۱۳ صحنهی افتتاحیهی برتر بازیهای ویدیویی
بخش افتتاحیه و آموزشی یکی از نکات کلیدی مهم در جذب بازیکنان به بازیهای ویدیویی و آمادهسازی آنها برای ادامهی مسیر آثار مختلف است. با این حال، افتتاحیهی بازیها در ماههای اخیر درخشش چندانی نداشتهاند. در سال ۲۰۲۲، بازیهایی مانند دایینگ لایت ۲ و هورایزن فوربیدن وست، علیرغم کیفیت کلی آنها، مقدمههای دشواری را ارائه میکنند که زمان زیادی را صرف نمایش چیزهای خطی میکنند.
افتتاحیه بازیها ممکن است فقط بخش کوچکی از یک تجربه گسترده را شامل شوند اما آنها در یک بازی بخشی کاملاً حیاتی هستند. وقتی بازیها تا ۵، ۸ یا ۱۰ ساعت آغازین خود خوب نباشند، همیشه تعداد زیادی از بازیکنان وجود خواهند داشت که حاضر نیستند از این قسمتهای خستهکننده عبور کنند، مهم نیست که چه چیزهای فوقالعادهای ممکن است در پیش باشد. البته، این رویکرد اصلاً عجیب نیست و تا حد زیادی منطقی است.
با وجود شکستهایی که در نمونههای اخیر وجود دارد، همچنان بازیهای زیادی وجود دارد که در افتتاحیه میخ خود را محکم در زمین فرو کنند. دهها بازی وجود دارد که به بازیکنان اجازه میدهند تا فوراً به جهان آن اثر قدم گذارند یا یک تجربه جالب اما خاطرهانگیز را ارائه میکنند. این موضوع مربوط به سریع بودن یا کند بودن آن افتتاحیهها نیست، بلکه این موضوع نشان میدهد که چگونه یک مقدمه از زمان خود برای ایجاد هیجان در بازیکنان استفاده میکند. در پایین به ۱۳ بازی امروزی خواهیم پرداخت که از همان بخش افتتاحیه خود میتوانند نظر مخاطب را به اثر جلب و آنها را هیجانزده و کنجکاو کنند.
۱۳. بازی درهی استاردو (Stardew Valley)
تهیهکننده: ConcernedApe / سازنده: ConcernedApe
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرمها: پلیاستیشن، ایکسباکس، کامپیوتر، نینتندو سوییچ، موبایل
بازی دره استاردیو شروعی عالی برای یک بازی ویدیویی ساده دارد. افتتاحیهی این اثر مانند برخی دیگر از آثار این فهرست پر زرقوبرق نیست اما کار خود را بسیار خوب انجام میدهد و شما را به دنیای خود میکشاند و اجازه نمیدهد آن را ترک کنید.
در ابتدای بازی پس از اینکه مزرعهی پدربزرگ فوتشدهی خود را به ارث میبرید، شما باید شغل اداری خود را رها کرده و به روستا و مزرعه بروید. بازی بهسرعت شما را با چند شخصیت آشنا میکند و میگذارد که کار خود را با مزرعه شروع کنید. شما میتوانید به بیرون بروید، با افراد جدید ملاقات کنید و چیزهای مختلفی را یاد بگیرید و میتوانید محصولات جدید را آزمایش کنید یا محصولات فعلی را پرورش دهید. برخی از بازیکنان میتوانند تلاش کنند تا حداکثر کار را در یک روز انجام دهند، در حالی که دیگران میتوانند همهچیز را با سرعت آرامتری انجام دهند.
دنیای خودمانی و دوستانهای در بازی Stardew Valley انتظار شما را میکشد و بازی به شما این امکان را میدهد که تقریباً بلافاصله احساس کنید که در خانه هستید. اگر با بازی هاروست مون خاطره دارید، این اثر شاید بتواند به نحوی عالی آن جنس تجربه را در قالب یک بازی امروزیتر برای شما تداعی کند.
۱۲. پورتال و پورتال ۲ (Portal و Portal 2)
تهیهکننده: Valve / سازنده: Valve
سال انتشار: ۲۰۱۱
پلتفرمها: کامپیوتر، پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، نینتندو سوییچ
افتتاحیه پورتال و پورتال ۲ هر دو جذاب و تهدیدآمیز هستند و تقریباً بدون عیب و نقص کار میکند. اولین بازی پورتال بهسادگی شما را در حال بیدار شدن در یک محفظهی آزمایش قبل از اینکه بهآرامی شما را با مکانیک پورتال آشنا کند، مواجه میکند. بازی دومی با اتاقهای متحرک و چهرههای اصلیاش رویکردی سینماییتر را دنبال میکند. هر دو به لطف GLaDOS و Wheatley تصاویری ترسناک و سازمانی را به شما ارائه میدهند و در عین لبخند را بر لب شما نگه میدارند.
علاوه بر حال و هوای بینقص این دو بازی و افتتاحیهی آنها، سری بازیهای پورتال قوانین خود را بهوفور به شکل شفافی بیان میکنند و زمان را بیهوده تلف نمیکنند. بازیهای معمایی باید شما را به چالش بکشند تا جذاب بمانند و هر دو بازی پورتال مقدمههای خود را آموزنده اما سریع نگه میدارند و مطمئن میشوند که هرگز حوصلهتان سر نمیرود.
۱۱. سوپر ماریو ۶۴ (Super Mario 64)
تهیهکننده: Nintendo / سازنده: Nintendo
سال انتشار: ۱۹۹۶
پلتفرمها: نینتندو ۶۴
سوپر ماریو ۶۴ قبل از اینکه بخشهای آموزشی طولانی در بازیها واقعاً موردتوجه قرار گیرند، منتشر شد اما منطقهی افتتاحیه آن در قلعه آن را بسیار چشمگیرتر میکند.
ماریو ۶۴ قبل از اینکه لاکیتو حرکات اولیهی بازی را به شما آموزش دهد، شما را روی چمن قلعه قرار میدهد. در نهایت وارد قلعه میشوید و ماجراجویی خود را آغاز میکنید اما چمنزار بهعنوان یک زمین بازی کوچک عمل میکند که در آن میتوانید با خیال راحت حرکات ماریو در این محیط سهبعدی را تمرین کنید و از سیستمهای مختلف بازی آگاه شوید. یادگیری زمانبندی پرش سهگانه؟ تپههای موجود در اطراف منطقه امتحان کردن آن را آسان میکند. بالا رفتن از درخت چطور؟ در چمن قلعه مقدار زیادی از این درختها وجود دارد.
قبل از اینکه به دنیایی مملو از ستارهها و دشمنان بروید، بازی به شما امکان میدهد تجربهای کاملاً جدید را در آن محیط و در قالب یک بخش آموزشی تمرین کنید.
۱۰. رسوا ۲ (Dishonored 2)
تهیهکننده: Bethesda Softworks / سازنده: Arkane Studios
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرمها: پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان، کامپیوتر
بازی «رسوا ۲» کار فوقالعادهای در آموزش چگونگی بازی کردن این اثر به شما میدهد اما این دلیلی نیست که آن را در این فهرست قرار دادهایم. بخش مهم افتتاحیهی این اثر زمینهسازی بسیار خوبی است که برای داستان آن انجام میدهد.
بازی رسوا ۲ سالها بعد از وقایع قسمت اول جریان دارد، جایی که امیلی اکنون به زنی بالغ و یکی از دو شخصیت قابل بازی این اثر تبدیل شده است. افتتاحیه تمرین کردن او با پدرش یعنی کوروو (شخصیت اصلی بازی اول) را نشان میدهد. شما در نقش امیلی باید کوروو را در شهر دانوال تعقیب و حتی برای تمرین نبردهای مخفیکاری اقدام به گرفتن و خفه کردن او کنید.
این یک فلاشبک مهم است که بهدرستی رابطه بین این دو شخصیت را شرح میدهد و در عین حال بازیکن را ترغیب میکند تا نحوهی کنترل بازی را یاد بگیرد.
۹. افسانهی زلدا: نفس وحش (The Legend of Zelda: Breath of the Wild)
تهیهکننده: Nintendo / سازنده: Nintendo
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرمها: نینتندو سوییچ، نینتندو وییو
فلات بزرگ (The Great Plateau) در بازی افسانهی زلدا: نفس وحش احتمالاً بهترین بخش آموزشی که تا به اکنون ساخته شده را به ما ارائه میدهد و این را از فردی میشنوید که اگرچه این بازی را دوست دارد اما عاشق آن نیست.
این منطقه بهعنوان یک نسخه مینیاتوری از کل تجربه افسانهی زلدا: نفس وحش عمل میکند. هر معبد به یک ابزار اختصاص داده شده است و پایههای چیستی بازی را قبل از اینکه ماجراجویی خود را در جهان فوقالعادهی بازی شروع کنید، به شکلی عالی آموزش میدهد. کمی از همهچیز در «فلات بزرگ» وجود دارد و این کار به اندازهی کافی باعث میشود قبل از سفر و ماجراجویی عظیم خود اعتمادبهنفس کافی را داشته باشید.
نفس وحش چیزهای زیادی را برای کشف کردن توسط بازیکنان در خارج از فلات قرار داده است اما این هرگز باعث نمیشود که شما احساس عدم آمادگی کنید. این شما را دربارهی احتمالات پیش روی شما برای ۱۰۰ ساعت آینده هیجانزده میکند و یک نمای کلی از آنچه ممکن است در آینده در انتظارتان باشد، نشان میدهد. کار فوقالعادهی زلدا: نفس وحش این است که میتواند انتظاراتی که در بخش افتتاحیهی فوقالعادهی خود تعیین میکند، در ادامهی بازی برآورده کند.
۸. سرزمین میانه: سایهی موردور (Middle-Earth: Shadow of Mordor)
تهیهکننده: Warner Bros. Games / سازنده: Monolith Productions
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرمها: پلیاستیشن ۳، پلیاستیشن ۴، ایکسباکس ۳۶۰، ایکسباکس وان، کامپیوتر
«سرزمین میانه: سایهی موردور» یک افتتاحیهی بیرحم دارد که بهسرعت شخصیت شرور بازی را معرفی میکند و به شما نشان میدهد که چرا باید از آنها متنفر باشید. اما قبل از اینکه زندگی تالیون (Talion) خراب شود، بازی به روشهای بسیار هوشمندانهای به شما یاد میدهد که چگونه به تجربهی بازی بپردازید.
بازی با آموزش دادن سیستم مبارزات به شما شروع میشود اما به جای اینکه اورکها را تکهتکه کنید، به پسرتان یاد میدهید که چگونه در دروازههای موردور بجنگد. هنگامی که زمان یادگیری سیستم مخفیکاری فرا میرسد، میتوانید در نقش تالیون خم شوید و بهآرامی و بهصورت مخفیانه بهسوی همسرتان بروید. تالیون به جای تیغ، گلهایی را به او تحویل میدهد.
بازی سایهی موردور اثری است که غالباً دربارهی قتل و انتقام است. بنابراین، انتخاب بازی برای آموزش مکانیکهای اصلی خود از طریق اعمال عاشقانه یک انتخاب جذاب است و باعث میشود ضربهی فقدانهای تالیون بیشتر و سختتر احساس شود.
۷. اثر جرمی ۲ (Mass Effect 2)
تهیهکننده: Electronic Arts / سازنده: Bioware
سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرمها: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، کامپیوتر
افتتاحیهی بازی اثر جرمی ۲ شاید بهترین سکانس افتتاحیهی بازیهای ویدیویی در تمام تاریخ باشد. نه، من دربارهی تأسیسات سربروس (Cerberus) صحبت نمیکنم (که در واقع یک بخش آموزشی عالی را ارائه میدهد) بلکه من دربارهی زمانی صحبت میکنم که شپرد، ناجی بشریت و قهرمان این سری بازی، در فضا میمیرد.
اثر جرمی ۲ احتمالاً نمیتوانست با فوریت بیشتری شروع شود. پس از گردش کوتاهی در سفینهی نرماندی، نژاد جدیدی از بیگانگان به شما حمله میکنند، اعضای قدیمی خدمه را میکشند و شپرد را مجبور میکنند تا خدمه را تخلیه کند اما شپرد موفق نمیشود و این منجر به لحظهای همچون لحظهی «ما میتوانیم آنها را بازسازی کنیم» به سبک مجموعهی «مرد شش میلیون دلاری» میشود.
این یک پیچش داستانی تکاندهنده در ۱۰ دقیقه ابتدایی دنبالهی یک اثر بزرگ است. با این حال، پیامدهای این تغییر هم بسیار جالب است. هنگامی که شپرد دو سال بعد احیا میشود، آنها متوجه میشوند که برای تروریستها کار میکنند. این به طور کامل درک شخصیتها از آنها را تغییر میدهد و این به نقطهی پرش کاملی برای یکی از بهترین بازیهای تاریخ تبدیل میشود.
۶. سویکودن ۲ (Suikoden 2)
تهیهکننده: Konami / سازنده: Konami
سال انتشار: ۱۹۹۸
پلتفرمها: پلیاستیشن وان
Suikoden 2 یک بازی نقش آفرینی ژاپنی کلاسیک دربارهی جذب دوستان برای پیوستن به هدف و جنبش شما است که در همان ابتدای بازی یک چیدمان غمانگیز را ارائه میدهد. دو دوست، تقریباً همچون برادر، در یک تصادف از هم جدا شدهاند و در آن لحظه بازی یک رقابت کلیدی را آغاز میکند که در تمام بازی ادامه خواهد داشت.
Suikoden 2 در توضیح مکانیکهای خود بهخوبی عمل میکند اما این اعتمادبهنفس بازی است که افتتاحیهاش را متمایز میکند و میتواند بهسرعت تنشی ایجاد کند که باعث شود جذب داستان بازی شوید. بازیهای نقش آفرینی ژاپنی تاریخچهی بلندی در افتتاحیههای طولانی دارند و احتمالاً شنیدهاید که طرفداران مبارزات نوبتی و این بازیهای نقش آفرینی ژاپنی به شما این جملهی معروف را بگویند که «این بازی بعد از فلان قدر ساعت خوب خواهد شد.» اما Suikoden 2 از همان ابتدای کار فوراً جای پای خود را محکم میکنند.
اگر میخواهید Suikoden 2 را به اتمام برسانید، تجربهی بیش از ۳۰ ساعته را در انتظار خواهید داشت که مدتزمان کوتاهی نیست. با این وجود، هنر بازی این است که میتواند به محیط و شخصیتهای خود را بسازد و آنها را تثبیت کند.
۵. خدای جنگ (God of War 2018)
تهیهکننده: Sony Interactive Entertainment / سازنده: Santa Monica Studio
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرمها: پلیاستیشن ۴، کامپیوتر
ریبوت «خدای جنگ» که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، نیاز داشت که در افتتاحیهی خود کارهای زیادی را انجام دهد. آن بازی نیاز داشت که کریتوس را بهعنوان یک شخصیت پیچیده نشان دهد، برخلاف بازیهای قدیمی که یک شخصیت تقریباً تکبعدی و همیشه عصبانی را شاهد بودیم. این افتتاحیه نهتنها بهسرعت و باظرافت تکامل این شخصیت شناختهشده را نشان میدهد، بلکه زمینهی یک سفر احساسی را بنا میکند که شما دوست دارید در آن قدم گذارید.
تمام داستان این اثر دربارهی رابطه میان یک پدر و پسر است و افتتاحیه تقریباً نشان میدهد که رابطهای میان آتریوس و کریتوس وجود ندارد اما در همان لحظات آغازین است که سونی سانتا مونیکا لنگرهایی را میسازد که در نهایت از آن منفعت میبرد. شیوهای که کریتوس میخواهد با فرزندش ارتباط برقرار کند اما نمیتواند او را کاملاً در آغوش بگیرد ، لحظات تدریس او که خیلی سختگیرانه به نظر میرسند و ترس واقعی که هنگام ظاهر شدن بالدور برای آتریوس احساس میکند، همه از نمونههای این قضیه هستند.
این افتتاحیه علاوه بر زمینهسازی عالی برای داستانی، مقدمهای فوقالعاده برای معماها، مبارزات و منظرهها و صحنههای عظیم بازی فراهم میکند.
۴. اکو (Echo)
تهیهکننده: Ultra Ultra / سازنده: Ultra Ultra
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرمها: پلیاستیشن ۴، کامپیوتر
بسیاری از افتتاحیههای این فهرست به خاطر مختصر بودنشان سزاوار تقدیر هستند اما بازی «اکو» رویکرد برعکسی را انتخاب میکند. اکو یک بازی مخفیکاری است که شخصیت اصلی آن یعنی اِن (En)، قبل از اینکه بازی شروع شود و بهآرامی رمز و راز خود را آشکار کند، در یک دنیای مرموز جدید بیدار میشود.
به غیر از هوش مصنوعی همراه او، اِن در سراسر بخش افتتاحیهی بازی تنها است. از طریق این انزوا، جهان بازی بهآرامی به یک آموزش تبدیل میشود که هم مکانیکهای اساسی بازی و هم قوانین جهان را آموزش میدهد. اما اِن خودش یاد میگیرد که با این موقعیتها کنار بیاید و اکو همدلی را برای بازیکنان آسان میکند.
بخش آموزشی بازی اکو قصهگویی و مکانیکهای بازی را با هم ترکیب میکند تا به بازیکنان قوانین بازی را بیاموزد و در عین حال بهصورت همزمان جهان بازی را هم معرفی کند. این یک عمل متعادلکننده سخت است و بسیاری از بازیها در انجام آن با شکست مواجه میشوند اما اکو موفق میشود در طول معرفی آهسته خود به طرز ماهرانهای روی آن مانور دهد.
۳. نیمهعمر ۲ (Half-Life 2)
تهیهکننده: Valve / سازنده: Valve
سال انتشار: ۲۰۰۴
پلتفرمها: کامپیوتر، ایکسباکس، ایکسباکس ۳۶۰، پلیاستیشن ۳
بازی نیمهعمر ۲ شما را فوراً در شهر ۱۷ (City 17) معروف قرار میدهد، تقریباً بدون هیچ پیشزمینهای دربارهی چگونگی تغییر جهان از زمانی که بیگانگان در اولین بازی شروع به آمدن به زمین کردند. با این حال، در ادامه از این رمز و راز به نفع خود استفاده میکند و یکی از بهیادماندنیترین محیطهای تاریخ را در بازیهای ویدیویی خلق میکند.
از لحظهای که در نقش شخصیت گوردون از قطار پیاده میشوید، میتوانید آیتمها را بردارید و این بازی بهیادماندنی شرکت وَلو را تجربه کنید. با این وجود، دنیای اطراف شما بهقدری ویران و درهمشکسته است که در آن لحظه تمرکز روی چیز دیگری به غیر از آن دشوار است. مأموران در خیابانها پرسه میزنند که همین فوراً یک فضای سلطهجو و استبدادی را ایجاد میکند که کلید داستان بازی نیمهعمر ۲ است.
نیمهعمر ۲ کار بسیار خوبی در آموزش نحوهی بازی کردن و نشان دادن وسعت موتور فیزیک خود انجام میدهد اما دلیل اینکه من آن را دوست دارم، قدم زدن بهیادماندنی و افسرده کننده در شهر بازی است که در نهایت الهامبخش انقلاب میشود.
۲. فاینال فانتزی ۷ و بازسازی آن (Final Fantasy 7)
تهیهکننده: Square Enix / سازنده: Square Enix
سال انتشار: ۱۹۹۷ (نسخهی اصلی) / ۲۰۲۰ (نسخهی بازسازی شده)
پلتفرمها: پلیاستیشن وان، کامپیوتر، پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵
چه نسخهی اصلی و چه نسخهی بازسازیشدهی فاینال فانتزی ۷ با یک شروع طوفانی آغاز خواهند شد. گروه اولانچ (Avalanche)، طی عملیاتی یکی از راکتورهای ماکو را منفجر میکنند و تغییری را برای همیشه در میدگار (Midgar) رقم میزنند. علیرغم اینکه حرکت آنها شاید اقدامی تروریستی را تداعی کند اما با وجود تخریب یک راکتور در وسط یک شهر پرجمعیت، بَرِت و بقیه اعضای گروه اولانچ، قهرمانان این داستان هستند و بازی را در همان ابتدا به شما نشان میدهد.
جایی که اولانچ ایستاده، نکته مهمی است که باید بدانید، زیرا دنیای فاینال فانتزی ۷ بسیار پیچیده است. با این حال، مأموریت آغازین بازی با فرستادن مستقیم شما به این عملیات و درگیر کردن شما و توضیح اینکه چرا آنجا هستید، همهچیز را ساده میکند و بلافاصله شیطان پشت شینرا را به شما نشان میدهد.
از انجایی که شروع بازی فاینال فانتزی ۷ بسیار آشکار و پرسروصدا است، بازی شهر میدگار را در همان ابتدا به شما معرفی میکند و در عین حال اجازه میدهد که روی یادگیری سیستمهای بازی و نحوهی مبارزات تمرکز کنید و عاشق شخصیتهای فاینال فانتزی ۷ شوید.
۱. دووم (Doom 2016)
تهیهکننده: Bethesda Softworks / سازنده: id Software
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرمها: پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان، کامپیوتر
بهترین بخش ریبوت یا همان بازنگری بازی دووم در سال ۲۰۱۶ این است که چندان خودش را جدی نمیگیرد. دووم گای یکی از مشهورترین شخصیتهای بازیهای تیراندازی اول شخص در دهه اخیر است و این درحالی است که او به ایستگاهی که در آن از خواب بیدار شده یا اراده مردم اطرافش کوچکترین اهمیتی نمیدهد. او دووم گای است و فقط در آنجا حضور دارد تا شیاطین را نابود کند.
افتتاحیهی دووم به این دلیل کار میکند که شخصیت اصلی میتواند گیمپلی و هدف بازی را از همان ابتدا بازتاب کند. شما بازی دووم را انجام نمیدهید تا به سخنان دانشمندان گوش دهید یا متونی را در مانیتور کامپیوتر مطالعه کنید، شما این بازی را انجام میدهید تا دشمنان را نابود و ویران کنید. این شیوهای است که دووم گای با همهچیز ارتباط برقرار میکند. در عرض چند ثانیه، شما به شیاطین شلیک میکنید و آنها را به انواع مختلف نابود میکنید. چند دقیقه بعد، شما سلاحهای جدیدی را انتخاب میکنید، با دشمنان جدید روبهرو میشوید و راههای جدیدی برای نابود کردن آنها پیدا میکنید. سپس، زمانی که بازی به شما سرنخهایی میدهد که قرار است در چند ساعت آیندهی خود در هنگام تجربهی این بازی چه چیزهایی در انتظارتان باشد، دووم گای شاتگان خود را بلند میکند و در هنگامی که موسیقی گویای همهچیز است، واژهی DOOM روی صفحه نمایان میشود.
منبع: Polygon
غیابت MGS:V در لیست، حسابی منو ناامید کرد! فانتوم پین یکی از نفسگیر ترین افتتاحیه های تاریخ ویدیو گیم رو داشت اما در لیست غایب بود…
بهترین افتتاحیه بدون شک و قطعاً میرسه به Most Wanted و با حضور افتخاری BMW M3 .
ویچر ۳ هم خوب بود
مقاله خیلی خوبی بود. ممنون بابت ترجمه. به نظرم افتتاحیه بازی bioshock 1 هم میتونست تو لیست باشه.