گزارشی از موضع عجیب سازمان سینمایی در قبال اکران فیلمها؛ بغض مهرجویی برای اکران «لامینور»
سینمای ایران چیزی شبیه به سرزمین عجایب شده است. هر روز اتفاقی عجیب و غریب و باور نکردنی در آن به گوش میرسد و در هیاهوی خبرها و حاشیهها هیچ کس حاضر به پاسخگویی نیست. به نظر میرسد مسئولان سازمان سینمایی دولت سیزدهم هر بار با تصمیمگیریهای سلیقهایشان خون به جگر هنرمندان کشور میکنند.
هنوز حاشیههای چهلمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر از یادها نرفته که ماجرای اکران نوروزی بار دیگر داغ دل هنرمندان را تازه کرده است. چهلمین جشنوارهی فیلم فجر که قرار بود ویترینی زیبا از چهل دوره برگزاری جشنواره باشد، به مراسمی بینظم، شلوغ و پر از دلخوری و گلایه تبدیل شد.
حذف سیمرغ مردمی و مشخص شدن برندگان قبل از مراسم اختتامیه تنها بخشی از حاشیههای جشنوارهی فیلم فجر بود. اتفاقاتی که مسئولان جشنواره و سازمان سینمایی جواب روشنی برایش نداشتند و سعی کردند با سرپوش گذاشتن بر آن، از کنارش عبور کنند.
حالا کمتر از یک ماه از جشنوارهی فیلم فجر، ماجرای تلخ دیگری شدیدترین اعتراضها را به سوی ضعف مدیریت در سازمان سینمایی روانه کرده است. در حالی که دوم اسفندماه ترکیب فیلمهای اکران نوروزی توسط سخنگوی شورای صنفی نمایش اعلام شده بود و علاقهمندان به سینما خودشان را برای اکرانی پر شور آماده میکردند، به ناگاه اعلام شد که این لیست تغییر کرده است.
در لیست اولیهی شورای صنفی نمایش هفت فیلم حضور داشتند که نام «لامینور» داریوش مهرجویی و «علفزار» کاظم دانشی نیز در میان فیلمها دیده میشد. لیست اعلام شده برای اکران نوروزی ترکیبی از چندین فیلم در ژانرهای مختلف بود که به نظر میرسید میتواند جان تازهای به وضعیت نیمهجان سینمای ایران بدهد.
با وجود اعلام نهایی فیلمها، چند روزی است که زمزمههایی مبنی بر حذف دو فیلم «لامینور» و «علفزار» بدون هیچ دلیل روشن و واضحی به گوش میرسید تا اینکه اعلام شد این دو فیلم از لیست فیلمهای اکران نوروزی حذف و دو فیلم دیگر جایگزینشان شدهاند.
تکرار حاشیههای شوم سنتوری
این خبر شوک بزرگی به داریوش مهرجویی و طرفدارانش بود. اولین سوال این بود که مگر میشود با تصمیمهای شخصی و سلیقهای با اثر یک هنرمند که زندگیاش را پایش گذاشته بازی کرد؟ مهرجویی چندین سال پیش به خاطر اعمال تصمیمهای نابخردانه در اکران فیلم «سنتوری» دچار آسیب و زیان شده بود و انگار قرار نیست چرخهی اینگونه تصمیمها قطع شود.
در سال ۱۳۸۵ بعد از نمایش «سنتوری» در سی و پنجمین جشنوارهی فیلم فجر و دریافت دو جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد و سیمرغ فیلم برگزیدهی تماشاگران و دریافت پروانه نمایش قرار بود این فیلم از اوایل تابستان سال ۱۳۸۶ به روی پرده برود. اما در آخرین لحظه اکران فیلم به تعویق افتاد و مسئولان وقت سازمان سینمایی وعده دادند «سنتوری» با مناسب شدن شرایط اکران خواهد شد.
اما انقدر این اتفاق نیفتاد که «سنتوری» به طور گسترده قاچاق شد تا سرمایهی تولید فیلم از بین برود. مهرجویی آن روزها با اشاره به نقش وزیر ارشاد وقت در اکران نشدن فیلمش گفته بود که «فیلم را قیمه قیمه کردند و سوزاندند.» فرامرز فرازمند نیز سه سال پس از بازیهایی که بر سر اکران فیلم در آوردند و ضرر و زیانی که به خاطر این تصمیم سلیقهای متحمل شد، در خانه دچار ایست قبلی شد و از دنیا رفت.
مهرجویی پس از درگذشت تهیهکننده «سنتوری» با انتشار متنی از زجرهایی که فرازمند کشید ابراز تاسف کرد و نوشت:« بسیار مایه تاسف است که دوست و همکار عزیزم را بدین گونه از دست رفته میبینم. او در این چند سال اخیر بسیار زجر کشید و به هر دری زد گشایشی ایجاد نشد. به علت سقوط «سنتوری» در طول چهار پنج سال گذشته و بدهیهای متعدد حاصل از آن، بیتفاوتی و بیمسئولیتی وام دهندگان چنان عرصه بر او تنگ شد که به ناچار دق کرد.»
بازی تازه برای مهرجویی
حالا تاریخ به شکل دیگری در حال تکرار شدن است. «لامینور» دو سال پیش پروانهی نمایش گرفت ولی به خاطر شرایط کرونایی کشور موقعیت اکران پیدا نکرد. حالا بحثهایی به گوش میرسد که با تغییر دولت و آمدن چهرههای تازه در سازمان سینمایی، فیلم مهرجویی دوباره باید پروانه نمایش بگیرد. کاری که اگر صحت داشته باشد بدعتی تازه در سینمای ایران خواهد بود.
محمدرضا فرجی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی چندین پیش دربارهی پروانهی نمایش «لامینور» گفته بود:« فیلم «لامینور» از نظر سازمان سینمایی مانعی برای دریافت پروانه نمایش ندارد، این فیلم پروانه نمایش خود را دو سال گذشته دریافت کرده و الان اعتبار آن پروانه منقضی شده است.»
پس از اوج گرفتن این حرف و حدیثها، حبیب ایلبیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در اظهارنظری تازه حرف دیگری زد:« تاکید میکنم که هیچ دلیلی مانند مساله ممیزی برای قرار نگرفتن این فیلمها در اکران نوروزی وجود نداشت. اینها فیلمهایی هستند که مجوز نمایش را دریافت کرده و مشکلی هم برای اکران ندارند.»
با شنیده شدن این حرفها فرضیههای دیگری دربارهی مخالفت با اکران «لامینور» مطرح شد. ایلبیگی در پاسخ به این پرسش که شنیده میشود از آنجایی که «لامینور» دربارهی موسیقی است با اکران آن در ماه رمضان مخالفت شده است هم توضیح داد: «چنین مسالهای وجود ندارد و ماه رمضان ماه شادی است، این حرفها صحت ندارد. سازمان سینمایی پارامترهای مختلفی را برای اکران نوروزی در نظر میگیرد که بر اساس پارامترهای موجود لیست مورد نظر انتخاب میشود. بی شک در اکران نوروزی به تنوع فیلمها توجه شده و هم فیلم کودک، دفاع مقدس، کمدی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.»
سازمان سینمایی و مدیران غیرپاسخگو!
این عدم شفافیت در سازمان سینمایی و پاسخگو نبودن مسئولان صدای همه را درآورده است. جعفر گودرزی به عنوان رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، با انتقاد از رویهی موجود در سازمان سینمایی نوشت:« آن طور که من متوجه شده و در جریان قرار گرفته ام، مشکل فیلم «لامینور» اصلاح و حذف چند پلان و تکخوانی زن فیلم است. اما مسالهی اساسیتر اینکه فیلم «لامینور» آخرین ساخته استاد داریوش مهرجویی علی رغم داشتن پروانهی نمایش باز هم مورد بازبینی برای صدور پروانه نمایش مجدد قرار گرفته و به مشکل جدیدی برخورده که این اتفاق در نوع خودش جالب و نوبر است. متاسفانه مشکل اساسی این است که سینمای ما و خصوصا مسوولانش از گفتوگو و دیالوگ که از ارکان سینماست به شدت دورند و حتی راه و رسم گفتگو و دیالوگ را هم نمیدانند و برای همین در هر مساله ای سینما را وارد بحران تازهای می کنند و بعد کاسه چه کنم، چه کنم دستشان می گیرند و فقط نظاره گر می شوند.»
پس از این حاشیههای عجیب و غریب داریوش مهرجویی که به تازگی از آیسییو مرخص شده، در واکنش به خبر منقضی شدن پروانه نمایش فیلم «لامینور» و کنار گذاشته شدنش از اکران نوروز ۱۴۰۱، در ویدئویی منقلبکننده، میگوید همراه با دستیارش در وزارت ارشاد تحصن خواهد کرد و حقش را خواهد گرفت.
مهرجویی در این کلیپ با عصبانیت شدید میگوید: «من معترضم، این پروانه نمایش فیلمِ «لامینورِ» من، فیلم اخیر من است. فیلم من شیر نیست، گوشت نیست که بگویید تاریخش گذشته است. شما به من پروانه نمایش دادهاید، چرا زیر قول خودتان میزنید؟! مرد نیستید، مردانه رفتار کنید، همه فیلمهای مرا توقیف کردهاید، یکی از فیلمهای مرا اصلا مفقود کردهاید، انداختید در سطل آشغال. فیلم «سنتوری» مرا، آقای جعفریجلوه بیخود و بیجهت جلویش را گرفت و نگذاشت.»
بغض استاد، ناراحتی اهالی فرهنگ
صحبتهای همراه با بغض مهرجویی موج تازهای را در میان هنرمندان به راه انداخته است. بسیاری از هنرمندان و هنردوستان با اشتراک ویدئوی کارگردان پیشکسوت از وضعیت آشفتهی سازمان سینمایی انتقاد کردهاند. رامبد جوان در اظهارنظری در صفحه شخصیاش نوشت:«ما سالها و شاید دههها به آقای داریوش مهرجویی نگاه کردیم. از فیلمهایش و خودش یاد گرفتیم. او بزرگ سینمای ماست. این حال او، یعنی اندوه عمومی سینماگران ایرانی. این حال او یعنی تزریق ناامیدی به اهل هنر و تمام کسانی که دلی در سینه دارند و بابت ناراحتی کارگردان بینظیر سینمای ما، غصه میخورند. چه کنیم با زخمهای شما، استاد مهرجویی؟ غمگینیم برایتان.»
بدعتهای تازهی سازمان سینمایی و نگاههای سلیقهای مسئولان خنجری بر قلب فیلمسازان باسابقهی کشور شده است. مسئولانی که در حرف فقط از حرمت هنرمند و حمایت از آثارشان حرف میزنند و در عمل تیشه به ریشهی کارهایشان میزنند. چقدر حیف که فیلمسازی در قد و قوارهی مهرجویی اینگونه باید جلوی دوربین بنشیند و با بغض و حرص از گرفتن حقش بگوید. مهرجویی در ۸۲ سالگی و پس از ساختن بیش از ۲۰ فیلم، نباید نگران اکران فیلم و خورده نشدن حقش باشد.
در چنین وضعیتی باید دعا کنیم مدیران فرهنگی کشور تصمیم خاصی نگیرند و بگذارند امور طبق نظم قبلی انجام شود. تجربه نشان داده تصمیمهای مدیران فرهنگی نه تنها سازنده نبوده بلکه آسیبهای زیادی را به دنبال داشته است. در این مورد هم کاش مسئولان سازمان سینمایی گوشهای مینشستند و میدیدند با اکران فیلم هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و هیچ نیازی به مکدر کردن خاطر مردم و هنرمندان نبود.
اون از تقوایی،که به لطف آقایون تعداد فیلمهای نیمه کاره اش انقدر زیاد شده که دیگه دل و دماغی براش باقی نموند،
اونم از بیضایی که رسما خشکش کردن،
اون از کیمیایی که به جرم اینکه خودشه مورد هجمه قرار می گیره،
و…..
اینم از مهرجویی که امیدوارم خدا بهش سلامتی بده،حتی اگه بنده های خدا نقشه ی دیگه ای براش دارن!