۱۰ زوج سیتکامهای محبوب که رابطهی عجیب و آزاردهندهای داشتند
یکی از عناصری که همیشه در سیتکامها میبینیم روابط عاشقانه است. اغلب سریالهای کمدی حداقل دو شخصیت دارد که از همان ابتدای سریال به هم علاقهمند میشوند اما فراز و نشیبهای رابطهشان دقیقاً تا آخرین قسمت سریال ادامه پیدا میکند. گاهی این زوجها با وجود همه چیزهایی که پشت سر میگذارند به هم میرسند، گاهی هم برای همیشه از هم جدا میشوند. فارغ از اینها زوجهایی هم داریم که رابطهای بسیار ناخوشایند دارند و در نهایت باعث ایجاد احساساتی عجیب در تماشاگران میشوند.
زننده بودن زوجها همیشه تقصیر خود شخصیتها نیست، گاهی رابطه عاشقانه بین دو نفر پتانسیل بالایی دارد تا به یکی از خطوط داستانی جذاب سریال تبدیل شود، اما نویسندگی بد باعث میشود حالمان از آن رابطه به هم بخورد، مثل رابطه تد و رابین در سریال «آشنایی با مادر» (How I Met Your Mother). بعضی از این زوجها اصلاً نباید با هم وارد رابطه میشدند، اما در کمال تعجب دیدیم که درنهایت با هم رفتند سر خانه و زندگیشان. زوجهایی مثل راس و ریچل در سریال «دوستان» (Friends) و مایکل اسکات و جن در سریال «اداره» (The Office) با رابطههای ناخوشایند و آزاردهندهای که داشتند مدام باعث آزار تماشاگران میشدند. در ادامه ۱۰ زوج ناخوشایند سیتکامها را به شما معرفی میکنیم.
۱. رایان و کلی – اداره
اغلب مواقع شخصیتهای اصلی سیتکامها طوری طراحی شدهاند تا ما بتوانیم به راحتی با آنها همذاتپنداری کنیم؛ برای همین هم هرگز بینقص و همهچیز تمام نیستند. حالا اگر سریال «اداره» را تماشا کرده باشید میبینید شخصیتهای این سریال همه پر از عیب و نقص هستند و هر کدام به شیوه خاص خودش میتواند روی مغزتان راه برود. رایان و کلی به خودی خود شخصیتهای غیرقابل تحملی بودند، اما رابطهشان چیز به مراتب فجیعتری بود. رایان از متعهد بودن میترسید، متکبر و بیاحساس بود و به احساسات دیگران کوچکترین اهمیتی نمیداد. درعوض کلی هم سمج، وراج و حیلهگر بود و رایان را متقاعد کرد با او وارد رابطه شود. وقتی هم احساس میکرد رایان دنبال راه فرار است، هر کلکی بلد بود سوار میکرد تا رایان را نگه دارد، مثل ماجرای جعل کردن حاملگیاش که به برگشتن رایان منجر شد.
وقتی رابطه رایان و کلی در اوجش بود و نسبت به هم شور و اشتیاق داشتند، محبتهایشان در محل کار هم برای شخصیتهای سریال و هم برای مخاطبان زننده بود، وقتی هم که از هم جدا شدند، رقابتهای انتقامجویانهشان همانقدر شرمآور بود. رایان و کلی رابطه عجیب و غریبی با هم داشتند، آنها نه میتوانستند با هم زندگی کنند، نه میخواستند از زندگی یکدیگر خارج شوند و رابطهشان را رها کنند. درنهایت در آخرین قسمت سریال «اداره» رایان و کلی با هم فلنگ را بستند و زدند به جاده. برای عدهای این موضوع مایه تأسف بود، اما عده دیگری معتقد بودند در و تخته خوب با هم جور شدهاند و به قول گفتنی، خلایق هرچه لایق!
۲. تد و رابین – آشنایی با مادر
تد از همان قسمت اول سریال «آشنایی با مادر» به رابین علاقهمند شد و همانطور که از پایان منفور سریال مشخص شد، تا آخرین قسمت همچنان عاشق رابین بود. با وجود اینکه تد و رابین هرگز زوج خوبی نبودند، اما در پایان سریال آنها دوباره به هم برگشتند. مشکل رابطهشان چه بود؟ عشق ورزیدن تد هیچ حد و مرزی نداشت و بدون چشمداشت هر کاری برای خوشحال کردن رابین انجام میداد. رابین سرد بود، تا حدی با متعهد بودن مشکل داشت و درمجموع در رابطه چیزهای دیگری میخواست. با همه این حرفها تد و رابین با هم وارد رابطه شدند و طولی نکشید که فهمیدند با هم سازگار نیستند، پس جدا شدند و رفتند پی زندگی خودشان.
بعد از جدا شدن تد و رابین، بارنی به رابین علاقهمند شد. پس از دعوا کردن تد و بارنی سر این موضوع و شکستن کد برادری، بالأخره تد راضی شد هرچه درباره رابین میداند، به بارنی بگوید تا دلش را به دست بیاورد. تد هرچه از دوران رابطهاش با رابین فهمیده بود به بارنی گفت و با این کار حریم شخصی رابین را نقض کرد. درنهایت پس از فراز و نشیبهای بسیار بارنی و رابین، وقتی در فصل آخر ازدواج میکنند، «آشنایی با مادر» بلافاصله این زوج دوستداشتنی را از هم جدا میکند و در قسمت آخر میبینیم تد و رابین هنوز همدیگر را دوست دارند. وفادارترین طرفداران «آشنایی با مادر» همانهایی هستند که از پایانش بیشترین تنفر را دارند.
۳. تام و اَن – پارکها و تفریحات (Parks And Recreation)
سریال «پارکها و تفریحات» پر از رابطههای عاشقانه خوب و رضایتبخش است، اما رابطه تام و اَن نه خوب بود و نه رضایتبخش. با وجود اینکه اَن آن موقع با شخص دیگری رابطه داشت، تام به او علاقهمند شده بود. پافشاریهای تام آنقدر ادامه پیدا میکند که اَن خسته میشود و دست آخر قبول میکند به تام فرصت بدهد، تا شاید رابطهشان خوب از آب دربیاید.
رابطه تام و اَن فاجعه بود. اَن از مدتها قبل این عادت ناسالم را داشت که خودش را با شریک عاطفیاش وقف بدهد، وقتی با تام وارد رابطه شد هم دقیقاً چنین کاری کرد؛ خودش را طوری تغییر داد تا با تام سازگار شود. وقتی هم که متوجه اشتباهش شد و سعی کرد برای رابطهشان حد و مرز تعیین کند، تام با بیتوجهی به او و خط قرمزهایش، بارها و بارها ازشان عبور کرد. تام غرور و اعتماد به نفس کاذب داشت و همیشه حق به جانب بود، درعوض اَن عادت داشت خودش را دست کم بگیرد. همین باعث شد آنها هرگز زوج خوبی نباشند. هر بار تام و اَن تلاش کردند رابطهشان را نجات بدهند و به قول گفتنی با هم بسازند، طرفداران سریال «پارکها و تفریحات» مورمورشان شد.
۴. راس و ریچل – دوستان
در ابتدای سریال «دوستان» همه ما دوست داشتیم راس و ریچل به هم برسند، همه مخاطبان فکر میکردند آنها زوج ایدهآلی هستند و رابطهشان رمانتیک و دوستداشتنی میشود. اما در طول سریال متوجه میشویم که احساسات منفیای که بین راس و ریچل وجود دارد، بسیار بیشتر و پررنگتر از احساسات مثبتشان است. رابطه راس و ریچل از یک جایی به بعد مثل بوق ممتد، روی مغز مخاطبان «دوستان» راه میرود و اضافی است. راس و ریچل واقعاً همدیگر را دوست داشتند، کسی عشقشان را انکار نمیکند، اما اگر با دقت به رابطهشان نگاه کنیم، میبینیم چه رابطهی نامناسبی داشتند. راس میخواست تا حد امکان ریچل و زندگیاش را کنترل کند، او نابالغ و حسود بود و صرفاً برای اینکه احساس بهتری داشته باشد، ریچل را در محل کارش آزار میداد.
جدای از اینها، راس هرگز حرفه ریچل و مسیری که برای زندگیاش انتخاب کرده بود را جدی نگرفت که به خودی خود مشکل بزرگی بود. وقتی هم که راس و ریچل تصمیم گرفتند برای مدتی از هم جدا باشند (همان «بریک» معروف)، راس به ریچل خیانت کرد و دربارهاش تا میتوانست دروغ گفت. ریچل هم خصلتهای بد زیادی داشت. شاید مهمترینشان این حقیقت بود که فکر میکرد راس همیشه حاضر و آماده است و در هر موقعیتی که باشد، در اختیار ریچل است. همین باعث شد دو تا از رابطههای خوب راس خراب شود، که دومی در مراسم عروسیاش بود و ریچل با حضور ناگهانی خود، باعث شد راس اسم اشتباهی را بگوید و همانجا ازدواجش قبل از شروع شدن، تمام شود. راس و ریچل مدام به هم برمیگشتند و دوباره از هم جدا میشدند، همین از رابطهشان یک رابطه سمی و آسیبزننده ساخت. در انتهای سریال هم وقتی باز به هم برگشتند، تمام طرفداران سریال «دوستان» مورمورشان شد.
۵. جس و رابی – دختر جدید (New Girl)
رابطه جس و رابی در «دختر جدید» یک رابطه خستهکننده و تکبعدی بود. اما کاشف به عمل آمد که جس و رابی با هم نسبت خونی دارند و این حقیقت برای زننده بودن رابطهشان کافی بود. بعد از اینکه مدت قابل توجهای از رابطه جس و رابی گذشت، هردو میفهمند با هم پسرعمو – دخترعمو هستند و علت همه شباهتهایی که دارند هم همین است.
قبل از اینکه رابی با جس وارد رابطه شود، با سیسی، بهترین دوست جس رابطه داشت. رفتار رابی با سیسی جای سؤال داشت، او سیسی را تعقیب میکرد و با شکاکیت ملاقاتهایش را به هم میزد، به همین علت علاقهمند شدن جس به رابی از همان اول عجیب بود. رابطه جس و رابی به هیچ وجه شگفتانگیز و رمانتیک نبود، بلکه ناخوشایند و زننده بود و اصلاً نمیبایست با هم وارد رابطه میشدند.
۶. رزا و پیمنتو – بروکلین ۹۹ (Brooklyn Nine-Nine)
پیمنتو در «بروکلین ۹۹» از همان اول شخصیت عجیب و خارقالعادهای بود که هر بار وارد سریال میشد، کل آن قسمت تحت تأثیر حضورش قرار میگرفت. اما جفت و جور شدن رزا و پیمنتو کاملاً بیهوده بود. رزا زن جوان و کلهشقی بود که سرش برای دردسر درد میکرد، اما وقتی با پیمنتو وارد رابطه شد به آدمی بیپروا و بیفکر تبدیل شد.
رزا و پیمنتو وقتی با هم بودند به اینکه رفتارشان مناسب است یا نه، هیچ اعتنایی نداشتند و حتی در محل کار رفتار زنندهای از خود نشان میدادند. رزا و پیمنتو به خودی خود شخصیتهای جالبی بودند، اما به عنوان یک زوج نامناسب و ناخوشایند ظاهر شدند. حتی اگر سازندگان سریال عامدانه میخواستند رابطه این دو شخصیت را عجیب و غریب نشان بدهند، به یکی از بدترین رابطههای «بروکلین ۹۹» تبدیل شد، رابطهای که هواداران دوست دارند وجودش را نادیده بگیرند.
۷. جکی و فز – نمایش دهه ۷۰ (That ’70s Show)
از ابتدای سریال «نمایش دهه ۷۰» جکی یا با کلسو رابطه داشته یا با هاید، برای همین هم وقتی در فصل آخر سریال با فز وارد رابطه شد، هواداران سریال شوکه شدند. از همان اول فز به جکی علاقهمند بود و به شیوههای مختلف علاقهاش را ابراز میکرد، اما جکی در تمام این سالها یا فز را نادیده میگرفت، یا این که نسبت به او بیاعتنا بود.
جکی و فز با هم جور درنمیآمدند، هیچ شیمیای بین این دو شخصیت وجود نداشت و به همین علت کسی توقع نداشت روزی با هم وارد رابطه شوند. اما وقتی اشتون کوچر از سریال «نمایش دهه ۷۰» خارج شد، جکی و فز وارد رابطه شدند تا غیبت کلسو در سریال به چشم نیاید. رابطه جکی و فز زورکی بود و با هیچ منطقی نمیشد این دو شخصیت را کنار هم تصور کرد، چه برسد به اینکه رابطهشان ماندگار شود.
۸. جری و بث – ریک و مورتی (Rick And Morty)
مطمئن باشید حتی اگر کل سریالهای تلوزیونی را بگردید، باز هم زوجی پیدا نمیکنید که شیمیشان از جری و بث بدتر باشد. هیچ زوجی مثل جری و بث با هم ناسازگار نیستند. جری شخصیت محکم و استواری ندارد و راحت میتواند باعث آزار آدم شود. بث هم جلوی بچهها و پدرش چنان رفتار بدی با جری دارد که باعث میشود اعتماد به نفس نداشتهاش، از قبل هم کمتر شود. رابطهشان به هیچ وجه سالم نیست.
جری و بث آنقدر کم به یکدیگر اهمیت میدهند که ممکن است فکر کنید ازدواجشان ساختگی یا زورکی بوده (بعید نیست بعداً بفهمیم زیر سر ریک بوده). هرچه سریال «ریک و مورتی» بیشتر جلو رفت، رقتانگیز بودن جری بیشتر مشخص شد؛ همچنین نگاه تحقیرآمیز و رفتار بیملاحظه بث نسبت به او. هم جری و هم بث به خودی خود شخصیتهای مزخرفی هستند، رابطهشان که دیگر جای خود دارد. در قسمتهای زیادی از «ریک و مورتی» شاهد مشکلات رابطه جری و بث بودهایم.
۹. مایکل و جن – اداره
همانطور که پیشتر اشاره شد، شخصیتهای «اداره» تفاوتهای واضحی با شخصیتهای سریالهای مشابه دارند. به طور کلی نوع طنز سریال «اداره» حول محور آزار دادن و زننده بودن شوخیها است. یکی از اولین منابع این شوخیها هم مربوط میشود به رابطه مایکل و جن. از همان ابتدای سریال مایکل به وضوح از جن خوشش میآمد، اما وقتی بالأخره وارد رابطه شدند، جن همچنان هیچ علاقهای به مایکل نشان نمیداد و صرفاً با اکراه اجازه میداد رابطهشان ادامه داشته باشد. جدای از تمام بدرفتاریها و تحقیرها، جن از رابطهاش با مایکل خجالت میکشید و جلوی همه طوری وانمود میکرد انگار با مایکل هیچ رابطهای ندارد. البته مایکل هم کم نذاشت و با ارسال عکسهای شخصی جن به کل اداره، حسابی او را شرمنده کرد.
رابطه جن و مایکل هرچه جلوتر میرفت بدتر میشد. جن و مایکل در حقیقت از هم متنفر بودند، اما از یک جایی به بعد این که همدیگر را تحمل کنند، راحتتر از جدا شدن بود، پس به رابطهشان ادامه دادند. جن همه وسایل مایکل را میشکست، با دستیارش به مایکل خیانت و اعتماد بینشان را خراب کرد. لحظه به لحظه رابطه جن و مایکل زننده و مورمورکننده بود، وقتی بالأخره از هم جدا شدند، تمام هواداران سریال «اداره» نفس راحت کشیدند.
منبع: CBR