۱۰ نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

کلینت ایستوود بازیگری افسانه‌ای و فیلم‌سازی درخشان است که در آثار کلاسیک ماندگاری مانند «خوب، بد، زشت»، «نابخشوده» و «هری کثیف» نقش‌آفرینی کرده است. طی دوران حرفه ای پرثمرش، ایستوود در آثار گوناگونی با ژانرهای مختلف، در مقابل و پشت دوربین حضور یافته است؛ از وسترن‌های پرطرفداری مانند «به خاطر یک مشت دلار» و «جوسی ولز یاغی» گرفته تا درام‌های عاشقانه‌ای مانند «پل‌های مدیسون کانتی». در حالی که این هنرمند برنده‌ی اسکار، به تدریج تبدیل به یکی از چهره‌های اسطوره‌ای سینمای آمریکا می‌شد، توانست بعضی از ماندگارترین نقل قول‌های تاریخ سینما را به نام خودش ثبت کند، هر نقل قول ماندگار کلینت ایستوود نشان‌دهنده‌ی یکی از قدرتمندترین نقش‌آفرینی‌های او است.

در حالی که نقش افرینی‌ها و کارگردانی‌های او بی‌نقص هستند، ایستوود بازیگری است که بعضی از به یادماندنی‌ترین نقل قول‌های تاریخ سینما را در فیلم‌های مختلفی مانند «برخورد ناگهانی» و «به خاطر چند دلار بیشتر» ادا کرده است. بعضی از نقل قول‌‌های ماندگار کلینت ایستوود تبدیل به منابعی برای نقیضه پردازی در فیلم‌های دیگر، توسط بازیگران دیگر شده‌اند؛ مانند جیم کری در فیلم «ماسک» (The Mask). همین اشارات سینمایی متفاوت است که باعث شده نقل قول‌های یک جمله‌ای ایستوود به ماندگاری برسند. انتخاب بهترین نقل قول‌های کلینت ایستوود با توجه به کارنامه‌ی هنری طولانی و درخشان این هنرمند کاری دشوار است، اما در ادامه بهترین نقل قول‌های این اسطوره‌ی سینمایی رتبه‌بندی شده‌اند.

۱۰. به خاطر چند دلار بیشتر (For a Few Dollars More)

نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

«فکر می‌کردم تو حساب و کتابم به مشکل برخوردم. حالا همه چیز خوبه.»

  • سال تولید: ۱۹۶۵
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: لی وان کلیف، جان ماریا ولونته، فرانک برانیا، آلدو سامبرل
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۸.۲ از ۱۰

در وسترن اسپاگتی سرجیو لئونه، «به خاطر چند دلار بیشتر»، ایستوود و لی وان کلیف نقش جایزه‌بگیرانی به نام‌های مانکو و سرهنگ مورتیمر را ایفا می‌کنند. آن‌ها به دنبال قاتل و سارق بانکی بدنام و شرور به نام ایندیو (جان ماریا ولونته) هستند که توانسته است از زندان بگریزد. در حالی که مانکو به ایندیو نزدیک می‌شود و داخل گروه یاغی‌های وابسته به او نفوذ می‌کند، او و مورتیمر منتظر فرصت مناسب می‌مانند تا بتوانند ایندیو و مردانش را خلع سلاح کنند و جایزه‌ی تعیین شده برای آن‌ها را به دست آورند.

بعد از این که شلیک‌های مانکو و مورتیمر به پایان می‌رسد. مانکو جنازه‌ها را یکی پس از دیگری درون یک واگن می‌اندازد و با صدای بلند آن‌ها را می‌شمارد. او هنگام شمارش جنازه‌ها در می‌یابد که یک جنازه کم است، سرش را بلند می‌کند و پیش از این که شخص باقیمانده بتواند به او شلیک کند، او را از پا در می‌آورد. او به جای این که به مورتیمر بگوید فراموش کرده است یکی را از پا دربیاورد، مجرمان را اشیایی بی‌جان فرض می‌کند که ارزشی ندارند و با آن‌ها مانند سکه‌های طلا برخورد می‌کند. این نقل قول ماندگار کلینت ایستوود به فیلمی خشن و پرتنش جنبه‌ای کمیک اضافه می‌کند و همین ویژگی است که این نقل قول را به چیزی ماندگار و به یادماندنی بدل می‌کند.

۹. نابخشوده (Unforgiven)

نابخشوده

«خب، اگه قرار بود سالن خودشو با دوست من تزئین کنه، بهتر بود که خودشو مسلح می‌کرد.»

  • سال تولید: ۱۹۹۲
  • کارگردان: کلینت ایستوود
  • بازیگران: مورگان فریمن، جین هکمن، ریچارد هریس، فرانسیس فیشر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۸.۲ از ۱۰

کلینت ایستوود در این فیلم وسترن مدرن برنده‌ی اسکار، ایفا کننده‌ی نقش اصلی است و علاوه بر آن کارگردانی فیلم را هم برعهده دارد. این فیلم داستان هفت‌تیرکشی بازنشسته به نام ویلیام مونی را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرد به همراه دوست خود ند (مورگان فریمن) یک ماموریت دیگر را هم به انجام برساند. زمانی که آن‌ها به مقصد خود می‌رسند، کلانتر فاسد شهر، لیتل بیل دگت (جین هکمن) به استقبال آن‌ها می‌آید. کلانتر از سر رسیدن این دو دوست هیجان‌زده نیست و به نظر می‌رسد فرا رسیدن خشونت غیرقابل انکار است. دو مرد در نهایت تصمیم می‌گیرند به شهر خودشان بازگردند، اما ند توسط دگت دستگیر می‌شود و زیر ضرب و شتم او به مرگ می‌رسد.

مونی بعد از این که داستان دستگیری دوست خود را می‌فهمد، به شهر بازمی‌گردد و جنازه‌ی دوست خود را می‌بیند در حالی که بیرون یک می‌خانه به نمایش گذاشته شده است. این صحنه باعث می‌شود مونی قسم خودش من باب دوری کردن از خشونت را فراموش کند و پیش از ورود به می‌خانه‌ی شلوغ، خودش را کاملا مسلح کند. در این نقطه از فیلم، هیچ منظق و دلیلی نمی‌تواند مونی را راضی کند و با سکوتی وحشیانه در چشم‌هایش، او بدون لحظه‌ای شک و تردید صاحب می‌خانه را به دیار باقی می‌فرستد. دگت جرأت می‌کند به نکته‌ای انسانی اشاره کند و می‌گوید که صاحب می‌خانه مسلح نبوده است. در همین لحظه یک نقل قول ماندگار کلینت ایستوود متولد می‌شود. مونی خشمگین‌تر از همیشه است و ذات خون‌سرد و وحشی خودش را بدون لحظه‌ای به تعویق انداختن به تمام مردم شهر نشان می‌دهد.

۸. خوب، بد، زشت (The Good, the Bad, and the Ugly)

نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

«اگه دوست‌هات تو سرما بمونن احتمالش هست که سرما بخورن… یا تیر بخورن.»

  • سال تولید: ۱۹۶۶
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: لی وان کلیف، ایلای والاک، فرانک برانیا، آنتونیو کاساله
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۸.۸ از ۱۰

کلینت ایستوود سال ۱۹۶۶، یک‌بار دیگر در نقش مرد بدون نام در یکی دیگر از وسترن‌های اسپاگتی سرجیو لئونه حضور پیدا کرد. «خوب، بد، زشت» داستان دو مرد یاغی را روایت می‌کند که به دنبال گنجینه‌ای دفن‌شده همراه با سربازهای کنفدراسیون می‌گردند. یکی از این مردها توکو (ایلای والاک)، یاغی بی‌رحم و بدنام شناخته شده است و دیگری بلوندی؛ لقبی که توسط توکو به مرد بی‌نام داده شده. البته توکو و بلوندی تنها کسانی نیستند که به دنبال این گنجینه هستند. مزدور بی‌رحم و وحشی دیگری به نام انجل آیز (لی وان کلیف) هم به دنبال همین گنجینه است.

طی فیلم، بلوندی خیلی کم صحبت می‌کند، اما زمانی که دهان خود را باز می‌کند، صدای نرم و ترسناکش معمولا به خوبی نقل قولی انتقادی و به یادماندنی را تولید می‌نماید. در این مورد، این صدا تبدیل به نصیحتی هوشمندانه به انجل آیز می‌شود. از ابتدای این فیلم، انجل آیز بلوندی را دست کم می‌گیرد و می‌پندارد که می‌تواند به سادگی او را از مسیر خود کنار بزند. بلوندی اما همیشه یک قدم از او جلوتر است و در حالی که انجل آیز سعی می‌کند به پایگاه آن‌ها نزدیک شود، به نوچه‌های او شلیک می‌کند. با وجود این که بلوندی مردی با جملات اندک است، اخطاریه‌ی با آرامش اما ترسناک بلوندی به انجل آیز تبدیل به یک نقل قول ماندگار کلینت ایستوود شده است.

۷. پل‌های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County)

نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

«رویاهای قدیمی رویاهای خوبی بودن. هیچوقت عملی نشدن، اما خوش‌حالم که داشتمشون.»

  • سال تولید: ۱۹۹۵
  • کارگردان: کلینت ایستوود
  • بازیگران: مریل استریپ، کریستوفر کرون، انی کارلی، سارا زان
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۷.۶ از ۱۰

در درام عاشقانه‌ی «پل‌های مدیسون کانتی» ایستوود نقش یک عکاس حرفه‌ای به نام رابرت کینکید را ایفا می‌کند. رابرت مامور شده است تا از پل‌های تاریخی مدیسون کانتی ایالت آیوا عکاسی کند. در حالی که آن جا است، او با یک عروس ایتالیایی جنگ جهانی دوم به نام فرانچسکا (مریل استریپ) آشنا می‌شود و به تدریج دلباخته‌ی او می‌گردد. به تدریج رابطه‌ی آن‌ها تبدیل به یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی پر شور می‌شود. اگر چه رابرت و فرانچسکا یک‌دیگر را دوست دارند، شرایط فردی آن‌ها باعث می‌شود در نهایت از یک‌دیگر جدا شوند و هر کدام مسیر خود را ادامه دهند، اگرچه با این وجود آن‌ها به خاطر لحظاتی که با یک‌دیگر گذرانده‌اند شکرگذار هستند.

این نقل قول ماندگار کلینت ایستوود که در یکی از دیده‌شده‌ترین فلم‌های غیروسترن او به وقوع پیوسته است نشان‌دهنده‌ی عدم وجود پشیمانی و ندامت در این شخصیت در رابطه با احساس عاشقانه‌اش نسبت به فرانچسکا است. هر دو شخصیت اصلی این فیلم درک می‌کنند که شاید در یک جهان دیگر می‌توانستند کنار یک‌دیگر خوشبخت شوند. با وجود این که رابطه‌ی بین آن‌ها در طولانی مدت کارآیی نداشت و در نهایت آن‌ها مجبور شدند از یک‌دیگر جدا شوند، رابرت با این نقل قول نشان می‌دهد که تا چه اندازه برای این عشق و مدت زمان بودنش با فرانچسکا احترام قائل است.

۶. گرن تورینو (Gran Torino)

گرن تورینو

«تا حالا دقت کردی هر چندوقت یک‌بار مسیرت به یکی می‌خوره که نباید سر به سرش بذاری؟ اون منم.»

  • سال تولید: ۲۰۰۸
  • کارگردان: کلینت ایستوود
  • بازیگران: بی ونگ، آنی هر، اسکات ایستوود، کریستوفر کارلی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۸.۱ از ۱۰

ایستوود در این فیلم محصول سال ۲۰۰۸ هم بازیگر نقش اصلی و هم کارگردان است. این فیلم داستان یک مکانیک بازنشسته و کهنه‌سرباز جنگ کره به نام والت کوالسکی را روایت می‌کند. والت از تسخیرشدن شهری که زمانی تمام ساکنین آن آمریکایی بوده‌اند توسط گروه‌های خلافکاری و خشونت آن‌ها به ستوه آمده است. هنگامی که او با پسری ۱۵ ساله به نام تائو (بی وانگ) دوست می‌شود، به تدریج در می‌یابد که نسبت به اقلیت‌ها سوگیری فکری داشته است و در نهایت تلاش می‌کند تا مقابل گروه‌های خلافکاری‌ای که زندگی را برای مهاجران ضعیف محله سخت و طاقت‌فرسا کرده‌اند ایستادگی کند.

والت نمونه‌ی کامل مردی است که از جوان‌های یاغی‌ای که در خیابان ول می‌گردند و ادعا می‌کنند گانگستر هستند نمی‌ترسد. او به اندازه‌ی کافی جنگ و خون‌ریزی دیده است و هنگامی که از سختی‌ها و مشکلاتی که تائو و سایر هم نوعان او با آن‌ها روبه‌رو هستند آگاهی می‌یابد، تصمیم می‌گیرد اقدامی انجام دهد. والت در حالی که رانندگی می‌کند، خواهر تائو، سو (آنی هر) را می‌بیند که سه مرد جوان در حال آزار دادنش هستند. والت می‌ایستد تا به او کمک کند. اگرچه در نهایت سه مرد خلافکار از ایستوود نمی‌ترسند، اما این نقل قول ماندگار کلینت ایستوود موفق می‌شود ماهیت فکری او را به مخاطب نشان دهد.

۵. جوسی ولز یاغی (The Outlaw Josey Wales)

نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

«دیکسی، قراره اون هفت‌تیرهارو بکشی یا سوت بزنی؟»

  • سال تولید: ۱۹۷۶
  • کارگردان: کلینت ایستوود
  • بازیگران: چیف دن جورج، سوندرا لوک، باک کارتالیان، سم باتمز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۷.۸ از ۱۰

ایستوود در این فیلم که خودش کارگردانی آن را برعهده داشته است، نقش یک کشاورز اهل میزوری را ایفا می‌کند. این کشاورز بعد از این که خانواده‌اش توسط مردان اتحادیه به قتل می‌رسند، به ارتش کنفدراسیون می‌پیوندد و در پایان جنگ داخلی قبول نمی‌کند تسلیم شود؛ چرا که می‌خواهد انتقام خودش را بگیرد. بعد از به قتل رساندن چند مرد، او به تگزاس فرار می‌کند و تلاش می‌کند در آن جا زندگی تازه‌ای را آغاز کند. جرم‌های او اما باعث می‌شوند برای سرش جایزه‌ای تعیین شود. در نتیجه جایزه‌بگیران مختلف به دنبال او می‌افتند تا با به قتل رساندن او بتوانند جایزه‌ی تعیین شده را به دست آورند.

ولز مردی راسخ است که حاضر است برای گرفتن انتقام خانواده‌اش زندگی خود را هم فدا کند. وقتی که جایزه‌بگیران مسلح به دنبال او می‌آیند تا او را به قتل برسانند و در این مسیر خانواده‌ی جدید او در تگزاس را تهدید می‌کنند، ولز تمام توان خود را به کار می‌گیرد تا آن‌ها را نابود سازد. ولز به جای این که بلافاصله باعث شکل گرفتن یک صحنه‌ی هفت‌تبرکشی خون‌آلود شود، به آرامی رو به مردهای سوار بر اسب می‌کند و با یک نقل قول ماندگار موفق می‌شود آن‌ها را شوکه کند. واکنش معمولی او و نقل قول یک خطی‌ای که نشان‌دهنده‌ی بی‌خیالی‌اش است، بدون ترس و دلهره بودن این شخصیت را به خوبی به تصویر می‌کشاند.

۴. به خاطر یک مشت دلار (A Fistful of Dollars)

نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

«سه تا تابوت آماده کن… اشتباه کردم. چهارتا.»

  • سال تولید: ۱۹۶۴
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: جان ماریا ولونته، ماریان کخ، آلدو سامبرل، ماریو برگا
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۷.۹ از ۱۰

در یکی از بهترین وسترن‌هایش، ایستوود نقش مرد بدون نام را برای نخستین‌بار ایفا می‌کند. این مرد به شهر کوچکی می‌رسد که در آن نبرد قدرت بین کلانتر و سه مرد محلی که به عنوان برادران روخو شناخته می‌شوند برقرار است. هنگامی که گروهی از سربازهای مکزیکی با صندوقی پر از طلا از راه می‌رسند و می‌خواهند آن‌ها را با اسلحه معاوضه کنند، برادران روخو آن‌ها را می‌کشند و طلاها را برای خودشان برمی‌دارند. مرد بدون نام یا کسی که در این فیلم او را جو می‌نامند، تصمیم می‌گیرد این دو گروهی که بر سر قدرت می‌جنگند را طی نقشه‌ای هوشمندانه در مقابل هم قرار دهد، نابودشان کند و طلاها را برای خودش بردارد.

جو مردی است که به خوبی می‌داند عمل کردن بهتر از حرف زدن است. او هنگامی که به برادران روخو پیشنهاد می‌کند که استخدامش کنند، مرگ‌بار بودن خودش را با شلیک کردن همزمان به چهار مرد از گروه آن‌ها نشان می‌دهد. او پیش از این که به مردها نزدیک شود، به تابوت‌ساز می‌گوید که سه تابوت آماده کند و با این دیالوگ خود اشاره‌ای می‌کند به آن چه قرار است پیش بیاید. چند لحظه بعد با پذیرفتن اشتباهش، او گفته‌ی خودش را اصلاح می‌کند و درخواست چهار تابوت را می‌کند. این نقل قول ماندگار کلینت ایستوود، به خوبی احساس کمیک را وارد این فیلم خشن می‌کند. این صحنه خیلی سریع توانایی‌های ترسناک و تاثیرگذار جو را به رخ مخاطبان می‌کشد. همین ویژگی‌ها است که این نقل قول را تبدیل به یکی از بهترین نقل قول‌های کلینت ایستوود می‌کند.

۳. خوب، بد، زشت (The Good, the Bad, and the Ugly)

خوب، بد، زشت

«می‌دونی تو این دنیا دو جور آدم وجود داره دوست من؛ اون‌هایی که تفنگ پر دستشونه و اون‌هایی که زمین می‌کنن.»

  • سال تولید: ۱۹۶۶
  • کارگردان: سرجیو لئونه
  • بازیگران: لی وان کلیف، ایلای والاک، فرانک برانیا، آنتونیو کاساله
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۸.۸ از ۱۰

بعد از این که توکو چند مرتبه بلوندی را می‌پیچاند و به او خیانت می‌کند، بالاخره آن‌ها به محل دفن گنج پنهان می‌رسند. بعد از این که بلوندی در یک رویارویی تن به تن انجل آیز را می‌کشد، توکو در می‌یابد که بلوندی هنوز درون اسلحه‌اش تیر دارد. بلوندی رو به توکوی بی‌دفاع می‌کند و یکی از نقل قول‌های او را با اندکی تغییر به خودش پس می‌دهد. طی فیلم، توکو باور داشت که از بلوندی باهوش‌تر است، اما بعد از این که بارها شکست خورد دریافت که او رهبر این رابطه نیست و تصمیم‌های نهایی را نمی‌گیرد.

بلوندی بی‌رحم است و به بهترین شکل ممکن موفق می‌شود درسی به توکو بیاموزد؛ به خصوص در پایان فیلم وقتی که او بیلی را به توکو می‌دهد و از او می‌خواهد که زمین را بکند تا به طلاها برسد. حرف‌هایی که او به توکو می‌زند به خوبی نشان می‌دهند که او دست بالاتر را در این رابطه‌ی دونفره دارد. توکو درمی‌یابد که مهم نیست چقدر فکر کند و تلاش نماید جایگاه خودش را بهبود ببخشد، همیشه افرادی مانند بلوندی هستند که هوشمندانه‌تر از او عمل خواهند کرد. بسیاری از نقل قول‌های کلینت ایستوود در نقش بلوندی در «خوب، بد، زشت» درخشان هستند، اما دیالوگی که او در صحنه‌ی آخر فیلم به توکو می‌گوید یکی از ناب‌ترین لحظات این فیلم است.

۲. ضربه‌ی ناگهانی (Sudden Impact)

نقل قول ماندگار کلینت ایستوود

«به کارت ادامه بده. بزار یه روز خوب داشته باشم.»

  • سال تولید: ۱۹۸۳
  • کارگردان: کلینت ایستوود
  • بازیگران: ساندرا لوک، پت هینگل، برادفورد دیلمن، پائول دریک
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۵۴ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۶.۶ از ۱۰

در چهارمین قسمت از مجموعه فیلم‌های هری کثیف، شخصیت کلینت ایستوود، کارآگاه هری کالاهان بعد از این که در دفاع از خود چند مجرم را به قتل می‌رساند به تعطیلاتی در سن پائولو فرستاده می‌شود. در حالی که او منتظر می‌ماند تا آب‌ها از آسیاب بیافتد، وارد رابطه‌ای عاشقانه با زنی جوان به نام جنیفر اسپنسر (ساندرا لوک) می‌شود. جنیفر به دنبال گرفتن انتقام از کسانی است که ده سال پیش به او و خواهرش به طوری وحشیانه تجاوز کرده‌اند.

در اوایل فیلم، کالاهان در حال غذا خوردن در یک رستوران است که از قضا مورد حمله‌ی گروهی از سارقان قرار می‌گیرد. مانند فیلم نخست این مجموعه، «هری کثیف» (Dirty Harry)، کالاهان بدون لحظه‌ای تعلل در مقابل سارقینی که فکر می‌کردند می‌توانند او را از سر راه خود بردارند قرار می‌گیرد. ایستوود در این رویارویی با دیالوگ یک خطی خود موفق می‌شود با خون‌سردی بی‌بدیلش سارقان را شگفت‌زده کند. این نقل قول ماندگار کلینت ایستوود در «ضربه‌ی ناگهانی» این فیلم را تبدیل به فیلمی به یادماندنی کرده است. این نقل قول در مقاله‌ی ۱۰۰ سال ۱۰۰ نقل قول سینمایی سازمان فیلم آمریکا جایگاه ششم را کسب کرد.

۱. هری کثیف (Dirty Harry)

هری کثیف

«باید از خودت یه سوال بپرسی: آیا احساس خوش‌شانسی می‌کنم؟ خب می‌کنی عوضی؟»

  • سال تولید: ۱۹۷۱
  • کارگردان: دان سیگل
  • بازیگران: هری گواردینو، اندرو رابینسون، رنی سانتونی، جان ورنان
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم:  ۷.۷ از ۱۰

مخاطبان طی نخستین فیلم از مجموعه فیلم‌های هری کثیف با شخصیت کارآگاه کالاهان آشنا می‌شوند. این فیلم در حالی آغاز می‌شود که طی صحنه‌ی آغازین، کارآگاه کالاهان در حال خوردن غذا در یک رستوران است که در مجاورت یک بانک قرار دارد. هگامی که آژیر بانک به صدا در می‌آید، کالاهان بلافاصله در می‌یابد که سرقتی صورت گرفته است. کالاهان در حالی که هنوز آخرین لقمه‌ی ساندویچ خود را تمام نکرده است، دست به اقدام می‌زند. بدون از دست دادن حتی یک لحظه، کالاهان شروع به شلیک کردن به سارقان می‌کند، در حالی که آن‌ها از بانک خارج می‌شوند. با وجود این که خیابان شلوغ می‌شود و هرج و مرج در خیابان به اوج می‌رسد، اما کالاهان در تیراندازی دقیق است و خطا نمی‌کند.

پس از این که چند تن از سارقان را به کام مرگ می‌کشاند، کالاهان به آرامی بالای سر نخستین مردی که به او شلیک کرده بود می‌رود. این سارق به شدت زخمی شده است و به دنبال شاتگان خود می‌گردد. کارآگاه به آرامی سوالی را از او می‌پرسد که حالا با گذشت زمان تبدیل به یک نقل قول ماندگار کلینت ایستوود شده است. اطمینان و قدرت موجود در لحن صدای ایستوود نشان می‌دهد که کالاهان چگونه آدمی است و نسبت به کسانی که قانون را می‌شکنند می‌تواند تا چه اندازه بی‌رحم باشد. او با وجود این همه خون‌ریزی نگران لکه خونی است که شلوار زیبایش را خراب کرده است. ایستوود در این نقش‌آفرینی همه‌چیز را به خوبی کنار هم قرار داده است.

منبع: collider



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما