والدین کنترلگر و آثار مخربی که بر رشد کودک دارند
تربیت فرزند کار راحتی نیست و هر فرد، شیوهی خاصی برای تربیت فرزند دارد. اما در رابطه با والدین کنترلگر، این شیوه نه تنها برای فرزندان، بلکه برای خود والدین هم مخرب است.
داشتن احساس آزادی عمل و کنترل برای سلامتی و تندرستی ما ضروری است. با این حال در دو دههی گذشته، کاهش نگرانکنندهای دربارهی حس کنترل دانشآموزان وجود داشته است. بیشتر آنها معتقدند که زندگی توسط نیروهای خارج از اختیار خودشان کنترل میشود. داشتن والدین کنترلگر، حداقل تا حدی، منبع چنین احساس درماندگی است.
با دیجیکالا مگ همراه باشید تا دربارهی نشانههای والدین کنترلگر و آثار مخربی که بر رشد و آیندهی کودک دارند بیشتر صحبت کنیم.
انواع کنترلهایی که والدین بر فرزندان اعمال میکنند
والدین تلاش میکنند تا با شیوههای مختلف فرزندان را تحت کنترل بگیرند. در ادامه انواع کنترل از طرف والدین را تعریف میکنیم.
۱. کنترل رفتاری
کنترل رفتاری به معنای نظارت و مدیریت رفتار کودکان است. این والدین رفتار بچههای خود را نظم میدهند، محل حضور آنها را کنترل میکنند و بر زندگی اجتماعی آنها نظارت میکنند. کنترل رفتاری برای تنظیم رفتارهای کودکان برای مطابقت با هنجارهای خانوادگی یا اجتماعی انجام میشود.
آزادی عمل و تعیین مقررات، هر دو در رشد کودک ضروری هستند. آزادی عمل به کودک اجازه میدهد تا به دور از والدین خود، یک شخصیت جداگانه بسازد. این فرآیند «فردسازی» به ویژه در دوره نوجوانی که نوجوانان برای بزرگسالی آماده میشوند، بسیار مهم است.
در عین حال والدین باید ساختار مناسب را برای کودک فراهم کنند تا بیاموزد که از رفتارهای درهمگسیخته اجتناب کند و از نظر اجتماعی رفتارهای قابل قبولی انجام دهد. تعیین ساختار و راهنمایی در رفتار، برای تسهیل رشد مطلوب شخصیت لازم است.
کنترل رفتاری اگر به میزان قابل قبولی باشد، در رشد سالم کودک از اهمیت بالاتری برخوردار است. هدف آن نظارت، آموزش و تنظیم رفتار مناسب است. با این حال وقتی والدین در این نوع از کنترل کودک، افراط میکنند و جزئیات هر دقیقه از رفتار کودک خود را کنترل میکنند، تبدیل به والدین کنترلگر میشوند.
۲. کنترل روانی
کنترل روانی به نفوذ در رشد عاطفی و روانی کودکان اشاره دارد. والدین کنترلگر به نیازهای عاطفی و روانی فرزندان پاسخ نمیدهند. آنها تجربه روانشناختی بچهها را محدود، نامعتبر و دستکاری میکنند. آنها همچنین باعث خاموش کردن بیان مستقل احساسات در فرزندان میشوند.
این دسته از والدین کنترلگر با استفاده از روشهای مختلفی مثلا ایجاد احساس گناه، کم گذاشتن از محبت، نشان دادن ناامیدی، تأیید نکردن و تحقیر کردن در احساسات، افکار یا عقاید کودکان دخالت میکنند و آنها را دستکاری میکنند. علاوه بر این، این دسته از والدین تمایل دارند فرزندان خود را از نظر عاطفی به خودشان وابسته نگه دارند.
والدین کنترلگر که از طریق کنترل قصد دارند فرزندان را محدود کنند معمولا در محافظت از کودکان افراط میکنند، نسبت به فرزندان احساس تملک دارند و با ایجاد احساس گناه، فرزندان را تحت کنترل میگیرند.
نشانههای والدین کنترلگر
والدین کنترلگر نشانههایی دارند که تقریبا در تمام آنها مشترک است. این نشانهها به شرح زیر هستند؛
۱. دخالت در تمام جنبههای زندگی فرزند
یکی از رایجترین نشانههای والدین کنترلگر این است که در تمام جنبههای زندگی فرزند دخالت دارند حتی در مشارکت فرزند در فعالیتهای گروهی، تیمهای ورزشی، پروژههای مدرسه و… این نشانه ممکن است از سالهای پیش از دبستان شروع شود و تا دانشگاه ادامه پیدا کند. این والدین تمایل دارند در هر تصمیمی که فرزند میگیرد، نقش مهم و غالب داشته باشند.
۲. انتقاد از تمام تصمیمات فرزند
هر تصمیمی که فرزندان به طور مستقل میگیرند، با انتقاد والدین کنترلگر همراه میشود. مثلا والدینی که دربارهی سبک لباس پوشیدن فرزند نظر منفی دارند تا زمانی که فرزندشان تصمیم بگیرد هر لباسی را که والدین تأیید میکنند، بپوشد.
۳. تعیین استانداردهای خاص و غیرقابل دستیابی
والدین کنترلگر به فرزندان فشار میآورند تا مطابق انتظارات آنها رفتار کنند. گاهی این انتظارات فراتر از توانمندیهای فرزندان است و شاید دلخواه فرزند هم نباشد؛ مثلا اصرار به قبول شدن در یک رشتهی خاص در دانشگاه. معمولا وقتی فرزندان این اهداف دست پیدا نکنند، والدین کنترلگر حاضر به پذیرش شرایط نیستند. در این شرایط بعضی از این والدین بهعنوان تنبیه، بخشی از عشق و محبت خود را دریغ میکنند. مثلا والدینی که کودکان را فقط زمانی تشویق میکنند و در آغوش میکشند که نمرههای خوبی در مدرسه گرفته باشند.
۴. تعیین قوانین سخت و غیرواقعبینانه
والدین کنترلگر قوانینی سخت و غیرواقعبینانه برای فرزندان در نظر میگیرند؛ قوانینی که معمولا هیچ نوع انعطافی در آنها دیده نمیشود. گاهی اوقات والدین برای انتقال اضطراب خود به فرزندان، از این روش کنترلی استفاده میکنند چون یاد گرفتهاند که یک مکانیزم برای مدیریت استرس درونی، کنترل دیگران است.
۵. نداشتن همدلی و بیاحترامی
والدین کنترلگر معمولا با فرزندان خود همدلی نمیکنند و به آزادی عمل آنها احترام نمیگذارند. زندگی با این دسته از والدین بسیار سخت است چون معمولا اهمیتی به فضای شخصی و شیوهی خاص زندگی فرزندان نمیدهند و دوست ندارند فرزندشان، طرز فکر مستقل داشته باشد.
۶. تنبیه شدید و غیرمنطقی
یکی از روشهایی که والدین کنترلگر از آن استفاده میکنند تنبیه شدید است. در واقع آنها تنبیههاتی برای فرزندان در نظر میگیرند که فراتر از تخلف فرزندان است.
۷. تشویق نکردن فردیت فرزند
وقتی کودک رشد میکند و بالغ میشود، به مرور زمان رفتارهایی مثل بیاحترامی و بیتوجهی به نیاز خود برای مستقل بودن، آزادی عمل داشتن و داشتن حریم خصوصی را احساس میکند. والدین کنترلگر به جای اینکه فرزندان را تشویق کنند تا هویت مستقل خود را بسازند، تلاش میکنند تا از بچهها چیزی بسازند که خودشان توقع دارند.
۸. کنترلگری با استفاده از پاداش
والدین کنترلگر تلاش میکنند تا با هدیه و پاداش، تصمیمها و رفتار فرزندان را کنترل کنند. مثلا به فرزند قول میدهند که اگر دانشگاه نزدیکتر به خانه را انتخاب کند، برای او ماشین بخرند.
۹. ایجاد احساس شرم یا گناه
یکی دیگر از روشهای رایج کنترل فرزندان این است که از ایجاد حس شرم یا گناه استفاده میکنند. مثلا به فرزندان خود جملاتی شبیه این میگویند: «زمانی که من بمیرم بابت این کار حسرت میخوری»، «یک فرزند خوب با والدینش چنین رفتاری ندارد» و….
۶ آسیبی که والدین کنترلگر به فرزندان وارد میکنند
اگر شما هم والد کنترلگر باشید، برایتان سخت است که اجازه دهید بچهها مستقل تصمیم بگیرند و عمل کنند. اما باید بدانید که این رفتار میتواند آثار مخربی در حال و آیندهی بچهها داشته باشد. در ادامه به چند نمونه از مشکلاتی که والدین کنترلگر برای فرزندان خود ایجاد میکنند، اشاره میکنیم.
۱. خسته کردن فرزندان
والدینی که اصرار دارند کنترل زیادی روی فرزند داشته باشند معمولا فعالیتهای ساختارمند متعددی برای بچهها در نظر میگیرند؛ از کلاس ویولن گرفته تا کلاسهای ورزشی و زبان و… . همانطور که گفتیم استانداردهای سطح بالایی برای فرزندان در نظر میگیرند و کودکان را وادار به رسیدن به این استانداردها میکنند.
اما بر اساس نتایج مطالعهای که در ژورنال مطالعات فرزند و خانواده منتشر شده است، ثبتنام کودکان در برنامههای مختلف آموزشی و ورزشی، آنها را خوشحالتر، سالمتر و موفقتر نمیکند. رفتن از یک کلاس به کلاس دیگر و تلاش برای موفقیت در همهی آنها، فرزندان را خسته و گاهی سرخورده میکند.
۲. بیاطلاعی از عواقب طبیعی هر رفتار و تصمیم
تا زمانی که شما کنترلگر باشید و فرزندان را از اشتباه کردن دور نگه دارید، آنها عواقب طبیعی هر تصمیم اشتباه را درک نمیکنند. تا جایی که امکان دارد و آسیبی به کودک نمیزند، به آنها اجازه دهید عواقب طبیعی هر تصمیم را تجربه کنند. مثلا کودکی که برای بیرون رفتن در هوای سرد ژاکت نمیپوشد، وقتی یک بار بدون ژاکت با مشکل مواجه شود، نتیجهی تصمیمات نادرست را درک میکند. شما باید اشتباه کردن فرزندان را تحمل کنید و اجازه دهید که اشتباه کنند.
۳. از بین رفتن خلاقیت
افرادی که تمایل دارند کنترلکننده دیگران باشند، این پیام را به دیگران منتقل میکنند: «فقط یک راه درست برای انجام هر کار وجود دارد.» ایجاد این ذهنیت در فرزندان باعث میشود که آنها برای خلاقیت به خرج دادن، دلسرد شوند. فراموش نکنید که کودک شما یک انسان دیگر است و ذهنیت متفاوتی دارد و ممکن است برای حل یک مشکل، راهحلهای متفاوتی از آنچه شما دارید، به ذهنش برسد. به فرزندان اجازه دهید تا ایدههای خلاقانهی خود را مطرح کنند و برای حل مشکل، قبل از اینکه پیشقدم شوید و راه درست را بگویید، به کودکان اجازهی کشف کردن بدهید.
۴. ایجاد اضطراب در فرزندان
بسیاری از افراد به خاطر اضطراب داشتن، تمایل به کنترلگری دارند. آنها فکر میکنند که اگر همهچیز را تحت کنترل نگیرند، حتما اتفاق بدی میافتد. بچهها معمولا خیلی زود این رفتار را یاد میگیرند و به این باور میرسند که برای جلوگیری از اتفاق بد باید تحت کنترل باشند. به همین دلیل دچار اضطراب میشوند.
والدین عصبی، فرزندان عصبی پرورش میدهند. بنابراین مهم است که اضطراب خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که این شرایط برای فرزندتان هم عینا تکرار شود. به جای اینکه دائما روی اتفاقات بد تمرکز کنید، به فرزندان اجازه دهید کودکی کنند.
۵. ترس از اشتباه کردن
اگر دائما روی تکتک رفتارهای فرزندتان نظارت و کنترل داشته باشد، باعث ایجاد ترس از اشتباه کردن در کودکان میشوید. فراموش نکنید که اشتباه کردن میتواند یک ابزار برای یادگیری باشد. ترس از اشتباه باعث میشود که بچهها از امتحان کردن و تجربه کردن اجتناب کنند.
اگر دائما در حال کنترل فرزندان باشید و آنها را از اشتباه کردن بترسانید، فرزندان شما هم فکر میکنند اشتباه کردن آخر دنیا است. این کار باعث میشود که اصلا شجاعتی برای تجربههای جدید نداشته باشند یا برعکس، اشتباه کنند و به دلیل ترس از تنبیه شدن، اشتباهات خود را پنهان کنند. به بچهها یاد بدهید که اشتباه کردن بخشی از زندگی است. دربارهی اهمیت مسؤولیتپذیری صحبت کنید و به آنها اطمینان بدهید که همهی آدمها اشتباه میکنند. آن چه که اهمیت دارد این است که از اشتباهمان درس بگیریم.
۶. افزایش مشکلات مربوط به سلامت روان
فرزندانی که والدین کنترل گر دارند، بیشتر در معرض برخی از مشکلات مربوط به سلامت روان قرار میگیرند. افسردگی و اضطراب زمانی ایجاد میشود که والدین اصرار داشته باشند که فرزندان از آنها اطاعت کنند و آزادی بیان نداشته باشند. این افراد معمولا استرس و اضطراب بیشتری را در دوران بزرگسالی تجربه میکنند.
چطور والدین کنترلگر نباشیم؟
اگر فکر میکنید که رفتار کنترلگرانه دارید و دوست دارید همه چیز فرزندتان تحت اختیار شما باشد، از خودتان بپرسید که چه چیزی اهمیت بیشتری دارد؟ سلامت روان فرزندان در درازمدت یا کثیف شدن خانه به خاطر بازی کردن کودک با چسب؟
گاهی اوقات فرزند را رها کنید و اجازه دهید که آزادانه بازی کند. این کار نه تنها برای خود بچهها بلکه برای خود شما هم مفید است. سعی کنید فرزندی تربیت کنید که از نظر روانی، قویتر باشد و برای پذیرش چالشهای بزرگی که در آینده خواهد داشت، آمادگی لازم را کسب کرده باشد.