۱۰ حقیقت که دربارهی بتمن کریستین بیل نمیدانستید
با اینکه این روزها با فوران فیلمهای ابرقهرمانی مواجهیم اما هستند فیلمهای قدیمیتری که همچنان جایگاه خود را در صدر فهرست محبوبهای ژانر در میان طرفدارانش حفظ کردهاند. یکی از اینها سهگانهی «شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight) کریستوفر نولان با بازی کریستین بیل در نقش مبارز شنلپوش (از جمله القاب شخصیت بتمن) است که همچنان یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی تمام دوران در نظر گرفته میشود. به طور ویژه، قسمت دوم سهگانه که با نام «شوالیهی تاریکی» میشناسیم و سال ۲۰۰۸ اکران شده است، اغلب یکی از فیلمهای ناب این ژانر معرفی میشود.
کریستین بیل در هالیوود بازیگر معتبر و قابل احترامی است، اما وقتی لباس بتمن را به تن کرد انتقادات زیادی را به خود جلب کرد. با وجود این، خوشبختانه بیل هنوز هم یکی از بزرگترین شوالیههای تاریکی در تاریخ فیلمهای بتمن به حساب میآید که این جایگاه را داشته است. اما بهرغم سفر طولانی او، هنوز رازهایی وجود دارد که طرفداران ممکن است دربارهی دورهی هفت سالهی بیل در مقام بتمن ندانند.
۱۰. شوالیهی تاریکی و تمام بازیگرانی که به دنبال بازی برای نولان بودند
اگرچه در دوران مدرن نام کریستین بیل مترادف با بتمن شده است، اما بدون شک پیش از اولین قسمت سهگانهی «شوالیهی تاریکی» یعنی «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) محصول ۲۰۰۵ چنین نبود. در واقع، بیل با بسیاری از بازیگران دیگری که به دنبال این نقش بودند، متفاوت بود، بازیگرانی مثل هیث لجر و کیلین مورفی که به ترتیب در فیلمهای نولان نقش جوکر و مترسک را بازی کردند.
بازیگران دیگری که به دنبال این نقش بودند همه در آینده تبدیل به ستاره شدند؛ از جمله هنری کویل، که بعدها در فیلم محصول ۲۰۱۳ «مرد پولادین» (Man of Steel) دیسی کامیکس نقش سوپرمن را بازی کرد، بیلی کروداپ، که نقش دکتر منهتن را در فیلم محصول ۲۰۰۹ «نگهبانان» (Watchmen) به کارگردانی زک اسنایدر انتخاب کرد، و جیک جیلنهال، که نقش میستریو را در «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (Spider-Man: Far From Home) محصول ۲۰۰۹ بازی کرد. و بدین ترتیب قرعه به نام کریستین بیل که در آن زمان فقط در چند فیلم کوچک بازی کرده بود، افتاد.
۹. کریستین بیل تست بازیگری در فیلم نولان را با لباس بتمن ول کیلمر انجام داد
ول کیلمر در میان مجموعه بازیگرانی که مبارز شنلپوش را به تصویر کشیدهاند، معمولاً از فراموششدنیترینهاست. او اولین و تنها حضور خود در نقش شوالیهی تاریکی را در فیلم محصول ۱۹۹۵ « بتمن برای همیشه» (Batman Forever) جوئل شوماخر تجربه کرد. در واقع، اینطور به نظر میرسد که لباس مجهز به ردیاب صوتی مخصوص بتمن که کیلمر در فیلم شوماخر به تن کرده بود، میراث ماندگارتری نسبت به خود بازیگر داشته است، به طوری که از لباس او در مرحلهی تست گرفتن از بایگران برای نقش بتمن نولان دوباره ظاهر شد.
کریستوفر نولان ادعا میکند که بازی بیل در لباس کیلمر بود که در نهایت نقش را از آن او کرد، با این توضیح که او دقیقاً «تعادل تاریکی و نوری را که ما به دنبالش بودیم» نشان داد. این تصمیم مسیر حرفهای بیل را برای همیشه دگرگون و او را به یکی از ستارگان بینظیر صنعت سینما تبدیل کرد که در میان نسلهای آینده شناختهشده خواهد ماند.
۸. بیل قبل از تبدیل شدن به شوالیهی تاریکی از طرفداران کتابهای کمیک نبود
این غیرمعمول نیست که بازیگران در ابتدا با منبع اصلی نقشهایی که میگیرند ناآشنا باشند، مخصوصاً وقتی صحبت از ابرقهرمانها به میان میآید. کریستین بیل نیز از این قاعده مستثنی نبود. بیل که پیش از بازی در نقش بتمن فقط با نقشآفرینی آدام وست از این شخصیت آشنا بود، موقع خواندن کتاب مصور «بتمن: یتیمخانهی آرکام» (Arkham Asylum: A Serious House on Serious Earth) با وجه تاریک بتمن آشنا شد.
بیل که پس از دریافت نقش شوالیهی تاریکی عاشق ایدهی به تصویر کشیدن نسخهای جدیتر و پیچیدهتر از مبارز شنلپوش شد، با نگاه عمیقتری به ریشههای وجه تاریک شخصیت بتمن مجموعه کتابهای کمیک «بتمن: سال اول» (Batman: Year One) محصول ۱۹۸۸ فرانک میلر و همچنین مجموعه کتابهای کمیک محصول ۱۹۹۹ جف لوب و تیم سیل «بتمن: پیروزی تاریک» (Batman: Dark Victory) را مطالعه کرد.
۷. بیل برای بازی در نقش شوالیهی تاریکی تغییر وزن شدیدی را متحمل شد
بر طرفداران کریستین بیل پوشیده نیست که او برای هر یک از نقشهایش چه فرایند پرزحمتی را برای تغییر وزن متحمل میشود، و یافتن تعادل کامل برای بازی در نقش بزرگترین کارآگاه جهان هم از این قاعده مستثنا نبود. بیل که برای فیلم قبلیاش «ماشینچی» (The Machinist) چیزی حدود شصت کیلوگرم وزن کم کرده بود، تنها چند ماه فرصت داشت تا برای نقش ابرقهرمانیاش وزنش را تغییر دهد.
با اینکه کاری محال به نظر میآمد، بیل موفق شد با با کمک یک مربی، تقریباً چهل و پنج کیلوگرم وزن برای این نقش اضافه کند. متأسفانه، تهیهکنندگان از او خواستند تا مقداری از وزنی را که برای «بتمن آغاز میکند» برای اضافه کرده بود، کم کند. بیل که با بازی در فیلمهایی همچون «روانی امریکایی» (American Psycho) و «حقهبازی امریکایی» (American Hustle) با افزایش و کاهش وزن بیگانه نبود، به راحتی درخواست آنها را پذیرفت.
۶. صدای بتمن باید تداعیکنندهی رنجی که شخصیت بروس وین میبرد باشد
یکی از انتقادیترین وجوه نقشآفرینی بیل در لباس شوالیهی تاریکی، صدای غرشیای است که او وقتی در شخصیت بتمن است از آن استفاده میکند، که حتی باعث شد سال ۲۰۱۰ کوین کانروی، صداپیشهی بهیادماندنی شخصیت بتمن، از بیل بخواهد که از این صدای مضحک خشن هاسکیوار دیگر استفاده نکند. با این حال، این درخواستها و انتقادات باعث نشد بیل در قسمت سوم سهگانهی نولان، «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» (The Dark Knight Rises) از استفاده از این صدا منصرف شود.
بیل در دفاع از خود توضیح میدهد که صدای خشن قرار است منعکسکنندهی درد شخصیت او باشد که «در آن لباس به یک جانور تبدیل میشود». این راهی برای محصور کردن آسیبهای بروس وین است. با این حال، شاید دلیل محتملتر این باشد که عملکرد تهاجمی بیل نتیجهی ساعتهای زیادی است که او در لباس بتنی آزاردهنده و سنگین بتمن گذرانده کرده است.
۵. بیل از رقابت برای جلو زدن از جوکر هیث لجر لذت میبرد
این واقعیتی انکارناپذیر است که بازی هیث لجر در نقش آنارشیست آشفتهحال معروف به جوکر یکی از افسانههای سینمایی است. در واقع، تجسم لجر از شاهزاده دلقک جنایت (از القاب جوکر)، اسکار پس از مرگش را برای او به ارمغان آورد و او را به اولین بازیگری تبدیل کرد که برای ایفای نقش یک شخصیت کمیک برندهی جایزهی اسکار شد.
البته بیل حالا که به بازی خودش نگاه میکند احساس میکند که میتوانست در نقش شوالیهی تاریکی عملکرد بهتری داشته باشد، اما او به هیجان رقابت با لجر برای قرار گرفتن در مرکز توجه اعتراف کرده و میگوید که همین میل به رقابت در نهایت باعث شد عملکرد خوبی در فیلم داشته باشد. با توجه به اینکه شوالیهی تاریکی بیش از یک میلیارد دلار در باکس آفیس جهانی فروش کرد، میتوان گفت که این حس رقابت در نهایت به نفع فیلم تمام شد.
۴. بتمن بیل قرار است چهار شخصیت متفاوت باشد
اغلب تصور میشود که شخصیت بتمن در واقع بین دو شخصیت تقسیم میشود – شوالیهی تاریکی و بروس وین – که دومی نقابی برای پنهان کردن شخصیت اول است. در حالی که رابرت پتینسون، بتمن تازه، میخواهد این مرز را در بازسازی بتمن محصول ۲۰۲۲ به کارگردانی مت ریوز از بین ببرد، برداشتی که بیل از مبارز شنلپوش داشته است، مردی است که کاملاً دو دنیای مجزا از هم دارد.
این در حالی است که خود بیل نقش را چهار شخصیت متفاوت میدید. با اینکه طرفداران به مرور با هوشیاری ترسناک بتمن و آن مرد جذاب سطحیای که بروس وین است، خوب آشنا شدهاند، بیل خودش دو شخصیت دیگر را در جوانی پر از خشم خودِ جوانتر وین و تلخی سرخوردهی خود مسنتر و عاقلترش میبیند.
۳. بیل از بازی در فیلم بتمن با حضور شخصیت رابین خودداری کرد
بر کسی پوشیده نیست که کریستین بیل رابین را بهکل تحقیر میکرد و از حضور در فیلم بتمن که در آن مجبور میشد با یار معروفش همبازی شود، خودداری کرد. با این حال، نولان با اشاره به احتمال حضور بلیک با بازی جوزف گوردون لویت در نقش مهارکنندهی جنایات آینده در پایان «شوالیهی تاریکی برمیخیزد»، توانست مخالفتهای بیل را نادیده بگیرد.
در واقع، شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه بیل سال ۱۹۹۵ برای ایفای نقش شخصیت رابین در «بتمن برای همیشه» شوماخر تست داده بود، اما نقش را به کریس اودانل باخت. با این حال، وقتی روزنامهای بریتانیایی سال ۲۰۰۸ از بیل در این باره پرسید، او قاطعانه این شایعه را رد کرد و ادعا کرد که او «امکان ندارد برای بازی در نقش رابین تست بازیگری بدهم.»
۲. بیل احساس میکند تمام پتانسیل خود را در ایفای نقش بتمن به کار نبرده است
با اینکه بسیاری کریستین بیل را یکی از بهترین بازیگرانی میدانند که لباس شوالیهی تاریکی را بر تن کرده است، یکی از معدود منتقدان او اتفاقاً خود بازیگر است. بیل با ابراز ناامیدی از عملکرد خود، احساس میکند که «آنچه را که [خودش] دوست داشت [در طول سهگانه] اتفاق بیفتد کاملاً مدیریت نکرده است»؛ چرا که در ابتدا قصد داشت نقش شخصیتی بسیار تاریکتر و درهم ریختهتر را بازی کند.
بیل با اعتراف به کاستیهای خودش، تلاشهای فوقالعادهی کریستوفر نولان را در این سهگانه ستایش میکند، و معتقد است که کارگردان کارش را درست و عالی انجام داده است. شاید این خودانتقادی بیل ناشی از کمالگرایی او باشد، اما این باعث نمیشود در ذهن طرفداران این پرسش پیش نیاید که آیا بازی هیث لجر در نقش جوکر ارتباطی با ناامیدی بیل از نقشآفرینی خودش دارد یا خیر.
۱. بیل معتقد است که بروس وین از «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» جان سالم به در برد
یکی از چندین نشانههای فیلمسازی کریستوفر نولان، ساخت پایانهای مبهم است که البته قابل تفسیر است. به جز «اینسپشن» که از جمله معروفترین پایانهای مبهم را در فیلمهای نولان دارد، سهگانهی «شوالیهی تاریکی» هم مسیر مشابهی را طی کرده است.
طرفداران در پایان سهگانه در ابتدا به این باور میرسند که بتمن با انفجار یک بمب هستهای مرگ مصنوعی خودش را رقم میزند، بعد برای بازنشستگی به فلورانس میرود تا زندگیاش را با سلینا کایل سپری کند. با این حال، گمانهزنیهایی وجود دارد که میگوید اتفاقاتی که در پایان فیلم میافتد در واقع رؤیاست. در حالی که خود بیل پذیرای چنین تفسیری است، خود شوالیهی تاریکی معتقد است که صحنهی پایانی این سهگانه تا حد زیادی واقعیت داشت.
منبع: cbr