دن هاوسر؛ مغز متفکر پشت بازیهای راکاستار (بازیسازان سرشناس)
دانیل هاوسر (Daniel Houser)، تهیهکننده، نویسنده و صداپیشهی بازیهای ویدیویی اهل انگلستان است که بنیانگذار کمپانی راکاستار گیمز محسوب میشود.
افسانهای در صنعت بازی
هر صنعتی افسانههای خود را دارد و بازیهای ویدیویی نیز این قضیه مستثنا نیستند. شخصیتهای تاثیرگذاری نظیر شیگرو میاموتو، هیدئو کوجیما و دیگر کارگردانهایی که در سری مقالات بازیسازان سرشناس به آنها پرداختهایم، بودهاند که پایههای این صنعت را به صورتی که امروز میشناسیم شکل دادهاند؛ افرادی که احتمالا در طول زندگی خود آثار آنها را تجربه کرده یا درمورد آنها شنیدهاید و الهامبخش بسیاری از سازندگان بودهاند.
در این میان دن هاوسر بدون شک یکی از مهمترین بازیسازان تاریخ است. او در نوامبر ۱۹۷۳ در لندن متولد شد. پدر او وکیل و مادرش بازیگر بود. هاوسر در رشتهی جغرافیا تحصیل کرد. علیرغم اینکه او و برادرش سم میخواستند نوازنده شوند، از سنین جوانی به داستانسرایی نیز علاقه داشتند. آنها که در نزدیکی یک ویدیوکلوب در لندن بزرگ شدند، بسیاری از فیلمهای جنایی، وسترن و کالت آمریکایی را تماشا کردند. هاوسر بیان کرده است که از طرفداران فیلم The Warriors از والتر هیل است. در این میان جالب است بدانید که راکاستار در سال ۲۰۰۵ اثری با اقتباس از این فیلم منتشر کرد. از طرفی هاوسر از بازیهایی نظیر سری ماریو و زلدا به عنوان منابع الهام خود نام برده است.
تاسیس راکاستار گیمز
در سال ۱۹۹۵، هاوسر یک شغل پاره وقت در BMG Interactive پیدا کرد و تا سال ۱۹۹۶ کارمند تمام وقت آن شد. دن و سم بعدها به یک بازی ویدیویی به نام Race’n’Chase علاقهمند شدند که توسط DMA Design در حال توسعه بود. دو برادر با قراردادی BMG Interactive را به عنوان ناشر بازی انتخاب کردند و نام بازی را به Grand Theft Auto تغییر دادند. پس از فروش BMG Interactive به Take-Two در سال ۱۹۹۸، هاوسر و برادرش به نیویورک نقل مکان کرده و راکاستار گیمز (Rockstar Games) را تأسیس کردند. در نهایت بازی منتشر شد و به طور کلی تحسین منتقدان را برانگیخت. هرچند نقدهایی بر جلوههای بصری آن وارد بود اما بازی به طور کلی موفق عمل کرده و فروش خوبی را تجربه کرد.
حتی جاهطلبترین فرد در آن زمان هم نمیتوانست تصور کند که GTA تا به این اندازه مشهور شود. این میراثی است که هاوسر از دههی ۹۰ تاکنون ساخته است. در واقع این روزها بیشتر او و راکاستار را برای این مجموعهی اکشن جهان باز میشناسند و به سختی میتوانید کسی را پیدا کنید که نام جیتیای را نشنیده باشد. این سری در هر یک از نسخههای خود در تحسین منتقدان و موفقیت تجاری غرق شده و مجموعهای است که برای بسیاری از بازیسازان الهامبخش خواهد بود.
هاوسر به عنوان تهیهکننده روی پنج بازی از این سری ایفای نقش کرده و همچنین به عنوان نویسنده روی تمامی نسخهها کار کرده است. او همچنین صداپیشهی برخی از شخصیتهای بازیها بوده است. علیرغم شهرت بالای سری Grand Theft Auto، هاوسر و برادرش از کانون توجه دوری کردهاند و ترجیح میدهند که اعتبار موفقیت بازیها را به برند راکاستار بدهند.
البته استعداد هاوسر از محدودهی Grand Theft Auto فراتر رفت. او در Bully، مکسپین ۳ که اغلب نادیده گرفته میشود و سری شاهکار رد دد ریدمپشن (Red Dead Redemption) نیز نویسندگی کرده است. سبک نویسندگی خلاقانهی او بدون شک مانند خون در رگهای صنعت تا سالیان سال جریان خواهد داشت. با این حال اگر بتوان اثری را نام برد که به او و راکاستار کمک کرد تا جهشی رو به جلو داشته باشند، نسخهی سوم جیتیای است. جهان باز آن نه تنها پایه و اساس درخشش سری را ایجاد کرد، بلکه به نوشتههای هاوسر نیز اجازهی خونمایی داد. تفسیر اجتماعی او از آمریکا یکی از نکات برجستهی سری است. از طرفی تغییر به دنیای سهبعدی به نوشتههای او این امکان را داد که از محیط بهتر استفاده کنند و شخصیتها بهتر به تصویر کشیده شوند. این یک تغییر مهم بود. تغییری که محبوبیت Grand Theft Auto را در آن زمان به اوج رساند.
موفقیت هنری و تجاری نسخهی سال ۲۰۰۲ توسط Grand Theft Auto: Vice City ادامه یافت؛ اثری که نسخهی سوم را از هر جهت ممکن گسترش داد و جوایز متعددی کسب کرد. از طرفی نسخهی سان آندریاس دوباره از انتظارات طرفداران این سری پیشی گرفت و به یکی از پرفروشترین بازیهای پلیاستیشن ۲ تبدیل شد.
بازی Grand Theft Auto IV در سال ۲۰۰۸، تحسین منتقدان را برانگیخت و رکورد جهانی گینس را برای فروش یک روزهی یک محصول سرگرمی به دست آورد. رکوردی که بعدها توسط جیتیای ۵ شکسته شد. نسخهی پنجم رویکردی جدید برای گیمپلی و داستان در نظر گرفته و به بازیکنان این امکان را میدهد تا در زندگی سه شخصیت مختلف قرار گیرند. این بازی تنها در سه روز به درآمد خیره کنندهی ۱ میلیارد دلاری رسید.
او در سال ۲۰۱۳ در مصاحبهای در رابطه با هدف راکاستار گفت:
هدف ما بهعنوان یک شرکت این نیست که مردم بگویند که راکاستار طراحی مراحل و گیمپلی خوبی دارد اما داستانهای جذابی ارائه نمیدهد یا داستان بازیهای آنها خوب است و در بخش گیمپلی مضخرف است. ما میخواهیم بازیکنان بگویند که راکاستار به طور کلی بازیهای خوبی می سازد. در واقع هدف این است که کل بازی را تجزیهناپذیر کنیم.
هاوسر با اینکه تقریبا نویسندگی تمامی آثار مهم راکاستار را برعهده داشته اما در L.A. Noire تنها در نقش تهیهکنندهی اجرایی ایفای نقش کرد. این بازی اکشن ماجراجویی به طور کلی با واکنشهای مثبت منتقدان و بازیکنان روبرو شد و بسیاری آن را به دلیل کیفیت بالای موشن کپچر و انیمیشنهای صورت شخصیتها، داستان و موسیقی مورد ستایش قرار دادند.
شروع مسیری جدید
گفتنی است که برخلاف دیگر چهرههای مشهور صنعت بازی، دن هاوسر به ندرت در رسانهها حضور پیدا کرده است و حتی مصاحبههای زیادی چه با او و چه با دیگر اعضای راکاستار وجود ندارد. او حتی برای دریافت جوایز بازیهای خود هم در مراسمها و رویدادها به ندرت حاضر شده و در مورد زندگی شخصیاش نیز اطلاعات بسیار کمی در دسترس است. هاوسر در مارس ۲۰۲۰ بعد از دو دهه رهبری پروژههای راکاستار، این کمپانی را برای همیشه ترک کرد. در ادامه پس از مدتی دوری از صنعت بازیهای ویدیویی و فعالیت در سکوت کامل خبری، به نظر میرسد که او روی شرکتی با نام Revolving Games، به مقدار ۱۳ میلیون دلار سرمایهگذاری کرده است. این استودیو روی ساخت بازیهای بلاک چین کار میکند. البته هاوسر به یک مشاور و سرمایهگذار در این شرکت تبدیل شده و به طور مستقیم روی ساخت بازیها دخیل نیست.
در این میان راکاستار نیز همچنان یک غول صنعت بازی باقی مانده است. آنها از بزرگترین سری بازیهای تاریخ بهره میبرند. GTA V حدودا یک دهه است که عرضه شده و هنوز هم یک ماشین پولسازی است. جای تعجب نیست که راکاستار خبر ساخت جیتیای ۶ را به شدت به تاخیر انداخت. از طرفی به دنبال آوردن بخشهای آنلاین مانند GTA Online به دیگر ساختههای خود است. درست است که اعضای آن میتوانند انتظار داشته باشند که از هر بازی میلیاردها دلار درآمد کسب کنند، اما این به خاطر شرکتی است که هاوسر و برادرش ساختهاند. اگر راکاستار بیش از حد از داستانهایی که برای روایت آنها مشهور است و آثار تک نفره و روایت محور دور شود، ممکن است در نهایت از اوج خود فاصله بگیرد. هرچند وجود سم هاوسر میتواند امیدوارکننده باشد.
آثار مهم دن هاوسر در صنعت بازیهای ویدیویی
سال عرضه | عنوان بازی | نقش |
۱۹۹۹ | Grand Theft Auto: London 1969 | نویسنده و تهیهکننده |
۱۹۹۹ | Grand Theft Auto 2 | نویسنده |
۲۰۰۱ | Grand Theft Auto III | نویسنده، صداپیشه و تهیهکننده |
۲۰۰۱ | Smuggler’s Run 2: Hostile Territory | نویسنده |
۲۰۰۲ | Grand Theft Auto: Vice City | نویسنده، صداپیشه و تهیهکننده |
۲۰۰۴ | Grand Theft Auto: San Andreas | نویسنده، صداپیشه و تهیهکننده |
۲۰۰۶ | Bully | نویسنده |
۲۰۰۸ | Grand Theft Auto IV | نویسنده |
۲۰۰۸ | Midnight Club: Los Angeles | نویسنده |
۲۰۱۰ | Red Dead Redemption | نویسنده و تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۱۱ | L.A. Noire | تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۱۲ | Max Payne 3 | نویسنده و تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۱۳ | Grand Theft Auto V | نویسنده و تهیهکنندهی اجرایی |
۲۰۱۸ | Red Dead Redemption 2 | نویسنده و تهیهکنندهی اجرایی |
منبع: Peoplepill
عهههه چه جالب 😯
اتفاقا همین امروز صبح داشتم فکر میکردم که کی آقای گلباد سری مقالات جدید بازیسازای معاصر رو آپلود کنه و راحب دن هاوسر بنویسه ؟
که امروز به طرز عجیبی همچین گل سرسبدی رو تو سایت دیدم 😍