ماندگارترین سالهای تاریخ سینما؛ از ۱۹۳۹ با «بربادرفته» تا ۱۹۹۹ با «ماتریکس»
در طول تاریخ یک قرن اخیر هالیوود، برخی از سالها بهطور ویژهای درخشان بودهاند و فیلمبازان را به درجه خاصی از عرفان رساندند! بهترین سالهای هالیوود یا به خاطر تعداد شگفتانگیزی از فیلمهای برجسته که در آنها اکران شدند یا به دلیل پیشرفتهای فنی و تکنولوژیکی که افقهای جدیدی در صنعت سینما گشودند، از سایر دورههای سینمایی متمایز شدهاند. هرچند یک فیلم بهتنهایی نمیتواند تمام شکوه یک سال را تضمین کند، اما ترکیب چندین اثر ماندگار، میتواند آن سال را به نقطه عطفی تاریخی تبدیل کند که در ذهن مخاطبان ماندگار شود.
از نگاه منتقدان و مخاطبان، بهترین سالهای هالیوود به دلیل حضور آثار هنری شایستهای که جوایز مهمی چون اسکار را فتح کردهاند، ماندگار میشوند. بااینحال، گاهی یک فیلم یا رویداد استثنایی، با انرژی منحصربهفرد خود، موجی در فرهنگ عامه ایجاد میکند که آن سال را در تاریخ سینما برجسته میکند. این لحظات تنها به خاطر برنده شدن یک فیلم در اسکار یا جوایز دیگر نیست که به یاد میمانند؛ بلکه تأثیری است که بر ذهن و قلب مخاطبان گذاشتهاند. تأثیری که از سالنهای سینما فراتر رفته و به پدیدهای فرهنگی تبدیل شده است.
بهترین سالهای تاریخ سینما و هالیوود چه سالهایی بوده است؟
۱۹۳۹: سال طلایی سینمای هالیوود
سال ۱۹۳۹ بهعنوان یکی از بهترین سالهای هالیوود شناخته میشود؛ زمانی که تعدادی از بهترین فیلمهای عصر طلایی هالیوود، چون بربادرفته، جادوگر شهر اُز و آقای اسمیت به واشنگتن میرود، تعریفی تازه از شکوه سینما ارائه دادند. بربادرفته همچنان پردرآمدترین فیلم تاریخ (با تطبیق تورم) است و در کنار آن، جادوگر شهر اُز با موسیقی و لحظات ماندگارش جاودانه شد.
این سال تنوعی بیسابقه را در ژانرها نشان داد. از شاهکارهای جان فورد مثل دلیجان تا کمدیهای درخشان نینوتچکا و عاشقانههایی چون بلندیهای بادگیر، هر اثر گامی در پیشرفت سینما بود. حتی فیلمهای تجاری مانند فرزند فرانکنشتاین نیز سطحی از کیفیت داشتند که هنوز هم خیرهکننده است.
با ترکیب خلاقیت هنری و جاهطلبی استودیوها، ۱۹۳۹ هالیوود را به نقطه اوج رساند و پایهای برای دههها نوآوری در هنر هفتم بنا نهاد.
۱۹۵۹: سالی برای نوآوری در سینما
سال ۱۹۵۹ یکی از نقاط عطف در تاریخ سینماست، سالی که شاهکارهایی چون بنهور، شمال از شمالغربی و بعضیها داغش رو دوست دارند روی پرده رفتند و مرزهای ژانرها را بازتعریف کردند. بنهور، که جایزه بهترین فیلم اسکار را کسب کرد، اثری حماسی و ماندگار درباره انتقام در روم باستان بود. این فیلم نه تنها استانداردهای تازهای برای صحنههای اکشن و بدلکاری تعیین کرد، بلکه الگویی شد برای آثاری نظیر شوالیه تاریکی و مد مکس: جاده خشم که ژانر اکشن را متحول کردند.
در خارج از جوایز آکادمی، آلفرد هیچکاک با ساخت شمال از شمالغربی به نقطه عطف دیگری در کارنامه حرفهایاش رسید. با بازی درخشان کری گرانت، این فیلم هیجان و دسیسه را به سطحی جدید رساند. از سوی دیگر، جیمز استوارت در همان سال با فیلم کالبدشکافی یک قتل خوش درخشید، اما همکاری پیشین او با هیچکاک در پنجره عقبی همچنان در ذهنها باقی بود.
در همین سال، مریلین مونرو با بازی در بعضیها داغش رو دوست دارند نه تنها یکی از بهترین فیلمهایش را ارائه داد، بلکه هالیوود را با نگاهی بازتر به جنسیت و هویت جنسی تغییر داد. سال ۱۹۵۹، با تنوع خیرهکننده و نوآوریهای هنریاش، یکی از سالهای طلایی سینما باقی مانده است.
۱۹۷۵: سالی که مسیر آینده هالیوود را ترسیم کرد
سال ۱۹۷۵ بهعنوان یکی از مهمترین سالهای سینمایی شناخته میشود، جایی که آثار بزرگ و بهیادماندنی مسیر جدیدی برای هالیوود رقم زدند. در بخش بهترین فیلم اسکار، لیست نامزدها چیزی کمتر از شاهکار نبود: دیوانه از قفس پرید (One Flew Over the Cuckoo’s Nest) که در نهایت جایزه را از آن خود کرد، بری لیندون (Barry Lyndon) اثر استنلی کوبریک، و آروارهها (Jaws) ساخته استیون اسپیلبرگ که با ترکیب تکنولوژی و داستانگویی تحولی در سینمای عامهپسند ایجاد کرد.
این سال نه تنها آغازگر دورهای از بلاکباسترها بود، بلکه همچنان فضای خلق آثار متفاوت را حفظ کرد. از فیلمهای کالت مانند نمایش راکی هارور (The Rocky Horror Picture Show) گرفته تا کمدی ناب مونتی پایتون و جام مقدس (Monty Python and the Holy Grail)، ۱۹۷۵ هم به سینمای جریان اصلی و هم به آثار خاص و متفاوت جلوهای تازه بخشید.
در کنار اینها، آروارهها بهعنوان نقطه آغاز بلاکباسترهای بزرگ شناخته میشود؛ فیلمی که مسیر هالیوود را به سمت تولیدات عظیم با جلوههای ویژه سوق داد. بااینحال، نامزدهای دیگر نیز بیرقیب نبودند: نَشویل (Nashville) از رابرت آلتمن، بعدازظهر سگی (Dog Day Afternoon) با بازی بهیادماندنی آل پاچینو، و بری لیندون که پیکارسکترین شاهکار کوبریک بود، همگی بخشی از یک لیست بینقص بودند.
یکی از بهترین سالهای هالیوود، ۱۹۷۵ تنها یک سال تاریخی نبود؛ بلکه سالی بود که سینمای نوین هالیوود را با بلاکباسترها پیوند داد و زمینه را برای ظهور سالهای برجسته دیگر چون ۱۹۷۶ (راکی و راننده تاکسی) و ۱۹۷۷ (آنی هال و جنگ ستارگان) فراهم کرد.
۱۹۸۲: سال طلایی سینمای علمی-تخیلی
سال ۱۹۸۲ را میتوان یکی از مهمترین سالهای تاریخ سینما، بهویژه برای فیلمهای علمی-تخیلی دانست. ای.تی. (E.T.) استیون اسپیلبرگ، با موفقیت چشمگیر در گیشه و تحسین منتقدان، به نمادی از سینمای خانوادگی و احساسی تبدیل شد. در همین حال، آثار جسورانهای چون بلید رانر (Blade Runner) و شی (The Thing) استانداردهای جدیدی برای سینمای آیندهنگر و وحشت علمیتخیلی تعریف کردند. استار ترک ۲: خشم خان و ترون (Tron) نیز تنوع و نوآوری بیشتری به این ژانر افزودند، و تأثیر آنها در فیلمهایی مثل ترمیناتور و بازگشت به آینده که چند سال بعد اکران شدند، مشهود است.
در کنار موفقیت علمی-تخیلی، فیلمهایی مثل گاندی (Gandhi) ساخته ریچارد آتنبرو جایزه بهترین فیلم اسکار را کسب کرد و درامی الهامبخش درباره زندگی مهاتما گاندی ارائه داد. نامزدهای دیگر، از جمله حکم (The Verdict) درام دادگاهی، و کمدی موفق توتسی (Tootsie)، به تنوع سینمایی این سال افزودند.
فیلمهای کالت مانند فستتایمز در ریجمونت های (Fast Times at Ridgemont High) و آثار عاشقانه-درام مانند یک افسر و یک جنتلمن (An Officer and a Gentleman) نیز جایگاه خود را در فرهنگ عامه پیدا کردند. سال ۱۹۸۲ با ارائه طیف گستردهای از آثار برجسته، یکی از سالهای بیرقیب تاریخ سینما باقی مانده است.
۱۹۹۴: سال رقابتهای سینمایی بیسابقه
سال ۱۹۹۴ یکی از جذابترین رقابتهای تاریخ اسکار را رقم زد؛ زمانی که آثار برجستهای چون فارست گامپ، پالپ فیکشن و رستگاری در شاوشنک برای بهترین فیلم به رقابت پرداختند. فارست گامپ، با روایت احساسی و اپیکی از مهربانی و خوشبینی، برنده اسکار شد، اما این انتخاب باعث جدالهایی میان منتقدان و مخاطبان شد. از یک سو، پالپ فیکشن کوئنتین تارانتینو با روایت غیرخطی و طنز جنایی، نگاه تازهای به سینما آورد، و از سوی دیگر، رستگاری در شاوشنک فرانک دارابونت داستانی عمیق از دوستی و امید در دل زندان شاوشنک را روایت کرد.
در کنار این درامهای بزرگسالانه، دیزنی با شیر شاه (The Lion King) عرصه موسیقی و انیمیشن را در اسکار به دست گرفت و یک اثر خانوادگی موفق را به مجموعه فیلمهای ماندگار آن سال افزود. جالب آنکه پارک ژوراسیک، هرچند در سال ۱۹۹۳ اکران شد، همچنان در برخی سینماها نمایش داده میشد، بهطوریکه برای مدتی کوتاه فارست گامپ، رستگاری در شاوشنک، پالپ فیکشن و پارک ژوراسیک همزمان روی پرده بودند. این سال با تنوع آثار و رقابت سنگین خود، یکی از درخشانترین سالهای تاریخ سینما باقی مانده است.
۱۹۹۹: سالی که سینما را به چالش کشید
سال ۱۹۹۹ یکی از خاصترین و بهترین سالهای تاریخ هالیوود بود، جایی که درامهای برجسته، اکشنهای متفاوت و آثار کالت در کنار هم سینما را بهطور بنیادین متحول کردند. زیبای آمریکایی (American Beauty) با روایت انتقادی از زندگی مدرن، جایزه اسکار بهترین فیلم را به دست آورد. در همین حال، ماتریکس و باشگاه مبارزه، که در نگاه اول فیلمهایی اکشن به نظر میرسیدند، مرزهای فکری مخاطبان را با سؤالاتی عمیق درباره هستی، جامعه و حتی واقعیت به چالش کشیدند.
در ژانر وحشت، حس ششم (The Sixth Sense) با داستان پیچیده و پایانی غیرمنتظرهاش، مخاطبان را درگیر و نقلقولهای ماندگاری خلق کرد. در همین سال، جنگ ستارگان: تهدید شبح (The Phantom Menace) بهعنوان اولین قسمت از این فرنچایز پس از ۱۵ سال، با فروش بالا، توجه گستردهای را جلب کرد.
۲۰۰۱: سالی برای بازتعریف فانتزی در سینما
سال ۲۰۰۱ بهعنوان آغاز عصری جدید برای سینمای فانتزی شناخته میشود. این سال با انتشار فیلمهایی مانند ارباب حلقهها: یاران حلقه و هری پاتر و سنگ جادو، دو فرنچایز بزرگ و ماندگار را به سینمای جهان معرفی کرد. در همین حال، انیمه شاهکار شهر اشباح (Spirited Away) از استودیو جیبلی، که بعدها جایزه اسکار بهترین انیمیشن را دریافت کرد، استانداردهای جدیدی را برای داستانگویی بصری و احساسی به ارمغان آورد.
یک ذهن زیبا (A Beautiful Mind) جایزه بهترین فیلم اسکار را در رقابت با آثاری چون موزیکال درخشان مولن روژ! (Moulin Rouge!) و یاران حلقه به دست آورد. در همین حال، اولین دوره اهدای جایزه بهترین انیمیشن، به فیلم محبوب شرک (Shrek) تعلق گرفت، که با طنز و شخصیتهای دوستداشتنیاش مخاطبان را شگفتزده کرد.
آثاری نظیر جاده مالهالند از دیوید لینچ و بازسازی جذاب یازده یار اوشن نیز، هرچند در جوایز اسکار کمتر دیده شدند، اما در میان مخاطبان و منتقدان جایگاه ویژهای یافتند. سال ۲۰۰۱، نه تنها سرآغازی برای دورهای از فیلمهای برجسته مانند شیکاگو و دارودسته نیویورکیها بود، بلکه تحولی بزرگ در سینمای فانتزی و انیمیشن به شمار میرود.
منبع: دیجیکالا مگ