شکارچیان روح خانوادهها را به سینما کشاندند (باکس آفیس هفته)
فیلم «شکارچیان روح: زندگی پس از مرگ» (Ghostbusters: Afterlife) این هفته با فروشی چشمگیر به صدر جدول باکس آفیس رسیده است.
سطح واکسیناسیون علیه کروناویروس در اغلب کشورهای جهان به حد مطلوبی رسیده و به همین خاطر میزان فروش فیلمها در قیاس با ماههای گذشته افزایش قابل ملاحضهای داشته و در این شرایط سونی پیکچرز فیلم «شکارچیان روح: زندگی پس از مرگ» را روی پرده آورده که مخاطب آن کودکان و نوجوانان و خانوادهها هستند. «شکارچیان روح: زندگی پس از مرگ» با استقبال خوبی مواجه شده و طی ۳ روز نخست اکرانش ۴۴ میلیون دلار در آمریکا فروخته و از بازارهای بینالمللی هم ۱۶ میلیون دلار کسب کرده تا مجموع درآمد آن به ۶۰ میلیون دلار برسد.
«شکارچیان روح: زندگی پس از مرگ» به کارگردانی جیسون رایتمن و با بازی کری کون، فین ولفهارد، مکینا گریس و پل راد دنبالهای برای فیلمهای «شکارچیان روح» محصول ۱۹۸۴ و «شکارچیان روح ۲» محصول ۱۹۸۹ به شمار میرود و داستان آن دربارهی یک مادر مجرد و دو فرزندش است که پس از نقل مکان به شهری کوچکی، متوجه ارتباط خود با شکارچیان روح اصلی و میراث مخفیانهای که پدربزرگشان از خود به جا گذاشته میشوند.
فیلم «جاودانگان» به کارگردانی کلویی ژائو در سومین هفتهی اکران در آمریکا ۱۰٫۸ میلیون دلار فروخته تا با احتساب درآمد ۲۰۰٫۳ میلیون دلاریاش از گیشه بینالمللی مجموع درآمد آن طی ۱۷ روز از ۲۳۶ میلیون دلار گذر کند.
جاودانگان برخلاف عملکرد خوبش در گیشه، چندان رضایت منتقدان و سینمادوستان جدی را به دست نیاورده است. برای این فیلم ابرقهرمانی تا به این ساعت در راتنتومیتوز و متاکریتیک به ترتیب بر اساس ۲۹۷ و ۶۰ بررسی امتیاز ۴۸ از ۱۰۰ و ۵۳ از ۱۰۰ به ثبت رسیده تا بیستوششمین فیلم جهان سینمایی مارول به ضعیفترین آنها از نظر منتقدان تا به امروز تبدیل شود. جاودانگان اولین فیلم مارول است که نظر مثبت کمتر از ۶۰ درصد منتقدان را جلب کرده است. بدترین فیلم این کمپانی در نظر منتقدان پیش از این «ثور: دنیای تاریک» (Thor: The Dark World) بود که برای آن در راتنتومیتوز امتیاز ۶۶ از ۱۰۰ به ثتب رسیده است.
اوون گلایبرمن منتقد ورایتی در بخشی از نقد خود برای جاودانگان نوشته است: «کلویی ژائو اولین کارگردانی نیست که از یک سینمای مستقل پرشور که آثارش با بودجهی متوسط ساخته میشود به سوی استودیوهای بزرگ و صندلی کارگردانی یک فیلم ابرقهرمانی حرکت کرده است. با این حال، هنگام مواجهه با جاودانگان بیشتر از هر چیز در این زمینه کنجکاو بودم که آیا ژائو که در سرزمین آوارهها و سوارکار سبک فیلمسازی خود را به نوعی شیوهی شاعرانه منحصربهفرد تعریف کرده بود، رگههایی از آن حالت را به جهان بلاکباسترها منتقل میکند یا خیر. جاودانگان هیچ یک از آن ویژگیها را ندارد. واضح است که ژائو با حضور در این پروژه، تصمیم گرفت سبک بسیار رسا و خاص خود را کنار بگذارد و شیوههای توضیحی و توصیفی بسیار متعارف و سرراست فیلمسازی مارول را سرلوحه کار قرار دهد. این موضوع از جهاتی ناامیدکننده است، اما با این حال حساسیت ژائو تا حدی در انسانیت ساده شخصیتها، جریان کنایهها، کشمکشها و شور و اشتیاقها (گاهی با عناصر عاشقانه)، در زیبایی جلوههای بصری و در شیوه سادهای که ژائو از طریق آن مهارتهای لجستیکی خود را افزایش داده، نمایان است.»
در خلاصه داستان رسمی فیلم جاودانگان آمده: «پنج هزار سال پیش از میلاد، ده ابرقهرمان انساننما، معروف به جاودانگان (اترنالز) توسط سلستیال آریشم از سیارهی خود، المپیا برای محافظت از بشریت در برابر همتایان شیطانی خود یعنی منحرفان (Deviants) به زمین فرستاده میشوند. طی هزاران سال، جاودانگان از انسانها در برابر خطرات ناشی از این موجودات محافظت کردهاند، اما اجازه نداشتند در رشد جمعیت جهان مداخله کنند. پس از کشتهشدن آخرین منحرف در سال ۱۵۰۰، شکافی در درون گروه جاودانگان ایجاد میشود؛ زیرا که نظرات آنها دربارهی مسؤولیتشان در قبال مردم متفاوت است. در زمان حال باری دیگر بقای بشریت با گروه جاودانگان گره میخورد و این سر آغاز اتفاقات هیجانانگیز داستان است.»
فیلم کمدی-ماجراجویی «کلیفورد سگ قرمز بزرگ» (Clifford the Big Red Dog) به کارگردانی والت بکر همانند هفتهی گذشته فروش خوبی داشته و این فیلم نوجوانپسند با نمایش در ۳۶۲۸ سالن توانسته ۸٫۱ میلیون دلار بفروشد و در جایگاه سوم جدول پرفروشترین فیلمهای در حال اکران در آمریکا قرار بگیرد. این فیلم هنوز در بازارهای بینالمللی روی پرده نرفته است.
کلیفورد سگ قرمز بزرگ با بازی جک وایتهال، داربی کمپ، تونی هیل، سینا گیلری، دیوید آلن گریر و راسل وانگ بر اساس مجموعه کتابهای کودکانه به همین نام اثر نورمن بریدول ساخته شده است. عشق فراوان یک دختر جوان به توله سگی کوچک به نام کلیفورد، باعث رشد خیلی زیاد او شده به طوری که کلیفورد تبدیل به یک سگ غول پیکر میشود! برای کلیفورد سگ قرمز بزرگ در متاکریتیک و راتنتومیتوز به ترتیب بر اساس ۱۷ و ۵۵ بررسی امتیاز ۵۵ از ۱۰۰ و ۴۹ از ۱۰۰ به ثبت رسیده که نشان میدهد این فیلم حداقل در نظر منتقدان چندان قابل اعتنا نیست.
برخلاف فیلمهای نوجوانپسند موفق این هفتهها، فیلم درام و زندگینامهای «شاه ریچارد» به کارگردانی رینالدو مارکوس گرین عملکرد خوبی نداشته و احتمالا موفق به بازگشت سرمایه هم نخواهد شد. این فیلم با بودجهی ۲۸٫۱ میلیون دلاری در اولین آخر هفتهی اکرانش ۵٫۷ میلیون دلار در آمریکا فروخته و از بازارهای بینالمللی هم ۲٫۵ میلیون دلار به دست آورده تا طی ۳ روز گذشته ۸٫۲ میلیون دلار به حساب برادران وارنر واریز کند که پایینتر از پیشبینیهاست. از میان بازیگران شاه ریچارد میتوان به ویل اسمیت، جان برنثال، لیو شرایبر و دیلان مکدرموت اشاره کرد.
این فیلم به نقش پررنگ ریچارد ویلیامز، مربی سرشناس تنیس در موفقیتهای ورزشی دخترهایش، ونوس و سرنا ویلیامز میپردازد. برای شاه ریچارد در متاکریتیک و راتنتومیتوز تا به این ساعت به ترتیب بر اساس ۴۱ و ۱۷۳ رای امتیاز ۷۷ از ۱۰۰ و ۹۲ از ۱۰۰ برای این فیلم به ثبت رسیده است.
میزان فروش فیلم «تلماسه» در پنجمین هفتهی نمایشاش در قیاس با هفتهی گذشته بیش از ۴۴ درصد کاهش پیدا کرده و ساختهی جدید دنی ویلنوو به جایگاه چهارم جدول بسنده کرده است. این فیلم طی هفته گذشته در آمریکا با نمایش در ۲۴۶۷ سالن ۳٫۰۶ میلیون دلار فروخته و باکس آفیس موجو درآمد تلماسه از بازارهای بینالمللی تا روز دوشنبه را ۲۶۸ میلیون دلار اعلام کرده تا مجموع فروش آن پس از ۳۱ روز نمایش از مرز ۳۶۷ میلیون دلار عبور کند که با توجه به نمایش آنلاین فیلم در HBO مکس و دنیاگیری کروناویروس رقم مناسبی است.
فیلم تلماسه تا به این ساعت بهطور کلی بازخوردهای مثبتی از جانب سینمادوستان و منتقدان دریافت کرده است. برای این فیلم در متاکریتیک و راتنتومیتوز به ترتیب بر اساس ۶۲ و ۳۳۷ بررسی امتیاز ۷۴ از ۱۰۰ و ۸۳ از ۱۰۰ به ثبت رسیده که نشان میدهد اثر جدید دنی ویلنوو در نظر منتقدها فیلم قابل قبول و خوبی است. رودریگو پرز از پلیلیست در بخشی از یادداشت خود برای اثر جدید ویلنوو نوشته: «تلماسه فیلمی نیست که نظر مخالفان دنی ویلنوو را در خصوص سبک کاری وی تغییر دهد؛ افرادی که او را کارگردانی متظاهر، خشک و بیش از حد جدی میدانند. هنوز مشخص نیست که با توجه به شرایط ناامید کنندهی گیشه برادران وارنر مجوز ساخت تلماسه ۲ را صادر خواهد کرد یا نه، اما در حال حاضر این موضوع دغدغه ما نیست؛ بلکه باید به کیفیت بالا و جادوی غیرقابل انکار بخش اول تلماسه بپردازیم. از نظر زیباییشناسی تلماسه بسیار بزرگ و پیچیده است. موسیقیهای هانس زیمر بسیار شنیدنی هستند و سبک فیلمبرداری گریک فریزر هم فوقالعاده است.»
فیلم «ونوم ۲» با اسم کامل «ونوم: بگذارید کارنیج بیاید» (Venom: Let There Be Carnage) در هشتمین هفتهی اکرانش ۲٫۸ میلیون دلار فروخته و با یک پله تنزل نسبت به هفتهی قبل به جایگاه ششم رسیده است. «ونوم: بگذارید کارنیج بیاید» در کشورهای اروپایی هم فروش خوبی داشته و بنا بر اطلاعات باکس آفیس موجو این فیلم ابرقهرمانی بعد از ۵۲ روز نمایش در بازارهای بینالمللی ۲۴۸٫۲ میلیون دلار فروخته تا مجموع درآمد آن به ۴۵۴٫۷ میلیون دلار برسد.
داستان ونوم ۲ سه سال پس از وقایع قسمت اول رقم میخورد. زمانی که ادی براک در تلاش است تا با تهیهی گزارشی پیرامون قاتل زنجیرهای روانی به نام کلتوس کسدی که در انتظار اعدام است، دوباره اسم خود را سر زبانها بیندازد. از آنجایی که کسدی، ادی را بازتابی از درون خودش میداند، با هیچکس غیر از او حاضر به مصاحبه نیست. طی این گفتوگو، کسدی، ادی براک را تحریک میکند تا به او حمله کند و دست وی را گاز میگیرد و از این طریق سیمبیوتی از ونوم را میبلعد. در همین حین، کارآگاه مولیگان که قادر به پیدا کردن بقایای قربانیان کسدی نیست، از ادی درخواست کمک میکند و این سرآغاز اتفاقات هیجانانگیز فیلم است.
برای فیلم «ونوم: بگذارید کارنیج بیاید» در متاکریتیک، راتنتومیتوز و IMDb به ترتیب امتیاز ۴۷ از ۱۰۰، ۵۹ از ۱۰۰ و ۶۶ از ۱۰۰ به ثبت رسیده است. ویلیام بیبیانی منتقد The Warp که فیلم را دوست داشته، در بخشی از یادداشت خود برای آن آورده: «فیلم ونوم: بگذارید کارنیج بیاید، برخلاف دیگر آثار بلاکباستری هالیوودی که در این ژانر ساخته شدهاند، یک داستان ابرقهرمانانِ جسور و سریع را روایت میکند. ونوم ۲ میتواند تمام اتفاقات پرشمار خود را در مدت زمان یک ساعت و نیمهاش جمعبندی کند و اینطور به نظر نمیرسد که باید طولانیتر میشد. به نظر، ما به فیلمهای بیشتری مانند این اثر ابرقهرمانی نیاز داریم.» اما جانی الکسینسکی، منتقد سرشناس نیویورک پست که ونوم ۲ را اصلا نپسندیده، دربارهی فیلم جدید تام هاردی نوشته است: «تماشای ونوم ۲ سراسر رنج و عذاب است؛ دیدن آن را به شما توصیه نمیکنم، مگر از طرفداران سرسخت و شیفتهی این شخصیت باشید.»
بیستوپنجمین ماجراجویی مأمور باند از گیشه آمریکا طی هفته گذشته ۲٫۷ میلیون دلار به حساب مترو گلدوین مایر واریز کرده و باکس آفیس موجو رقم درآمد این فیلم از بازارهای بینالمللی تا به امروز را هم ۵۷۹ میلیون دلار اعلام کرده است تا مجموع فروش آن پس از ۴۵ روز نمایش از ۷۳۴ میلیون دلار فراتر برود.
تا به این ساعت در راتنتومیتوز و متاکریتیک برای این فیلم به ترتیب بر اساس ۳۰۳ و ۶۶ بررسی امتیاز ۸۴ از ۱۰۰ و ۶۸ از ۱۰۰ به ثبت رسیده که اندکی پایینتر از انتظارات است. از میان ۶۶ نقد موجود در متاکریتیک برای جیمز باند بیستوپنجم ۴۲ منتقد نگاهی مثبت به فیلم داشتهاند و ۲۲ منتقد هم آن را متوسط ارزیابی کردهاند. دو منتقد هم زمانی برای مردن نیست را فیلم ضعیفی خواندهاند.
داستان زمانی برای مردن پنج سال پس از اتفاقات «اسپکتر» رقم میخورد و حالا جیمز باند خود را بازنشسته کرده و در جزایر جامائیکا مشغول استراحت است. درست هنگامی که باند قصد دارد مدت طولانی از درگیری و کشمش دور باشد، دوست قدیمی وی و یکی از جاسوسان CIA به سراغش میآیند تا از او در حل یک پروندهی مهم درخواست کمک کنند. بهدنبال این درخواست پای باند به پروندهی ربوده شدن یک دانشمند باز میشود. در ادامهی داستان متوجه میشویم که تروریستی مرموز مسؤول این کار است و دنیا در آستانه مواجه با خطری جدی است که پیش از این، مشابه آن را تجربه نکرده است.
نقش شخصیت منفی فیلم را رامی مالک بازی میکند و مطابق معمول، جیمز باند باید تلاش کند تا جلوی این مرد شرور را بگیرد و جهان را از خطرات احتمالی حفظ کند. در کنار کریگ و مالک، از میان بازیگران سرشناس زمانی برای مردن نیست میتوان به لئا سیدو، نائومی هریس، آنا د آرماس، بن ویشاو، جفری رایت، رالف فاینز و کریستف والتز اشاره کرد.
کارگردانی بیستوپنجمین فیلم مأمور ۰۰۷ را کری فوکوناگا بر عهده داشته است که بیشتر بهخاطر ساخت سریال «کاراگاه حقیقی» شناخته میشود. همچنین فیلمنامهی این فیلم توسط نیل پورویس، رابرت وید، کاری جوجی فوکوناگا و فیبی والر-بریج نوشته شده است.
دنیل کریگ طی ۱۵ سال اخیر به واسطهی حضور در مجموعهی جیمز باند به شهرت و محبوبیتی بینالمللی رسیده و حتی جوایز مهمی را هم از آن خود کرده است. او بیش از هر بازیگر دیگری نقش جیمز باند را بر عهده داشته و حالا قصد دارد پس از بیستوپنجمین فیلم این مجموعه، یعنی زمانی برا مردن نیست با نقش مأمور ۰۰۷ خداحافظی کند. چندی قبل لاشانا لینچ، بازیگر زنِ سیاهپوست اعلام کرده بود در زمانی برای مردن نیست جایگزین مأمور ۰۰۷ میشود تا بالاخره شاهد نخستین مأمور ۰۰۷ رنگینپوست و مؤنث باشیم.
فیلم «گزارش فرانسوی» (The French Dispatch) به کارگردانی وس اندرسن این هفته با کسب ۹۷۰ هزار دلار همانند هفتهی گذشته در رتبهی قبل جدول قرار گرفته است. این فیلم طی ۳۱ روز گذشته در بازارهای بینالمللی هم ۱۴٫۷ میلیون دلار فروخته تا در مجموع ۲۸٫۰۸ میلیون دلار درآمد داشته باشد.
وس اندرسن برای ساخت این فیلم از زندگی واقعی کارکنان مجلهی نیویورکر الهام گرفته است. گزارش فرانسوی داستان کارکنان یک مجلهی اروپایی در یک شهر تخیلی فرانسوی را به تصویر میکشد که تصمیم میگیرند با چاپ یک نسخهی یادمان به بزرگداشت سه واقعهی مهم یک دههی گذشتهاشان بپردازند. این سه واقعه عبارتند از حبس ابد یک هنرمند، شورشهای دانشجویی و یک گروگانگیری.
فیلمهای وس اندرسن همواره به خاطر سبک تصویربرداری منحصربهفرد و شیوهی روایی خاصشان تحسین شدهاند. از ویژگی های مهم سینمای او میتوان به ترکیب فرم فضاسازی فانتزی بصری و استفاده از رنگبندیهای صحنهها و قاببندیهای مرکزی اشاره کرد. اندرسون از رنگها و ترکیبات رنگی مختلفی در کارهایش استفاده میکند و هر صحنه مجموعه رنگهای مشخص و از پیش تعیین شدهای دارد. پالت رنگی اندرسون مثل سبک فیلمسازیاش تعمدی است. رنگها میتواند موجب برانگیخته شدن احساس مخاطبان و انتقال حس صحنه به آنها شوند. به همین خاطر شور و هیجان خاصی در آثار او جریان مییابد و ترکیب این رنگبندیهای جذاب با لباسها و گریم جالب بازیگران، صحنههای بهیادماندنی را خلق میکنند. اینطور که پیداست فیلم گزارش فرانسوی در به کارگیری این ویژگیهای فرمی و بصری عملکرد خوبی داشته و منتقدان از تماشای دهمین فیلم بلند اندرسون بسیار راضی بودهاند.
پیتر بردشاو منتقد گاردین در بخشی از یادداشت خود برای گزارش فرانسوی آورده است: «تصاویری شگفتانگیز، صحنههای خندهدار و تیم بازیگری تراز اول ادای احترام اندرسون به روزنامهی نیویورکر را به یک لذت تمام عیار تبدیل کرده است.» برای این فیلم فعلا در راتنتومیتوز و متاکریتیک به ترتیب امتیاز ۷۳ از ۱۰۰ و ۷۵ از ۱۰۰ به ثبت رسیده است.
فیلم سیاهوسفید «بلفاست» (Belfast) به کارگردانی و نویسندگی کنت برانا با بازی جودی دنچ، جیمی درنان، کیران هایندز، کترینا بلف و جود هیل در دومین هفتهی اکرانش در آمریکا ۹۴۰ هزار دلار فروخته است. این فیلم نیمه-خودزندگینامهای در اواخر دههی ۱۹۶۰ میلادی در بلفاست، پایتخت ایرلند شمالی رقم میخورد و اتفاقات آن سالهای ملتهب بریتانیا را از زاویهی دید پسر بچهای از طبقهی کارگر روایت میکند.
بلفاست برای نخستین بار در چهلوهشتیمن دورهی جشنواره فیلم تلیوراید روی پرده رفت و از جشنوارهی فیلم تورنتو ۲۰۲۱ هم جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کرد. برای این فیلم در متاکریتیک و راتنتومیتوز به ترتیب بر اساس ۳۹ و ۱۶۸ بررسی امتیاز ۷۸ از ۱۰۰ و ۸۸ از ۱۰۰ به ثبت رسیده است.
انیمیشن کمدی و علمی-تخیلی «رون اشتباه رفته است» (Ron’s Gone Wrong) در چهارمین هفتهی اکرانش هم عملکرد قابلقبولی داشته و با فروشی ۲٫۲ میلیون دلاری به جایگاه ششم جدول پرفروشترین فیلمهای در حال اکران در آمریکا رسیده است. رون اشتباه کرده است دربارهی دانشآموز دست و پا چُلفتی به نام رون است که دستگاه خاصی به نام بارنی دارد و در انجام فعالیتهای روزمره از او کمک میگیرد. رون در استفاده از شبکههای مجازی و اجتماعی دچار اشتباه میشود و این اتفاق زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد.
برای رون اشتباه رفته است تا به امروز در متاکریتیک، راتنتومیتوز و IMDb به ترتیب امتیاز ۶۶ از ۱۰۰، ۷۹ از ۱۰۰ و ۷۲ از ۱۰۰ به ثبت رسیده که نشان میدهند بهطور کلی با انیمیشن قابل قبولی مواجه هستیم.
نام فیلم | هفته اکران | فروش آخر هفته | فروش کلی |
شکارچیان روح: زندگی پس از مرگ Ghostbusters: Afterlife |
۱ | ۴۴ | ۴۴ |
جاودانگان Eternals |
۳ | ۱۰٫۸ | ۱۳۵٫۸ |
کلیفورد سگ قرمز بزرگ Clifford the Big Red Dog |
۲ | ۸٫۱ | ۳۳٫۵ |
شاه ریچارد King Richard |
۱ | ۵٫۷ | ۵٫۷ |
تلماسه Dune |
۵ | ۳ | ۹۸٫۱ |
ونوم: بگذارید کارنیج بیاید Venom: Let There Be Carnage |
۸ | ۲٫۸ | ۲۰۶٫۵ |
زمانی برای مردن نیست No Time to Die |
۷ | ۲٫۷ | ۱۵۴٫۶ |
گزارش فرانسوی The French Dispatch |
۵ | ۰٫۹ | ۱۳٫۲ |
بلفاست Belfast |
۲ | ۰٫۹ | ۳٫۴ |
رون اشتباه رفته است Ron’s Gone Wrong |
۵ | ۰٫۸ | ۲۲ |
* رقم فروش بر اساس میلیون دلار است.
منبع: BoxOfficeMojo