بهترین ترجمه کتاب «جنایت و مکافات» کدام است؟
پیش از معرفی بهترین ترجمه جنایت و مکافات از فیودور داستایوفسکی، میخواهم کمی از حرفه و هنر ترجمه برایتان بگویم. سرتان را درد نمیآورم. ترجمه پروسهی «انتقال معنا از زبان مبدأ به زبان مقصد» است. به جرئت میتوانم بگویم که تازهواردان، دانشجویان و پیشکسوتان، حداقل در این مقدار با من موافقت میکنند! زیرا در سادهترین حالت ممکن، پیش از آنکه مترجم در حرفه خود خبره شود، ابتدا به شیوه انتقال معنا پی میبرد. آنجایی مترجم به نتیجه اعمال خود میبالد که نامه اعمال او توسط خوانندگان با تحسین خوانده شود. البته، هر مترجم به نوبه خود یک نویسنده است. به این دلیل که برگرداندن یک اثر از دنیایی با فرهنگ و زبان و گویشی متفاوت به دنیای ما، نیازمند شناختن این دو دنیاست.
اما مترجمین زبردست میدانند که کار آنها لزوماً در این مرحله به پایان نمیرسد. زیرا هنر هر مترجم و تفسیر آنها از متن مبدأ متفاوت است؛ یکی لحن آقای فلانی را ساده مینویسد، دیگری کوچه-بازاری. یکی لحن خانم بهمانی را ادبی تفسیر میکند، دیگری رسمی. دست دوستان قلم به دست در این موضوع به شدت باز است. اما در نهایت، تصمیم با خواننده است.
به مرور زمان و شناسایی زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی و فراگیری یادگیری آن، ترجمه کتب به آسانی نسبی رسید. اما پیش از آن نیاز به مترجمانی داشتیم که عمر خود را صرف یادگیری زبانی بهخصوص نموده یا از زبانی دیگر، متن مورد نظر را ترجمه کنند. زبان روسی از این دسته است. مترجمانی مانند مهری آهی که وقت و توجه خود را به یادگیری زبان روسی یا افرادی چون پرویز شهدی که ترجمه کتاب جنابت و مکافات را از زبان فرانسوی به فارسی برگرداندند. طریقه ترجمه کتابها برای نویسندگان دسته دوم مقداری پیچیده میشود. چرا که کتاب مورد نظر به احتمال زیاد برای درک دیدگان خواننده فرانسوی یا انگلیسی طراحی شده است. بدین ترتیب نویسندگان زیادی از این دنیا دست به قلم شدند تا از فلسفه و ادبیات تأثیرگذار فیودور داستایفسکی بنویسند و بگویند و ما را با دنیای ادبیات روسی بیشتر آشنا کنند. به قصد گرامیداشت روز جهانی مترجم، شما را با عدهای از مترجمین مشهور کشور و قلم آنها آشنا کرده و در نهایت انتخاب بهترین ترجمه جنایت و مکافات، از ارزندهترین آثار فیودور داستایوفسکی را به شما میسپارم.
درباره فیودور داستایوفسکی
فیودور میخایلوویچ داستایوفسکی در ۱۱ نوامبر سال ۱۸۲۱ چشم به جهان گشود، در یکی از بهترین مدارس مسکو تحصیل را شروع کرد و در سن پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. به عنوان یک افسر فارغ التحصیل دانشکده مهندسی نظامی دانشگاه سنپترزبورگ شد و طی همین دوران پدر خود را نیز از دست داد. او عمق فراز و نشیب روسیه را تجربه کرد و خود تأثیر عمیقی بر ادبیات روسیه و جهان گذاشت و از مهمترین نویسندگان قرن نوزدهم شد. وی در ۹ فوریه ۱۸۸۱ به علت خونریزی ریوی چشم از جهان فرو بست. از بهترین کتابهای داستایوفسکی میتوان به آثاری چون یادداشتهای زیرزمینی، ابله، جنزدگان، برادران کارامازوف و البته جنایت و مکافات اشاره کرد.
داستانهای او غالبا در دنیایی بنا شده که ازرشهای اخلاقی و معنوی سست و ناپایدار است. بدین علت که در دوره جوانی خود درگیر انقلاب علیه رعیتداری، پوچیگرایی و تبعید بود. به نظر بنده یکی از دلایلی که تحول از یک مترجم و نویسنده دونپایه به داستایوفسکی بزرگ را رقم زد، رنج و تجربیاتی بود که در دوران خود دید. وی از نویسندگانی است که دائماً در نوشتههای خود نیچهوارانه بر حفظ ارزشهای اخلاقی به ذهن انسان تلنگر میزند. حتی در بهترین ترجمه جنایات و مکافات، کتابی که مملو از تفکرات فلسفی است، این هشدار از نظر پنهان نیست.
بهترین ترجمه کتاب «جنایت و مکافات» (Crime and Punishment)
رمان که اولین بار سال ۱۸۶۶ منتشر شد، داستان دانشجویی به نام راسکلنیکف را به تصویر میکشد که مرتکب قتل میشود. او که جرم قتل خود را امری بالاتر از عرف و اخلاقهای اجتماعی میدانست، اکنون در کوچه و خیابانهای سنپترزبورگ از یک مأمور پلیس ناشناس و وجدان خود در حال فرار است. گفته میشود که جنایات و مکافات، برگرفته از تجربیات شخصی اوست و در قالب این رمان، داستایوفسکی سعی در انتقال پیامهای متعددی دارد.
علیرغم وجود ترجمههای فراوان از این کتاب، انتخاب بهترین ترجمه جنایت و مکافات را به شما خواننده عزیز میسپارم. چرا که شما نیز سلیقهای منحصر به فرد در انتخاب نوع ترجمه (چه متعارف و چه بخصوص) دارید. در فهرست زیر با چندی از مترجمان این کتاب و انتشارات آنها آشنا میشویم و بهترین ترجمه جنایت و مکافات را برای شما پیدا میکنم.
- مهری آهی (نشر خوارزمی)
- حمیدرضا آتشبرآب (نشر علمی و فرهنگی)
- اصغر رستگار (نشر نگاه)
- پرویز شهدی (نشر کتاب پارسه)
- احمد علیقلیان (نشر مرکز)
ترجمهی مهری آهی
- نشر خوارزمی
برای یافتن بهترین ترجمه جنایت و مکافات، دوستان اهل مطالعهام را جمع کردم و از آنها پرسیدم. همگی به اتفاق از ترجمه مهری آهی گفتند، یکی از بهترین مترجمهای ایرانی تمام دوران. ظاهراً فقط من بودم که ترجمه دیگری را تجربه کردم! مهری آهی اولین مترجم این کتاب بود. وی در دوران تحصیلی خود به زبان و ادبیات روسی پرداخت و کتاب را مستقیماً از زبان روسی به زبان فارسی ترجمه نمود. ترجمه او رسمی، ادیبانه و دارای عباراتی است که در دورهی فعلی از آنها دیگر استفاده نمیبریم، چرا که ترجمه این کتاب در سال ۱۳۴۳ منتشر شد. اما در عین حال، خواندن آن عاری از پیچیدگی است. تسلط او به زبان و ادبیات روسی و وفاداری او به متن منجر شد که اکثریت، اثر او را بهترین ترجمه جنایت و مکافات بدانند.
روزهای عجیبی برای راسکلنیکف فرارسید. پنداری مه غلیظی او را در خود گرفت و تنهایی دشوار و خلاصیناپذیری بر او چیره شد. بعدها، یعنی پس از مدتها که این ایام را بیادآورد، ملتفت شد که قوه دراکهاش در این دوره تیره شدهبود. مدتی، تا انتهای ماجرا، این حالت با فواصلی کوتاه ادامه داشت.
ترجمهی حمیدرضا آتشبرآب
- نشر علمی و فرهنگی
حمیدرضا آتشبرآب نیز مانند مهری آهی کتاب را مستقیماً از زبان روسی به فارسی ترجمه کرده است. اما با توجه به اینکه این کتاب در سال ۱۳۹۷ منتشر شد، لحن امروزی و بیشتر از نسخه ترجمه شده توسط مهری آهیست. ویژگی بخصوص این نسخه، وجود پانویسهای متعدد و طولانی و همچنین تفاسیر پرمحتوایی از نحوه ترجمه این کتاب است که این کتاب را صرفاً یک رمان ادبیات روسی نمیسازد.
باور دارم یک علاقهمند به ادبیات روس یا ترجمه آثار روسی باید این نسخه به همراه تفاسیر پی آن را مطالعه کند.
چه داشت که بخواهد بهخاطرش زندگی کند؟ به چه میتوانست چشم امیدی داشتهباشد؟ چرا باید برای زندهماندن جان میکند؟ زندگی کند برای اینکه فقط وجود داشتهباشد؟ مگر او همان آدمی نبود که پیشتر، هزاربار پیش آمدهبود که بخواهد بهخاطر فکری، کورسوی امیدی یا حتی خیال خامی دست از خود و زندگیاش بشوید؟
ترجمهی اصغر رستگار
- نشر نگاه
دومین ترجمه کتاب جنایت و مکافات توسط اصغر رستگار انجام شد. اما این بار از زبان انگلیسی به فارسی. او در ترجمه با استفاده از لحن عامیانه و ضرب المثلهای فارسی، نه تنها خواندن این کتاب را برای خوانندگان فارسی زبان روانتر کرده، بلکه منجر به احساس نزدیکی بیشتری با متن کتاب شده است. با این حال باعث برانگیختگی نگرانی خوانندگان مبنی بر وفاداری مترجم به متن شود. متنی که پیش از انتشار، اول از روسی به انگلیسی و سپس به فارسی ترجمه شده است. اما شک از دل برهانید چون علیرغم این نگرانیهای قابل درک، این ترجمه در سال ۱۳۷۹ برنده جایزه شد و هرگونه تردید را مردود ساخت. با این حال انتخاب بهترین ترجمه جنایت و مکافات با شماست. روان بودن این ترجمه ممکن است نوجوانان را مایل به خواندن این نسخه میکند. اما بخاطر حفظ روحیات لطیفشان و سپردن این فرآیند به زمان، خواهش میکنم اجازه ندهید هر نوجوانی به راحتی سراغ رمان جنایت و مکافات بیاید!
ترجمهی پرویز شهدی
- نشر پارسه
دوست عزیزی به مناسبت تولد این نسخه را به من هدیه داد و من با کمک ترجمه تخصصی پرویز شهدی با دنیای ادبیات روسی آشنا شدم. این نسخه تعادل ملموسی بین حالت امروزی و ادبیاتی را حفظ کرده و به نوعی باب طبع بنده است.
او با تسلط بر زبان فرانسوی و تجربه غنی خود در ترجمه آثار متعددی از این زبان، متن داستان را به فارسی ترجمه نموده است. شایان ذکر است که ترجمه آثار داستایوفسکی از جمله تخصص اوست.
چهرهی بیحرکت و جدی راسکولنیکوف بیدرنگ تغییر حالت داد و همان خندهی عصبی و مقاومت ناپذیر را دوباره سر داد. ناگهان به نظرش رسید دچار همان احساس های تند و عجیب روز ارتکاب قتل شده است، موقعی که تبر به دست پشت در ایستاده بود، قفل در میلرزید؛ آنطرف در آن دو نفر بد و بیراه میگفتند و میکوشیدند در را به زور باز کنند، او هم احساس میکرد ناگهان دوست دارد فریادزنان ناسزا بگوید، برایشان زبان دربیاورد، مسخرهشان بکند، بزند زیر خنده، خندهای بیپایان.
ترجمهی احمد علیقلیان
- نشرمرکز
احمد علیقلیان کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه و به کمک نشر مرکز به انتشار رساند. به منظور حفظ هرچه بیشتر وفاداری به متن، او ترجمه انگلیسی ریچارد پویر (Richard Pevear)، از متخصصین ترجمه ادبیات روسی، را به فارسی برگرداند.
حالت یخ زده و جدی چهرهی راسکولنیکف در یک آن دگرگون شد، و ناگهان مثل چند لحظه پیش به خندهای عصبی افتاد، گویا اصلا نمی توانست جلو خودش را بگیرد. و در یک آن، آن لحظهی چندی پیش را، در نهایت روشنی یک احساس، به یاد آورد که تبر در دست پشت در ایستاده بود، زنجیر داشت بالا و پایین میپرید، آدم ها بیرون در فحش میدادند و میکوشیدند به زور در را باز کنند و او ناگهان دلش خواسته بود سرشان فریاد بزند، فحششان بدهد، زبانش را درآورد، به ریشخندشان بگیرد و بلند بخندد – بخندد، بخندد، بخندد!
فهرست فوق تنها آثار مترجمین شناخته شده را در بر گرفته که نمونه متن آنها در دسترس من وجود داشت. شک ندارم که مترجمین بیشتری برای تفسیر و ترجمه آثار روسی و صد البته داستایوفسکی، دست به قلم زدهاند. کی میداند؟ شاید من هم روزی مترجم یک اثر معروف یا کلاسیک شوم! حال، شباهت بزرگ بین من مقالهنویس و شمای خواننده، دانستن نمونه قلم مترجمان یاد شده است و دست بسیار بازی در انتخاب بهترین ترجمه جنایت و مکافات برای خود را داریم. این که منتقدین ادبی در مورد نحوه ترجمه شدن آثار چه برای گفتن دارند را در گوشهی ذهن خود نگهدارید. اما بیشتر به این توجه داشته باشید که شما نیز سلیقهی خود و البته تجربهای نیچهوارانه در مطالعه آثار داستایوفسکی خواهید داشت.
منبع: دیجیکالا مگ