هالیوود و گرمایش جهانی؛ فیلمهای واقعگرایانهتر در راه است
من هنوز فیلم «پسفردا» (رولاند امریش) را ندیدهام. این فیلم در سال ۲۰۰۴ اکران شد، و آن زمان بین سفرهای خواهر برادری برای تماشاهای فیلمهای پرهزینه و شبنشینی با دوستان فیلم ترسناکباز، گزینههای زیادی پیش روی خود داشتم. ولی صحنههایی از فیلم «پسفردا» که در آنها، موج عظیم آب از میان ساختمانهای شهر عبور میکرد، مرا وحشتزده کرده بود. آن زمان نمیدانستم این صحنهها میتوانند یک خطر واقعی در جهان خودمان باشند، من هم بچهی درسخوانی بودم و فقط به این فکر میکردم که شبها بتوانم بخوابم.
هجده سال از آن زمان گذشته و نحوه ارائه بحرانهای آبوهوایی در سینمای هالیوود، فرق چندانی نکرده است. خالقان آثاری چون «بازی تاج و تخت» (۲۰۱۱)، «مردهها نمیمیرند» (۲۰۱۹)، «چرنوبیل» (۲۰۱۹) و «بالا رو نگاه نکن» (۲۰۲۱) همه ادعا کردهاند که از سوژههای آخرالزمانی خود (زامبیها، فاجعهی هستهای، دنبالهدار) به عنوان استعارهای برای ناتوانی بشر در مقابله با وضعیت گرمایش زمین صحبت کردهاند.
- فیلمهایی که اگر چرنوبیل را دوست دارید باید ببینید
- نقد «بالا رو نگاه نکن»؛ فیلمی متوسط با پیام و ستارگان بزرگ
- آیا مرگ زمین نزدیک است؟ (بر اساس داستانی واقعی!)
این نمادپردازیها تا بهحال نتوانستهاند این بحران را، به آن صورتی که واقعا در زندگی ما وجود دارد (اضطراب ناشی از آن، امواج گرمای طولانیتر، فعالیت فزایندهی فعالان محیط زیستی جوان)، به تصویر بکشند. ولی تقریبا تمام داشتههای ما همینها هستند. در تحقیقی که دانشگاه کالیفرنیای جنوبی انجام داده، معلوم شده که تنها ۲.۸ درصد فیلمنامههای سریالها و فیلمهای پنج سال گذشته، در فرآیند نوشتن خود از محققان فعال در زمینهی گرمایش جهانی استفاده کردهاند. جالب این است که این موضوع در همین بازهی زمانی، به حساسیت زیادی رسیده و بحث در مورد آن بیشتر از قبل شده است.
به نظر میرسد این گسست، یک فرصت از دست رفتهی بزرگ برای جنبشهای محیط زیستی است. رسانههای سرگرمی پیشتر در حوزههای دیگر قدرتمند عمل کرده و مثلا در زمینهی معرفی گرایشهای جنسی مختلف، موفق شدهاند به جامعه شکل دوبارهای بدهند، و میشد از این ظرفیت در این زمینه هم استفاده کرد. در عوض، سینما و تلویزیون بیشتر این تصور را به وجود آوردهاند که گرمایش جهانی یک حکم مرگ غیرقابل تغییر است و کاری از دست ما برنمیآید. از سوی دیگر، اگر بخواهیم مسائل اینچنینی را وارد خانههای مردم کنیم، شاید بتوانیم در دنیای سیاست هم آن تغییر رفتاری را که دوست داریم، خلق کنیم.
آنا جین جوینر از جمله افرادی است که امیدوار است بتواند چنین کاری انجام دهد. او که خود را وکیل آبوهوا مینامد، یک شرکت مشاورهی داستاننویسی به نام «انرژی خوب» راهاندازی کرده است. اخیرا هم کتابچهای به نام «کتابچهی آبوهوا» منتشر کرد. او در این کتابچه که در دسترس عموم قرار دارد، به دنبال این است که به نویسندگان کمک کند داستانهای مرتبط با گرمایش زمین را به سطحی فراتر از دامهای پهن شدهی فعلی برسانند، و آن ترس همیشگی صنعت سینما از بیش از حد نصیحتآمیز بودن داستانهای اینچنینی را نادیده بگیرند. او در اینباره میگوید: «من واقعا به تواناییهای این داستانها، مخصوصا در فیلم و تلویزیون، باور دارم. معتقدم آنها این توانایی را دارند که ما را از نظر احساسی تحت تاثیر قرار دهند و کاری کنند که یک اقدام عملی انجام دهیم. قبل از این که بتوانید کاری انجام دهید، باید آن را حسش کنید. و این احساس نباید ترس باشد.»
تابوی محیط زیستی بزرگ صنعت سینما
جوینر که بیشتر عمرش را در ارتباط با شرکتهای محیط زیستی چون سیرا کلاب گذرانده، «انرژی خوب» را در سال ۲۰۱۹ تاسیس کرد، آن هم بعد از دو همکاری کوتاه با کسبوکار دنیای سرگرمی. او اولین بار در سال ۲۰۱۴، در یکی از قسمتهای مجموعهی «سالهای گذران خطرناک زندگی» حضور پیدا کرد، این مجموعه مستند دربارهی گرمایش زمین است و شبکهی شوتایم آن را تولید کرده است. این قسمت داستان تلاش آنا برای قبولاندن اهمیت گرمایش زمین برای پدرش بود، پدری که تفکرات سنتی داشت و در مورد اهمیت این مساله، مردد بود. سپس در سال ۲۰۱۸، الکس ماجیو که نویسنده و تهیهکنندهی مجموعهی تلویزیونی «خانم وزیر» شبکهی سیبیاس است، با جوینر تماس گرفت و از او خواست که در خلق یک شخصیت با پسزمینهای شبیه به زندگی او و رابطهاش با پدرش، به او کمک کند. جوینر میگوید: «به نوعی برای من اتفاق خوبی بود. چرا از این نوع داستانها بیشتر نمیبینیم؟»
ماجیو معتقد است برای پاسخ به این سوال، باید به سراغ ماجرای سیاسی شدن مسالهی گرمایش جهانی در دههی ۱۹۹۰ برویم. او در این باره میگوید: «در آن زمان، خیلی از تهیه کنندهها و مدیران اجرایی نگران بودند که چنین موضوعی برای مخاطبان ناآشنا باشد. این تصوری بود که در ذهن یک نسل کامل نویسندگان آن زمان قرار گرفت، نویسندگی که میتوانستند دربارهی گرمایش زمین داستانهایی بنویسند.»
ولی ماجیو معتقد است به لطف نظرسنجیهای پیوستهای که نشان میدهد آمریکاییها نگرانی عمیقی دربارهی این بحران دارند، تصمیمگیرندههای فعلی هالیوود کاملا نسبت به طرحهای مربوط به گرمایش زمین باز هستند. از نظر او درحال حاضر مشکل این است که نویسندگان نمیدانند چطور باید به سراغ چنین مسالهای بروند، و نبود موارد مشابه زیاد و نیاز به انجام تحقیقات پیچیده، آنها را دلسرد میکند. ماجیو در اینباره میگوید: «با یک مفهوم عظیم سروکار داریم که مردم نمیدانند از کجایش شروع کنند. به همین دلیل تسلیم میشوند.» حتی چارلی بروکر، نویسندهی سریال پادآرمانشهری «آینهی سیاه» هم در مصاحبهای در سال ۲۰۱۹ گفته بود که ادغام کردن گرمایش زمین با خط داستانی، «کار بسیار بسیار سختی بوده است.»
جوینر پیشتر به صورت عام المنفعه به نویسندگان مشورت میداد، ولی بعد از همهگیری کرونا و تعطیلی دفتر، او تمرکزش را روی «کتابچهی آبوهوا» گذاشت. سرمایهی «انرژی خوب» از طریق حمایتهای مالی شرکتهایی چون سیرا کلاب و «بلومبرگ فیلنتروپیز» تامین میشود.
کتابچهی نهاد انرژی خوب به دنبال ترغیب نویسندگان به گنجاندن مضامین مربوط به گرمایش زمین به صورت طبیعی است. طوری که به قول جوینر، «اینطور نباشد که انگار بروکلی را با شکلات ترکیب کردهایم.» آنها به دنبال شخصیتهای محیطزیستی جدیدی هستند، فراتر از شخصیتهای گیاهخوار یا کلیشههای مربوط به تروریستهای زیستمحیطی. مثلا «نوجوانی که از مدرسه فرار میکند تا با معشوقش در تظاهرات محیطزیستی شرکت کند»، یا «لابیگر شرکت سیراکلاب که به خاطر پروازهای پیاپی خود به جاهای مختلف، از سوی شرکت هواپیمایی جایزههایی دریافت میکند.» ایدههای داستانی زیادی دربارهی گرمایش زمین وجود دارد: چه میشود اگر یک مزرعه خانوادگی در طبیعت آتش گرفته باشد و پدر و مادر سالخوردهی این خانواده نخواهند خانهی خود را ترک کنند؟ یا عدم حمایت مناسب دولت از خانوادههای در معرض طوفان، باعث میشود که یک زن جوان سفری ادیسهوار را در یک شهر سیلزده برای کمک به همسایههایش آغاز کند.
ایدههای اینچنینی به ما یادآوری میکنند که اقدامات و تاثیرات مناسب در مورد گرمایش جهانی، در خلاء اتفاق نمیافتند، آنها به دیگر اتفاقات موجود در دنیای واقعی ما وابسته هستند. نیاز نیست آنها را در بستری آخرالزمانی تعریف کنیم. جوینر در اینباره میگوید: «مهم نیست در کدام گونهی سینمایی کار میکنید، ما هنوز در جهانی زندگی میکنیم که در آن، گرمایش جهانی در حال وقوع است. و قطعا در همین جهان خودمان همچنان رابطهی عاشقانه وجود دارد، همچنان کمدی و پوچی وجود دارد، و تمام اینها را باید روی صفحه به نمایش گذاشت.»
نقطهی عطفی برای هالیوود
تغییری که نهاد «انرژی خوب» دوست دارد در فیلمها و سریالها ببیند، تلاش برای معرفی بهتر گروههایی است که پیشتر در هالیوود جایی نداشتند. از آنجا که گرمایش زمین روی مردم فقیر، رنگینپوستها و کشورهای نیمکرهی جنوبی سریعتر و زودتر تاثیر میگذارد، جوینر معتقد است روایت داستانهای بیشتر دربارهی گرمایش زمین باید همراه با روایت داستانهای بیشتر دربارهی، و برای آن جوامع باشد. «انرژی خوب» طی همکاری با «مرکز قدرت فرهنگی» (نهادی که به دنبال مبارزه برای برابری در هنر است)، به دنبال این است که بحثهای مطرح شده در کتابچه، حتما مورد توجه هالیوودیها قرار بگیرند.
در چند سال اخیر، رگهای از فرآیند معرفی واقعگرایانهی گرمایش زمین، شروع شده است. در سینما، جوینر از دو فیلم «نخستین اصلاح شده» (پل شریدر – ۲۰۱۷) و «زن مبارز» (بندیکت ارلینگسون – ۲۰۱۸)، به عنوان دو نمونهی خوب یاد میکند. نقش تلویزیون در این زمینه کمتر بوده است. در سال ۲۰۱۹، سریال «رابطه» (سارا تریم و هاگای لیوای – ۲۰۱۴)، در فصل پنجم خود به سی سال جلوتر رفت و نشان داد که فرزند دو قهرمان اصلی داستان، یک دانشمند فعال در حوزهی گرمایش جهانی شده است. در همان سال، سریال «دروغهای کوچک بزرگ» (دیوید ای. کلی – ۲۰۱۷)، در فصل دوم خود یک خرده پیرنگ به یاد ماندنی داشت که در آن، دختر یکی از شخصیتهای داستان بعد از اینکه در مدرسه از وضعیت بغرنج گرمایش جهانی آگاه میشود، از حال میرود. سریال کمدی «هک» (لوسیا آنیلو، پل دابلیو داونز و جن استاتسکی – ۲۰۲۱) که فصل اول آن همین پارسال منتشر شد، به انتقاد از شخصیتهایی از نظر فکری قدیمی میپردازد که درکی از وضعیت محیط زیست ندارند و از قهرمان کمسن داستان عقب افتادهاند.
جوینر میگوید اوضاع از این هم بهتر میشود. هدف او این است که تا سال ۲۰۳۰، دستکم ۵۰ درصد فیلمنامههای هالیوودی اشارهای به تغییرات آبوهوایی داشته باشند، چه بهتر که اصلا بخش عمدهای از داستانشان دربارهی این قضیه باشد. او میگوید: «به نظرم ما همه با هم در این مسیر داریم یاد میگیریم. چون منبع الهام زیادی نداریم. ولی آدمهای زیادی هستند که در این حوزه مشغول آزمایش و تجربه هستند. قطعا این یک نقطهی عطف در این صنعت بوده است. و به تلاش خود برای ارائهی بیشتر داستانهای اینچنینی ادامه میدهیم.»
منبع: Time
دیکاپیو در یک کشتی تفریحی که با سوخت فسیلی سنگین کار میکنه برای خودش و رفقاش پارتی میگیره
گرتا تونبرگ با پر هزینه ترین هواپیماهای جهان مسافرت میره
بعد اینا محیط زیست محیط زیست میکنن
همه این چیزایی که درباره گرمایش و این حرفا میزنن از دم دروغ محضه
بیش از ۵۰ درصد گرمایش جهانی تقصیر ۱۲ درصد از جمعیت جهانه.
فیلم واقع گرایانه بخوره تو سرشون!
بسیار عالی، خوبه که به این موضوعات توجه بیشتری بشه، شاید زمان زیادی برای درست کردنشون برامون باقی نمونده باشه