آیا گوتنبرگ واقعا مخترع اولین ماشین چاپ بوده است؟
آزمایشگاه ملی شتابدهنده SLAC در کالیفرنیای شمالی قصد دارد که صفحات ارزشمندی از انجیل گوتنبرگ را همراه با صفحات یک کتاب کرهای قدیمی، صفحههایی از داستانهای کانتربری که در قرن چهاردهم نوشته شده است و سایر اسناد غربی و شرقی در معرض رگباری از پرتوهای ایکس پرانرژی قرار دهد! در همین راستا محققان امیدوارند که در صفحات این اسناد گرانبها سرنخهایی از تکامل مهمترین اختراع بشر یعنی ماشین چاپ پیدا کنند. درواقع با تاباندن پرتوهای ایکس پر انرژی بر این صفحات میتوان درکی از ترکیب عناصر جوهرها، کاغذها و شاید هر باقیماندهی دیگری بر روی چاپهای غربی و شرقی به دست آورد.
آیا اولین چاپ بشر توسط ماشین چاپ گوتنبرگ بوده است؟
طی قرنها اعتقاد بر این بود که یوهانس گوتنبرگ ماشین چاپ خود را در حدود سال ۱۴۴۰ پس از میلاد در آلمان اختراع کرده است و ۱۸۰ انجیل را با استفاده از آن چاپ کرده باشد (که امروزه تنها کمتر از ۵۰ کتاب یافت شده است!). این در حالی است که اخیراً، مورخان شواهدی از انجام عمل چاپ توسط بوداییان کرهای در حدود سال ۱۲۵۰ میلادی به دست آوردهاند.
چیزی که در این حوزه محققان را گیج کرده است این است که آیا این دو اختراع کاملاً مستقل از هم ساخته شدهاند یا اشتراک اطلاعاتی بین آنها وجود داشته است! البته اووه برگمان «Uwe Bergmann» استاد فیزیک دانشگاه ویسکانسین اذعان دارد که اگر اشتراک اطلاعاتی هم وجود داشته باشد احتمالا از کره به غرب و گوتنبرگ رسیده است! به بیان سادهتر با بررسیهای دقیقتر میتوان درک کرد که آیا اختراع گوتنبرگ، حداقل تا حدی، مبتنی بر فناوری شرقیها بوده است یا نه؟ بنابراین اینجاست که سنکروترون استنفورد وارد میدان میشود تا به ما در حل این معما کمک کند.
سینکروترون را میتوان یک شتابدهندهی ذرات در نظر گرفت که الکترونها را در داخل یک تونل حلقهای عظیم شتاب میدهد تا اشعه ایکس تولید کنند. لازم به ذکر است که مکانیسم سینکروترونها برخلاف شتابدهندههای ذراتی از نوع خطی همچون LCLS است. پس با تولید و ساطع شدن اشعهی ایکس از الکترونها، دانشمندان این توانایی را به دست خواهند آورد که خواص ساختاری و شیمیایی ماده را به کمک این پرتوها بررسی کنند.
به طور کلی محققان با شلیک پرتوهای ایکسِ نازکتر از موی انسان به یک قطعه از متن روی یک سند، میتوانند نقشههای شیمیایی دوبعدیای را ایجاد کنند که به درک ساختار جوهر روی کاغذها و شناخت پیشینهی چاپ کمک میکند.
درواقع با شلیک پرتوهای ایکسِ نازکتر از موی انسان به یک قطعه از متن روی یک سند، محققان میتوانند نقشههای شیمیایی دوبعدیای را ایجاد کنند که عناصر موجود در هر پیکسل را با جزئیات نشان میدهد. این تکنیک با نام تصویربرداری فلورسانس اشعه ایکس «X-ray fluorescence imaging» یا XRF هم شناخته میشود. در چنین حالتی اتمهای نمونه مدنظر از خود نوری ساطع میکنند که با ردیابی آن میتوانیم درک کنیم که نور متصاعد شده، از کدام عناصر جدول تناوبی به دست آمده است.
البته ممکن است برای شما هم این سوال پیش بیاید که آیا اشعهی ایکس پرقدرت حاصل از SSRL به اسناد آسیب نمیرساند؟ که در پاسخ باید گفت که این پرتوها هیچ آسیبی به صفحات نمیزنند و تنها میتواند دیدی جامع از مولکول های سازنده متون باستانی به دانشمندان ارائه دهد. در کنار این موارد اشعهی ایکس این توانایی را به محققان میدهد تا به دنبال فلزات کمیابی باشند که به گفته مورخان نباید در جوهر وجود داشته باشد و در صورت یافتن ردی از این فلزات احتمالا چاپخانهای در به تصویر کشیدن متون نقش داشته باشد. بنابراین این بدان معناست که ما میتوانیم درباره آلیاژهایی که در کره، چاپخانهی گوتنبرگ و شاید توسط دیگر افراد گمنام استفاده شده است، چیزهایی یاد میگیریم.
جمعبندی
بنابراین با توجه به اطلاعاتی که بیان شد در صورتی که محققان بتوانند شباهتهایی در ترکیبات شیمیایی این اسناد با هم پیدا کنند، میتوانند درک دقیقتری از فنآوریهای چاپ و بحث تبادل اطلاعات بین فرهنگهای آسیای شرقی به غرب به دست آورند. با این حال، باید بدانید که دانشمندان صراحتا اذعان دارند که حتی اگر شباهتهایی بین این دو کتاب پیدا شود، به طور قطع نمیتوان ثابت کرد که فناوری یکی بر دیگری تأثیر گذاشته است، ولی میتوان بیان کرد که تاریخچهی ماشین چاپ با آن چیزی که تاکنون میدانیم تفاوت چشمگیری دارد!
منبع: CNET