از پوکمون خسته شدهاید؟ این سری بازیها را امتحان کنید!
وقتی صحبت از ژانر فرعی گرفتن و جمعآوری هیولا (Monster-Catching) یا همانطور که طرفداران این سبک فرعی و زیرمجموعهی نقشآفرینی آن را Mons را مینامند میشود، سری پوکمون (Pokemon) بدون شک بهترین و معروفترین مجموعهای است که میتوان به خاطر آورد. با اینکه پوکمون در حال حاضر پیشروترین مجموعهی چندرسانهای جهان است، اما هنوز حرفی برای گفتن در مورد سایر بازیهایی که در زیر سایهی آن رشد کردهاند یا حتی قبل از آن ساخته شده و عرضه شدهاند، وجود دارد. بسیاری از گیمرها ادعا میکنند که سری پوکمون رقیبی ندارد، اما بازیهای زیادی وجود دارند که دنیایی از تجربیات جذاب را ارائه میدهند که در پوکمون یافت نمیشوند. در اینجا در مورد برخی از آنها اطلاعات کسب خواهید کرد.
مگامی تنسی (Megami Tensei)
لیست با یکی از سریهای بزرگ شروع میشود که بسیاری از آن به عنوان «پوکمون خشن» یاد کردهاند. این یک مجموعه است که شامل اسلحه، بردهداری و قصابی کردن انسانها میشود. همچنین آشکارا به این موضوع میپردازد که وقتی انسانها و هیولاها کمی به هم نزدیک میشوند چه اتفاقی میافتد. احتمالا بسیاری از شما نام مگامی تنسی را با همتای جدیدتر آن یعنی بازی شین مگامی تنسی بشناسید. اولین نسخه مگامی تنسی که به طور رسمی با نام Digital Devil Story: Megami Tensei شناخته میشود، اقتباسی از سه رمان نوشتهشده توسط آیا نیشیتانی (Aya Nishitani) است. این رمانها همچنین در دههی ۸۰ میلادی یک اقتباس OVA دریافت کردند. در در این بازی یک دانشآموز و همکلاسیاش با شیاطین تحت کنترل لوسیفر (Lucifer) مبارزه میکنند. شخصیت اصلی یعنی آکمی (Akemi)، تناسخ خدای Izanagi است و از طریق استفاده از یک برنامهی کامپیوتری میتواند با شیاطین ارتباط برقرار کرده و آنها را گرد آوری کند.
این موضوع در بقیه بازیهای Megami Tensei، از جمله اسپینآفهای بیشمار آن مانند بازیهای شین مگامی تنسی و اسپینآفهای بعدی آن مانند DemiKids ،Digital Devil Saga و Strange Journey ادامه یافت. همچنین اسپینآف کمتر شناختهشدهای به نام پرسونا در آن زمان وجود داشت، اما از کارتهای تاروت به جای جلوههای سایبرپانکی و پساآخرالزمانی استفاده میکند. همچنین این بازی از مکانیک رام کردن هیولاها استفاده نمیکند مگر اینکه دانشآموزان دبیرستانی را هیولا در نظر بگیرید. بازیهای مگامی تنسی برخی از اولین نمونههای بازیهای Mons هستند که اولین نسخه از آن حداقل به سال ۱۹۸۷ بازمیگردد. مگامی تمهای تاریک خود را با تابلوهای نئونی عظیم همراه با انفجارهای هستهای نابودگر تمدن برای مردم بیان میکرد. پوکمون تلاش زیادی برای بیان همزیستی مسالمتآمیز انسانها و پوکمونها با یکدیگر انجام میدهد و هر دو گونه در صلح با هم زندگی میکنند و از یکدیگر مراقبت میکنند. سری مگامی تنسی هیچ توهمی در مورد روابط دوستانهی شیاطین با انسانها ندارد: آنها با هم دوست نیستند و گفتن اینکه چه کسی اولین شخص را برای یک لقمه غذا میفروشد دشوار است. شیاطین در اولین فرصتی که بدست میآورند انسانها را سلاخی کرده و میبلعند و انسانها فقط با دادن رشوه به آنها با پول فراوان یا با به بردگی گرفتن کامل آنها با کامپیوتر، موفق میشوند شیاطین را رام کنند.
حتی اگر یک شیطان به نحوی متقاعد شود که با شما متحد شود، در اولین فرصت شما را رها میکنند تا بمیرید. در بازیهای اولیهی مگامی تنسی، ماکای (Macca) شما فقط یک ارز درون بازی نبود، بلکه منبعی برای حفظ شیاطین در جمع شما بود. هنگامی که ماکای شما تمام میشد، شیاطین با خوشحالی سلامتی شما را به خطر میانداختند و حتی اگر به اندازهی کافی ماکا داشته باشید، شیاطین پس از شکست در یک نبرد، شانههای خود را بالا انداخته و بازیکنان را ترک میکنند و بازی به صورت آنی به پایان میرسد. این سنت در بازیهای سری و اسپینآفهای متعدد آن تا به امروز باقی مانده است. از طرفی در این مجموعه انسانها تشویق میشوند که به همان اندازه در مقابل شیاطین بیرحم باشند. روی کاغذ، میتوانید همان شیاطینی را که در اوایل بازی پیدا میکنید پرورش دهید، اما این عملی نیست. شیاطین به مهارتهای زیادی برای یادگیری نیاز دارند. در نهایت، الزامات ایکسپی آنها بسیار زیاد خواهد بود. دیر یا زود، شما به شیاطین جدیدی برای همراهی نیاز خواهید داشت. در حالی که همیشه میتوانید شیاطینی جدید را رام کنید، ترکیب کردن شیاطین نیز آسانتر است که البته به درد هم نمیخورد. هرچند به نظر میرسد شیاطین باایدهی ترکیب شدن با موجودات جدید موافق نیستند اما ترکیب کردن میانبری برای قویتر کردن شیاطینتان است. برای افرادی که کنجکاوند که آیا میتوان انسانها را با شیاطین ترکیب کرد یا خیر؟ پاسخ کوتاه این است که بله این کار شدنی است ولی هیچوقت این کار را نکنید!
بازیهای مگامی تنسی با الهامات خود معروف شده است. بسیاری از شیاطین آن با داشتن طیف وسیعی از اسطورههای تمدن بشری شامل چهرههایی آشنا مانند فرشتگان یهودیت و مسیحیت تا نامهایی ناشناخته مانند الهه سدنا (Sedna) هستند. طراحیهای کازوما کانکو (Kazuma Kaneko)، هنرمند قدیمی این مجموعه، دهها سال است که با استفاده از ترکیبی از تصاویر هوشمندانه و مدرن برای زندهکردن پسزمینهی فولکلور هر شیطان و اطمینان از ماندگاری هر یک در حافظهی طرفداران، دوام آورده است. بسیاری از طرحهای شیاطین به زمانهای بسیار قدیم برمیگردند و مدلهای سهبعدی مورد استفاده در بازیهای مگامی تنسی در پلیاستیشن ۲ راه زیادی را طی کردهاند تا به اینجا برسند. چهرهی جک فراست (Jack Frost) بدون شک مورد علاقهی طرفداران است. جک فراست را حتی میتوان به عنوان نشانهی خوشیمنی شرکت آتلوس (Atlus) در نظر گرفت. بسیاری به پیکسی (Pixie) نیز علاقه دارند و البته او نیز به همان اندازهی بقیه احتمال دارد که شما را رها کند، اما گیمرها مشتاقانه منتظر همان پیکسی اول بازی هستند که مذاکرات شیطانی را برای شما توضیح دهد. لباسی آبی رنگ و مدل موی امروزی او جلوهی خوبی را به همراه داشت. همچنین در حالی که فقط بر طبیعت پنهان شده در زیر آن چهرهی جذاب تاکید شد، بازی Shin Megami Tensei III: Nocturne شخصیت دانته (Dante) از سری بازی شیطان نیز میگرید (Devil May Cry) را به نمایش میگذارد به طرفداران دلایل زیادی میدهد تا آن پیکسی کوچک را تا پایان بازی به همراه خود نگه دارند. عنصر خوبی و مهربانی در بازیهای این مجموعه بسیار کم است و آنها تم تاریک و وحشیانهای دارند. برخلاف تصور رایج، بازیهای این سری میتوانند از زودباوری ذاتی شما بهره ببرند و این کار را نیز خواهند کرد.
افرادی که علاقهمند به تجربهی شین مگامی هستند هستند، خوشبختانه این روزها گزینههای زیادی دارند. بازی Shin Megami Tensei III: Nocturne دارای یک نسخهی بازسازیشدهی اچدی است، اگرچه برای دریافت دانته باید هزینهی اضافی پرداخت کنید. بازی شین مگامی تنسی ۵ نیز روی نینتندو سوییچ عرضه شده و کنسول ۳DS همچنین دارای چند بازی از این مجموعه بود. با این حال، بازیهای Strange Journey Redux ،Shin Megami Tensei IV و Shin Megami Tensei IV: Apocalypse همگی ارزش تجربه کردن را دارند و اگر میخواهید اثری آسانتر و مشابهی این مجموعه را بازی کنید، میتوانید بازیهای DemiKids را در کنسول گیمبوی ادونس دنبال کنید. البته اگر بتوانید آنها را گیر بیاورید.
دراگون کوئست (Dragon Quest)
این سری از زمان شروع پوکمون وجود داشته است. در واقع، بسیاری ادعا میکنند که یکی از آنها از دیگری تقلید کرده است اما این موضوع دقیق مشخص نیست، حتی اگر طراحیهای آنها از زمان انتشار کاملا مشابه بوده باشد. دراگون کوئست با اینکه بیشتر به عنوان بزرگترین سری بازی نقشآفرینی ژاپنی شناخته میشود، اما در مکانیک رام کردن هیولاها تلاش بسیار زیادی کرده است و تا آنجا پیش رفته که آن را به مکانیک اصلی در دو بازی اصلی خود تبدیل کرده است. این سری باعث شد آکیرا توریاما (Akira Toriyama) مجموعهای از هیولاها با اشکالی قابل ستایش را طراحی کند، بنابراین آنها میتوانند به مردم این فرصت را بدهند که به جای له کردنشان، ارتباط دوستی برقرار کنند. این همچنین دلیل گستردگی منطقی داستان بازی بود، زیرا تعداد زیادی از بازیهای دراگون کوئست نشان داده بودند که هیولاها جوامع مخصوص خود را دارند و در برخی موارد حتی میتوانند با انسانها دوست شوند، به شرطی که یک باس شیطانی بر آنها حاکم نباشد.
همهی این قضایا با بازی Dragon Quest V: Hand of the Heavenly Bride شروع شد. پروتاگونیست بازی رابطهی عجیبی با هیولاها داشت که به او اجازه داد تا در کودکی با یک Sabrecat دوست شود. بعدها در بازی، هیولایی از طرف دشمن گهگاهی پس از پایان مبارزه به عقب میرفت و از شما میخواست که به تیم شما بپیوندد. هیولاها راهی عالی برای بالا بردن رتبهبندی یا رنک شما در طول بازی دراگون کوئست ۵ بودند. اعضای اصلی تیم شما به دلایل داستانی مدتی طولانی را در شرایطی خاص سپری میکنند و این باعث میشود هیولاها سربازانی قابل اعتماد باشند. هیولاها میتوانند زرههای خاص خود را بپوشند و حتی جادوهای منحصربهفردی را یاد بگیرند، اما آنها معایبی نیز داشتند. برخی از هیولاها ایکسپی زیادی برای ارتقای سطح مصرف میکردند. البته پرورش برخی از هیولاها آسانتر بود اما در بخشهای بعدی بازی به سرعت کارایی خود را از دست میدادند و بدتر از آن، ویژگی Wisdom بود؛ در واقع هیولاهایی که عقل کافی نداشتند بسیار وحشی بودند و از دستورات شما پیروی نمیکردند.
بازی Dragon Quest VI: Realms of Revelation تنها بازی اصلی در این مجموعه بود که قابلیت رام کردن هیولا را داشت، اما این به این دلیل بود که مکانیک ذکر شده قرار بود در سری Dragon Quest Monsters استفاده شود.جالب است بدانید که اولین بازی Dragon Quest Monsters با نام دیگر Terry’s Quest، به بازی دراگون کوئست ۶ ربط زیادی داشت ولی طرفداران تا سالها نمیتوانستند از این ارتباط بهره ببرند زیرا بازی دراگون کوئست ۶ تا قبل از بازسازی نینتندو DS در ایالات متحده منتشر نشد. Dragon Quest Monsters تقریبا به همان روشی که نسخههای اصلی دراگون کوئست عمل کرده، رو به جلو حرکت میکند. البته چند استثنا در این میان وجود دارد. اول اینکه هیولاها تجهیزاتی ندارند. همچنین تا زمانی که باس شکست نخورده، نمیتوانید هیولاهای جدیدی یک منطقه را رام کنید. از طرفی ویژگی Wisdom با Loyalty جایگزین شده است. در واقع هیولاهایی که در طبیعت رام شده بودند کمی سرکشی میکردند و رامکنندگان باید به آنها گوشت میدادند تا آنها را آرام نگه دارند. اما این بازی ابزار دیگر برای بدست آوردن هیولا به وجود آورد و آن ویژگی پرورش بود. مجموعه بازی گستردهی دراگون کوئست به چندین خانواده از هیولاها، مانند Slimes ،Bugs یا Material Monsters طبقهبندی شد.
با ترکیب و پرورش انواع نژادهای مختلف هیولا، میتوانید در ازای آن هیولاهای منحصر به فردی مانند Cube Slimes یا Rockbombs را بدست آورید. همچنین به این ترتیب میتوانید راه خود را به سمت پرورش هیولاهای باس مانند معروف این سری مانند Dracolord یا شکل تکامل یافتهی Psaro باز کنید. بازیهای بعدی این مجموعه پرورش را با ترکیب جایگزین میکنند، اما در نهایت به همان شکل عمل میکند. این همچنین یک راه عالی برای ترغیب هیولاها به یادگیری طلسمهایی بود که معمولا نمیآموختند.
تعداد کمی از بازیهای Dragon Quest Monsters وجود داشت، اما برخی از آنها خارج از سه اثر مخصوص کنسول گیمبوی به آمریکا آمدند. بازی Dragon Quest Monsters: Caravan Heart در کنسول گیمبوی ادونس یک نسخهی جوان از شخصیت کیفر (Keifer) از بازی Dragon Quest VII: Fragments of the Forgotten Past را به نمایش گذاشت. به همین ترتیب، اخیرا Dragon Quest Monsters: The Dark Prince یک نسخهی جوان از پسارو (Psaro) را از Dragon Quest IV: Chapters of the Chosen، یعنی سالها قبل از اینکه به عنوان قاتل انسانها شناخته شود، نشان میدهد. خوشبختانه این بازی اخیرا منتشر شده و در حال حاضر بهترین زمان برای تجربهی آن است.
همانطور که قبلا ذکر شد، مجموعه بازی معروف دراگون کوئست با طراحیهای جاودانهی آکیرا توریاما (Akira Toriyama) نمادین شد. حتی با وجود اینکه بسیاری از هیولاها مانند اورکها یا جنگجویان اسکلتی، از نوع فانتزی معمولی هستند، توریاما با سبک هنری جذاب خود جانی دوباره به این هیولاها داد. همچنین در حالی که سایر بازیهای نقشآفرینی آن زمان، اسلایمها (Slime) را بهعنوان تهدید به تصویر میکشیدند، اسلایمهای این مجموعه برای خودشان شخصیتهایی هستند و حتی از طریق بازیهایی مثل Dragon Quest: Rocket Slime، اسپینآفهای مخصوص خود را دریافت کردند. در واقع، اکثر نسخههای Dragon Quest Monsters شما را با یک اسلایم برای ایجاد مزرعهی خود آشنا میکند. در حالی که اسلایمها قدرتمندترین هیولا نیستند، اما جزو کارآمدترین نژادها هستند و اگر تلاش کنید حتی اسلایم اولیه نیز میتواند به برخی از جادوهای شگفتانگیز دسترسی پیدا کند..
مانستر رنچر (Monster Rancher)
یکی دیگر از بازیهای پرورش هیولا که مانند بازی Dragon Quest Monsters عمل میکند، بازی Monster Farm است که البته به عنوان Monster Rancher در ایالات متحده شناخته میشود. در حالی که بیشتر طرفداران این سبک آن را یک سری ضعیف در مقایسه با همتایان خود در سبک پرورش هیولا میدانند، اما دلیل آن کمبود خلاقیت بازی نیست. این مجموعه برداشتی کاملا متفاوت از پرورش هیولا را نسبت به همتایان خود نشان میدهد. در واقع این سری کمتر یک بازی نقشآفرینی مبتنی بر تجربه و بیشتر یک بازی شبیهساز پرورش هیولا است. بازیکنان در هر زمان روی یک هیولا تمرکز میکنند و هر هفته وعدههای غذایی خود را انتخاب میکنند و هر روز وقت خود را به تمرینات خاصی اختصاص میدهند. این تمرینها معمولا ویژگیهای هیولا را بهبود میدهند و جالب است بدانید که تمرینهای بعدی برای بهبود چند ویژگی به قیمت بدتر شدن ویژگی دیگری طراحی شدهاند. اما هیولاها فقط موجوداتی بدون مغز نیستند که بتوان به آنها دستور داد زیرا روی خلق و خوی هیولاها کار شده است اما اگر شما با آموزشهایتان بیش از حد به او سخت بگیرید، میتواند دچار عصبانیت مخربی شود و این هزینههایی را برای شما به همراه خواهد داشت. یا بدتر از آن، یک هیولا ممکن است تصمیم بگیرد تا زمانی که شرایط بهبود یابد، بخوابد. زمان در این مجموعه نه تنها به دلیل این که میتوانید هیولای خود را وارد بسیاری از مسابقات سالانه کنید، بلکه به این دلیل که چرخهی زندگی یک هیولا در تمرین نقش دارد، بسیار مهم است. هیولاهای تازه متولد شده به آرامی رشد میکنند تا زمانی که به اوج خود میرسند، جایی که ویژگیهای آنها بدون زحمت شکوفا میشود. اما در نهایت، یک هیولا پیر میشود و پیشرفت در تمرینات به طور قابل توجهی سختتر میشود. از آنجا به بعد، تنها راه شما این است که هیولای خود را ذخیره کنید، به این امید که بعدا آن را با هیولای جدید ترکیب کنید یا اجازه دهید بقیهی دوران حرفهای خود را به عنوان یک مربی زندگی کند که در این صورت تجربهی آنها به شما کمک میکند تا یک هیولای جدید را تربیت کنید.
این مجموعه به شدت متکی بر تدارکات پرورش هیولا است. برای انجام تقریبا هر کاری به مجوز نیاز دارید و فقط با کسب جایگاه بالاتر رتبهبندی یا همان رنک بالاتر به عنوان یک مزرعهدار میتوانید مزایای جدیدی کسب کنید که این را فقط با برنده شدن در مسابقات در رتبه یا رنکهای بالاتر که فقط در زمانهای خاصی از سال وجود دارند بدست خواهید آورد. شما برای غذا یا تغییر مزرعهی خود به پول نیاز دارید که آن را بیشتر از طریق رقابت بدست خواهید آورد مگر اینکه تصمیم بگیرید هیولای خود را به ماجراجوییهای عجیب و غریبی در جستوجوی گنج ببرید که البته این میتواند آموزش خوبی برای یک هیولا باشد که به اندازه کافی قدرتمند شده است. شهرت شما در مسابقات همچنین میتواند توجهی سایر مزرعهداران را به شما جذب کند و میتوانید متقاعدشان کنید که به شما در پرورش هیولاهایتان کمک کنند.
نبردهای این مجموعه منحصربهفرد هستند. به جای نبردهای نوبتی، این بازی نبردهای اکشن ریل تایم را ارائه میداد، جایی که موقعیت هیولا تعیین میکرد که از چه مهارتهایی میتواند استفاده کند. حملات هیولاها نیز توسط جرعت (Guts) آنها تقویت میشد، ویژگیای که با گذشت زمان دوباره بدست میآمد. جرعت بیشتر به این معنی است که میتوانید از حملات قویتری استفاده کنید، اما برخی از حملات دشمن برای پایینآوردن جرعت شما طراحی شدهاند. همچنین مبارزات زمانبندیشده بود و حتی اگر نوار سلامت حریف خود را به طور کامل خالی نکنید، میتوانید با داشتن سلامتی بیشتر از حریف در پایان مسابقه برنده شوید. با توجه به این عوامل و به دلیل اینکه بسیاری از حریفان در مسابقات رنکهای بالاتر بسیار بیرحم بودند، مزرعهداران مجبور هستند در تمرین دادن و انتخاب یک هیولای خوب تلاش کنند. شما نمیتوانید همینطور یک مسابقه را شروع کنید و امیدوار باشید که به خاطر برخی مزیتهای معمولیتان برنده شوید بلکه هیولای شما باید ویژگیها و حملات خوبی داشته باشد. داشتن یک هیولای با اراده برای مبارزه کافی نیست. هر هیولایی برای قهرمانی به دنیا نیامده است و متاسفانه، برخی از هیولاها ترکیب ضعیفی از ویژگیها و حرکت دارند که فقط بدرد تولید سایر هیولاها میخورند.
اینجاست که به مکانیکی میرسیم که اکثر بازیکنان از این سری به یاد دارند یعنی روش منحصر به فرد آن برای ساخت هیولا. برخلاف دیگر بازیهای هیولایی که در آنها انتظار میرود هیولاها را در طبیعت پیدا کنید، در این بازی هیولاها باید از لوحها یا دیسکهای سنگی خاصی آزاد شوند. این منجر به عنصری شبیه شکستن دیوار چهارم میشود زیرا این بازی از رم پلیاستیشن ۱ به عنوان بخشی از فرآیند تولید هیولاها استفاده کرد و به بازیکنان اجازه داد دیسک بازی را با یک سیدی تعویض کنند. از آنجا به بعد، بازی دادههای سیدی را اسکن میکند و از آن دادهها برای تولید یک هیولا استفاده میکند. بعضی سیدیهای خاص همیشه یک نوع هیولا را تولید میکنند. نسخههای بعدی در این سری از این ویژگی برای ارائهی هیولاهای تبلیغاتی استفاده کردند. به عنوان مثال امکان تولید هیولاهای ببر مانند بر اساس گرگهای انیمهی شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke) یا رقصنده با گرگها (Dances With Wolves) یا پیکسیها بر اساس کاسومی از بازی Dead or Alive وجود داشت. البته این برای آثاری بود که روی پلیاستیشن وجود داشتند. بازیهای بعدی روی کنسولهای دیگر باید روشهای جدیدتری برای جایگزینی سیدیها پیدا میکردند. در عوض بازیهای این مجموعه در کنسول گیمبوی ادونس از کلمات کلیدی تایپ شده توسط بازیکنان، هیولا تولید میکردند، در حالی که بازی در کنسول نینتندو DS از بازیکنان میخواست که از صدای خود به عنوان طلسم استفاده کنند.
در نهایت هیولاهای این سری تنوع بسیار خوبی نیز دارند و بعضا از منابع مختلف الهام گرفتهاند. تعداد زیادی هیولای اصلی در بازی وجود دارد، مانند ببرهایی شبیه گرگ شاخدار، غولهای سنگی، یا پیکسیها. بسیاری از هیولاهای دیگر نیز کاملا عجیب و غریب هستند و به دلیل نحوهی عملکرد مکانیک ترکیب هیولاها، میتوانید موجودی شبیه ببر با الگویی از جنس سنگ را از آنها بدست آورید. در این میان موچیها ها بسیار بامزه هستند و شبیه به ترکیبی از اردک، آرمادیلو و پلاتیپوس هستند. آنها شاید خطرناک نباشند، اما به اندازهی کافی جذاب هستند که بتوانید آنها را بفروشید. از سوی دیگر، سوزوها شبیه اسلایمهای دراگون کوئست هستند و توسط لوئیس ویلیام وین (Louis William Wain) کشیده شدهاند. شما میتوانید نسخههای اول و دوم را در قالب یک مجموعه روی پلتفرمهای مدرن تجربه کنید و این بازیها دارای آرشیو کاملی از محتویات سیدیهای آن زمان هستند. همچنین میتوانید بازی Ultra Kaiju Monster Rancher را نیز امتحان کنید که در آن هیولاهای سنتی این سری با کایجوهای معروف سری Ultraman جایگزین شدهاند.
دیجیمون (Digimon)
حالا که حرف از دادهها و اسکن کردن آنها شد، بهتر است که مقاله را با سری بازیهایی که میتواند یکی از برجستهترین مجموعهی پرورش هیولای موجود در جهان باشد که بیشتر با پوکمون در رقابت است، پایان داد. البته صحبت در مورد دیجیمون ممکن است کمی سخت باشد، زیرا بیشتر آنچه افراد در مورد این اثر میدانند، از انیمهی آن گرفته شده است. مهم است که به خاطر داشته باشید که برخلاف دیگر مجموعه بازیهای این لیست، دیجیمون به عنوان یک مجموعه بازی ویدیویی شروع نشد بلکه به عنوان یک سری از حیوانات خانگی مجازی کار خود را آغاز کرد که قصد داشت به عنوان رقیب Tamagotchi عمل کند. در این میان انیمهی دیجیمون تا حد زیادی از دنیای واقعی الهام گرفته است، به طوری که بسیاری از دیجیمونهای بازی کاملا بر اساس لیستی از حیوانات خانگی مجازی موجود در آن زمان هستند. اما همانطور که هر کسی که یکی از حیوانات خانگی دیجیتال را بزرگ میکند میتواند به شما بگوید، در بسیاری از زمینههای کلیدی دارای نواقصی است.
میتوان ساعتها درباره ویژگیهای حیوانات خانگی مجازی بازی دیجیمون صحبت کرد، اما آنها دنیایی جداگانه برای خودشان هستند زیرا در اینجا روی بازیها متمرکز هستیم و با توجه به اینکه همهی بازیهای این سری به شدت متفاوت هستند، قرار نیست به همهی بازیها بپردازیم. به عنوان مثال، بازیهای دیجیمون ورلد (Digimon World) را در پلیاستیشن ۱ در نظر بگیرید. اولین بازی یک برداشت کنسولی از حیوانات خانگی مجازی بود که شامل وزن، اشتباهات مراقبتی و غیره برای تصمیمگیری در مورد فرم جدید دیجیمون شما بود. بازی دوم یک اثر در سبک Dungeon Crawler البته با مکانیکهای نقشآفرینی برای دیجیمون شما بود. در واقع این چیزی است که باعث شده بازیهای دیجیمون آنگونه که باید عمل نکنند زیرا در حالی که سایر بازیهای این سبک در مکانیک و رویکرد خود ثابت هستند، بازیهای دیجیمون عملا در هر نسخه متفاوت هستند.
البته نکتهی مثبت این رویکرد این است که چه انتظار تجربهی شبیهساز پرورش حیوانات خانگی مجازی یا نقشآفرینیهای معمولی را داشته باشید، بسیار سرگرم خواهید شد. دیجیمون دارای طیف گستردهای از فرم است که میتواند به خود بگیرد. در حالی که بازیهای شبیهساز پرورش حیوانات خانگی مجازی از اشتباهات غذایی یا مراقبتی به عنوان معیاری برای رشد استفاده میکنند، بازیهای نقشآفرینی در عوض از مقادیر تجربه استفاده میکنند و با اینکه هر دیجیمون به یک نوع خاص از دیجیمونها مرتبط است، با شکست دادن تعداد کافی از آن نوع خاص، شما آن دیجیمون را بدست میآورید. در نتیجه تجربه برای باز کردن فرمهای جدید مورد نیاز هستند. این بهطور شگفتانگیزی پایانی باز دارد، زیرا مانند بسیاری از بازیها امتیاز تجربهی بدست آمده در مبارزه با تجربهی غیرفعال بدست آمده از دیجیمون شما در خانه ترکیب میشود و همچنین به این معنی است که هر یک از دیجیمونهای شما میتوانند کارهای مختلفی را انجام دهند و به شرطی که ویژگیها، حرکات و انواع تجربههای مورد نیاز را بدست آورده باشید، میتوانید آنها را به شکل قدرتمندی تبدیل کنید. در هر صورت کارهای بیپایان زیادی وجود دارد که میتوانید با تیم دیجیمون خود انجام دهید و حتی اگر به فکر تلاش زیاد نباشید، احتمالا دیر یا زود به موارد مورد علاقهی خود برخورد خواهید کرد.
اگز از طراحی بازیها صرف نظر کنیم، دیجیمون نیز بسته به دیدگاه شما جذاب یا خستهکننده خواهد بود. همانطور که قبلا ذکر شد، دیجیمون به عنوان جایگزینی مردانه برای تاماگوچی طراحی شد، بنابراین تاماهای (Tama) با موجوداتی مبتنی بر کایجو یا ابرقهرمانان جایگزین شدند. هرچند دیجیمون به عنوان یک مجموعه تمایل دارد ترکیبی دلپذیر از موجودات ناز و زشت با دندانهای بزرگ و هیولاهای عجیب و غریب داشته باشد.
در نهایت بسیاری دیگر از بازیهای Mons پس از موفقیت پوکمون در دههی ۱۹۹۰ به وجود آمدند و هر کدام طرفداران خاص خود را دارند. البته برخی مانند سری Keitai Denjū Telefang، متاسفانه هرگز در ایالات متحده منتشر نشدند. برخی دیگر، مانند بازیهای Medabots، بیسر و صدا طرفداران اندک خود را حفظ کردهاند. از طرفی برخی از بازیها مانند بازیهای روگلایک آلوندرا (Alundra) ایدهی پرورش هیولا را گرفته و آنها را در ژانرهای مختلف به کار بردند و بسیاری از بازیهای دیگر در خارج از ژاپن نیز طراحی شدهاند که این مفاهیم را به همراه دارند، مانند بازی Cassette Beasts که میتوان آنها را در کنار پوکمون در سوییچ پیدا کرد. به طور کلی دنیای آثار جمعآوری و پرورش هیولا وسیع و پرهیجان است اما دلیل اینکه در کشور ما آنقدر محبوب نیست آن است که این بازیها بیشتر مختص ژاپن هستند.
منبع: Anime News Network