این حال، اگر از فرضیات خود در مورد آنچه که یک بازی سولزبورن باید باشد را کنار بگذارید، دارک سولز ۲ بر خلاف ویرانههای ساخته شده در سایر بازیهای فرامسافتور، حسی مرموز و غیرمنطقی از مکان ارائه میدهد و مزیتهای فراوان آن از روشهایی که بیشتر از نسخههای قبلی خود متمایز است ناشی میشود.
برای صحبت در مورد آن نکات مثبت، بهتر است از افتتاحیهی بازی شروع کنیم. همه بازیهای سری سولز با یک کاتسین سینمایی شروع میشوند که بیشتر شامل ماجرای خدایان و پادشاهان مرده یا در حال مرگ است که زمانی بر جهانی که قرار است وارد آن شوید حکومت میکردند. در ادامه شخصیت بازیکن معمولا معرفی میشود. شما یک Undead یا Unkindled یا تارنیشد هستید. حتی اگر شخصیت شما از سرزمینی دور باشد، شما یک مکان خاص در جهان را اشغال میکنید و یک پیشگویی یا یک دستور دینی وجود دارد که شما را درگیرخود میکند. در این میان مسیر رسیدن به تاج و تخت از قبل مشخص شده است.
با این حال دارک سولز ۲ به سختی کلیت داستان خود را معرفی میکند و فقط نام یک پادشاه باستانی و سرزمین او یعنی Drangleic را معرفی میکند. کاتسین آغازین بر نوعی لحن شاعرانه تمرکز دارد. بازیکن، به جای بودن در حد یک پاورقی در تاریخ خدایان و پادشاهیها، موضوع اصلی است. شما نفرین شده، همه چیز را از دست دادهاید و به Drangleic راه یافتهاید تا نفرین خود را از بین ببرید. آرمان شما چندان بزرگ و تاثیرگذار بر جهان نیست و شما به هیچ کس دیگری وابسته نیستید و تنها قصد دارید که خود را از این زندگی نفرین شده رهایی دهید.
دارک سولز در نوعی استیصال مالیخولیایی شناور است. شما، مانند بسیاری دیگر در Drangleic، به دنبال بازیابی خود هستید اما تاریخ باستانی این سرزمین مانند شنهای روان است و شما را به داخل میکشد و هر چه بیشتر مقاومت کنید یا بجنگید، بیشتر به شما فشار میآورد. هر بازی سولز فضایی تیره و تار دارد اما دارک سولز ۲ غمانگیز است و یافتن پیروزی در پایانهای آن دشوار است. از برخی جهات، دارک سولز ۲ به جز در چرخهی شعله از نظر مضامین داستانی مشابه دارک سولز ۳ است. در این اثر دنیاها و زمان فشرده شدهاند. همچنین چرخهی بازیهای قبلی اکنون به قدری اتفاق افتاده است که جهان در حال گسترش است. در دارک سولز ۳ هنوز مکانهای آشنایی وجود دارد، هرچند خراب یا دوباره ساخته شدهاند اما در دارک سولز ۲، تنها پژواک وجود دارد.
در دارک سولز ، Blighttown زیر فاضلاب Undead Burg است و به معنای واقعی کلمه آنها را تحت الشعاع قرار میدهد و در واقع دنیایی زیر یک دنیای دیگر است. دارک سولز ۲ به نوعی این ایده را کاملا کنار گذاشته است و نابترین مدرک آن آسانسوری است که اغلب به آن اشاره میشود و در بالای یک آسیاب بادی که به کوهی غرق در گدازه منتهی میشود، وجود دارد. Gutter معادل Blighttown است، اما کاملا تاریک است و به طور قابل مشاهدهای به هیچ نقطهی دیگری در جهان متصل نیست. مانند بازیهای قبلی، دارک سولز ۲ نیز داستانهای مشخصی دارد، اما چیزی که بیش از همه در مورد آن نگرانکننده است، شکافهای آن است. شما نمیتوانید Drangleic را مانند لوتریک یا حتی سرزمینهای میانه در الدن رینگ درک کنید زیرا بخشهایی از آن حتی در رویاها یا خاطرات پوشیده شده است و ظاهرا این یک دنیای روانی است نه مادی.
با این حال، به یاد ماندنیترین مکان دارک سولز ۲ ماجولا بوده که نوعی شهر ساحلی است که به عنوان یک هاب در بازی عمل میکند. این یکی از اولین مکانهایی است که در بازی پیدا میکنید. همانطور که شخصیتها را در جهان پیدا کرده و به آنها کمک میکنید، آنها راه خود را به آنجا باز میکنند. ماجولا در غروب همیشگی خورشید است، نور امواج را زرد میکند و صخرههای نیزه مانند از ساحل بیرون زدهاند. این منطقه دردناک با زمزمههای طولانی یا سکوت همراه است و یکی از معدود مکانهایی در بازی است که واقعا میتوانید آن را ایمن بنامید.
ماجولا دوستانهترین مکان بازی است، اما شما همراهان و پناهگاههای دیگری را در جهان خواهید یافت. یکی از آنها، شخصیتی به نام لوکاتیل است، اگرچه برخورد شما با او زودگذر است اما داستان او در سری سولز غیر متعارف نیست. با این حال او در ذهن بازیکنان میماند، نه به این دلیل که شخصیتی منحصر به فرد است، بلکه به این دلیل که هدفش با هدف شما به نوعی مشابه است.
در واقع او هم مثل شما از جای دیگری آمده است و به دنبال پایان دادن به نفرین خود است. او نیز مانند شما در این دنیای فراموش شده و رویایی عقل خود را از دست میدهد. اطلاعات پیشینهی او پراکنده شده و هر روز بیشتر از آن را از دست میدهد. تراژدی لوکاتیل کاملا پیش پا افتاده است و شامل خواستن زیاد چیزی و از دست دادن خود برای یافتن آن میشود. به طور کلی میتوان گفت که دارک سولز ۲ در مورد یک فرد شکسته است و امیدی وصف ناپذیر از یافتن شخصی مانند شما را به تصویر میکشد. در نهایت گفتنی است که دارک سولز ۲ فراموش نخواهد شد. این بازی امروزه بیشتر از همیشه طرفدار پیدا کرده است و بسیاری تمایز عناصر آن با دیگر آثار سولزبورن را ستایش میکنند.
منبع: GameSpot