پیش از برنامهریزی برای سال جدید این کتابها را بخوانید
نوروز که از راه میرسد همهی ما شروع به خیالبافی دربارهی سال جدید میکنیم: امسال میخواهم وزن کم کنم! امسال بالاخره آن سالی است که در رشتهی مورد علاقهام قبول میشوم! امسال بالاخره خانه میخرم! اما برای آنکه این اهداف از حد خیالبافی فراتر روند باید دقیقا چه کاری انجام دهید؟ مشخصا برنامهریزی از مهمترین گامهایی است که باید برای رسیدن به اهدافتان برای سال جدید بردارید. فرا رسیدن یک سال دیگر ناگهان شما را به یک آدم دیگر تبدیل نمیکند. پس لازمهی آن که بتوانید واقعا به خواستههایتان برسید و سالی پربار پیش رو داشته باشید، این است که یک برنامهی هدفمند برای خودتان تعیین کنید. نویسندگان بسیاری دربارهی برنامهریزی کتاب نوشتهاند که خیلی از آنها در حد مهملات و بدیهیات است؛ اما اگر امسال بالاخره آن سالی است که عزمتان را جزم کردهاید تا پتانسیل حقیقی خود را کشف کنید، کتابهایی که در این مقاله به آنها پرداختهایم میتوانند نقطهی شروع خوبی برای تنظیم یک برنامهریزی هدفمند باشند.
۱. چگونه کمال گرا نباشیم
- نویسنده: استفان گایز
- نام اصلی: How to Be an Imperfectionist: The New Way to Self-Acceptance, Fearless Living, and Freedom from Perfectionism
- اولین سال انتشار: ۲۰۱۰
استفان گایز در کتاب خود با عنوان اصلی «چگونه یک ناکمالگرا باشیم» رویکردهای سنتی دربارهی پرداختن به موضوع کمالگرایی را کنار گذاشته است. گایز به جای آنکه خوانندگان را ترغیب کند تا این طرز فکر، که دیگر برای بسیاری به یک عادت جداناشدنی و ذهنیتی ریشهدار تبدیل شده است، را به راحتی کنار بگذارند، از استراتژی «عادات کوچک» حرف میزند که در نوع خود شیوهای انقلابی در کتابهای روانشناسی به حساب میآید. این کتاب با نگاهی علمیتر به شیوههای تغییر رفتار میپردازد و نشان میدهد که چگونه اقدامات و گامهای کوچک اما ثابت، قدرت چیره شدن بر اندیشهی کمالگرایی را به فرد میدهد و او را در مسیر پیشرفت شخصی توانمندتر میکند.
کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم» دربارهی عادات کوچکی حرف میزند که باید در زمان برنامهریزی برای سال جدید آنها را مد نظر خود داشته باشید. رفتارها و عاداتی که شاید در نگاه اول بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسند، اما صرف نظر از اینکه چقدر کوچکاند، درصورتی که هر روز خود را به انجام آنها متعهد سازید، تأثیر نهایی خود را میگذارند. برای مثال، اگر هر روز یک جمله به زبان جدیدی که میخواهید یاد بگیرید بنویسید، یا تنها برای یک دقیقه یک مهارت تازه را تمرین کنید در جهت درستی گام برداشتهاید. به گفتهی گایز، این اعمال به ظاهر بیاهمیت، گلولههای جادویی هستند که اندیشههای کمالگرایانه را از پا درمیآورند و راه را برای تغییر پایدار هموار میکنند. پس به جای آنکه به افکار کمالگرایانهاتان گوش کنید که به شما میگویند اگر هر روز دو ساعت برای زبان خواندن وقت نگذارید دیگر به هیچ دردی نمیخورد و حتی شما را از نشستن پای درس منصرف میکند، این کتاب به شما نشان میدهد که نباید در برنامهریزی دربارهی ساخت عادات مثبت نگاه صفر و صدی داشت.
گایز البته این ایدهها و تمرینها را از خودش نمیگوید؛ بلکه آنها را با کمک شواهدی مبتنی بر اصول روانشناسی و علم اعصاب ارائه داده و توضیح میدهد که چگونه عادات کوچک، سیستم پاداش ذاتی مغز را برای ایجاد رفتارهای پایدار آماده میکنند. او همچنین در مقابل کمالگرایی، از ناقصگرایی (یا به عبارت دیگر، ناکمالگرایی) دفاع کرده و خوانندگان را به این فرامیخواند که از اشتباهات فراری نباشند؛ بلکه به آنها به عنوان فرصتهای ارزشمندی برای یادگیری نگاه کنند که حکم قدمهایی کوچک در مسیر پرورش و پیشرفت دارد. پس به جای آنکه در برنامهریزی امسال خود، ساعتهای طولانی به یادگیری مهارتهای تازه اختصاص دهید، این کتاب به شما میگوید که از رفتارهای کوچک شروع کنید. ذهن یک کمالگرا به گونهای میاندیشد که کوچکترین اشتباهات را در حکم شکستهایی فاجعهبار میپندارد؛ بنابراین، لازم است در ابتدا اقدامات ساده و کوچکی پیشه کنید که ذهنتان را به پذیرش اشتباهات به عنوان فرصتهای یادگیری عادت میدهد.
کتاب گایز تنها یک کتاب تئوری نیست که دربارهی نظریههای حول برنامهریزی و موضوع کمالگرایی حرف میزند؛ بلکه استراتژیها و تمرینهای عملی نیز ارائه میدهد که میتواند به شما برای غلبه بر اندیشهی گاه مخرب کمالگرا کمک کنند. با این تمرینها میتوانید با منتقد درونی خود، اهمال کاری و پشت گوش انداختن و در نهایت، ترس از کمبودها و شکستها کنار بیاید.
پذیرفتن رویکرد ناقصگرا به این معنا نیست که دیگر با آغوش باز تنبلی را بپذیریم و بادی به هر جهت عمل کنیم؛ بلکه با این طرز نگاه میخواهیم خود را از فشار برای کامل بودن رها کنیم. با تمرینهایی که در این کتاب ارائه شده میتوانید بالاخره استرس و اضطراب خود را کاهش دهید. کمالگرایان همیشه از نظر ذهنی تحت فشار هستند که آنها را برای انجام حتی سادهترین کارها خسته میکند. اما با غلبه بر این اندیشه میتوانید بدون گیر افتادن در تلهی شکستهای کوچک، دربارهی نقصها فکر کرده و با آرامش از آنها درس بگیرید که در نهایت، به تقویت اعتماد به نفس شما هم میانجامد، هدفی که شاید در برنامهریزی برای سال جدید در فکرش بودهاید. اینکه بپذیریم همهی ما نقصهایی داریم و گاه همین عیوب هستند که هویت ما را میسازند، منجر به افزایش اعتماد به نفس میشود و منتقد درونی ما را ساکت میکند.
کمالگرایی اغلب با به تعویق انداختن کارها ارتباط نزدیکی دارد. شاید یکی از اهداف مهم شما برای سال جدید این باشد که بتوانید کارهای عقبافتاده را سریعتر از برنامهاتان خط بزنید. لازمهی این کار پذیرش این نکته است که نمیتوان همیشه کارها را بیعیب و نقص تمام کرد؛ اما ناقص تمام کردن، بهتر از هرگز تمام نکردن است. عادتهای کوچک مذکور در این کتاب به شما کمک میکنند تا در سال جدید به جای آنکه مدام از مسئولیتهایتان فرار کنید، بهرهوری خود را بالا برده و به اهدافی که دربارهی آنها برنامهریزی کرده بودید برسید. با پذیرش نقصها دیگر میتوانید با خیال راحت از مسیر لذت ببرید و توجه خودتان را تنها بر هدف نگذارید. اگر دیگر از کمالگرایی خسته شدهاید «چگونه کمالگرا نباشیم» میتواند نقشهی راه مناسبی برای پذیرش، پیشرفت و زندگی بانشاطتر در سال جدید به شما بدهد.
۲. قدرت تصویرسازی ذهنی
- نویسنده: تونی بوزان
- نام اصلی: The Mind Map Book: How to Use Radiant Thinking to Maximize Your Brain’s Untapped Potential
- اولین سال انتشار: ۱۹۹۶
اگر میخواهید در برنامهریزی برای سال جدید به طرز مؤثرتری فکر کنید و تصمیم بگیرید میتوانید از این کتاب شروع کرده و دربارهی روشهای تقویت ذهن و کارایی آن اطلاعات کسب کنید. بوزان در این زمینه کتابهای بسیاری دارد؛ مثلا کتاب «مغزت را درست به کار بینداز» از کشف پتانسیلهای ذهنی حرف میزند و سبکهای مختلف یادگیری، تکنیکهای حافظه و غیره را بررسی میکند تا خوانندگان بتوانند قدرتهای مغز خود را بهبود بدهند. «قدرت هوش خلاق» نام کتاب دیگری از این نویسنده است که ذهن نابغههایی چون لئوناردو داوینچی را بررسی میکند و مبتنی بر زندگی آنها، ابزارها و تمرینهایی ارائه میدهد که میتوانند خلاقیت و نوآوری فرد را پرورش دهند. بوزان در کتاب دیگر خود به نام «چطور مثل داوینچی فکر کنیم» در این موضوع عمیقتر میشود و از هفت قانون جهانی و وجوه اشتراکی حرف میزند که در شیوهی اندیشیدن همهی نابغههای تاریخ پیدایشان خواهید کرد.
اما میتوان گفت مشهورترین و مهمترین کتاب تونی بوزان، «قدرت تصویرسازی ذهنی» است که در آن از نقشهها و تصویرسازیهای ذهنی حرف میزند، تکنیکی نوآورانه که به یادداشتبرداری، بارش فکری و برنامهریزی کمک میکند. نقشههای ذهنی اساسا یک نمایش بصری از افکار شما هستند که به گونهای سازماندهی میشوند که شبیه ارتباطات طبیعی مغز شماست.
شاید دانشآموز یا دانشجو هستید و میخواهید نمرههایتان را بهتر کنید، یا مثلا امسال کنکور دارید، یا حتی فقط در برنامهریزی برای سال جدید میخواهید قدرت یادگیری خود را بالا ببرید، اصول موجود در کتاب «قدرت تصویرسازی ذهنی» به شما کمک میکنند تا افکار خودتان را ساماندهی کرده و قدرت و سرعت ذهنتان را افزایش دهید.
بوزان توضیح میدهد که چگونه باید افکار خود را به صورت درختی با شاخههای متفاوت تصویر کنید که هر یک به کلیدواژه، رنگ و نماد مشخصی مرتبط است. کتاب مباحث خود را با تاریخچه، فلسفه و مزایای تصویرسازی ذهنی آغاز میکند و از چگونگی ارتباط آن با فرایندهای طبیعی مغز و اعصاب حرف میزند. از مزایای این تصویرسازی میتوان به بهبود حافظه، افزایش خلاقیت و یادداشت برداری کارآمدتر اشاره کرد.
در طول کتاب دستورالعملهای لازم برای پیاده کردن هر مرحله از ساخت نقشههای ذهنی ارائه شده است که هر کدام کارایی خود را دارند؛ از درس خواندن گرفته، تا بارش فکری، برنامهریزی و حل مسئله. در فصول بعدی کتاب به تدریج با تکنیکهای پیشرفتهتر تصویرسازی ذهنی آشنا میشوید، مثل استفاده از رنگهای مختلف برای نمایش اطلاعات متفاوت و استفاده از شاخهها و انشعابهای جداگانه برای ایجاد درختها و خوشههای ذهنی. بوزان شرح میدهد که چگونه میتوان از این تکنیکها برای افزایش قدرت حافظه و یادگیری استفاده کرد تا اثربخشی بیشتری داشته باشند. او تأکید دارد که این تصویرها تنها یک ابزار یادداشت برداری ساده نیستند؛ بلکه میتوانند نگاه ما و اساسا آنطور که فکر میکنیم را تغییر دهند و به ما در تقویت خلاقیت، حل مسئله و تصمیمگیریهای بهتر کمک کنند. نقشهبرداری ذهنی در عادات روزانهی ما و زندگی روزمره هم به کار میآید. بنابراین چه تحصیل میکنید، چه برنامهریزی کردهاید تا در سال جدید تواناییهای ذهنی خود را پرورش دهید، این کتاب میتواند دربارهی روشهای پویاتر شدن ذهن به کارتان بیاید.
۳. ایکیگای
- نویسنده: هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس
- نام اصلی: Ikigai: The Japanese Secret to a Long and Happy Life
- اولین سال انتشار: ۲۰۱۶
شاید از کار خود خسته شدهاید، نمیدانید زندگیاتان به کدام مسیر میرود و برای آیندهی خود هیچ برنامهای ندارید؛ «ایکیگای: راز ژاپنی برای یک زندگی طولانی و شاد» نوشتهی هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس از فلسفهای حرف میزند که میتواند زندگی شما را متحول کند. واژهی «ایکیگای» در ژاپنی به «دلیلی برای بودن» معنی میشود، ایدهای که دلیل و معنای زندگی شما را فراتر از اهدافتان تفسیر میکند. ایکیگای دقیقا آن نقطهای است که همهی چیزها سر جای خود قرار میگیرند تا احساسی از رضایت در شما ایجاد کنند که تا به حال مانند آن را زندگیاتان تجربه نکردهاید. در ایکیگای، مهارتها، علایق، آنچه دنیا و جامعهی شما به آن نیاز دارد و آنچه میتوان از آن کسب درآمد کرد، همه و همه در کنار هم قرار میگیرند. بنابراین پیش از برنامهریزی برای امسال این کتاب را بخوانید که دربارهی چگونگی دستیابی به زندگی بارضایت حرف میزند.
نویسندگان کتاب «ایکیگای» در فصول مختلف این کتاب از رازهای زندگی ساکنان روستایی در ژاپن پرده برمیدارند که اغلب سکنهاش بیش از صد سال عمر میکنند. این کتاب با تجزیه و تحلیل عادات، سبک زندگی، رژیم غذایی، مناسبات اجتماعی و طرز تفکر این ژاپنیها به عناصر اصلی که به طول عمر و شادی آنها کمک میکند میپردازند. برای مثال، رژیم غذایی مبتنی بر گیاهان، ارتباطات اجتماعی سالم و قوی و ذهن آمادهی یادگیری از مهمترین ویژگیهای مردم این ناحیه است.
اما «ایکیگای» تنها به ما نمیگوید که این افراد چگونه زندگی میکنند؛ بلکه با تحلیل رفتارها و سبک زندگی آنها به خوانندگان آگاهی لازم را میدهد تا این تکنیکها را در زندگی خودشان پیاده کنند. درواقع، این کتاب به شما تمرینها و ابزارهای لازم برای کشف ایکیگای خودتان را ارائه میدهد. به ویژه در فصول مختلف «ایکیگای» با بخشهایی مواجه خواهید شد که شما را تشویق به خودشناسی میکنند. شکی در آن نیست که تنها با اتخاذ یک نگاه درونی و شناختن خود واقعیمان است که میتوانیم علایق و مهارتهایمان را کشف کنیم، بفهمیم برای کدام چیزها ارزش قائلیم، به چه اصولی پایبندیم و از چه راههایی میتوانیم به جامعهی کوچک اطرافمان، یا حتی جهان کمک کنیم. کتاب بر اهمیت یادگیری مستمر، فرصتطلب بودن و امتحان کردن چیزهای جدید تأکید میکند؛ به نحوی که ایکیگای ما با رشد و تکامل فردی در هماهنگی باشد.
کتاب «ایکیگای» از یک وضعیت مشخص حرف میزند که در آن زندگی فرد «جریان» دارد؛ حالتی از رضایت و لذت از فعالیت که با پیدا کردن ایکیگای شخصی در ارتباط است. این حالت زمانی پیش میآید که فعالیتهایی را پیدا میکنید که باعث میشوند زمان برایتان به سرعت بگذرند و نوعی از رضایت درونی به شما بدهند. ممکن است برای کسی این فعالیت آشپزی باشد، برای دیگری نجاری و چیزهای دیگر. پس از کشف علایق، حالا باید ببینید آیا در این علاقه استعداد دارید یا میتوانید مهارت آن را در خودتان پرورش دهید. سپس باید این موضوع را بررسی کنید که چگونه میتوان این علاقه و مهارت را به منبع درآمد پایداری تبدیل کرد. اما نکتهی اساسی که ارتباط نزدیکی با رضایتمندی از هر فعالیتی دارد، مهم بودن برای سایرین است. اگر فعالیتی که شما به آن علاقه دارید هیچ سودی برای جامعهاتان نداشته باشد، این مسئله تأثیر منفی بر احساس رضایتمندی شما از آن خواهد داشت.
این کتاب علاوه بر پرداختن به ایکیگای، از فلسفهی ژاپنی دیگری به نام «وابی سابی» هم حرف میزند که در ادامهی مطلب به سراغش خواهیم رفت. به طور خلاصه این موضوع از ارزش نهادن به نقصها میگوید و تمرکز خود را بر فرایندها قرار میدهد، نه اهداف.
«ایکیگای» با اشاره به ساکنان صدسالهی روستای اوگیمی توضیح میدهد که رضایتمندی از کار و زندگی باعث عمر طولانی میشود. سبک زندگی آنها مشخص میکند چگونه یافتن هدف و معنا میتواند به طول عمر و رفاه بیشتر بینجامد. در سبک زندگی این افراد میبینید که ایکیگای یک ایدهی فردمحور نیست؛ بلکه حضور در جامعه و ارتباط مؤثر با آن از جنبههای ضروری یک زندگی معنادار و رضایتمند است.
پیدا کردن ایکیگای یک سفر است؛ اما این کتاب به شما کمک خواهد کرد تا از آگاهی تازه نسبت به خود در زندگی روزمرهاتان بهره ببرید و آن را در فعالیتها، روابط، تحصیل و کار خود بگنجانید. اینگونه کارهایی که تا دیروز بیمعنی و بیاهمیت تلقی میکردید، به رویدادهای شیرین و معنادار تبدیل میشوند که نه تنها هدف مشخصی را دنبال میکنند، بلکه روحتان را غنا میبخشند و زندگیاتان را لذتبخشتر میکنند.
اما فکر نکنید که پس از خواندن این کتاب یک دفعه به ایکیگای خود پی میبرید. با خواندن این کتاب میبینید که حتی کشف ایکیگای خودتان نیازمند برنامهریزی است، چه رسد بخواهید از آن دربارهی برنامههای سال جدیدتان کمک بگیرید. این کتاب دعوتی است به کشف دلیل وجودی خود، همسو کردن احساسات با اهدافتان، ایجاد یک رضایت عمیق و درنهایت عمر طولانی و شاد. پس خوب است از همین حالا شروع کنید و خواندن «ایکیگای» را به تعویق نیندازید.
۴. قدرت پذیرش تغییرات
- نویسنده: تونی بوزان
- نام اصلی: Embracing Change
- اولین سال انتشار: ۲۰۰۴
تونی بوزان که پیش از این از او یاد کردیم اغلب به عنوان نویسندهی مشهور مهمترین کتابها در زمینهی حافظه، یادگیری، خلاقیت و به ویژه نقشهبرداری و تصویرسازی ذهنی شناخته میشود. او در کتاب «پذیرش تغییرات: گامهای اساسی برای ساختن آیندهی خود امروز» دربارهی چگونگی مواجهه با تغییرات با رویکردی مثبت صحبت میکند. با آمدن سال جدید ممکن است به یاد این بیفتید که چقدر نسبت به پارسال تغییر کردهاید، چه از نظر ظاهری و چه از نظر ذهنی و رفتاری. بوزان استدلال میکند که تغییرات اجتناب ناپذیرند و ما تنها میتوانیم به دو روش با آنها برخورد کنیم: یا در برابر تغییرات مقاومت کنیم و رنج ببریم، یا آنها را پذیرفته و در آغوش بگیریم که در نهایت به پیشرفت ما منجر میشود. او در این کتاب برای کسانی که میخواهند تغییرات تازه در زندگیاشان را بپذیرند به چندین نکته اشاره میکند؛ اول اینکه ماهیت تغییر باید به خوبی تشخیص داده و شناخته شود؛ بوزان از انواع مختلف تحولات که ممکن است در زندگی افراد به وجود بیاید صحبت میکند و در مورد دلایل مقاومت مردم در برابر آنها میگوید. در ادامه مزایای پذیرش تغییرات مورد بحث قرار میگیرند. دیگر آنکه باید دربارهی این خود تازه، یا زندگی تازه دیدگاه مثبتی ایجاد کرد؛ چراکه نحوهی برداشت و تلقی فرد از موقعیتهاست که میتواند به فرصت یا تهدید تبدیل شود و ما بیشک میخواهیم از هر فرصتی برای رشد استفاده کنیم.
بوزان تاکنون بیش از صد کتاب نوشته که معمولا همیشه میتوانید آنها را در صدر پرفروشترین کتابها پیدا کنید. کتاب معروف او که ذکر خیرش را بردیم، یعنی «نقشهی ذهنی»، که به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه شده، یک منبع برجسته برای توسعهی شخصی و تقویت تواناییهای ذهنی و قدرت یادگیری است. بوزان نه تنها یک نویسنده، بلکه یک سخنران مشهور است که دربارهی مسائلی چون حافظه، خلاقیت و یادگیری کارگاههای آموزشی مختلف برگزار کرده است. او حتی سابقهی کار کردن به عنوان مشاور برای ورزشکاران المپیکی را دارد تا آنها را برای عبور از موقعیتهای پرفشار هدایت کند؛ پس وقتی بوزان از پیشرفت شخصی و تقویت تواناییهای فردی میگوید و دربارهی آن راهکار میدهد، میتوانید مطمئن باشید که بیهوده حرف نمیزند.
بوزان در «قدرت پذیرش تغییرات» توضیح میدهد که چرا تعیین اهداف برای مدیریت تغییرات ضروری است و چگونه به شما جهت روشنی برای حرکت و اقدام میدهد. رسیدن به این اهداف و چگونگی غلبه بر موانعی که ممکن است بر سر راه قرار بگیرند، موضوع بحث بعدی این کتاب است.
این کتاب بوزان مملو از توصیهها و تمرینهایی است دربارهی پذیرش تغییرات که میتوانند به شما برای برنامهریزی در سال جدید کمک کنند. به گفتهی بوزان، اگر انسان تحولات تازه را بپذیرد، مزایای بسیاری در انتظارش خواهند بود؛ از جمله افزایش انعطافپذیری فرد در موقعیتهای دشوار؛ زمانی که بتوانید خودتان را با تغییرات وفق دهید، بهتر هم میتوانید با استرس و شرایط سخت کنار بیایید. تغییرات همچنین میتوانند ایدههای جدیدی به فرد بدهند که فرصت شکوفایی و خلاقیت را فراهم میکند.
به جهانی فکر کنید که هیچ گاه هیچ تغییری در آن رخ نمیدهد. این دنیا دیگر پویایی خود را از دست میدهد و به یک جهان مرده تبدیل میشود. همه میدانیم که تنها با خارج شدن از محدودههای امن خودمان است که میتوانیم خود را در موقعیتهایی قرار دهیم که موجب رشد شخصی و یادگیری میشود. زمانی که تغییرات را میپذیرید بیشتر در معرض تجربیات و فرصتهای جدید هستید که احتمال حرکت مسیر زندگی شما به سمت یک زندگی رضایتبخش را بیشتر میکند. بنابراین اگر دنبال کتابی هستید تا در سال جدید با تغییرات زندگی جدیدتان کنار بیایید و این تحولات را با آغوش باز بپذیرید، این کتاب یک گزینهی عالی است.
۵. بی حد و مرز
- نویسنده: جیم کوئیک
- نام اصلی: Limitless: Upgrade Your Brain, Learn Anything Faster, and Unlock Your Exceptional Life
- اولین سال انتشار: ۲۰۲۰
جیم کوئیک در کتاب «بی حد و مرز» قفلهای تجربهی یادگیری سریع و مؤثر را میگشاید. کوئیک با ترکیب تجربیات شخصی خود با کار افراد موفق و تحقیقات علمی پیشرفته، یک نقشهی راه عالی ارائه میدهد تا بتوانید با بهرهگیری از آن از تمام پتانسیل مغرتان استفاده کنید.
این کتاب کار خود را با انتقاد از یکی از باورهای رایج آغاز میکند؛ اینکه اگر هوش پایینی دارید تا ابد همینطور خواهید ماند! احتمالا بسیار دیدهاید کسانی را که به راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و بهانهاشان این است که ذهنم نمیکشد! من نمیتوانم! اگر شما از آن دسته کسانی هستید که از سوی معلم، والدین یا رئیس خودشان شنیدهاند که «تو هیچ وقت به هیچ جا نمیرسی!» این کتاب برای شماست.
کوئیک توضیح میدهد که هوش ما از پیش تعیینشده نیست. بلکه مغز ما دارای خاصیت عصبی ویژهای است که در تمام طول عمرمان توانایی تغییر و رشد دارد. نویسنده از تجربیات خود در زمینهی مربیگری افراد مشهور و موفق استفاده کرده تا نشان دهد چگونه افراد با پیشینههای مختلف (مثل بازیگران، ورزشکاران، مدیران) میتوانند از این پتانسیل پنهان مغز استفاده کرده و به نتایج استثنایی دست پیدا کنند.
کتاب جیم کوئیک ابزارهای رسیدن به این پتانسیل را افشا میکنند. به طور خلاصه «بی حد و مرز» نکات اصلی و کلیدی برای افزایش قدرت یادگیری و عملکرد را در چهار دسته طبقه بندی کرده است: تمرکز، حافظه، تندخوانی و ذهنیت که کوئیک هر یک را به طور مفصل شرح داده و راهکارهای عملی برای تقویت آنها پیشنهاد میکند.
برای نمونه یکی از مهمترین عوامل حواسپرتی و کاهش عملکرد ما در عصر دیجیتال، گوشیهای همراه و آنلاین بودن همیشگی ماست که کوئیک ایدههایی برای مقابله با آن ارائه میدهد تا بتوانید موانع بیرونی و درونی برای تمرکز کردن را حذف کنید. یکی دیگر از تکنیکهایی که کوئیک بر آن تأکید دارد، تکنیک «قصر حافظه» (Memory Palace) است که به کمک آن میتوان حجم وسیعی از اطلاعات را به یاد آورد؛ از نامها و چهرهها گرفته، تا دادههای پیچیدهتر. این تکنیک سنگ بنایی است که به شما در ذخیره و بازیابی کردن اطلاعات از حافظهاتان یاری میرساند.
برای کسانی که امتحاناتی در پیش رو دارند و میخواهند با برنامهریزی برای آن درس بخوانند، تکنیک تندخوانی که دربارهی آن در این کتاب ذکر شده میتواند راهگشای مناسبی باشد. کوئیک اصرار دارد که همهی افراد از قابلیت تندخوانی بهرهمندند و میتوانند کتابهای بسیاری را با حفظ تمام جزئیات با سرعت بخوانند و از بر شوند؛ هدف این روش، افزایش سرعت خواندن است، بدون آنکه درک مطلب به غفلت سپرده شود.
چهارمین سنگ بنای اندیشهی کوئیک که در این کتاب ذکر شده ذهنیت است. نویسنده اعتقاد دارد این طرز تفکر آدمهاست که در نهایت، موفقیت یا عدم موفقیت آنها را تعیین میکند. تنها در صورتی که به خودتان باور داشته باشید و ذهنیت «من نمیتوانم» را دور بیندازید میتوانید پتانسیلهای واقعی خود را کشف کنید.
فراتر از چهار مسئلهای که به طور خلاصه به آنها اشاره کردیم، کوئیک از حوزههای دیگر زندگی انسان نیز حرف میزند که تأثیر بسزایی در عملکرد شناختی انسان دارند؛ مثل قدرت خواب برای تقویت حافظه، نقش تغذیه در سلامت مغز و تأثیر فناوری بر عادات یادگیری ما. اما بالاخره آن چیزی که تضمین میکند شما به آنچه که میخواهید برسید، به استمرار و تمرین مداوم بستگی دارد. تا زمانی که این اصول ذکرشده در زندگی شما نهادینه نشوند، نمیتوانید توقع داشته باشید کهیکشبه نسخهی ارتقایافتهی خودتان را دانلود کنید. اگر در برنامهریزی برای سال پیش رو میخواهید به تمام کسانی که دربارهی شما قضاوت اشتباهی داشتند ثابت کنید که تواناییهایتان بیشتر از این حرفهاست، از خواندن کتاب «بی حد و مرز» غفلت نکنید.
۶. فکرت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند
- نویسنده: برایان تریسی
- نام اصلی: Change Your Thinking Change Your Life
- اولین سال انتشار: ۲۰۰۳
برایان تریسی، نویسندهی کانادایی-امریکایی یکی دیگر از نامهای برجسته در زمینهی کتابهایی با موضوعات رشد فردی است. او به عنوان یکی از برجستهترین سخنرانان انگیزشی شناخته میشود و بیش از ۸۰ کتاب متفاوت در زمینههای روانشناسی منتشر کرده است. یکی از معروفترین کتابهای او که شاید نامش به گوشتان خورده باشد کتاب «قورباغه را قورت بده» است که تریسی در آن ۲۱ راه برای جلوگیری از پشت گوش انداختن کارها ارائه میدهد؛ از جمله شناسایی مهمترین وظایف، برنامهریزی به طور مؤثر برای هر روز، اولویتبندی مسئولیتها، از بین بردن عوامل حواسپرتی، تقسیم پروژههای بزرگ به بخشهای کوچکتر، پاداش دادن به خود پس از موفقیتهای کوچک، تقویت اراده و تعهد، اینها مهمترین راهکارهایی هستند که تریسی در کتاب «قورباغه را قورت بده» از آنها حرف میزند. کتاب «فکرت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند» میتواند به عنوان مکملی برای آن کتاب در نظر گرفته شود که بیش از هر چیز، تمرکز خود را بر افکار افراد قرار داده است.
اگر کتابهایی از این دست را خوانده باشید، متوجه خواهید شد که این عنوان تقریبا در تمام کتابهای روانشناسی تکرار میشود: فکرت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند! این بار اما برایان تریسی به طور انحصاری در این جمله عمیق شده؛ توصیهای که به ظاهر ساده به نظر میرسد، اما پیاده کردن آن در زندگی واقعی کاری بس دشوار است. گاهی اوقات لازم است کسی مثل برایان تریسی مسائل ساده را به وضوح برایمان بیان کند تا به خودمان بیاییم و بالاخره سراغشان برویم.
تریسی به طور ویژه از قدرت افکار حرف میزند. این افکار ما هستند که مسیر زندگی ما را تعیین میکنند و احساسات، اعمال و رفتارهای ما را شکل میدهند. او تأکید دارد که نباید از آنچه در ذهنمان میگذرد به راحتی عبور کنیم؛ بلکه لازم است به طور آگاهانه افکار و باورهای مثبت را انتخاب کرده و برای ایجاد سبک زندگی بهتر، آنها را در اندیشهی خود نهادینه کنیم.
تریسی در «قورباغه را قورت بده» راهکارها و تمرینهایی عملی برای غلبه بر تعلل و اهمالکاری و افزایش بهرهوری در زندگی روزمره ارائه میدهد. این کتاب نیز مانند اثر پیشین او، روشهایی برای شناسایی و جایگزینی الگوهای افکار منفی به خواننده میدهد تا از طریق آنها بتوان بهتر دربارهی زندگی روزمرهی خود برنامهریزی کرد.
یکی از این روشها که شاید پیش از این با آن آشنا شده باشید، استفاده از جملات تأکیدی مثبت و انگیزشی و صحبت کردن با خود است. تریسی بیش از همه بر اهمیت به چالش کشیدن باورهایی تأکید دارد که فرد را محدود میکنند و مانع پرورش و رشد ذهنی، و در نتیجه عملی او میشوند. لازمهی رسیدن به این نتایج، آگاهی به این نتایج است. اگر شما ندانید که از زندگی چه میخواهید و چه اهدافی دارید، دیگر نمیتوانید آنها را براساس اهمیت رتبهبندی کرده و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. بنابراین، یکی از گامهای دیگری که برایان تریسی از آن حرف میزند، تعیین اهداف واضح، مشخص و قابل اندازهگیری است؛ برای مثال، میخواهید دربارهی پیشرفت شغلی در سال جدید برنامهریزی کنید، این کتاب به شما میگوید که باید بیش از هر چیز در ذهن خود مشخص کنید این پیشرفت شغلی چه معنایی دارد، چه مرتبهای را شامل میشود، آیا منظور از پیشرفت شغلی سطح درآمد است یا اعتبار و منزلت شغلی و موارد دیگری از این دست. تمام این جزئیات باید مشخص شوند تا ذهن شما آمادگی تلاش برای دستیابی به آن را پیدا کند.
تریسی در «فکرت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند» شما را به توسعهی عادات مثبتی تشویق میکند که در راستای اهداف و بهبود سطح زندگیاتان هستند. این عادات میتوانند از چیزهای سادهای مثل تغذیهی سالم، تا ورزش منظم و تمرینهای ذهنی را شامل شوند؛ مثلا یکی از این تمرینها این است که با جملات مشخص از چیزهایی که در اختیار داریم سپاسگزاری کنیم. این جملات به مرور نوع اندیشیدن ما را تغییر میدهند و به قول تریسی، اگر اندیشهات تغییر کند، زندگیات تغییر میکند!
تریسی همچنین به این نکتهی مهم اشاره دارد که تفکر مثبت به تنهایی کفایت نمیکند. شما نمیتوانید سرجایتان بنشینید، مثبت بیندیشید و توقع داشته باشید درهای خوشبختی به رویتان باز شوند. اما ناامید نشوید؛ چراکه حتی اگر تلاش و اقدام را هم کنار بگذارید و تنها مثبت اندیشی پیشه کنید، باز هم از خاصیتهای این طرز تفکر بهرهمند خواهید شد. برای نمونه، مثبت اندیشی با سطوح پایینتر استرس، اضطراب و افسردگی و در مقابل، سطوح بالاتر شادی و رضایت زندگی رابطهی مستقیم دارد. پس اگر در برنامهریزی برای سال پیش رو میخواهید سلامت روان خود را بهبود ببخشید، میتوانید به توصیههای این کتاب دربارهی مثبت اندیشی رجوع کنید.
از دیگر فواید این طرز تفکر میتوان به بهبود روابط اجتماعی اشاره کرد که در کنار خود، انگیزه، تمرکز و انعطافپذیری در برابر موقعیتهای پیچیده را هم به همراه میآورد؛ مسائلی که هر کسی در زندگی به آن نیاز دارد. به طور خلاصه تفکر مثبت میتواند به شما کمک کند تا در زندگی شخصی و حرفهای خود به موفقیت بیشتری دست یابید. البته برخی از تریسی به خاطر سادهسازی بیش از حد مسائل روانشناختی انتقاد کردهاند و حتی کتابهای او را فاقد پشتوانهی علمی میدانند. اما علیرغم این انتقادات، او هنوز یکی از مهمترین و محبوبترین چهرههای این ژانر از کتابهاست. حداقل به نظر نمیرسد توصیههایی او در این کتابها تأثیر منفی بر زندگی فرد بگذارند و شکی در آن نیست که تفکر مثبت و تلاش مداوم میتواند برای رسیدن به اهداف و در نتیجه یک زندگی شادتر راهگشا باشد.
۷. فرزانگی تائو را زیستن، فرزانگی کهن برای زندگی امروز
- نویسنده: دکتر وین دایر
- نام اصلی: Living the Wisdom of the Tao
- اولین سال انتشار: ۲۰۰۸
اگر احساس میکنید از زندگیاتان راضی نیستید، شاید مشکل نه در عوامل بیرونی، بلکه در بطن افکارتان نهفته باشد. وین دایر در «فرزانگی تائو را زیستن» به فلسفهی چینی باستانی تائوئیسم و کاربرد عملی آن در زندگی مدرن میپردازد. این کتاب اما تنها یک تفسیر ساده بر آموزههای تائو ته چینگ نیست، بلکه پیروی از راهنماییهای آن میتواند پای حکمت باستانی را به زندگی روزمرهی شما باز کند.
دایر صدها ترجمهی متفاوت از این کتاب را بررسی کرد تا بتواند عصاره و چکیدهی حکمت تائو را در ۸۱ بخش خلاصه کند. این کتاب فلسفهی چینی را به زبانی ساده توضیح میدهد تا شما هم بتوانید تمرینهای معنوی آن را در برنامهی خود قرار دهید. لائوتسه از بزرگترین فلاسفه و شاید اولین فیلسوف تمام ادوار در تاریخ چین به حساب میآید. او که مقامش در چین تا حد پیامبری هم بالا رفته است در زمانی بیش از ۲۵ قرن پیش زندگی میکرده و کتاب او نیز مربوط به همان سالهاست؛ اثری که به عنوان خردمندترین کتابی که تاکنون نوشته شده شناخته میشود. خواه به معنویات و فلسفههای باستانی باور داشته باشید یا نداشته باشید، نمیتوان انکار کرد که آموزههای تائو بینشی به ما ارائه میدهند تا بتوانیم طرز تفکر خود را با هدف بهبود زندگی فردی و جمعی تغییر دهیم.
این کتاب کوچک اما آموزنده یک متن مذهبی نیست؛ بلکه متنی است ادبی که به زبان شعر و حکمت از هماهنگی کیهان حرف میزند، از شناختن جهان و وابستگی همهی افراد بشر به هم. تائو میگوید که همهی ما انسانها به هم وابستهایم و همه در خلقت و وجودمان با یکدیگر هماهنگ هستیم. شاید این آموزهها به شما ایده بدهد تا در سال جدید بیشتر برای خودشناسی وقت بگذارید و در چنگ ریتم تند زندگی مدرن گیر نیفتید. بسیاری از ما فراموش میکنیم که ما برای چرخدندههای کاپیتالیسم ساخته نشدهایم؛ بلکه اینجاییم تا زندگی خودمان و اطرافیانمان را رو به سعادت دنیوی و اخروی سوق دهیم. خواندن کتاب «فرزانگی تائو را زیستن» دربارهی زیست درست و رضایتمند حرف میزند که بیشک میتواند به شما پیش از برنامهریزی کمک کند.
برای مثال، از برجستهترین آموزههای تائو، دستیابی به تعادل و هماهنگی در تمام جنبههای زندگی، همسو با جریان طبیعت است؛ این یعنی متعادل کردن دنیای درونی و بیرونی، کار، اوقات فراغت، زمان عمل و زمان سکون. زندگی مدرن به شما دیکته میکند که اگر هر لحظه از روز خود را صرف کار و یادگیری نکنید عمر خود را بر باد دادهاید. اما تائو نشان میدهد که گاه باید توقف کرد و ایستاد. زندگی فرد تنها به ارزش افزودهی او خلاصه نمیشود.
تائوئیسم به ما یاد میدهد که نمیتوان از تغییرات فرار کرد. پس به جای مقاومت در برابر آن باید راه پذیرش و سازگاری پیشه کرد تا زندگی هم بر آدم شیرین شود. این دست در دست با اصول بعدی اوست که بر رهایی تأکید دارد. رهایی از وابستگیها، خواستهها و انتظارات. برای مثال، اگر در برنامهریزی برای امسال تصمیم گرفتهاید پنج زبان تازه یاد بگیرید، ده سفر خارجی انجام دهید، رژیم بگیرید و ورزش کنید و بسیاری چیزهای دیگر، شاید بهتر باشد کمی از این توقعات عقبنشینی کرده و به خودتان سخت نگیرید. زندگی با پذیرش لحظهی حال و اعتماد به جریان طبیعی جهان بسیار بهتر پیش میرود.
تا اینجا احتمالا متوجه شدهاید که تائو تأکید زیادی بر هماهنگی انسان با طبیعت دارد. از دیگر اصول بنیادین تائوئیسم، ساده زیستی و زندگی مطابق با طبیعت است. این کتاب شما را تشویق میکند تا زندگی خود را از نظر جسمی و ذهنی از آشوب زندگی در عصر دیجیتال رها کنید تا به آرامش و رضایت درونی برسید. از راههای کنار زدن این آشوب و افکار منفی میتوان به این موارد اشاره کرد: استفاده از جملات تأکیدی مثبت، مدیتیشن، مراقبه و پرورش آگاهی درونی، تجسم اهداف و خواستههای خود برای تجلی آنها در واقعیت، شکرگزار بودن نسبت به نعمات زندگی، زندگی در زمان حال و تمرکز بر اکنون به جای تکرار گذشته و نگرانی دربارهی آینده.
«فرزانگی تائو را زیستن» به خوانندگان بسیاری کمک کرده تا معنا، هدف و آرامش را در زندگی خود بیابند. این کتاب یک رویکرد عملی نسبت به خرد باستانی به شما نشان میدهد که حتی برای مخاطبان قرن ۲۱ کاربرد دارد؛ رویکردی که کارها و تمرینهای پیچیدهای از شما نمیخواهد و اگر به آن دل دهید و به آموزههایش باور داشته باشید، بیشک قابل دستیابی است.
یکی از مهمترین پیامهای تائو در تغییر نوع نگاه به چیزهاست. دایر به زیبایی این جمله از فلسفهی تائو را نقل قول کرده است: «وقتی نگاه خود را به چیزها تغییر دهید، چیزهایی که به آنها نگاه میکنید تغییر میکنند.» پس شاید خوب باشد پیش از برنامهریزی برای سال جدید در ارزشها و معنویات خود عمیق شوید و هر یک از آموزههای حکیمانهی این کتاب را که بیشتر به درد زندگی شما میخورند چراغ راه خود قرار دهید.
۸. وابی سابی
- نویسنده: بث کمپتن
- نام اصلی: Wabi Sabi: Japanese Wisdom for a Perfectly Imperfect Life
- اولین سال انتشار: ۲۰۱۸
بث کمپتن در کتاب «وابی سابی» شما را با یک مفهوم جذاب ژاپنی آشنا میکند. این واژه به دیدن زیبایی در نقصها و سادگی اشاره دارد و کمالگرایی را به چالش میکشد. وابی سابی میخواهد به شما یاد بدهد در چین و چروکها، پستی و بلندیهای زندگی زیبایی ببینید و بپذیرید که هیچ چیز کامل یا همیشگی وجود ندارد؛ زیبایی در واقع در اصالت و منحصربهفرد بودن چیزها نفهته است.
کتاب شگفت انگیز کمپتن به شما این امکان را میدهد که بدون اینکه مجبور شوید به ژاپن سفر کنید، با اصیلترین ایدهها و فلسفههای سبک زندگی این مردم آشنا شوید. کاملا روشن است که «وابی سابی» تنها یک کتاب بیدروپیکر نیست که یک توریست معمولی غربی از ژاپن آن را نوشته باشد. بلکه کمپتن کاملا خود را در فرهنگ این کشور غرق کرد تا بتواند بهترین اطلاعات و حکمتهای این مفهوم را به زبانی ساده به مخاطب غیرژاپنی عرضه کند.
کتاب «وابی سابی» بر رضایت از چیزهای سادهی زندگی تأکید دارد. هر چه زندگی سادهتر و آگاهانهتر باشد، میزان رضایتمندی هم بالاتر میرود؛ پس برای نمونه میتوانید در برنامهریزی خود برای سال جدید یک زمان مشخص برای کنار گذاشتن چیزهای غیرضروری اختصاص دهید و دوروبرتان را خلوت کنید؛ چراکه طبق آموزههای وابی سابی، داراییهای غیرضروری خود عامل مهمی هستند که موجب آشفتگی ذهن شما میشوند.
این فلسفهی ژاپنی میخواهد بگوید که همه چیز موقتی است، از جمله خودتان و تجربیات شما. بنابراین، به جای آنکه غصهی چیزهای از دست رفته را بخورید، خوب است از لحظات کنونی خود لذت ببرید و زیباییهای زودگذر زندگی را در لحظه تجربه کنید. چه فایدهای دارد که بخواهید عمر خودتان را صرف کارهای عبثی مثل عملهای زیبایی کنید تا دوباره چهرهی خود بیست سالهاتان را ببینید وقتی پوست سالخوردهاتان خود نشانی از کولهباری از تجربه است. طبیعت جریانی است با فراز و نشیبهای خودش، و نقطهی آغاز و پایان. وابی سابی شما را تشویق میکند که همسو با همین جریان حرکت کنید تا در زندگیاتان به آرامش برسید.
میتوانید طبق آموزههای وابی سابی با کنار گذاشتن ایدههای کمالگرایانه استرس و اضطراب خود را کاهش دهید و قدردان سادهترین چیزها باشید. با پذیرش نواقص زیبای زندگی است که انسان میتواند در چیزهای پیش پا افتادهی روزمره هم رضایتمندی درونی خود را کشف کند. با این فلسفه حتی کوچکترین کارهای خانه هم میتوانند باعث شادی شوند. یک نکته که نباید فراموش کرد این است که قرار نیست زندگی همیشه عالی و بینقص باشد. خلاف آنچه بسیاری از کتابهای روانشناسی توصیه میکنند و از رسیدن به یک سبک زندگی فانتزیگونه حرف میزنند، این تغییر نوع نگاه و پذیرفتن نقصان زندگی است که انسان را به خوشبختی میرساند.
کمپتن در «وابی سابی» به راهکارها یا تمرینهای ویژهای اشاره نکرده که از طریق آنها بتوانید این فلسفه را در زندگی خود پیاده کنید. اما این خود نکتهی مثبتی است؛ زیرا کتاب یک فرمول ثابت برای همه ارائه نمیدهد. هر یک از افراد از چیزهای متفاوتی لذت میبرند و شرایط درونی و بیرونی متفاوتی از فرد بغل دست خودشان دارند. شاید راهی که شما برای رسیدن به وابی سابی طی میکنید، با نفر بعدی کاملا متفاوت باشد و این چیز بدی نیست؛ چراکه در نهایت، این پذیرش اصول وابی سابی و پیاده کردن آنها در درون خودتان است که زندگی شما را متحول میکند.
همانطور که تا اینجا متوجه شدهاید، این کتاب هم مثل «ایکیگای» که پیش از این به آن اشاره کردیم، از فلسفه و سبک زندگی ژاپنی الهام میگیرد که به نظر میرسد هر دو بر پذیرش ناپایداریهای زندگی و یافتن زیبایی در چیزهای کوچک تأکید دارند. البته «وابی سابی» بیشتر یک بینش است، یک رویکرد و طرز نگاه که قدردانی از زیباییهای ساده را تشویق میکند؛ اما کتاب «ایکیگای» بیشتر کنشگرا است و تمرینهای عملی برای کشف بهترین نسخه از خود ارائه میدهد. بنابراین، «وابی سابی» بیشتر به کسانی توصیه میشود که میخواهند رویکرد آگاهانهتری نسبت به زندگی داشته باشند. اما اگر احساس میکنید مسیر و هدف زندگی خود را گم کردهاید، کتاب «ایکیگای» میتواند گزینهی مناسبتری برای شما باشد. هرچند بهترین حالتش این است که پیش از برنامهریزی دربارهی اهداف و برنامههایتان برای سال جدید هر دو کتاب را بخوانید و خودتان قضاوت کنید یا حتی میتوانید آموزههای هر دو را با یکدیگر ادغام کرده و از فلسفهی وابی سابی در مسیر خود برای یافتن ایکیگای نیز بهره ببرید.
۹. هدفها
- نویسنده: برایان تریسی
- نام اصلی: Goals!: How to Get Everything You Want Faster Than You Ever Thought Possible
- اولین سال انتشار: ۲۰۰۳
«هدفها» کتاب دیگری از برایان تریسی است که حتما در برنامهریزی دربارهی سال جدید به کارتان خواهد آمد. تریسی در این کتاب به اهمیت تعیین هدف پرداخته است و تأکید میکند که این تکنیک تأثیر راهگشای مهمی برای دستیابی به خواستههایتان در زندگی است.
تریسی همیشه به زبان و گفتار ساده و عوامپسندانهاش مشهور است؛ توصیههای او در «هدفها» هم واضح، مختصر و آسان هستند که به راحتی با دنبال کردن آنها میتوانید تغییرات قابل توجهی در زندگیاتان احساس کنید؛ مثلا تریسی میگوید که هر یک از ما تنها از یک تا دو درصد ظرفیت واقعی ذهنی خودمان استفاده میکنیم و اگر بتوانیم آن را به چهار درصد نزدیک کنیم برد کردهایم. تریسی به همین نکته اکتفا نمیکند و در کتاب «اهداف» آمار و ارقام زیادی ارائه داده تا نشان دهد برای گفتههای خودش پشتوانهی علمی دارد.
این کتاب به شما کمک خواهد کرد تا روشهای برنامهریزی دربارهی زندگی خودتان را بهبود ببخشید؛ زیرا در «هدفها» تریسی مجموعهای از متر و معیارهای لازم به شما یاد میدهد تا با استفاده از آنها بتوانید به بهترین شکل برنامهریزی کرده و فهرست اهدافتان را مشخص کنید. برای نمونه، کتاب تأکید دارد که هدفی که شما دربارهی آن برای سال آیندهی خود برنامهریزی کردهاید باید مشخص بوده و جای ابهام نداشته باشد، ویژگی کمی داشته باشد، یعنی قابل اندازهگیری باشد تا بتوانید پیشرفت خود را مقایسه کنید. نباید فانتزیهای خود را به عنوان هدف در نظر بگیرید! اهداف باید واقعبینانه باشند و با توجه به منابع و تواناییهایتان مشخص شوند. اهداف همچنین باید با ارزشها و چشماندازهای کلی زندگی شما همسو باشد، پس به خاطر خوشآمد دیگران اهداف زندگیاتان را تعیین نکنید. به یاد داشته باشید که این اهداف باید در بازهی زمانی مشخصی به دست بیایند. اگر برای خودتان ضربالاجل تعیین نکنید، شانس پشت گوش انداختن آن بالا میرود. عناصر کلیدی کتاب تریسی را میتوان در تعیین «اهداف هوشمند» (SMART) خلاصه کرد که نشاندهندهی مجموع این معیارهاست.
کاری که شاید ساده و بدیهی به نظر برسد، اما برای تحکیم ارادهی شما امری ضروری است، عمل فیزیکی نوشتن این اهداف است. امروزه همهی ما یک گوشی داریم و خیلی اوقات کارهایمان را در موبایلهایمان ثبت میکنیم؛ این خود بهتر از ننوشتن آنهاست. اما اگر زمان مشخصی را به ثبت اهدافتان با کاغذ و قلم اختصاص دهید، متوجه خواهید شد که تعهد و ارادهی شما در ناخودآگاهتان تقویت یافته و اهداف مد نظرتان دیگر در ذهنتان حک میشوند.
تریسی در کتاب «اهداف» تأکید میکند که هدفگذاری تنها اولین گام است. موتوری که شما را به سمت این اهداف جلو میبرد، اقدام و کنش شماست. پس باید دربارهی اهداف خود یک برنامهریزی دقیق روزانه داشته باشید شامل فعالیتهایی که شما را به این اهداف نزدیک کند. برای نمونه شما برنامهریزی میکنید که امسال سی کتاب بخوانید، باید هر روزه مدت زمانی هرچند کوتاه (حتی ده دقیقه) به آن اختصاص دهید و کاملا بر آن متمرکز شوید. دستیابی به تمرکز کامل، آن هم در عصر حواسپرتیهای بیوقفه، نیازمند نظم و انضباط است که هرچه بیشتر آن را تمرین کنید، زودتر به نتیجه میرسید. (اگر میخواهید بیشتر دربارهی توسعه و تقویت انضباط در زندگی شخصی بدانید، به کتاب بعدی این فهرست رجوع کنید.)
شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما قوهی تخیل انسان یک بازوی قوی برای رسیدن به اهداف اوست. احتمالا شنیدهاید که میگویند هرچه بیشتر دربارهی چیزی فکر کنید، همان هم برایتان اتفاق میافتد. برایان تریسی در «اهداف» به شما میگوید که این تنها یک نقل قول پوچ نیست، بلکه درگیر کردن تخیل یک ابزار قدرتمند برای رسیدن به هدف به حساب میآید. به عقیدهی او، اصلا باید زمانی را هر روزه به تجسم واضح اهدافتان اختصاص دهید؛ احساسات، تصویر و صدای مرتبط به این آرزو یا هدف را تصور کنید. این تمرین ذهنی میتواند انگیزهی شما را افزایش دهد و بخش ناخودآگاه ذهن شما را بر روی دستیابی به اهدافتان متمرکز کند.
به جز تغییر ذهنیت، شما باید دنیای بیرونی خود را نیز همگام با خواستههایتان تغییر دهید؛ برای مثال با کسانی دوست شوید که به شما ایمان دارند و در راه رسیدن به اهدافتان شما را تشویق میکنند. پس شاید ایدهی بدی نباشد که متأثر از این کتاب، امسال برای پیدا کردن گروههای همفکر با خودتان برنامهریزی کنید و با مربیان و همسالانی وقت بگذرانید که با تأثیرات مثبت خود پیشرفت شما را تسریع میکنند؛ بالاخره همه شنیدهاید که کمال همنشین چه تأثیری دارد. مهمترین نکته این است که از اقدام و عمل نترسید، کار را شروع کرده و از شکستها ناامید نشوید؛ شکستها خود تجربهای هستند که شما را در مسیر رشد و رسیدن به اهداف یاری میکنند.
۱۰. قدرت انضباط شخصی
- نویسنده: دنیل والتر
- نام اصلی: The Power of Discipline: How to Use Self Control and Mental Toughness to Achieve Your Goals
- اولین سال انتشار: ۲۰۲۰
«قدرت انضباط شخصی»، همانطور که از نامش برمیآید، از اهمیت نظم و انضباط و تأثیر شگرف آن بر دستیابی به موفقیت و رشد شخصی حرف میزند. با آمدن سال جدید، بساط تعیین اهداف و برنامهریزی دوباره وسط کشیده میشوند و کتاب والتر میتواند دربارهی این موضوع به شما کمک کند. او تأکید دارد که انضباط به معنی محدود کردن خود نیست؛ بلکه بدین معنی است که فرد یک رویکرد با چهارچوب و ساختار مشخص برای خودش تعیین کند تا به نتیجهی مطلوب برسد. در اینجاست که تفاوت بین انگیزه و انضباط مشخص میشود؛ انگیزه ممکن است نوسان داشته باشد، اما نظم و انضباط یک ساختار ثابت برای پیشرفت فراهم میآورد که چون و چرا ندارد. با این فلسفه دیگر نمیتوانید صبح از خواب بلند شوید و به بهانهی انگیزه نداشتن از ورزش صبحگاهی خود بزنید یا از درس خواندن غفلت کنید.
همهی ما موقعیتهایی را تجربه کردهایم که در آن، علیرغم اینکه میدانیم باید چه کاری انجام دهیم، باز غفلت میکنیم (میتوانید اسمش را تنبلی بگذارید) و آن را پشت گوش میاندازیم. دنیل والتر در این کتاب توضیح میدهد که اگر به صداهای درونی که ما را به اهمالکاری وسوسه میکنند گوش دهیم، هرگز به اهداف خودمان نمیرسیم. او میگوید مهمترین راه مبارزه با این وسوسهها که مانع موفقیت شما میشوند، تقویت نظم و انضباط است. نویسنده به خوبی توضیح میدهد که نظم و انضباط چیست و چرا ممکن است کسی بخواهد این توانایی را در خودش توسعه دهد و در عین حال، چه مواردی منضبط بودن را به کاری دشوار تبدیل کردهاند.
کتاب «قدرت انضباط شخصی» نقش انضباط در ایجاد عادات مثبت را نشان میدهد. مشخصا عادتها از طریق اقدامات مداوم شکل میگیرند و حفظ این عادتها به میزان تعهد و انضباط شما بستگی دارد. تعیین اهداف روشن و تهیهی یک برنامهی روزانه میتواند شما را نسبت به حفظ این تداوم مسئول کند؛ به طوری که روزی به خودتان میآیید و میبینید روتینهایی که روزی چقدر برایتان دشوار میآمد، حالا به بخشی جدایی ناپذیر از زندگیاتان تبدیل شدهاند.
والتر استدلال میکند که بین نظم و رشد شخصی یک رابطهی مستقیم وجود دارد؛ این اساسا پیام اصلی کتاب است. خودسازی و دستیابی به پتانسیل کامل فردی نیازمند آن است که انسان خود را از محدودهی امناش خارج کند، برخی ناراحتیها و چالشها را به جان بخرد و در برابر ناملایمات سر خم نکند. پشت سر گذاشتن اینها با داشتن نظم و انضباط بسیار سادهتر میشود. والتر برای تشریح این شرایط از تجربههای شخصی خود در کتاب نمونههایی آورده و نشان میدهد که فداکاری و سختکوشی میتواند شما را به خواستههایتان برساند.
کتاب «قدرت انضباط شخصی» نشان میدهد برنامهریزی دربارهی به اهداف باید با تعهد و انضباط همراه باشد تا نتیجه بدهد. شما تنها با به دست گرفتن افسارهای زندگی خود میتوانید موفقیت و رشد شخصی را محقق کنید. یکی از ویژگیهای خوب نوشتار دنیل والتر اشارات مکرر او به تحقیقات و یافتههای علمی است که باعث میشود حرف او سندیت پیدا کند. والتر که خود دانشآموختهی علوم اعصاب است، مدام در کتاب شعبه میگیرد و از تحقیقاتی حرف میزند که مزایای انضباط در زندگی روزمره را نشان میدهند؛ بنابراین، اگر با لحن علمی کتاب مشکلی ندارید، حتما پیش از برنامهریزی برای سال پیش رو سراغ آن بروید.
منبع: دیجیکالا مگ