۱۲ صحنه‌ی بسیار تلخ که از انیمیشن‌های مشهور حذف شدند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
پرنس جان در رابین هود

انیمیشن‌های مشهور دنیا، همیشه با خاطره خوشی در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. اما واقعیت این است که چون معمولا داستان‌ها براساس خیر و شر شکل می‌گیرد، بنابراین گاهی سازندگان انیمیشن‌ها، ناچار به بیان و تصویرکشیدن صحنه‌های وحشتناک هستند. با وجود اینکه هنوز هم بسیاری از آثار برجسته والت دیزنی و دیگر استودیوهای انیمیشن‌سازی حاوی صحنه‌های سیاه، ترسناک و غم‌انگیز هستند، اما جالب است که برخی از مشهورترین انیمیشن‌ها صحنه‌های ترسناک‌تر و سیاهی داشته‌اند که خود سازندگان به دلیل اثرات جبران‌ناپذیری که ممکن است در ذهن مخاطب مخصوصا، بچه‌ها بگذارد، پیش از اکران، این سکانس‌ها را حذف کرده‌اند. ۱۲ سکانس حذف شده‌ی سیاه، ترسناک و آزاردهنده‌ی انیمیشن‌های مشهور را در اینجا آورده‌ایم.

۱. صحنه قتل و غارت دهکده توسط شان‌یو در «مولان»

مولان

قصه «مولان» برگرفته از افسانه‌های کهن چین است و این انیمیشن یکی از آثار پرطرفدار والت دیزنی در اواخر دهه نود محسوب می‌شود. داستان این فیلم درباره دختر جوانی است که برای دفاع از کشور چین و پدر پیرش، خود را به شکل پسرها درمی‌آورد تا در ارتش چین با سپاه مقابل بجنگد. دشمنان چین در داستان، سلسله‌ی هان هستند، به رهبری شان‌یو، مرد بد ذاتی که همه او را به ظالم بودن می‌شناسند. در سکانسی که حذف شده، شان‌یو به سربازانش دستور می‌دهد به یک روستا حمله کنند و همه را بدون در نظر گرفتن هیچ محدودیتی بکشند. در پلان کوتاهی هم وقتی یکی از سربازان قناری کوچکی را می‌خواهد در جیبش مخفی کند، شا‌ن‌یو قناری را می‌گیرد، آن را به عنوان غذا به شاهین خود می‌دهد و سرباز را هم می‌کشد. این سکانس می‌توانست اثرات جبران ناپذیری بر ذهن کودکانی که این انیمیشن را می‌دیدند بگذارد، به همین دلیل حذف شد.

۲. صحنه ذوب شدن پوست و بدن آدم‌ها در «دیگ سیاه»

دیگ سیاه

«دیگ سیاه» اولین فیلم انیمیشنی والت دیزنی بود که در سال ۱۹۸۵ در روند ساخت آن از ترکیب تصاویر کامپیوتری استفاده شد و صداپیشگی و موسیقی آن مورد تحسین قرارگرفت. اما اصولا ماهیت و قصه‌ی سیاه و ترسناکی داشت که از این نظر بسیار مورد انتقاد قرار گرفت و به خاطر فروش پایینش، تا سال ۱۹۹۸ والت دیزنی نسخه ویدیویی آن برای نمایش خانگی را منتشر نکرد. داستان این انیمیشن اقتباسی از کتابی با همین نام اثر لیولد الکساندر است. در قصه این فیلم پادشاهی شیطان صفت و شاخ‌دار وجود دارد که ارتش از گوربرگشته‌ی خود را برای کشتن مردم به زندگی بازمی‌گرداند. در فیلم منتشر شده، مردم با این ارتش مقابله می‌کنند و در صحنه‌ای که بیننده نمی‌بیند همه کشته می‌شوند. اما واقعیت این است که صحنه مرگ و کشتار در فیلم وجود داشته و آن هم به شکل وحشتناکی. سربازان از گور برگشته قابلیتی داشتند که اگر نقطه‌ای  از بدن مردم آنها را لمس می‌کرد، از همان نقطه پوست بدنشان شروع به جوشیدن و ذوب شدن می‌کرد. تصور کنید بر روی پرده سینما بچه‌ها صحنه ذوب شدن تعداد زیادی شخصیت کارتونی را ببینند!

۳. صحنه دریده شدن پدر «تارزان» توسط سابور، پلنگ قاتل

تارزان

زندگی تارزان کوچولو که در جنگل و میان میمون‌ها بزرگ می‌شود به اندازه کافی غمگین بود، این داستان غم‌انگیز از همان ابتدای فیلم و لحظه کشته شدن پدر و مادر تارزان شروع می‌‌شود. اما خوشبختانه سازندگان فیلم تصمیم گرفتند سکانس درگیری پدر تارزان با پلنگ قاتلی به نام سابور را حذف کنند. از پلان درگیری و تقلای پدر برای زنده ماندن بدتر، کشیدن جسد غرق خون پدر توسط سابور جلوی چشمان تارزان کوچک بوده. همه این سکانس هم در حالی اتفاق می‌افتاد که رعد و برق شدیدی مدام خانه این خانواده را میلرزاند و صدایهای گوش‌خراشی در فیلم می‌پیچید. اما در نسخه‌ی نهایی همه این پلان‌های دردناک حذف شده و ما تنها با درهم‌ریختگی خانه و رها شدن تارزان در خانه درختی، متوجه اتفاق وحشتناکی که افتاده می‌شویم.

۴. صحنه‌ای که در آن لیلو دوستش را در کنار پدر و مادرش دفن می‌کند در «لیلو و استیچ»

لیلو و استیچ

انیمیشن «لیلو و استیچ» با داستانی تخیلی و رمانتیک درباره‌ی رابطه‌ی دوستانه‌ی یک دختر تنها با یک موجود فضایی است. در سکانس شروع فیلم، لیلو را می‌بینیم که در اقیانوس با یک ماهی شنا می کند که بعد معلوم می‌شود که نام این ماهی بازیگوش پاج است و از یک حفره تاریک در دریا آماده است. بیننده با دیدن فیلم متوجه می‌شود که پدر و مادر لیلو قبلا فوت کرده‌اند و این به اندازه کافی برای کاراکتر کوچک و بیننده‌های کودک این فیلم دردناک است. اما قرار بوده یک صحنه خیلی سیاه، دز غم را در فیلم بیشتر کند. در این سکانس لیلو، پاج را از آب بیرون می‌کشد تا به استیچ نشان دهد. اما در همان لحظه که پاج از آب بیرون می‌آید مرغ‌های دریایی روی این ماهی بیچاره فرود می‌ایند و آن را می‌کشند. لیلو که دوباره کسی را از دست داده تصمیم می‌گیرد جسد این ماهی کوچولو را هم در کنار پدر و مادرش به خاک بسپارد. خوشبختانه سازندگان پیش از اکران، به شدت و غم و اندوه موجود در این سکانس پی بردند و آن را از فیلم حذف کردند.

۵. صحنه‌ی هواپیما ربایی استیچ در «لیلو و استیچ»

لیلو و استچ

حذف دومین صحنه‌ از انیمیشن «لیلو و استیچ» به دلیل سیاه بودن آن اتفاق نیافتاد، بلکه بیشتر تداعی کننده اتفاقی غم‌انگیز برای مردم دنیا بود. زمانی که این انیمیشن در حال تولید بود، حادثه تروریستی یازده سپتامبر و برخورد هواپیمای مسافربری با برج‌های دوقلوی تجارت جهانی اتفاق افتاد. در آن زمان سازندگان این انیمیشن بخش زیادی از سکانس‌های این انیمیشن را ساخته بودند. در یکی از سکانس‌های نسخه‌ی اولیه‌ی فیلم، استیچ برای نجات جان لیلو، هواپیمای مسافربری ۷۴۷ را می‌رباید و با آن به شهر حمله می‌کند. اما پس از اتفاقات یازده سپتامبر، استودیو تولید کننده فیلم تصمیم گرفت این سکانس را به طور کامل تغییر دهد. در نسخه اکران شده فیلم می‌بینیم که استیچ یک کامیون را دزدیده و با آن به کشتی گانتو، شخصیت بد فیلم حمله می‌کند تا لیلو را از دست او نجات دهد.

۶. صحنه‌ی عذاب کشیدن در جهنم در فیلم «همه‌ی سگ‌ها به بهشت می‌روند»

همه سگ‌ها به بهشت می‌روند

این فیلم دقیقا همان چیزی را قرار است به بیننده القا کند که در نامش آمده. اما داستان به شکل دیگری پیش می‌رود و سگی به نام چارلی وقتی در آستانه مرگ قرار می‌گیرد، متوجه می‌شود که اگر به زندگی برگردد دیگر به بهشت نخواهد رفت و به جهنم فرستاده می‌شود. داستان فیلم به اندازه کافی برای بیننده‌های کوچک کارتون‌های والت دیزنی غریب و ترسناک است. اما موضوع وقتی عجیب‌تر می‌شود که چارلی کابوسی درباره جهنم می‌بیند. این کابوس در فیلم اکران شده کوتاه و گذرا است. اما انگار سکانس کابوس جهنم بسیار طولانی‌تر و پر از عذاب‌های عجیب بوده. در این کابوس وحشتناک ،چارلی با شیطان‌ها و موجودات نفرت‌انگیز جهنمی درگیر می‌شود و هیچ راه فراری ندارد و در آخر هم در رودخانه استایکس غرق می‌شود. استایکس در اعتقادات یونان باستان رودخانه‌ای است در دنیای برزخ.‌

۷. صحنه‌ی قتل رابین هود توسط شاهزاده جان در فیلم «رابین هود»

رابین هود

احتمالا اگر فیلم و داستان «رابین هود» را به خاطر داشته باشید، از خواندن این گزینه تعجب خواهید کرد. اما بله درست است، در نسخه‌ی اولیه‌، رابین هود از چنگ شاهزاده جان می‌گریزد، اما به شدت مجروح می‌شود. خدمتکار ماریان به او کمک می‌کند تا فرار کند و با جراحت‌های بسیار او را به داخل یک کلیسا می‌کشاند و رابین هود در آنجا بی‌هوش می‌شود. شاهزاده جان هم با دنبال کردن رد خون رابین، مخفی‌گاه او را پیدا می‌کند و با چاقویی در دست بالای سر او می‌رود تا گلویش را پاره کند. اما در آخرین ثانیه‌ها شاه ریچارد سر می‌رسد و رابین هود را نجات می‌دهد.‌ اما تمام این سکانس از فیلم حذف شده و در پایان جدید، می‌بینیم که رابین هود در کمال سلامت از دست شاهزاده جان فرار می‌کند و شاه ریچارد به سلطنت بازمی‌گردد و رابین و ماریان هم با هم ازدواج می‌کنند. آن پایان دردناک احتمالا به این دلیل حذف شده که با نظریه‌‌ی پایان خوش فیلم‌های والت دیزنی چندان هم‌خوانی نداشته و از طرفی بچه‌ها از دیدن صحنه‌هایی که در آن هر لحظه امکان مرگ قهرمان قصه وجود دارد، دچار ترس جبران ناپذیر می‌‌شدند.

۸. پرت کردن باز توسط وودی در فیلم «داستان اسباب‌بازی‌ها ۱»

داستان اسباب‌بازی

وودی که اسباب بازی محبوب اندی است از آمدن باز، اسباب‌بازی جدید و با تکنولوژی بالا، اصلا خوشحال نیست. در فیلم اصلی سکانس دعوای وودی و باز به شکلی پیش می‌رود که در کنار پنجره باز به صورت اتفاقی به بیرون پرت می‌شود. اما واقعیت این است که در نسخه اولیه و داستان اصلی، قرار بود این پرت شدن در نتیجه هل دادن باز از سوی وودی اتفاق بیافتد. زمانی که فیلم ساخته شد پیش از اکران وقتی مدیران والت دیزنی این سکانس را دیدند، به کل از پروژه ناامید شدند و حتی ممکن بود آن را تعطیل کنند. آن‌ها معتقد بودند وودی باید دلسوز و مهربان و کمی حسود باشد و این سکانس او را به یک دیکتاتور تبدیل می‌کند که برای جایگاهش هرکاری می‌کند. بنابراین سازندگان «داستان اسباب بازی» با تغییراتی که ایجاد کردند، در نسخه اکران شده این سکانس را طوری نشان دادند که انگار عمدی از سوی وودی در کار نبوده.

۹. صحنه‌ی مرگ اسکار با سوختن در آتش در فیلم «شیرشاه»

شیرشاه

مرگ اسکار در فیلم «شیرشاه» هنوز هم پس از گذشت سال‌ها یکی از سکانس‌های سیاه فیلم‌های والت دیزنی است. در نسخه اکران شده بیننده تنها سایه کفتارها را می‌یبند که دارند بدن اسکار را تیکه و پاره می‌کنند. اما در ابتدا قرار بود مرگ اسکار به طرز وحشتناک‌تری اتفاق بیافتد. در نسخه‌ی اولیه، اسکار پس از مبارزه‌ای سخت با سیمبا، در یک آتش گسترده گیر می‌افتد و پس از اینکه نمی‌تواند خود را نجات دهد، ذره ذره می‌سوزد و می‌میرد. پس از بازبینی‌های نهایی بلاخره استودیو والت دیزنی تصمیم گرفت، این مرگ زجرآور را حذف کند و به نشان دادن چند سایه که بر روی یک تخته سنگ افتاده و از بین رفتن اسکار را نشان می‌دهد، بسنده کند.

۱۰. صحنه‌ی طولانی تعقیب شارتپوت در «سرزمین قبل از تاریخ»

سرزمین قبل تاریخ

یکی از مشهورترین پروژه‌های انیمیشنی جهان که خارج از والت دیزنی تولید شده، سری فیلم‌های «سرزمین قبل از تاریخ» است. این فیلم که بیش از ۱۴ دنباله برای آن ساخته شده و هنوز هم ساخت قسمت‌های جدید آن ادامه دارد، محصول یونیورس پیکچرز است و اولین قسمت آن سال ۱۹۸۸ ساخته شد. در این فیلم که داستانی درباره عصر دایناسورها را نشان می‌دهد، تی‌رکسی ظالم وجود دارد به نام شارتپوت. این دایناسور، مادر شخصیت خوب فیلم یعنی پا کوچولو را کشته و حالا در تعقیب  پاکوچولو و دوستانش است. در نسخه‌ای اولیه شارتپوت در تعقیب و گریز به دایناسور‌های کوچولو حمله می‌کند و این سکانس بسیار طولانی و وحشتناک ساخته شده بود. اما در آخر سازندگان فیلم از اینهمه خشونت صرفه‌نظر می‌کنند و در نسخه اکران شده فیلم می‌بینیم که پس از یک سکانس کوتاه که شارتپوت، پاکوچولو را تعیقب می‌کند، داینساسورهای کوچولو می‌توانند خود را از دست این تی‌رکس ظالم نجات دهند.

۱۱. صحنه‌ی کابوس وحشتناک نسل کشی در سرزمین بیگانه در فیلم «غول آهنی»

غول آهنی

داستان فیلم «غول آهنی» براساس شخصیت مرد آهنی غول‌پیکری شکل‌گرفته که میان بچه‌ها بسیار دوست داشتنی و محبوب است. بیننده چندان اطلاعاتی از گذشته این شخصیت ندارد و تنها می‌داند که از یک سرزمین بیگانه آمده است. اما در نسخه‌ی اولیه فیلم قرار بود بیننده به طور کامل با از بین رفتن سرزمینی که این غول آهنی از آن آمده روبرو شود. داستان طوری پیش می‌رفت که این شخصیت دوست داشتنی کابوسی می‌دید و با یک فلاش بک فیلم به زمانی می‌رفت که انگار یک جنگ خونبار در سرزمینش اتفاق افتاده و تمام مردم و هم‌نوعانش در این جنگ کشته می‌شوند و غول آهنی از این شرایط فرار می‌کند. اما خوشبختانه این سکانس حذف شده و نداشتن پیش‌زمینه درباره سرزمین مادری غول آهنی، بر وحشت و ترس بیننده‌های کوچک این انیمیشن ترجیح داده شده.

۱۲. صحنه‌ی گیرکردن مک‌کویین در یک قبرستان ترسناک ماشین‌ در «ماشین‌ها»

ماشین‌ها

در ابتدا سکانسی در فیلم «ماشین‌ها» بود که در آن وقتی مک‌کویین به سمت شهر «بهار رادیاتورها» در حرکت است، در یک بیابان ترسناک گم می‌‌شود. او به سختی و در تنهایی با نور چراغ خود به سمت مسیری عجیب حرکت می‌کند که به یک قبرستان ماشین‌های ترسناک می‌رسد. در این قبرستان پوسته‌ی رویی ماشین‌های اسقاطی مانند اشباح از درختان آویزان هستند یا  بر روی زمین افتاده‌اند. در عبور از میان این ماشین‌های ترسناک مک‌کویین در یک سیم خاردار گیر می‌کند و وقتی می‌خواهد خود را از آن نجات دهد، صدای وحشتناک کشیده شدن فلز‌ها روی هم به صحنه‌ی وحشتناک قبرستان اضافه می‌شود. اما والت دیزنی با این سکانس سیاه و وحشتناک موافقت نکرد و به همین دلیل به طور کامل از فیلم حذف شد.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. اردشیر

    سلام در مورد داستان اسباب بازی ها اشتباه شده صحنه حذف نشده همچنان هست

    وودی به توسط ماشین اسباب بازی باز رو می اندازه پایین

  2. عاطفه

    عالی و نوستالژی

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X