۹ نقش آفرینی منحصربه‌فرد ویگو مورتنسن از «ارباب حلقه‌ها» تا «کاپیتان فانتاستیک»

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
ویگو مورتنسن

ویگو مورتنسن یکی از آن دست افرادی است که در هر کاری سر رشته دارد و از هر انگشتش یک هنر می‌بارد. علاقه‌ی او به کارهای هنری به او این امکان را داده که نویسنده، نوازنده، نقاش و عکاس را به عناوین شغلی خود اضافه کند، اما جدا از همه‌ی این‌ها می‌توان او را یک بازیگری بااستعداد دانست.

مورتنسن از زمان اولین حضورش در فیلم کلاسیک و هیجان انگیز «شاهد» در سال ۱۹۸۵، به هالیوود نشان داد که بازیگر ماهری است و انطباق او با نقش‌های مختلف سبب گردید که بتواند به یکی از بزرگ‌ترین بازیگران سینما تبدیل گردد.

در حقیقت کارنامه‌ی کاری مورتنسن بسیار پربار و چشمگیر است زیرا او در پروژه‌های مختلف و فیلم‌های پرفروش و بزرگی مانند «ارباب حلقه‌ها» و یا فیلم‌های مستقلی مانند «کاپیتان خارق‌العاده»، حضور داشته و لذا می‌توان او را یکی از ماهرترین بازیگران سینما دانست. با این وجود، بسیاری از منتقدان بر این باورند که بیشتر آثار او نتوانسته‌اند به شناخت و محبوبیتی که لایق آن بوده‌اند دست پیدا کنند. بنابراین ما می‌خواهیم به بررسی ۹ نقش آفرینی متمایز مورتنسن در طی ۴۰ سال حرفه‌ی بازیگری‌اش بپردازیم.

۱. کامرون داو – پوست بازتابنده (Reflecting Skin)

ویگو مورتنسن

 

  • کارگردان: فیلیپ ریدلی
  • بازیگران: لینزی دانکن، جرمی کوپر
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰

یکی از اولین فیلم‌هایی که مورتنسن در آن به نقش آفرینی پرداخت، فیلم نه چندان محبوبی در ژانر ترسناک بود که «پوست بازتابنده» نام داشت. ست داو که کودکی هشت ساله است (با بازی جرمی کوپر) در دهه‌ی ۱۹۵۰ در دشتی دور افتاده و در میان منطقه‌ای خارج از منطقه‌ی شهری آمریکا با والدینش زندگی می‌کند. چندی نمی‌گذرد که یک زن بیوه به نام دلفین بلو (با بازی لینزی دانکن) به محله‌ی آن‌ها نقل مکان می‌کند و داو متقاعد می‌شود که همسایه‌شان یک خون آشام است و در حقیقت همین‌طور هم هست. مورتنسن نقش برادر بزرگ‌تر داو که کامرون نام دارد را بازی می‌کند.

وقتی که فیلم شروع می‌شود او برای خدمت به ارتش پیوسته، اما پس از پایان خدمت به خانه بازمی‌گردد و رابطه‌ی عاشقانه‌ای را با دلفین آغاز می‌کند که باعث وحشت داو می‌شود. با اینکه مورتنسن در بسیاری از سکانس‌های فیلم حضور ندارد، بازی منحصربه‌فردی را از خود ارائه می‌کند و به زیبایی به مخاطب آن دوره نشان می‌دهد که در طلسم دلفین غرق شده است. هرچند «پوست بازتابنده» فیلم چندان محبوبی نیست و چندان مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت، اما فیلیپ ریدلی تمام تلاش خود را کرد تا فیلمی جذاب و منحصربه‌فرد را در ژانر ترسناک ارائه کند و فیلم او در زمان خودش آن‌قدرها هم بد نبود.

۲. فرانک رابرتز – دونده هندی (The Indian Runner)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: شان پن
  • بازیگران: دیوید مورس، والریا گولینو، پاتریشا آرکت
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۱
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰

اولین کارگردانی شان پن، فیلمی در ژانر درام و جنایی محصول سال ۱۹۹۱، بود که در آن مورتنسن با بازی در نقش فرانک رابرتز توانست هنر بازیگری خود را به رخ همگان بکشد. «دونده هندی» که بر اساس آهنگ بروس اسپرینگستین ساخته شده داستان دو برادر را به تصویر می‌کشد که دو روی مختلف سکه هستند. یکی از آن‌ها جو نام دارد (با بازی دیوید مورس) که فردی پایبند به قانون است و در شهر کوچکی توانسته به سمت کلانتری برسد و دیگری فرانک نام دارد، جنایتکاری که در زیر پا گذاشتن قانون ید تولایی دارد. برخی از سکانس‌های این فیلم همراه با نحوه‌ی فیلم‌برداری، به وضوح تازه‌کار بودن شان پن را در عرصه‌ی کارگردانی نشان می‌دهند.

به عنوان مثال فیلم نتوانسته چندان به داستان‌هایی که در دل داستان اصلی جریان دارند، بپردازد. اما در کل توانایی شان پن و حضور بازیگران همکارش سبب شد که او بتواند به همه ثابت کند استعداد لازم برای تبدیل شدن به یک کارگردان برجسته را دارد. تعاملات پرتنش بین فرانک و خانواده‌اش که از نظر مخاطب، حقیقی جلوه می‌کنند نقطه‌ی برجسته‌ی فیلم را تشکیل می‌دهد. در حقیقت مورتنسن در این فیلم به زیبایی نقش کاراکتری را ایفا می‌کند که با زندگی متمدنانه بیگانه است و حتی نمی‌تواند با خانواده‌ی خودش هم کنار بیاید. سکانس معروف کافه که در آن هر دو کاراکتر جو و فرانک حضور داشتند و فرانک به این موضوع اعتراف می‌کند که برادرش را همیشه دوست داشته هر چند این موضوع را بروز نمی‌داده، یکی از سکانس‌هایی است که توانست زندگی حرفه‌ای مورتنسن را زیر و رو کند.

۳. آراگورن – ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: پیتر جکسون
  • بازیگران: لیو تایلر، شان آستین، کیت بلانشت
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۱
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰

هیچ مقاله‌ای در مورد ویگو مورتنسن، نمی‌تواند بدون اشاره به یکی از نمادین‌ترین نقش‌های او کامل شود، زیرا می‌توان کاراکتر او در این فیلم را در کنار کاراکترهایی همچون لوک اسکای واکر و ایندیانا جونز قرار دارد. در حقیقت آراگورن یکی از شناخته شده‌ترین شخصیت‌های سینما است که در این لیست هم باید به او اشاره شود. تحول کاراکتر آراگورن در سه‌گانه‌ی حماسی پیتر جکسون، از محیط‌بانی که در دشت‌های وحشی سرزمین میانه زندگی می‌کرد تا بازپس‌گیری جایگاه واقعی خود به عنوان پادشاه گوندور، توانست سبب خلق یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌هایی شود که تاکنون در فیلم‌های حماسی حضور یافته و لذا این کاراکتر به یکی از آن شخصیت‌هایی تبدیل شد که همه، بازیگر مورد نظر را به نام او می‌شناسند.

درست است که داستان او تنها بخشی از این روایت عظیم را تشکیل می‌داد اما پایبندی مورتنسن به منبع اصلی در جای جای سکانس‌هایی که در آن‌ها حضور دارد به وضوح مشخص است. حتی در طول سخنرانی او قبل از نبرد موردور، قطعا به عنوان یک مخاطب منقلب خواهید شد زیرا او می‌خواست در این سکانس، مردانش را برای حضور در مهم‌ترین نبرد زندگی‌شان آماده کند. نبردی که شاید از آن جان سالم به در نبرند. جالب اینجاست که مورتنسن، بازیگری نبود که جکسون برای این نقش انتخاب کرده بود، در حقیقت جکسون، استوارت تاونسند را برای این نقش برگزید اما درست یک روز قبل از فیلم‌برداری، کارگردان به این نتیجه رسید که استوارت برای ایفای این نقش خیلی جوان است.

در حالی که شاید در آن زمان شک و تردیدهای زیادی در ذهن جکسون وجود داشت، اما مورتنسن توانست در همان اولین سکانس خود، وقتی فرودو و هابیت‌های همکارش را از نازگول نجات می‌داد، خودش را اثبات کند و به جکسون نشان دهد که تصمیم درستی گرفته است. به ندرت پیش می‌آید که یک بازیگر و شخصیتی که به ایفای نقشش می‌پردازد به این خوبی با هم هماهنگ شوند و مورتنسن توانست به یکی از دلایل محبوبیت این سه‌گانه‌ی استثنایی تبدیل شود.

۴. تام استال – سابقه خشونت (A History of Violence)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: دیوید کراننبرگ
  • بازیگران: ماریا بلو، ویلیام هرت، آشتون هولمز
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۵
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰

در «سابقه خشونت» که به کارگردانی دیوید کراننبرگ بزرگ ساخته شده، مورتنسن در نقش تام استال، ظاهر شده که صاحب رستورانی در یک شهر کوچک است و پس از کشتن دو سارق در رستورانش، به شهرت خاصی در بین مردم دست می‌یابد. در حالی که او به عنوان یک قهرمان محلی به شدت مشهور شده، متوجه می‌شود که توجه گانگستری به نام کارل فوگارتی (با بازی اد هریس) را به خود جلب نموده و چندی نمی‌گذرد که معلوم می‌شود این صاحب غذاخوری به ظاهر بی‌گناه، چیزهای بسیار زیادی را پنهان نموده است. با وجود اینکه داستان فیلم به نظر فوق‌العاده ساده می‌آید اما کراننبرگ از همین داستان ساده برای خلق اثر بزرگی استفاده نمود تا به مخاطبان نشان دهد انسان‌ها همواره خشونت را در زندگی واقعی محکوم می‌کنند اما برای دیدن صحنه‌های خشونت آمیز از هیچ تلاشی دریغ نمی‌دارند. این فیلم توانست به یکی از فیلم‌های موفق کراننبرگ و مورتنسن تبدیل شود و مورتنسن را به جایگاه فعلی‌اش برساند.

۵. نیکولای لوژین – قول‌های شرقی (Eastern Promises)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: دیوید کراننبرگ
  • بازیگران: نئومی واتس، ترزا شربووا، ونسان کسل
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰

مورتنسن در این فیلم مجددا با دیوید کراننبرگ همکاری نمود تا بتواند درست همانند به تصویر کشیدن خشونت‌های موجود در یکی از شهرهای کوچک آمریکا، بدبختی و استیصال لندن را در یک فیلم جنایی خشن اما جذاب به مخاطبان نشان دهد. مورتنسن در نقش نیکولای لوژین، راننده‌ی یکی از اعضای بلندپایه‌ی مافیای روسی به ایفای نقش می‌پردازد که با آنا کیترووا (نئومی واتس) آشنا می‌شود.

پرستاری که در تلاش است تا خانواده‌ی یک نوزاد رها شده را بیابد. در حالی که «قول‌های شرقی» قطعا فیلمی نیست که برای افرادی که به دنبال صحنه‌های شاد هستند مناسب باشد، اما مورتنسن و کراننبرگ توانستند در این فیلم به زیبایی با هم همکاری کنند و حتی دعوا در سونا به یکی از بی‌نقص‌ترین صحنه‌های اکشن سینما تبدیل شد که تاکنون ساخته شده است. مورتنسن در نقش یک گانگستر روسی بازی بی‌نظیری را از خود به نمایش گذاشت و همین نقش سبب شد که بتواند برای اولین بار نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر مرد شود.

۶. یک مرد – جاده (The Road)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: جان هیلکات
  • بازیگران: کدی اسمیت مکفی، رابرت دووال
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰

رمان کورمک کارتی از وجود غم انگیزترین و تلخ‌ترین داستان‌هایی بهره می‌برد که تا به حال کسی توانسته آن‌ها را به رشته‌ی تحریر درآورد و جان هیلکوات با فیلم اقتباسی خود محصول سال ۲۰۰۹ توانست این بدبختی غم انگیز را به زیبایی در فیلمش نشان دهد. در این فیلم پساآخرالزمانی، مورتنسن و کودی اسمیت مکفی در نقش یک پدر و پسر بینام به ایفای نقش می‌پردازند که در تلاش‌اند تا در دنیای آشفته‌ای که هیچ قانونی ندارد زنده بمانند. دنیایی که در آن غذا و آب کمیاب شده و انسانیت دیگر جایگاهی در بین بشریت ندارد.

صحنه‌های دل‌خراش این فیلم که نگاهی به چشم انداز آتی انسان‌ها در دنیای وحشی پس از نابودی زمین می‌اندازد مردی با ظاهر شکست خورده را نشان می‌دهد که از گرسنگی و بی‌خوابی به تنگ آمده و دیگر جنبه‌های انسانی وجودش را از دست داده و به ماشینی برای محافظت از پسرش مبدل گشته است. مورتنسن به زیبایی توانست این کاراکتر را به تصویر بکشد و خودش را با زندگی فلاکت‌بار این مرد افسرده هماهنگ نماید.

۷. چستر مک فارلند – دو چهره ماه ژانویه (The Two Faces of January)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: حسین امینی
  • بازیگران: کریستن دانست، اسکار آیزاک
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰

قطعا هر اقتباسی از رمان پاتریشیا هایسمیت، چنان هیجان انگیز خواهد بود که می‌تواند حتی حسادت آلفرد هیچکاک را نیز برانگیزد. وقتی چنین رمانی به دست کارگردان بااستعدادی همچون حسین امینی (نویسنده فیلم‌نامه‌ی «شلیک مرگبار» و «رانندگی») به فیلمی تحت عنوان «دو چهره ماه ژانویه» تبدیل شود به جرات می‌توان گفت که تماشای آن خالی از لطف نخواهد بود. نتیجه‌ی چنین ترکیب منحصربه‌فردی، فیلمی سرگرم کننده در ژانر ماجراجویی است که اگر نخواهم اغراق کنم و بگویم توانست انقلابی را در این ژانر به پا کند، باید بگویم که یکی از بهترین‌هاست. در این فیلم، مورتنسن در نقش یک کلاه‌بردار ظاهر شده که پس از به قتل رساندن فردی در تلاش است تا از یونان فرار کند. تماشای رابطه‌ی بین مورتنسن و غریبه مرموزی به نام رایدال کینر (با بازی اسکار آیزاک) که در آن هر کدام از این کاراکترها سعی می‌کنند در دغل‌کاری و فریب، گوی رقابت را از دیگری بدزدند، دیدنی و لذت‌بخش خواهد بود. به‌علاوه مشاهده‌ی کاراکتر شوم و اسرار آمیز مورتنسن به مخاطب خاطر نشان می‌کند که او برای ایفای هر نقشی آماده است.

۸. بن کش – کاپیتان خارق‌العاده (Captain Fantastic)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: مت راس
  • بازیگران: انالیس باسو، جرج مک کی، سامانتا ایلر
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰

در این فیلم درام عجیب و غریب که در سال ۲۰۱۶ ساخته شده، می‌توان مورتنسن را مشاهده نمود که توانسته برخی از ابعاد شخصیتی‌اش را که شاید در فیلم‌های قبلی مبهم بودند به بیننده نشان دهد و دوباره در هیبت کاراکتری ظاهر شود که میل و اشتیاق او به طبیعت را به وضوح نشان می‌دهد. بن کش به همراه همسرش لسلی و شش فرزندش در یکی از بخش‌های دورافتاده و بیابانی واشنگتن، به دور از مشکلات دنیای مدرن زندگی می‌کنند، اما زمانی که لسلی به طور ناگهانی می‌میرد، آن‌ها مجبور می‌شوند از زندگی آرمانی خود دور شوند تا والدین لسلی نتوانند مراسم تدفینی به سبک مسیحیان را برای دخترشان برگزار نمایند (بن می‌خواست او را بسوزاند و خاکسترش را به باد بسپارد). علی‌رقم اینکه شاید داستان فیلم از نظرتان چندان چشمگیر نباشد اما «کاپیتان خارق‌العاده» به یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه‌ی کاری مورتنسن بدل گردید.

چراکه او در این فیلم به ایفای نقش مردی خانواده دوست و دلسوز می‌پردازد که فرزندانش به شدت به او وابسته هستند و او نیز با فروتنی تا پای جانش برای خوشحالی‌شان تلاش می‌کند اما در عین حال تا سر حد جنون سرسخت است و به هیچ وجه این موضوع را نمی‌پذیرد که ممکن است با سرسختی خود به فرزندانش آسیب‌های جبران ناپذیری را وارد کند. بازی در نقش شخصیتی که تا این حد پیچیده است و ابعاد مختلفی دارد کار آسانی نیست، اما مورتنسن توانست این کار را به خوبی انجام دهد و لذا این نقش سبب شد که بتواند نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد شود.

۹. جان پترسن – سقوط (Falling)

ویگو مورتنسن

  • کارگردان: ویگو مورتنسن
  • بازیگران: لنس هنریکسون
  • تاریخ انتشار: ۲۰۲۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۷ از ۱۰۰

جدیدترین مورد موجود در این فهرست، فیلمی است که مورتنسن کار کارگردانی و نوشتن فیلم‌نامه‌ی آن را بر عهده دارد و در واقع چیزی فراتر از کارهای قبلی او به حساب می‌آید. در «سقوط»، مورتنسن به ایفای نقش جان پترسن می‌پردازد، یک مرد میان‌سال که پس از بروز علائم زوال عقل در پدرش که ویلیس نام دارد (لنس هنریکسن) مجبور می‌شود زندگی با او را بپذیرد. این فیلم چندان داستان سرگرم کننده‌ای ندارد و حتی با وجود حضور هنریکسون که یکی از محبوب‌ترین بازیگران معاصر تاریخ سینماست باز هم درک داستان فیلم که چالش‌های زندگی با وابستگانی را که دوستشان ندارید نشان می‌دهد آسان نیست.

مورتنسن نقش خود را مانند همیشه به زیبایی ایفا نموده اما کمبود بودجه و عدم حضور بازیگران سرشناس دیگر، سبب شده که فیلمش نقطه ضعف‌های زیادی داشته باشد. هنوز معلوم نیست که آیا «سقوط» نشان دهنده‌ی این امر است که مورتنسن مسیر شغلی جدیدی را در پیش گرفته یا اینکه این اتفاق دیگر روی نخواهد داد. همه چیز به زمان بستگی دارد، اما صرف نظر از اینکه مورتنسن در کدام مسیر پیش برود، شکی نیست که کارهایی که در آن‌ها حضور خواهد داشت همواره ارزش تماشا کردن را دارند.

منبع: collider



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما