نقدها و نمرات فیلم «آیههای زمینی»؛ رضایت منتقدان از نماینده سینمای ایران (جشنواره کن ۲۰۲۳)
فیلم «آیههای زمینی» به کارگردانی علی عسگری و علیرضا خاتمی ۲۳ می ۲۰۲۳ در هفتادوششمین دوره جشنواره کن و در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمد. درام «آیههای زمینی» با بازی مجید صالحی، گوهر خیراندیش، فرزین محدث و صدف عسگری، دربارهی زندگی روزمرهی مردم طبقات مختلف ایران است و در بخشهای مجزا و بههمپیوسطه دست به گریبان شدن شخصیتهای فیلم با مشکلات و چالشهای اجتماعی را مشاهده میکنیم.
نقدهای منتشر شده برای فیلم «آیههای زمینی» حاکی از موفقیت عسگری و خاتمی است. سبک متفاوت و مستندگونهی فیلم، الهام از یک سبک ادبی شعر فارسی برای ساخت اثری مدرن، پرداختن به موضوعات اجتماعی و طراحی صدا از جمله نکات مثبت فیلم عنوان شدند.
هالیوود ریپورتر – شری لیندن
قهرمانان فیلم «آیههای زمینی» با چالشهای سختی مواجه میشوند؛ هر یک از آنها سعی میکنند با یک کارمند دولتی یا دیگر شخصیتهای خودبزرگبین برای رسیدن به استدلالی درست بحث کنند. تمام آنها ساکن تهران هستند و چیز خاصی در مقررات و قوانین کشور وجود دارد که مانع آنها در رسیدن به اهدافشان میشود، اما طنین جهانی نیز در تشدید پیامدهای تاریک فیلم احساس میشود.
در ۱۰ قسمت از ۱۱ بخش به هم پیوستهی این فیلم، یک شخصیت تنها با یک مخاطب خارج از صفحه روبرو میشود. دوربین در جای خود ثابت است، و هر کدام از این شخصیتها سعی میکنند یکدیگر را متقاعد کنند. علی عسگری و علیرضا خاتمی، نویسنده-کارگردان، با الهام از قافیههای پیچیدهی یک شعر، که قالبی کلاسیک از شعر فارسی است، اثری کاملا مدرن، مختصر و ظریف خلق کردند، اثری که غم و اندوه و خشم این شعر ابزورد را در بر میگیرد.
«آیههای زمینی» که عنوان خود را از شعری به همین نام سرودهی فروغ فرخزاد گرفته است، از تولد تا مرگ را در داستان خود طی میکند و با تلاشهای ناکام یک مرد تازه پدرشده (با بازی بهرام ارک) برای انتخاب و ثبت نام برای پسرش شروع میشود. چهرهی بعدی یک دختر حدودا ۸ ساله (با بازی ارغوان شعبانی) است که با انتقال فیلم از یک سکانس به سکانس دیگر، به تدریج بزرگتر میشود. الزامات عجیب و استدلالهای غیرمنطقی در هر قسمت توسط یک کارمند رسمی بیان میشود و در حالی که در هر لحظه مانع از به ثمر رسیدن هدف مراجعهکننده میشود، اعلام میکند: «من اینجا هستم تا به شما کمک کنم». اما در پرسشهایی که اغلب با طعنهای واضح همراه است، امید هم در دل قهرمانهای داستان شکوفا میشود.
بازیگران همگی عالی هستند و در صحنههای ۱۰ دقیقهای یا کمتر، شخصیتهای تمامعیار را به تصویر میکشند. در روح شاعرانهی واقعی فیلم، کلمه یا لحظهای هدر نمیرود. از طراحی لایهای صدا (توسط علیرضا علویان)، تا طراحی مکان و شخصیت (حامد اصلانی و مروارید کاشیان) و دقت دلپذیر فیلمبرداری (ادیب سبحانی) و تدوین (احسان واثقی)، «آیات زمینی» شگفتانگیز است.
این فیلم با نگاههای اجمالی بر شجاعت و حاضرجوابی در مواجهه با احکام سختگیرانه، برای مخاطب میتواند امیدبخش باشد. پاسخهای حیرتانگیز سلنای ۸ ساله، در یکی از قسمتهای اولیه، دلگرمکننده است. در مغازهی لباسفروشی که او جلوی آینه ایستاده است و از طریق هدفونش به آهنگهای پاپ گوش میدهد، مادرش در خارج از صفحه دربارهی لباس مدرسهای که میخواهد بخرد صحبت میکند، و خانم فروشنده آنچه را که برای دختران مدرسهای حکم شده است، توضیح میدهد. محدودیتها با رنگهایی شروع میشود که سلنا دوست دارد. تصویر خندهدار/ دلخراش او که توسط لباس و حجاب بیاندازه بلعیده شده است، چشماندازی از خاموش شدن نور است.
اسکرین دیلی – نیل یانگ
در حالی که هیچ شکی در نیات انسانگرایانه و مترقی فیلمسازان وجود ندارد، با این حال، کل فیلم به نسبت مجموع بخشهای غالبا تاثیرگذارش کمتر به نتیجهی درستی میرسد. مشکل شاید ساختار تکراری باشد؛ نُه فصل که هر کدام با یک عنوان با نام یک شخصیت معرفی شدهاند تقریبا بین شش تا نه دقیقه طول میکشند (که با پیشروی فیلم طولانیتر میشوند). هر کدام شامل نماهای ثابت دوربینی است که فردی دلسوز را نشان میدهد که با صدای نه چندان مقتدر و خشن صحبت میکند.
خارج از صحنه، طراحی صدای علیرضا علویان به طور مداوم محیطهای پرفراز و نشیب را فراتر از کادر تداعی میکند. پیشدرآمد، یک پانورامای تایملپس عریض از تهران در سپیدهدم، ویترینی چشمگیر از استعدادهای او است.
۹ بخش که کل فیلم «آیههای زمینی» را تشکیل میدهند، در مقابل، در قالب محدود ۴:۳ توسط فیلمبردار ادیب سبحانی اجرا شدهاند و این چهارچوب به شکلی نامحسوس بر انقباضات و تنگناهراسی زندگی تاکید میکند. فیلمنامه شامل طنزهای تاریک و کنایهآمیز است، به ویژه در داستان ماقبل آخر «علی»، که در آن یک فیلمساز خشمگین، کارش توسط نمایندهای آرام اما تسلیمناپذیر سانسور فرهنگی معنایش را از دست داده است.
سبحانی برای پایان آخرالزمانی فیلمش به صفحهی عریض برمیگردد، با تصویری از اردشیر کاظمی به عنوان فردی خسته اما احتمالا خداگونه که در یادداشتهای مطبوعاتی با عنوان «پیرمرد ۱۰۰ ساله» معرفی شده است. این سکانس تمام آنچه را که پیش از این آمده است به طور شگفتانگیز و متفاوتی نشان میدهد و به انرژیهای موثر و فروخورده اشاره میکند.
ایندیوایر – رایان لاتانزیو
زنی با سگ گمشده، دختر کوچکی که با چادر رقص تیکتاک اجرا میکند، و فیلمساز فرسودهای که تلاش میکند پروژهی سینمایی خود را به پایان برساند، تنها سه شخصیتی هستند که مجموعهای از تصاویر مجزا در فیلم «آیههای زمینی» ساخته علیرضا خاتمی و علی عسگری را تشکیل میدهند. در مجموع، این نُه داستان اثر انباشتهی قدرتمندی را از خود نشان میدهند، زیرا میبینیم بوروکراسیهای کوچک و موانع معمول کاغذبازیهای ادری در نهایت به زندگی طبقه کارگر فشار میآورند و این افراد را ضعیف میکنند. محدودیتهای فرهنگی، مذهبی و نهادی روزمره، شهروندان تهران را در داستانهایی که ممکن است فاقد آغاز، میانه یا پایان باشند، از پا میاندازد، اما همچنان به نتیجهای کاملا ترسناک و مبهم میرسند که اگر وقایعی که هر کدام از شخصیتها با آن درگیر بودند، آنقدر معمولی نبود، احساس یک پادآرمانشهر را به بیننده منتقل میکرد.
«آیههای زمینی» تنها اثر ایرانی در منتخب رسمی جشنواره کن ۲۰۲۳ با یک عکس پانوراما و عریض از منظرهی شهر تهران آغاز میشود. قبل از اینکه فیلم ما را با شخصیت اول آشنا کند، در ابتدا به آرامی و سپس با شدت بیشتری سر و صدای شهری، و در نهایت جیغ و آژیر و صداهای از سر وحشت، صحنه را پر میکند. به یک مرد تازه پدرشده (با بازی بهرام ارک) گفته میشود که نامی که او و همسرش برای فرزند شیرخوارشان انتخاب کردهاند، بسیار غربی است و کارمندانی که اصلا در تصویر دیده نمیشوند میگویند که دولت انتخاب آنها را تایید نخواهد کرد. بیشتر تصاویر به سبک مصاحبه مستند است، و مصاحبهکنندگان پشت دوربین قرار میگیرند و هرگز دیده نمیشوند.
علیرضا خاتمی و علی عسگری کارگردانهای ایرانی پس از ساخت اولین فیلمهای خود به ترتیب «آیات فراموشی» (Oblivion Verses) و «ناپدید شدن» (Disappearance) که برای جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۱۷ انتخاب شدند، همکاری با یکدیگر را آغاز کردند. مانند شخصیتهای «در انتظار گودو» (Waiting for Godot)، شهروندانی که در «آیههای زمینی» دیده میشوند، بهطور مشابه در یک بازی انتظار گرفتارند که تحت فشار تشکیلات حکومتی به جایی نمیرسند. این فیلم در رویکردش به شخصیت و درام به اندازهی پالت رنگیاش گنگ است، اما به نتیجهی کوبندهای میرسد.