نقدها و نمرات فیلم «قاتلان ماه کامل»؛ وسترن شاهکار استاد سینما (جشنواره کن ۲۰۲۳)
استاد مسلم ژانر تریلر تبهکاری بار دیگر به سینما بازگشته است. مارتین اسکورسیزی کارگردان نامدار آمریکایی که اکنون در هشتاد سالگی خود به سر میبرد، بعد از گذشت چهار سال و آخرین ساختهی خود «مرد ایرلندی»، با فیلم «قاتلان ماه کامل» قدم به شهر کن گذاشته است.
اسکورسیزی به مانند سایر جوایز مهم سینمایی، در جشنوارهی کن نیز درخشیده است و سابقهی دریافت نخل طلا برای فیلم «راننده تاکسی» و جایزهی بهترین کارگردانی برای فیلم «پس از ساعات اداری» را در کارنامهی خود دارد اما جدیدترین فیلم او امسال در خارج از بخش رقابتی به نمایش در آمد. هر چند که به رغم عدم حضور این فیلم در بخش رقابتی برای کسب نخل طلا، همهی نگاهها به فرش قرمز و روز اکران این فیلم دوخته شده بود. چرا که این فیلم که با سرمایهگذاری اپل ساخته شده است، دو بازیگر توانمند و محبوب اسکورسیزی یعنی لئوناردو دی کاپریو و رابرت دنیرو را در یک قاب قرار داده است و حاضران پس از تماشای این فیلم ۳ ساعت و ۲۶ دقیقهای، ده دقیقه ایستاده آن را تشویق کردند.
وسترن تریلر مارتین اسکورسیزی که دربارهی جنایات واقعی است، روایتی از قتلهای سرخپوستان قبیلهی اوسیج در سالهای دههی ۱۹۲۰ است که بر اساس کتاب ناداستانی به همین نام نوشتهی دیوید گرن ساخته شده است. مالی بورخارت (با بازی لیلی گلداستون) زنی از بومیان قبیلهی اوسیج است که به شکلی غیرمنتظره تبدیل به فردی ثروتمند میشود آن هم به این دلیل که زیر زمینهایی که تصور میشد بیحاصل و بهدردنخور است و آنها روی این زمینها زندگی میکنند، منابع غنی نفت نهفته است.
با وجود چنین ثروت عظیمی، سفیدپوستها رفتاری نژادپرستانه و بچگانه با بومیان این قبیله دارند و آنها برای اینکه حق استفاده از درآمد حاصل از فروش نفت استخراجشده را داشته باشند و آن را خرج کنند، نیاز به وجود یک قیم سفیدپوست دارند. اینجاست که شخصیت ارنست (با بازی لئوناردو دیکاپریو) وارد ماجرا میشود، مردی جاهطلب، پولکی، بیثبات، نالایق و مطیع امر افراد بالادست خود که پس از خدمت در جنگ جهانی اول به آمریکا برگشته است تا در املاک وسیع عموی ثروتمندش شغلی برای خودش دست و پا کند.
اما این فرد ثروتمند کسی نیست جز ویلیام هیل (با بازی رابرت دنیرو). مردی خودبزرگبین که به روابط حسنهی خود با افراد قبیلهی اوسیج میبالد. او ارنست را به عنوان آدمی فرمانبردار برای انجام کارهای کثیف خود استخدام میکند و تشویق میکند تا با مالی ازدواج کند تا به این ترتیب بتواند به شکلی قانونی نسبت به اراضی نفتخیز و حقی که مالی نسبت به آن دارد، ادعای مالکیت کند و آنها را با فریبکاری و قربانیکردن افراد قبیله به تملک خود دربیاورد.
همهی منتقدان بر این باور هستند که مارتین اسکورسیزی بار دیگر اثری کمنظیر را به سینما هدیه داده است اثری که به رغم مدت زمان طولانیاش، لحظه به لحظهاش تماشایی است. فیلمی که شاید در نگاه اول یک اثر وسترن به نظر برسد اما اسکورسیزی امضای کار خود را زیر این فیلم هم زده است و با فیلمی روبهرو هستیم که رگههایی از خشونت گانگستری آثار قبلی این کارگردان را در خود دارد.
منتقدان نقشآفرینیهای این فیلم را نیز ستودهاند و به باور آنها دیکاپریو تصویر فردی طماع و احمق را که برای پول حاضر است حتی جان عزیز خود را بگیرد، به خوبی به تصویر کشیده است و از طرفی دنیرو هم موفق شده است تا چهرهی ارباب بدنام و فاسد آمریکایی را به خوبی از آب دربیاورد اما شاید شگفتی این فیلم، حضور لیلی گلداستون در نقش مقابل دیکاپریو است، بازیگری که کمتر نام او شنیدهایم اما با این حال اعتماد اسکورسیزی به این بازیگر سرخپوست جواب داده است و او به خوبی شیمی رابطهی عاشقانه را که در نهایت منجر به قربانیشدن او میشود، به نمایش درمیآورد.
گاردین – پیتر بردشاو
امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
اسکورسیزی با همکاری اریک راث در مقام نویسنده، ترس وجودی و فزاینده از تولد قرن آمریکایی را به شکلی حماسی به تصویر کشیده است، داستانی هولناک از قتلهای زنجیرهای شبه نسلکشی که در آن پاکسازی گستردهی بومیان آمریکا از سرزمینشان شبیهسازی میشود. در پیش زمینهی درام، او ازدواج شعلهور از عشقی مسموم و پر از دروغ را جای داده است. این فیلم انعکاسی از کارهای نخست اسکورسیزی دربارهی خشونت گروههای تبهکار، وفاداری به این گروهها و دست آخر خیانت اجتنابناپذیر اعضای این گروه با ماموران دولتی را نیز در خود دارد، بدعهدی که رفتهرفته رخ مینماید اما در پایان این فیلم مثل همهی فیلمهای وسترن و شاید کل تاریخ مکتوب، تصویری از طمع بیامان و بیرحمانه برای تصرف زمین، منابع طبیعی و قدرت است.
اسکورسیزی داستانی غافلگیرکننده را به تصویر میکشد، با قاببندی جسورانه از کاراکترهای اوسیج که با بیملاحظگی بازیگران سفیدپوست نقش آنها را بازی کردهاند. این فیلم در مجموع جذاب است، داستانی که اسکورسیزی آن را به عنوان تاریخ اسرارآمیز قدرت آمریکا میبیند، خشونتی پنهان و همهگیر که لیوان آب روی میز انسانیت را آلوده میکند.
ورایتی – پیتر دبروج
امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰
یکی باید بپرسد که چه کسی به مارتین اسکورسیزی اجازه داده تا به مدت سه ساعت و نیم، دوباره وقایع کتاب «قاتلان ماه کامل» را تعریف کند. شما میتوانستید کتاب دیوید گرن را دربارهی توطئهی بیشرمانه علیه قبیلهی اوسیج برای دزدیدن منابع آنها در مدت زمان به مراتب کمتری بخوانید و چیزهای بیشتری هم از جی. ادگار هوور و سازمان جدیدالتاسیس افبیآی در آن زمان دستگیرتان میشد.
اما دربارهی اسطورهی سینما مارتین اسکورسیزی صحبت میکنیم. او سالها با عوامل اجرایی استودیوها بر سر اینکه چه چیزی را در تدوین حذف کند، دعوا و جدل دشته است و حالا بالاخره حق این را به دست آورده است تا داستان را آن گونه که میخواهد تعریف کند. مشکل اینجاست که در طول ۲۰۶ دقیقه، با فیلمی حماسی روبهرو نیستیم و این فیلم بیشتر شبیه یک مینیسریال است. البته این هیچ ایرادی ندارد به جز اینکه دیدن آن در سینما مناسب نیست.
اینجاست که باید کسی به مارتی بگوید که باید از مدت زمان فیلم کم کند. آنها باید قبل از شروع این کار را میکردند چون وقتی تصویربرداری کارهای اسکورسیزی شروع میشود، دیگر نمیتوان آن را خلاصه کرد. این فیلم داستانی باورپذیر دارد و اسکورسیزی و نویسندهی همکارش اریک راث به جای روایت حکایت متعارف کارآگاه ناجی سفیدپوستها، نگاهی اخلاقی و نیشدار به این انداختهاند که چگونه سفیدپوستان جنایتکار قتلهای گسترده را پیریزی و عملی کردهاند. این فیلم از نظر سبک کارگردانی شبیه کار یک فیلمساز جوان است. از همان دقایق ابتدایی جذاب است و تنش ملموس آن به شکلی روشمند توسط موسیقی متن رابی رابرتسون منعکس میشود اما این فیلم پیش میرود و پیش میرود تا اینکه تمامی کسانی که برایمان مهم بودند یا مردهاند، یا در حال مردن هستند یا پشت میلههای زندان گرفتار شدهاند و هنوز هم یک ساعت از فیلم باقی است.
یک کتاب قدیمی تاریخ قبیله اوسیج از خوانندگان خود میپرسد: «آیا گرگها را در تصویر میبینید؟» که شاید بتوان گفت خلاصهی چالشی است که اسکورسیزی برای تماشاگر خود تدارک دیده است. به جای اینکه درام فیلم به سکانس دادگاه منتهی شود و پایان مورد انتظار آن عملی شود، تلما شونمیکر تدوینگر کهنهکار و رفیق شفیق اسکورسیزی با حسن ختامی از برنامهی رادیویی که ما وقع را شرح میدهد، فیلم را به پایان میرساند. فرجامی بیرحمانه برای فیلمی که اینچنین طولانی بوده است و یادآوری از این نکته که هیچ کس به اسکورسیزی نه نمیگوید و اگر نه گفتن یک انتخاب بود، فیلم یک ساعت زودتر به پایان میرسید.
ایندیوایر – دیوید ارلیچ
امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰
این فیلم از ژانر خستهکنندهی درام دادگاهی نجات مییابد و در پایان به گواهی برای نبوغ جاودانهی اسکورسیزی در ساختن فیلم عاشقانه با فرجام بد تبدیل میشود و هیچ داستانسرایی در جهان بهتر از او نمیتواند خط نازک بین عشق و سو استفاده از آن را تیره و تار کند. شاید برداشت استعاری از رابطهی ارنست و مالی و ارتباطدادن آن به رابطهی بین سفیدپوستان و ملت اوسیج، جفایی در حق آن باشد اما غم و اندوه و سردرگمی که اسکورسیزی از این رابطه بیرون میکشد، به قدری قدرتمند است که عملا میطلبد تا در چنین زمینهی تاریخی گستردهای مورد بررسی قرار بگیرد.
برای فیلمساز خوش قریحه و باعظمتی مثل اسکورسیزی ساختن فیلمی متعادل از چنین داستانی کار دشواری است، کارگردانی که تواناییاش در روایت هر داستانی در برابر اعتراف نهایی او قرار میگیرد که شاید روا نبود تا او این داستان را تعریف کند. اما چه خوب یا چه بد، اسکورسیزی «قاتلان ماه کامل» را به داستانی تبدیل میکند که تنها او از پس روایت آن برمیآید. داستانی دربارهی طمع، فساد و روح لکهدار یک کشور که با باوری متولد شده است که میگوید سرزمینش به هر کسی متعلق است که به اندازهی کافی بیعاطفه و سنگدل باشد.
اسکرین دیلی – فینوالا هالیگان
امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
برای بیش از ۶۰ سال یعنی به اندازهی نصف عمر سینما، مارتین اسکورسیزی فیلمهای آمریکایی بزرگی ساخته است و «قاتلان ماه کامل» هم یکی از آنها است آن هم به سیاق سنتی آن. تلاشی برای تصویرکشیدن روح یک ملت و طول و عرض گناهی که مرتکب شده است. اسکورسیزی با به حرکت درآوردن دوربین خود و به تصویرکشیدن سادگیهای کاملا آشکار گذشته، از جنایات واقعی که علیه قبیله اوسیج از بومیان آمریکا رخ داده است، وسترنی حماسی را بیرون میکشد و اثری مقدس، انسانی و شاید هم عمیقا غیرانسانی را ارائه میکند. فیلمی معرکه که تا آخرین دقیقه از تمام ۲۰۶ دقیقهی آن تماشایی است.
کارگردان با اطمینان خاطر عنصر فرد مقصر داستان را از منبع اقتباس حذف کرده است و به جای آن مخاطب را به دیدن خشونت و حماقت و نژادپرستی با چهرهای زشت و کثیف و سردگم و جنایاتی ناعادلانه که به دنبال آن رخ میدهد، دعوت میکند گرچه به ندرت از آن صحبت میشود و شاید با این کار میخواهد به ما بفهماند که این همان چهرهی دو روی آمریکای مهاجرپذیر است.
فیلم بیشتر از ۲ ساعت چرا ساخته می شود اگر کسی کاربلد باشد می تواند در ۲ ساعت کار را تمام کند
وقتی کارگردان مارتین اسکورسیزی باشه ۵ ساعت هم کمه