۱۰ تفاوت مهم فیلم «سرزمینهای مرزی» با بازیهای ویدیویی اصلی
فیلم «سرزمینهای مرزی» (Borderlands) بر اساس فرنچایز بازیهای ویدیویی به همین نام است که با بازی کیت بلانشت، کوین هارت و جیمی لی کرتیس اخیرا منتشر شد. این فیلم اما تفاوتهای زیادی با سری بازیهای ویدیویی اصلی آن دارد و مشخصا تغییرات قابل توجهی را در داستان و کاراکترهای آن ایجاد کرده است. البته فیلم «سرزمینهای مرزی» با اینکه شخصیتهای خود را مستقیما از بازیها برداشته (به جز یکی) و از نظر ظاهری به بازیها شباهت دارد، اما بازخوانی تازهای از دنیا و کاراکترهای بازیها ارائه داده است که برای کسانی که با بازیها آشنایی داشتهاند هم تازگی دارد. برای مثال، نقش اغلب کاراکترها به نسبت داستان تازه تغییر کرده و پسزمینهی برخی دیگر نیز عوض شده است. داستان فیلم در پاندورا اتفاق میافتد؛ یک سرزمین پساآخرالزمانی که گروه اصلی قهرمانان، چه در فرنچایز بازیهای ویدیویی و چه در فیلم، در آن به ماجراجوییهای خود میپردازند. در ادامه توضیح میدهیم که سرزمین پاندورا و ساکنان آن در فیلم «سرزمینهای مرزی» تا چه اندازه با بازیهای آن فرق دارند.
هشدار؛ در ادامه خطر لو رفتن داستان فیلم «سرزمینهای مرزی» وجود دارد
۱۰. برای باز کردن در والت به دختران اریدیا نیاز است
یکی از بزرگترین تغییرات فیلم «سرزمینهای مرزی» در مقایسه با بازیها، صحبت از دختران اریدیا است که بدون آنها نمیتوان در والت را باز کرد. اصلا به همین دلیل است که از اول فیلم، همه دنبال تاینی تینا (آریانا گرینبلات)، دختر اطلس، هستند که به طور ژنتیکی دستکاری شده تا بتواند در والت را باز کند؛ اما بعد معلوم میشود این لیلیث (کیت بلانشت) است که به عنوان دختر اریدیا، این توانایی را دارد و سفر او در پاندورا مسیری بود که او باید طی میکرد تا پتانسیل کامل خود را دریابد. با این حال، تمام ایدهی اینکه لیلیث دختر اریدیا است و تنها یک دختر اریدیا میتواند در والت را باز کند، برای فیلم ساخته شده و در بازیها اثری از آن وجود ندارد. خلاف فیلم «سرزمینهای مرزی»، در بازیها میبینیم که لیلیث قدرتهای ویژهای دارد، اما به عنوان یک سایرن؛ تازه تنها سایرن تمام جهان نیز نیست و دیگرانی مانند او وجود دارند که از قدرتهای منحصربهفرد بهرهمندند.
در بازیهای «بوردرلندز» تمام آن چیزی که نیاز دارید تا بتوانید در والت را باز کنید یک کلید است. اگر با بازیها آشنایی داشته باشید میدانید که در «بوردلندز» و «تیلز فرام د بوردرلندز» (Tales from the Borderlands) کسانی که قدرت سایرن در اختیار ندارند هم میتوانند در والت را باز کنند. در بازی ۲۰۰۹ میلادی این فرمانده استیل و تیم او از ارتش سرخ هستند که در والت را باز میکنند و به سرعت کشته میشوند. به نظر میرسد منطق داستان را با توجه به این موضوع تغییر دادهاند که میخواستهاند نقش لیلیث و تاینی تینا در فیلم به نسبت بازیها بیشتر شود. برای همین، مسئلهی دختر اریدیا و کلید والت را پیش کشیدهاند که یکی از کلیشههای روایی افسانهها را به داستان اضافه کنند. از آن دست کلیشههایی که در آن فقط یک فرد موعود یا منتخب وجود دارد که سرنوشت همه چیز به او وابسته است. این در حالی است که چنین خط داستانی را نمیتوانید در بازیهای «بوردرلندز» پیدا کنید.
۹. قدرتهای لیلیث تا آخر فیلم مشخص نمیشوند
فیلم «سرزمینهای مرزی» تغییرات متعددی را در داستان و شخصیتهای بازی ویدیویی اصلی ایجاد میکند، از جمله نحوهی به تصویر کشیدن لیلیث. در فیلم، لیلیث در ابتدا به عنوان یک جایزهبگیر بدون هیچ توانایی خاصی به تصویر کشیده شده. با این حال، ارتباط او با کلید والت به مرور باعث میشود که قدرتهای لیلیث خودشان را نشان دهند که در اوج فیلم به شکوفایی کامل پتانسیل او منجر میشود. در بازی اصلی، لیلیث از همان ابتدای ماجراجوییهایش در پاندورا میتواند از برخی از تواناییهای خود استفاده کند. برای همین اگر از کسانی هستید که بازیها را میشناسید، احتمالا از همان ابتدا میدانستید که نقش لیلیث در باز کردن در والت بسیار فراتر از پیدا کردن تاینی تینا است؛ چراکه حتی قبل از آنکه گیمپلی بازی آغاز شود، میفهمیم که لیلیث قدرتهای منحصربه فردی دارد.
قدرتهای لیلیث در بازیها البته دقیقا شبیه همانی نیستند که در فیلم نشان داده شد. در فیلم «سرزمینهای مرزی» لیلیث به صورت یک نیمهخدا یا تجسم یک خدای افسانهای درمیآید و دستتنها به نبرد با ارتش اطلس میرود. در بازیها اما لیلیث یکی از سایرنها (Sirens) است؛ یک گروه از زنان که با اینکه ارتباط چندانی با هم در کیهان پیدا نمیکنند، اما همهی آنها وجه اشتراکی دارند که قدرتهای خارقالعادهای به این زنان میدهد. میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که سایرن با خون اریدیا، که برای باز کردن در والت لازم است، شباهت داستانی دارد. لیلیث در فیلم البته بسیار قدرتمندتر از لیلیث بازیهای ویدیویی است. اگرچه تنیس (جیمی لی کرتیس) به طور مختصر به لیلیث و نژاد او به عنوان یک سایرن اشاره میکند، اما حرف دیگری دربارهی اینکه افراد دیگری با چنین قدرتی در جهان وجود دارد نمیزند. تنوع و حدود قدرتهای لیلیت در فیلم نیز بسیار چشمگیرتر از تواناییهای او در بازی هستند.
۸. دو کاراکتر مهم بازیها در فیلم «سرزمینهای مرزی» حضور ندارند
دو کاراکتر مهم که حضور پررنگی در بازیها دارند، لیلیث و رولند هستند که مشخصا لیلث با بازی کیت بلانشت و رولند با بازی کوین هارت در فیلم حضور پیدا کردهاند؛ هر چند همانطور که گفتیم، نقش لیلیث چندین برابر از رولند مهمتر است و اصلا داستان او را در مرکزیت قرار میدهد. سایر کاراکترهای فیلم جزء قهرمانان یا والتهانترهای بازی به حساب نمیآیند. اما در بازیها، دو کاراکتر دیگر وجود دارند که میتوانید آنها را انتخاب کرده و داستان را با آنها پیش ببرید؛ یکی بریک (Brick) و دیگری مردکای (Mordecai).
تاینی تینا یکی از شخصیتهای فرعی است که اولین بار در قسمت دوم بازیهای «بوردرلندز» معرفی شد. البته آنقدر بین پلیرها محبوبیت پیدا کرد که یک بازی به نام «Tiny Tina’s Wonderlands» با محوریت او ساختند. تاینی تینا در بازیها ارتباط نزدیکی با بریک پیدا میکند. اما این ارتباط در فیلم «سرزمینهای مرزی» به کاراکتر کریگ منتقل شده است. در بازی، کریگ به مایا نزدیک شد که تصمیم او برای همکاری با والت هانترها را قطعی کرد؛ به جای آنکه بخواهد دست به قتل آنها بزند. تنیس هم یکی از کاراکترهای فرعی بازیهای ویدیویی است، اما نقش تنیس بازیها در حد این است که به شما مأموریت بدهد و هیچوقت نمیتوانید کنترل او را در بازی به دست بگیرید.
از دیگر کاراکترهای غایب در فیلم «سرزمینهای مرزی» مایا و فرمانده استیل هستند. از هندسام جک هم خبری نیست. البته حذف چندین کاراکتر از داستان خیلی هم غیرقابل پیشبینی نبود. بالاخره با یک فیلم یک ساعت و چهلدقیقهای طرف هستیم و نه ساعتها گیمپلی و از این رو نمیتوان تمام کاراکترهای فرنچایز را در یک فیلم گنجاند. خود ایلای راث، کارگردان فیلم هم به این قضیه اذعان داشته و گفته باید شخصیتها را حذف میکرده تا داستان انسجام بیشتری داشته باشد؛ ولی او تا جایی ممکن هر چه را که توانسته از دنیای «بودرلندز» اخذ کند، به «سرزمینهای مرزی» آورده است.
۷. کلپترپ یکی از اعضای تیم است
به جز روانیهایی که تصویرشان را روی جلد بازیهای «بوردرلندز» پیدا میکنید، میتوان گفت کلپترپ یکی از مهمترین عناصر بازیهاست که همهی پلیرها با ظاهر و رفتارش آشنایی دارند. به جز این، کلپترپ در بازیهای ویدیویی نقش مهمی ایفا میکند؛ اما نقش او در بازیها با فیلم «سرزمینهای مرزی» تفاوت عمدهای دارد. در بازیهای «بوردرلندز»، کلپترپ مثل راهنمای پاندورا برای پلیر عمل میکند که به او مأموریتهای مختلف میدهد و خیلی کم پیش میآید که نقش تأثیرگذاری در پیشبرد داستان داشته باشد.
در فیلم «سرزمینهای مرزی» ولی میبینیم که کلپترپ (با صدای جک بلک) نقش مهمی پیدا کرده است که او را به لیلیث مرتبط میکند. این بار، به جای آنکه کلپترپ یکی از چندین شخصیتی باشد که در دنیای پاندورا حضور دارد، او با تیم همراه شده و دنبالشان در ماجراجویی در پاندورا راه میافتد و چندباری هم آنها را از مخمصه نجات میدهد. کلپترپ کمک میکند تا لیلیث دربارهی گذشتهی خودش و مادرش بیشتر بفهمد و اصلا معلوم میشود کلپترپ روی پاندورا باقی گذاشته شده بوده تا به محض برگشت لیلیث به آن، دختر را پیدا کرده و در مسیر هویتیابیاش به او کمک کند. کمک کلپترپ به لیلیث در نهایت منجر به این میشود که لیلیث قدرتهای خود را کشف کرده و بالاخره بتواند در والت را باز کند. اینکه کلپترپ نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد، یک تغییر کاملا محسوس نسبت به بازیها به حساب میآید. در بازی اول، بعد از اینکه والتهانترها هیولای داخل والت را از بین میبرند و دوباره در آن را میبندند، چیزی در کلپترپ متحول میشود. یک ماهواره که دور پاندورا میگردد با هدف قرار دادن کلپترپ او را به یک نینجاقاتل بین سیارهای تبدیل میکند که داستانش در بستهی الحاقی «انقلاب رباتی جدید کلپترپ» ادامه مییابد.
۶. تنیس فیلم «سرزمینهای مرزی» تفاوت زیادی با کاراکترش در بازیها دارد
نقش تنیس در «سرزمینهای مرزی» را جیمی لی کرتیس بازی میکند و اصولا یکی از کاراکترهای فرعی فیلم به حساب میآید. البته تنیس از اواسط فیلم به داستان اضافه میشود. گروه، شامل لیلیث، رولند، تاینی تینا، کلپترپ و کریگ اول سراغ مدماکسی (جینا گرشان) میروند تا از او سراغ تنیس را بگیرند؛ چراکه تنیس دانشمند و باستانشناس و خلاصه تنها کسی است که میتواند اطلاعات کافی برای پیدا کردن و چگونگی باز کردن والت را به آنها بدهد. آنها میتوانند تنیس را پیدا کنند و او هم اطلاعاتی که میخواهند را در اختیارشان قرار می دهد. اما در همین صحنه متوجه میشویم که ارتباطی بین او و لیلیث در گذشته وجود دارد. این تنیس بیشتر شبیه خالهبزرگهی لیلیث است که از بچگی از او مراقبت کرده و در فیلم هم به لیلیث کمک میکند گذشته و هویت خود را بیشتر بشناسد. درواقع، لیلیث در فیلم هیچ ایدهای از اینکه واقعا چه کسی است و چه قدرتهایی در او نهفته شده ندارد. تا آخر فیلم میفهمیم که در کودکی خانه و کاشانهی لیلیث و مادرش مورد حمله قرار گرفته و مادرش او را به تنیس سپرده و او مجبور شده با او زندگی کند. البته تنیس خیلی بچهداری بلد نیست و لیلیث را رها میکند تا به قول خودش، آبدیده شود. با این حال، خلاف تنیس در بازیهای دوم و سوم «بوردرلندز» که با پلیرها وارد میدان نبرد نمیشود، تنیس فیلم همگام با گروه، آنها را تا رسیدن به والت همراهی میکند.
اما این تنها تغییر این کاراکتر نسبت به بازیهای ویدیویی نیست. درواقع، از همان لحظهی اول و با دیدن ظاهر تنیس میتوانید متوجه تغییرات این کاراکتر بشوید. سن تنیس در فیلم بالاتر رفته تا بیشتر به سایر کاراکترها نزدیک باشد. اصولا تمام کاراکترها از نسخههای بازیها بزرگتر هستند؛ برای مثال لیلیث در بازی ۲۲ ساله است، اما نقش او را کیت بلانشت ۵۵ ساله بازی میکند، یا رولند ۳۴ ساله است و کوین هارت ۴۵. تنیس که جیمی لی کرتیس ۶۳ ساله نقش او را ایفا میکند احتمالا در بازی در دههی سوم عمر خود باشد. تنها کسی که به سن کاراکترش نزدیک است، بازیگر تاینی تینا است که اگر سن او را تغییر میدادند دیگر تمام شخصیت او زیر سوال میرفت.
۵. پسزمینهی تاینی تینا در فیلم «سرزمینهای مرزی» عوض شده است
با اینکه سن تاینی تینا آنقدرها تغییر نکرده و از نظر ظاهری میتوان گفت او به کاراکترش در بازی شباهت دارد، همچنان بین این تاینی تینا و دیگری تفاوتهایی هست. البته هر دو همچنان دختربچههایی هستند که از منفجر کردن چیزها لذت میبرند، اما نسخهی فیلم، اصلا آن زبان تندوتیز کاراکتر بازیهای «بوردرلندز» را ندارد. اما مهمترین تغییر این شخصیت در فیلم «سرزمینهای مرزی» به پسزمینهی او باز میگردد. در فیلم، تینا یک کلون است که دستکاری ژنتیکی شده. در واقع، اطلس او را ساخته و ردی از خون اریدیا را در او گذاشته تا بتواند از تاینی تینا موجودی خلق کند که توانایی باز کردن در والت را دارد. اطلس میخواهد با ورود به والت، دانش و تکنولوژی باستانی و البته گنجینهی موجود در آن را برای خودش بردارد. تازه این قضیه هم مطرح شده است که تاینی تینا تنها کلونی نیست که اطلس ساخته و دیگرانی شبیه به او هم وجود دارند. اگر همه چیز طبق پیشبینیهای اطلس پیش میرفت، تینا باید به یکی از دختران اریدیاها تبدیل میشد که قدرتهای خارقالعاده دارند. با اینکه تینا قدرتهایی فراتر از یک دختربچه در سن و اندازههای خودش دارد، اما معلوم میشود که آزمایشات و دستکاریهای اطلس جواب ندادهاند.
این خط داستانی را اصلا در بازیهای «بوردرلندز» پیدا نمیکنید. در بازیها، تاینی تینا یک شخصیت فرعی و یکی دیگر از ساکنان متعدد پاندورا است و با اینکه سروکلهاش در بازیها زیاد پیدا میشود، اما اصلا آن اهمیت و پسزمینهای را که در فیلم میبینیم ندارد. در معرفی او در بازی دوم «بوردرلندز» توضیح داده میشود که تاینی تینا با والدین خود بزرگ شده، اما در همان کودکی او، آنها را برای انجام آزمایشات مختلف به هایپریون فروختند. تینا از آن موقع مجبور شد دستتنها زندگی خودش را بچرخاند. تاینی تینا هیچوقت در بازیها به طور مستقیم به اطلس ارتباط پیدا نمیکند و هیچکس هم احتمالش را نمیدهد که خون اریدیا یا قدرت منحصربهفردی در او وجود داشته باشد.
۴. لری اصلا در بازیها وجود ندارد
در میانهی فیلم «سرزمینهای مرزی»، لیلیث و تیم وارد بار ماکسی میشوند تا از او دربارهی تنیس اطلاعات بگیرند. در آنجا اما رولند به کسی برمیخورد که به ظاهر روزی رفیق گرمابه و گلستان او بوده، اما حالا در تیم رقیب شوت میزند. این کاراکتر که ظاهرا لری نام دارد، با بازی بابی لی، اصلا در بازیهای ویدیویی وجود ندارد. با اینکه بعضی کاراکترها در فیلم میتوانند ارجاعاتی به شخصیتهای دیگری در سری «بوردرلندز» داشته باشند، اما لری اصلا معلوم نیست کیست و در پاندورا چه میکند. حضورش در داستان نیز هیچ اهمیتی ندارد و برای همین مشخص نیست چرا با وجود تمام کاراکترهایی که در بازیهای اصلی وجود دارند، نیاز به ساخت یک کاراکتر کاملا جدید برای فیلم احساس شده است. از گفتههای لری اینطور برمیآید که رولند روزی با ارتش نیزه سرخ که به اطلس تعلق دارد همکاری میکرده است. در ادامه، لری با خیانت به دوستش رولند، او را به رئیس ارتش سرخ لو میدهد و برای همین، گروه مجبور میشوند به سرعت پناهگاه (Sanctuary) را ترک کنند.
همانطور که گفتیم، چنین کاراکتری با چنین پسزمینهای تاکنون در بازیهای «بوردرلندز» وجود نداشته و به نظر میرسد تنها به این دلیل ساخته شده که چند جملهای دربارهی پسزمینهی رولند به بیننده توضیح دهد. یک تفاوت دیگر هم که میتوانیم در اینجا به آن اشاره کنیم به کاراکتر رولند باز میگردد که نقش او را کوین هارت بازی میکند. با توجه به این انتخاب بازیگر، عجیب نیست که رولند در فیلم «سرزمینهای مرزی» رفتار شوخ و ملایمتری دارد تا رولند بازیها که به عنوان یک نظامی سابق، بسیار سختگیر و مقرراتی است.
۳. ناکس موضع خود را تغییر نمیدهد
فرمانده ناکس یکی از رهبران ارتش سرخ اطلس است که در بازی ویدیویی نیز میتوانید کاراکتر او را پیدا کنید. اینطور در فیلم القاء میشود که ناکس رابطهی قدیمی با رولند داشته است و برای همین، میخواهد تا جای ممکن از کشتن رولند اجتناب کند و تنها با دستگیر کردنش، او را به اطلس تحویل دهد. در نیمهی پایانی فیلم اما ناکس تغییر موضع میدهد و در صحنهای که کمتر از چند ثانیه دوام میآورد، در برابر اطلس مقاومت میکند. اما به سرعت به دست او نابود میشود. این ناکس البته با ناکس بازی زمین تا آسمان فرق میکند.
در «بودرلندز» ناکس را در بستهی الحاقی در مأموریتی تحت عنوان «زرادخانهی مخفی ژنرال ناکس» میبینید. ناکس در بازی یک پیرمرد جاافتاده است که خود را به ارتش نیزهی سرخ متعهد میداند و هرگز موضع خود را به نفع والت هانترها تغییر نمیدهد. هیچوقت هم هیچ اشارهای مبنی بر ارتباط عمیقتر بین او و رولند در گذشته وجود ندارد. در نهایت، ناکس در بازی به دست والتهانترها کشته میشود. ناکس در فیلم «سرزمینهای مرزی» بیشتر به شخصیت فرمانده استیل شباهت دارد؛ استیل یک زن جوان است که در اولین بازی فرماندهی ارتش سرخ را عهدهدار میشود. البته او هم هیچوقت طرف والتهانترها را نمیگیرد و در نهایت به دست یک هیولا در والت کشته میشود.
۲. سروکلهی اطلس در فیلم «سرزمینهای مرزی» پیدا میشود
مهمترین شرور فیلم اطلس است که نقش او را ادگار رامیرز بازی میکند. اطلس رئیس یک شرکت اسلحهسازی بزرگ است که میخواهد در والت را باز کرده و به تکنولوژیهای داخل آن، به ویژه اسلحههای مرگباری که فکر میکند باید درونش قرار داشته باشد برسد. کاراکتر اطلس اساسا مهرهی کلیدی است که موتور داستان فیلم «سرزمینهای مرزی» را راه میاندازد. او در وهلهی اول سراغ یک جایزهبگیر معروف میرود، که همان لیلیث خودمان است، و از او میخواهد که دخترش تاینی تینا را که توسط سربازی ربوده شده به او بازگرداند. پیش از این هم که به ماجرای نقش اطلس در دستکاری ژنتیکی تینا اشاره کردیم. با این حال، حضور اطلس در فیلم ارتباط زیادی با بازیها ندارد. در واقع، در بازیهای «بوردرلندز»، اطلس آنتاگونیست اصلی به حساب نمیآید و حتی سروکلهاش در طول بازیها پیدا نمیشود به جز وقتی که در قالب یک هولوگرام در بازی سوم میآید. با اینکه اطلس هولوگرامی را چندین بار در طول فیلم هم میبینیم، اما نمیتوانیم بگوییم شباهت زیادی بین او و کاراکترش در بازیها وجود دارد.
اطلس یکی از چندین کمپانی بزرگی است که اسلحه و تجهیزات اینچنینی تولید میکنند. البته اینکه اطلس ارتش سرخی را در اختیار دارد از بازیها برداشته شده و این ارتش در طول بازی یکی از چالشهای اصلی پلیر هستند. اما کاراکتری در بازیها وجود ندارد که مشخصا نقش شرور شیطانی پشت تمام نقشههای پنهانی را ایفا کند. موقع بازی کردن «بوردرلندز» این طور القاء میشود که انگار سالها پیش یک شرکت شرور به نام اطلس وجود داشته که بر پاندورا حکومت میکرده. هر سمتی را که نگاه کنید میبینید که رد پای اطلس و خرابیهایی که این شرکت به جا گذاشته همچنان در جایجای پاندورا وجود دارد. اما شرکت اطلس در فیلم «سرزمین مرزی» دیگر یک شرکت قدیمی نیست؛ بلکه هنوز فعال است و خود رئیس شرکت هم از نزدیک بر همهی مأموریتها نظارت دارد. به نظر میرسد ایدههایی از کاراکتر هندسام جک در شخصیت اطلس گذاشته شده؛ هندسام جک در بازی دوم «بوردرلندز» معرفی شد که رئیس سازمان هایپریون بود و یکی از مهمترین و ماندگارترین شرورهای «بوردرلندز» و حتی تاریخ بازیهای ویدیویی است. اما هندسام جک به طور علنی در فیلم «سرزمینهای مرزی» وجود ندارد و لیلیث و گروه همراهش فقط با اطلس و روانیها دست به گریبان میشوند.
۱. فقط یک والت وجود دارد
یکی از بزرگترین تغییرات فیلم نسبت به بازیها که جهان «بوردرلندز» را تحتالشعاع قرار میدهد به والت باز میگردد؛ چیزی که لیلیث، اطلس و دیگران از ابتدای فیلم میخواهند به آن دسترسی پیدا کنند. در فیلم «سرزمینهای مرزی» خلاف بازیها، فقط یک والت وجود دارد؛ برای همین مأموریت دستیابی به آن از همیشه اهمیت بیشتری پیدا میکند. با اینکه چنین ایدهای در بازی اول «بوردرلندز» بررسی شده بود، اما از قسمت دوم به بعد دیگر والتها در پاندورا به یکی منحصر نمیشوند؛ بلکه در همین پاندورا به تنهایی چندین والت وجود دارد. تازه سرزمینهای دیگری نیز هستند که در آنها نیز میتوانید والت پیدا کنید.
شاید ایدهی والتهای متعدد برای یک دنباله به درد بخورد و برای همین است که سازندگان آن را برای فیلمهای احتمالی بعدی در نظر گرفته باشند. این قضیه برای شرور داستان هم صدق میکند و سازندگان فیلم احتمالا میخواستند هندسام جک را در دنبالهی «سرزمینهای مرزی» به فیلم بیاورند. اگر ایدهی ساخت فیلم دومی در دست بررسی باشد، که احتمالش بعید است، والتهای متعدد و هندسام جک بهترین گزینههای پیش روی نویسندگان هستند تا تهدیدات و ریسکها را از قسمت اول هم بالاتر ببرند. در این دنبالهی فرضی میتوانیم منتظر دیدن سایر کاراکترهای فرنچایز هم باشیم که در قسمت اول حضور نداشتند.
منبع: Screenrant