۵ کتاب که برای شناخت طبیعت انسان باید بخوانید
انسان موجودی پیچیده است. عوامل گوناگونی مثل محیط، عادات، تجربیات و… بر طبیعت و رفتارش اثرگذارند. در این مطلب با پنج کتاب آشنا میشوید که با مطالعهی آنها با ماهیت انسان و رفتارش آشنا میشوید. هر یک از این کتابها جنبههای متفاوتی از طبیعت انسان و علل وجودیاش را بررسی میکنند.
۱- انسان خداگون
این کتاب که طیف وسیعی از موضوعات، از جمله تکامل زیستشناسی و جامعهی انسان، توسعهی کشاورزی و شهرها، ظهور و سقوط امپراتوریها و تأثیر دین، علم و فناوری بر تاریخ بشر را بررسی میکند به قلم یووال نوح حراری، استاد رشتهی تاریخ جهان برخی از بهترین دانشگاههای جهان نوشته شده است.
یکی از مضامین اصلی کتاب این است که ماهیت انسان با داستانهایی که برای خودمان تعریف میکنیم، باورهای جمعیمان و اسطورههایی که میسازیم شکل میگیرد. به گفتهی نویسنده، داستانهایی که تعریف میکنیم تأثیر زیادی بر رفتارمان میگذارند و نحوهی نگاهمان به جهان را شکل میدهند. او استدلال میکند ظهور و سقوط تمدنها در اکثر مواقع به داستانهایی که گفته و اسطورههای جمعی که ساخته شده ارتباط داشتهاند.
«انسان خداگون» علاوه بر کاوش در نقش و تاثیر داستانها و اسطورهها در شکلدهی طبیعت انسان، به تکامل زیستشناسی و روشهای به وجود آمدن رفتار و فرهنگ نوع بشر و همچنین تاثیر نوآوریهای فرهنگی و تکنولوژیک بر هویت و روابط میانفردی ما میپردازد.
در بخشی از کتاب «انسان خداگون»که با ترجمهی نیک گرگین توسط نشر طرح نقد منتشر شده، میخوانیم:
«انسان خردمند یک راز آزاردهندهتر را هم پنهان نگه داشت. ما نه تنها خویشاوندان بدوی بسیاری داشتهایم بلکه روزگاری صاحب خواهر و برادرهای زیادی هم بودهایم. ما به این فکر عادت کردهایم که تنها موجودات بشری هستیم، زیرا گونه ما در طی ۱۰ هزارسال اخیر به واقع تنها گونه بشری روی زمین بوده است.»
۲- سکوت: قدرت درونگراها
سوزان کین در کتاب «سکوت: قدرت درونگراها» ماهیت درونگراها و برونگراها آشکار میکند و به چرایی ستایش جامعه از ویژگیهای برونگرایان و زیر سوال بردن درونگراها و ویژگیهایش میپردازد. او معتقد است اکثر درونگراها که غرق تفکرند به اندازهی برونگراها ارزشمند، مهم و اجتماعی هستند.
نویسنده با استفاده از تحقیقات و تجربیات شخصیاش به خوانندگان کمک میکند تا درک کنند درونگراها و برونگراها تیپهای شخصیتی از پیش تعیین شده نیستند. آنها تحتتاثیر عوامل گوناگون فرهنگی و اجتماعی چنین شدهاند.
کین همچنین روشهای سوءاستفاده از درونگراها که به بروز حس کمارزشی، کاهش عزت نفس و اعمادبهنفس میانجامد را زیر سوال برده است.
«سکوت: قدرت درونگراها» به ما کمک میکند تا بفهمیم ماهیت انسان پیچیده و چندوجهی است و هیچ یک از ویژگیهای شخصیتی بهتر از دیگری نیست.
در بخشی از کتاب «سکوت: قدرت درونگراها» که با ترجمهی درسا عظیمی توسط نشر البرز منتشر شده، میخوانیم:
«زندگی ما عمیقا با شخصیت، جنسیت و نژادمان شکل میگیرد، و یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی – «شمال و جنوب خلقوخوی»، همانطور که یک دانشمند آن را نامیده است، جایی است که ما در طیف درونگرا – برونگرا قرار میگیریم. جایگاه ما در این زنجیره، بر روی انتخاب دوستان و همسرمان، طرز صحبتکردنمان، تصمیمهای مختلفمان، و همچنین چگونگی نشان دادن عشق و محبتمان تاثیر میگذارد.»
۳- انسان در جستجوی معنا
ویکتور ای. فرانکل عصبشناس و روانپزشک شناخته شدهی اتریشی در این کتاب با بازگو کردن تجربیاتاش از اردوگاه کار اجباری در جریان هولوکاست برخی از حقایق دربارهی ماهیت انسان مثل اهمیت معنا و هدف در زندگی، قدرت روح انسان برای غلبه کردن بر سختیها و انعطافپذیری را بازگو میکند.
«انسان در جستجوی معنا» به مخاطبان کمک میکند تا با معنا و هدف در زندگی که پیشنیاز رسیدن به رفاه و خوشبختی است آشنا شوند.
نویسنده از زندانیهایی میگوید که با معنا دادن به رنجشان زنده ماندند و سلامت روانشان را حفظ کردند. در حالی که آنهایی که امید و هدف نداشتند تسلیم شدند و مردند. او از این طریق تاثیر شگرف معنا و هدف در زندگی انسان را به تصویر کشیده است.
فرانکل در این اثر با بیان خاطرات دردناک خود و همبنداناش اثبات کرده انسان با قدرت ذهن و انعطافپذیری روحاش میتواند در دشوارترین موقعیتها زنده بماند و رشد کند.
در بخشی از کتاب «انسان در جستجوی معنا» که با ترجمهی امیر لاهوتی توسط نشر جامی منتشر شده، میخوانیم:
«با وجود اینکه ما در اردوگاه کار اجباری محکوم به یک زندگی ذهنی و جسمی بدوی بودیم، امکان این بود که در ژرفای زندگی معنوی نیز غوطهور شویم. شاید افراد حساسی که اغلب، ساختمان بدنی ظریفی داشتند و به زندگی روشنفکرانه پرباری عادت کرده بودند، بیشتر از دیگران رنج میبردند؛ اما کمتر از دیگران به زندگی باطنی آنها آسیب میرسید. آنها میتوانستند از محیط وحشتناک به زندگی باطنی پربار خود و به آزادی معنوی بازگردند. تنها به همین دلیل است که میتوان پی به این راز آشکار برد که اغلب دیده میشد عدهای از زندانیان ضعیف و ناتوان بهتر از کسانی که نیرومند بودند، در برابر زندگی اردوگاهی دوام میآوردند.»
۴- قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام میدهیم، در زندگی و کسب و کار
این کتاب با نشان دادن نقش عادات در شکل دادن رفتار و تصمیمات انسان کمک میکند تا ماهیت و تاثیر جامعه و محیط بر خود را درک کنیم. «قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام میدهیم، در زندگی و کسب و کار» شکلگیری عادات از طریق فرآیندی به نام «حلقهی عادت» که عبارت است از یک نشانه، یک روال و یک پاداش را شرح میدهد.
در بخشی از کتاب « قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام میدهیم، در زندگی و کسب و کار» که با ترجمهی مصطفی طرسکی و معصومه ثابت قدم توسط نشر نوین منتشر شده، میخوانیم:
«برای مثال عادت سیگار کشیدن را در نظر بگیرید: هنگامی که فرد سیگاری محرک را میبیند یعنی پاکت سیگار را، ذهنش انتظار کشیدن برای دریافت نیکوتین را شروع میکند. فقط دیدن ظاهر سیگار کافی است تا مغز با عجله نیکوتین درخواست کند و اگر به آن دست پیدا نکند، آن قدر تمایل و اشتیاقش افزایش پیدا میکنند که فرد سیگاری، سرانجام، بدون تفکر به سیگار روی میآورد. دانشمندان دربارهی مغز افراد الکلی، سیگاری و پرخور مطالعه کردند و دریافتند که ساختارها و جریان ذرات عصب شناختی درون مغز آنها با تغییر تمایلتشان تغییر پیدا میکند. به گفتهی دو نفر از محققان دانشگاه میشیگان، عادات قوی واکنشهای اعتیادآوری ایجاد میکنند. در این صورت، درخواست به میلی وسواسی تبدیل میشود که میتواند مغز را به هدایت کنندهای خودکار تبدیل کند؛ حتی در صورت نتایج منفی قوی، از جمله، از دست دادن آبرو، شغل، خانه و خانواده.»
۵- تفکر، سریع و کند
«تفکر، سریع و کند» اثر دانیل کانمن با تشریح دو سیستم تفکر که رفتار و فرآیندهای تصمیمگیری را شکل میدهند درک ماهیت انسان را آسانتر میکند. سیستم اول که «سیستم ۱» نامیده میشود سریع، خودکار و شهودی است و برای قضاوت و تصمیمگیری به تعصبات ناخودآگاه و تجربیات گذشته متکی است. سیستم دوم که «سیستم ۲» نام دارد کندتر و منطقیتر است. استفاده از آن به تلاش و تمرکز نیاز دارد. سیستم دوم مسئولیت تصمیمگیری و حل مسائل پیچیده را بر عهده دارد.
نویسنده با استفاده از نتایج مطالعات عصبشناسان و روانپزشکان چگونگی همکاری این دو سیستم را در عین تضاد نشان میدهد که در برخی از مواقع منجر به قضاوت نادرست میشود.
درک کارکرد سیستمها و عوامل تأثیرگذار بر آنها میتواند به فهم عمیقتر ماهیت انسان و نحوهی تصمیمگیری و قضاوتاش کمک کند.
در بخشی از کتاب «تفکر، سریع و کند» که با ترجمهی ماندانا افتخار توسط نشر راه معاصر منتشر شده، میخوانیم:
«وقتی سیستم ۱ با مشکلی مواجه میشود، سیستم ۲ را برای پشتیبانی فرا میخواند. سیستم ۲ پردازش دقیقتر و جزئیتری انجام میدهد تا شاید بتواند مشکلی را که در آن لحظه بروز پیدا کرده است، حلوفصل کند. سیستم ۲ وقتی به کار میافتد که سیستم ۱ برای مسئلهٔ پیشآمده هیچ پاسخی نداشته باشد. احتمالاً چنین موقعیتی را در مواجهه با مسئلهٔ حاصلضرب ۱۷×۲۴ تجربه کرده باشید. هر جا غافلگیر میشوید، میتوانید تا حدودی توجهِ آگاهانهٔ خود را احساس کنید. سیستم ۲ وقتی فعال میشود که تشخیص دهد رویدادی با مدل پیشنهادی سیستم ۱ از جهان در تناقض است. در مدل ارائهشدهٔ سیستم ۱ از جهان، چراغها پرواز نمیکنند، گربهها صدای سگ نمیدهند و گوریلها از وسط زمین بسکتبال رد نمیشوند. آزمایش گوریل نشان داد شناسایی محرکهای غافلگیرکننده نیازمند کمی توجه است. بنابراین غافلگیر شدن، توجه شما را فعال میکند و به آن جهت میدهد: چشمانتان خیره خواهد شد و در حافظهٔ خود به دنبال داستانی میگردید که رویداد غافلگیرکننده را برایتان معنادار کند. سیستم ۲ بر رفتارهای شما نیز نظارت مداوم دارد – هنگام عصبانیت شما را کنترل میکند تا از کوره در نروید و هنگام رانندگی در شب شما را هوشیار میکند. اگر سیستم ۲ حس کند ممکن است خطایی رخ بدهد، خود را مجهز و آماده میکند تا با تلاش ذهنی بیشتر اوضاع را تحت کنترل درآورد. زمانی را به خاطر آورید که از گفتن اظهارات توهینآمیز صرفنظر کردهاید؛ ببینید چقدر سخت تلاش کردید تا خودتان را کنترل کنید. به طور خلاصه، بیشتر آنچه شما (همان سیستم ۲) به آن فکر میکنید و انجام میدهید از سیستم ۱ نشئت میگیرد، اما وقتی اوضاع دشوار میشود، سیستم ۲ فرمان را به دست میگیرد و معمولاً حرف آخر را میزند.»
منبع:gobookmart