نقد فیلم «ضربه شانس» وودی آلن؛ زندگی یک شانس است
وودی آلن، فیلمساز زمانی محبوب تمام دنیا، در هشتاد و هشت سالگی، پنجاهمین (و شاید آخرین) فیلمش را در حالی ساخت که جشنواره فیلم ونیز حتی اجازه نداد فیلمش در بخش مسابقه به نمایش درآید. همچون داستان مشابه رومن پولانسکی، فیلمساز بزرگ لهستانی، وودی آلن هم به دلیل اتهامات جنسی از جامعه سینما طرد شده است. نمیتواند فیلمهایش را در امریکا اکران کند و احتمالاً دیگر هیچ جایزهای از هیچ جشنوارهای نخواهد برد. اعضای آکادمی اسکار هم حتماً به خاطر همین پرونده اخلاقی حتی اگر بخواهند هم جرئت نخواهند کرد بزرگداشتی برای پیشکسوت مهمش در نظر بگیرند.. و با توجه به سن آقای آلن، پرسش و نگرانیای که مطرح میشود، این است؛ آیا قرار است ایشان را همینطور خشک و خالی در سالهای پایانی عمر بدرقه کنیم؟ صرفنظر از این پرسش، نقد فیلم «ضربه شانس» (Coup de chance) وودی آلن را در این مطلب بخوانید.
هشدار: در نقد فیلم «ضربه شانس» وودی آلن خطر لو رفتن داستان وجود دارد
«ضربه شانس» در فرانسه ساخته شده و به زبان فرانسوی است. وودی آلن پیش از این هم در اروپا و در همین فرانسه فیلم ساخته بود؛ یکی از بهترین و محبوبترین فیلمهایش «نیمهشب در پاریس» (Midnight in Paris)، اما به زبان امریکایی. اینکه حالا تصمیم گرفته شاید کارنامهاش را با فیلمی به زبان فرانسه و با بازیگران فرانسوی به پایان برساند، به احتمال زیاد به خاطر همین محدودیتهایی است که در نمایش و اکران فیلمهایش به او تحمیل کردهاند. یا شاید همچون خود فیلمش خواسته در چنین وضعیتی، حالا که امریکاییها (عمدتاً انگلیسیزبانها) از او روی برگرداندهاند، بختش را در کشور دیگری امتحان کند. تا شاید مثل «پایان هالیوودی» (Hollywood Ending) در نهایت فرانسویها فیلمش را ببینند و تحسین کنند.
نقد فیلم «ضربه شانس»؛ از بهترین آثار وودی آلن در یک دههی اخیر
اما «ضربه شانس» مثل فیلمی که آقای آلن در «پایان هالیوودی» میسازد، با چشم نابینا ساخته نشده است. فیلم تر و تمیز است، و بهمراتب بهتر از اکثر فیلمهای وودی آلن در ده سال اخیر (شاید به جز «جاسمین غمگین» (Blue Jasmine) کمدی درام دیگری که بسیار تحسین شد). موضوع فیلم با اینکه درام است، به «امتیاز نهایی» (Match Point) نزدیکتر است تا «جاسمین غمگین». فیلم قبلی آقای آلن کمدی بود که ناموفق بود و ظاهراً او ترجیح داده است در آخرین فیلمش، یک کمدی درام معمایی، مانیفستش درباره زندگی را با قصهای درباره مرگ، در واقع قتل، و مفهوم شانس به پایان برساند. وجه کمدیاش البته بسیار کمرنگ است، به جز پایانش که از همان شوخطبعی همیشگی آلن سرچشمه میگیرد و تمام حرفش درباره شانسی و تصادفی بودن زندگی را میزند. اما احتمالاً اگر همین فیلمنامه با بازیگران امریکایی ساخته میشد، فیلم خندهدارتر میشد. فضا، زبان و بازیگران فرانسوی قابلیت انتقال طنز آقای آلن را ندارند. البته شاید برای مخاطبی که فرانسه را نمیداند و نمیشناسد یا کمدیهای آلن را با زبان و بازیگران امریکایی درک میکند.
- نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی؛ سال سقوط عاطفه تا بینهایت زیر صفر
- نقد فیلم «دنیا را پشت سر بگذار»؛ اینک آخرالزمان!
بله، با مرگ هم میشود شوخی کرد. دستکم این کاری است که آقای آلن در فیلمهایش به خوبی انجام داده است. و در این فیلم برای اینکه تمام حرفش، یعنی شانسی بودن زندگی را بزند، خیلی خوب این کار کرده است. فیلم درباره زنی متأهل با همسری بسیار ثروتمند است که زندگیاش را در حراجها و مهمانیهای آنچنانی میگذراند و همسرش همچون تکهای جواهر با او رفتار میکند. فنی به طور تصادفی آلین را در خیابان میبیند. در واقع این آلین است که او را میبیند. این دو همکلاسی قدیمیاند و خیلی سریع مشخص میشود که آلین در دوران مدرسه به فنی علاقهمند بوده، در واقع عاشقش بوده است. آلین نویسنده است (البته که هست) که هنوز معروف نشده است. همچون تمام نویسندگان روحیهای شاعرانه و به عشق باور دارد و زندگی را هم شانسی. بله، خود آقای آلن.
همسر فنی، ژان، از سوی دیگر، از آن دسته مردان بورژوایی است که به زیبایی همسرشان مینازند و دوست دارند او غرق جواهر کنند تا دیگران ببینند و حسرت ببرند. او روحیه شاعرانه ندارد اما ناجذاب هم نیست؛ فقط توجهش به زن را با شعر نشان نمیدهد، با طلا و جواهر، خانهای همچون قصر، شامپاین و تفریحات متعدد میدهد. طبیعی است که چنین مردی کنترلگر و بهشدت تملکگرا و طبعاً حسود باشد. اما نه حسود ترسو، حسود خطرناک که برای رسیدن به آنچه میخواهد، هر کاری حاضر است بکند، حتی قتل. او به شانس هم هیچ اعتقادی ندارد؛ باور دارد که زندگیاش را خودش با زحمت خودش ساخته است. اما دانای کل، راوی قصه با او مخالف است و هر کاری میکند این را به او ثابت کند. اگر دیدار تصادفی همسرش را درک نکند و اگر به قول آلین «از زمستان زندگی غافل بماند» (نقل به مضمون)، جهان این را به او ثابت میکند. مثلاً همسر زیبایش را که او به داشتنش افتخار میکند و به خودش میبالد، به یک دیدار تصادفی با یک همکلاسی خیلی قدیمی که حتی همسرش به یاد هم ندارد، از دست میدهد. یا اینکه با پول نمیتوان عشق و محبت خرید.
درام و معمای قصه از همینجا شروع میشود. فنی از زندگی بورژوازی با همسرش ناراضی و کسل است. وقتی شاعر عاشق را میبیند، خیلی سریع بینشان رابطه عاطفی شکل میگیرد. نویسنده قصه را طوری پیش میبرد که فنی برای این رابطه پنهانی هیچ احتیاط نکند. طبعاً همسر کنترلگر او خیلی زود میفهمد که دلیل ناهارهای طولانی یا تلفن جواب ندادنهای فنی، کار نیست؛ ماجرای دیگری در جریان است. ژان که پیش از این هم انسانی مخوف و مرموز به نظر میآید -کارش مشخص نیست؛ حتی همسرش هم نمیداند شغل او چیست، «من پولدارها را پولدارتر میکنم»، و شریکش سالها پیش در حادثهای مشکوک ناپدید شده و کسی هم نفهمیده چه اتفاقی برایش افتاده است- برای آنکه شک به همسرش را به یقین تبدیل کند، کارآگاه خصوصی استخدام میکند. مشخص است که پیش از این هم این کار را کرده است.
کارآگاه استخدام میشود. راز فنی که کمکم قصد دارد به همسرش اعتراف کند خیانت کرده است، برای ژان برملا میشود و او همان کاری را میکند که احتمالاً با شریکش کرده است. به سادگی، آلین را با تمام وسایلش به اعماق اقیانوس اطلس میفرستند؛ بله، غمانگیز است و ما ناراحت میشویم. فنی به خانه آلین میرود؛ ژان طوری نقشهاش را ترتیب داده است که به نظر بیاید آلین از خانهاش و از پاریس رفته، بی آنکه به فنی بگوید. فنی ناامید به زندگی طبیعیاش برمیگردد. به پیشنهاد ژان سوگند ازدواجش را مثل دوستان امریکاییشان دوباره تجدید میکند و سعی میکند آلین را فراموش کند. یعنی چارهای هم ندارد. نویسنده او را گذاشته و رفته. و حالا فنی به واسطه تجربه تلخی که از زندگی با همسر اولش داشته، زندگی بی دغدغه با ژان را کافی میداند. تا اینکه شخصیت کارآگاه آلن از راه میرسد. مادر فنی، شخصیتی که در فیلمهای آلن زیاد دیدهایم، خودش بارها این نقش را در فیلمهای مختلفش بازی کرده است؛ کسی که به اختلال روانی مبتلاست، قرص میخورد و بهسادگی از شکّش، آن هم شک به عامل ناپدید شدن معشوقه دخترش نمیگذرد.
بنابراین، «ضربه شانس» ترکیب شخصیت نویسنده عاشق آلن است، آدم به ظاهر عادی اما در باطن خطرناک و خود کنجکاو و مشکوکش، و البته زنی که نمیداند از زندگی چه میخواهد. چیز تازهای در کار نیست. همهچیز خیلی ساده اتفاق میافتد. از دیدار فنی و آلین تا رو شدن رابطه پنهانیاش تا قتل ژان و جملهای که مادر فنی تصادفی در یک مهمانی درباره ژان میشنود و باعث میشود ماجرای قتل را پیگیری کند. آقای آلن هیچ علاقهای به پیچیده کردن معما ندارد. مثلاً فنی را وقتی اولین بار به خانه آلین میفرستند، یاد کشوی مخفی خانه نمیاندازد؛ این را به آخر قصه موکول میکند. یا با یک جمله مادر فنی که پیش از این دخترش را به زندگی با همین مرد ثروتمند تشویق میکرده، به شک درباره دامادش میاندازد. یا کارت کارآگاه خصوصی را میگذارد تو کشوی میز اتاق ژان تا مادر فنی برود و راحت پیدایش کند و بعد راحت برود سراغش، با قصهای ساده و سرسری و شکبرانگیز تا خیلی راحت خبرش به گوش ژان برسد؛ آنقدر ساده که نشان داده شود شانس در زندگی چه نقشی دارد.
در واقع، تمام این قصه فیلم شده است تا همین یک جمله را بگوید -زندگی یک شانس است- که از نگاه نویسنده شاعرمسلک که نماینده آلن در فیلم است، تجربهای ارزشمند است؛ که باید به جزئیترین نشانههای تصادفیاش هم دقت کرد. مثلاً اگر محبوب قدیمیات را در خیابان ببینی، به جای رد شدن از کنارش، به او سلام بدهی. یا حواست باشد که شاید خودت در تلهای که برای دیگری پهن کردهای بیفتی. از این نظر، فیلم کارش را درست انجام داده است. پایانبندی بسیار خوب و هوشمندانهای دارد. فضای سرخوش فیلم با آن فیلتر زرد تصویر محبوب سالهای اخیر آلن و موسیقی جز محبوب او، کاری وحشتناک مثل قتل را عامدانه عادی جلوه میدهد. شخصیت ژان طوری طراحی شده است که باور کنی یک آدم به ظاهر عادی مبادی آداب هم میتواند مرتکب به بزرگترین گناه یعنی قتل شود. فیلم مشکل سیر زمانی دارد. مثلاً قرار است قصه طی شش ماه اتفاق افتاده باشد اما طوری است که انگار همهچیز در همان یک ماه اکتبر گذشته است. یا باور سیر اتفاقات هم کمی سخت است، اما هدف فیلمساز اثبات شانسی بودن زندگی است. بنابراین، باید همهچیز را باور کرد.
شناسنامه فیلم «ضربه شانس»
نویسنده و کارگردان: وودی آلن
بازیگران: لو دو لاژ، والری لمرسیر، ملویل پوپو، نیلس اشنایدر
محصول: ۲۰۲۳، فرانسه، انگلستان
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۴٪
امتیاز نویسنده به فیلم: سهونیم از پنج
خلاصه داستان: زنی متأهل با همسری ثروتمند همکلاسی قدیمی خود را که نویسندهای هنوز به شهرت نرسیده است، در خیابان میبیند. دیدار این دو به قرارهای بعدی منجر میشود و رابطهای عاطفی و پنهانی بینشان شکل میگیرد.
منبع: دیجیکالا مگ