کتاب ایکیگای؛ افزایش عمر به روش ژاپنی
اصطلاح ژاپنی «ایکیگای» به تمرین یک زندگی هدفمند با توجه به احساس خود شخص اشاره دارد. در کتاب ایکیگای که با توضیح «راز ژاپنی برای یک زندگی طولانی و شاد» منتشر شده است، فرانچسک میرالس و هکتور گارسیا از نتایج بهدست آمده از سفرشان به جزیرهی اوکیناوا میگویند. ساکنان جزیرهی اوکیناوا عمری طولانی و عموما بیشتر از صد سال دارند که راز این عمر طولانی را داشتن ایکیگای عنوان میکنند. برای آشنایی بیشتر با این کتاب و مفهوم ایکیگای ادامهی مطلب را دنبال کنید.
مفهوم ایکیگای
هکتور گارسیا و فرانچس میرالس وقتی با ایکیگای آشنا شدند، تصمیم گرفتند معنی واقعی و نحوهی کار این کلمه را بیابند. آنها تصمیم گرفتند از اوکیناوا دیدن کنند؛ جزیرهای که مردم آن عمر طولانی بالای صد سال دارند. در واقع ایکیگای برای آنها به معنی دلیلی است که صبحها بهخاطر آن از خواب برمیخیزند.
«ایکی» به معنی زندگی و «گای» به معنی ارزش داشتن است. این کلمه از جهاتی شبیه کلمه «نامسته» است چرا که مفاهیم بسیاری در یک کلمه گنجانده شده است و از این کلمه بهعنوان سلام، بهعنوان نشانهی احترام و حتی ادای دوستی یاد میکنند.
ژاپنیها معتقدند که همه ایکیگای دارند؛ برخی این ایکیگای را پیدا میکنند و برخی دیگر با اینکه درون خود ایکیگای دارند اما همچنان در پی پیدا کردنش هستند. در واقع ایکیگای هر فردی از عمق وجودش ریشه میگیرد و پیدا کردنش نیاز به کاوشی صبورانه دارد.
میرالس، نویسندهی کتاب ایکیگای در مصاحبهای میگوید:
«من در زندگی خود چندین ایکیگای داشتهام و این ایکیگای هر ۱۰ تا ۱۲ سال یکبار بازسازی میشود. وقتی ۱۸ ساله بودم بهعنوان پیشخدمت کار میکردم و علاقهای به تحصیل نداشتم. تنها علاقمندی من پسانداز پول و مسافرت بود. سفر به زندگی من معنی داد. در ۲۰ سالگی، بهعنوان ناشر کتابهای خودیاری یک ایکیگای داشتم. حالا ۵۱ ساله هستم و به دیگران کمک میکنم تا ایکیگای خود را پیدا کنند.»
نکتهی جالب دربارهی جزیرهی اوکیناوا طول عمر و زندگی سالم روستاییان است. گارسیا و میرالس با مردم محلی مصاحبه کردند تا معنی واقعی کلمهی ایکیگای را درک کنند. این کتاب ترکیب کاملی از فرهنگها است که بسیار کاربردی به نظر میرسد، چرا که به طور کامل تجسم یک کتاب خودیاری را توجیه کرده است.
در کل میتوان گفت که ایکیگای راز ژاپنیها برای یک زندگی طولانی و شاد است و این کتاب به طور کلی یک برنامهی روزانه دربارهی چگونگی پذیرش و دستیابی به یک شیوه زندگی سالمتر و شادتر از طریق کشف ایکیگای فردی به ما ارائه میدهد. جنبههای مختلف زندگی ما مانند اهمیت بودن در اجتماع، دوستیها، دلیل زندگی و یافتن منبع انگیزه در این کتاب بحث شده است.
نویسندگان کتاب ایکیگای
هکتور گارسیا اصلالتا اسپانیایی است اما شهروند ژاپن است؛ جایی که بیش از یک دهه در آنا ساکن است. او نویسندهی چندین کتاب دربارهی فرهنگ ژاپنی است. او مهندس نرمافزار بود و قبل از رفتن به ژاپن در CERN سوئیس کار میکرد. از دیگر کتابهای هکتور گارسیا میتوان به «ایچی گو ایچی یه» و «یک گیک در ژاپن» اشاره کرد.
فرانچسک میرالس نویسندهی دیگر این کتاب، برندهی چند جایزه برای نوشتن کتابهای خودیاری است. او متولد بارسلونا است و در طول عمر خود روزنامهنگاری، ادبیات انگلیسی و آلمانی را آموخت و بهعنوان ویراستار، مترجم، نویسنده و موسیقیدان کار کرده است. میرالس در ۱۷ سالکی تصمیم گرفت همهچیز را رها و به دور دنیا سفر کند. او در جنگلهای بالکان در کرواسی و اسلوونی زندگی کرد، تجربه ای که سالها بعد پایه و اساس کتاب «کافه بالکان» شد.
خلاصهای از کتاب
این کتاب طبق یک قانون فشرده، ده نکتهی کلیدی طول عمر را ارائه میدهد؛
- فعال بمانید؛ بازنشسته نشوید
- آهسته پیش بروید
- تمام حجم شکم خود را پر نکنید
- اطراف خود را با دوستان خوب احاطه کنید.
- برای تولد بعدی خود تناسب اندام داشته باشید.
- لبخند بزنید.
- با طبیعت ارتباط بگیرید.
- شکرگزاری کنید.
- در لحظه زندگی کنید.
- ایکیگای خود را دنبال کنید.
طبق مشاهدات، مردم روستای اوکیناوا از این قوانین پیروی میکنند و به همین دلیل میزان بسیار کمی بیماری قلبی و زوال عقل در بین این روستاییان وجود دارد.
این کتاب ادامهروی اندیشههای روانشناسی ویکتور فرانکل است و از «معنا-درمانی» حرف به میان میآورد. معنا-درمانی بیماران را ترغیب میکند تا آگاهانه اهداف زندگیاشان را کشف کنند و به کمک این اهداف، مشکلات عصبیاشان را حل کنند. فرانکل بر اساس تجربیاتش بر این باور است که سلامت ما وابسته به تمام کشمکشهای درونی ماست و از آرزوها و خواستههای ما سرچشمه میگیرد.
کتاب ایکیگای در فصل اول گریزی به این معنا درمانی و تفاوت آن با رواندرمانی تحلیلی میزند و نکاتی را ذکر میکند که باعث کاهش طول عمر میشود. از این نکات میتوان به «نشستن زیاد» و «استرس بیش از حد» اشاره کرد.
دومین عنصر کتاب اهمیت سلامت روانی را نشان میدهد که غالبا توسط افراد عادی نادیده گرفته میشود. این کتاب نکاتی را دربارهی چگونگی فعالسازی مغز ارائه میدهد که اغلب فقط به الگوهای معمول محدود میشود، بنابراین فاقد انعطافپذیری است. این کتاب فعالیتهایی مانند تعامل اجتماعی و بازیهای فکری را پیشنهاد میکند که میتواند بهعنوان یک تمرین مفید برای مغز باشد. در این فصل همچنین بیان میکند که اجتناب از استرس برای یک شیوهی زندگی سالم ضروری است. مطالعات علمی لازم هم ارائه شده است که نشان میدهد استرس در دراز مدت روی سلولهای سالم بدن ما تأثیر میگذارد و در نتیجه منجر به پیری زودرس میشود. این کتاب از یوگا بهعنوان یک روش درمانی که بدن و ذهن را آرام میکند، یاد میکند؛ البته در همین فصل توضیح میدهد که تا حد کمی از استرس برای زندگی روزانه، محرک خوبی است و تا جایی که عملکرد زندگی را مختل نکند، باعث رشد هم میشود.
یکی از راههای دستیابی به آگاهی ذهنی مدیتیشن است؛ که به ما کمک میکند تا اطلاعاتی را که از دنیای خارج به ما میرسد، فیلتر کنیم. همچنین میتوانیم با تمرین تنفس صحیح، یوگا و تمرکز بر بدنمان به این کار دست یابیم. آگاهی ذهنی با یک فرآیند تدریجی آموزش به دست میآید اما با کمی تمرین میتوانیم بیاموزیم که کاملا بر ذهن خود تمرکز کنیم. این تمرکز از استرس ما میکاهد و به افزایش طول عمرمان کمک میکند.
بخش سوم این کتاب دربارهی تکنیکی که بهعنوان درمان موریتا شناخته میشود، صحبت میکند. این روش در درجهی اول برای از بین بردن اضطراب و رفتار وسواسی معرفی شده است. درمان مستلزم این است که فرد با پذیرش احساسات آسیبرسان خود، احساسات جدیدی را پرورش دهد. این کتاب در این بخش توضیحات مفصلی دربارهی نحوهی عملکرد این درمان ارائه میدهد که میتواند عملا توسط فرد برای دستیابی به ایکیگای استفاده شود.
بخش چهارم این کتاب بر مفهوم «جریان» تمرکز دارد. مفهوم جریان حول لذت بردن از شادیهای کوچکتر زندگی میچرخد، به گونهای که تمرکز را حفظ کند تا فرد از انجام روزانهی این کار خسته نشود. علاوه بر این، اهمیت عبور از سطوح دشواری هم مورد توجه قرار گرفته است و اینکه چگونه میتوان جریان را از طریق فعالیتهای هیجانانگیز جدیدی که ما را به کشف ویژگیها و جنبههای جدیدمان سوق میدهد، بهدست آورد. این کتاب انجام رفتارهای ریزی را که باعث ایجاد و حفظ دوستیها میشود، تشویق میکند؛ رفتارهایی مانند خوشامدگویی به غریبه با لبخند که میتواند بر طول عمر فرد تأثیر مستقیم بگذارد.
پیشنهادهایی برای یک زندگی سالم
در پایان، کتاب دربارهی رژیم غذایی اوکیناوا صحبت میکند که متنوع، بومی و عموما بخارپز است. ما با سنت مهم اوکیناوا آشنا میشویم که میگوید فقط باید ۸۰ درصد حجم شکم خود را پر کنید.
یکی از رایج ترین جملات در ژاپن «هارا هاچی بو» است که قبل و بعد از خوردن غذا تکرار میشود و معنیاش چیزی شبیه این است: «فقط تا هشتاد درصد شکمتان را پر کنید.» حکمت قدما هم به ما هشدار داده که پیش از پر شدن کامل معده دست از غذا خوردن بکشیم. برای همین است که مردم اوکیناوا، زمانی که ظرفیت معدهاشان تا هشتاد درصد پر میشود، از خوردن دست میکشند؛ آنها بیش از حد غذا نمیخورند تا با فرآیندهای طولانی هضم، که اکسیداسیون سلولی را تسریع میکند، به بدن خود صدمه نزنند.
البته راهی وجود ندارد که از طریق آن بتوان به طور قطعی فهمید که آیا معدهاتان تا هشتاد درصد ظرفیتش پر شده یا نه. اما درسی که از این گفته میگیریم این است که باید به محض اینکه احساس کردیم سیر شدهایم، از غذا خوردن دست بکشیم. یک بشقاب غذای اضافه یا اسنکی که میخوریم و میدانیم که واقعا نیازی به آن نداریم یا مثلا کیک سیبی که بعد از غذا میخوریم؛ همهی اینها تنها در کوتاه مدت لذتبخش هستند، اما نخوردن آنها در بلندمدت حس بهتری به ما میدهد. شیوهی سِرو غذا هم حائز اهمیت است. ژاپنیها غذایشان را در بشقاب های کوچک میکشند، بنابراین گرایش بیشتری به کمخوری دارند. غذای معمول در هر رستورانی در ژاپن در پنج بشقاب کوچک سرو میشود که در یک سینی قرار دارند، چهار بشقاب از آنها بسیار کوچک هستند و یک بشقاب که بشقاب اصلی به شمار می رود، کمی بزرگتر است. وقتی پنج بشقاب در مقابلتان داشته باشید، فکر میکنید که دارید غذای زیادی میخورید، اما در واقع تا انتهای غذا کمی هم حس گرسنگی خواهید داشت
کتاب همچنین به نوشیدنیهای مختلفی که توسط صدسالهها مصرف میشود اشاره میکند؛ نوشیدنیهایی مانند چای سبز، چای سفید و شیکوواسا (میوهی سنتی ژاپنی) که حاوی مقادیر بالای آنتیاکسیدان هستند و به داشتن یک زندگی سالم و طولانی کمک میکنند. اعتقاد مردم اوکیناوا به ورزش آنها را به تمرین رادیو تایسو میرساند که یک تمرین کششی است. پیگیری فعالیتهایی که تحرک افراد را افزایش میدهد، میتواند طول عمر و کیفیت زندگی آنها را افزایش دهد.
نقد و بررسی کتاب ایکیگای
نقدی که بر این کتاب وارد است دربارهی عدم قطعیتهای زیاد در زمینهی روند پیری است چرا که شیوهی زندگی و روانی افراد صدساله به ژنها و تقسیم سلولی مرتبط است. در سؤالاتی که نویسندگان میپرسند تحقیقات علمی خوبی وجود دارد اما شواهد کمی در دسترس هستند و موضع این کتاب را بیشتر شبیه یک کاوش روزنامهنگاری جلوه میدهد.
این کتاب بهعنوان یک کتاب خودیاری مطالب مفیدی دارد اما تا حد زیادی به کلیشه نزدیک میشود و گاهی با توصیههای یک انسان سالخوردهی معمولی برابری میکند. این کتاب ممکن است به اندازهی کتاب ماری کوندو در زمینهی هنر مرتب سازی ژاپن مشهور باشد اما در زمینهی علم پیری اطلاعات جامعی ارائه نمیدهد، با این حال تمرینهای کششی و پندهای ویژهای برای مخاطبش دارد.
در نهایت هدف کتاب این نیست که خوانندگان را در انتخاب شیوهی زندگی فعلی خود موعظه یا حمایت کند. در عوض به روشنی اعلام میکند که میتوان زندگی سالم و مفیدی داشت. این کتاب فقط به ما یادآوری میکند که در راستای یک زندگی سالم و آرام قدم برداریم و اگر مردمی در ژاپن توانستهاند به موهبت عمر طولانی دست پیدا کنند، ما هم میتوانیم.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
این فقط ژاپنیها نیستند که چنین استعدادی دارند، هنرمندان و دانشمندان بسیاری در سراسر دنیا هستند که ایکیگای قوی و روشنی دارند. آنها تا روز مرگ کاری را که عاشقش هستند پی میگیرند. آخرین چیزی که انیشتن پیش از آن که چشم از جهان فرو ببندد نوشت، فرمولی بود که تمام نیروهای جهان را در یک تئوری کنار هم قرار میداد. تا زمانی که از دنیا رفت تنها کاری که واقعا دوست داشت انجام داد. به گفتهی خودش، اگر فیزیکدان نمیشد بهعنوان یک موسیقیدان از زندگی لذت میبرد. وقتی تمرکزش کاملا روی فیزیک یا ریاضی نبود از نواختن ویولن لذت میبرد. رسیدن به وضعیت فلو در دو کاری که طبق ایکیگای او بود، کار کردن روی فرمولها یا نواختن ویولن، برایش لذتی بیپایان به ارمغان آورد.